eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
145 دنبال‌کننده
369 عکس
214 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🔥🔥حماقت محض!🔥🔥 شیعیان امیرالمؤمنین (ع) در معرض معارضه با آن‌حضرت! برخی از مدعیان و دوستداری علیه‌السلام، با این ادعا که؛ «در شرکت نمی‌کنم، زیرا که؛ اولاً از نامزدهای دارای ، شناختی ندارم و ثانیاً ، دوره به دوره بدتر شده که بهتر نشده»!! و اما پاسخ متواضعانه‌ای که بنده به علیه‌السلام، می‌توانم عرض بکنم: اولاً) گیریم که اساساً همه نامزدهای دارای کد انتخاباتی (بمفهوم عبور کرده از فیلتر البته گشاد )، انسان‌هایی العیاذبالله، هستند و فاخر نیستند!! حتی در چنین صورتی؛ اگر خواسته یا ناخواسته، این را به مهم برسانیم، آیا در ، مؤاخذه خواهیم شد؟! با عنایت به سخن مشهور «لابد للناس من امیر برّ او فاجر» (مردم باید دارای امیری باشند ترجیحاً نیکوکار وگرنه که ناچاراً باید گنهکار را بالا برد!)، «انتخاب/انتصاب گنهکار» بر «عدم انتخاب/انتصاب»، رجحان و برتری دارد. آیا مفهوم این سخن خطیر ، چنین نیست که برو به کسانی رأی بده تا کرسی‌های مجالس، خالی نمانند (و یا با ننشینند) ولو اینکه موکلین شما، از زمره و گنهکاران باشند؟ و اینکه حق نداری کشور را بلاتکلیف بگذاری. فلذا اگر قرار باشد که در قیامت، مؤاخذه شویم برای رأی دادن به حتی گنهکاران، نخواهد بود بلکه برای ، خواهد بود. زیرا شرّ و زیان و «عدم انتخاب» بمراتب بدتر و بیشتر از است. خطرات اجتماعی، وحشتناک‌تر از نظم و نظامی است که آن، مصداق نباشند. بنابراین «عدم در انتخابات»، گناهی است که آن محدود به این نیست و در هم موجب است. زیرا مضری است که مضرات آن قابل محاسبه نیست! بنابراین عدم شرکت در انتخابات (بخشی مهم و بلکه اهم در بر مملکتی که همه‌جانبه در معرض انواع و حیاتی پیرامونی خود قرار دارد) هیچ‌گونه وجاهت شرعی، عقلی و عرفی ندارد. عدم شرکت در انتخابات، بجز تأیید هرج‌ومرج و نیست که است. فرض کنیم که من به هر علتی، رأی ندهم و شما هم رأی ندهید و دیگران هم مثل ما بعللی در رأی‌گیری شرکت نکنند، آنگاه نتیجه چه می‌شود؟ ۱) آیا و تصویب مقررات و ریل‌گذاری اموری که باید انجام شوند تا امورات مردم بچرخند، تعطیل نمی‌شود؟ و آیا بزرگترین قوه ملی (مجریه) و بالتبع امور ملت، معطل نمی‌گردد؟ ۲) آیا وزرای قوه مجریه، معطل که به وزارت آن‌ها مقبولیت و مشروعیت می‌دهد، نمی‌مانند؟ و آیا با اضمحلال امکان وزرای و منتفی شدن امکان دستگاه‌های اجرایی، ، مطلق‌العنان نمی‌گردند؟ ۳) آیا محوری‌ترین اقدام برای که است، مضمحل نمی‌گردد؟ ۴) پیشگیری از ورود آسیب به مملکت از طریق پشتیبانی از ، آیا با مشارکت فراگیر ملی بهتر محقق می‌گردد یا با تنها گذاشتن ولایت و قطع بازوهای حاکمیتی آن؟ ثانیاً) عدم شناخت نامزدهای انتخابات (که واقعاً هم برای هیچکسی میسر نیست بجز خود خدا جلّ‌جلاله)، رافع تکلیف نیست. گیریم که ملت ما هیچ شناختی در حد حتی ۱٪ هم از حتی ۱نفر این ۱۵/۰۰۰ نفری که موفق به اخذ کد انتخاباتی شده‌اند، ندارند! آیا توجیه می‌کند که انتخابات را عملاً تعطیل/تحریم بکنیم؟! هرگز! شده با یا و یا بر اساس فرضاً حروف الفباء و... اتخاذ انواع روشهای خلاقانه دیگر، این ملت باید (ضمن سپاسگزاری از نعمت شورای نگهبان) ۳۷۸ نفر از این ۱۵۰۰۰ نفر را راهی این دو مجلس بنماید. این دیگه آخر فروپاشی هرگونه بهانه‌جویی برای طفره رفتن از ایفای این مسئولیت خطیر است. بنابراین برای عدم شرکت در انتخابات، هیچ‌گونه مفری برای کسی نیست، چه از لحاظ شرعی و چه از لحاظات عقلی و عرفی. بنابراین بهانه‌ای مبنی بر اینکه شناختی از نامزدها ندارم، ارزشی بیش از بهانه‌تراشی‌ها و ایرادات بنی‌اسرائیلی ندارد. مضافاً که هماهنگی با دشمنان خبیث و مکار و هم است. ثالثاً) آیا براستی، دوره به دوره، ملت و مملکت ما ضعیف و بدبخت شده است؟! بلی! اوضاع معیشتی مثبت مردم، بخش تفکیک‌ناپذیر است ولیکن ابعاد و اعماق این اوضاع معیشتی، کدامین هستند؟ آب و برق، نفت و گاز، تلفن و اینترنت، راه و جاده، غذا و دارو، خوراک و پوشاک، مسکن و مسجد، درمان و بیمارستان، بندر و فرودگاه، مترو و راهن، مدرسه و دانشگاه و... و مهمتر از همه و ، آیا هیچ‌کدام از این‌ها در این ۴۵ سال (برغم دشمنی‌ها) رو به بهبودی نرفته است؟! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۹ اسفند۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🌹
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 خطا داریم تا خطا! جناب آقای صدیقی! از شما توقع صداقت داریم. آیا حق داریم از جنابعالی که دارای عناوینی چون؛ و ام‌القرای بوده‌اید، چند سؤال بپرسیم؟ ⁉️ آیا شما تاکنون عبارت «الله الله فی الاصحاب!» را شنیده‌اید؟! کی؟ کجا؟ از چه کسانی؟ ⁉️ آیا جنابعالی از پدیده شومی بنام (و در تعبیر فجازی‌ها؛ ! و اینکه عین موریانه، و پدران خود را به بازی گرفته‌اند!)، چیزی به گوش‌تان رسیده بود؟! کی؟ ⁉️ آیا به اطلاع شما رسیده که امثال زبیربن‌عوّام، حسینعلی‌منتظری و هاشمی‌رفسنجانی چگونه توسط خویشان‌شان به چه رسوائی و فضاحتی گرفتار شدند؟! ⁉️ آیا های الهی/سیاسی را مطالعه فرموده‌اید؟! چند بار؟ و کی؟ (بویژه فرازهای «توصیه به حوزه‌های علمیه جهت ضرورت هوشیاری در برابر توطئه‌های دشمنان» برای جنابعالی که در جای‌گاه ریاست حوزه علمیه‌ای معنون به نام نامی آن‌حضرت، جلوس فرموده‌اید) ⁉️ آیا تعلیم و تربیت طلابی در حوزات علمیه‌ای واقع در محلات گران‌بهای پایتخت، آن‌ها را واقعاً در تراز خادمین و و «نهضت+نظام» بار می‌آورد؟! (آیا آماری مقایسه‌‌ای از کم و کیف شهدای حوزه‌های علمیه با مناطق دارید؟!) ⁉️ آیا مفاد نهائی اساس‌نامه مؤسسه‌ای با پشتوانه مادی هزاران میلیاردی (آنهم معنون به نام نامی و ماندگار برای قرون آتی تا ) ارزش یکبار ملاحظه را هم نداشته؟! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳ فرودین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 علی؛ تنها مجاهد کامل! را همه به عنوان «اَبَرمرد » می‌شناسند و به عنوان «اَبَرمرد » نیز می‌ستایند ولیکن او «اَبَرمرد جهاد» هم است. ارکان مرتب جهاد در ، عبارتند از: ۱) إرهاب ۲) قتال ۳) مصالحه ۴) فوز اگرچه هر هوشمندی باید یکی از این چهار رکن اساسی را متناسب با ، تبعیت نماید ولیکن اتخاذ بهترین سبیل مناسب (از باب حیَّ علی خیرالعمل)، تابع ضرورت اولویتی (نه اهمیتی) خاص آنست. به همان ترتیبی که ذکر شد. دشمنان باید در اولویت اول مجاهدین باشد. چنانچه مؤثر نباشد باید سراغ اولویت دوم یعنی بشتابند و چنانچه مؤثر نگشت، آنگاه باید به اولویت سوم یعنی با طاغوت تن بسپارند و در وضعیتی که آنهم بی‌فایده باشد نهایتاً باید خود را آماده استقبال از اولویت چهارم یعنی (إحدی‌الحُسنَین؛ فوز عظیم شهادت و بلکه فوز اعظم فتح و ظفر) شوند. برای اطلاع بر شرح این مراحل چهارگانه، لطفاً به مقالات «معیّت با ولایت ۲/۵» و «معیّت با ولایت ۲/۶» در کانال ایتایی «مقالات حسینی منتظر» مراجعه بفرمایید. وقتی که از منظر ارکان و مراحل اربعه ، به ، (ع) نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که علی‌بن‌ابی‌طالب، تنها مجاهدی است که هر چهار وضعیت جهاد را در زندگانی مبارک خود، تجربه کرده است. إرعابی که علی با خود داشت، مؤثرترین إرهاب دشمنان کافر و مشرک عصر خود بود. همچنانکه بعد از فتح توسط ، چنان مرعوب شد که هیچ‌گاه آنرا فراموش نکرد (اگرچه انتقامشان را در کربلا از اسرای حسینی گرفتند!) قتال علی هم از همان نخستین مواجهه فوج اسلام با موج‌ () که به تنهایی، نیمی از مقتولین بدر را از دم تیغ خود گذرانید، زبانزد عرب گشت که عین فرفره می‌چرخید و آن‌ها را درو می‌کرد! «مُصالحه با طاغیه جهت مَصالح عالیه» نیز تجربه دیگری بود که آن‌حضرت در طی جنگ ، بدان تن سپرد با اینکه بخوبی می‌دانست، مورد بدعهدی رژیم قرار خواهد گرفت. تجربه مرحله چهارم جهاد برای به گونه خاصی رقم خورد! اگرچه او در نبود ولیکن او در و با شمشیری که فرق‌ش را شکافت بر زمین ریخته شد و خود فریاد بر آورد که به الهی نیز نائل گشت؛ «فُزتُ وَ رَبِّ الکعبة»! هیچ مؤمن مجاهد و بلکه هیچ پیغمبر و امامی را سراغ نداریم که افتخار عمل به همه ارکان و ابعاد و مراحل چهارگانه جهاد را کسب کرده باشد. براستی که این و ، نماد بارز است. علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه هما را دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من بخدا قسم خدا را بخدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را مگر ای سَحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین درخانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت چه پیام‌ها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوش‌تر بنوازد این نوا را همه‌شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را ز نوای مرغ یاحق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا السلام علیک یا علی «یَا أَبَا الْحَسَنِ، یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، یَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طالِبٍ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ» ای ابوالحسن، ای امیرالمؤمنین، ای علی بن ابیطالب، ای حجّت خدا بر بندگان، ای آقا و مولای ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن. یا کنا معکم فنوز فوزاً عظیماً الهی آمین ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) دبیرکل حزب وحدت و عدالت ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ (۲۱ رمضان ۱۴۴۵) 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۲): 👈(بخش ۱)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان قرآن: خداوند در می‌فرماید: «وَ اتلُ عَلَیهِمْ نَبَأ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوینَ، وَ لَوْ شَئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَلکنَّهُ اخْلَدَ الی الْارْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْبِ انْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ اوْ تَتْرُکهُ یلْهَثْ! ذلِک مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُونَ» (آیات ۱۷۵، ۱۷۶ و ۱۷۷ سوره اعراف) بر آنها بخوان سرگذشت آن‌کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی [سرانجام] خود را از آن تهی ساخت و در پی او افتاد، و از شد. و اگر می‌خواستیم، [مقام] او را با این [و علوم و دانش‌ها] بالا می‌بردیم؛ [امّا اجبار، بر خلاف سنّت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم] و او به پستی گرایید، و از خود پیروی کرد. مثل او همچون است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز کرده، زبانش را بیرون می‌آورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را می‌کند؛ [گویی چنان تشنه است، که هرگز سیراب نمی‌شود] این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را [برای آنها] بازگو کن، شاید بیندیشند (و شوند). در بیانات (علیهم‌السلام): «اذا فَسَدَ الْعالِمُ فَسَدَ الْعالَمُ». اگر فاسد شود، فاسد می‌شود. این معنا قابل اصطیاد است از حدیث منقول در کتاب خصال، باب الإثنین، ص ۳۷ در (صلی‌الله علیه و آله) به آمده است که: «یَا أَبَا ذَرٍّ، اعْلَمْ‏ أَنَ‏ کُلَ‏ شَیْ‏ءٍ إِذَا فَسَدَ، فَالْمِلْحُ‏ دَوَاؤُهُ، فَإِذَا فَسَدَ الْمِلْحُ فَلَیْسَ لَهُ دَوَاءٌ- » یعنی: «اى ابوذر! بدان که داروى جلوگیرى از است. و چون نمک فاسد شود براى آن دارویى نیست.» [هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک] در تفسیر این بیان ، در به نقل از می‌فرماید که: «هَذَا الْمَثَلُ لِعُلَمَاءِ السَّوْء» یعنی “این مثل است” در به این موضوع در ۲ مقطع با الفاظ متفاوتی اشاره دارند. در صفحه ۴۲۶ از جلد یک، هر دو مطلب نقل شده است که مولا می‌فرمایند: «زَلّةُ العالِم تُفسد العَوالِم» یعنی: ، همه عالَم‏ها را مى‏سازد.» و باز می‌فرمایند: «زلّةُ العالِم کانکِسار السّفینَه؛ تُغرق و تُغرقُ معَها غَیرها» یعنی؛ « همانند شکسته شدن در است هم خود غرق مى‏‌شود و هم موجب غرق شدن سرنشینانش مى‌‌گردد.» عنه عليه‌السلام: «آفةُ العامّةِ العالِمُ الفاجرُ» (غررالحكم/۳۹۵۲) عليه‌السلام: «آفت مردم، است.» ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 💎 البته ناگفته نماند؛ همان‌قدر که و تأثیرپذیری از ( و حتی ) مذموم است و فرجامی بجز ندارد، از نیز پایانی بجز هلاکت و جهنم ندارد و حال آنکه یعنی؛ و ) را باید در پیروی از ( و و ) جست. بی‌اعتنایی به ، تبهکاری در حق است. (عبارت قرآنی؛ «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِيمِ» در آیه ۸ سوره ۱۰۲ اشاره به مؤاخذه و مجازات کسانی دارد که در قبال نعمت عظمای «علمای الهی»، احساس مسئولیت نداشته و عملکرد مقبولی نورزند) همچنان‌که در هر زمان و هر مکانی، معمولاً و دانشمندانی هستند که موجب و بهانه انسان‌های بی‌بصیرت و بی‌لیاقت شوند ولیکن در هر عصری و ای‌بسا در هر مصری، صاحب بصیرتی هم هستند که باعث و آدم‌های لایق و قابل بگردند. 👌 طبق بیان قرآن؛ کسانی، را فرا می‌گیرند ولیکن ناگهان یا تدریجاً، کسوت را از وجود برکنده و خود را از تقیدات آن، جدا می‌کنند و لذا شده و بدنبال آن‌ها می‌افتد و آن‌ها هم می‌پذیرند که بجای ، خود و دیگران را با بیافکنند! علت این دگردیسی آن‌ها، به پیروی آن‌ها برمی‌گردد که گمان می‌کنند در زمین، ماندگار خواهند بود! و شیطان هم آن‌ها را غرق و اوهامی می‌سازد که قرآن این حالت آن‌ها را به تشبیه می‌کند. این قصه‌های شگفت، مایه بسی و عبرت برای همگان است. (ص) هم را به نمک تشبیه فرمودند که خاصیت دارد و خودش نباید بگندد اما گاهی می‌گندد! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۳): 👈(بخش ۱)👉 🌹 👈(بخش ۲)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان : زیان وارده بر از طرف عوام و جاهل اگر معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالِمی منحرف شود و به عمل زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر و علمای اسلام زیان وارد ساخته است. اینکه در روایت آمده که از بوی تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده متأذی می‌شوند، برای همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و فرق بسیار وجود دارد. انحراف عالِم انحراف یک را به دنبال دارد! اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته به بکشد. و اگر عالِمی باشد، و را رعایت نماید، را مهذب و می‌کند. مسئولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف می‌باشد؛ چه بسا اموری که برای عامه مردم است، برای شما جایز نیست، و ممکن است باشد. مردم ارتکاب بسیاری از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر خدای نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و بدبین می‌سازد. = ... اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولی باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلی فاصله است. مرحوم شیخ، استاد ما، رضوان‌اللّه تعالی علیه، می‌فرمود اینکه می‌گویند: «ملا شدن چه آسان، شدن چه مشکل» صحیح نیست. باید گفت: شدن چه مشکل، آدم شدن محال است! کسب فضایل و مکارم انسانی و از تکالیف بسیار مشکل و بزرگی است که بر دوش شماست. گمان نکنید اکنون که مشغول تحصیل می‌باشید، و فقه که است می‌آموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تکالیف خود عمل کرده‌اید. اگر و نباشد، این علوم هیچ فایده‌ای ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذ باللّه، برای خدا نباشد و برای هواهای نفسانیه، کسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، برای خود وزر و وبال اندوخته‌اید. این اصطلاحات اگر برای غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوی همراه نباشد، به ضرر و تمام می‌شود. 👈(کتاب جهاد اکبر)👉 اختلافات روحانیون و جامعه «در سطح شهر، شهرهای بزرگ، اختلاف ایجاد کرده بودند. هم بین خود با هم و هم بین با هم. درست می‌کردند منشأ اختلاف بوده؛ هر مسئله‌ای که اینها ایجاد می‌کردند، برای همین مسئله بود که نگذارند این مجتمع با هم پیدا کنند و مع الأسف، تأثیر کرده بود حتی در بالاترین و بالاترین و حتی آنها هم تحت تأثیر واقع شده بودند و آن اختلافاتی که باید اینجا جلویش را بگیرند خودشان هم داخل شده بودند. و من گمان می‌کنم که امروز روزی است که همه ما مسائل را فهمیده‌ایم، مردم هم فهمیده‌اند؛ یعنی، به برکت این رعیت‌ها هم بالا رفته است؛ الآن دید سیاسی در آنها، آنهایی که اصلاً داخل در این مسائل نبودند، آنها الآن داخل مسائل هستند و همه قشرهای ، مسائل را می‌فهمند امروز و رو به رشد هستند. زن‌ها که بکلی خارج بودند از همه چیز ، هرگز حتی نمی‌توانستند راه پیدا بکنند، بحمدالله در این سالهای اخیر، آنها هم وارد شدند و به‌طور شایسته با حفظ موازین شرعی وارد شدند و خودشان کلاسهایی دارند و - عرض کنم - تبلیغات دارند، همه چیز حالا دارند. اصلاح جامعه با اصلاح روحانیون و این روحانیون هستند که باید قدر این مسائل را بدانند. روحانی اگر شد همه‌چیز درست می‌شود و اگر - خدای نخواسته - شد، فَسَدَ الْعالَمُ. این مسئله، واقعیتی است [غیرقابل انکار].» 👈(منبع سخنرانی امام)👉 ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 👌 آری! اگر روحانیت؛ درست باشد و صاحب و ، همه‌چیز جامعه، درست می‌گردد. البته بشرط وگرنه که تکاپوی ، چیزی نخواهد بود بجز «آب در هاون کوفتن»! 👌 همانطور که در بخش قبلی از قول ؛ علی(ع)، اشاره شد؛ عالمان و دانشمندان؛ حکایت را دارند که می‌توانند مردمان را بخشند ولیکن اگر غرق شوند، علاوه بر خودشان، مردمان را هم غرق می‌سازند! 👌 تا اینجای مطلب، شاهد تشبیهات معنی‌داری راجع به (مفسد) بودیم: تعبیر ؛ در بیان : سگ زبان‌دراز در بیان : نمک گندیده در بیان : کشتی مغروق در بیان : جرثومه متعفن ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 و در (بخش۹): فاجعه شهادت‌گونه ۳×۸ علت ۳×۸ نامیدن فاجعه شهادت‌گونه و او در فضای مثلث خطرناک شمال‌غربی ایران را در (👈اینجا👉) ببینید. و همچنین زمینه‌های مبحث جاری را در بخش‌های قبلی این مقاله، ملاحظه بفرمایید 👇👇👇 👈(بخش۱)👉💠👈(بخش۲)👉 💠 👈(بخش۳)👉💠👈(بخش۴)👉 💠 👈(بخش۵)👉💠👈(بخش۶)👉 💠 👈(بخش۷)👉💠👈(بخش۸)👉 ⁉️ بعضی‌ها می‌پرسند که آیا با این تحلیل خاص در این سلسله مقالات خود، می‌خواهید آ.رئیسی را تقدیس و تعصیم بکنید؟! ج: اگر منظورتان از تعصیم و تقدیس، معصوم‌پنداری و بی‌عیب تلقی کردن آ.رئیسی و یاران پروازی اوست، باید عرض کنم که خیر، چنین منظوری ندارم. بنده از همان فردای گزینش آ.رئیسی بعنوان ، ضمن تداوم حمایت‌های آشکار و پنهان خود، همچون مواضع قبلی خود در قبال رؤسای پیشین جمهور (علیرغم اینکه برای پیروزی آن‌ها تلاش‌های وافری انجام دادم از جمله برای آ.رئیسی که بازرس ویژه یکی از ستادهای انتخاباتی آن شهید بودم) به منتقدین مدیریت ایشان پیوستم و ایشان را نه تنها تخطئه نمی‌کنم بلکه محترم و هم می‌شمارم. ولیکن در این مقالات، سعی دارم به این فاجعه شگفت‌انگیز از پنجره متمایزی نگاه بکنم. و اما بعد؛ خدای ! تحمیل یا تحمل بقای افرادی در که ( حساب شده و به می‌آیند و) باورهای توحیدی را عملاً (نه الزاماً در ذهنیت خود) به سخره گرفتند، نمک به زخم امت و ملتی است که پرچم الهی خود را در بر افراشته‌اند. نظامی که حفظ آن است و اول محافظ آن، خود خداست و خدا در این امر خطیر با هیچ شخص حقیقی یا حقوقی، عقد اخوت نبسته است و باصطلاح هیچ تعارفی ندارد! باورهای مذهبی مردم وقتی توسط احدی از زخمی بشوند، ترمیم آن‌ها ضرورت غیرقابل اغماضی است که باید توسط حداقل احدی از جامعه روحانیت، جبران گردد. این امر خطیر اگر داوطلبانه، صورت نگیرد لاجرم با نیروی قهریه الهی، تحقق و تجلی خواهد یافت. بنده حقیر در مورخه ۱۱ فروردین ۱۴۰۳ (۱۹ رمضان ۱۴۴۵) که مصادف با سال‌یاد تلخ‌ترین فاجعه تاریخ یعنی ضربت بر فرق مبارک ولی اعظم؛ امام علی(ع)؛ مظهر و ، این توفیق را یافتم که طی پیامی (با عنوان «غفلتی در تراز خیانت!/انسان در امتحان فتن» معطوف به عملکرد صدیقی بعنوان امّ‌القرای و نیز قاضی‌القضات سابق و همچنین رئیس نهاد امربمعروف و نهی از منکر) بنویسم: «... اینک دعوا بر سر این نیست که، زمین واگذاری به مؤسسه، به بازگشته و مؤسسه کذایی هم منحل شده است، بلکه دعوا بر سر نحوه ایشان و ترمیم باورهای مردم است. استعفای ایشان از همه مناصب مرتبط با نظام، حوزات علمیه و کلیه نهادهای مردمی، لازم بود اما کافی نیست. ✅ بهترین نسخه برای ایشان، پذیرش مرام ۲۵ ساله است (اگر واقعاً در ایمان به امیرالمؤمنین علیه‌السلام، هستند چرا به آن‌حضرت اقتداء نکنند؟!) نگویید که دشمن هم همین (از خارج شدن ایشان) را می‌خواهد! شاید گاهی تحقق خواست بهترین کار باشد! چنانکه را خواستند و حضرت هم تسلیم شدند! ، امروز نشانه بارزی از «سیّئات العمل» در این مقطع است. باورهای مردمی که به یغما رفت، چگونه باید باز آید؟! با انحلال مؤسسه؟! با مجازات آقازاده‌ها و اطرافیان خطاکار ایشان؟! با برگشت زمین گران‌بها به و حتی به ؟! این‌ها کف مطلب است. سقف مطلب آنست که صدیقی من‌بعد دیگر در هیچ رسانه‌ای رؤیت نشود! آنچنان محو که از خاطره‌ها (ولو برای ۲۵ سال!) برود. در غیر اینصورت زبان مدافعین الهی ()، رسا نخواهد شد! سپردن خود به محاکمه توسط دستگاه نسبتاً معیوب (حتی اگر شدیدترین مجازات را اعمال کند)، جبران‌کننده این ثلمه و نیست. بهترین مجازات که خود آقای صدیقی باید بابت این غیرقابل اغماض خود تسلیم آن شود، اینست که برای ۲۵ سال «خانه‌نشینی بدون حاشیه» اتخاذ نماید وگرنه به و به نخواهد رسید.» ولیکن در عمل چه شد؟! متأسفانه تریبون ، مجدداً و مکرراً به سپرده شد! همچنانکه از مناصب خود عزل نشد! آیا لجبازی خطرناکی با غیرت سبحانیتی نبود؟! آیا گمان می‌کنید، پروردگار سبحان، معطل تعلیل و تعلل‌های شما می‌ماند؟! خدای قهار سنت بدون تعارف خود را دارد و الطاف خفیه خود را به کار می‌اندازد. آنهم بسیار جمیل و زیبا! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۴ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🌀🌀🌀 🌀🌀 🌀 🌀 معماهای غدیریه؛ (بخش اول): 🕋 (ص) در آخرین سال عمر مبارک خود و بالتبع آخرین خود (موسوم به ) فرمان بسیج عمومی برای حضور حداکثری در را صادر فرمودند و کمتر کسی از عدم شرکت در حج معاف شد. حتی مسلمانان دورافتاده‌ترین مناطق هم مشمول فراخوان (ص) شدند، چنانکه در آستانه حج سال دهم هجری، پیک و پیغامی را از روانه فرمودند که (آن زمان، (ع) در مأموریت یمن به سر می‌بردند) یا علی! بمحض دریافت این نامه با حداکثر تعداد از مسلمانان بسوی حرکت کن تا برای مراسم حج خود را به ما در مکه برسانید. حضرت رسول(ص) با علم غیبی خود می‌دانستند (و در خود هم بدان تصریح کردند که) آخرین سال حیات جسمانی خود را می‌گذرانند. ⁉️ حال معما در اینجاست که آن «بسیج سراسری امت» چه ضرورت (اهمیتی و اولویتی) داشت؟! هر چه باشد، قاعدتا امر بسیار خطیری بوده است که چنان تدارکاتی را می‌طلبید. ممکنست عده‌ای ساده‌انگارانه، خود را به این مطلب دلخوش نمایند که؛ حج؛ امر بزرگی در است که خواسته‌اند تا مسلمانان ضمن حضور حداکثری خود، به عینه شاهد آخرین ظرائف و دقائق انجام توسط اکرم(ص) باشند! بدیهی است که این مطلب، توجیه سزامندی برای آن قصه نیست و این قضیه باید دلیل دیگر و مهمتری داشته باشد. مضافا در مناسک آخرین حج پیغمبر، رویداد عبادی مهمی هم رخ نداد و چیز قابل توجهی به مناسک حج افزوده نشد. مهم از این لحاظ که اقتضای ضرورت نماید برای حضور حداکثری حتی و حتی معلولان آنان! تنها اتفاق مهمی که حج حجة‌الوداع را از حج سالهای قبل متمایز می‌کرد، حضور لحظه بلحظه (ع) در معیت پیغمبر بود، بگونه‌ای که در چشم همه ناظرین به پیامبر بنشیند. یعنی صحنه بگونه‌ای مدیریت شده بود که مسلمانان جهت دقت در آخرین ظرائف مناسک حج پیوسته مترصد و متوجه پیغمبر باشند و بالتبع پیوسته چشمانشان به جمال علی(ع) هم روشن می‌شد! فلذا در طول مراسم حج، شخص پیغمبر در حکم یک در کانون مرکزی توجهات بود و علی هم دائما دیده می‌شد. بنابراین در مراسم حج آنچه بیشتر از هر چیز در معرض توجه مسلمین بود، علی بود نه چیز جدیدی از مناسک حج. ⁉️ اما چرا علی؟! معمای مذکور اما برای عده‌ای، قابل رمزگشائی بود. آنها که از دیرزمانی برای جانشینی پیامبر، دورخیز کرده بودند و محال بود که مهیای نبوده باشند. اما چه کسانی؟! ۱) نفوذی‌های (به سرکردگی ) ۲) سران سابق (به سرکردگی ) و بلکه قرائن پنهانی نشان از اتحاد نهانی آنها داشت. بدینصورت که عمر و اصحاب او در صورت معرفی حضرت علی(ع) به و خلافت رسول‌الله، اقدام به خشن نموده و تا مرز کشتن ( و علی) پیش بروند. تدارک سلاح و حمایت کودتاچیان هم بر عهده و مکه باشد. شدت احتمال چنین کودتا و جنایت و خیانتی چنان بالا بود که پیامبر ترجیح دادند عجالتاً از اجرای نقشه خود برای تعریف و ترویج علی بعنوان خلیفه بعد از خود، در فرصت عالیه مراسم حج که همه مسلمانان حضور دارند، منصرف شوند! البته پیغمبر بر جان خود چندان بیمناک نبودند ولیکن به هیچ عنوان حاضر نبودند جان علی را به خطر بیاندازند. فلذا پیغمبر با نبوغ و خود، اجرای خود را پیشه کردند و بدون معرفی علی و اخذ برای او مکه را ترک فرمودند. در نقشه دوم اگرچه تعداد مسلمانان از لحاظ کمّی، قدری کاهش پیدا می‌کرد ولیکن کیفیت مطلوب‌تری داشت. طبق نقشه دوم، پیغمبر دستور داده بود که در منبری از سنگ ساخته شود که البته چندان مرتفع نبود و بعداً لازم شد که با تجمیع مسلمان هم قدری مرتفع‌تر بشود و هم آنان هم در و جایگاه مذکور مشارکتی ورزیده باشند. ⁉️ اما چرا غدیر خم؟! ...ادامه دارد. 🌀 🌀🌀 🌀🌀🌀 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) یوم‌الغدیر ۱۴۰۰ 💠 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
مباهله مشانژاد و میرنورد 👇👇👇 🚩🚩🚩 🚩🚩 🚩 🚩 آخرین بازمانده مباهله؛ جمعه ۲۵ ذی‌الحجة ۶۰ هـ.ق. منزل عقبة البطن(حوالی‌کربلا) 👈 این‌روزها کاروان (ع)، آخرین بازمانده از واقعه شکوهمند مباهله به کربلا نزدیکتر و نزدیکتر می‌شود و در چنین روزی (سالگرد مباهله) وارد توقفگاه عقبة البطن شده است. بعد از دو هفته، ۷۲ نفر از مردان این کاروان به رسیده و الباقی اعضای که عمدتا زن و بچه هستند به اسارت خواهند رفت. در این فاجعه عظمی، «قدیمی‌ترین انسان » به شهادت می‌رسد. ⁉️ و ما بار دیگر با این سؤال مواجهیم که چرا حضرت (ع) در مقابله با دشمنان قسیّ‌القلب خود که شکمهایشان انباشته از حرام بود، نفرمود؟! 🌀 روزهای پساانتخابات ۱۳۸۸ خیابانهای مرکزی (از میدان هفتم تیر تا میدان آزادی) شاهد آشوب‌های دهها هزار نفره روزافزون کسانی بود که و را به هم ریخته بودند که به مشهور شد. 👈 یکی از مدیران‌کل وزارت اطلاعات با حضور در یک محفل سیاسی، به تحلیل حواشی ۸۸ پرداخت و اینکه اگر این تظاهرات تداوم یابد وظیفه نظام چیست؟! و هر کسی جوابی می‌داد؛ یکی گفت: همه این خس و خاشاک‌ها باید از دم تیغ گذرانده شوند! بنده هم گفتم: ما چیزی بنام نداریم وقتی که مباهله را داریم. راه‌حل پیشنهادی من است. طرفداران پیشقدم بشوند و با طرفداران در یکی از بیابان‌های اطراف تهران جمع بشوند و از خدا بخواهند که طرف باطل را نابود گرداند! دیگری هم (که از همه ما عاقل‌تر بود!) گفت: تنها راه‌حل اینست که بازداشت و محاکمه و اعدام شوند تا این شرارت‌های خیابانی خاتمه پیدا کند. تقریبا همین پیشنهاد پیش رفت البته به اعدام نرسید و قضیه با حبس و حصر فیصله پیدا کرد. اما یکی دو نفر هم در جلسه بودند که پیشنهاد بنده را دنبال کردند که در قالب چند سؤال و جواب مختصر می‌کنم: سؤال: مگر مباهله قابل بهره‌برداری است؟! جواب: مگر نگفتند؛ مباهله مؤمن است و تا همیشه قابل استفاده است؟ س: آیا تاکنون از این سلاح علیه دشمنان استفاده شده است؟ ج: بنده سراغ ندارم حتی خود هم از آن علیه دشمنان‌شان استفاده نکردند؛ نه ، نه ، و نه (علیهم السلام)! س: آیا لازمست هم در این مباهله شرکت نماید؟ ج: بسیار بعید می‌دانم! س: خود شما در کدام طرف موضع می‌گیرید؟ ج: اساسا نه تنها شرکت نمی‌کنم بلکه تا جائی که بتوانم با خانواده‌ام از آن اجتماع فاصله می‌گیرم! س: بنظرتان کدام طرف ماجرا نابود می‌شود؟ (طرفداران میرحسین یا احمدینژاد؟) ج: احتمالا هر دو طرف!! س: یعنی چی؟!! ج: بنظرم هر دو طرف، تیغه یک هستند علیه ج.ا.ا. (نمی‌دانم چرا بعد از آن دیگر مرا به جلساتشان دعوت نکردند!) ⁉️ الغرض؛ چرا امام حسین(ع) در مواجهه با ، از مباهله استفاده نکردند؟! اگر عمری باقی بود، بنده نظر و تحلیل خود را کماکان بمناسبت سالگرد ، عرض خواهم کرد. 🤔 عجالتا خواستم صرفا طرح مسئله بکنم. این مسئله مهم را (که به فهم مباهله هم کمک می‌کند) در همه گروههای خود به اشتراک بگذارید. بنظرم در بی‌خاصیت‌ترین و بلکه ضدانقلاب‌ترین گروهها هم یکی دو نفر پیدا می‌شوند که جواب خوبی بدهند. بنده شخصا در آنها تیزهوشانی را دیده‌ام که در گروههای و حتی کمتر دیده‌ام! حتی اگر نظر خود مرا هم که در سالهای پیشین (در قالب مقاله و سخنرانی یا درج پستی در تلگرام و واتساپ) تقدیم کرده‌ام بیاورید، از جایزه بنده برخوردار خواهید شد. مهم اینست که این مطلب مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد. ان‌شآءالله 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۰۹۳۵۱۳۲۷۷۹۴ ☝️از مقالات بازیافتی از ذخیره گوشی☝️ تحریر این مقاله☝️ باید در حد فاصل سالهای خرداد ۱۳۹۷ لغایت آبان ۱۴۰۱ باشد که بنده در واتساپ، فعال بودم. زیرا بنده بعد از فیلترینگ تلگرام در سال ۱۳۹۷ وارد واتساپ و بعد از فیلترینگ واتساپ از آبان ۱۴۰۱ وارد ایتا شدم. در واتساپ بجای تاریخ تحریر، معمولاً شماره تماس خود را می‌نوشتم تا اگر کسی بخواهد إن‌قلتی به مقاله‌ام داشته باشد، بتواند با من ارتباط پیدا بکند! در تلگرام، مقاله/مقالاتی در باره مباهله نوشته بودم و از کف رفته بود و این یادداشت، تقاضا و فراخوان از کسانی بوده است که شاید به مقالات بنده در تلگرام دسترسی داشته‌اند! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۱/۴/۱۱ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش سیزدهم): عینک دو بُعدی ما را ندید! «شورای نگهبان؛ کماکان در سلطه اصول‌گرایان!!» عنوان تمسخرآمیزی بود برای اولین عبارتی که ذیل آن نوشتم (، با عجیبی، ۱۴۰۳ را به سپرد!). این برداشت (بمحض شنیدن اسامی نامزدها در ساعت ۱۵ بیستم خرداد ۱۴۰۳) قدری عجولانه بود! زیرا با عینک مرسومی به صحنه نگاه می‌کردم که و بود! و را ندیدم! یعنی با یک چشم و با چشم دیگر، در منظر من بود و اینکه لابد و در رفتار انتخاباتی خود این دو مطلب را معیار گرایشات خود قرار می‌دهند و اینکه متأثر از ، رفتار نخواهند کرد! و حال آنکه خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم! فلذا نوشتم: «مدعیان اصول‌گرایی با ۵ کاندید، قطعاً دچار اختلافات و تنازعات شده و آراء متفرقه آن‌ها زمینه لازم را به مدعیان اصلاح‌طلبی خواهد داد که تنها نامزد تأیید شده خود را بر جمهوری بنشانند!» البته این عبارت که: «... غریو «آی خر برفت آی خر برفت» در حال طنین‌اندازی است!» را درست نوشته بودم ولیکن آنرا هم از همان عینک محدود و مرسوم خود می‌دیدم! و اینکه مردم در گرایشات انتخاباتی خود لابد یا اصول‌گرایی را ترجیح می‌دهند یا اصلاح‌طلبی و نهایتاً اعتدال‌طلبی را!! زیرا تحلیلم صرفاً بر همین مبنا بود که نوشتم؛ «آیا ، ممکنست به این برسد که چهار نفر بنفع یک نفر کنار بروند؟! بنده که بسیار بعید می‌دانم!» و ضمن توصیه به غیرمشهدی‌ها (آقایان زاکانی و پورمحمدی) برای از ، ادامه دادم: «بنده به نامزد مورد نظر خود (آقای ) در همین‌جا توصیه می‌کنم هرچه زودتر خود را از این بیرون بکشد و شریک چنین بازی مفتضحی [=پیروزی پزشکیان] نباشد! به پورمحمدی هم بعنوان یک هم‌کسوت توصیه می‌کنم هرچه زودتر انصراف بدهد و پای را از این خارج سازد. لطفاً اجازه بدهید، شکست اصول‌گرایی فقط بدست قالیباف و جلیلی و هاشمی [هر سه نفر مشهدی] رقم بخورد که کمترین تمایلی به انصراف نخواهند داشت!» (آن‌ها که انصراف دادند، عقل‌شان کار کرد و پورمحمدی هم که لجاجت کرد مفتضح شد!) و غلبه پزشکیان بر بقیه را بنده چنان پررنگ دیدم که آن مقاله را ختم کردم به این جمله؛ «حال وقت آن است که به میزان و انحاء یا و مسعود پزشکیان بپردازیم!» اما امروز بعد از ۲۷ روز، حرف آن «پیرزن ترک بیسواد» مرا به خود آورد که عینک تحلیلی من در ارزیابی صحنه، بر حسب عادت، محدود بوده است! زیرا همین که به زبان آذری گفت: «اگر باهاش حرف بزنم، زبان مرا می‌فهمد»! فهمیدم که همه تبلیغات و تحلیل‌های مثلاً تیزبینانه من و امثال من، تماماً باد هوا بوده است! و من بیهوده غرق در دنیای سیاسی خودم بودم و گویا که کاملاً کور بودم! زیرا در کلام این پیرزن ترک بی‌سواد، هزاران حرف نهفته است! این جمله ساده او یکی از گران‌ترین و سنگین‌ترین پتک‌هایی بود که بر سرم کوبیده شد و از مسجد تا منزل و هنوز هم، اشک‌های من جاری‌ست! زیرا احساس می‌کنم یک دنیا بر باد رفته در حرف این پیرزن نهفته است که حتی مورد توجه کسی مثل من هم که دائماً در متن مردم (از جمله جامعه ترک‌زبان‌ها) هستم، نبوده است! این پیرزن همانند میلیون‌ها ترک‌زبان ایرانی دیگر (که خود من هم یکی از آن‌ها هستم) نیازمند این هستند که حرف‌شان (رنج‌ها و دردها و مشکلات‌شان) شنیده شود و گویا که صدها سال است شنیده نشده و حال کسی مثل پزشکیان پیدا شده و قرار است حرف آن‌ها را بشنود! بنابراین رقابت دوره چهاردهم ریاست‌ جمهوری، بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نبود و بلکه دعوای اصلی بین ترک‌ها و مشهدی‌ها بود! بخاطر آوردم که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، جنگی بر ما تحمیل شد که پیامد آن، گویا خوزستانی‌ها حکومت را در قبضه خود گرفته‌اند و م.رضایی و ع.شمخانی، بازماندگان همان دوران هستند! طولی نکشید که اصفهانی‌ها هم به آن‌ها پیوستند و خراسانی‌ها و آنگاه کویری‌ها (رفسنجانی‌ها و کرمانی‌ها و یزدی‌ها) و سپس سمنانی‌ها و سرخه‌ای‌ها و خلاصه اینکه دولت‌ها دائماً بین فارس‌ها در حال تداول بود! حتی در این دوره از انتخابات، ۳ نفر از ۶ نامزد مؤید، از مشهدی‌ها بودند! و این شایعه چندان هم بی‌ربط نبود که مشهدی‌ها همه‌جا را گرفته‌اند! و و و ووو... همه و همه در سلطه مشهدی‌ها!!! پزشکیان خود را در پشت مدعیان اصلاح‌طلبی پنهان کرد و لذا تمام رقبای او، دون‌کیشوت‌وار در هوا شمشیر می‌زدند و حال آنکه پایگاه اصلی او قومیت‌ها بود بدون جلب توجه آنچنانی! اگرچه ترک‌ها خودجوش هم به میدان آمدند! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۶ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نفوذ یهود در ناف تهران! 👌 حضرت (عج) در چهارراه ولیعصر تهران که می‌توانست نمادی از «نهضت+نظام اسلامی» باشد، تبدیل شد به و هم اسم این چهارراه را گذاشت چهارراه ! تا هیچکسی هیچگونه نشانه‌ای از نمادهای و در جستجو نکند! و اساساً چنین توقعی نداشته باشد! تا آنجا که شهرداری‌چی‌های تهران حتی اسم مسجد را به تغییر دادند! و حال آنکه زمین این مسجد و نیز (محل تجمع مخنثین!) توسط اساساً شده بود. 👌 مقصرین این : ۱) ( + ) در جایگاه شهردار تهران ۲) اعضای وقت تهران ۳) حجة‌الاسلام (رئیس مرکز رسیدگی به ) ۳) سل‌بریدی‌های رسانه‌ای غوغاسالار (مخالفین جنجالی احداث مسجد در جنب ) ۴) (یهودی روس‌تبار) و همسرش رضا د. ۵) کسانی که «طرح زیبای استاد نقره‌کار» را از مدار خارج کردند! ۶) کسانی که مسجد را مضروب (منتهی به فوت) کردند! در حالیکه از ، حکم به دفاع از داشت! 👌 کاترین بر این توجیه است که «نهنگ به گل‌نشسته»!، نماد در برابر و است! و مسجد مفهومی بجز کرنش و سجده ندارد! 👌جهت اطلاعات بیشتر به 👈اینجا👉 مراجعه کنید. ✅ این در مرکز باید تخریب شده و طرح استاد نقره‌کار، پیاده شود تا نیز نقره‌داغ شوند! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۹ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 دو وصله ناجور در ناف تهران!! ⁉️سؤال شد که اگر بجای مقامات حکومتی بودید با این دو مجموعه (👈اولی👉 شبیه به اسم مجموعه تئاتر شهر و 👈دومی👉 شبیه نهنگ به گل نشسته با به اسم !!) چه می‌کردید؟ قطعاً هیچ‌کدام از این دو در شأن ملت ما نیستند و باید پیدا کنند اما قبل از استحاله این محله، باید محله دیگری به تهران افزود (فرضاً در حوالی مرقد مطهر یا هر نقطه دیگری دارای پهنه‌ای بزرگ) و آن، ایجاد و همایش است. در حدی که بتواند همزمان پذیرای جمعیت‌های میلیونی و مجهز به انواع راه‌های دسترسی و امکانات رفاهی شایسته هنرمندان باشد. مجموعه بسیار بزرگی دارای انواع سالن‌های آمفی‌تئاتر و تالارهای موسیقی و نگارخانه‌ها و... با بهترین دسترسی‌ها و پارکینگ‌ها و کافه‌تریاها و رستوران‌ها و... بعنوان بزرگترین و جذاب‌ترین «قطب نمایش و همایش در سطح غرب آسیا» که قابل و لایق خدمات‌رسانی به انواع و نیز هنرجوها و هنردوست‌ها و جشنواره‌های ملی و بین‌المللی باشد. تاریخ مصرف (با بیش از نیم‌قرن و گنجایش حداکثر ۱٫۰۰۰ نفر محصور در عمق ترافیکی سنگین و بدون پارکینگ و...)، به پایان خود رسیده و اصلاً در شأن جمعیت ۱۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری پایتخت نیست. در این نقطه هم معظمی در شأن امّ‌القرای ، احداث گردد و این بنای تاج‌مانند آمریکایی، مبدل به آبریزگاه شبانه‌روزی عمومی و دخمه جنوبی آن (که به لانه جانوری مخوف می‌ماند!)، مبدل به پارکینگ مسجد شود. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۳۱ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۲): ایران فدای اسلام اسلام فدای ایران بازرگان (نخست‌وزیر موقت انتقال قدرت از رژیم ستم‌شاهی به جمهوری اسلامی ایران) به علت و اعتماد به آمریکا () در صدد انحلال نهادهای انقلابی (مجلس خبرگان رهبری، کمیته‌های مردمی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی و..‌.) برآمد که با مقابله قاطع ، شکست خورد و پس از لو رفتن ارتباطات مخفیانه دولت وی با آمریکایی‌ها (که اسناد آن در آمریکا بدست انقلابیون افتاد) ناچار به استعفاء گشت. مهندس بازرگان و دوستانش در با اختلافات جدی داشتند و این را وی در مصاحبه با به صراحت می‌گوید: «از نقطه نظر سیاسی، روابط ما [بازرگان و امام] مشکل است، بسیار مشکل. بیشتر کارهای ما با اختلاف نظر و جنگ لفظی همراه است.»! مهندس بازرگان علت این اختلاف را در جزوه منتشر شده از طرف ، پس از استعفاء بیان می‌کند: «اختلاف من با بر سر و بود. یعنی امام همه چیز از جمله ایران را برای اسلام می‌خواست و من اسلام را برای ایران می‌خواستم.»! آری! وی در زمان حیات امام آشکارا به آن‌حضرت، دروغ بسته و تهمت زد و نوشت: «امام ایران و همه‌چیز را برای اسلام می‌خواهد!» سخنرانی امام با تعابیری عجیب، پاسخی به این اتهامات بود ولیکن این سخنرانی، موعظه‌ای آینده‌نگرانه هم به در بر داشت. و اما بررسی این دو مطلب مغفول ... ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آخرین توصیه مهم رهبری در موضوع دومین تکلیف دولت‌مردان ج. ا. ایران مقام معظم رهبری: «این آیه شریفه سوره حج تکلیف همه ماها را روشن کرده: اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلوةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ اَمَرُوا بِالمَعرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر (۴۱) اَقامُوا الصَّلوة، یعنی ؛ این اشاره است به اینکه و اسلامی باید تعبّد را و توجّه به خدا را و توجّه به را گسترش بدهد. به این منظور است؛ باید در گسترش پیدا کند.» (۱۴۰۱/۴/۷) (در دیدار با مسئولین ) و شرکت در آن و گرایش به سایر ، از نشانه‌های بارز است و کاهش آن به هر میزان، نشانه فاصله‌گیری از و بی‌توجهی به است. یکی از زیباترین و اصیل‌ترین نمادهای گرایش به امر خطیر و بنیادین «رجعت کبری» (إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون)، انجام عبادت بویژه است. اما چرا «دومین تکلیف»؟ زیرا و بر پنج «یُـ» استوار است: ۱- «یُــؤمنون بالغیب» 👈۲- «یُــقیمون الصلاة»👉 ۳- «مما رزقناهم یُــنفقون» ۴- «یُــؤمنون بـما اُنزل ...» ۵- «و بالآخرة هم یُــوقنون» طبق قرآن، رهیافت به و در ۵ امر نهفته است: 👌ایمان به غیب، 👌ارتباط با عالم غیب (نماز)، 👌انفاق از آنچه رزق است، 👌ایمان به وحی مُنزَل 👌یقین به آخرت. و البته نماز به تنهایی کافی نیست ولو با جماعت! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🔰قالیباف: برخی قلبشان راضی نیست دولت موفق شود 🔻رئیس مجلس در هیئت رزمندگان اسلام مشهد: 🔹کمین‌کردن برای شکست دولت خلاف رضایت رهبر انقلاب است. 🔹من در انتخابات رقیب بودم، اما امروز موفقیت دولت موفقیت اسلام و مردم است. 🔹کمک به دولت عین جوانمردی است. 🔹مواضع من یواشکی یا مبهم نیست. اگر نقد و اختلافی باشد که هست در جلسات دو نفره یا سران قوا پیگیری می‌کنم و لازم نیست همان ابتدا در صحن علنی و رسانه‌ها بگوییم. @jahaannews ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 قالیباف؛ یار پوششی یا رقیب؟! ادعا کرده که در ۱۴۰۳ وی بوده است ولیکن قابل توجه و تحلیل است که وی هم راست می‌گوید و هم دروغ! زیرا با توجه به مجموعه برآیندهای مواضع سیاسی و عملکردی وی در دوران قبل، همزمان و بعد از انتخابات، می‌توان به این نتیجه هم رسید که بر خلاف تصوراتی که القاء می‌شد، وی بوده است! یعنی وی آمده بود تا پزشکیان را شکست بدهد و پیروزی پزشکیان را پوشش داده و تسهیل و حتی تضمین نماید! و برای این کارکرد خود، توجیهات کافی هم داشته است. فلذا اینکه می‌گوید: «من رقیب بودم»، از این‌جهت که برای رقابت با جلیلی، قاضی‌زاده و زاکانی، وارد شده بود کاملاً صحیح می‌گوید. ولیکن اگر ادعا یا القاء نماید که برای رقابت با پزشکیان وارد میدان شده بود، قطعاً دروغ بزرگی است. وی حتی در کمال وقاحت، ستادهای انتخاباتی دون‌کیشوت‌واره خود را هم در اختیار () قرار داد. وی هیچگاه رقیب پزشکیان نبود که حالا بخواهد، عدم نقادی به پزشکیان را به نفع مثلاً ولایت‌مداری خود مصادره نماید و کماکان مردم را فریب بدهد. اگرچه هنوز هم متأسفانه آخوندها و سرداران و.. بی‌بصیرتی هستند که در چنبره نیرنگ و ریای وی گرفتارند! بنابراین؛ ، بمنزله و شکست پزشکیان، بمنزله شکست اوست. حال اگر او با حضور در به دفاع از (و طبق معمول؛ با خرج کردن از ) می‌پردازد، در واقع مشغول دفاع از منافع سیاسی خودش و مراقبت از معامله‌ای است که با مدعیان اصلاح‌طلبی کرده است تا در مصدر قدرت باقی بماند. در غیر اینصورت (عدم دفاع از پزشکیان)؛ قالیباف جایگاه ریاست خود در مجلس را یک‌شبه از کف خواهد داد. زیرا در انتخابات مجلس، با چشمگیری که رخ داد بر قالیباف محرز شد که او بر وی، واقف شده و او دیگر هیچ شانسی در بین اقشار ارزشی جامعه ندارد و نخواهد داشت. ⁉️ قالیباف علیرغم وقوفی که به شکست مفتضحانه در ریاست جمهوری پیدا کرده بود، چرا نامزد ریاست جمهوری شد؟! برای قالیباف، شکست انتخاباتی و اینکه در بین جایگاهی ندارد، دیگر چندان اهمیتی نداشت و ندارد، بلکه مهمتر، آنست که به هر قیمتی از حذف نشود و لذا ناچار است به «قواعد نفسانی ماندگاری در صحنه» تن بسپارد و آن برای وی چیزی نبود و نیست بجز اینکه خود را به باند سیاسی مدعی اصلاح‌طلبی بفروشد. دقیقاً همان مسیری که ناچار به طی آن شد! وی القاء می‌کند که عده‌ای ولایت‌نشناس و بلکه ولایت‌ستیز در کمین شکست دولت پزشکیان نشسته‌اند! و حال آنکه شکست این خودش در کمین خودش ایستاده است و نیازی به کمین نشسته دیگران ندارد. وی ادعا می‌کند که؛ «من بعضیا را می‌بینم که قلبشون راضی نیست این دولت موفق بشه!» ⁉️ از کی تا حالا شما «متخصص قلب‌بینی» دیگران شده‌ای؟! حالا اگر رفیقت که است، چنین ادعایی می‌کرد، شاید کسی پیدا می‌شد که باور کند اما تو بر اساس کدام قابلیت و لیاقتی، از این فن و هنر بهره‌مند گشته‌ای که «قلب دیگران را می‌بینی»؟! تو اگر قادر به دیدن قلب دیگران می‌بودی، اساساً کاندید مجلس نمی‌شدی تا با لو رفتن تتمه نامردمی بودنت، رسوا بشوی! تو اگر توان دیدن قلب دیگران را داشتی، قلب رفیقت را می‌دیدی که چگونه با خرج کردن دروغین از مقام معظم رهبری، چه کلاه گشادی بر سر مجلسی گذاشت که متأسفانه تو رئیس آن بودی! اگرچه از تو بعنوان ، بیش از این توقعی نمی‌رفت. ادعا می‌کند که «موفقیت دولت، موفقیت اسلام و مردم است»! اولاً) چرا در زمان از این حرف‌ها بلد نبودی بزنی؟! ثانیاً) منظورت از «اسلام و مردم»، کدام و کدام است؟ همان مردمی که به تو‌ رأی ندادند؟! همان اسلامی که آنرا آمریکایی می‌نامید؟! قالیباف که چیزی بجز یک نیست، ادعا می‌کند «کمک به دولت، عین جوانمردی است»! اولاً) تو را چه نسبتی با جوانمردی است که بخواهی از آن دم بزنی؟! ثانیاً) چرا با رئیسی جوانمردانه رفتار نکردی؟! ثالثاً) ... و سخن‌ آخر اینکه؛ حنای تو دیگر رنگی ندارد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۳ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212بهتان رحمانی ❌بهتان شیطانی (بخش اول): 👌سرفصل اصلی سخنرانی در جهان، باید باشد. ⁉️ آیا ، چنین قابلیت و لیاقتی را دارد؟! لازم به ذکر است: قرآن: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (بقره/۲۵۸) آیا ندیدی که پادشاه زمان ابراهیم (علیه السّلام) به دلیل حکومتی که خدا به او داده بود درباره (یکتایی) خدا با ابراهیم به جدل برخاست؟ چون ابراهیم گفت: خدای من آن است که زنده گرداند و بمیراند، او گفت: من نیز زنده می‌کنم و می‌میرانم. ابراهیم گفت که خداوند خورشید را از طرف مشرق برآورد، تو اگر توانی از مغرب بیرون آر؛ آن نادان کافر در جواب عاجز ماند؛ و خدا راهنمای ستمکاران نخواهد بود. بعد از نزول این آیه شریفه، مبحث در ، بصورت کاملاً عادی و طبیعی، موضوعیت یافت و بالتبع (ص) هم را به مباهته با ، توصیه و تشویق فرمودند. چنانکه طبق روایتی، (ع) هم بدان اشاره فرمودند: عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص‏) إِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِیهِمْ وَ الْوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ کَیْلَا یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الْإِسْلَامِ وَ یَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا یَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللَّهُ لَکُمْ بِذَلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَةِ. امام صادق‌(ع) گفت که پیامبر(ص) فرمود: هرگاه پس از من شبهه‌افکنان و بدعت‌گزاران را دیدید، آشکارا از آنها بیزاری جویید و به آنان بسیار ناسزا گویید و در باره‌شان افشاگری کرده، عیبشان را بگویید و با آنها مباهته کنید تا به تباه کردن اسلام طمع نکنند و مردم از آنها برحذر شده، از بدعت‌های آنها نیاموزند. خداوند برای این کار شما، ثواب می‌نویسد و در آخرت درجات شما را بالا می‌برد. بدیهی‌ست که نمی‌توان ادعا کرد بعد از این آیه، و ، از مباهته (و مباهله) با کفار و معاندین، با سکوت عبور کردند و هیچ بحثی و نظری پیش نیامد. فلذا ایراد خدشه به این (ولو از طرف برخی از اشخاص شهیر!)، از ارزش و ، چیزی نمی‌کاهد. ولیکن اصلاً قابل انکار هم نیست که و و دسته سوم (مذکور در سوره احزاب) از این ، به شدت سوءاستفاده کردند. تا آنجا که زدند که (ع)، نمی‌خواند! ⁉️ حال که ملعونین، به ، بهتان‌ها زدند و لحظه‌ای از دست نمی‌کشند، آیا باید موجب این گردد که مؤمنین توصیه «باهتوهم» پیغمبر اکرم(ص) را نادیده گرفته و بی‌خیال روش حیرت‌انگیز و خیره‌کننده گردند؟! 👌 (همچون ) یعنی افکندن، افکندن کلمه و انتساب چیزی به مخاطب که موجب و پریشانی او گردد و از جواب دادن، متحیر و عاجز شود. همان کاری که در مقابل وقت که کافر بود، انجام داد و او را منفعل ساخت. البته بهتان و تهمت در فارسی، به مفهوم منفی و دادن به متهم یا مخاطب است و لذا زشت و منفور و مذموم شمرده می‌شود. فلذا بین اتهام و تهمت، تفاوتی قائل شده‌اند! و اتهام؛ مفهوم خنثی و ظنّی یافته و لذا تهمت و بهتان، بعنوان انتساب و افتراء ناحق شناخته می‌شوند! همچنانکه در فارسی مفهوم مثبتی دارد و لذا اطلاق آن به ، قابل سعایت، شمرده می‌شود و حال آنکه معادل آن در عربی (اخوان) ممکنست حتی به خود هم نسبت داده شود؛ «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ» (اسراء/۲۷) چنانکه ایضاً در قرآن، شاهدیم که ترکیب «إخوان لوط» (سوره ۵۰/آیه ۱۳) یک بار در کنار ۸ بار ترکیب «قوم لوط» به کار رفته است! و حال آنکه قوم تبهکار و کثیفی بودند و اطلاق (حتی یک‌بار) به آن‌ها سزامند نیست! در ()، همانند ، با دشمنان و باید بدون ، به گونه‌ای سخن گفت که غرق در بُهت و حیرت و سرگردانی شوند. ولیکن خیلی باید دقت کرد تا به نلغزید که است. 👌بنابراین مذاکره با دشمنان باید با مباهته، عجین باشد تا نقد حاصل به شمار رود وگرنه صرف مذاکره، ممکنست چیزی بجز نباشد. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۴): 👈(بخش قبلی)👉 چنانكه مي‌بينيم؛ انواع توانائي‌هاي و گرامي (ص) دو برابر غير ايشان است. در و ، در و ، در مسائل اخلاقي و رفتاري و بلكه در همه‌چيز! حتي ديرتر از ، مي‌شوند. زيرا اينان با ديگران قدري متفاوت است و البته اين تبعيض در هم جاري و ساريست! زيرا سادات همچنانكه اگر امور خير و نيكويي انجام دهند پاداش‌شان دو برابر ديگران خواهد بود و چنانچه كارهاي شرّ و ناشايستي مرتكب گردند و عقاب‌شان هم دو برابر ديگران است! و هم مي‌فرمايد: «لايكلف الله نفسا الا وسعها» و وسع و توانايي انسان‌ها از لحاظ كيفي و كمي، مختلف و متفاوت و گوناگون است. فلذا «بنياد و بنيان شاكله انسان‌ها است». وراثتي كه در طول قرون متمادي و نسل‌هاي پياپي، تكوين يافته و در مواجهه با اوضاع ، ، ، و ، رنگ و لعاب‌هاي مختلفي به خود مي‌گيرد. خصوصيات ژنتيكي انسان‌ها بسيار فراگيرتر و عميق‌تر از خصلت‌هاي اكتسابي از محيط مكاني و زماني آنها مي‌باشد. ايرانيان: با عنايت به دو مقدمه مذكور مي‌توان نتيجه گرفت كه ، چگونه مردماني هستند؟! ، مظهر و تجلي تمامي صفات و خصائل نياكانشان هستند كه به در وجود آن‌ها رخنه كرده و در ايشان، نهادينه شده است و از ايشان چيزي ساخته است كه مي‌توان آنرا به صورت يك تجسم نمود. زندگي در ميان اين ، زندگي در ميان آتش است با همه خوبي‌ها و با همه بدي‌هايش. كردن بر اين مردم، حكومت كردن بر آتش است با همه خطرات و جلواتش. چه بسا آنچنان به خاموشي و خمودي گرايد كه از فوت كردن پياپي آن براي افروختنش چيزي جز سرسام عايدت نگردد و چه بسا به ناگهان چنان شعله كشد كه دامنت را و بلكه تمام هيكلت را هم جزغاله سازد! اگر بر روي آن آب بريزي جلزّ و ولزّش گوش جهان را كر مي‌كند و دودش آنرا كور و اگر نفت و بنزين بر آن بپاشي بازهم گويي مي‌خواهد تمام جهان‌را بر افروزد. واي بر آن روزي كه ناشيانه بجاي بر آن بريزي و واي بر آن روزي كه بجاي بر آن بپاشي! بايد كه بسيار فراوان و فوق‌العاده‌اي داشته باشي تا بتواني مدت ديريني بر ايشان يا و یا باشي وگرنه مصاحبت با ايشان زود سر خواهد آمد! حكومت بر جهان! كسي كه بتواند بر اين ملت، حكومت نمايد قادر است بر تمام جهان حكم براند وليكن معلوم نيست كه اگر كسي بتواند بر تمام دنيا نمايد توانايي حكومت بر اين ملت را هم دارا باشد. زيرا حكومت كردن بر اين مردم، بازي كردن با آتش است. آتشي دوست داشتني و آتشي نفرت‌انگيز! اگر از اين آتش، دور گردي سرماي جانكاهي در انتظار توست و اگر با اين آتش همآغوش گردي ترا خواهد سوزانيد و حفظ اندازه و فاصله و مراوده و مرابطه با اين ، مهارت فوق‌العاده‌اي را مي‌طلبد. بناگاه بلندت مي‌كند و بناگاه بر زمين مي‌كوبدت! عجايب صنعتي ديدم در اين دشت! زين ...! بارزترين وجه مطلب آنست كه اين قوم در طول قرون آموخته‌اند كه با هر از راه رسيده‌اي رفتاري داشته باشند ولو اينكه در پشت سر آنها صفحه بگذارند و لب به هجو و تمسخر گشايند. چه‌بسا كه بر روي شمشيرهاي آخته بكشند و بناگاه وي را در خويش بفشارند! و چه‌بسا در آغوش استقبال‌شان از ، دشنه‌اي نهفته باشد كه قلب نازنينش را بدرد! حتي ممكن است در يك روز؛ صبحش فرياد كشند و عصرش زمزمه بر شاه‌شان بلند گردد و بالعكس! دقيقاً مصداقي از ضرب‌المثلي ديگر در اين قوم؛ گهي زين به پشت و گهي پشت به زين! روزي را محبوب‌ترين كلمه قرن بنامند و روزي ديگر دم از حذف بزنند. روزي براي خميني، زيارت‌گاهي بنا كنند كه را خيره سازد و روزي ديگر بخواهند كه حتي ياد او را به بسپارند. شگفتا و يا للعجب! والسلام سید محمد حسینی مدیرمسئول خانه آموزش هنر و ادبیات سوره حوزه اندیشه و هنر سازمان تبلیغات اسلامی زمستان ۱۳۷۹/تهران 💠 این مقاله☝️را ۲۸ سال قبل (۱۳۷۵) بر اساس تجربه‌ای شخصی از سال ۱۳۶۴ که در لشگر ۷ ولیعصر(عج) داشتم، نوشته بودم و در سال ۱۳۷۹ آن‌را بازنویسی کردم و چنانچه امروز هم بخواهم آن‌را بازنویسی بکنم، قاعدتاً در نحوه ارائه مطلب و عبارات و کلمات آن، تغییراتی خواهم داد. ولیکن اصل و اساس آن، چندان تغییری نخواهد یافت و شاکله کلی آن به قوت خود باقی خواهد ماند. مدعای این مقاله، غیرقابل پیش‌بینی بودن است! فلذا می‌توان این را ملتی نامید! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 سه سید؛ کابوس اسراعیل و حرامیان کلیپی در دست به دست می‌شود که بنظر می‌رسد با تهیه شده است! (ص)، در این کلیپ (که بمنظور انتقا‌جویی از سادات و شیعیان تولید شده)، ناروا و توهین‌آمیزی را به (س) نسبت داده‌اند. سازنده این کلیپ، عبارات خود را به کتاب عبدالحسین زرین‌کوب مستند نموده که بعد از نقادی علمی و تاریخی (توسط استاد شهید مطهری و سایر محققین) و اثبات پوچ بودن ادعاهای واهی آن (که در زمان ستم‌شاهی و بر اساس کتاب نامعتبر تهیه و منتشر شده بود)، از تألیف کتاب خود پشیمان شده و برای جبران خبط خود، اقدام به تألیف کتاب نمود. البته بعید نیست که در به (که همانند ، عنوان مسلمانی را یدک می‌کشیدند) به فرماندهی عمربن‌خطاب (که دست‌پرورده خاخام‌های برای نفوذ در بود)، جنایات و مفاسدی علیه صورت گرفته باشد ولیکن نسبت دادن آن به منادیان اسلام ناب ، توطئه‌ای اسراعیلی از زنجیره است که از صدر اسلام تاکنون پیوسته بر آن دمیده‌اند. خصوصاً در عصر حاضر که رژیم دست‌نشانده به سرکردگی در منطقه تحت ضربات جبران‌ناپذیر امت ساداتی چون سیدعلی، سیدحسن و سیدبدرالدین قرار گرفته است و چون غریق به هر حشیشی چنگ می‌زند! : «و قل جاء الحق و زهق الباطل. إن الباطل کان زهوقا» (۱۷/۸۱) ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🔴 انتقاد شدید محقق داماد، دینانی، اعوانی و... به سخنان میرباقری/بیانیه فرهنگستان علوم در رد برنامه جنجالی صداوسیما 💢 اخیرا سخنانی در شبکه۱ بیان شد که کمترین ارتباطی با ارزش‌ها و مبانی اسلامی ندارد. 💢 گوینده در این برنامه ابراز داشته: «برای رسیدن به مقصد حتی اگر نصف مردم جهان کشته شوند، می‌ارزد؛ پس کشته شدن ۴۲ هزار نفر از مردم در قبال آن مقصد بزرگ اهمیت ندارد.» 💢 گروه مطالعات اسلامی ضمن دفاع از حق فلسطین و همه مظلومان و قربانیان اشغال در هر جای جهان، اعلام می دارد که این سخنان نه تنها مبنای دینی ندارد، بلکه مخالف صریح آموزه‌های اسلامی در زمینه صلح و همبستگی بشری است. 💢 ترسیم چهره جنگ‌طلبانه از به ویژه در شرایطی که کانون های فاسد قدرت و رسانه به پدیده زشت دامن می زنند، هرگز درست نیست. 💢 باید از ارزش، اهمیت و مظلومیت خون‌های ریخته شده سخن گفت، نه از بی‌اهمیتی جان و حیات آدمیان، آن‌هم از نگاه دینی که‌ ارزش جان یک انسان را برابر ارزش جان تمام بشریت به شمار می‌آورد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌فیلسوفان بیگانه با جهادوشهادت! در دعوای فوق، قابل تأملی رخ داده است که در جای خود قابل بررسی است. فیلسوف‌نماها توصیه می‌کنند که هر نوع به حتی محمدی(ص)، موجب می‌شود! فلذا عملاً بر طبل می‌کوبند و ، خروجی چنین نگرشی است که با مبارزه و بیگانه‌اند و لذا گفت: فلاسفه، پفیوزهای تاریخ هستند!حسینی(منتظر) ۰۳/۸/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 سلام، اسلام و مسلمان بعید است دکتر تا این حد، کودن، بی‌سواد و نفهم بوده که چنین اراجیفی را در کتابش نوشته باشد و احتمال بیشتر آنست که توسط و برای کم‌توانان ذهنی و ایرانیانی که حتی یک بار هم لای قرآن را باز نکرده‌اند، تولید شده و توسط پارسی‌زبان و و و تهی از اندیشه نیک، در بازنشر می‌شود! و متأسفانه همیشه خود را پیدا می‌کند! یکی از است و دین برای ، نامیده شده و لذا هر کسی که شود، نامیده می‌شود. فلذا در قرآن دستور بر اینست که (گروندگان به )، هنگام مواجهه با همدیگر و حتی با غیرمؤمنین برای (آرزوی حیات و سلامتی)، از کلمه سلام استفاده نمایند. و خود خدا در قرآن (و نیز او)، مکرراً به پیامبران و بندگان خالص خود، سلام می‌دهد و از هم می‌خواهد که با خدا و‌ ملائکه، هماهنگ شده و به (ص) سلام و بفرستند. : «إن الله و ملائکته یصلون علی النبی یا أیها الذین آمنوا صلوا علیه و سَلِّمُوا تسلیما» (۳۳/۵۶) ولیکن «تحمل سلام و اسلام و مسلم» (با ده‌ها بار تکرار در ) برای و (جنی و انسی) و ، شدیداً دردناک است و تلخ‌تر از زهرمار و لذا و می‌کنند! و اما اینکه چرا بجای سلام، اصطلاحات سنتی دیگری دارند، مسئله دیگری است! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۱۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 سلام؛ اسمی از اسماءالله در باره و شیطان و ، نکاتی را در 👈این‌جا👉 متذکر شدم و در اینجا هم لازمست بیافزایم: ، پدیده‌ای نسبتاً قدیمی‌ست. و استحمار (خر کردن) بخش قابل توجهی از در (بعد از روابط با شکل گرفت و لذا) 👈ریشه👉 در قرون قبل از دارد. شاخصه بارز این جماعت، طبق القائات و ؛ و آنگاه و سپس و نهایتاً است! البته همه ستیزه‌جویی‌های ظالمانه و ضد بشریتی بویژه ، ریشه در این قوم تبهکار دارد که روح خود را بصورت ۱۰۰٪ به فروخته‌اند! ایرانیان در طول تاریخ بعد از خود، گرفتار این بوده‌اند و شاید بیشترین آسیب‌های وارده بر ایران از ناحیه پیروان این (تحریف‌شده) صورت گرفته است. بعثت (ع)؛ در واقع عصیانی علیه شیاطینی بود که دین (ع) را کاملاً تحریف کردند. این برای کم‌توانان ذهنی و ایرانیانی که حتی یک‌بار نمازی نخوانده‌اند که آنرا به ختم نمایند و یا حتی یک‌بار هم را نخوانده‌اند، انواع بسته‌های و را تولید کرده و نشر آن‌را به امت اسراعیل و سپرده‌اند که آنها را به اشکال مختلف در هم بازنشر می‌کنند! و متأسفانه همیشه خود را پیدا می‌کند که چشم و گوش‌شان به اسراعیل است! ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۸/۲۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۳): 👈بخش قبلی👉 ایران فدای اسلام؟ اسلام فدای ایران؟ با ملاحظات مختلفی (از قبیل؛ رهبر تشکل بودن، اتصاف به داشتن، از سابقه مبارزاتی برخوردار بودن، استاد دانشگاه بودن، تحصیل‌کرده خارج بودن، روشنفکر بودن، مورد حمایت بودن و امثال‌هم) عاقله مردی می‌نمود که شاید بهترین گزینه در تراز نخست‌وزیری موقت (با رسالت انقلابی «ساماندهی نهضت در قالب نظام» با عنوان ) بود. فلذا با پیشنهاد علامه مطهری (که رئیس و از نظریه‌پردازان نظام بودند) شد نخست‌وزیر منتخب امام خمینی‌ره! ولیکن غافل از اینکه وی، چیزی نبود بجز ماری خوش‌خط‌خال! اگرچه بسیار بعید می‌دانم که امام راحلمان، شناختی از باطن وی نداشته است و بلکه بهتر از هر کسی او را می‌شناخت و تعمداً او‌ را گماشت! تا هویجی باشد برای چماقی که بر فرق غرب کوبیده شده بود و قرار بود بیشتر کوبیده شود! مسئله و را متعاقباً بیشتر توضیح خواهم داد. شاید گمان شود که (منصوب اما سرسپرده به آمریکا و نفوذی دشمنان!) در طول مدت نخست‌وزیری موقت خود، به علت غرب‌زدگی، صرفاً دو هدف شوم را دنبال نمود: ۱) تخریب کلیه دستاوردهای انقلابی امام خمینی در ساختار حکومتی-ولایی (اضمحلال یا استحاله مجلس ، کمیته‌های مردمی ، انقلاب اسلامی، و..‌.) که بعد‌ها توسط دنبال شد و وی توانست گام‌های بازرگان را تا حدودی تکمیل کرده و اهداف شوم او را به پیش ببرد! ۲) نفوذ دادن (اعضای منحرف و غرب‌زده و تروریست‌های رجوی) در ساختار حکومت جدیدی که در صدد تشکیل آن بود. ورود بیشترین خسارت بر ، از همین لحاظ بود که هنوز هم گرفتار آن هستیم! ولیکن بدتر از این‌ها تلاش او برای تحریف شخصیت و بود. وی بصورت شفاهی و کتبی، تحریف و دروغ بزرگی را ترویج داد مبنی بر اینکه؛ «امام؛ و همه‌چیز را برای می‌خواهد»! قبل از بیان این مسئله و اینکه چرا امام خمینی، دولت را به و «فرزندان عزیز»! او سپردند؟!، لازمست در همین‌جا اشاره‌ای به خسارت دوم بازرگان (نفوذ دادن دو دسته؛ ۱-منافقین، ۲-نهضتی‌ها به ) بکنم: قبل از تشکیل و حتی قبل از تشکیل ، امور اطلاعات و امنیت و جاسوسی و ضدجاسوسی ایران در نخست‌وزیری (عمدتاً بدست همان نفوذی‌ها) شکل گرفت که کشمیری‌ها و حجاریان‌ها و... نمونه‌های بارز آن جریان بودند. ⁉️پس از اتمام نخست‌وزیری بازرگان، آن نیروها کجا رفتند؟! آن‌ها به هواداری از پرداخته و به تضعیف و تخریب و شخصیتی و حتی فیزیکی اعضای ( و و...) پرداختند! حساسیت شخصی بنده به این قضایا از زمانی آغاز شد که در راستای انقلاب اسلامی به دنیا، مسیر «سناریستی فیلم و سریال» را برگزیدم و نخستین فیلمنامه خود را به «واحد فیلم و سریال سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» تحویل دادم و مراجعات مکرری هم برای پیگیری مطلب داشتم که نهایتاً به من گفتند: فیلمنامه شما به علت داشتن ، مردود شد! این ماجرا را در مقاله‌ای ۴ قسمتی با عنوان «قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران» به تفصیل مورد اشاره قرار دادم. بنده علیرغم آنکه در انتخابات بصورت تشکیلاتی از بنی‌صدر، کرده بودم، اما با همکاری ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کرده بودم تا فیلم سینمایی «نبرد تا آزادی» خود را بسازم برای و حال آن بخاطر بودن، مردود اعلام می‌شود که این مکتبی بودن، صفتی بود برای رجایی! البته عبارت در آن دوره، نماد مقابله با بود که بعد‌ها جای خود را به عناوین دیگری سپردند که آن دعوای قدیمی و بنیادی (انقلابیون و ضدانقلابیون)، هنوز هم با عبارات مشابهی ادامه دارد. در آن مقطع (و تا حدودی اینک نیز!)، هم (همانند ) به ریاست فاسد معدوم در سلطه نفوذی‌ها بود! بنابراین نهاد نخست‌وزیری، در کانون توجهات دقیق بنده قرار گرفت بویژه بعد از ترور و و اینکه آن شهیدان مکتبی تحت چه فشاری بودند تا اینکه با بمب‌گذاری نفوذی‌ها در ساختمان نخست‌وزیری به شهادت رسیدند! آن نفوذی‌ها چه کسانی بودند؟! از کجا دستور گرفتند؟! چرا سناریوی بنده را هم با همان اتهام، ترور کردند؟! با چه طیفی مواجهیم؟! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 اراجیفی مبتنی بر فلسفیدن اعوجاجی(۰۱) آیا کوروش کبیر؛ پفیوز کبیر بود؟! صغرای عباسی؛ بت‌پرستی بود که از سایر بت‌پرست‌ها باج و خراج می‌گرفت و اهتمام به آبادی بتکده داشت. زیرا معتقد بود که هر کسی، عقاید خودش را دارد ولو اینکه بت‌پرست باشد! ⁉️فرق (ع) با چیه؟ حضرت ابراهیم(ع)، بت‌های بتکده شهر اور را در هم شکست و گرفتار آتش سهمگین نمرود شد ولیکن خدا آن آتش را بر ابراهیم، گلستان کرد. اما کوروش هر سرزمینی را که فتح می‌کرد از مردمان آن، باج و خراج می‌گرفت و می‌گفت هر دین و آئینی که دارید در اعتقاد بدان، آزادید. آیا بلد نبودند که کشورگشایی کرده و از مخاطبین خود باج و خراج بگیرند؟ و آن‌ها را در پرستش هر چیزی که دوست دارند، مختار بشمارند؟! آیا بلد نبودند مروج و کثرت‌گرایی دینی باشند؟ پیامبران ، بت‌ها را می‌شکستند اما کوروش می‌گفت؛ باج و خراج بدهید و هر بتی را که دوست دارید، بپرستید! انگلیسی‌ها سفالی را به کوروش نسبت دادند که آنرا نماد نامیدند تا برای ما یک «پیامبر بت‌پرست» تراشیده باشند! کبرای دینانی؛ هر کسی هر عقیده‌ای که می‌خواد داشته باشه، تنبلانه‌ترین سخن ممکن در عالم همینه! اینکه بگوییم؛ هر عقیده‌ای می‌خوای داشته باش؛ پفیوزیه! من برای از این سخن محکم‌تر ندیدم! نتیجه مبحث؛ کوروش که بود، پفیوزی می‌کرد. ⁉️حال 👈دینانی👉 را (که یک را کلان‌تر معرفی می‌کند!) چه بنامیم؟ ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۹/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 اراجیفی مبتنی بر فلسفیدن اعوجاجی(۰۳) توجیه عصیان ابلیس! (مشهور به !)، ضمن نقل قول حرف غلطی از ، به توجیه تمرد پرداخت! این استاد! رتبه موحد بودن ابلیس را به بهانه نقلی از ابن‌عربی، بالاتر از (ص) قرار می‌دهد! و از تأویل آن نتیجه می‌گیرد که ظواهر دین برای است! و حال آنکه؛ ؛ دینی‌ست مبتنی بر چهار رکن (نه فقط شناخت فلسفی): ۱) ۲) ۳) ۴) حذف هر کدام از این «لوازم اربعه دیانت»، حذف اصل است تا چه رسد به اینکه، تمام دین را محدود به (آن‌هم فارغ از !) بکنیم و بقیه را متعلق به بدانیم! چگونه می‌شود، کفر و نفاق را با چنین تأویلات موهومانه، به زیر لعاب برد؟! و آنرا نقد نکرد و بلکه تأیید کرد؟! زهی به این که هم ظاهرش کفره هم باطنش! اگر از مقام ، رجم و رانده شد، نه تنها از هیچ توحدی برخوردار نبود بلکه در به سر می‌برد. ابلیس (از ابلاس بمعنای ناامیدی)؛ توصیف کسی‌ست که غرق در و عاری از توحید و توحد است. علت تمرد ابلیس در دستور بر ، طبق ؛ او در قالب برتر پنداشتن آتش بر خاک بود نه وفاداری او به توحید الهی. این ادعای دینانی (همچون بسیاری از ادعاهای واهی و وی)! دین است و موجب فریب و انحراف دانشجویانی (و تماشاگران !) می‌گردد که او را می‌پندارند! ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۹/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 أراجیفی مبتنی بر فلسفیدن إعوجاجی(۶) تعظیم به قیمت تحریف و جعل‌پنداری حدیث نبوی! در این چند ثانیه می‌خواهد دو ادعای غلط خود را به ایران، حقنه کند: ۱) حدیث نبوی «الاسلام یجب ماقبله» را گستاخانه، جعلی و دروغ‌پروغ می‌نامد و همزمان مفهوم آن را تحریف می‌کند! «قاعده فقهیه جب»، بر خلاف تدلیس این باصطلاح ، اساساً مطلب دیگری دارد و هیچ ربطی به «تاریخ قبل از اسلام ایران» ندارد. مفهومی که از آیه ۱۸۵ سوره ۲ (یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر) هم قابل برداشت است. ۲) قبل از در ایران «خیلی خبرها»! بوده که (مسلمانان) آمدند و را نابود کردند! گل‌میخ «خیلی خبرها»ی این مثلاً فیلسوف صوفی‌مسلک هم چیزی نیست بجز (و بتعبیر خودش؛ ) که خلاصه‌اش می‌شود: «خودستایی و‌ دودمان‌ستایی «منم کوروش ...» و مردوک‌ستایی بعنوان بابل و بدگویی از نبونایید (شاه قبلی) و ضرورت تبعیت مردم بلاد فتح شده از کوروش و پسرش و لزوم پرداخت باج و خراج جهت اجرای طرح توسعه برای تحکیم پایه‌های سلطنت خود و آقازاده‌اش؛ »! شیطان‌صفت برای تحمیق ، کوروش بت‌پرست را تا حد پیامبری خدا بالا برد و کتیبه دست‌ساز خود را بعنوان «اولین منشور » جلوه داد تا ایرانیان را با این فرهنگ‌سازی و تمدن‌سازی جعلی مثلاً افتخارآمیز، از اسلام دور سازد و آماده کند برای نوکری ! ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۷ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ملتی، قربانی دعوای مادرشوهر! یکی از مسائل دربار ایران، دعوای با بود که کلکلی بی‌پایان داشتند! ، برای تحقیر ، او را و خطاب می‌کرد و اینکه از است و عرب‌ی که با حمله به ، سلسله را مدتی دچار اختلال کرد! ولیکن زن شاه که از نوجوانی، گرایشات چپ‌گرایانه یافته بود و تا آخر عمرش هم بر این پندار بود که «دین؛ افیون توده‌هاست!»، و حال آنکه خودش افیون توده‌ها شده بود. زیرا هیچگونه اعتقادی به اسلام و دیانت و حتی دل‌بستگی نسبی و نسلی خودش به سادات نداشت اما با حضور در موجب می‌شد و حتی پابرهنه رفتنش به زیارت مقبره صرفاً برای بود و نیز تحت‌الشعاع قرار دادن واقعه تاریخی پابرهنه رفتن به پابوس مرقد (ع) از اصفهان تا مشهدالرضا! (البته شاه عباس هم قصد قربتی نداشت بلکه بخاطر انصراف اذهان از انقلاب‌آفرین عتبات عالیات بویژه بود!) در هر حال، آن (زن رضاخان که نهایتاً بعد از گندیدن جسدش در گورستان بی‌خانمان‌های آمریکا دفن شد!!)، برای آزار بیشتر عروسش، عده‌ای از نویسندگان و هنرمندان را به کار گرفت تا علیه و نسل در ایران، بکنند! هم در چنان فضای و نوشته شد و مستمسکی شده برای جهت ضدیت با و ! اگرچه عرب‌ستیزی از است. (زرین‌کوب چاپ هفتم کتابش را اصلاح کرد) ✍حم ۰۳/۹/۹ 🌐حیفه نبینی 🎲محل نظرات 🙏