eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
784 عکس
852 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۳): قدمت و سبقت چنین دغدغه‌ای به سال ۱۳۵۷ برمی‌گردد. به زمانی که ، سرکوب خونین را در دستور کار خود قرار داده و پیاپی بدان مبادرت ورزید و متقابلاً هم در قالب مراسم گرامی‌داشت ، زنجیره‌ای گسست‌ناپذیر در انقلاب توفنده خود دنبال کرد. رژیم شاهنشاهی بمنظور حفظ و تداوم و تباهی اعوان و انصار آن، فرجامی بجز نداشت. لذا از همان زمان کشتارهای وحشیانه مردم که طلیعه و نشانه‌های سقوط ، پدیدار شد، مطلب ، تبدیل به جدّیّت در تحقق آن و بالتبع کیفیت تشکیل آن گشت. نشان به آن نشان که، تا آن‌زمان (نیمه اول ۱۳۵۷) ؛ و بود و هنوز به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تغییر نیافته بود. چنانکه خود امام هم در کتاب خود از همین عبارت «حکومت اسلامی» استفاده کرده بودند و حتی یکبار هم از ترکیب «جمهوری اسلامی» یادی نکرده بودند! با مراجعه به کتاب مذکور (انتشارات امیرکبیر/چاپ۱۳۵۷/با همکاری نمایشگاه کتاب قم/چاپ و صحافی چاپخانه سپهر تهران البته این کتاب مشتمل بر گفتارهای درس خارج امام در نجف در سال ۱۳۴۷ است که در سال ۱۳۴۸ نوشته و برای نخستین‌بار در سال ۱۳۴۹ در بیروت چاپ شد) می‌بینم که؛ حضرت امام، حدود ۲۸۰ بار کلمه (اعم از موصوف و صفت و مضاف و مضاف‌الیه و...) را به کار برده است که آن‌را در حداقل ۶۰ مورد با کلمه (حکومت اسلامی) توصیف کرده است. عبارات؛ تشکیلات اسلامی/حکومتی صالح حکومت صالح/صالح و لایق نظام/انقلاب سیاسی اسلام حاکمیت اسلام تنظیم امور جامعه نظام/نظم اسلام/اسلامی نظام/حکومت عادلانه اسلام/اسلامی حکومت عدل عمومی/عدل و قانون حکومت عدل/عدل اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم حکومت شرعی/عمومی و سراسری عدالت اجتماعی/نظام اجتماعی اسلام ولایت/خلافت/ریاست/فرماندهی/حکومت حکومت الهی/انبیاء حکومت مشروطه دولت حقه اسلامی» نیز توصیفات دیگری هستند برای مفهوم «حکومت اسلامی» که متعدداً استفاده شده‌اند ولیکن عبارت «جمهوری اسلامی» را حتی یک بار هم به کار نبرده‌اند! نه تنها این، بلکه کلمه را که فقط ۲ بار استفاده کرده‌اند، در هر دو مورد آن‌را در ردیف حکومت‌های مشروطه و نامشروع و مذمومی مثل سلطنت‌طلبی و شاهنشاهی و... برشمرده‌اند(!): ۱) «فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومت‌های مشروطه سلطنتی و جمهوری در همین است. در این که نمایندگان مردم یا شاه در اینگونه رژیمها به قانونگزاری می‌پردازند در صورتیکه قدرت مقننه و اختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است. شارع مقدس اسلام یگانه قدرت مقننه است. هیچکس «حق قانونگذاری» ندارد و هیچ قانونی جز حکم شرع را نمیتوان بمورد اجرا گذاشت. بهمین سبب در حکومت اسلامی بجای مجلس قانونگذاری که یکی از سه دسته حکومت‌کنندگان را تشکیل می‌دهد، «مجلس برنامه‌ریزی» وجود دارد.» (ص ۵۳) ۲) «در رژیم‌های دنیا (چه سلطنتی و چه جمهوری یا هر شکل دیگر) [هم] اگر رئیس جمهور یا سلطان وقت از دنیا رفت، بر اوضاع دگرگون شد و رژیم تغییر کرد مقامات و منصب‌های نظامی بهم نمی‌خورد.» (ص ۱۲۶) ⁉️ ولیکن چه می‌شود که معظم‌له در دیدگاه خود (بعد از حدود ۱۰ سال و از ۲۰مهر۱۳۵۷)، تجدیدنظر نموده و چنان بر ترکیب «جمهوری+اسلامی» تصریح و تأکید می‌ورزند که حاضر نیستند کلمه‌ای از آن، کم یا بر آن، زیاد شود؟! زیرا که مسئله، صرفاً تأسیس و تشکیل حکومت نیست بلکه پایایی و پویایی آن هم باندازه اصل تشکیل آن، موضوعیّت دارد. بهترین و کارآمدترین تضمینی که برای تداوم سالم و مطمئن حکومت، پیدا می‌کند همانا است. یعنی مردمی‌سازی حکومت و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ مردم‌سالاری دینی. زیرا که نظام بدون نهضت، فرجام نیک و مطلوبی ندارد و مانائی و زیبائی نهضت را در نباید جستجو کرد! زیرا که در ، نهفته است ولیکن لازمست که پیاپی جلوه‌گری نماید. البته با قاطعیت نمی‌توان ادعا کرد که مردمی‌سازی حکومت یا برافراشتن نظام انقلابی، ابتکاری از جانب امامین انقلاب بود. زیرا که چنین الگوئی از در قالب ، مطمح نظر و مهبط عمل بوده است. نشان به آن نشان که؛ پیامبر اعظم(ص) علیرغم آنکه گزینش و انتصاب امیرالمؤمنین علی(ع) بر حکومت را مستند به اراده الهی فرمودند، را هم بر تثبیت مطلب افزودند حتی بیعت را. زیرا که در حکومت اسلامی، نقش‌آفرینی دارند و ضرورت آن در حدی است که باید در عنوان و ساختار تشکیل نظام نیز، بصورت صریح ملاحظه شود تا هرگز راه گم نگردد. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حم در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 👌بزرگترین قمار تاریخ بشریت؛ (تایوان برای چین، اکراین برای روسیه و کره ج. برای کره ش. اما به چه قیمتی؟) و البته آمریکا هم قربانی محو ایران باد! (بخش۲): در 👈بخش قبلی👉، اشاره شد که برای پیشگیری از وقوع در (= قطع صادرات نفت به چین = نابودی اقتصاد چین) تصمیم گرفته محاصره را تشدید نماید! و حال آنکه اشغال آن هم هیچ تأثیری بر تصمیم آمریکا ندارد. زیرا آمریکای قمارباز بالاخره به این نتیجه رسیده که اساساً را به ، را به و حتی را به ببازد اما را مهار سازد! (یعنی آنکه قمار می‌کند، فقط ترامپ نیست بلکه حکومت آمریکاست. اگرچه قمارباز اصلی حتی فقط هم نیست و شخص دیگری است!) و حال در این‌جا مبحث خود را تکمیل می‌کنم به این که آمریکا حاضر است به باد فنا برود بشرطی که ، مهار و حتی‌الامکان از صفحه روزگار محو و نابود گردد با این توضیح که؛ اگر کسی گمان کند که ما با آمریکا (بعنوان کشوری از کشورهای دنیا و البته قوی‌تر از همه آن‌ها) حریفیم، در باغ نیست و از مرحله کاملاً پرت است. زیرا (به عللی که در مقالات قبلی خود توضیح داده‌ام) ما بصورت اجتناب‌ناپذیری با طرف هستیم که آمریکا را هم به سلطه خود درآورده است و پیوسته بر آن می‌دمد. (بالاتر از دوشیدن گاو توسط گاوچران‌های آمریکا، دوشیدن خود آمریکا توسط است) از پرچمی سخن گفته که شیر آن در تلاطم و حمله است و حال آنکه اساساً شیری در میان نیست بجز یک نقش و کرّوفرّ آن هم ناشی از بادی است که بر پرچم می‌وزد و سطحی‌نگران آن را واقعی می‌پندارند؛ ما همه شیران ولی شیر عَلَم حمله‌مان از باد باشد دم به دم حمله‌مان پیدا و ناپیداست باد و ) همان شیر علم هستند و حمله‌شان پیداست و آنچه که ناپیداست، در ورای آن‌هاست. برگردیم به واقعیت جاری در پیش روی‌مان؛ در یادداشتی با عنوان «قصه اعتماد بزغاله‌ها به گرگ» در مورخه ۱۴۰۳/۷/۲۷ نوشتم: «قطعاً اوضاع بمراتب بدتر از [جبهه مقاومت] ماست. فلذا نیاز از گرفته تا اعماق اروپا و آمریکا به ، بمراتب شدیدتر است. در چنین شرایطی که کفه ، روز به روز به نفع جبهه مقاومت، سنگینی می‌کند، و انفعال در برابر ، و بلکه است.» ولیکن و به این آتش‌بس متزلزل شیاطین، تن سپردند!! حال بعینه شاهدیم که آتش‌بس زمستانی تمام شده و گله گرگ زده به گله بزغاله‌ها و آنچنان هم می‌کند که هوس کرده به بیاید! بخش قبلی را با این عبارت پایان دادم که؛ «دایه دایه وقت جنگه»! زیرا براستی در آستانه «بزرگترین جنگ تاریخ بشریت» هستیم که آمریکا قصد تحمیل آن بر ما را دارد. و به تعبیر شایع؛ لابی ، آن‌را اجتناب‌ناپذیر و گریزناپذیر ساخته است. حال، ما پنج تا گزینه بیشتر روی میز خود نداریم: ۱) تسلیم و سازش (راه پوچی که پیشه کرده‌اند ولیکن فرجامی بجز تضعیف و تحقیر و نهایتا نخواهد داشت و بسیار احمقانه است و در کمتر از یک سال به سرنوشتی بمراتب بدتر از و و گرفتار خواهیم شد) ۲) ظهور (عج) و به هم ریختن اوضاع منطقه و جهان به نفع و (بسیار خوش‌بینانه است اما حق نداریم بگوییم بعید است ولیکن بستری که برای ظهور حضرتش مهیا باشد مشهود نیست!) ۳) اعتماد مطلق به پیروزی سریع جنگاوران فناور اسلام (به عللی ترجیح می‌دهم روی این گزینه هم حساب خیلی جدی باز نکنم ولیکن آحاد باید پشتیبانی فراگیری از به عمل آورند که در خط مقدم نبرد سرنوشت‌ساز ما هستند) ۴) آمادگی همه‌جانبه برای و نبردی بسیجی و جانانه برای حداکثر یک‌سال تا واژگونی کامل آمریکا و و نیز به جای خود نشاندن سایر کشورها و مطیع کردن کل جهان (این گزینه به و و و ، بسیار نزدیکتر است) ۵) معجزه‌ای بشود! فلذا ما هر چه سریع‌تر باید به خود بگیریم که در طی آن؛ ۱) نفاقیون را به ضمیمه به درک واصل کنیم که تداوم حیات شرورانه آن‌ها در زمان جنگ، موجب پوکیدن ملت از داخل خواهند شد. ۲) برای تحقق گزینه دوم دستان خود را بیش از پیش به دعا بلند کنیم. ۳) ارتش ۲۰٫۰۰۰٫۰۰۰ی خود را به بسیج ۶۰٫۰۰۰٫۰۰۰ی ارتقاء بدهیم و پشتیبانی از فرمانده کل‌قوا و کلیه را از حمایت خود سرشار سازیم. ۴) نبردهای جانانه خود با دشمنان را تا ادامه بدهیم که را به (عج) خواهند سپرد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۰۱/۳