eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۳): قدمت و سبقت چنین دغدغه‌ای به سال ۱۳۵۷ برمی‌گردد. به زمانی که ، سرکوب خونین را در دستور کار خود قرار داده و پیاپی بدان مبادرت ورزید و متقابلاً هم در قالب مراسم گرامی‌داشت ، زنجیره‌ای گسست‌ناپذیر در انقلاب توفنده خود دنبال کرد. رژیم شاهنشاهی بمنظور حفظ و تداوم و تباهی اعوان و انصار آن، فرجامی بجز نداشت. لذا از همان زمان کشتارهای وحشیانه مردم که طلیعه و نشانه‌های سقوط ، پدیدار شد، مطلب ، تبدیل به جدّیّت در تحقق آن و بالتبع کیفیت تشکیل آن گشت. نشان به آن نشان که، تا آن‌زمان (نیمه اول ۱۳۵۷) ؛ و بود و هنوز به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تغییر نیافته بود. چنانکه خود امام هم در کتاب خود از همین عبارت «حکومت اسلامی» استفاده کرده بودند و حتی یکبار هم از ترکیب «جمهوری اسلامی» یادی نکرده بودند! با مراجعه به کتاب مذکور (انتشارات امیرکبیر/چاپ۱۳۵۷/با همکاری نمایشگاه کتاب قم/چاپ و صحافی چاپخانه سپهر تهران البته این کتاب مشتمل بر گفتارهای درس خارج امام در نجف در سال ۱۳۴۷ است که در سال ۱۳۴۸ نوشته و برای نخستین‌بار در سال ۱۳۴۹ در بیروت چاپ شد) می‌بینم که؛ حضرت امام، حدود ۲۸۰ بار کلمه (اعم از موصوف و صفت و مضاف و مضاف‌الیه و...) را به کار برده است که آن‌را در حداقل ۶۰ مورد با کلمه (حکومت اسلامی) توصیف کرده است. عبارات؛ تشکیلات اسلامی/حکومتی صالح حکومت صالح/صالح و لایق نظام/انقلاب سیاسی اسلام حاکمیت اسلام تنظیم امور جامعه نظام/نظم اسلام/اسلامی نظام/حکومت عادلانه اسلام/اسلامی حکومت عدل عمومی/عدل و قانون حکومت عدل/عدل اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم حکومت شرعی/عمومی و سراسری عدالت اجتماعی/نظام اجتماعی اسلام ولایت/خلافت/ریاست/فرماندهی/حکومت حکومت الهی/انبیاء حکومت مشروطه دولت حقه اسلامی» نیز توصیفات دیگری هستند برای مفهوم «حکومت اسلامی» که متعدداً استفاده شده‌اند ولیکن عبارت «جمهوری اسلامی» را حتی یک بار هم به کار نبرده‌اند! نه تنها این، بلکه کلمه را که فقط ۲ بار استفاده کرده‌اند، در هر دو مورد آن‌را در ردیف حکومت‌های مشروطه و نامشروع و مذمومی مثل سلطنت‌طلبی و شاهنشاهی و... برشمرده‌اند(!): ۱) «فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومت‌های مشروطه سلطنتی و جمهوری در همین است. در این که نمایندگان مردم یا شاه در اینگونه رژیمها به قانونگزاری می‌پردازند در صورتیکه قدرت مقننه و اختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است. شارع مقدس اسلام یگانه قدرت مقننه است. هیچکس «حق قانونگذاری» ندارد و هیچ قانونی جز حکم شرع را نمیتوان بمورد اجرا گذاشت. بهمین سبب در حکومت اسلامی بجای مجلس قانونگذاری که یکی از سه دسته حکومت‌کنندگان را تشکیل می‌دهد، «مجلس برنامه‌ریزی» وجود دارد.» (ص ۵۳) ۲) «در رژیم‌های دنیا (چه سلطنتی و چه جمهوری یا هر شکل دیگر) [هم] اگر رئیس جمهور یا سلطان وقت از دنیا رفت، بر اوضاع دگرگون شد و رژیم تغییر کرد مقامات و منصب‌های نظامی بهم نمی‌خورد.» (ص ۱۲۶) ⁉️ ولیکن چه می‌شود که معظم‌له در دیدگاه خود (بعد از حدود ۱۰ سال و از ۲۰مهر۱۳۵۷)، تجدیدنظر نموده و چنان بر ترکیب «جمهوری+اسلامی» تصریح و تأکید می‌ورزند که حاضر نیستند کلمه‌ای از آن، کم یا بر آن، زیاد شود؟! زیرا که مسئله، صرفاً تأسیس و تشکیل حکومت نیست بلکه پایایی و پویایی آن هم باندازه اصل تشکیل آن، موضوعیّت دارد. بهترین و کارآمدترین تضمینی که برای تداوم سالم و مطمئن حکومت، پیدا می‌کند همانا است. یعنی مردمی‌سازی حکومت و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ مردم‌سالاری دینی. زیرا که نظام بدون نهضت، فرجام نیک و مطلوبی ندارد و مانائی و زیبائی نهضت را در نباید جستجو کرد! زیرا که در ، نهفته است ولیکن لازمست که پیاپی جلوه‌گری نماید. البته با قاطعیت نمی‌توان ادعا کرد که مردمی‌سازی حکومت یا برافراشتن نظام انقلابی، ابتکاری از جانب امامین انقلاب بود. زیرا که چنین الگوئی از در قالب ، مطمح نظر و مهبط عمل بوده است. نشان به آن نشان که؛ پیامبر اعظم(ص) علیرغم آنکه گزینش و انتصاب امیرالمؤمنین علی(ع) بر حکومت را مستند به اراده الهی فرمودند، را هم بر تثبیت مطلب افزودند حتی بیعت را. زیرا که در حکومت اسلامی، نقش‌آفرینی دارند و ضرورت آن در حدی است که باید در عنوان و ساختار تشکیل نظام نیز، بصورت صریح ملاحظه شود تا هرگز راه گم نگردد. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حم در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۲): ... حیوان بپندارد! هم که قرار بود «بزرگترین دانشگاه تربیتی و انسان‌سازی ایرانیان» باشد، متأسفانه محض سرگرمی مخاطبین، به پخش فله‌ای چنین فیلم‌هایی پرداخته است بدون اینکه محتوای بعضاً مسموم آن‌ها را مورد نقادی هنری و حتی علمی قرار بدهد! ⛔️ نسبت تبرّجات زنان و کشتگان نوروزی! طبق آمارهای سازمان در طی ۱۰ سال اخیر، صرف‌نظر از ده‌ها هزار مصدوم و مجروح، هر سال بطور میانگین، حدود ۱٫۰۰۰ نفر در جان خود را از دست داده‌اند! و چندین برابر آن‌ها مصدوم، مجروح، مفلوج و از کار افتاده شده‌اند! هر سال ده‌ها هزار نفر با شتاب، زمین و زمان را بسرعت در می‌نوردند تا بیش از پیش از زندگی، لذت ببرند اما ناگهان خود را در و و و می‌بینند! چرا؟! چند سؤال قابل تأمل؛ ۱) چند درصد این کشته‌ها، در ایام نوروزی را بعنوان آگاهانه، انتخاب کرده بودند؟! ۲) چند درصد آن‌ها هیچ‌گونه اطلاعی از و راهنمایی و رانندگی نداشتند؟ ۳) چند درصد آن‌ها به علت سهوی یا عمدی دیگران، ناخواسته به کام مرگ رفتند؟ ۴) چند درصد آن‌ها به علت خود را به آغوش و سایر عواقب تصادفات سپردند؟ ۵) آیا می‌توانیم کشتگان را گاو و بنامیم؟! ۶) آیا در قبال این و مادی، هیچ‌کاری از ما برنمی‌آید؟! ⁉️ آیا پدیده شوم بی‌حجابی و را می‌توان به پدیده وحشتناک کشته شدن نوروزی، تشبیه کرد؟! ۱- چند درصد بی‌حجاب‌ها آگاهانه اقدام به خود می‌کنند؟ ۲- چند درصد ، به علت بی‌حجابی دیگران، به انحراف کشیده می‌شوند؟ ۳- چند درصد بی‌حجاب‌ها هیچ‌گونه اطلاعی از ، و معطوف به و بدحجابی، ندارند؟ ۴- چند درصد بی‌حجاب‌ها به علت «جدی نگرفتن» تأثیرات ویرانگر اجتماعی و فرجام شوم شُل‌حجابی در دنیا و آخرت، مرتکب این و می‌شوند؟ ۵- آیا حق داریم، مرتکبین بی‌حجابی را هم گاو و حیوان بنامیم؟ ۶- آیا در قبال این و روانی، هیچ‌کاری از ما برنمی‌آید؟! در بخش قبلی این مقاله، عرض کردم که سازندگان کره‌ای سریال تلویزیونی جامیونگ‌گو صریحاً می‌گویند؛ «آدم موقع پیاده‌روی، هم آدم می‌بینه و هم گاو و هم حیوانات دیگه. متاسفانه کاری هم از دستمون بر نمیاد»! (با ترویج چنین تفکرات غیرانسانی و نامعقول، جامعه در سراشیبی افسردگی (و پرخاشگری) و روزافزون، قرار می‌گیرد. چنانکه هم بدان مبتلاست!) ، چنین تفکر و مرامی را غلط می‌داند. اسلام، نه کشتگان نوروزی را حیوان می‌شمارد و نه بی‌حجابی را و نه می‌پذیرد که خیالمان را راحت کنیم به اینکه «هیچ کاری هم از ما بر نمی‌آید»! بلکه اولاً همه آن‌ها را می‌داند و ثانیاً تکالیف سنگینی را هم بر عهده دیگران می‌گذارد. (متبرجات یعنی زنان خودنما که عمداً یا سهواً، ظاهر فریبنده خود را به رخ دیگران می‌کشند. معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیه ۳۳ سوره احزاب است: «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لاتَبرَّجْنَ تَبَرُّج الجاهلیّةِ الاُولی' ...» و در خانه‌های خود بمانید و به شیوه پیشین تبرّج و خودنمایی نکنید). اسلام نه به تبرّجات و خودنمایی زن‌ها بی‌تفاوت است و نه در عین‌حال آن‌ها را یا (اذیت‌کننده) می‌داند. بلکه انسان‌هایی بر می‌شمارد که؛ ۱» نیازمند منصرف شدن از خودکشی روانی و معنوی و هویتی هستند. ۲» نیازمند آگاه‌سازی نسبت به ضرورت دنیوی و اخروی مراعات شئونات و هویت ارزشمند خود هستند. ۳» نیازمند آگاه‌سازی نسبت به بی‌حجابی آن‌ها برای دیگران و نیز برای خودشان و تهدیدات و همچنین برای خودشان هستند. ۴» همه کسانی هم که در معرض و بی‌حجابی و جامعه در فضاهای واقعی و نیز مجازی هستند، نیازمند و شدن هستند. (اگر متبرجات، ۱۰ درجه نیازمند هستند تا از آسیب‌زایی خود دست بکشند، ناظرین عمدی و سهوی آن‌ها ۱۰۰ درجه محتاج کار فرهنگی هستند تا از روح و روان‌شان آسیب‌زدایی گردد) ۵» نیازمند آن هستند که و آن‌ها مورد توجه و تذکر دیگران قرار بگیرد. ۶» بهترین، ضروری‌ترین، انسانی‌ترین، الهی‌ترین، واجب‌ترین و شدنی‌ترین کاری هم که از ما بر می‌آید، إعمال مراتب و مراحل سازنده امرونهی است. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
کد خبر ۹۷۱۳۶۲تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - 02 June 2024 صفحه نخست» یک چهره - یک روایت امکان ثبت نام زهره الهیان؛ راهی که اعظم طالقانی و زهرا شجاعی گشودند. در دوره‌های قبل امکان ثبت نام برای همه بود ولی در این دوره ابتدا مدارک را بررسی می‌کنند و بعد اجازۀ ثبت نام می‌دهند تا در نهایت شورای نگهبان مصادیق رجال و مدیر و مدبر را تعیین کند. عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند احتمال تأیید صلاحیت و معرفی خانم زهرۀ الهیان کاندیدای اصول‌گرا و ثبت نام شدۀ انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در حد صفر است (چرا که شورای نگهبان او را در زمرۀ رجال به شمار نخواهد آورد) اما همین که ثبت‌نام شده یعنی کلمۀ «رجل» در قانون اساسی به معنی مرد نیست یا نمی‌تواند باشد یا قرار بوده باشد و حالا روی‌شان نمی‌شود بگویند هست. طی سه روز اول گذشته (10 و 11 و 12 خرداد و بدون احتساب امروز‌) 72 مرد و 8 زن به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه کردند اما تنها 17 نفر امکان ثبت نام یافته‌اند و یکی از این 17 نفر خانم زهرۀ الهیان نمایندۀ پیشین مجلس شورای اسلامی است. مادام که خانم الهیان ثبت نام نکرده بود این ذهنیت وجود داشت که آن 7 خانم (در سه روز اول) به خاطر زن بودن، شرایط ثبت نام نداشته‌اند اما حالا باید از اهتمام مستمر خانم اعظم طالقانی نماینده دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی و فرزند آیت‌الله طالقانی و در سال‌های اخیر مرحوم خانم زهرا شجاعی یاد کرد که نه برای ریاست جمهوری که با این هدف ثبت نام می‌کردند که شورای نگهبان پاسخ دهد مراد از رجال در قانون اساسی مردان‌اند یا شخصیت‌های برجسته سیاسی اعم از زن و مرد. نویسنده این سطور 9 سال قبل به بهانه درگذشت آیت‌الله شیخ ابوالقاسم خزعلی خاطره‌ای شخصی از یگانه دیدار و گفت‌و‌گوی نزدیک با او را که به بهانهٔ غیر سیاسی و در خانه‌اش دست داد روایت کرده که گفته بود از جانب مراجع برجسته تقلید و درباره قانون اساسی در سال ۵۸ سه پیام محرمانه برای امام برد و این که سه دغدغه دارند. اول این که مذهب رسمی در قانون اساسی قید شود. دوم قید مرد بودن و سوم ابهام در قرار دادن دین زرتشت در کنار دو دین ابراهیمی یهود و مسیحیت در حالی که زرتشتیان در زمره ادیان ابراهیمی نیستند و مخالفت ضمنی با نام بردن از زرتشتیان. آقای خزعلی می‌گفت امام درباره اولی بی‌درنگ گفت: حتما قید می‌شود. آقایان نگران نباشند. درباره قید مرد بودن تاملی کردند و مشخص بود هم ملاحظهٔ مراجع را دارند و هم بانوان را خاصه به خاطر مشارکت فعال در انقلاب. بعد گفتند این مورد را به آقای بهشتی (‌نایب رییس و اداره کننده اصلی جلسات مذاکرات مجلس قانون اساسی) بسپارید. نوبت به سومی که رسید گفتند: از خانه‌شان بروند؟! بنا بر این کلمه رجال احتمالا با تدبیر دکتر بهشتی به عمد مبهم باقی گذاشته شد تا به مخالفان کاندیداتوری زنان بگویند نوشته‌ایم رجال و به موافقان بگویند رجال زنان را هم دربرمی‌گیرد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ریاست زنان در نهضت+نظام اسلامی مسئله امکان و وزارت در نظام را در مبحث «چالش‌های امام در تشکیل نظام» مورد بررسی قرار خواهیم داد ان‌شاءالله. و اینکه مخالفتی نداشتند ولیکن به احترام نظرات متکی به برخی برخی از تقلید، موافقت خود را هم اعلام نفرمودند! آیة‌الله هم در ، بجای واژه «» از کلمه «» استفاده کردند تا تصریح به مخالفت نکرده باشند و چنین ابهامی باید در وقت خودش، توسط قانون اساسی، شفاف و تبیین گردد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۱): 👌این مقاله در سال ۱۳۹۰ تألیف و منتشر شده و قبلاً در پیام‌رسان‌های تلگرام و واتساپ هم به اشتراک گذاشته‌ام. البته مخاطبین اولیه این مقالات ناتمام، روحانیون تهرانی بوده‌اند ولیکن برای عامه هم قابل توجه است: بسمه تعالی تهران در روایات دینی « قبل از زمان(عج)» از بسیار اندیشناک برای ما تهرانی‌هاست که به عنوان نمونه در روایت ذیل مورد اشاره صریح قرار گرفته است: (ملاحم جمع ملحمه؛ به پیشگوئی‌های «فتنه‌های آخرالزمان» اطلاق می‌شود و سید ابن طاووس هم (همچون ابن‌کثیر و امثاله)، کتابی دارد با عنوان « و »): قال‌المفضل بن عمر قال لی جعفر بن محمد علیه‌السلام: یا مفضل أتدری اینما وقعت دارالزورآء؟ قلت: الله و حجته أعلم. فقال: «إعلم یا مفضل انّ فی حوالی‌الرّی جبلاً اسود تبنی فی ذیله بلده تسمی بطهران و هی دارالزورآء التی تکون قصورها کقصور الجنّه و نسوانها کالحور العین و اعلم یا مفضل أنهنّ یتلبسن بلباس الکفار و یتزین بزی الجبابره و یرکبن السروج و لا یتمکنّ لأزواجهنّ و لاتفی مکاسب الأزواج لهنّ فیطلبن الطلاق منهم و یکتفی الرجال بالرجال و النساء بالنساء و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال فانک إن ترد حفظ دینک فلاتسکن فی هذه البلده و لا تتخذها مسکناً لأنها محل الفتنه و فرّ منها الی قله الجبال و من الجحر الی الجحر کالثعلب باشباله.» (مجموعه الاخبار/ ص۱۶۴) (اسود؛ بزرگ و سربلند؟/ سیاه؟/ پوشیده از انبوه درختان سرسبز؟/ چشمگیر و نمایان؟) ترجمه: مفضل بن عمر می‌گوید: (ع) به من فرمودند؛ ای ! آیا می‌دانی در کجا واقع است؟ عرض کردم خدا و حجتش بهتر می‌دانند. فرمود: بدان که در اطراف کوهی بسیار بزرگ است. در دامنه آن شهری بنا نهاده خواهد شد به نام و این شهر همان دارالزوراء است؛ یعنی شهری شکوهمند و نمونه (و دارای زیبایی و پایداری که در اثر کاخ‌های زیبا و استحکاماتی که در ساختمان‌های آن به کار برده شده به دارالزوراء تعبیر شده است). شهری که کاخ‌های آن چون کاخ‌های و زنانش در زیبایی چون فراخ چشم‌اند. ای مفضل بدان که این را به تن می‌پوشند و خود را به شکل مردم ستمگر و سرکش در می‌آورند [= غربزدگی]. و بر زین‌ها سوار می‌شوند و از همسرانشان تمکین نمی‌کنند و درآمدهای شوهرانشان کفایت آن‌ها نمی‌کند. از این رو از شوهران خویش درخواست می‌کنند. و برای فرو نشاندن ، مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می‌کنند. مردان خود را به شکل زنان و زنان خود را به شکل مردان در می‌آورند و اگر بخواهی خود را نگه داری باید در این نمانی و آن را مسکن خویش قرار ندهی، زیرا آن‌جا جایگاه و تباهی است و تو برای دور ماندن از آلودگی‌ها باید از آن شهر به بالای کوه‌ها بگریزی و چون روباه که با بچه‌هایش از سوراخی به سوراخ دیگر می‌گریزد تو نیز از گوشه‌ای به گوشه دیگر کوچ کنی. (نشانه‌های پایان/ علی فاطمیان/ ص۵۴۰/ چاپ۱۳۸۱/ سازمان چاپ و انتشارات) و اندیشناکتر از آن، مسئله بسیار تلخ «محاربه با (عج)» است که روایت ذیل (ایضاً منسوب به امام صادق علیه‌السلام) بدان اشعار دارد: الغیبه للنعمانی: قال‌الصادق(ع): «ثلاثه عشر مدینة و طائفة یحارب القائم(ع) اهلها و یحاربونه؛ اهل مکه و اهل مدینه و اهل‌الشام و بنوامیه و اهل‌البصره و اهل دمیسان و الاکراد و الاعراب و ضبه و غنی و باهله و ازد و اهل‌الری». (سفینه‌البحار/ ج۱/ ص۵۰۹) ترجمه: امام صادق(ع) می‌فرمایند: ۱۳ شهر و طایفه هستند که (ع) با آن‌ها و آنان با حضرت می‌جنگند: ، ، [سوریه و اردن و...]، [شاید منظور سفیانی و عده‌ای دیگر باشد که از خلفای اموی هستند]، ، ، ، ، [طائفة؟] ، ، ، و (نشانه‌های پایان/ ص۵۴۱/ چاپ۱۳۸۱/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۶): ! در امتداد «پلید و اسلام‌شکن گشتن تهران» مسئله کوچکی نیست که و ما بخواهد از کنار آن بسادگی عبور نماید. آیا آن در حذف رسمیّت در است؟ چنانکه امروز هم این زمزمه‌ها جسته و گریخته به گوش می‌رسد! یا از آنست؟ شاید هم (نعوذبالله) تصویب می‌کنند که اسم و نشان بردن از (علیه و علی آبآئه الصلوات و السلام) و دعا کردن برای ظهورش جرم است! شاید هم (زبانم لال) مسئله‌ای معطوف به حذف باشد! کدامیک؟ اما چه فرقی می‌کند؟ هر کدام که باشد شامل الباقی آنها هم هست. اینطور نیست؟ البته لازمست دقت کنیم که وقتی صحابی حاضر از (ع) راجع به اولین باری که می‌شکند می‌پرسد، امام به «شورای سقیفه» اشاره می‌کنند. با توجه به اینکه جنس کارکرد شورای سقیفه، و محروم ساختن جامعه از (ع) بود براحتی می‌توان حدس زد که کارکرد «شورای تهران» هم از همان جنس خواهد بود یعنی محروم کردن مردم از «نعمت عظمای ولایت فقیه» و غصب «مقام امامت جامعه» (العیاذ بالله). اگرچه با توجه به قرارداشتن اسم در «دشمنان ۱۳گانه امام زمان» و همردیف و همجنس بودن عملکرد «شورای سقیفه» با «شورای تهران» به این نتیجه هم می‌توان رسید که مشکل اصلی تهرانی‌ها در این خصوص خود امام زمان(ع) و نوّاب عام آنحضرت (ایّدهم الله تعالی) هستند و مدیریّت و جامعه که بر نمی‌تابند! اما باید دقت کنیم که اعضای آن شورای کذایی و مردمانی که آنها را انتخاب خواهند کرد ناگهان به این نتیجه نمی‌رسند بلکه امری است که تدریجاً رخ خواهد داد. یعنی مردم گام به گام را پیروی می‌کنند و سرانجام به درجه‌ای از پستی و می‌رسند که در مقابل و امامت می‌ایستند و آنرا حذف می‌کنند! با است که شکسته می‌شود. گامها و مسیرهای که مردم می‌پیمایند و امام(ع) آنها را یکی یکی بر می‌شمارند، موارد متعددی است که عمدتاً [سلطه] و [بر اهالی و تهران] هستند و توضیح آنها فرصت دیگری را می‌طلبد ولیکن حائز اهمیّت است که بدانیم (همانطور که از روایت مذکور هم معلوم است)؛ متأسفانه ، پیشتاز این و تهران هستند و در سوق دادن مردمان این شهر بسوی «ضدیّت با امام زمان» را بر عهده خواهند داشت و اکثریت اهالی آنرا به ، و خواهند افکند. [در سال ۱۳۹۰ که این سخنرانی و این مقاله بنده در مطرح شد، هنوز خبری از نبود] آنچه که در این مجال مد نظر ماست صرفاً آگاهی به این مطلب است که آینده این شهر بسیار شوم و خطرناک است. اگرچه باید گفت که هیچ آینده‌ای از لحاظ پایایی برای آن قابل تصور نیست! زیرا در روایتی هم داریم؛ زمانی می‌رسد که کاروانی از سرزمینی در حال عبور هستند و تعدادی از مسافرین برای بقیه نقل می‌کنند که در اینجا زمانی شهر بزرگی بوده به نام تهران! عده دیگری هم جواب می‌دهند که این حرفها افسانه‌ای بیش نیستند! و عده‌ای هم می‌پرسند که اگر اینجا شهر بزرگی بوده پس چرا هیچ اثری و علامتی از آن کاخها و بناهای برافراشته باقی نمانده است؟! حالا شما هی بروید در این شهر قصر بسازید و برج‌های سر به فلک کشیده و خیلی کارهای دیگر! حالا تکلیف ما بعنوان اهالی تهران و بعنوان شیعیان (ع) و امام زمان(عج) در این شهر و نسبت به این شهر چیست؟ صحابی از امام می‌پرسد: چنانکه من به چنین شهری برخورد کردم تکلیفم چیست؟ امام علیه‌السلام می‌فرمایند: «فرّوا منها» از آن شهر فرار کنید، «کالثعلب باشباله» همچون روباهی که بچه‌هایش را از خطر دور می‌سازد و از زیر تخته سنگی به زیر تخته سنگ دیگری به دندان می‌کشد تا آنها را به محل امنی برساند. فرار کنید که این شهر جای ماندن و زندگی شرافتمندانه و بلکه اساساً محلی برای زیست نیست. یعنی به دو علت باید از این شهر بگریزید: یکی بخاطر و پلید و و فضاحت‌باری که در آن به بار خواهد آمد و دیگری بخاطر آنکه این شهر پایداری ندارد و دیر یا زود خواهد شد. یعنی خرابی فقط نیست بلکه هم رخ خواهد داد. ماندن در این شهر حماقت و خیانت و جنایت است. نسلتان را بردارید و بگریزید و تا می‌توانید از آن دور شوید. آنهم نه به شهرهای دیگر بلکه به بالای قله کوهها که در آنزمان ظاهراً از همه جا أمن‌تر و مطمئن‌تر خواهند بود! ..ادامه دارد. ؛ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏