eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ راز «انتظار فرج» و «نیمه خرداد»! فریدالدین ، سخت در تکاپوی شغل (داروسازی و داروشناسی و فروش عطر و ادویه) در مغازه خود بود و احیاناً مشغول چرتکه انداختن دخل و خرجش و «درگیر تن‌ها بود تا دل‌ها» که عارفی وارد شد و وابستگی او به دنیا و را به رخش کشید و اینکه از دارد و بعد از طی صحبتی که مبادله شد، ناشناس، دراز کشید و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد! عطار به شدت متأثر شد و دست از کشید و و را پیشه کرد و در وادی‌های عرفان تا آنجا تاخت که را گشت در حالی که دیگر مدعیان، اندر خم یک کوچه بودند! او دانشمندی است که به شهادت آثارش علاوه بر و ادویه، در ، و نیز تبحر دارد. دلپذیرترین و مقبول‌ترین ، کتاب اوست که مجموعه کاملی از عرفان، حکمت و است. بیت «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم»، از جمله ابیاتی است که به منسوب شده اما در انتساب آن تردید است و علامه حسن‌زاده آملی در کتاب «نامه‌ها برنامه‌ها» (مشتمل بر ۴۷ نامه و دستورالعمل) آن را به «عارف جامی» نسبت داده‌اند. اگرچه هم در جای جای آثار خود از عطار به نیکی یاد کرده و بی هیچ اغراقی او را می‌ستاید؛ چراکه شاید ارزش وجودی آثار خود را وام‌دار این و عارف بلندآوازه می‌داند. معروف است که بهاءالدین محمد –پدر مولوی- در مهاجرت خود، زمانی که از نیشابور می‌گذرد به ملاقات عطار رفته و عطار نسخه‌ای از کتاب خود را به مولوی که در آن زمان خردسال بود می‌بخشد. در کتاب درباره دگرگون شدن عطار و گرایش او به عرفان می‌نویسد: «گویند سبب وی آن بود که روزی در دکّان عطّاری مشغول و مشغوف(=غرق در) معامله بود. درویشی به آنجا رسید و چند بار شیءالله گفت. وی به درویش نپرداخت. درویش گفت: ای خواجه! تو چگونه خواهی مُرد؟ عطار گفت: چنان که تو خواهی مُرد. درویش گفت: تو همچون من می‌توانی مُرد؟! عطار گفت: بلی. درویش کاسه‌ای چوبین داشت، زیر سر نهاد و گفت: و جان بداد. عطار را متغیّر شد و برهم زد و به این در آمد.» و سرانجام به دست سربازهای مهاجم به به رسید. که در دوره دوم مغول‌ها مدتی ساکن نیشابور بوده‌اند، بی‌تأثیر از نبودند و بلکه بر او پیشی گرفتند. نیز (همچون درویشی که عطار را منقلب و ساخت)، چنان کرده و با به ، بود که می‌توانست (رحلت) خود را خودش انتخاب کند. زیرا که دعای همیشگی «الهی! هب لی الیک» حضرتش، بود و اجابت شد که در شب ، جان به جان‌آفرین تقدیم نماید تا از عالم شهود به عالم غیب کند. او خودش به خودش داد که توانست کند عبارات پایانی خود را به ! خالق حماسه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (که سالگرد آنرا برای همیشه، اعلام فرمودند) آن مردمی در نظرش، دردناک‌ترین بود و سرانجام هم خود را به آن ، پیوند زد تا را برای پیروانش، مضاعف سازد. او از همان زمان که سینه خود را به سرنیزه‌های به گشود، منتظر فرج (شهادت) خود بود. البته ظاهر عبارت « از کشم»، اشاره به انتظار ظهور و فرج (عج) دارد ولیکن برای عارف کم‌نظیری مثل او فرج می‌تواند و مرگ خودخواسته‌ای باشد که انتظارش را از نیمه خرداد ۱۳۴۲ تا نیمه خرداد ۱۳۶۸ کشیدند: از غم دوست در این می‌کده فریاد کشم‏ ‏‏دادرسی نیست که در هجر رخش داد کشم‏ ‏‏عاشقم عاشق روی تو نه چیز دگری‏ ‏‏بار هجران و وصالت به دل شاد کشم‏ ‏‏مُردم از زندگی بی‌تو که با من هستی‏ ‏‏طرفه سری است که باید بر استاد کشم‏ ‏‏سال‌ها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آیند‏ ‏‏انتظار فرج از نیمه خرداد کشم!! امام خمینی در پیامی (به‏‎ ‎‏تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۵۸) اعلام کردند: «ملت ما نه را که شاهد قتل‌عام‌های‏‎ ‎‏وحشیانه است، فراموش می‌کند و نه (سال ۱۳۴۲) را که سرآغاز ‏‎ است» و تأکید کردند: «ملت ما این روز را عزیز می‌شمارد و من‏ را برای همیشه عزای عمومی اعلام می‌کنم.»‏‎ نام و یادش در این سال‌یاد مبارک، گرامی‌باد. 🔹 امام خامنه‌ای (نیمه خرداد۱۴۰۲): «امام بزرگوار ما ابعاد شخصیتش از و بزرگتر و متنوع‌تر است. را نه می‌شود حذف کرد و نه کرد. امام خمینی سرآمد همه‌جانبه است.» ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) نیمه خرداد۱۴۰۲ 💠 کانال چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 غافل‌گیری‌های شگفت‌انگیز الهی! (قسمت اول): 👌 دار است و هیچکسی هم در این دنیا باقی نمی‌ماند. همه رفتنی هستند و هستیم. و و و کتابی هم هست و بنا هم بر این نیست که اینجا بهشت مراد باشد. این‌جا معجونی از بهشت و جهنم درهم آمیخته است که پی‌درپی جایگزین هم می‌شوند تا ، همه‌رقمه مبتلی و شود. آری! مهم اینست که چگونه از پس برآئیم؟! که همگان پیوسته در حال ابتلاء به انواع آزمون‌ها هستند. 👌طراح این صحنه‌ها خود خداست برای آزمایش انواع انسان‌ها و هیچ تضمینی هم وجود ندارد که اوضاع () وفق مراد ما یا تابع خواهش دیگران باشد! اصلاً طراحی‌های خدا چنان خلاقانه هستند که انسان‌ها معمولاً غافلگیر می‌شوند! غافل‌گیری‌های شگفت‌انگیز و عجیب! شاید برای این که این غافل‌گیری‌ها موجب جذابیت خاصی هم باشند! (تا شاید قابل تحمل باشد!) معمولاً وقایع درهم تنیده‌ای چنان رخ می‌دهند که انسان‌ها اکثراً انتظار آن‌را ندارند! فلذا معمولاً هم کسانی می‌توانند در (و شاید در ) باشند که بتوانند با انواع حوادث سریعاً سازگاری پیدا کنند و شعارشان این باشد که؛ «هرچه پیش آید، خوش آید!» . بقول طلبه‌ها؛ «الخیر فی ما وقع»! و فرقی هم نمی‌کند که آنچه پیش می‌آید است یا !؟ 👌فراوانی پیشامدهای غیرمنتظره گاهی آنقدر زیاد می‌شوند که انسان احساس می‌کند، طراح صحنه () تعمداً و پیاپی بقول جوان‌ها می‌زند! فلذا انسان‌ها غرق در انواع معماها هستند و حل آن‌ها سرگرمی جالبی برای اهل فلسفه و اهل و تعمق و تأمل هستند! و در ، صریحاً و می‌فرماید؛ چیزهایی برای شما پیش می‌آید که از آن‌ها بدتان می‌آید و حال آنکه ممکنست خوبی و خوشبختی شما در همان باشد و بالعکس ممکنست با چیزهایی مواجه شوید که خوشتان می‌آید و حال آنکه ممکنست موجب بدبختی و بدی شما باشد! یعنی تا این حد، خدا صحنه را پیچیده می‌چیند که رخدادهای آن، نه تنها غافل‌گیر کننده هستند بلکه قرین سوءتفاهم هم هستند! به عنوان نمونه از پیچیدگی‌های و عالم خلقت (عالم شهود ذیل عالم غیب) خوب است در این دو آیه قرآنی، تدبری بورزیم: 🔰 «وَ عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَ عَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (بقره/۲۱۶) چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید. 🔰 «فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ (فجر/۱۵) وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ» (فجر/۱۶) اما انسان (کم ظرف ضعیف بی‌صبر) چون خدا او را برای آزمایش و امتحان کرامت و نعمتی بخشد در آن حال (مغرور ناز و نعمت شود و) گوید: خدا مرا عزیز و گرامی داشت! و چون او را باز برای آزمودن تنگ روزی کند (دلتنگ و غمین شود و) گوید: خدا مرا خوار گردانید! 👌یعنی میزان و شدت غافل‌گیری‌های الهی در چنان عمقی از کار و زندگی انسان‌ها اتفاق می‌افتد که حتی را در معرض اتهامات قرار می‌دهد!😳 👌 علت گرفتاری انسان‌ها به ، نادانی یا کم‌دانی آن‌ها نسبت به عوالم پیرامونی خود است. «... وَ مَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (قرآن/اسراء/۸۵) به تعبیر : «تا بدان_جا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم»! انسان‌ها چندان شناختی از تأثیرات بر ندارند. فلذا دائماً در حیرت و سرگردانی به سر می‌برند. 👌اوضاع انسان در دنیا، بصورت روزافزون، چنان پریشان و غیرمنتظره است (و در آخرالزمان بصورت مضاعفی، تشدید خواهد شد!) که انسان‌ها غرق در حیرت و شگفتی و پندارهای عجیب و غریب شده و می‌شوند تا آن‌جا که شرایط حاکمه را غیرواقعی و بلکه جلواتی از افسانه و افسون تلقی می‌کنند و به تعبیر : ده‌روزه مِهر گردون، افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را 👌در چنین اوضاعی، این سؤال جدی و اندیشناک، رخ می‌دهد که آیا غافل‌گیری‌های نهفته در ، قابل پیش‌بینی و تغییر هستند؟ اگر آری! آنگاه این سؤال، سوئیچ می‌شود به این پرسش که؛ چقدر؟ و حتی دقیق‌تر که چند درصد؟ و چگونه؟ 👌در جواب این سؤال متراکم، تاکنون دو نظریه کاملاً متفاوت، مطرح شده که در این سلسله به بررسی آن‌ها می‌پردازیم: ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱ 🌐👈حیفه نبینی 💠 🎲👈محل نظرات 🙏