eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
149 دنبال‌کننده
451 عکس
252 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🤡خیانت بزرگ مصدق! کودتای نمایشی ۲۸مرداد (خطاب به آنهائی که بمناسبت سالمرگ وی در ۱۴ اسفند، علیه شمشیر کشیده‌اند): یک رذل بود. او نفوذی بود. دو مسئله بزرگی که و را ویران کرد عبارت بودند از: ۱) ۲) ، «جای‌گاه سیاسی» و «وابستگی حکومت به نفت»، «جای‌گاه اقتصادی» را تحت‌الشعاع خود قرار داد تا آنجا که مصمم شد برای نابودی هر دوی آن‌ها و انتقام از ملت، به و در آمده و کودتای ۲۸ مرداد را علیه ملت و ، فراهم سازد! او در ۹ سالگی (در زمان پیشکاری پدرش برای ) - مالیات جمع‌کن - و سپس و... شد. در همان زمان مستوفی‌گری خود مرتکب خیانت‌ها و جنایت‌ها و رذالت‌هائی گردید که او را از دایره مسلمانی خارج کرد. کما اینکه ، نبودن وی را مورد اشاره قرار داد! ، عمدتاً با هدف قطع درآمد از نفت و انتقال آن از به بود که جایگزین شده بود. این مهم تبدیل به نهضتی گردید که بویژه آنرا رهبری نمودند و یاران از مبارزین گروه با حذف در آن نقش‌آفرینی مؤثری ایفاء کردند. درآمد ناشی از خام‌فروشی نفت، بساط مستوفی‌ها را به هم ریخته بود و مرکزی از وابستگی به جمع‌کن‌ها خارج شده بود و سلطه به حضیض فروپاشی رسیده بود و تخصص امثال مصدق، باد هوا شده بود و همین مسئله کافی بود تا وی هم شود. اما وی که در صدد بازگردانیدن «حکومت+نفت» به قاجار منقرض بود، به افتاد و اولین مزد مزدوری هم که گرفت، مدرک و عنوان بود تا بتواند خود را به و سپس به مقام برساند که رسانید. با وجود (متأثر از نهضت مشروطه و اشخاصی مثل در آن)، هرگز نمی‌توانست به خود در ایران برسد ولیکن با ، راحت‌تر به تبانی‌های لازم دست می‌یافت. از طرف انگلیس تغییر یافت به نابودی و «اضمحلال آثار نهضت مشروطه» از جمله مجلس شورای ملی، از طریق بازگردانیدن به که بزرگترین خیانت سیاسی در تاریخ این ملت بود. و بزرگترین خیانت آشکار او فراهم‌سازی زمینه کودتای نمایشی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود! در واقع کودتاچی اصلی، خود مصدق بود! زیرا وی بعنوان یک حقوق‌دان مثلا برجسته، بهتر از هر کسی می‌دانست که ملی توسط ، طبق قانون وقت، باعث هم هست و در خلاء مجلس و دولت، طبق وقت، شاه مسئول مطلق امور حاکمیتی می‌شود. وقتی که وی (که فرزند مجلس بود) مجلس شورای ملی را کرد، در واقع همزمان دولت خود را هم عملاً طبق قانون، کرد و در واقع حکومت را دو دستی به فرصت‌طلب تقدیم کرد. بنابراین قبل از آنکه کودتائی رخ بدهد، او دولت خود را بدست خودش قانوناً ساقط کرده بود زیرا دولت وی با انحلال مجلس (=خودزنی)، دیگر و قانونی نداشت که لازم باشد فرضا با کودتا ساقط شود. و اما کودتای ۲۸ مرداد، مضحکی بود برای ساده‌لوحان و سطحی‌نگران که توسط انگلیس همیشه مکار شد تا با جعل عنوان این خود را تبدیل به یک و البته (پوچ+شال) بکند و را فریب بدهد! و اما زمین‌های مصدق؛ وی در دوران مستوفی‌گری خود، آنها را از ملتی که نتوانسته بودند مالیات بدهند، غارت کرده بود و یا از آن‌ها رشوه گرفته بود تا مالیات کمتری بپردازند. و همچنین به طرقی دیگر👇تحصیل کرده بود: https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2003 بخشیدن زمین به دیگران هم نمایشی بیش نبود تا سابقه زمین‌خواری‌های خائنانه خود را بپوشاند که این بذل و بخشش‌ها هم بسیار ناچیز بود و هنوز که هنوز است، (بنابر نقل سال‌ها قبل برخی از بنگاه‌های معاملات ملکی جنوب‌غربی تهران) با ، کسانی در ایران مسئول فروش زمین‌های مصدق و آن به برای بازماندگان مصدق هستند. هنوز هم بخشی از زمین‌های جنوب‌غرب ، متعلق به مصدق است و عجیب آنکه چرا نشده‌اند! ووو.. لطفاً را و را جلوه ندهید. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) اسفند۱۴۰۰ (بازنویسی بمناسبت سالیاد کودتای۲۸مرداد ۱۴۰۲) اینها را هم ببینید👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2005 💠 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2012 💠کانال اطلاع‌رسانی حم👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی حم👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نفوذ یهود در ناف تهران! 👌 حضرت (عج) در چهارراه ولیعصر تهران که می‌توانست نمادی از «نهضت+نظام اسلامی» باشد، تبدیل شد به و هم اسم این چهارراه را گذاشت چهارراه ! تا هیچکسی هیچگونه نشانه‌ای از نمادهای و در جستجو نکند! و اساساً چنین توقعی نداشته باشد! تا آنجا که شهرداری‌چی‌های تهران حتی اسم مسجد را به تغییر دادند! و حال آنکه زمین این مسجد و نیز (محل تجمع مخنثین!) توسط اساساً شده بود. 👌 مقصرین این : ۱) ( + ) در جایگاه شهردار تهران ۲) اعضای وقت تهران ۳) حجة‌الاسلام (رئیس مرکز رسیدگی به ) ۳) سل‌بریدی‌های رسانه‌ای غوغاسالار (مخالفین جنجالی احداث مسجد در جنب ) ۴) (یهودی روس‌تبار) و همسرش رضا د. ۵) کسانی که «طرح زیبای استاد نقره‌کار» را از مدار خارج کردند! ۶) کسانی که مسجد را مضروب (منتهی به فوت) کردند! در حالیکه از ، حکم به دفاع از داشت! 👌 کاترین بر این توجیه است که «نهنگ به گل‌نشسته»!، نماد در برابر و است! و مسجد مفهومی بجز کرنش و سجده ندارد! 👌جهت اطلاعات بیشتر به 👈اینجا👉 مراجعه کنید. ✅ این در مرکز باید تخریب شده و طرح استاد نقره‌کار، پیاده شود تا نیز نقره‌داغ شوند! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۹ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی‌توجهی نمایندگان مجلس به دفاعیات وزیر پیشنهادی دادگستری ...!!! ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 قاچاق سیستماتیک سوخت! در مقاله‌ای با عنوان «ایرانیان خوش‌شانسی که خود را گرفتار بدشانسی می‌کنند!» به علل و اشکالات سیاسی و میدانی ناترازی در عرصه کافی، اشاره کردم و نکته‌ای که مغفول ماند، مقوله است که توسط و مستمراً در حال انجام است. قاچاق میلیون‌ها لیتر سوخت (نفت، گازوئیل، بنزین و سایر فرآورده‌های فسیلی) که دهه‌های متوالی ادامه دارد، نمی‌تواند یک مسئله عادی باشد. خاطرم هست حدود ۳۰ سال پیش که در مأموریت فرهنگی ۳ ساله در بودم، فرماندار محلی سیستان، (که متهم به دست داشتن در قاچاق همه‌چیز بود!) نهایتاً به دستور هاشمی رفسنجانی از فرمانداری زابل به فرمانداری چاه‌بهار جابجا شد! اما بعدش چه شد؟! ۱) فرماندار جدید که از تهران اعزام شده بود، ایضاً بجای مبارزه با قاچاق، خودش هم وارد مدار قاچاق شد! بعینه هر روز شاهد بودم که تعدادی از اهالی زابل با وانت‌بار و تعدادی گالن‌های ۲۰ لیتری، مشغول قاچاق به مرز بودند (و شخصاً با مساعدت پسر امام جمعه، پی بردم که بدون رشوه به مأموران مرزی، پیش نمی‌رود!) ولیکن قاچاق فرمانداری با تانکرهای بزرگ، صورت می‌گرفت! ۲) آن فرماندار متخلف بعداً به تهران منتقل و بعنوان مدیر یکی از دستگاه‌های کشوری مشغول کار شد! ۳) بنده هم ضمن تهدید به ترور خودم و خانواده‌ام، به جرم به دادسرای مشهد، معرفی شدم! (که البته تبرئه شدم) و... ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۳۰ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 تاج شاه نماد امّ‌القرای اسلام! عطف به یادداشتی با عنوان 👈«نفوذ یهود در ناف تهران»👉؛ 👌بنده بر آن نیستم که با گَرته‌برداری نامیدن بنای تئآتر شهر تهران از یک بنای مشابه آمریکایی، آنرا مورد مذمت قرار بدهم ولیکن تمجید آن را (نمونه‌ای عالی از است!!! و باید نماد ، تلقی شود!!!) کاملاً غلط و بلکه می‌دانم. طرح این بنا (که صفر تا صد آن تحت نظر زن شاه بوده) قاعدتاً از بین چندین و بلکه ده‌ها طرح انتخاب شده و قطعاً در گزینش آن، ملاحظاتی بوده است. از جمله اینکه فرم آن شبیه باشد ولو اینکه سازنده آن (سردار افخمی)، انکار می‌کرده ولیکن علت اصلی تمجید ، همین شباهت بوده است. در هر حال چنین حُقنه‌ای را (که این بنای زیبا، نه تنها نماد هنرهای نمایشی که نماد [سیاسی] پایتخت ایران است!!) توهین به می‌دانم وگرنه تقلید یا عاریه گرفتن در عالم ، مرسوم است ولو اینکه به آنست. نماد رشیدی که مفتخر به إسقاط رژیم منحوس شاهنشاهی و اقامه در سطح جهانی و پیشتاز مبارزه با است، نمی‌تواند یک بنایی شبیه شاه منفور آنهم تقلیدی از یک باشد (که خود آنهم تقلیدی از یک بوده!) وگرنه مورد قرار خواهیم گرفت. 👌ضمناً و از همه مؤثرتر؛ احمد (وزیر وقت ارشاد و نیز رئیس شورای شهر) را هم باید به 👈لیست مقصرین👉 ، افزود! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۳۱ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 دو وصله ناجور در ناف تهران!! ⁉️سؤال شد که اگر بجای مقامات حکومتی بودید با این دو مجموعه (👈اولی👉 شبیه به اسم مجموعه تئاتر شهر و 👈دومی👉 شبیه نهنگ به گل نشسته با به اسم !!) چه می‌کردید؟ قطعاً هیچ‌کدام از این دو در شأن ملت ما نیستند و باید پیدا کنند اما قبل از استحاله این محله، باید محله دیگری به تهران افزود (فرضاً در حوالی مرقد مطهر یا هر نقطه دیگری دارای پهنه‌ای بزرگ) و آن، ایجاد و همایش است. در حدی که بتواند همزمان پذیرای جمعیت‌های میلیونی و مجهز به انواع راه‌های دسترسی و امکانات رفاهی شایسته هنرمندان باشد. مجموعه بسیار بزرگی دارای انواع سالن‌های آمفی‌تئاتر و تالارهای موسیقی و نگارخانه‌ها و... با بهترین دسترسی‌ها و پارکینگ‌ها و کافه‌تریاها و رستوران‌ها و... بعنوان بزرگترین و جذاب‌ترین «قطب نمایش و همایش در سطح غرب آسیا» که قابل و لایق خدمات‌رسانی به انواع و نیز هنرجوها و هنردوست‌ها و جشنواره‌های ملی و بین‌المللی باشد. تاریخ مصرف (با بیش از نیم‌قرن و گنجایش حداکثر ۱٫۰۰۰ نفر محصور در عمق ترافیکی سنگین و بدون پارکینگ و...)، به پایان خود رسیده و اصلاً در شأن جمعیت ۱۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری پایتخت نیست. در این نقطه هم معظمی در شأن امّ‌القرای ، احداث گردد و این بنای تاج‌مانند آمریکایی، مبدل به آبریزگاه شبانه‌روزی عمومی و دخمه جنوبی آن (که به لانه جانوری مخوف می‌ماند!)، مبدل به پارکینگ مسجد شود. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۳۱ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 موافقت مطلق مجلس با دولت! انکار نمی‌کنم که خبر بهت‌انگیزی بود! ولیکن این سؤال برجسته شد که چرا بی‌خیال توصیه به معیارهای ۱۲ گانه به مجلس گشت!! ⁉️ اشکال قضیه کجاست؟! اشکال شخصی بنده در این بود که بجای توجه به پخش مستقیم برنامه مجلس به کابینه پیشنهادی، ناچار شدم آنرا بعداً از طریق اخبار دنبال بکنم وگرنه این‌همه دچار حیرت نمی‌شدم! به مردم در مجلس، القاء می‌کند که این کابینه (از جمله وزرایی که بحث‌برانگیز هستند!) تماماً و بدون استثناء مؤید ۱۰۰٪ی رهبری هستند!!! و اکثریت نمایندگان هم به ریاست از این ، کاملاً متأثر شده و معیارهای اصولی را فراموش می‌کنند! هیچ‌کدام از نمایندگان، تقاضای مهلتی برای صحت و سقم قضیه نمی‌کنند و حال آنکه وظیفه به داشتند و اهمیت مطلب، ایجاب می‌کرد که مراسم رأی‌گیری چند ساعتی و بلکه چند روزی به تعویق بیافتد! البته تعدادی از (حدود ۱۲۰ نفر)، عمل کرده و تسلیم پزشکیان و همراهی قالیباف نشدند ولیکن اکثریت مجلس منفعل شدند و رأی قاطع به پذیرش دولتی دادند که در ترکیب آن، به اسم ! معامله شده بود! اگرچه در «عدم استمهال برای استعلام القائات»، کلیه نمایندگان از جمله آنانی که اهل بصیرت و غیرت بودند نه اهل معامله و خودفریبی، باید پاسخگو باشند. مگر اینکه بپذیریم آن‌ها هیچگونه احتمال نیرنگ و فریبی نسبت به پزشکیانی نداشتند که با بالا آمد! آدم که فریب شیطان را خورد، توجیه کرد که گمان نمی‌کرده شیطان جرأت کند در ، سوگند دروغ بخورد! حتی یک نفر از نمایندگان، جرأت نکرد حداقل از پزشکیان بخواهد که وی برای صحت ادعاهای خودش، لااقل بخورد! پزشکیان بدون قسامه، ذهن اکثریت را خرید ولیکن اقلیت چرا مطلقاً منفعل شدند؟! بعضی‌ها توجیه می‌کنند که پزشکیان شاید راست گفته و این کابینه مورد حمایت ۱۰۰٪ی رهبری بوده است! و بدیهی‌ست که او برای اخذ نظر مثبت رهبری، خدمت رسیده باشد و آقا هم با توجه به شرایط جاری (آمادگی روزافزون برای ورود به شرایط جنگی سهمگین با اسراعیل و اربابش آمریکا) مته لای خشخاش نگذاشته است! و اعلام حمایت و همکاری کرده است. شاید چنین بوده و حضرت آقا که پیشاپیش نمایندگان را به معیارهای لازم توجیه کرده بودند، خیالشان راحت بوده که مجلس به تکلیف خود عمل خواهد کرد، وقت گران خود را صرف دخالت در وظایف رئیس جمهور منتخب ملت ایران نکرده است! و حال آنکه اینجا بحث، بحث حمایت و دخالت و این توجیهات نیست. بلکه القاء پزشکیان است که وقتی خود آقا به تکمیل لیست وی، مستقیماً ورود کرده است، چه لزومی دارد که نمایندگان بخواهند کاسه داغ‌تر از آش باشند؟! مسئله اصلی، القائی است که باعث اختگی اکثریت مجلس شد و لذا نیاز به تعمق و تدبر دارد. بعضی‌ها هم ادعا می‌کنند که «مشورت با رهبری در تعیین اعضای دولت»، است و اشکالی به هیچکدام وارد نیست! اگر قرار باشد رئیس جمهور با حضرت رهبر مشورت بکند و نتیجه مشورت، ترک معیارهایی باشد که خود رهبری از نمایندگان خواسته مراعات بکنند، قطعاً باری را کج می‌کند که به مقصد نخواهد رسید. بعد از این دیگر چه لزومی دارد که مجلس، چندین روز از اوقات گرانبهای خود را صرف بررسی‌های جنجالی کابینه پیشنهادی بکند؟! آیا بهتر نیست که رئیس برود پیش رهبر و از طریق مشورت، به نتیجه دلخواه خود برسد و زحمت مجلس را هم کم بکند؟! به هر حال، یک جای کار می‌لنگد! یا القائات پزشکیان، دروغ و نیرنگ و بزرگنمایی بود (که با توجه به شاکله شخصیتی وی، اصلاً بعید نیست) و یا اینکه مقام رهبری به علت ملاحظه شرایط حاد و استثنائی کشور، ترجیح داده‌اند تن به عدم سخت‌گیری در تحقق خود بدهند که بعنوان یک احتمال، قابل تأمل است. در عین‌حال در هیچ جای قانون (و نیز عقلانیت سیاسی ملت) نیامده که «مشورت با رهبری» می‌تواند جایگزین «اراده مجلس» باشد. زیرا فرجام پذیرش چنین جایگزینی غیرعادی، حذف از و است که هرگز مطلوب نبوده و نیست وگرنه را از کف می‌دهد که قطعاً برای مملکت آسیب‌زا خواهد بود. شاید هم رهبری خواستند دولت را از شر دخالت‌های بعدی نمایندگان در امر عزل و نصب مقامات استانی و شهرستانی، نجات بدهند فلذا تعمداً مجلس را در انفعال قرار دادند! چنانکه در یکی از مواعظ خودشان، صریحاً از نمایندگان خواستند که به علت معقولی، دخالت نکنند. در هر حال اگر این قضیه، به خوبی توجیه نشود، خطرناکی است که ویرانگر آینده نهضت+نظام اسلامی خواهد شد. در واقع زلزله‌ای رخ داد که پس‌لرزه‌های آن، خطرناک‌تر خواهد بود. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 منع رطب کرد و خود رطب خورد؟! با عنایت به این سخنان و با توجه به مبنی بر اینکه اعضای دولت وی پیشاپیش هستند، چنانچه هر کدام از ، مرتکب جرم و خلافی شد، یقه چه کسی را باید بگیرد؟! یقه را؟ یا یقه را؟ و یا یقه را؟! عده‌ای شاید توجیه کنند که رئیس جمهور با رهبری کرده است و رهبری هم نظر داده است که تصادفاً نظرشان هم ۱۰۰٪ مثبت و بدون قید و شرط بوده است! و رهبری هم بدون ، صرفاً کرده است! و حال آنکه؛ آقا با فلانی تماس گرفت و فلانی را قبل از توضیح قبول کرد و فلانی را هم خودش گفت باشد و این‌گونه گزارش از جلسه‌ای غیرعلنی، نشان می‌دهد که ظاهراً قضیه، فراتر از صرفاً مشورت و تلاش برای بوده است! وقوع چنین وضعیتی (در صورت صحت) که مفهومی بجز «دور زدن مجلس و قانون» ندارد، اگر توجیه معقولی مثل ملاحظه کشور نداشته باشد، قطعاً زلزله ویرانگری برای «نهضت+نظام اسلامی» است و و عواقب آن، مخرب‌تر خواهد بود حتی اگر هیچ‌کدام از اعضای دولت مرتکب خبط و خطایی نشوند! بله! می‌توان گفت که دخالت نبوده و بلکه صرفاً مشورت و حمایت بوده ولیکن خروجی این مشورت و حمایت، «عدم دخالت اکثریت مجلس» را رقم زد! این خروجی، مورد اشکال است. اگرچه در شرایط اضطراری، رهبری حتی اگر دخالت غیرقانونی هم می‌فرمودند، قابل اغماض بود! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ⁉️ آیا مجلس شورای اسلامی، رکب خورد؟! انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ (که فتنه صهیونیست‌ها را بدنبال داشت) همزمان بود با میان‌دوره‌ای مجلس خبرگان رهبری و یکی از نامزدهای تهران، آقای سید محمود علوی بود که بعداً شد وزیر اطلاعات روحانی () و وی طبق شایعات، برای تبلیغات خود، ابتکار جالبی بخرج داد؛ به ستادهای طرفداران () می‌رفت و می‌گفت: پای صندوق به شما دو تا برگه می‌دهند. در جفتشان بنویسید: «محمود»! به ستادهای () که می‌رفت به طرفداران وی می‌گفت: در هر دو برگه‌ای که به شما می‌دهند بنویسید «سید»! و بین طرفداران که می‌رفت می‌گفت: در جفت برگه‌ها بنویسید: «لر»! حالا حکایت () است که برای منفعل کردن ، از لفظ مشترک خیلی بهره برد! طرفداران پنداشتند منظور او از آقا، اشاره به خاتمی است زیرا وی آقایی بجز او ندارد! طرفداران گمان کردند منظور وی از آقا، ظریف است زیرا او از اول ورودش به صحنه ریاست جمهوری، ظریف را آقای خود قرار داد! هم باورشان این بود که لابد منظور او از آقا، کسی بجز نیست! در حالی‌که وی یکبار هم عبارت «مقام معظم رهبری» را به زبان نیاورد و صرفاً لفظ مشترک آقا را تکرار کرد. لذا اکثریت نمایندگان فریب‌خورده در همه برگه‌هایی که به آن‌ها دادند، نوشتند: آقا! در جواب رهبری اگر تکذیب کند، چه خواهد گفت؟! حالا پیدا کنید پرتقال‌فروش را!!! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نماز؛ کوفتن درگاه حق با تمام وجود قال رسول الله (صلی‌الله علیه و آله): «إنَّ المُصَلّي لَيَقرَعُ بابَ المَلِكِ و إنَّهُ مَن يُدِم قَرعَ البابِ يُوشِكُ أن يُفتَحَ لَهُ» یعنی؛ نمازگزار، درب خانه فرمانروا[ى جهان] را مى‌كوبد و هر كه درِ خانه‌اى را پيوسته بكوبد، اميد است كه به رويش گشوده شود. (نهج‌الفصاحه/ص۸۲۷ و مسندالشهاب/ج۲/ص۱۸۸) دکتر شریعتی (مجموعه آثار۲/خودسازی انقلابی): «... این بعد اجتماعی و سیاسی امر، اما مولوی به یک بعد وجودی و فلسفی و عرفانی هم اشاره می‌کند و ببینید که برداشت مولوی در و : «سبحان ربی العظیم و بحمده، سبحان ربی الاعلی و بحمده» چیست. می‌گوید: گفت پیغمبر رکوع است و سجود بر در حق، کوفتن حلقه وجود چه جور است؟ چه جور قضیه را می‌فهمیده و چه منظره‌ای به ذهنش می‌رسیده است؟ تصویر را از زندگی یک سوار تنها در یک صحرا گرفته است. مسافری تنها در جاده‌های قدیم سواره می‌آمده است. شب شده، بیابان است، چراغی نیست، قهوه‌خانه‌ای نیست، راهداری نیست و بیا و برویی نیست. ماندگی، آوارگی، تنهایی، گرسنگی، احتیاج به آب، احتیاج به غذا. ناگهان به در قلعه‌ای می‌رسد، نیمه شب، در قلعه بسته است، چکار می‌کند؟ احساس شدید به اینکه اینجا پناهگاه است، در اینجا آدم هست، غذا هست، زندگی هست، نجات از آوارگی و وحشت و گرگ و سرما و برف هست. و براساس این احساس می‌خواهد خود را هرچه زودتر به درون قلعه بیندازد. چکار می‌کند؟ حلقه در قلعه را تندتند می‌زند. انسان هم در پهنه وجود، درعرصه زندگی، تنهای تنها، هراس‌زده ترسیده‌ای است که در برابر در پنهانی آنطرف این جهان، آنسوی زندگی، دری که بر رویش بسته است، هر روز سرش را مثل حلقه می‌کند و هی می‌زند به این در که یعنی: باز کن. گفت پیغمبر رکوع است و سجود بر در حق، کوفتن حلقه وجود والسلام» 👌 ۱۷ بار رکوع و ۳۴ بار سجده یعنی ۵۱ بار حلقه شدن برای کوفتن درگاه حق لایزال! یعنی ۵۱ بار برقراری ارتباط و اتصال از به ! یعنی ۵۱ بار رجوع به ! یعنی ۵۱ بار فرم ظاهری بخشیدن به محتوا و باطن ! انسان بدون رجعت کبری در؛ ۱) (قیامت و محشر و آخرت) دستاوردی بجز و نخواهد داشت. ۲) در (بازگشت به قیام و سلطنت شکوهمند و غیرقابل تصور ۵۰٫۰۰۰ ساله امام آخرالزمان)، غایب خواهد بود. ۳) در (بازگشت از بیداری و هوشیاری و تعقل پس از خواب و بیهوشی و جنون)، آرامشی متین و حتی آسایشی ماندگار نخواهد یافت. انسان در رجعت کبری (إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون) نهفته است و نماز پنجگانه شبانه‌روزی، ترکیبی جهادی از و پیاپی برای چنین رجعتی مقدس است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الم ﴿١﴾ ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿٢﴾ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾ وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿٤﴾ أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥﴾ از زمانی که به کرده است، پشت دروازه‌های رستگاری، جا مانده است و برای بازگشت به ، هیچ راهی ندارد بجز رجعت کبری. بنیاد اسلام (از جمله نظام سیاسی آن) بر پنج «یُـ» استوار است: ۱- «یُــؤمنون بالغیب» ۲- «یُــقیمون الصلاة» ۳- «مما رزقناهم یُــنفقون» ۴- «یُــؤمنون بـما اُنزل ...» ۵- «و بالآخرة هم یُــوقنون» حی علی الفلاح حی علی الصلوة حی علی خیرالعمل طبق آیات آغازین طولانی‌ترین سوره قرآن، رهیافت به هدایت الهی و راه فلاح و رستگاری در پنج امر نهفته است: 👌ایمان به غیب، 👌ارتباط با عالم غیب (نماز)، 👌انفاق از آنچه رزق است، 👌ایمان به وحی مُنزَل 👌یقین به آخرت. این امور خمسه در طول همدیگر قرار دارند که ایمان به غیب سرآغاز و بنیاد آنهاست. بدون ایمان به غیب، گزارش عبادات (ایاک نعبد و ایاک نستعین) به عالم غیب، معنا و مفهومی ندارد. مهمترین عبادتی که ارزش گزارش به غیب (در قالب نماز) را دارد، است که اصل عبادات است. گویا که اگر انفاقی صورت نپذیرد، عبادتی هم رخ نداده است تا گزارش گردد! «مما رزقنا» بطور کلی، شش نوع است که انفاق آن‌ها، همان «وسع»ی است که هر انسانی به میزان برخورداری از آنها مکلف است (لا یکلف الله نفسا الا وسعها) وسع و ظرفیت هر نفسی همان ارزاق ششگانه اوست. یعنی؛ وسع، توان، مهارت، قوت و قدرت؛ ۱- تن‌افزاری ۲- مغزافزاری ۳- دل‌افزاری ۴- فن‌افزاری ۵- مال‌افزاری ۶- ربط‌افزاری لا حول و لا قوة الا باللّه گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری اللهم عجل لولیک الفرجسیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۲): ایران فدای اسلام اسلام فدای ایران بازرگان (نخست‌وزیر موقت انتقال قدرت از رژیم ستم‌شاهی به جمهوری اسلامی ایران) به علت و اعتماد به آمریکا () در صدد انحلال نهادهای انقلابی (مجلس خبرگان رهبری، کمیته‌های مردمی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی و..‌.) برآمد که با مقابله قاطع ، شکست خورد و پس از لو رفتن ارتباطات مخفیانه دولت وی با آمریکایی‌ها (که اسناد آن در آمریکا بدست انقلابیون افتاد) ناچار به استعفاء گشت. مهندس بازرگان و دوستانش در با اختلافات جدی داشتند و این را وی در مصاحبه با به صراحت می‌گوید: «از نقطه نظر سیاسی، روابط ما [بازرگان و امام] مشکل است، بسیار مشکل. بیشتر کارهای ما با اختلاف نظر و جنگ لفظی همراه است.»! مهندس بازرگان علت این اختلاف را در جزوه منتشر شده از طرف ، پس از استعفاء بیان می‌کند: «اختلاف من با بر سر و بود. یعنی امام همه چیز از جمله ایران را برای اسلام می‌خواست و من اسلام را برای ایران می‌خواستم.»! آری! وی در زمان حیات امام آشکارا به آن‌حضرت، دروغ بسته و تهمت زد و نوشت: «امام ایران و همه‌چیز را برای اسلام می‌خواهد!» سخنرانی امام با تعابیری عجیب، پاسخی به این اتهامات بود ولیکن این سخنرانی، موعظه‌ای آینده‌نگرانه هم به در بر داشت. و اما بررسی این دو مطلب مغفول ... ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
♦️توهین به مرز ایران تقصیر شومن هایی چون «ثابتی» نیست، بزرگترهای «اصولگرایش» مقصر هستند/ پدرم نگفت مرگ بر مرزی که برای حفظش، نمی توانم درست نفس بکشم عصر ایران در گزارشی به انتشار یادداشت یک فرزند شهید البته به صورت «امضا محفوظ» در خصوص امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس پرداخته و نوشته است: 🔹پدرم که به جبهه می رفت نگفت مرگ بر این مرزی که با فلانی‌ها هموطن هستیم. فلانی‌هایی که آن روزها خودشان را مجاهدین خلق می‌نامیدند و خلق، آنان را منافق خطاب می‌کرد؛ پدرم ایران را دوست داشت 🔹دیروز که دیدم امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس شورای اسلامی وقیحانه توئیت کرده که مرگ بر مرزی که عراقچی و ظریف در آن به دنیا آمده‌اند، ابتدا باور نکردم و گفتم شاید از آن توئیت‌های فیکی باشد که پسمانده‌های رجوی در شبکه‌های اجتماعی استفراغش کرده‌اند اما پرس و جو که کردم دنیا دور سرم چرخید: وای خدای من! چگونه یک ایرانی می‌تواند به مرزهای میهنش مرگ بفرستد! آن هم کسی که خود را نماینده مردم همین سرزمین می‌داند! 🔹تقصیر شومنی چون ثابتی نیست که بالاترین هنرش مجری گری تلویزیون و سفر به قطر بود برای دیدن بازی های جام جهانی؛ تقصیر بزرگترهای "به اصطلاح اصولگرا"یش هست که جوان خام و هدرگویی چون او را در غیاب مردم توی لیست گذاشتند و در کم رمق ترین انتخابات تاریخ پارلمانی جمهوری اسلامی با رأیی نازل به مجلس فرستادند. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 دشمنان امیرحسین؛ دشمنان ایران. ثابتی، لیاقت ریاست جمهوری را هم دارد نویسنده این متن هر قدر هم که کودن و غرق در باشد بعید است مفاهیم عبارات را درنیابد ولیکن از شدت کینه به و و لجاجت بر گستاخی و گزافه‌گویی، وارونه‌نمایی می‌کند و خود را به نفهمی می‌زند تا مخاطبین خود را که احمق می‌پندارد، استحمار نماید! (اگرچه بعضی‌ها معتقدند که مدعیان اصلاح‌طلبی از سران مثلاً باسواد آن گرفته تا پیاده‌نظام بی‌سواد کف خیابانی آن، چنان جلبک‌مغز هستند که اساساً اهل تفکر نیستند و لذا براحتی همه‌چیز را وارونه می‌بینند!) ثابتی نوشته بود: «مرگ بر آن مرز و معیاری که مرا به خاطر به دنیا آمدن در سرزمینی که در آن عراقچی و ظریف و روحانی و بنی‌صدر و... به دنیا آمده‌اند آشنا با آن‌ها میداند اما شیرمردان را چون چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند غریبه با من حساب می‌کند. » اگرچه به ترجمه شده ولیکن ترجمه مفهومی و دقیق‌تر آن، است. یعنی ، تنها معیار حب و بغض آدمیان و عالمیان است! این طرف میله، دوست است و شایسته محبت و آنطرف میله، دشمن است و سزامند نفرت! چنین تفکر شیطانی هرگز بمفهوم نیست و ۱۸۰ درجه در مقابل تفکر الهی و دیانت محمدی(ص) است. این عبارت ثابتی را باید با طلا نوشت و با قاب نقره‌ای در انظار عموم جهانیان آویخت. ثابتی ننوشته «مرگ بر مرز ایران» بلکه مرگ را برای «مرز و معیاری» خواسته که متکی بر «ناسیونالیسم ضد امت واحده» اسلام است. عبارت آقای ثابتی، عین آموزه‌های اصیل اسلام و ناشی از تربیت صحیح دینی و انقلابی اوست و بالتبع حمله به عبارت وی در واقع حمله به اصل تفکر و دیانت اسلام و انقلاب اسلامی است. حال اگر بلاتشبیه، (ع) فرموده بودند: «مرگ بر آن معیاری که مرا بخاطر به دنیا آمدن در عربستانی که معاویه و یزید و ابن‌زیاد و ابن‌سعد و شمر و حرمله و... به دنیا آمده‌اند، با این عرب‌ها یگانه می‌داند اما شیرمردان ایرانی فارس و ترک و کرد و لر و افغانی و... را که چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند، بیگانه با من می‌پندارد.»، آیا (العیاذبالله) سخن گزافه‌ای گفته بودند؟! هیهات! مهاجمین به جناب ثابتی (در طیف گسترده و متنوعی از صهاینه، منافقین متواری، منافقین لو نرفته، مدعیان اصلاح‌طلبی و مدعیان اصول‌گرایی از نوع قالیبافی و حدادی و رفسنجانی و فریدونی!)، همان تفاله‌های پسمانده از تفکرات تهی‌فکر هستند که در زمان حیات هم به آن‌حضرت، آشکارا تهمت می‌زدند! درود خدا بر که خار چشم دشمنان و نفوذی‌های رذل و کثیف آن‌ها شده است. اگرچه از همان زمانی هم که بعنوان مجری_کارشناس، رسواگر انواع منحرفینی بود که کارنامه و برنامه‌ای بجز خیانت به نداشتند. فقط امیدوارم «لومة لائم»ین بی‌بنیاد خودفروخته به شیاطین جنی و انسی در وی مؤثر نیافتند و مقاومت جانانه‌ای از خود بروز دهد تا در دوره پانزدهم به برسد. زیرا او ریاست جمهوری اسلامی ایران را هم دارد و باید آنرا هم پیدا کند ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۱): جلسات هفتگی رسمی (متشکل از تهران با قدمتی بیش از ۶۰ ساله از نهضت ۱۳۴۲ تاکنون)، معمولاً در ماه‌های و تعطیل می‌شود تا به کار اصلی خود بپردازند. بنظرم در اولین جلسه بعد از سال ۱۳۹۴ بود که یکی از شیوخ جلسه، بدون مقدمه و با عصبانیت از جمع پرسید: ما در داریم چه غلطی می‌کنیم؟! سؤال عجیب وی را کسی جواب نداد و جلسه وارد مسائل دیگری شد!! بنده گمان کردم لابد از طرف جامعه وعاظ در سوریه، برنامه بدی انجام گرفته که آن شیخ را شاکی کرده است! هنگام بازگشت از یکی از دوستان پرسیدم؛ ماجرای سوریه چه بوده؟! پرسید: چطور؟ گفتم: منظور فلانی چی بود؟! گفت: منظورش دخالت در جنگ‌های است! پرسیدم: یعنی منظورش تخطئه عملکرد بود؟! پس چرا کسی پاسخی نداد؟! گفت: منظورش این بود که از دعوت شود که بیایند برای هم توضیح دهند! سؤال معترضه مشارالیه بهانه‌ای شد تا بنده که سخنرانی‌های دهه‌های اول و آخر صفر آن‌سال خود را (که به همین مسائل از جمله حضور چند ساله در سوریه، اختصاص داده بودم)، به تحریر و تنظیم و تکثیر و توزیع آن‌ها بپردازم. ضمناً از طرفی مصالحه ۱+۵ که از دولت شروع شده بود و رهبری تیم مذاکرات بر عهده بود که تعهدی به و اعتماد به دشمنان نداشت. ولیکن دولت () بنا را بر اعتماد گذاشت! و برای امکان دشمن، ظاهراً هیچ احتیاطی در نظر نگرفت! سال ۱۳۹۴ مصادف بود با و لذا از طرف ، معنون گشته بود به سال «همدلی و همزبانی دولت و ملت» و گزینش چنین عنوانی، بسی معنی‌دار بود که از نظر بنده، این امر واجب، رهین معیت با ولایت بود (و هست) و بدون معیت با ولایت، نمی‌توان به همدلی و... رسید. «مُصالحه با طاغیه جهت مَصالح عالیه»؛ در «نهضت+نظام اسلامی»، موضوعیت و وجاهت داشت ولیکن امر مشروطی بود. معمولاً «تلقی از به » موجب سوءاستفاده دو عده قرار می‌گیرد؛ ۱) خودی‌ها که گمان می‌کنند، کلیه اصول نهضت و مقاومت، به دور افکنده شد و مکتب بر باد رفت! و لذا عزادار می‌شوند! ۲) که گمان می‌کنند، دیگر هیچ مرزی با دشمنان برپا نیست و همه محدودیت‌ها برداشته شد! لذا خوشحالی کرده و جشن می‌گیرند و حتی مبارزین را هم به طعنه و تمسخر می‌گیرند! در حالی که مُصالحه با دشمنان، هرگز به مفهوم آشتی نیست و نرمش قهرمانانه‌ای برای مدت و وضعیتی موقت است و لذا لزومی به یا نیست و این نکات مهم باید به خوبی شود. فلذا بنده در سال ۱۳۹۴ عمدتاً معطوف به همین امر بود؛ اوج مباحث برجامی و اوج مسائل نظامی برون‌مرزی. «همدلی و همزبانی دولت و ملت» ضرورت اقتضائی این مسئله است که بعلت سوء تفسیر از مصالحه، به خطر می‌افتند و از دل این اختلافات، تولید می‌شوند که هست و نیست کیان اسلام را به باد می‌دهند. و اما بعد؛ جزواتی که از سخنرانی‌های عاشورایی آن‌سال بنده پیاده شد، در جامعه وعاظ و سایر محافل سیاسی توزیع گردید و در فضای مجازی - تلگرام و واتساپ؛ قبل از فیلتر آن‌ها - هم به اشتراک گذاشته شد که عیناً در اینجا هم به اشتراک می‌گذارم. با تاکید بر این تذکر که جغرافیای زمانی طرح این سلسله مقالات برگرفته از سخنرانی‌ها، مصادف با وقایع سال ۱۳۹۴ بود که متاسفانه ۱۰ قسمت اول آن، از دست رفت و ۱۰ قسمت دوم آن عیناً تقدیم می‌گردد: بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین و الصلوه علی محمّد و آله و سلّم مقاله ذیل، متن یکی از سخنرانی‌های است که در مجالس مختلفی همچون؛ «هیئت مذهبی x»، «پایگاه بسیج x»، «حزب سیاسی x» و «نمازخانه اداره x» ایراد گردیده و اینک (۱۳۹۴) بصورت مکتوب به «جامعه x» هم تقدیم می‌گردد: معیّت با ولایت؛ (شمّه‌ای از علیه‌السلام) ... و اما بعد؛ آرزوی قبولی دارم شرکت و مشارکت شما حضار گرامی را در بزرگداشت [شهادت امام حسین(ع)]؛ اربعینی که بعد از دهها قرن شاهد آفرینش شاهکارهایی از آن در سالهای اخیر هستیم. (با الگوبرداری از ) و نیز «حضور در کربلا» (با الگوگیری از بازگشت زینب(س) در حال تبدیل شدن به نهضت عظیم «بزرگترین جریان با شکوه جهانی در همآیشی انسانی» است. «راهپیمائی و حضور»ی بی‌نظیر در کمّیّت و کیفیّتی سال‌افزون که امسال هم میلیون‌ها نفر بدان اقدام خواهند نمود. و بر آن اضافه کنید دهها میلیون نفری را که به همین مناسبت در سایر نقاط دور و نزدیک و جهان به حرکتی مشابه می‌پردازند؛ چنانکه ... ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏