🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
نفوذ یهود در ناف تهران!
👌 #مسجد حضرت #ولی_عصر(عج) در چهارراه ولیعصر تهران که میتوانست نمادی از «نهضت+نظام اسلامی» باشد، تبدیل شد به #کلاه_یهودی و #شهرداری_تهران هم اسم این چهارراه را گذاشت چهارراه #تئاتر_شهر! تا هیچکسی هیچگونه نشانهای از نمادهای #انقلابی و #اسلامی در #ناف_تهران جستجو نکند! و اساساً چنین توقعی نداشته باشد! تا آنجا که شهرداریچیهای تهران حتی اسم مسجد را به #مجتمع_فرهنگی تغییر دادند! و حال آنکه زمین این مسجد و نیز #پارک_دانشجو (محل تجمع مخنثین!) توسط #مهندس_مدد اساساً #وقف_مسجد شده بود.
👌 مقصرین این #شاهکار_شیطانی:
۱) #مشانژاد (#اسفندیار_مشایی +
#محمود_سبورچیان) در جایگاه شهردار تهران
۲) اعضای #شورای_شهر وقت تهران
۳) حجةالاسلام #ابراهیمی (رئیس مرکز رسیدگی به #امور_مساجد)
۳) سلبریدیهای رسانهای غوغاسالار (مخالفین جنجالی احداث مسجد در جنب #تئآتر_شهر)
۴) #کاترین_اسپریدونوف (یهودی روستبار) و همسرش رضا د.
۵) کسانی که «طرح زیبای استاد نقرهکار» را از مدار خارج کردند!
۶) کسانی که #امام_جماعت مسجد را مضروب (منتهی به فوت) کردند! در حالیکه از #مقام_معظم_رهبری، حکم به دفاع از #حقانیت_مسجد داشت!
👌 کاترین بر این توجیه است که «نهنگ به گلنشسته»!، نماد #سجده در برابر #هنر و #فرهنگ است! و مسجد مفهومی بجز کرنش و سجده ندارد!
👌جهت اطلاعات بیشتر به 👈اینجا👉 مراجعه کنید.
✅ این #وصله_ناجور در مرکز #ام_القرای #اسلام باید تخریب شده و طرح استاد نقرهکار، پیاده شود تا #دشمنان نیز نقرهداغ شوند!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۲۹
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲 چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
دو وصله ناجور در ناف تهران!!
⁉️سؤال شد که اگر بجای مقامات حکومتی بودید با این دو مجموعه
(👈اولی👉 شبیه #تاج_شاه به اسم مجموعه تئاتر شهر و
👈دومی👉 شبیه نهنگ به گل نشسته با #کلاه_یهودی به اسم #مسجد!!)
چه میکردید؟
قطعاً هیچکدام از این دو #وصله_ناجور در شأن ملت ما نیستند و باید #استحاله پیدا کنند اما قبل از استحاله این محله، باید محله دیگری به تهران افزود (فرضاً در حوالی مرقد مطهر #امامره یا هر نقطه دیگری دارای پهنهای بزرگ) و آن، ایجاد #شهرک_نمایش و همایش است. در حدی که بتواند همزمان پذیرای جمعیتهای میلیونی و مجهز به انواع راههای دسترسی و امکانات رفاهی شایسته هنرمندان باشد. مجموعه بسیار بزرگی دارای انواع سالنهای آمفیتئاتر و تالارهای موسیقی و نگارخانهها و... با بهترین دسترسیها و پارکینگها و کافهتریاها و رستورانها و... بعنوان بزرگترین و جذابترین «قطب نمایش و همایش در سطح غرب آسیا» که قابل و لایق خدماترسانی به انواع #هنرمندان و نیز هنرجوها و هنردوستها و جشنوارههای ملی و بینالمللی باشد.
#آینده_تهران
تاریخ مصرف #تئاتر_شهر (با بیش از نیمقرن و گنجایش حداکثر ۱٫۰۰۰ نفر محصور در عمق ترافیکی سنگین و بدون پارکینگ و...)، به پایان خود رسیده و اصلاً در شأن جمعیت ۱۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری پایتخت نیست.
در این نقطه هم #مسجد_جامع معظمی در شأن امّالقرای #اسلام، احداث گردد و این بنای تاجمانند آمریکایی، مبدل به آبریزگاه شبانهروزی عمومی و دخمه جنوبی آن (که به لانه جانوری مخوف میماند!)، مبدل به پارکینگ مسجد شود.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۳۱
🆔@chelcheraaqHM
🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
ملغمه ایرانی
(بخش اول):
حرفهای سیاسی+دینی پزشکیان؛
نمادی از گیجفرهنگی کهن ایرانیان
بعضی از #مقامات_غربی متأثر از توصیه پیشینیان خود، از #مذاکره با #ایرانیان، وحشت دارند! زیرا معتقدند که ایرانیان، مردمانی #گیج_کننده هستند و حریف خود را میبرند چشمه و برمیگردانند تشنه!
ایبسا آنها #مسعود_پزشکیان را نماد آشکار ایرانیانی بدانند که حرفهای جدی و شوخی آنها براحتی قابل تشخیص نیستند! چهبسا که شوخیترین حرفهای خود را جدی میگویند و جدیترین حرفهای خود را شوخی!
بنده به عنوان کسی که در جای جای ایران، تردد و بعضاً مدتی زیست و لذا بیشترین مراوده متنوع را با انواع ایرانیان داشته و همچنین در انواع کشورهای دنیا از شرق دور تا غرب دور، سیاحت داشته، نه تنها تصور غربیها را در مسئله گیجکننده بودن ایرانیان، تأیید میکنم بلکه در ریشهیابی علت تشکیل چنین شاکلهای در شخصیت ایرانیان، به مطالعه و تعمق پرداخته و معتقدم که اساساً #فرهنگ_ایرانیان، گیجکننده است! یعنی این #فرهنگ_ملی ماست که حتی خود ما را گیج کرده است! و براستی میتوان گفت؛ چون فرهنگ ما شترگاوپلنگی است، باعث گشته که همهچیز ما #زرافه شود!
«زرافه» را سایر مردمان دنیا، زرافه میبینند و مینامند ولیکن ایرانیها آنرا ترکیبی از «شترگاوپلنگ» میبینند و مینامند و لذا #زرافه_ایرانی متفاوت از #زرافه_جهانی است!
در فرهنگ لغت هم آمده است: «زرافه؛ کنایه از هر چیز نامعلوم و غیرمشخصی است که از آن نتوان سردرآورد»! همچنانکه اصطلاح «شتر گاو پلنگ»؛ کنایه از هر چیز نامربوط و نامعلومی است که اجزایش تناسب ندارند و نمیتوان از آن سر در آورد؛ چه حیوان باشد چه شیء و چه اخلاق و رفتار نامشخص یک فرد! مثل رزافه که معلوم نیست شتر است؟!، پلنگ است؟! یا گاو است؟!
از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ
وز یک طرفی عرصه به ملّیون تنگ
قانون و حکومت نظامی و فشار
این است حکومت شترگاوپلنگ
(فرخی یزدی)
این مسئله غمانگیز و اندیشناک، سالها و بلکه دهههاست که از خلجانهای ذهنی نگارنده بوده، موجب کنکاشی گردید که به تحریر مقالهای تحت عنوان 👈«ملتی آتشین در گذرگاه ایران»👉 در سال ۱۳۷۹ انجامید و با آنکه مقاله نسبتاً کوچکی بود ولیکن وقتی که با هماهنگی یکی از نهادهای فرهنگی، توسط یکی از اساتید مسکو به زبان روسی ترجمه شد، تبدیل به کتابی قطور گردید! و آن دانشمند روس (که بهتر از بنده به زبان فارسی، مسلط و تقریباً همهجای ایران را درنوردیده بود!!)، اذعان کرد که بعد از ترجمه مقاله بنده، دچار حیرتی عجیب در باره فرهنگ و شخصیت ایرانیان شده است! و ظاهراً #ولادیمر_پوتین هم متحیر شده بود!
خب! قبل از اینکه دریابیم؛ این فرهنگ از کجا آغاز شده؟ و چه فرجامی خواهد یافت؟ لازمست در #طرح_مسئله درنگی بکنیم:
شاید بهترین شاهد مثال ما دو مجموعه ساختمانی احداثی در #ناف_تهران باشد که طی یادداشتهایی با عناوین؛
👈تاج شاه؛ نماد امّالقرای اسلام!👉
و
👈دو وصله ناجور در ناف تهران!!👉
بدانها اشاره کردم. فلذا تکمیل همان مبحث، میتواند به طرح مسئله ما کمک کند:
آقای #ضرغامی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«چند سالی است که وقتی از کنار #پارک_دانشجو رد میشوم، با سازه نازیبایی به نام "مسجد و مجتمع فرهنگی مذهبی حضرت ولیعصر" روبرو میشوم که به لحاظ معماری، اصلاً با معماری #تئاتر_شهر روبه روی آن قابل مقایسه نیست. اخیراً موقع نماز ظهر وارد این مجموعه شدم و غصهام صدچندان شد. هزینه هنگفتی صورت گرفته ولی هیچ کاربری مشخصی که در شأن این مکان و مردم مشتاق باشد به چشم نمیخورد. محل نماز، وضعیت سرویسهای بهداشتی، فضاهای سربسته بدون استفاده و محیط پیرامونی با بدسلیقگی فراوان به شما خوشآمد میگویند. چقدر خوب بود حالا که جلوی یک سازه معروف قبل انقلاب، مجموعه عظیم و گرانقیمتی را علم میکنیم به فکر جوانانی که این دو اثر را در یک لحظه با هم مقایسه میکنند، هم باشیم. نمیدانم مسئول رسیدگی به این امور کیست؟»
و حال آنکه متقابلاً؛
پس از طی مرحله طراحی، از #مهدی_حجت، #استاد_دانشگاه تهران و بهشتی به عنوان صاحبنظر در عرصه #معماری_اسلامی دعوت به همکاری میشود و حجت نیز در همکاری شش ماهه خود با پروژه، آن را میستاید و در دفاع از اثر با توجیهی شاعرانه میگوید: "این یک مسجد افقیست که از خاک بلند میشود و به افلاک میرود!"
⁉️ این احساسهای متضاد، ناشی از چیست؟! همان گیجکنندگی همیشگی که حتی در معماری ما هم تجلی یافته است!
این #مسجد_افقی یا 👈مجموعه نهنگی👉 اصلاً قرار نبوده که مسجد باشد تا چه رسد به اینکه چرا گنبد و گلدسته ندارد؟! بلکه قرار بوده یک #تکیه_شهر سنتی باشد تا با همسایه مدرن خود؛ #تئاتر_شهر هارمونی داشته باشد.
ولیکن چرا هر دو مجموعه، شترگاوپلنگی و نماد #ملغمه_ایرانی شدند؟!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۵
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
ملغمه ایرانی
(بخش دوم):
👈(بخش قبلی)👉
حرفهای #پزشکیان؛
نماد گیجفرهنگی ایرانیان
در بخش قبلی، به دو نمونه از نگاههای صاحبنظرانه اشاره کردم که به مجموعه شترگاوپلنگی و بلکه 👈شترگاو نهنگی!👉 جنب #تئاتر_شهر (که خودش، زرافهای بیش نیست!)، یکی آنرا «سازه نازیبای غصهآور» میبیند و دیگری آنرا «مسجدی افقی از خاک برآمده تا افلاک رفته»!!
👌اما بنده هم هر گاه گذرم به این محله میافتد، احساسات خاصی پیدا میکنم:
#مسجد را که میبینم، یاد جلساتی میافتم که طیآنها در دوره #کرونا_هراسی به ارائه تحلیلهای سیاسی/دینی میپرداختم و مورد استقبال جمعی از #طلاب بود.
و تئاتر شهر را که میبینم خاطره سال ۱۳۵۸ یادم میآید که در آن بلیطفروشی میکردم! زیرا #اهل_نمایش (اعم از #بازیگران و کارگردانان و..)، فرار کرده و هر کدام در گوشهای خزیده بودند و چراغ این ساختمان، تقریباً به خاموشی گرائیده و مدیریت ساختمان، در پرداخت حقوق کارکنان و کارگران کم آورده بود و لذا بنده و آقای ع.ع. (هر دو ۱۷ ساله!) در سالن اصلی آن، اقدام به پخش فیلمهای سینمایی انقلابی مثل #نسل_اژدها (#انقلاب_چین)! نمودیم که درآمد حاصله از فروش بلیط بین ما تقسیم میشد!
باورتان میشود؟! سالن اصلی تئاتر، تبدیل شده بود به سالن نمایش فیلم! فقط برای اینکه امورات روزمره آن مجموعه بگذرد و چراغ این #ساختمان_زیبا روشن بماند! ما هم دنبال تشکیل نخستین #مرکز_سینمائی #انقلاب_اسلامی بودیم تحت عنوان «مرکز سینمایی فجر»! ولیکن خوردیم به آغاز #جنگ_تحمیلی و بنده بسوی #جبهه_مقاومت #حق_علیه_باطل شتافتم!
⁉️اما چرا از خدمت به آن #عمارت_زیبا رسیدم به اینکه عرض میکنم باید هرچه زودتر تبدیل بشود به #توالت_عمومی تهران؟!
⁉️چرا ساختمانی که همگان تصور میکردند، #نماد_ملی و شاهکار #معماری_ایرانی است، تبدیل شده است به غصه #جامعه_معماری ایران؟!
⁉️چرا چیزی که عدهای از #ایرانیان بدان افتخار میکردند، امروز شده است مایه #ننگ_ایرانیان؟!
ریشه قضیه برمیگردد به همین مبحث #شترگاوپلنگی ما ایرانیان!
👌 بنده بعنوان یک نمونه که روزی آنرا زیبا و خوشایند میدیدم و حتی دوست داشتم به دور آن، طوافی بکنم! ولیکن حالا که آنرا میبینم دچار حالت تهوع میشوم؟!
زیرا احساس میکنم، همانند همه اساتید معماری و بلکه همه اهالی تهران و ایران، عمری فریب خورده بودم!
زیرا که طراحی آن، اساساً توسط #استاد_افخمی صورت نگرفته است و بلکه طرحی از بیژن انصاری بوده که #فرح، مهندسی ساخت آنرا به امیرعلی سردارافخمی (دکترای معماری از پاریس) میسپارد تا بتواند خلایق را بفریبد!
#ملکه_شاه که علاقه به معماری خود را وقف تعمیق «فرهنگ ستمشاهی» کرده بود، ساختمانی شبیه #تاج_سلطنتی در آمریکا را کپیبرداری کرده و با سپردن اجرای آن به #نابغه_معماری!؟! (که #حرم_فرعونی #مجلس_شورای_اسلامی هم از طراحیهای ۱۳۵۵ اوست و #ناطق_نوری و..!)، موفق میشود که آنرا بهعنوان یک #سازه_ملی، جا بیاندازد! ولیکن خود درباریها میدانستند که این ساختمان، چیزی بجز یک #شبه_تاج نیست که البته به جواهراتی هم مرصع است!
«افخمی»، چندماهی قبل از #انقلاب، ایران را ترک کرد. او به روزنامه شرق (۹۱/۱۱/۲۵) گفت که این ساختمان را به تقاضای #دفتر_فرح_پهلوی ساخت و سخت مخالف استفاده از تراورتن و شیشه در کار روی این ساختمان بود. ایدهای که بعدها به نزاعی سخت و تاریخی بین او و هوشنگ سیحون و به کنارهگیریاش از #دانشگاه_تهران انجامید. افخمی در همان گفت وگو میگوید سفارش ساخت آجر و کاشیها را به آجرپزی در #تهران داد و ایده کار را هم از برخی از آثار معماری دورههای مختلف تاریخی ایران (#برج_طغرل) گرفت[!!]
نکتهای که به ذهن او نرسید[!!]، اما بعدها وزیر وقت فرهنگ و هنر به او گفت این بود که اثرش که به صورت مدور ساخته شده است، شبیه #تاج_پادشاهی است:
"یادم میآید آن زمان مهرداد پهلبد (وزیر فرهنگ) گفت که خوب چیزی به فکرت رسیده. ساختمانی اجرا کردهای که مثل یک تاج است! من گفتم اصلا به تاج فکر نکردم. الان هم که فکر میکنم، میبینم این تصور از قبل در ذهنم نبود که طرح نهایی شبیه خیمه یا فرم به خصوص دیگری باشد. این ساختمان شبیه هیچ چیزی نیست. فرم نهایی سازه، در واقع با الهام از خاطراتی که از کودکی از معماری ایرانی داشتم به ذهنم رسید."
👌 ظاهراً این #استاد_شیاد، خودش هم خبر نداشته که داشته با هدایت پشتپرده فرح، یک #تاج_پادشاهی بزرگ را در #ناف_تهران، میکاشته! که آنهم اقتباسی از یک #ساختمان_آمریکایی بوده که دربار بر او بار کرده است!
نه تنها او که قریب باتفاق اساتید معماری از لایه زیرین قضیه بیخبر بودند تا اینکه بعد از مرگ افخمی، 👈علی کیافر👉 دروغهای ماجرا را لو داد و سرافکندگی بُهتآوری را برای ایرانیان رقم زد!
#غرب_زده
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۵
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
ملغمه ایرانی
(بخش سوم):
👈(بخش قبلی)👉
حرفهای۲پهلوی #پزشکیان؛
نماد گیجفرهنگی ایرانیان!!
با لو رفتن «کپی بودن»+«شبیه تاج بودن» طرح سازه #تئاتر_شهر، اساتید جاهلی که آنرا #نماد_معماری #ایرانی_اسلامی به #ملت حُقنه میکردند، از شدت حُقّه و غُصّه، عدهای هاج شدند و عدهای واج!!
حال؛ #دانشجویان_معماری نیز حیران ماندهاند که آنرا نمونه جالبی از #کپی_کاری از یک #معماری_غربی، بشناسند یا سازهای از سایه شوم #تاج_سلطنتی #رژیم_منحوس_شاهنشاهی؟!
فلذا ناچارند سبک جدیدی به رشتههای معماری بیافزایند بنام #معماری_شترگاوپلنگی!
بدتر از اوضاع روانی معمارها، حکایت سیلبریدیهایی #ضد_انقلاب و #ضد_دین #روشنفکر_نما بود که برای ممانعت از بازسازی #مسجد جنبی آن، چه قشقرقها و عربدهکشیها که بپا نکردند! که ای داد و ای فریاد که به #ناموس_هنر تجاوز شده است!! و باعث شدند که سازه مسجد تبدیل گردد به #معماری_شترگاونهنگی! و دلخوشی رئیس وقت «امور مساجد» هم، این شد که «ما بجای گلدسته، میلهای روی سقف مسجد کاشتیم تا ارتفاع آن، حدود ۱۲۰ سانتیمتر از تئاتر شهر بالاتر برود»!!!👏👏😳🙄
پ.ن:
👌تئاترشهر میشود ترکیبی از «مرکزی بجای #کافه_تریای سابق شهرداری در قالب تاج سلطنتی با طرح وارداتی از آمریکا و اجرای معماری ایرانی» و این یعنی؛ شترگاوپلنگ!
👌مجموعه مدرن مذکور نیازمند پارکینگ و مکملی بنام #تکیه_شهر است که لازم میشود مسجد جنبی آن، مصادره شود! ولیکن با #مقاومت_نمازگزاران، نهایتاً تقلیل داده میشود به مجموعه شترگاونهنگ!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۵
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
ملغمه ایرانی
(بخش چهارم):
👈(بخش قبلی)👉
حرفهای سیاسی+دینی #پزشکیان؛
نمادی از گیجفرهنگی کهن ایرانیان!!
⁉️شاید برای بعضی از دنبالکنندگان پیامهای بنده، این سؤال پیش آید که #تئاتر_شهر و پزشکیان، چه نسبتی با همدیگر دارند؟! (حتی یکی از ترکهای بیدقت پرسیده؛ مگر این ساختمانها را پزشکیان طراحی کرده یا ساخته که به گردن وی میاندازی؟!!😳😂 و اشکال گرفته که چرا زمین و زمان را به هم میدوزی تا پوزیده را بکوبی؟! مگر چه خصومت شخصی با او داری؟!! و نهایتاً توصیه کرده که از این تعصبات داعشگونه، دست بکش و اجازه بده که دولت وی کارهای خود را بدون حاشیه پیش ببرد! [خیانتهای خود را به فرجام برساند!]
و یکی دیگر از شیوخ حامی پوزیده، 👈گیف مارمولکی تهدید به جهنم!👉 را فرستاده است!) البته از دهها مخاطبی هم که استقبال مشوقانهای داشتهاند، سپاسگزارم🙏💐
ج: نسبت دو ساختمان مسئلهدار #ناف_تهران با پزشکیان، 👈شترگاوپلنگی بودن تعریف مشترک👉 آنهاست!
قابل ملاحظه است که (در 👈بخش آغازین این سلسله👉 هم اشاره شد)، مجموعههای ساختمانی تئاتر شهر و مسجد جنوبی آن صرفاً #شاهد_مثال قرار گرفت تا طرح این مسئله تکمیل گردد که #فرهنگ_ایرانیان، فرهنگ زرافهای (شترگاوپلنگی) است و بالتبع «از کوزه همان برون تراود که در اوست»!
یعنی اگر ملاحظه میکنیم که حرفهای سیاسی/دینی پزشکیان، شترگاوپلنگی است، علتش در #فرهنگ_شترگاوپلنگی #ایرانیان است!
حرفهای اخیر پزشکیان در آمریکا، نماد بارزی از شترگاوپلنگی بودن تفکرات اوست که پیامد آنها برداشت یکسانی نیست که موجب #وفاق_ملی گردد. لطفاً به دو نمونه از برداشت متضاد دو صاحبنظر 👇👇
👈نکوهش استاد قاسمیان👉
و
👈ستایش استاد چناریان👉
توجه بفرمایید. اولی اظهارات پزشکیان را بسیار هولناک، ارزیابی میکند و دومی آنرا مورد امیدواری، جلوه میدهد!!
⁉️ خب! اشکال کار کجاست؟!
👌 واقعیت این است که حرفهای پزشکیان، سکهای است دارای دو رویه که هر کسی اگر یک روی آنرا ببیند برداشت متفاوت و بلکه متضادی پیدا میکند با برداشت کسی که سویه دیگر آنرا مورد توجه قرار میدهد!
زیرا که حرفهای پزشکیان، مصداق بارز شترگاوپلنگی است!
وی حتی به خود جرأت میدهد که دو نوع جلسه برگزار نماید! جلسهای عمومی که فیلمبرداری میشود و پخش سراسری پیدا میکند و جلسهای آمریکایی که اجازه فیلمبرداری داده نمیشود و بعداً گند صوتی آن لو میرود! یعنی حرفهایی کاملاً زرافهای!!
#عصر_شیاطین
خب! چرا باید وی به خود، اجازه و جرأت بدهد که در قامت #ریاست_جمهوری_ایران، تا این حد شترگاوپلنگی حرف بزند؟! آیا چنین مسئلهای (که #قضاوت_منفی_دنیا در باره #شخصیت_ملت_ایران را بدنبال دارد) احتیاج به علتیابی ندارد؟!
بنده با طرح مسئله زرافهای بودن #فرهنگ_ایرانی در سلسله مقالات اخیر خود (که سابقه تحریری با عنوان «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» در سالهای دور هم دارد) در صدد حلاجی این مطلب هستم. یعنی عمق راهبردی #نقادی_پزشکیان را به #نقادی_فرهنگ شترگاوپلنگی ایرانیان، توسعه میدهم! تا این نتیجه را بگیریم که مشکل اصلی ما شخص پوزیده نیست (که با عزل وی دیگر مشکلی نخواهیم داشت!) و بلکه فرهنگ ملی خود را باید اصلاح بکنیم انشاءالله. (لطفاً از اینطرف، این برداشت هم نشود که در صدد #ماله_کشی و توجیه حرفهای شترگاوپلنگی پوزیده برآمدهام!)🙏🌹
مضافاً که ضرورت این ریشهیابی به این مسئله هم معطوف است که چرا اکثر رؤسای جمهور ما، به مسیری میافتند که توقف و از رده خارج شدن آنها تبدیل میشود به آرزوی ملت؟! حتی آنها که به آنها رأی دادهاند؟!!
👌خب! بنده از روزی که #هاشمی_رفسنجانی در #نماز_جمعه تهران، کلمه #جولومبور را (در توصیف رزمندگان اسلام!) به کار برد، شمشیر انتقاد از نیام کشیدم و این شمشیر هرگز به غلاف خود باز نگشت! و بالتبع برای همه مخاطبین بنده این سؤال، خیلی جدی مطرح میشود که؛
⁉️چرا باید در همه دورهها به نقادی همه رؤسای جمهور بپردازی؟!
⁉️و اساساً مگر چنین حق و تکلیفی داری که بلااستثناء علیه هر رئیس جمهوری، شمشیر نقادی بکشی؟! و موجبات رنج خود و تشویش اذهان دیگران برآئی؟!
⁉️و اصلاً چه کسی به شما اجازه داده است که علیه #رئیس_جمهور_مملکت، قلمفرسایی بکنی؟! مگر شما قیّم مردم هستی؟! و مگر مردم ما خودشان، عقل و فهم و شعور ندارند که راه خود را تشخیص بدهند؟! وو..!
خب! واقعیت اینست که؛ همزمان با معلولها باید با علتها هم بجنگیم وگرنه #نظام_انقلابی ما هرگز به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. پاسخ این ایرادات را به بخشهای بعدی موکول میکنم و در پایان اینرا میافزایم:
در نسبت 👈خائنانه تلقی کردن کارنابلدی توسط پزشکیان👉 (بعید میدانم نمره کاربلدی وی به -۱۰- برسد!) متأسفانه سخت در خوشبینی بودم! زیرا کاربلدی وی؛ منفی -۱۰_- است!
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۵
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
ملغمه ایرانی
(بخش پنجم):
👈(بخش قبلی)👉
حرفهای سیاسی+دینی #پزشکیان؛
نمادی از گیجفرهنگی کهن ایرانیان!!
پرداختن بنده در یادداشت مورخه ۱۴۰/۵/۲۹ تحت عنوان «نفوذ یهود در ناف تهران!» به قضیه تلخینه مسجد حضرت ولیعصر تهران، در آستانه #روز_جهانی_مسجد (سالگرد آتش زدن #مسجد_الاقصی توسط #رژیم_صهیونیستی اسراعیل)، بدینمنظور بود که نقش نفوذیهای یهود در استحاله مسجد چهارراه ولیعصر را مطرح سازم که به بهانه بزرگداشت #تئاتر_شهر چه بلایی بر سر آن آوردند! یعنی اینطور نیست که #تعرض_یهود_به_مسجد، منحصر به سرزمینهای اشغالی غرب آسیا باشد بلکه مساجد ما در #قلب_تهران و ناف امّالقرای اسلام هم از تعرضات یهود و تفالههای آن، در امان نیست.
اما در پرداختن به این مسجد، لازم شد به تئاتر شهر هم بپردازیم. قدر مشترک این دو پدیده زشت (علاوه بر مسئله جولان خائنین)، متأسفانه مسئله شترگاونهنگی بودن فرهنگ ملی ما هم است!
حال شاید گفته شود که احداث این دو مجتمع تمام شده است و باید با آنها کنار آمد ولیکن با آخرین پدیده شوم مسئله شترگاوپلنگی فرهنگ (#فتنه_پوزیده) چگونه کنار بیاییم؟! (ربط منطقی تئاتر و مسجد به پزشکیان، شترگاوپلنگی بودن ریشه آنهاست که باید دقیقاً و عمیقاً کالبدشکافی شود)
حرفهای پزشکیان (چه در ایام تبلیغات رقابتی، چه در مجلس شورا، چه در دوره وفاقتی و چه در نیویورک رفاقتی)، بطور کلی به دو بخش نسبتاً مساوی، قابل تقسیم است:
۱) حرفهایی وفق نهضت+نظام اسلامی
۲) حرفهایی ضد نهضت+نظام اسلامی
اصلاً #تزویر یعنی همین. تزویر شاخ و دم ندارد. حرفهای ضدونقیض، مصداق بارز تزویر است. به همین علت، به جرأت میتوان ادعا کرد که حرفهای وی، دقیقاً و حداقل، مصداق بارز حرفهای شترگاوپلنگی هم است! و در بخش قبلی هم اشاره کردم که سکهای است دارای دو رویه و البته خود وی هم میداند که حرفهایش زرافهای است فلذا بصورت تحمیقآمیزی ادعا میکند که «حرف زدن بلد نیست/سیاست نمیداند»!!
بنده سعی کردهام، هر دو نوع حرفهای شترگاوپلنگی وی را در کانال سیاسی خود، پوشش بدهم ولیکن بنده کسی نیستم که تسلیم حرفهای یکی به میخ و یکی به نعل گیجکننده و مزورانه وی بشوم و اراجیفش را تعبیر به صرفاً نابلدی در حرّافی پیرامون فرهنگ و سیاست و دیانت و امنیت بنمایم. بلکه معتقدم که وی همچون #معاویه_ملعون، زهرهای هلاهل خود را با عسل میآمیزد که تنها خروجی آن، اضمحلال «نهضت+نظام اسلامی» است و بس!
بگذار نفوذیهایی امثال #پدرخوانده_چناران، حرفهای گستاخانه وی را هم اصولی و انقلابی و تداوم راه امامره و رهبری جلوه بدهند!!!
شما اگر ۱ لیتر زهر مهلک را با ۱۰ لیتر شهد عسل هم بیامیزید، باز هم قتّاله و کشنده است. فلذا #پزشکیان (#پوزیده_سابق) به علت ایراد نیمی از حرفهای خود، مستحق بازداشت و محاکمه و اعدام و حداقل تبعید از بلاد تمدنی است (البته اگر غیرتی در مسئولین ذیربط نظام باقی مانده باشد!) زیرا که بجز هماهنگی با دشمنان و یاوهگوییهای ابلهانه و بلکه خائنانه و در یک کلام؛ #اراجیف (سستسازی باورهای #ملت_ایران و #امت_اسلام به تعبیر قرآن)، قابل ارزیابی دیگری نیست و ادعای «بلد نبودن حرف و سیاست»، (حتی اگر واقعیت داشته باشد)، نمیتواند بهانه قابل قبولی برای فرار از زیر بار مسئولیت و مجازات وی بابت مزخرفات تخریبی مداوم وی باشد که نهایتاً ایران را در لبه سقوط قرار میدهد. زیرا تا ایران تضعیف و تجزیه نشود، #کردستان_آزاد تحت سلطه #صهیونیزم_شیطانی، تشکیل نخواهد شد.
همینجا داخل پرانتز تذکر دو نکته لازمست:
۱) امام زمان(عج) بعد از اعلام رسمی #حکومت_جهانی خود در «نجف پیوسته به کوفه»، برای #آزادسازی_قدس، راهی #بیت_المقدس میشوند و در همین نبردهای فیمابین #مسجد_کوفه و #مسجد_الاقصی است که #یهود_عنود نابود میشود.
۲) #صهیونیزم_شیطانی، علاوه بر لبه #صهیونیزم_اسراعیلی #قیچی_مهار_امام(عج) نیازمند لبه دومی است که آنرا در #صهیونیزم_کردی+ترکی دیدهاند! فلذا تشکیل «کردستان آزاد» (و ترکستان حامی آن)، از اولویتهای اصلی #صهیونیزم_جهانی است. ولیکن این #هدف_شوم تحقق نخواهد یافت الا به نفوذ کردان و ترکان هماهنگ در درون نهضت+نظام اسلامی!
با همه این احوال، معتقدم که پزشکیان پوزیده، مستحق تخفیف در مجازات هم است! زیرا وی و هزاران مثل وی، قربانی #فرهنگ_اعوجاجی_ایرانیان نیز است! یعنی مواضع، حرفها و عملکرد شترگاوپلنگی وی ریشه در فرهنگ شترگاوپلنگی ایرانیان هم دارد و لازمست ضمن قلع و قمع چنین معلولانی، علتهای نهفته در فرهنگ ملی خود را هم دریابیم و مورد اصلاح قرار بدهیم وگرنه چنین مزرعهای کماکان مستعد علف هرزهای مختلفی خواهد بود.
ما مکلف به #توبه_فرهنگی هستیم.
و اما مسئله «گیجفرهنگی کهن ایرانیان»!
تبیین این مقوله عمیق، نیازمند...
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۶
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۲)
👈بخش قبلی👉
قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
(قسمت اول):
به محض #پیروزی_انقلاب اسلامی #ایران در ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ بنده همانند هزاران نفر انقلابی دیگر در اندیشه #صدور_انقلاب_اسلامی ایران به جهان بودم تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۸/۵/۵ (اقامه اولین #نماز_جمعه تهران به امامت آیةالله #طالقانی) بمناسبتی که در پیام قبلی اشاره کردم، تصمیم خود را گرفتم که از طریق تولید فیلمهای سینمایی به این #امر_مقدس مبادرت بورزم. ولیکن قبل از آنکه موفق بشوم، #جنگ_تحمیلی رخ داد و لذا #تهران را رها کرده و داوطلبانه عازم جبهههای #دفاع_مقدس شدم.
بنده قبل از رفتن به سراغ #رسانه_ملی، در صدد تشکیل یک نهاد خصوصی بودم که با مشارکت #عبداله_علیخانی - که بعداً تهیهکنندگی فیلمهای زرد را دنبال کرد - و با همکاری وزارت #آموزش_و_پرورش و رهنمود شهیدان #رجایی و #باهنر، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کردم اما نامبرده عضو گروهک چپگرای #پیکار در آمد و ناسازگاری نمود!
البته وی هم اگرچه کارگردان اولین فیلم سینمایی پس از #پیروزی_انقلاب بود (با عنوان #بسوی_ساحل از داستانهای #محمود_حکیمی که به نظر #امام_خمینی هم رسیده بود) اما همانند بنده، نوجوانی ناپخته بود و لذا تحت تأثیر عموهای معلومالحال خود!
تهیهکننده #فیلم_سینمایی بسوی ساحل، (قبل از فیلم بلمی بسوی ساحل)، سپاه پاسداران #شهر_ری بود که حدود ۳۰۰٫۰۰۰ تومان هزینه کرده بود و فرمانده آن (برادر سلیمانی) به همین علت که «کل بودجه سال سپاه ری» را صرف آن فیلم نه چندان هنری کرده بود، توبیخ شده بود!)
آشنائی بنده با ع.ع. بعد از درج مصاحبه #مجله_سروش با وی بود که باعث شد بروم سراغ #سپاه_پاسداران شهر ری و نشانی خانهاش را از #سپاه گرفتم و اولش گمان میکردم او یک سپاهی است!
اما آشنایی او با من، با مطالعه «سناریوی نبرد تا آزادی» بنده با #دکوپاژ_آهنین آن بود و او (که سینماآموخته #کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود) پنداشت که بنده سینما را در سطح عالیتر و حرفهایتری آموختهام! (و حال آنکه بنده #سینما را از کتابهای خودآموز، یاد گرفتم!)
تأثیرپذیری وی از حرفهای بودن سناریوی بنده، باعث شد که با هم برویم دنبال سرمایهگذار و سراغ انواع اسپانسرها هم رفتیم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که خودمان مؤسسه بزنیم که آنرا «مرکز سینمایی فجر» نامیدیم و...
پدرش را خاطرم نیست چکاره بود اما او بیشتر گرفتار آفت عموهای خود و... بود. وی سه تا عمو داشت که بزرگ آنها از اعضای #ارکستر_سلطنتی_شاه بود و وسطی آنها علیرغم آنکه اخراجی #سپاه_پاسداران #کاشان و نیز اخراجی مجله #پیام_انقلاب بود، با لباس سپاه مشغول سوءاستفادههای خود بود و کوچک آنها نسبتاً انقلابی و سالم بود که با من همکاری داشت از پشتپردههای عبداله!
همکاری من و ع.ع. (به دلیل #مکتبی بودن بنده و لااُبالی بودن او) به جایی نرسید و بعد از یکسال، به شکست انجامید! اما بهانه اصلی دعوای ما به ماجرای عجیب دیگری هم برمیگشت که بد نیست آنرا هم در اینجا بگویم!
در نخستین #سالگرد_پیروزی انقلاب اسلامی ایران، «#وزارت_فرهنگ و #ارشاد_اسلامی» همچنان در پی تغییر و تحولات ساختاری و عنوانی خود بود!
و الآن خاطرم نیست که «وزارت ارشاد ملی» در آن مقطع به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر عنوان داده بود یا نه؟ ولیکن برپائی جشن نخستین سالگرد پیروزی #انقلاب_اسلامی، موضوعیت یافته بود.
#سازمان_تبلیغات اسلامی و بالتبع #حوزه_هنری هم هنوز تشکیل نشده بود!
و چنانکه در یادداشتی با عنوان 👈حرفهای پزشکیان؛ نماد گیجفرهنگی ایرانیان👉 اشاره کردم، ما برای تأمین مخارج مرکز سینمایی فجر، سالن اصلی #تئاتر_شهر تهران را اجاره کرده بودیم و فیلم سینمایی #نسل_اژدها را پخش میکردیم!
در خلأ فعالیتی و بلکه در خلاء وجودی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و نیز «سازمان تبلیغات اسلامی» و «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» و بالتبع سرگردانی و فقر انبوه هنرمندان و هنرپیشگانی که به خارج از کشور متواری یا در گوشهای پنهان نشده بودند، «مرکز سینمایی فجر» (بعنوان نخستین NGO فرهنگی هنری) ما چراغ تابانی بود که توجه آنها و بالتبع خواص را به خودش جلب کرده بود!
البته #مراکز_خصوصی دیگری هم در زمینه #فرهنگ و #هنر فعال شده بودند که یکی از آنها #بنیاد_هدا (بنیاد هنر در اسلام) بود که عمدتاً در عرصه واردات فیلمهای سینمایی و دوبله آنها فعالیت داشت.
بنظرم اولین فیلمی که بنیاد مذکور وارد کرد و در سینماها به نمایش گذاشت، فیلم #باراباس بود. بعدها فیلم سینمایی صهیونیستی؛ #محمد_رسول_الله (به کارگردانی #مصطفی_عقاد و بازیگری #آنتونی_کوئین در نقش #حمزه) هم توسط همان بنیاد صورت گرفت که تقریباً هر سال از رسانه ملی هم پخش شده و میشود!
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۱
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۵):
👈بخش قبلی👉
قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
(قسمت چهارم):
... «سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده علیه #رژیم_منحوس_پهلوی (در سال ۱۳۵۶ در محله #شهید_بخارایی جنوب تهران) نیز اقتباسی از عنوان یکی دیگر از داستانهای حماسی-مذهبی همین استاد پر برکت بود (که دو ماه پیش ۱۴۰۳/۶/۳۰ در سن ۸۰ سالگی رحلت کردند) و به نوبه خود در شورآفرینی انقلابی در نسل دهه چهلیها نقش بسزایی داشت.
(در باره دهه چهلیها مقاله مستقلی خواهم نوشت. همانان که نیروهای گهوارهای امام خمینیره نامیده شدند! همان نسل سلحشور بینظیری که دودمان #شاهنشاهی و بلافاصله #صدامیان را بر باد دادند و عرصه زمین را بر #استکبار_جهانی در جهان، تنگتر و تنگتر کردند و #نهضت ادامه دارد.)
۲) در نحوه تبدیل داستان به فیلمنامه (با آن #دکوپاژ آهنین) هم که بنده حرفهای کار کرده بودم و هیچکسی هم از لحاظ شکلی و تکنیکی و فرم به آن ایرادی نداشت.
۳) برای تولید آن بصورت فیلم سینمایی هم آنقدر ارزش و مطلوبیت داشت که بنده و ع.ع. و خیلی از دوستان برای آن یکسال دوندگی بکنیم و تشکیلات نسبتاً معظمی بنام «مرکز سینمایی فجر» را پدید آوریم که تبدیل به اولین #فرهنگسرای_جمهوری اسلامی ایران شد.
⁉️ ولیکن چرا در مقایسه با #سریال_سربداران، پس زده شد؟!
از طرف گروه فیلم و سریال #رسانه_ملی، به بنده نگفتند که فرضاً بودجه و امکانات محدودی داریم و به دلایلی، سریال #سربدران، اولویت یافته است و اثر شما بماند برای فرصتهای بعدی، بلکه صریحاً بخاطر اینکه بافت محتوایی آن، #مکتبی ارزیابی شد، مردود اعلام کردند!
در واقع به زعم خودشان، یک #انگ_سیاسی بدان زدند! و حال آنکه مکتبی بودن محتوای آن، افتخارآمیز بود نه اینکه عیب اساسی غیرقابل اغماضی باشد!
حال میشود تصور کرد که چه دستهایی در کار بودند از طرف قطبزاده تا به تفکرات امثال بنده، میدان ندهند!
اما برای بنده، تجربه جالبی بود و بنده را واداشت تا موضع خودم را تعیین بکنم. یا باید مکتبی بودن را رد بکنم و ادعا بکنم که من مکتبی نیستم و بلکه لیبرالمسلک هستم! و یا باید مکتبی بودن را بپذیرم و پای هزینههای آن هم بایستم. لذا موضوع تحول پیدا کرد به موضوع #حق و #باطل!
این مسئله باعث شد که بنده مکتبی بودن و مکتبیتر شدن را ترجیح بدهم و بحمدالله تاکنون بر همین مدار (ضدیت با هر نوع #پلیدی و #پلشتی) ماندهام و صد البته که هزینههای گزافی هم تاکنون پرداختهام!
آری! در آن مقطع، در اندیشه رهیافتی برای ایجاد مسیری جهت #صدور_انقلاب_اسلامی از طریق #سینما به دنیا بودم که ناگهان #جنگ_تحمیلی صدامیان شروع شد و از کارگری نه چندان مثمر در بازار تهران هم (بعد از ۴ سال) دیگر خسته شده بودم!
لذا بمحض احضار متولدین سال ۱۳۴۱ به #خدمت_زیر_پرچم، رفتم #سربازی! که بعد از آموزشی دو ماهه در پادگان زیبای لشگرک #تهران، به #باختران افتادم و لذا خودم را به پادگان شماره ۲ #کرمانشاه معرفی کردم و بعنوان جمعی گروه ۴۰۴ #مخابرات، مشغول خدمت شدم ولیکن در همان ماه اول به درخواست قرارگاه لشکر ۸۱ زرهی، به قرارگاه مرکزی اعزام شدم که سربازان آن، زندگی خیلی مرفهی داشتند! اما با #روحیه_انقلابی من سازگاری نداشت و لذا چندان دوام نیاوردم و به گروهان خودم برگشتم و اینبار توسط شعبه عقیدتی-سیاسی پادگان جذب و بعنوان مسئول نظارت بر آشپزخانه پادگان (که یکی از اهداف تخریبی نفوذیهای سازمان منافقین برای مسمومیت سربازان بود)، مأمور شدم که رفاهیات بیشتری نسبت به قرارگاه داشت که مهمتر از همه، آنقدر وقت اضافی داشتم که به عضویت #گروه_تئاتر «اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باختران» در آمدم و تقریباً یکروز در میان در تمرینات آن شرکت میکردم و منتهی شد به اجرای نقشی در نمایشی با عنوان «ما تا آخر ایستادهایم» که بمناسبت دهه فجر ۱۳۶۰ در #تئاتر_شهر کرمانشاه، سالن نمایش ایلام، پادگان اللهاکبر اسلامآباد غرب، پادگان ابوذر سرپلذهاب، پادگان هوانیروز کرمانشاه و برخی مساجد کرمانشاه به نمایش در آوردیم.
بعد از اتمام تمرینات و اجرای نمایش مذکور، خوشی سربازی در آشپزخانه پادگان و رفت و آمد آزاد به شهر، زد زیر دلم و داوطلب حضور در #خطوط_مقدم جبهههای #حق_علیه_باطل شدم که به گردان ۱۱۹ تیپ اللهاکبر مستقر در #جبهه_میمک معرفی شدم (۱۳۶۱). اما #جانبازی بنده در #جبهه_سومار اتفاق افتاد (۱۳۶۲) که مصادف شد با اتمام دوره سربازی و احتیاط و به تهران برگشتم.
و در دوره نقاهت خود، وارد #حوزه_علمیه شرق تهران (مدرسه علمیه آیةالله جلالی خمینی) شدم و #سناریست_مکتبی و #سرباز_مکتبی بودنم تبدیل شد به #طلبه_مکتبی و در همان دهه شدم #افسر_مکتبی شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران!
و اما نخستوزیری؛ ...
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۱
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
👈حکایت صادق هدایت از دین!👉
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌احتیاج کودک به تغذیه و تربیت
(بخش سوم):
رابعاً) #رمی_جمرات #ابلیس_رجیم بر اساس #مناسک_حج ابراهیمی که در قالب سنگپرانی نمادین بسوی ۳ #ابلیسک است، هیچ ربطی به هیچ دیواری از جمله #دیوار_یهود_عنود (تحریف کنندگان دین #حضرت_موسیع) ندارد. و هیچ مسلمانی، «رمی جمرات» را بمفهوم جنگیدن با #دیوار نمیداند بلکه آنرا اقتداء به #شیخ_الانبیآء(ع) در #کوفتن_شیطان میداند که در صدد وسوسه #ابراهیم و #اسماعیل بود.
ضمناً «تبدیل ابلیسک به دیوار»(۱۳۸۳)، توسط #آل_یهود انجام شد و هیچ ربطی به #فقه_اسلامی ندارد و این فضولی #آل_سعود خودفروخته به شیطان، در حالیست که ساخت و توسعه سازههای ابلیسکی (و نیز #هرم_فرعونی!) بعنوان ترویج #شیطان_پرستی، در انواع کشورها بمنظور تقدیس آن، به شدت ادامه دارد و لذا سنگپرانی بسوی ابلیسک بمفهوم شیطانپرانی، به هیچ وجه باب میل شیطان (ارباب اصلی #امت_اسراعیل) نیست.
و ناگفته نماند که سردارافخمی (فراماسون فارغالتحصیل فرانسه که علاقه خاصی به ترویج سازهها و افراد شیطانی داشت!)، قبر هرمی گورستان پاریس را ساخت!
همان که ساختمان #تئاتر_شهر تهران را 👈شبیه تاج شاهنشاهی ساخت👉 و ساختمان #مجلس_شورا را به شکل #هرم طراحی کرد اما قبل از ساختن آن، در ایران #انقلاب شد ولیکن بعد از انقلاب، برخی از نادانهای نفوذیافته در سطح #سران_قوا، بالاخره #طرح_ابلیسی او را پیاده کردند و این ننگ برای #مجلس_شورای_اسلامی است که در ذیل یک #هرم_شیطانی برای #امت_اسلام، قانونگذاری میکنند!
..ادامه دارد
✍حم
۱۴۰۳/۱۰/۲۴
🌐👈حیفه نبینی👉
🎲👈محل نظرات👉
🙏