eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری حم؛ ⚖️ دو تا اسلام ⚖️ دو تا ایران! وقتی که دو تا اسلام متناقض و دو تا ایران متضاد داریم، ناچاریم به یکی از آن‌ها ایمان آورده و به دیگری بورزیم! و البته منافقینی هم هستند که همیشه و کفرشان معکوس می‌نماید! و و ایران نامطلوب مسئله، زمانی پیچیده‌تر می‌شود که در ضریب ماتریسی اسلام و ایران (هر کدام به توان ۲)، شاهد چهار نوع گرایش کاملا مختلف از همدیگر باشیم: اسلام موافق ایران اسلام مخالف ایران ایران موافق اسلام ایران مخالف اسلام اگر بخوبی دقت کنیم، آنچه که واقعیت دارد، یک مثلث است. زیرا اسلام موافق ایران با ایران موافق اسلام، یکی‌ست. فلذا اضلاع این مثلث عبارتند از: ۱) اسلام و ایران موافق ۲) اسلام مخالف ایران ۳) ایران مخالف اسلام از منظر ، گروه اول رابطه اسلام و ایران را و دو گروه بعدی آنرا می‌دانند. این متعدد را عجالتا کوتوله‌های فکری نمایندگی می‌کنند: کوتوله‌ای مثل اسفندیار مشاعی دم از «مکتب ایرانی» می‌زند با این توجیه که حاوی اسلام است. یعنی اگر به مکتب ایرانی بچسبیم، چیزی از اسلام را از دست نمی‌دهیم. بنابراین اسلام را که مورد سوءاستفاده از مدعیان آن قرار گرفته و می‌گیرد، اساسا دور بریزیم و مکتب ایرانی ما را کفایت می‌کند. حسبنا مکتبة الایرانیة! نگران از کف رفتن هم نباشیم که همه آنرا در مکتب ایرانی داریم! دیگری بنام امید دانا هم تقریبا همین نگرش را به گونه دیگری می‌پردازد. وی هم معتقد است که مکتب ایران در مقام إکمال و إتمام بوده و هیچ نیازی به نداریم و اینکه ایرانی‌ها خیلی هوشمندانه، اسلام را کرده و اسمش را گذاشته‌اند و ! وگرنه اسلام بدون ایرانیزاسیون، اسلام داعش است! ولیکن هر دو گرایش خام‌اندیشانه (نخواستم از واژه‌های تندتری که باید به کار برد استفاده کنم!) در مواجهه با قرآن دچار تحیر و رسوائی می‌شوند! جریان بر این باور هستند که قرآن کتابی است که نیازمند تفسیر است و از آنجا که بهترین و بیشترین تفاسیر را نوشته‌اند، لذا به همین دلیل، گلیم قرآن هم در از آب کشیده می‌شود و جای نگرانی نیست! اما معتقد است که (وارث اسلام اموی و عباسی) زاده همین قرآن است و لذا باید را به آتش بکشیم! (العیاذ بالله) همچنین آورنده این کتاب و نخستین مؤمن بدان (رسول‌الله الاعظم‌ص) را هم باید گردن بزنیم. البته اهل بیت او بویژه را که همسری اختیار کرد، حفظ می‌کنیم فقط بخاطر اینکه آنان را ایرانی تلقی می‌کنیم! و حتی می‌توانیم دایره ایرانیت خود را بازتر کنیم و حضرت ابراهیم(ع) را هم که ایرانی (از کرد یا آذری) بوده متعلق به خود بدانیم اما زیر بار ذریه او نمی‌رویم. زیرا نوادگان اسحاق(ع) که با آمیختند و اصالت پدری خود را از دست دادند، در سودای نابودی ملت ایران بوده و هستند و خواهند بود، و نوادگان اسماعیل(ع) که با قریشیان و اعراب آمیختند و اصالت پدری خود را از کف دادند، در حمله عرب‌ها به و فروپاشی باستانی ما نقش داشتند. اینگونه مباحث آمیخته به برخی جهالت‌ها و لجاجت‌ها ایجاب می‌کند که دقیقا در صدد ترسیم رابطه و برآئیم. از نظر نگارنده این سطور، نسبت اسلام و ایران، نه تساوی است و نه تباین بلکه عموم‌وخصوص من‌وجه است. یعنی؛ ۱- بخشی از ، معادل ایرانیت است. ۲- بخشی از ، معادل اسلامیت است. ۳- بخشی از اسلامیت، ناسازگار با ایرانیت است. ۴- بخشی از ایرانیت، ناسازگار با اسلامیت است. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۴): ... بزرگم در مباحثات تندوتیز قبل از خود با ، تا آنجا پیش رفته بود که به پدرمان توصیه می‌کرد تا خود را از (بعنوان نماد تشیع صفوی!)، نماید! و به همین علت، وقتی که بنده هم معمم شدم، با حقیر هم تا حدودی تندخوئی پیشه کرد! اگرچه تدریجاً متوجه خبط و خطای خود گردید و در دفاع از از ما هم پیشی گرفت! که شاید بشود به کاسه داغ‌تر از آش هم تعبیر کرد!! ولیکن در دوران بودن او علیه (بعنوان نماد و بالتبع دشمن !) باعث گردید که بنده این را خیلی حساس‌تر دنبال نمایم و عمیق‌تر و دقیق‌تر بکاوم و نهایتاً خود به در آیم! اگر اخوی، شجاعانه به با نپرداخته بود، شاید بنده به امر مطالعه و ، حساس و علاقمند نمی‌شدم! در بخش قبلی این سلسله مقالات، قسمت اول سخنرانی دکتر شریعتی در موضوع نهضت و نظام تقدیم گردید و اینک تکمله آن: و (در بیان ): (قسمت دوم): ... حال با این پیش‌زمینه که گفته شد نگاهی اجمالی به می‌اندازیم: دارای دو دوره کاملا منفک و جدا از هم است یکی دوره‌ای از قرن اول – که خود تعبیری از است در برابر (= تسنن) تا اوائل ، دوره و حرکت شیعه است و یکی دوره‌ای از زمان صفویه تاکنون که، دوره تبدیل شدن است به . شیعه در زمان پیشین اقلیتی بود محکوم و بی‌قدرت که نمی‌توانست با به برود نمی‌توانست نام را بر زبان بیاورد و حتی نمی‌توانست خودش را در معرض چشمها انجام بدهد. همیشه تحت تعقیب بود و همیشه در و و پنهان در . حالا همان شیعه تبدیل شده به یک بر کشور که بزرگترین نیروهای رسمی از او حمایت میکند... همان و شیعه که همواره جبهه پیشتاز با حکومت‌ها بودند و پیوسته سپر و آماج تیرهای ، همانها در عزیزترین و مجلل‌ترین و مرفه‌ترین شرایط، زندگی میکنند و دوش به دوش حاکم می‌نشینند و در مورد حاکم قرار میگیرند و حتی حاکم قدرت خودش را به عنوان قدرتی تلقی میکند که به از که زمان‌اند و ، گرفته و اینها هم به از به او کرده‌اند.! پیروزی بزرگ. شیعه درست از همین موقع که همه پیروزیها را به دست آورد، خورد و از زمانی که همه موانع انجام اعمال مذهبیش و مشکلات ابراز احساسات شیعه برطرف شد و از هنگامی که عوامل قدرتهای کوبنده او به تشویقش پرداختند و با او همگام شدند از حرکت ایستاد و به یک اجتماعی حاکم تبدیل شد. این «قانون تبدیل حرکت به نظام» است که بدین صورت یک ایمان جوشان که همه را به هیجان و حرکت دگرگونی انقلابی می‌آورد و تبدیل میشود به یک انتیتوسیون. (از کتاب و دکتر شریعتی) چنانکه ملاحظه شد؛ ، را نماد و و را نتیجه و سازمانی‌شدن و تلقی می‌کند. در باره دکتر شریعتی، متعاقبا توضیحاتی تقدیم خواهم کرد. همانطور که اشاره کردم؛ مطالعه این مقاله، دغدغه عجیبی به جانم افکنده بود و مرا در خود مچاله می‌کرد و لذا در صدد آن بودم که این را بنحوی حل نمایم که نه سیخ بسوزد نه کباب! البته تعبیه در عنوان و (و بالتبع؛ حکومت) تا حدودی مایه بود ولیکن بنظرم کافی نبود! حتی شعار فراگیر «تا نهضت ادامه دارد» و «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از محافظت بفرما» در دعای همگانی ) برای فرونشاندن بنده، کفایت نمی‌کرد و دنبال تضمینی مطمئن‌تر بودم! آن‌زمان، چندان دقت و تمرکزی روی هر دو کفه ترازوی نهضت و نظام، نداشتم! فلذا دلهره مذکور چنان در ذهنم خلیده بود که به هر بهانه‌ای مترصد آن بودم که نتیجه بگیرم، انقلاب تمام شد و الفاتحه!! یعنی هرچه از روز ایران که می‌گذشت، این در بنده عمیق‌تر می‌گردید و گویا برای آن روزشماری می‌کردم! اما فتح و عبارت «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» در تعبیر آن، همچون آبی بر حقیر بود اما .. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434 بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 مندرج در کانال چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🔥🔥حماقت محض!🔥🔥 شیعیان امیرالمؤمنین (ع) در معرض معارضه با آن‌حضرت! برخی از مدعیان و دوستداری علیه‌السلام، با این ادعا که؛ «در شرکت نمی‌کنم، زیرا که؛ اولاً از نامزدهای دارای ، شناختی ندارم و ثانیاً ، دوره به دوره بدتر شده که بهتر نشده»!! و اما پاسخ متواضعانه‌ای که بنده به علیه‌السلام، می‌توانم عرض بکنم: اولاً) گیریم که اساساً همه نامزدهای دارای کد انتخاباتی (بمفهوم عبور کرده از فیلتر البته گشاد )، انسان‌هایی العیاذبالله، هستند و فاخر نیستند!! حتی در چنین صورتی؛ اگر خواسته یا ناخواسته، این را به مهم برسانیم، آیا در ، مؤاخذه خواهیم شد؟! با عنایت به سخن مشهور «لابد للناس من امیر برّ او فاجر» (مردم باید دارای امیری باشند ترجیحاً نیکوکار وگرنه که ناچاراً باید گنهکار را بالا برد!)، «انتخاب/انتصاب گنهکار» بر «عدم انتخاب/انتصاب»، رجحان و برتری دارد. آیا مفهوم این سخن خطیر ، چنین نیست که برو به کسانی رأی بده تا کرسی‌های مجالس، خالی نمانند (و یا با ننشینند) ولو اینکه موکلین شما، از زمره و گنهکاران باشند؟ و اینکه حق نداری کشور را بلاتکلیف بگذاری. فلذا اگر قرار باشد که در قیامت، مؤاخذه شویم برای رأی دادن به حتی گنهکاران، نخواهد بود بلکه برای ، خواهد بود. زیرا شرّ و زیان و «عدم انتخاب» بمراتب بدتر و بیشتر از است. خطرات اجتماعی، وحشتناک‌تر از نظم و نظامی است که آن، مصداق نباشند. بنابراین «عدم در انتخابات»، گناهی است که آن محدود به این نیست و در هم موجب است. زیرا مضری است که مضرات آن قابل محاسبه نیست! بنابراین عدم شرکت در انتخابات (بخشی مهم و بلکه اهم در بر مملکتی که همه‌جانبه در معرض انواع و حیاتی پیرامونی خود قرار دارد) هیچ‌گونه وجاهت شرعی، عقلی و عرفی ندارد. عدم شرکت در انتخابات، بجز تأیید هرج‌ومرج و نیست که است. فرض کنیم که من به هر علتی، رأی ندهم و شما هم رأی ندهید و دیگران هم مثل ما بعللی در رأی‌گیری شرکت نکنند، آنگاه نتیجه چه می‌شود؟ ۱) آیا و تصویب مقررات و ریل‌گذاری اموری که باید انجام شوند تا امورات مردم بچرخند، تعطیل نمی‌شود؟ و آیا بزرگترین قوه ملی (مجریه) و بالتبع امور ملت، معطل نمی‌گردد؟ ۲) آیا وزرای قوه مجریه، معطل که به وزارت آن‌ها مقبولیت و مشروعیت می‌دهد، نمی‌مانند؟ و آیا با اضمحلال امکان وزرای و منتفی شدن امکان دستگاه‌های اجرایی، ، مطلق‌العنان نمی‌گردند؟ ۳) آیا محوری‌ترین اقدام برای که است، مضمحل نمی‌گردد؟ ۴) پیشگیری از ورود آسیب به مملکت از طریق پشتیبانی از ، آیا با مشارکت فراگیر ملی بهتر محقق می‌گردد یا با تنها گذاشتن ولایت و قطع بازوهای حاکمیتی آن؟ ثانیاً) عدم شناخت نامزدهای انتخابات (که واقعاً هم برای هیچکسی میسر نیست بجز خود خدا جلّ‌جلاله)، رافع تکلیف نیست. گیریم که ملت ما هیچ شناختی در حد حتی ۱٪ هم از حتی ۱نفر این ۱۵/۰۰۰ نفری که موفق به اخذ کد انتخاباتی شده‌اند، ندارند! آیا توجیه می‌کند که انتخابات را عملاً تعطیل/تحریم بکنیم؟! هرگز! شده با یا و یا بر اساس فرضاً حروف الفباء و... اتخاذ انواع روشهای خلاقانه دیگر، این ملت باید (ضمن سپاسگزاری از نعمت شورای نگهبان) ۳۷۸ نفر از این ۱۵۰۰۰ نفر را راهی این دو مجلس بنماید. این دیگه آخر فروپاشی هرگونه بهانه‌جویی برای طفره رفتن از ایفای این مسئولیت خطیر است. بنابراین برای عدم شرکت در انتخابات، هیچ‌گونه مفری برای کسی نیست، چه از لحاظ شرعی و چه از لحاظات عقلی و عرفی. بنابراین بهانه‌ای مبنی بر اینکه شناختی از نامزدها ندارم، ارزشی بیش از بهانه‌تراشی‌ها و ایرادات بنی‌اسرائیلی ندارد. مضافاً که هماهنگی با دشمنان خبیث و مکار و هم است. ثالثاً) آیا براستی، دوره به دوره، ملت و مملکت ما ضعیف و بدبخت شده است؟! بلی! اوضاع معیشتی مثبت مردم، بخش تفکیک‌ناپذیر است ولیکن ابعاد و اعماق این اوضاع معیشتی، کدامین هستند؟ آب و برق، نفت و گاز، تلفن و اینترنت، راه و جاده، غذا و دارو، خوراک و پوشاک، مسکن و مسجد، درمان و بیمارستان، بندر و فرودگاه، مترو و راهن، مدرسه و دانشگاه و... و مهمتر از همه و ، آیا هیچ‌کدام از این‌ها در این ۴۵ سال (برغم دشمنی‌ها) رو به بهبودی نرفته است؟! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۹ اسفند۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🌹
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 💎 غدیر؛ منشوری چند وجهی (قسمت اول): مقدمه؛ مبحث را شاید و بلکه باید به کهکشانی از معارف تشبیه کرد. زیرا هرگاه سخن از غدیر برود، قاعدتا از مباحث و مضامین گسترده؛ ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، و امثالهم نیز باید سخن گفت. فلذا مبحث غدیر یک مقوله ذوالوجوه است. و اما در اینجا معدودی از این وجوه و مناظر این منشور چند وجهی را به اجمال مروری می‌کنیم: الف) غدیر در وجه استفهامی ب) غدیر در منظر تاریخی ج) غدیر در منظر قرآنی الف) وجه استفهامی غدیر؛ (اگر غدیر نبود!): ۱- آیا واقعه در ، اساسا رخ نداد؟! (کلیه کتب تاریخی کلیه ، اذعان کامل به وقوع قطعی آن دارند) ۲- آیا تجمیع عظیم در آن بیابان (که به دستور پیامبر(ص) کلیه تندروها به عقب‌گرد و کندروها به سرعت فراخوانده شدند تا همایش عظیمی شکل بگیرد) صرفا برای این مطلب بود که آن‌حضرت را به محض دوست داشتن (ع) توصیه نمایند؟! آیا هیچگونه بیعتی با (ع) صورت نگرفت؟! (طبق روایت کتب تاریخی کلیه ، با علی بعنوان (ص) در طی سه روز انجام گرفت) ۳) گیریم که توصیه (ص) در آن مراسم کم‌نظیر، صرفا برای محبت به علی و آن حضرت بود و اینکه عداوت با آنان در حکم عداوت با و اوست! آیا مراتب «محبت و پرهیز از عداوت» نسبت به اکرم(ص) مراعات شد و می‌شود؟! (به گواهی کتب تاریخی کلیه فرق اسلامی؛ نه تنها هیچگونه محبتی صورت نگرفت بلکه بدترین عداوت‌ها در حق تک تک اشخاص این خاندان مظلوم بعمل آمد!!) ۴) فرض می‌کنیم که واقعه غدیر بر خلاف تصریح کتب تاریخی کلیه فرق و مذاهب اسلامی، اساسا رخ نداده است و اگر هم اتفاق افتاده است (و بر فرض محال) برای آن بوده که (ص) مسلمانان را به نهایت عداوت‌ورزی (العیاذ بالله) در حق خاندان خود فرموده است، فلذا مسلمانان هم بجز عده قلیلی موسوم به ، در دشمنی با اهل بیت مصطفی (از دختر آن حضرت گرفته تا دوازدهمین نواده او) سنگ تمام گذاشتند! از این مسئله گذشته، آیا پیامبری که با و بعد از مجاهدت‌های شبانه‌روزی طاقت‌فرسای خود در طی حداقل سه دهه، حکومتی را در شبه‌جزیره تشکیل دادند، در آستانه ارتحال خود، هیچگونه تدبیری برای جانشینی خود نفرمودند؟! پیامبری که هنگام اعزام به غزوات و سرایا علاوه بر تعیین فرمانده، جانشین آنان (و بعضا چندین جانشین!) را تعیین می‌فرمودند و همچنین خودشان هنگام ترک ، برای خود تعیین و منصوب می‌کردند، آیا هنگام ارتحال خود، هیچگونه جانشینی معین نفرمودند؟! و نیز پیامبری که هنگام سخن گفتن وحیانی از (ع) برای او جانشینی چون را به رخ می‌کشیدند، برای خود هیچگونه جانشین و خلیفه‌ای تعیین نفرمودند؟! اگر اساسا تعیین خلیفه‌ای صورت نگرفت، پس وجاهت صدها ساله بعد از رحلت آنحضرت از کجا در آمد؟! (طبق گواهی کتب تاریخی کلیه فرق اسلامی؛ پیامبر از نخستین روز آغاز علنی مردم به اسلام، مبحث خلافت خود را هم کاملا رسا مطرح و دقیقا با تعیین مصداق واقعی، بیان فرمودند. حتی برای ۱۲ نسل بعد از خود را) ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) یوم‌الغدیر ۱۴۰۱ 💠 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رسانه های مصری این کلیپ را نشر داده اند و نوشتند: "بعد از گاو پرستی هندوها...  ایرانیان نماد حماقت بشر شده اند!" هر روز، جماعتی واپسگرا با مناسکی جدید پیدا میشوند و آبروی ایرانیان را بیش از پیش در سطح جهان می‌برند!! این دیگر اعتقاد مذهبی نیست بلکه در جهل و خریت نگه‌ داشتن مردم است. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 اسرائیلیات صهیونیزم یهود بی‌شک پشت‌پرده این افعال و نیز اتهامات (انتساب اینگونه اعمال و خیمه‌شب‌بازی‌های من‌درآوردی) به اسلام و مسلمانان و شیعیان و ایرانیان، آن یهودی‌هایی فعال هستند که در همیشه تاریخ مشغول تحریف دین خدا بوده‌اند. همان که ادیان الهی ابراهیمی و موسوی و عیسوی را تحریف و منزجرکننده کردند و محال است که بی‌خیال و بشوند و بلکه بدتر و بیشتر. و نهادهای نظارتی و... هم در خواب ناز!! فلذا هم می‌تازد و هم «بهره‌برداری از خرافات» تا ناب محمدی(ص) به مسلخ برود. الا لعنة الله علی القوم الظالمین مراسم و مناسک واقعی و مأثوره و مؤید هم حتی‌الامکان باید به گونه‌ای انجام شوند که حتی در برش و تقطیع آن، مجالی برای سوءاستفاده دشمنان باقی نباشد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۶ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏