eitaa logo
پژوهشگاه حم
270 دنبال‌کننده
791 عکس
857 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
10.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 فاصله ما با قرآن (بخش ۱): انتقاد جناب رمضانی در سه محور قابل نقادی است؛ ۱) مهجوریت ۲) هسته ۳) پوسته ۱) ، مسئله بسیار غم‌انگیزی است و خود خدا صریحاً بدان اشاره فرموده است: «و قال الرسول یا رب إن قومی إتخذوا هذا القرآن مهجورا» (۲۵/۳۰) و پیامبر [درقیامت] می‌گوید: پروردگارا! همانا قوم من این قرآن را متروک گذاشتند! بزرگ و خطرناک ؛ قاضی = الله (جل جلاله) شاکی = رسول الله الاعظم(ص) علت شکایت = ترک قرآن متهمین = قوم پیامبر(ص) قوم پیامبر ممکنست فراتر از باشد. زیرا آن‌حضرت برای (کل بشریت) مبعوث شد و قرآن را به همه انسان‌ها عرضه فرمود. فلذا متهمین دومین دادگاه عظیم محشر، کلیه انسان‌هایی را در بر می‌گیرد که بعد از بعثت پیامبر اعظم(ص)، مکلف شدند الی یوم القیامة! 👌 (بزرگترین دادگاه) قیامت را در 👈این‌جا👉 و 👈این‌جا👉 💠 و 👈این‌جا👉 ببینید. ۲) (مفاهیم عدیده کتاب الله) به دلیل التزام عملی و حوزه‌های علمیه بدان بعنوان اولین رکن از ، جایگاه منیع و رفیعی داشته و دارد و کمتر رشته و کتاب معتبری در حوزات علمیه شیعه می‌توان پیدا کرد که عاری از باشد. ۳) (تلاوت و حتی قرائت نمایشی البته مطلوب، مفید و ارزشمند) در حوزه‌ها بیش از جامعه، منزوی بوده که شاید علت اصلی آن، همان اهتمام علمای اعلام به هسته قرآن بوده است! بنابراین انتقاد آقای رمضانی، بلحاظ اشاراتی که شد، هم وارد است و هم وارد نیست! ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۳/۱۲/۲۹
ج‌واد: مردم ایران از مسئله حمایت حکومت ایران از فلسطین، خسته‌اند! ج‌ولانی: مردم‌ سوریه از مبارزه با اسراعیل، خسته‌اند! ج‌وزف: مردم لبنان از جنگ دیگران، خسته‌اند! + قال رسول‌الله(ص): «مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسْلِمينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» (كافى/ج۲/ص۱۶۴) پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «هر كس روزگار بگذراند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نيست و هر كس فرياد كمك‌خواهى كسى (نه فقط مسلمان!) را بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نيست.» ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر جوسازی جوهــا!!! نقش خستگی در دیپلماسی! ⁉️چرا نفوذی‌های در ، و ، القاء می‌کنند که مردمان این کشورها (حتی گوش به فرمان صلی‌الله علیه و آله و سلم؟!) از مبارزه با ، خسته‌اند؟! ❓این دشمن‌پسند را چه جریان خبیثی در کله پوک آن‌ها فرو کرده است؟❗️ 🙄 عجیب‌تر این‌که در این جوسازی صهیونیستی، اسم اول یا دوم برخی از این وابسته به ، با «جو»، شروع می‌شود که تصادفی است! اما القاء یکسان آن‌ها بعید است تصادفی باشد و احتمالاً از منبع مشترکی فرمان می‌گیرند. در این میان، گفتارهای پر از تناقض (مشهور به !)، شگفت‌انگیزتر است! در 👈پیام قبلی👉 دیدیم که چگونه ادعای تعهد به فتوای شرعی می‌کند ولیکن وقتی که به اصل مطلب می‌رسد کاملاً با آن ضدیت می‌ورزد! ⁉️آیا ، شاخ و دم دارد؟! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۰۲/۰۱
خاخام اسراییل: مسلمانان الاغ هستن که فقط زبان چماق می‌فهمن مردم اسماعیل با چوبدستی رام میشوند چون حیوانات وحشی هستن ما صلح را با جنگ بدست آوردیم ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌فرافکنی‌های خاخام الاغ کیست/چگونگی رام این موجود شرور اسراعیلی (وابسته به رژیم ) در یک آشکار، اتهاماتی را متوجه و می‌کند که در ذات خودشان ریشه دارد و در از آن‌ها دقیقاً همین توصیف را بعمل آورده است. اگرچه این اتهامات تا حدودی در بی‌غیرت بویژه آن‌ها مصداقیت دارد که شاید مراد این هم همان‌ها باشد. همچنانکه پارسی‌زبان هم مشمول اتهامات اوست. یعنی ما وقتی امت اسراعیلی و و و و و و سایر احمق‌های منطقه را ملاحظه می‌کنیم، به همین برداشتی می‌رسیم که این خاخام‌ها رسیده‌اند و لذا چندان هم بی‌ربط حرف نزده است! کافیست شما به بالای ۲٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ مسلمان نگاه کنید که ببینید در قضیه و غیر آن، چگونه مقهور و مرعوب زیر ۲۰ میلیون نفر گشته‌اند! فلذا تعبیر از «مثل الذین حملوا التوراة ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا بئس مثل القوم الذین کذبوا بآیات الله و الله لا یهدی القوم الظالمین» (۶۲/۵) وصف کسانی که عمل کردن به تورات به آنان تکلیف شده اما به آن عمل نمی‌کنند، مانند الاغی است که کتاب‌هایی را حمل می‌کند. چه بد است سرگذشت مردمی که خدا را کردند. و خدا را نمی‌کند. کاملاً بجاست. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۱/۲۰
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 زودزایی هاجر + دیرزایی سارا چرا؟! چرا؟! چرا؟! چرا؟! چرا؟! (بخش دوم): 👈بخش قبلی👉 سخن از است که وقتی بت‌های را در هم شکست و بعنوان با منجنیق به درون امواج آتشی بزرگ پرتاب شد و با ، از آن، جان سالم به در برد، با یک درجه تنزل از اعدام مجدد، شد به (فلسطین) و در آن‌جا پادشاه کنعان، او را مورد استقبال قرار داد و دخترش را به ازدواج او در آورد. اما خدا به علت عجیبی او را مبتلی به کرد که معمای قابل تأملی است! ما اصراری بر انکار پدر بودن (نام ایرانی !) نداریم که از روی و نقشه‌های شوم در صدد القاء آن‌ست! زیرا در بین هم کسانی را داریم که از اسراعیلی‌ها هم خبیث‌تر هستند و به سادگی می‌پذیریم که امثال از نسل باشند که و جانوری وحشی مثل را 👈قهرمان خود می‌دانند!👉 و هکذا اراذل دیگری از قبیل؛ دکتر مهرآیین و دکتر مطهرنیا و... و از همه پلیدتر؛ دکتر ظریف! و اصلاً فرض می‌کنیم که همه ایرانیان از نسل اسحاق (منوچهر) هستند! مگر غیر از این است که در از بازمانده ، حمایت خواهند کرد؟ و مگر به همین علت نیست که کمر به نابودی مطلق بسته‌اید؟! همچنانکه پیامبرانی از نسل اسحاق را (طبق اشارات صریح قرآن)، به قتل رسانیدید! و همچنانکه مسیح و مسیحیان را نیز (که از نسل اسحاق هستند ولیکن تابع شما نیستند و نخواهند بود)، دشمن خود دانسته و می‌دانید؟! بنابراین و مادرپرستی شما هم صوری و است و آنچه که بر شما حاکم است؛ فقط و فقط رذیلانه خودتان است و آنچه که مستقیماً از دریافت می‌کنید. پادزهر قبل از زهر ⁉️شاید سؤال شود که خدا را چه به دیرزایی و زودزایی زنان؟! بحث تولید (تولد) قبل از است! ؛ زهر هلاهل برای بشریت است. 👌حرمت مادر در نزد یهود، حرمت مادر در نزد مسیحیان حرمت مادر در نزد مسلمانان در کدام‌یک، منافقانه است؟! چسبیدن به (= رجحان ساره بر (ع)!)، دو علت اساسی دارد: ۱) تداوم کینه‌توزی تاریخی نسبت به و بالتبع ترجیح اسحاق(ع) پدر بر (ع) عمو که البته نه عیسو و یعقوب (اسرائیل) چنین بودند و نه یوسف و بنیامین و بلکه فقط همان برادرانی که یوسف را (با همان حسادتی که از ساره به ارث برده بودند!) به چاه افکندند و در عین‌حال «طلقای یوسف» شدند و مدیون او بودند! ۲) اثبات مالکیت (شامل بویژه و بلادی فراتر از تا ) برای ساره و بالتبع برای خودشان از طریق بزرگ‌نمایی ! در این‌خصوص قبلاً توضیحاتی داده‌ام. لطفاً 👈این‌جا را کلیک👉 کنید. از طرفی هم، دشمنی خونین و طولانی با و به اتهام پوچالی اشغال سرزمین مادری آن‌ها در طول تاریخ منطقه! مادری بنام در نزد مسیحیان (و نیز مسلمانان)، جایگاه ارزشمندی دارد. همچنانکه مادران مقدسی بنام و در نزد (و نیز سنیان)، عالی‌ترین جایگاه والا را دارند. و حتی احترام ویژه‌ای به قائل است و او را بعنوان می‌ستاید. ولیکن علیرغم مادرپرستی (در حد !) و اینکه فقط کسانی را (و آدم) می‌دانند که مادرشان یهودی باشد، اما مادر و اساساً را چندان مقدس نمی‌دانند الا دستاویزی جهت شام! طبق منابع یهود؛ در یهودیت، چهار شه‌مادر چهار شخصیت کتاب مقدس از کتاب پیدایش هستند. چهار شه‌مادر همسران سه شه‌پدر هستند: سارا همسر ابراهیم، ربکا همسر اسحاق، و راحل و لیا همسران یعقوب. در سنت یهودی، متداول است که عنوان «آمنو» (مادر ما) را به نام چهار شه‌مادر اضافه شود: ، ، و . طبق کتاب مقدس، سارا، ربکا و لیا در کنار همسرانشان در غار پدرسالاران دفن شدند، اما راحل به تنهایی در گور راحل در بیت لحم دفن شد. به طبق کتاب مقدس تورات، سه مادر از چهار مادر - سارا، ربکا و راحل - تنها پس از سال‌ها بی‌زایی صاحب فرزند شدند. در مورد پدیده ناباروری مادری توضیحات زیادی در تفکرات یهودی و میدراشیم داده شده است. در تحلیل ادبی مدرن کتاب مقدس تورات، نقش بی‌زایی بخشی از صحنه الگوی انجیل دربارهٔ تولد یک قهرمان در نظر گرفته می‌شود. علاوه بر مقولات «تداوم حسادت‌های مادرانه تیره‌ای از بنی‌اسرائیل» و نیز «تلاش برای سلطه بر مورد نفرت شیطان»، این از مشکل دیگری هم رنج می‌برند. یعنی آن‌ها علت سومی هم برای دشمنی با مسلمانان و مسیحیان، دارند که کمتر به آن پرداخته شده است! و آن مسئله .. ..ادامه دارد. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۳
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 زودزایی هاجر + دیرزایی سارا چرا؟! چرا؟! چرا؟! چرا؟! چرا؟! (بخش سوم): 👈بخش قبلی👉 علت سوم و محکم‌تری هم برای دشمنی با و ، دارد که کمتر به آن پرداخته شده و آن، مسئله قضیه است که مسیحیان و مسلمانان، بالاخره متحداً موفق می‌شوند با سرکوب ، منطقه مقدسه را از لوث وجود کثیف آن‌ها پاک‌سازی نمایند. این جماعت منافق، خصومت شدید خود با مسلمانان را در قالب وابستگی آنان به (ع)، جار می‌زنند که اظهارات این خاخام‌ها نمونه‌ای از آن‌هاست ولیکن در دشمنی با مسیحیان، نمی‌توانند چنین توجیهی داشته باشند. زیرا (ع)، از نسل (ع) است نه ! پس چرا نسبت به نیز خصومت می‌ورزند و بین آن‌ها جنگ‌های جهانی برپا می‌کنند؟! علت این ضدیت به نقش آخرالزمانی مسیحیان برمی‌گردد که هم‌تراز مسلمانان به همراهی با (عج) می‌شتابند. فلذا یهود معتقد است که مسیحیان به مادرشان (ساره)، خیانت می‌ورزند! و حال آنکه ، پیشاپیش با مادر اصلی آنان، قرار دادن (س) مانع سوءاستفاده یهودیان از احساسات مسیحیان گردید (که از بندگان برگزیده است و در نزد خدا بمراتب، مقرب‌تر از است که نسبت به ، غرق در و شد!) مسئله خطیر بعدی اینست که ، در قالب ، موفق شده در ، کسانی را متمایل به خود سازد که ما آن‌ها را می‌نامیم. بنابراین مراد خاخام‌ها از ... ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۴
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 از خلیج اسلام تا خلیج فارس بمحض پیروزی در و فرمان صدور آن به همه جهان (و به گمانم قبل از آغاز استکبار جهانی و همزمان با غرب وحشی)، مقاله‌ای نوشتم با عنوان؛ «؛ محور » مبنی بر اینکه با تغییر داوطلبانه نام به خلیج اسلام، گامی بسوی میدانی برداریم. (چنانکه هم اخیراً در تعبیری مصلحانه و وحدت‌جویانه فرمودند: «خلیج فارس یک دریای اسلامی و مرکز مهم انرژی برای همه جهان است.» ۱۴۰۲/۲/۱۰) آن مقاله را تکثیر و به اشخاص حقیقی و حقوقی مختلفی، تقدیم کردم و اینکه اگر عنوان خلیج، باعث ما با حوالی آن گشته و موجب در آن باشد، بهتر است که به دعوای و بودن آن خاتمه بدهیم و با نامیدن آن، مانع حضور در آن بشویم. اجانبی که به کلمه خلیج فارس، حساسیت داشتند و دارند! (زمانی آن‌را می‌نامید و از سال ۱۹۶۶ آن‌را خلیج عربی نامید! تا سال ۱۹۸۰ که آمریکا آن‌را نامید و بالاخره امروز که ، آنرا مجدداً خلیج عربی نامید!) ولیکن اینک می‌خواهم از آن پیشنهادم، عدول نمایم به اصرار بر اسم مبارک خلیج فارس! زیرا در پیشبرد وقایع مبارک آخرالزمانی سه قاره و پیروزی (عج) بر ، بمراتب بیش از ، خواهند بود و باستثناء ، متأسفانه قریب باتفاق ، مستخدم خواهند شد! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۱۷
سال‌هاست که رهبر انقلاب، اندیشمندان و دلسوزان کشور بارها هشدار داده‌اند که نباید در جامعه ایجاد دوقطبی کرد؛ اما متأسفانه این هشدارها خریداری ندارد. واقعیت این است که در میان مردم عادی، هیچ تضاد و دوگانگی عمیقی وجود ندارد. مردم ایران، با تمام تفاوت‌ها در قومیت، زبان، مذهب، سبک زندگی و پوشش، سال‌هاست در کنار هم زندگی کرده‌اند و به درک و تفاهمی نسبی رسیده‌اند. اما مشکلی که جامعه را ملتهب می‌کند، نه از دل مردم، بلکه از تقابل دو طیف رسانه‌دار نشأت می‌گیرد: گروه‌هایی از جریان‌های موسوم به سوپرانقلابی، و گروه‌هایی از طیف‌های اصلاح‌طلب رادیکال. اپوزیسیون خارجی هم این وسط بعضا آتش بیار معرکه است و بعضی وقتا هم ساز مخالف خود را میزند. این دو طیف، هرکدام در رسانه‌های خود با زبان نفرت، توهین و تحریک سخن می‌گویند و با ساختن دشمن فرضی، به دوقطبی‌سازی دامن می‌زنند. جالب اینجاست که بخشی از این نبرد رسانه‌ای کاملاً نابرابر است: اصلاح طلبان رادیکال با دسترسی به پلتفرم‌های پرمخاطب مثل اینستاگرام و توییتر، حرف خود را به گوش طیف وسیعی از مردم می‌رساند.در مقابل، پاسخ جریان سوپرانقلابی عمدتاً در پلتفرم‌هایی مثل ایتا یا روبیکا منتشر می‌شود که مخاطب عمومی ندارد. نتیجه این نابرابری رسانه‌ای، ایجاد روایت‌های ناقص و ذهنیت‌های یک‌سویه در جامعه است. مردم بیشتر در معرض روایت‌هایی قرار می‌گیرند که عمدتاً از بیرون یا جناحی خاص تغذیه می‌شود؛ بی‌آنکه صدای طرف مقابل را بشنوند. در این میان، آنچه گم شده «خرد» و «گفت‌وگو» است. تا وقتی که ما به جای فهم، به جنگ رسانه‌ای ادامه بدهیم، به جای همدلی، بر طبل نفرت بکوبیم، و به جای گفت‌وگو، به حذف فکر کنیم، نتیجه چیزی جز شکاف عمیق‌تر نخواهد بود. انشالله خدا همه مارا آدم کند. یا علی @mohafezan ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر دو قطبی واقعی دو قطبی جعلی «فرقه ناجیه» از با بیانی از (ص) موضوعیت یافت که پیش‌بینی فرمودند؛ ۷۳ خواهند شد که فقط یکی از آن‌ها نجات یافته و الباقی، جهنمی خواهند شد! از همین بود که فرقه‌های اسلامی، سعی کردند خودشان را و دیگران را فرض کنند. و حال آنکه با عنایت به ، تکلیف کاملاً مشخص است. اگرچه ممکنست باورمندان نیز به چندین فرقه مختلف، منشعب گردند! شیرازی هم در بیت؛ «جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه /چون ندیدند حقیقت رهِ افسانه زدند»، یکی از ۷۳ فرقه (ناجیه) را کم کرده و به جنگ و نزاع «هفتاد و دو ملت»، اشاره کرده است. پس به این ترتیب «هفتاد و دو ملت» یا «هفتاد و دو فرقه»، پیوسته در‌ ستیزه هستند، زیرا که را ندیده‌اند! بنابراین ، اگر ۷۳ قطبی هم شده باشد، جای تعجب ندارد تا چه رسد به ۲ قطبی شدن! اگرچه به اعتبار وضعیت آن‌ها می‌توان گفت که جامعه اسلامی هم ذاتاً و دائماً در حالت دو قطبی (قطب و قطب ) به سر می‌برد که می‌توان آن‌ها را و هم نامید. و اساساً هیچ جامعه‌ای را در طول تاریخ و در جغرافیای زمین نتوان یافت که دو قطبی (ظالم/مظلوم) نباشد. و اما هم از این قواعد، مستثناء نیست. کافیست به صحنه‌ای نگاه کنید که در یک طرف، و ، شوق پرواز به بهشت را دارند و در مقابل آنان، گله‌هایی وحشی (دارای شناسنامه ایرانی) که برای سقوط در جهنم از همدیگر سبقت می‌گیرند! آری! این عین واقعیت است که ایرانیان در دو قطب واقعی و در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند و هیچ‌کدام هم به هیچ عنوانی قصد عقب‌نشینی ندارند و صد البته در نهایت (علیرغم خیانت‌ها و جنایت‌های اسراعیلیون علیه اسماعیلیون)، یکه‌تاز ایران‌زمین، فقط امت اسماعیلی خواهد شد که پس از درهم کوفتن و نابودی امت اسراعیلی، نهایتاً به یاری (عج) خواهند شتافت. عجالتاً دو قطبی و در طرف مقابل، طیف را داریم که هم با آن‌ها فرموده‌اند! متنی که آوردیم و در صدد نقد آن هستیم، مشتی نمونه خروار از تولیدات و القائات قطب شیطانی است که پیوسته در صدد برچسب زدن بر رزمندگان هستند با عباراتی از قبیل ! علت ضدیت شدیدتر شرمندگان علیه رزمندگان و ، چیزی جز این نیست که حضور آن‌ها در صحنه موجب رسوایی انقلابی‌گری قلابی آن‌هاست. قسمت مضحک‌تر ماجرا اینجاست که شرمندگان (شریک درندگان در غارت دارایی‌های مادی و معنوی ایرانیان) با حربه به جنگ برخاسته‌اند و تمام غیرت و همت این جماعت ، انگ زدن بر فرقه ناجیه است و در این راستا حاضرند با تمام شرور عالم، ورزند! «قَلّت دیّانون» در بیان (ع)، اشاره به همین جماعت دارد و... ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۲۶
🎥دکتر خوش‌چشم: 🔹اسرائیل رو اگر نزنید او خواهد زد بر اساس منطق نظامی؛ ایران نباید جواب مساوی بدهد بلکه باید ۱۰ پله بالاتر بزند! ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقد‌ونظر 💠آداب اخلاقی مقابله بمثل هر گاه به مسلمانان، تعدی کردند، بدیهی‌ست که هم مکلفند پاسخ مناسبی به تجاوز آن‌ها بدهند. ولیکن ، چگونه پاسخی است؟ : «... و الحرمات قصاص فمن إعتدی علیکم فإعتدوا علیه بمثل ما إعتدی علیکم ۚ و اتقوا الله و إعلموا أن الله مع المتقین» (۲/۱۹۴) ...و همه حرمت‌ها دارای قصاص‌اند. پس هر که بر شما تعدّی کرد، شما هم به مثل آن بر او تعدّی کنید و از خدا پروا نمایید و بدانید که خدا با پرواپیشگان است. آری! قرآن، در برابر تجاوز دشمنان، صریحاً دستور به داده است ولیکن بشرط بودن و عدم زیاده‌روی. یعنی در انجام «عملیات مقابله بمثل»، قبل از هر چیزی باید مشخصات تعدی، کاملاً و دقیقاً رصد و ارزیابی شود و آنگاه متناسب با نوع و شدت آن، مقابله لازمه، طراحی و اجراء گردد. بنابراین «مقابله بمثل در اسلام»، دارای استانداردی است که نباید از آن تجاوز کرد. بنظر می‌رسد، توصیه جناب خوش‌چشم (پاسخ ۱۰ برابری طبق )، سازگاری چندانی با پروتکل اسلامی مقابله با دشمنان ندارد و نامتجانس با است. فلذا مبتنی بر همین تنظیم شده است. در نتیجه کلیه نهادهای امنیتی و نظامی ، مکلف و موظف هستند که ضربات متقابل ایران بر دشمنان دقیقاً متناسب با عملیات آن‌ها باشد نه متفاوت و بیشتر! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۳/۲۵
خرافه‌پرستیِ عجیبِ اسرائیلی‌ها دربارهٔ علت اصابت موشک‌های ایران 🔹«یهودا آریه دینر» خاخام مرکزیِ منطقهٔ بنی‌براک در تل‌آویو در تازه‌ترین دلیل‌تراشی برای اصابت دقیق موشک‌های ایران به تل‌آویو، دلیل اصابت موشک به یک ساختمان در محلهٔ «پردس کاتص» را «رعایت‌نکردنِ قوانین شرعیِ یهودی» اعلام کرده است. 🔹خاخام یهودا دربارهٔ این اصابت گفته: من از طرف خاخام نوح، خاخام صالح، خاخام نوح پلای شلیتا، شنیدم که او گفت «حدود ۴۰ سال پیش، پایه و اساس آن ساختمان در روز شنبه بنا شده» پس جواب این است؛ وقتی به شبات (شنبه) بی‌حرمتی می‌شود، هیچ نگهبانی برای آن بنا وجود ندارد‍! 🔹به عقیدهٔ یهودیان شنبه روز استراحت است و باید از امورات روزمره مثل کارکردن،‌ آتش روشن‌کردن، پختن غذا و... دست کشید. حریدی‌ها معتقدند سکولارها به برخی امور بی‌توجه‌ترند؛ مثلا شنبه از خودرو یا از برق استفاده می‌کنند یا به خرید می‌روند! 🌍 @Jahan_Fouri ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر توزین دقیق ارزیابی امور ضرورتی عقلانی و شرعی ⁉️بنده نمی‌دانم چرا تعلیل مذکور (آنگاه که همین مسائل در هم دقیقاً مورد توجه قرار گرفته)، ، توصیف شده است؟! «رعایت نکردن (اعم از یهودی و غیر آن)» می‌تواند موجب نزول بلا/بلایا گردد. البته بشرطی که آن ، واقعاً باشند. فلذا وقتی که فرضاً در اسلام، تصریح شده است که؛ : «و ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفو عن کثیر» (۴۲/۳۰) و هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده‌اید، و از بسیاری [از همان اعمال هم] در می‌گذرد. اعمال و حتی پلشتی که انسان‌ها مرتکب می‌شوند (بویژه اگر تخطی از قوانین شرعی باشد)، مجازات نقدی بدنبال دارد که اگر مورد قرار نگیرد، حتماً فرد/افراد مرتکب (و حتی آن‌ها که نهی از منکر نکنند!)، مورد اصابت مصیبت/مصیبت‌ها قرار می‌گیرند که بابت آن‌ها فقط خودشان را باید ملامت کنند. انواع ترجمه‌های فارسی و غیرفارسی این آیه شریفه را لطفاً 👈در این‌جا👉 ببینید. در حدیثى از على(ع) مى‌خوانیم: (ص) فرمود: این آیه (و ما أصابکم من مصیبة ...) بهترین آیه در است، و اى على! هر خراشى از هر چیزی بر تن انسان وارد مى‌شود (و نیز هر لغزش قدمى!)، بر اثر گناهى است که از او سر زده، و آنچه خداوند در دنیا، عفو مى‌کند گرامى‌تر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید، و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده، عادل‌تر از آن است که در آخرت بار دیگر کیفر دهد! (مجمع البیان/ج۹/ص۴۷) در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) آمده است: هنگامى که از حضرتش، تفسیر آیه فوق را خواستند فرمود: «مى‌دانید على(ع) و اهل بیتش بعد از او گرفتار مصائبى شدند، آیا به خاطر اعمالشان بود؟! در حالى که آنها اهل بیت طهارتند و معصوم از گناه، سپس افزود: (ص) پیوسته مى‌کرد، و در هر شبانه روز صد بار استغفار مى‌نمود، بى آن که گناهى مرتکب شده باشد، خداوند، براى اولیاء و دوستانش مصائبى قرار مى‌دهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش گیرند بى آن که گناهى مرتکب شده باشند» (اصول کافى/ج۴/ص۵۸۱) + «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت أیدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون» (۳۰/۴۱) به خاطر عملكرد مردم، در دريا و خشكى فساد پديد آمد كه گوشه‌اى از عملكردشان را بچشند. 👌در اسلام گفته شده که نوع مصیبت، متناسب با وضعیت معنوی انسان‌ها قابل ارزیابی‌های متفاوتی است! بعنوان نمونه؛ 🔲 البلاء للظالم ادب و 🔲 للمؤمن امتحان و 🔲 للاولياء درجة ✅ هر سه گزینه، صحیح است. یعنی؛ حوادث تلخ براى؛ وسيله و براى وسيله و براى وسيله بيشتر است. (بحار/ج۸۰/ص۱۸۹) در «جامع الاخبار» حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(ع) نقل شده: «بلاها براى؛ ✅ ظالم، تأدیب، ✅ مؤمنان، امتحان، ✅ پیامبران، درجه و ✅ اولیاء، کرامت و مقام است».(بحار/ج۸۱/ص۱۹۸) آری! دنیا دار مکافات است و «از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو» و اما تعطیلی شنبه یا جمعه؛ از خصایص یهودی‌ها، افراط در و است. فلذا به راحتی، را معطل می‌گذارند! خدا برای ، شنبه‌ها را کرد تا شاید مطلق آن‌ها قدری گردد. البته این مطلب را برای هم وضع فرمود و اینکه در جمعه‌ها علاوه بر ، خود را مضاعف سازید؛ ««یا أیها الذین آمنوا إذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلی ذکر الله و ذر البیع ۚ ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون» (۶۲/۹) ای مؤمنان! چون برای نماز روز جمعه ندا دهند، به سوی ذکر خدا بشتابید، و خرید و فروش را رها کنید. که این، برای شما بهتر است اگر معرفت و آگاهی می‌داشتید. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۱
سلام علیکم سید جان مقاله شما در خصوص شهادت طلبی ممنوع اشعار میدارد که شخص حقوقی با شهادت طلبی سر از جهنم در می‌آورد این نظر ناصواب است به این منظر که مگر امام حسین علیه السلام شخصی حقوقی نبود آنهم در طراز ممتاز ودگر اینکه مگر ایشان شهادت طلبی نفر مودند؟ وانگهی امیر المومنین علی علیه السلام را چه میگویید در لیلة المبیت ایشان نیز هم شهادت طلبی کرده وهم شخص حقوقی است پس ممحز میشود براینکه شهادت طلبی چنانچه مایه جسارت دشمن ونفله شدن شخصی اعم از حقیقی و حقوقی شود لا محاله ممنوع ومذموم است چنانچه امام حسین علیه السلام در کنار کعبه متوجه نظر پلید وشوم شیطان صفت عوامل یزید لعنهم الله شدند وحج را مبدل به افراد کرده و مکه را ترک کرده وکذالک پیغمبر اکرم حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم در لیلة المبیت وصلح امام حسن و پذیرش ولایت عهدی امام رضا و... (حجة‌الاسلام الماسی)👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌مشترک لفظی یا مفهوم مشترک! ضمن تشکر از اظهار نقادی جناب الماسی، از 👈یادداشت «شهادت‌طلبی ممنوعه برای اشخاص حقوقی»👉، بنظر می‌رسد؛ در دو مسئله، سوءتفاهمی رخ داده است: ۱) مفهوم شهادت طلبی ۲) مفهوم شخص حقوقی برای توضیح مسئله، از همین نکته ارجاعی ایشان در موضوع ، استفاده می‌کنم. به گزارش منابع تاریخی، جمعی از کفار قریش در دارالنَّدْوه جمع شدند تا در باره نوع برخورد با پیامبر(ص) تصمیم بگیرند. در این جلسه تصمیم بر این شد که از هر قبیله یک نفر انتخاب شود و شبانه به پیامبر(ص) حمله کنند و دسته‌جمعی او را در خانه‌اش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او میان همه قبایل پراکنده می‌شد و بنی‌هاشم که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمی‌توانستند با همه طوایف قریش بجنگند و مجبور می‌شدند به گرفتن دیه رضایت دهند.[۶] بر پایه روایت مجلسی، پیامبر به علی(ع) فرمود: «مشرکان می‌خواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من می‌خوابی؟» امام علی(ع) گفت: «در این صورت شما سالم می‌مانید؟» پیامبر(ص) فرمود: «آری». امام علی(ع) تبسمی کرد، سجده شکر به جا آورد و وقتی سر از سجده برداشت گفت: «آنچه را که مأمور شده‌ای انجام بده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد.»[۹] پیامبر(ص)، علی(ع) را در آغوش گرفت و هردو گریه کردند و از هم جدا شدند.[۱۰] ⁉️چرا علی(ع)، در بستر پیامبر خوابید؟ 🔲تا پیامبر از ترور کفار، سالم بماند 🔲تا عیار ایمان علی شناخته شود ✅هر۲ 🔲هیچکدام 👌آنچه که در این واقعه، کاملاً ممحض است؛ ۱) پیامبر اکرم(ص)، به دستور الهی از شهادت‌طلبی، گریخته و به مدینه هجرت می‌کند. زیرا او اینک یک است و مکلف به انجام رسالت الهی است و امامت مسلمانان را بر عهده دارد. ۲) حضرت علی(ع) در این مقطع، صرفاً یک شخص حقیقی است که بعنوان یک مسلمان مجاهد، آماده جانفشانی برای پیامبر است. امام علی(ع) در و بعد از ، تبدیل به شخص حقوقی می‌‌شود. فلذا در لیلة‌المبیت، مجاز است که باشد و وجود نازنین خود را در معرض ضربات شمشیرهای مشرکین قرار بدهد و به استقبال مرگ برود. ۳) تمایز حضرت (ص) بر (ع) در اینست که پیامبر، یک شخص حقوقی است و حق شهادت‌طلبی (پذیرای خطر مرگ) را ندارد ولیکن علی(ع)، یک شخص حقیقی است و حق شهادت‌طلبی دارد و می‌تواند به استقبال مرگ برود. ۴) شخصیت حقوقی یافتن حضرت محمد(ص) را اساساً (صرف‌نظر از مقام رسالت الهی و غیبی) باید در این نکته ببینیم که در عالم شهود، از طرف ، دعوت شده است به حکمیت و میان آنان فلذا حق شهادت‌طلبی از آن‌حضرت، سلب شده است و بلکه مکلف گشته که از جان خود، قویاً محافظت نماید ولو با قربانی کردن شخصیتی مثل علی‌بن‌ابیطالب که در آینده، خواهد شد! حال با همین قاعده برویم سراغ امام حسین(ع)؛ آن‌حضرت (صرف‌نظر از این که از جانب پروردگار متعال، است ولیکن) تا بیعتی از طرف با او نشود، همچنان ، محسوب شده و حق شهادت‌طلبی دارد. اما از مقطعی که دعوت‌نامه‌های را دریافت می‌کند، تبدیل به شخص حقوقی شده و لذا مکلف به حفظ جان خود می‌گردند ولو به قیمت ناتمام نهادن واجب الهی! ولیکن در روز وقتی مسجل می‌گردد که ، نه تنها منکر ارسال دعوتنامه‌های خود شده بلکه علیه آن‌حضرت، شمشیر کشیده‌اند، قاعدتاً شخصیت حقوقی امام(ع)، خاتمه یافته و مجدداً به حالت شخصیت حقیقی برمی‌گردند و لذا حق شهادت‌طلبی یافته و حق دارند بانگ برآورند که؛ «.. فیاسیوف خذینی»! یعنی اگر اهل کوفه (ولو در قالب امتی کوچک)، بنحوی خود با امام را ابراز می‌کردند، شهادت‌طلبی (ع)، به محاق می‌رفت. در اینجاست که عبارت مورد اشاره بنده در یادداشت مورد بحث، خود را به رخ می‌کشد و الخ! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۳
راهبرد الهی خروج از دسترسی‌ها گریختن از عروس زیبای شهادت! (بخش دوم): 👈بخش قبلی👉 پس از بیعت عقبه و بازگشتن هفتاد و پنج نفر اصحاب بیعت دوم عَقَبه به مدینه و آگاه شدن قریش از دعوت و بیعتی که اوس و خزرج با رسول خدا(ص) انجام داده‌اند، سخت‌گیری قریش نسبت به مسلمانان شدت یافت؛ به‌گونه‌ای که زندگی در مکه برای مسلمانان بسیار سخت شد تا آنکه از رسول خدا اذن هجرت خواستند و رسول خدا به آنان فرمود رهسپار مدینه شوند و نزد برادران انصار خود روند و به آنان گفت: «خدای عزّ و جلّ برای شما برادرانی و محلّ امنی در آنجا قرار داده است».[۳] بنا بر روایات، مسلمانان دسته‌دسته، رهسپار مدینه شدند و رسول خدا به انتظار اذن خدا در مکه باقی ماند. هجرت مسلمانان به مدینه از ذی الحجّه سال سیزدهم بعثت آغاز شد.[۴] «بیعت دوم عقبه» در ذی الحجه سال سیزدهم بعثت به انجام رسید و سپس در فاصله‌ای کمتر از سه ماه، بیشتر اصحاب رسول خدا(ص) به‌سوی مدینه رهسپار شدند. مردان قریش دانستند که یثرب به‌صورت پایگاه و پناهگاهی برای رسول خدا(ص) و یاران او درآمده و مردم آن برای جنگیدن با دشمنان رسول خدا آماده‌اند؛ بدین رو از هجرت رسول خدا(ص) بیمناک شدند و برای جلوگیری از آن، درآخر ماه صفر سال ۱۴ بعثت، در دارالندوه، جلسه‌ای برقرار کردند؛ سپس از هر طایفه‌ای، افرادی انتخاب شدند تا در مورد رسول الله(ص) تصمیم بگیرند. در این حال پیرمردی جلوی در ایستاده بود و هنگامی که می‌خواستند داخل دارالندوه شوند، گفت: مرا هم به داخل ببرید. گفتند: تو که هستی‌ای پیرمرد؟ گفت: من پیرمردی از قبیله بنی مُضَر (و بنابر برخی نقل‌ها پیرمردی از اهل نجد) هستم و نظری دارم که شما را به آن راهنمایی می‌کنم. پس همگی وارد شدند و نشستند و به مشاوره پرداختند، در حالی که پیرمرد هم نشسته بود. پس از بحث و نظر قرار گذاشتند که رسول الله را اخراج کنند. او گفت: این رأی خوبی نیست، اگر او را اخراج کنید، افرادی را جمع می‌کند و با شما خواهد جنگید. گفتند: راست می‌گویی، این رأی خوبی نیست. برای همین با هم مشورت کردند و قرار گذاشتند که وی را حبس کنند. او گفت: این رأی خوبی نیست، اگر چنین کنید، از آنجا که محمد(ص) مردی شیرین‌زبان است، فرزندان و بردگان شما را به‌تدریج فاسد می‌کند و اگر برادر و فرزند و همسر شما را فاسد کند، حبس وی چه فایده‌ای خواهد داشت؟ سپس با هم مشورت کردند و تصمیم گرفتند که وی را به قتل برسانند و برای این کار جوانانی را از هریک از طوایف انتخاب کنند که با شمشیر آن حضرت را بکشند.[۱۲] بنا بر برخی نقل‌ها آن پیرمرد ابلیس بوده است.[۱۳] در شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع الاول (سال چهاردهم بعثت) رسول خدا(ص) از مکه بیرون رفت و در همان شب علی(ع) در بستر رسول خدا خوابید و آن شب را لیلة المبیت نامیده‌اند.[نیازمند منبع] [۱۴] علت آن آگاهی پیامبر(ص) از نقشه مشرکان قریش برای ترور بود که برخی بیان می‌دارند که آیه وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرینَ (ترجمه:هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند آنان با خدا از در حیله وارد می‌شوند خداوند حیله می‌کند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.)[انفال–۳۰] درباره همین خبردادن به پیامبر(ص) نازل شده است.[۱۵] لیلةالمبیت شبی است که پیامبر(ص) به امر الهی از مکه به مدینه هجرت کرد و به‌سبب تصمیم سران قریش بر قتل آن حضرت، از علی(ع) خواست تا به‌جای او در بسترش بخوابد و مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشوند. خداوند در عظمت این جانفشانی علی(ع) آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»﴿۲۰۷﴾ (ترجمه:و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این‌] بندگان مهربان است.)[بقره–۲۰۷] را نازل فرمود.[۱۶] 👈منبع👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر فرار مقدس پیامبر اعظم(ص) یا هجرت از امر شهادت‌طلبی! در این‌باره، باندازه لازم در 👈 این‌جا 👉 و 👈 این‌جا 👉، توضیحاتی داده شد. ولیکن شاید تذکر این نکته، خالی از فایده نباشد؛ (ص)، قبل از خود، را راهی کردند و همچنین هجرت اقربای خود از جمله فواطم را به (ع) سپردند و مستقلاً را ترک فرمودند که مسیر آن در پیام قبلی، قابل مشاهده است. نکته مهم‌تر بعدی آنکه، سال وقوع همین ، سرآغاز سالشمار مسلمین گردید که اینک ۱۴۰۴ سال ش. از آن واقعه (هجرت رسول اعظم‌ص) می‌گذرد. گویا که همین هجرت، مبداء هر امر خطیری است که باید در دنیای ، دنبال کرد. الغرض؛ گاهی هجرت (فرار مقدس)، خودش موضوعیت دارد و اینکه بر ، ارجحیت می‌یابد بویژه برای اشخاص حقوقی. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۴
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نابودی دوگانه بعد از سرکشی دوگانه (بخش۲): بخش قبلی👉 حم: ... در طی هزاران سال متناوباً بین و ، دست بدست می‌شده و بالتبع هم در دوران خود، گاهی ذیل روم و گاهی ذیل ایران بوده‌اند و قاعدتاً تنها مقطعی که یهودیان توانستند حکومت مستقل و مقتدری تشکیل بدهند در زمان حضرات (ع) و (ع) بوده و بعدش تدریجاً به اضمحلال می‌افتند تا اینکه در ۷۰ میلادی کاملاً پراکنده می‌شوند. نکته دوم اینکه حضرات داود و سلیمان که اهل طغیان و عصیان و ظلم نبودند. بنابراین فساد و سفاکی مربوط به این دوره طلائی‌شان نیست. لذا باید مشخص کرد که دقیقاً در چه مقطعی حکومتی تشکیل دادند که در قالب آن تبدیل به حکومت یا قوم مفسدفی‌الارض شدند و کردند؟ با توجه به آیه قرآنی «عسی ربکم ان یرحمکم و ان عدتم عدنا و جعلنا جهنم للکافرین حصیرا امید است بازگشته و توبه کنید»؛ الف) در برای «اگر برگردید ما هم برمی‌گردیم» (علاوه بر گنهکاران تواب)، دو مخاطب [دیگر هم] مطرح است: ۱) خطاب به که با ، جنگیدند و شکست خوردند. فلذا ، یهود را تهدید می‌کند که اگر دوباره طغیان کنید ما هم مجدداً شما را مچاله می‌کنیم. ۲) خطاب به و که ایضاً با پیامبر اعظم(ص)، جنگیدند و نهایتاً شکست خوردند و را هم از دست دادند. فلذا قرآن این فرقه ابوسفیانی را تهدید می‌کند و اشاره به دارد که این‌ها بنام فرزندان بنی‌امیه، تحت لوای مشغول کشتار می‌شوند و خدا آن‌ها را می‌کند که حسابتان را خواهم رسید (با برگشتن ). یکبار در زمان علیه پیامبر و اوصیاء او طغیان کردند و بار دوم در آخرالزمان طغیان و فساد خواهند کرد و ، آن‌ها را تارومار خواهد کرد. ۳) البته جفتشان هم می‌توانند همزمان مخاطب این باشند. یعنی قرآن کاری به قبل از اسلام ندارد و صرفاً می‌خواهد بگوید که در صدر اسلام با پیغمبر در افتادید و ما شما را شکستیم و چنانچه در آخرالزمان هم بخواهید کنید، ما هم بسوی شما در عرصه وارد خواهیم شد. ب) و اما اینکه در تاریخ یهود، آمده بار اول توسط پراکنده شدند و بار دوم توسط ()، احتمالاً چندان ربطی با آنچه که قرآن می‌خواهد بگوید، ندارد. ضمناً مسئله تشکیل کشور هم چندان مطرح نیست که دو بار یا چند بار تشکیل شد یا نشد (که ما بخواهیم غیر از دنبال موارد مشابه آن باشیم!) بلکه آنچه که موضوعیت دارد، مسئله «برتری جویی قومی» آن‌هاست که ملموس‌ترین مصادیق آن یکی نبرد آن‌ها با پیامبر اسلام بود و دومی هم در آخرالزمان که با تجهیز سفیانی در مقابل امام زمان(عج)، قد علم می‌کنند. الغرض؛ این مطالب و مسائل شاید هیچ ربطی به کشور فعلی اسراعیل نداشته باشد که اگر هم نابود شود (ان‌شاءالله)، ما بخواهیم دنبال تطبیق آن به بار دوم یا سوم آن باشیم. پرج: صدالبته قوم یهود حس برتری جویی داره، صدالبته این‌ قوم ملعون هست. در این مورد شکی نیست. در مورد تاریخ هم کاملا درسته یک دوره سلیمان نبی و دوره دوم بعد از کوروش اینها حکومت داشتن که اصلا ربطی به جنایت الان‌شون نداره یه نکته قوم یهود یعنی از نسل یهودا فرزند یعقوب داود از فرزندان یهودا بوده ➕ و قضینا الی بنی اسرائیل فی الکتاب لتفسدنّ فی الارض مرتین و لتعلنّ علوا کبیرا در قران و در تورات گفته شده، اسرائیل، 2 بار نابود میشه، اون دوبار هم گذشته، برای بار سوم که نگفته حم: کاری به نوشته نداریم که عاری از بی‌پایان نیست. ولیکن قرآن هم، قاعدتاً کاری به کشوری با رژیمی جعلی، ندارد که خود را می‌نامد. زیرا آن‌چه در قرآن، موضوعیت دارد، قوم بنی‌اسرائیل است. 👌حال اگر چنین باشد که بنی‌اسرائیل، دو بار در قعر تاریخ، مرتکب و بزرگی شده‌اند، (صرف‌نظر از اینکه چندان ارزشی برای بازگویی بی‌ثمر ندارد)، چه لزومی دارد که بخواهد آن‌ها را تهدید نماید که «اگر برگردید، ما هم برمی‌گردیم»؟! بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که، قرآن در مقام هشدار و تهدید است. یعنی با یادآوری یک واقعه تاریخی در سرگذشت این قوم پلید، دارد هشدار می‌دهد و نصیحت می‌کند که مجدداً دست از پا خطا نکنند و دست از برتری‌جویی بردارند وگرنه خدا و مؤمنان هم با قدرت خود به سراغ آن‌ها خواهند آمد و آن‌ها را مجازات خواهند کرد. بدیهی‌ست که هشدار و تهدید برای آینده است که احتمالاً عصر جاری است و علائم ذی‌ربط با پیشگویی‌های ما و خودشان هم انطباق دارد. فلذا به جرأت می‌توان نتیجه گرفت که اشغالگران جنایتکار، گرفتار بدمستی در پادگانی بنام اسراعیل، در معرض فرولغزیدن به سرانجام بسیار شوم و وحشتناکی هستند. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۹