eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
145 دنبال‌کننده
369 عکس
214 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ ⁉️ کجاست؟! 👌 در روز علیه السلام، هنگام بدرقه (از یاران آن‌حضرت که حافظ کل بود) بسوی و ، به او فرمودند: «رُح إلی خیرٍ مِنَ الدنیا و إلی مُلکٍ لا یَبلیٰ»! منظور از «خیر من الدنیا» اشاره به است. ولیکن منظور آن‌حضرت از چیست؟! لازم به ذکر است که عبارت «ملک لایبلی» در قرآن آمده ولیکن ادعایی از در گفتگو با در بهشت است: «هَل أدلُّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی»؟ ای آدم! آیا دوست داری تو را بسوی و «پادشاهی بی‌پایان»، راهنمائی کنم؟ آدم تعلیم‌یافته به عالم وجود (قرآن: علّم آدم الاسماء کلها)؛ نه تنها وجود عالم و مقامی از قبیل؛ «شبکه جاودانگی» و «پادشاهی فناناپذیر» را انکار نمی‌کند، بلکه حریصانه در جستجوی آنست و مشتاقانه آنرا می‌جوید! آدم و گمان می‌کردند که آن عالم مطلوب و ایده‌آل لابد در داخل همان بهشت است ولیکن راه ورود بدان را نمی‌یافتند! شیطان راه ورود بدان را می‌دانست و آن‌دو را به درستی راهنمایی کرد! آری! راه ورود به آن عالم برتر از بهشت، همان (مشهور به !!) بود. که بی‌مهابا و بی‌محابا بدان نزدیک شدند! که « آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»! «ملک لایبلی»، نبود و نیست و حقیقت داشت و دارد. ولیکن ، راه ورودی آن را در تعبیه فرموده است! و راه ورود به دنیا از بهشت بود که کلید آن، همان نزدیکی به شجره منهیه و (چشیدن) آن بود. «فلما ذاقا الشجرة»! البته ریسک بزرگی بود. زیرا ممکنست که انسان نه تنها به ملک لا یبلی دست نیازد بلکه بهشت را هم از کف بدهد و بدتر آنکه گرفتار وحشی گردد! بسیار بزرگی بود ولیکن آدم و حوا این خطر عظیم را به جان خریدند! زیرا که ارزش خطر کردن را داشت. «عطآئاً غیرمجذوذٍ» تعبیر دیگری از همان «ملک لایبلی» است که در بدان اشاره شده و (ص) علت پیری زودرس خود را به همین سوره آدرس دادند! زیرا اگر عالم بهشت را به بهانه دهند، عالم فراتر از بهشت، بهاء سنگینی می‌خواهد که تحصیل آن، آدمی را از شدت فرسایش، پیر می‌سازد! در رکاب (ع)، راه میانبری است بسوی «ملک لا یبلی و عطائاً غیرمجذوذ». لذا به حنظله فرمود: پرواز کن بسوی جایگاهی بهتر از دنیا و کن بسوی ملک لایبلی! حال سؤال اینست؛ آن عالم فراتر از بهشت، کدام عالم است؟! و چرا ارزشمندتر از بهشت برین است؟! آری! «رضوانٌ من الله اکبر» کجاست و چیست؟! لطفاً جواب دهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) محرم ۱۴۰۰ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
✍️ تحریری حم؛ ⁉️ رضوان کجاست؟! 👌 در روز علیه‌السلام، هنگام بدرقه حنظله شبامی (از یاران آن‌حضرت که کل بود) بسوی و ، به او فرمودند: «رُح إلی خیرٍ مِنَ الدنیا و إلی مُلکٍ لا یَبلیٰ»! منظور از «خیر من الدنیا» اشاره به بهشت است. ولیکن منظور آن‌حضرت از «ملک لایبلی» چیست؟! لازم به ذکر است که عبارت «ملک لایبلی» در قرآن آمده ولیکن ادعایی از در گفتگو با آدم در بهشت است: «هَل أدلُّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی»؟ ای آدم! آیا دوست داری تو را بسوی «شجره جاودانگی» و «پادشاهی بی‌پایان»، راهنمائی کنم؟ تعلیم‌یافته به (قرآن: علّم آدم الاسماء کلها)؛ نه تنها وجود عالم و مقامی از قبیل؛ «شبکه جاودانگی» و «پادشاهی فناناپذیر» را انکار نمی‌کند، بلکه حریصانه در جستجوی آنست و مشتاقانه آنرا می‌جوید! آدم و حوا گمان می‌کردند که آن و ایده‌آل در همان بهشت است ولیکن راه ورود بدان را نمی‌یافتند! راه ورود بدان را می‌دانست و آن‌دو را به درستی راهنمایی کرد. آری! راه ورود به آن عالم برتر از بهشت، همان (مشهور به !!) بود. که بی‌مهابا و بی‌محابا بدان نزدیک شدند! که «عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»! «ملک لایبلی»، نبود و نیست و داشت و دارد. ولیکن ، راه ورودی آن را در دنیا تعبیه فرموده است! و راه ورود به دنیا از بهشت بود که کلید آن، همان نزدیکی به و ذوق آن بود. «فلما ذاقا الشجرة»! البته ریسک بزرگی بود. زیرا ممکنست که نه تنها به ملک لا یبلی دست نیازد بلکه بهشت را هم از کف بدهد و بدتر آنکه گرفتار گردد! خطر بسیار بزرگی بود ولیکن و این را به جان خریدند! زیرا که کردن را داشت. «عطآئاً غیرمجذوذ» تعبیر دیگری از همان «ملک لایبلی» است که در بدان اشاره شده و (ص) علت خود را به همین سوره آدرس دادند! زیرا اگر عالم بهشت را به بهانه دهند، عالم فراتر از ، بهاء سنگینی می‌خواهد که تحصیل آن، آدمی را از شدت فرسایش، پیر می‌سازد! در رکاب حسین(ع)، راه میانبری است بسوی «ملک لا یبلی و عطائا غیرمجذوذ». لذا به حنظله فرمود: پرواز کن بسوی جایگاهی بهتر از و کن بسوی ملک لایبلی! حال سؤال اینست؛ آن عالم فراتر از بهشت، کدام عالم است؟! و چرا ارزشمندتر از بهشت برین است؟! آری! «رضوانٌ من الله، اکبر» کجاست و چیست؟! لطفاً جواب دهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) (برگرفته از کتاب «طپش خلقت و انقراض آخرت» که البته از سال ۱۳۶۶ تاکنون بعللی هنوز موفق به چاپ آن نشده‌ام!) 💠 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 🏴دو ابهام اصلی در 🚩حماسه حسینی!! 👈 (قسمت اول): علیه‌السلام در علیرغم شهرت تاریخی و جهانی آن، دارای دو ابهام اصلی است: ۱) در چه بود؟! (اساساً چرا اقدام به حماسه‌آفرینی نمود؟!) ۲) مولانا حسین(ع) چرا را خود قرار داد؟! (چرا نقاطی غیر از را مقصد خود نکردند؟!) 🟤 شاید جامع‌ترین تحلیل در این عرصه (جواب دو سؤال مذکور) متعلق به کتاب «شهید جاوید» اثر شیخ نعمت‌الله صالـ... (صالحی نجف‌آبادی) باشد که را برای اسلامی، تلقی می‌کند، ولو به قیمت خود و یاران و خاندان! ☝️ این کتاب جنجالی، غوغای عجیبی به پا کرد و موجب تکفیر نویسنده شد و حتی مورد تکثیر هم قرار گرفت زیرا موجب تشدید اختلافات پیروان انقلابی آن‌حضرت گشته بود! 👌 نقدهای گوناگونی له و علیه نیز بدنبال داشت که مشهورترین آنها کتاب «شهید آگاه» اثر شیخ لطف‌الله صافـ... (صافی گلپایگانی) بود مبنی بر اینکه امام مأموریت به شهادت و اسارت داشت و کاملا آگاهانه به استقبال آن شتافت. ولیکن بنظر حقیر؛ بهترین نقد متعلق به آیةالله محمد یزدی بود. (البته کتابهای مذکور و نقدهای دهه ۶۰ آن‌ها مورد مطالعه بنده قرار گرفتند که در اوائل طلبگی و جوانی خود بودم) ⚖️ بمنظور حفظ علماء از قضاوت در باره آنها صراحتا وارد میدان نشدند ولیکن دو نفر از شاگردان ایشان (منتظری و مشکینی) در حمایت از شهید جاوید، بر آن تقریظیه نوشتند. انجمن حجتیه‌ای‌ها و مخالفین و علیه آن گارد شدید گرفته و حتی مؤلف آنرا متهم به مزدوری و و... کردند! 🌀 در اینجا قصد نبش قبر ندارم و صرفا غرضم اشاره به این نکته خطیر است که سرور شهیدان، هنوز هم حتی در نزد در هاله‌ای از ابهام به سر می‌برد! اخیرا بیانی دیدم از که هر دو دیدگاه کتابهای مذکور را رد کرده و هدف اصلی آن‌حضرت را تلقی کرده‌اند که می‌تواند دستاوردی از نیل به شهادت یا هم داشته باشد. ولیکن این دیدگاه (انجام وظیفه) حتی اگر به مفهوم هم ارزیابی شود، اگرچه کاملا صحیح است ولیکن این تلقی در باره حماسه بی‌نظیر ، کف مطلب است. فلذا سؤال و ابهام دیگری را در دل خود دارد که آن وظیفه یا تکلیف اصلی، دقیقاً چه بود؟! جوابی هم که حقیر سراپاتقصیر سراغ دارد، اگرچه ممکنست در دل خود ابهاماتی هم داشته باشد ولیکن در جهت بهتر و کامل‌تر قضیه، حداقل دو گام ما را جلوتر می‌برد! البته تبیین کامل این مطلب، محتاج تحریر و تألیف مقالات و بلکه کتابهای قطوری است ولیکن در ظرفیت ، ناچار به ایجاز (ایجاز مقبول از مصدر اوجز) و خلاصه‌نویسی هستیم. ... ادامه دارد. 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1579 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 🎲
☫﷽☫ 🏴دو ابهام اصلی در 🚩حماسه حسینی!! 👈 (قسمت دوم): در قسمت قبلی https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1578 اشاره کردیم که علیه‌السلام در علیرغم شهرت تاریخی و جهانی آن، دارای دو ابهام اصلی است که عبارتند از: ۱) چرا ؟! ۲) چرا ؟! اولا امام حسین علیه‌السلام چرا اقدام به حماسه‌آفرینی کردند؟! و ثانیاً چرا کوفه/کربلا را مقصد شهادت خود و محل اسارت روی زمین قرار دادند؟! مطلب آنست که پاسخ این دو سؤال بزرگ در یک مطلب نهفته است یعنی؛ علیه‌السلام! ✅ بدون شناخت ، به هیچکدام از دو سؤال مذکور (که بزرگترین ابهامات حماسه اوست)، نمی‌توان پیدا کرد! 🌀 اینکه پی بردن به رازهای «حماسه و وقوع آن در کربلا» رهین شناخت حسین است، هیچ تردیدی نباید داشت. 👈 بنابراین ناچاریم برویم به سراغ امر خطیر و بسیار رازآلود شناخت حسین! ⁉️ حسین را از کجا باید شروع کنیم؟ و در کجا جستجو کنیم؟ ⁉️ آیا حسین را صرفاً باید در ۱۰ روز اول سال ۶۱ هجری قمری که به همراه اهل بیت و یاران خود وارد منطقه کوفه شدند، مورد شناسائی قرار دهیم؟ یا اینکه شناسائی او را در دامنه زمانی ۳ شعبان سال ۴ هـ.ق. لغایت پایان سال ۶۰ هـ.ق. مورد توجه قرار دهیم؟ و یا آنکه شناخت او را در قبل از تولد او در این دنیا جستجو کنیم؟! و یا اینکه شناخت او را بعد از شهادت در هم دنبال کنیم؟! قاعدتاً هر چهار دوره زمانی مذکور را باید در صدر تحقیقات خود قرار بدهیم. می‌شود گفت که؛ یک ربع مطلب (شناخت أکمل حسین) در ۱۰ روز پایانی عمر دنیوی آن‌حضرت نهفته است که البته بیشترین توجهات مردم به همین قسمت درخشان از زندگانی حسین متمرکز بوده است ولیکن بدون شناخت سه ربع دیگر ساعت حسین، شناخت او کامل نخواهد بود. جمع‌بندی؛ حسین‌بن‌علی علیهماالسلام دارای چهار عمر مختلف است: ۱) عمر ازلی ۲) عمر دنیوی ۳) عمر عاشورائی ۴) عمر ابدی و شاید کمتر کسی همچون حسین، دارای بوده و از چنین مزیتی برخوردار بوده است. در این سلسله مقالات بر آنیم که هر چهار عمر مبارک آن‌حضرت را مورد توجه قرار دهیم. إن‌شآءالله ... ادامه دارد. 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1580 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 🎲
☫﷽☫ 🚩 عباس مغبوط الشهدآء!شاهکار عباس چیست؟ 👈(بخش ۱): ⁉️ چرا به ابن علی(ع) در قیامت، مقامی اعطاء می‌شود که مورد همه قرار می‌گیرد؟! 💠 حضرت عليه‌السلام فرمودند: «أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّه‏ِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهدآءِ يَومَ القيامَةِ» همانا برای (عمویم) عباس نزد پروردگار، مقام و منزلتی‌ست که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می‌خورند. (بحارالأنوار/ج۲۲/ص۲۷۴) 🤔 چرائی این مطلب، جای بسی تأمل دارد! ⁉️ مگر عباس چه کرده که به چنان مقامی نائل می‌گردد که مغبوط جمیع شهداء عالم می‌شود؟! توجه به چند نکته اهمیت این مسئله را مشخص می‌سازد: جای‌گاه‌هائی که در آنها درخشید: ۱) در وقتی که نوجوانی ۱۳ ساله بود. نداشت ولی روی خود را پوشانید و بصورت ناشناس به تاخت و بعد از کشتن یکی از فرماندهان نامدار و پسران او وقتی برگشت همه فهمیدند که او عباس ابن علی(ع) است و حضرت او را از مجدد برحذر داشت. زیرا تقدیر الهی ذخیره‌سازی او برای بود. بلی! او از کودکی جنگاوری کم‌نظیر بود ولیکن آن مقام بی‌نظیر آیا به همین دلیل به او اعطاء می‌شود؟! ۲) یزید علیه‌اللعنة و علی شجرة‌الخبیثة، بعد از هجرت علیه‌السلام از به (که مفهوم گریز از با او را داشت) ۸۰ نفر آدمکش را به مکه فرستاد تا حسین‌بن‌علی(علیهماالسلام) را در حال إحرام و (که غیرمسلح است) محاصره و کنند. عباس بمحض پی بردن به این توطئه رذیله به آویخته و بالا رفت و فریاد کشید؛ اگر به مولایم حسین، جسارتی بکنید، با من طرف هستید و مطمئن باشید که حتی یکنفرتان را زنده نخواهم گذاشت. این غریو شهامت، تروریست‌های اموی را چنان مرعوب کرد که را به فرصت دیگری موکول کردند. آیا عباس بخاطر این صحنه جسورانه مستحق دریافت آن مقام بی‌نظیر خواهد گشت؟! ۳) تأمین (تهیه، ذخیره، حمل و مدیریت مصرف) برای انسان‌ها و حیوانات کاروانهای صحرانورد، از سخت‌ترین کارهای قوافل بود. تعهد (ع) به این امر ثقیل و طاقت‌فرسا تا آنجا بود که تا آخرین لحظات عمر خود بدان پای‌بندی ورزید و در همین وفاداری دست‌ها و چشم‌ها و سرش را از دست داد و به رسید. آیا عباس بخاطر رشادت در امر حسینی به آن مقام بی‌نظیر نائل خواهد شد؟! ۴) روز از طرف بن ذی‌الجوشن (بلحاظ وابستگی‌های عشیره‌ای از طرف مادری) امان‌نامه‌ای به عباس، تقدیم شد ولیکن عباس غیور نه تنها آنرا رد کرد بلکه شمر را بگونه‌ای مذمت و نکوهش کرد که وی پریشان گشت. آیا عباس بخاطر رد در امان ماندن از مرگ و اظهار وفاداری و معیّت به اباعبدالله الحسین و شهادت در رکاب آن‌حضرت، به چنان مقامی خواهد رسید؟! ۵) در جنگهای قدیمی، معمولا دو نقطه، آماج شدیدترین حملات حریف قرار می‌گرفت؛ یکی جایگاه و دیگری جایگاه سپاه. در روز هم از اول صبح تا آخرین شهیدی که هنگام عصر به شهادت رسید، عباس یک تنه علمدار سپاه کوچک حسین(ع) بود و یک لحظه هم اجازه نداد که علَم سپاه توسط امواج خروشان و پیاپی دشمن واژگون شود که قرین جسارت، شجاعت، مقاومت و مهابت او بود. آیا آن مقام عظمای بی‌نظیر به دلیل همین رشادت و رفعت به عباس اعطاء می‌شود؟! ☝️ همه اینها ارزشمند و نفیس هستند ولیکن بی‌نظیر نیستند و لذا نمی‌توانند باعث اعطای آن مقام منحصربفرد الهی باشند که بدان بخورند. 👈 می‌ماند جنگاوری عباس (هجوم مستقیم به دشمن و کشتار چشمگیر و کمرشکن از آن‌ها) در روز عاشورا که عباس از این امر (که لحظه به لحظه آن‌روز بی‌تاب آن بود) محروم بود! یعنی حتی یک مورد هم پیش نیامد که عباس همانند سایر شهدای کربلا به به دشمن هجوم ببرد و از کشته‌ها پشته‌ها سازد! اساسا در عاشورا هرگز پیدا نکرد و برای آوردن آب برای هم صرفا اجازه داشت نه هجوم و قتال! بنابراین اعطای آن مقام بی‌نظیر به عباس بخاطر او با دشمن و کم کردن شرّ دشمنان هم نبود. ⁉️پس دلیل اصلی چیست؟! بعضی‌ها را دلیل برتری او بر شهداء ذکر کرده‌اند و به حدیثی از امام صادق عليه‌السلام اشاره می‌کنند که فرمود: «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ، صَلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللّهِ عليه‌السلام و أَبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهيدا» (عمدة‌الطالب صفحه۳۵۶) یعنی؛ عمويمان عبّاس(ع)، بصيرتى عميق و ایمانی استوار داشت و در معیّت اباعبدالله ... ...ادامه دارد 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1598سیدمحمدحسینی(منتظر) تاسوعای ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 🎲
☫﷽☫ خدمت پیامبر اعظم(ص)؛ برتر از خدمت کل خادمین به بشریت در طول تاریخ، همچون افضل بودن ضربت علیٍّ(ع) در یوم الخندق از عبادة جن و إنس! 👇 در امتداد و عاشورا در امتداد 🔴🚩🔴🚩🔴🚩 ؛ ارزشمند و بی‌بدیل و کم‌نظیر 👇👇👇 🟢🚩🟢🚩🟢🚩 🟢🚩🟢🚩 🟢🚩 👈 (بخش اول) ✅ ارزشمندترین اتفاقی که در زمین قابل وقوع است؛ «خدمت به بشریت» است. 👈 و انسان‌های زیادی در طول تاریخ به جوامع بشری، انواع خدمات را انجام داده‌اند. 👌 ولیکن خدمت حضرت خاتم‌النبیین(ص) در مقایسه با خدمات گوناگون انواع اشخاص حقیقی و حقوقی به بشریت، از همه ارزشمندتر و بی‌بدیل‌تر بوده است. 🔰 برای توضیح و اثبات این ادعا ناچارم در قالب چند مقدمه، از آخرین کلام تحریف‌ناشده خالق سبحان با انسان؛ یعنی از ، کمک بگیرم: ۱) غیب: 👈 قرآن، زمین و زمانی را که ما انسانها در آن متولد شده و زندگی می‌کنیم و در آن می‌میریم، عالم «شهادت» می‌نامد که آنرا در مقابل عالم «غیب» به کار می‌برد. 👌 کلمه «الشهادة» در قرآن، حتی یکبار هم بدون کلمه «الغیب» به کار نرفته است (که در حکم معمای قابل تأملی است!) و حال آنکه کلمه «غیب» مستقلا حدود ۵۰ بار به کار رفته است. ⁉️ مفهوم آن شاید این باشد که عالم شهود بدون غیب، نه تنها هیچگونه وجاهت و اعتبار بلکه هیچگونه وجود مستقلی هم ندارد. ✅ «عالِمُ الغیب و الشهادة» هم یکی از صفات خالق متعال است که آنرا در قرآن با همین ترکیب، ۹ بار به کار برده است. ۳ بار هم «عالم الغیب» و ۱ بار هم «عالم غیب السموات و الارض». 💠 در سرآغاز بزرگترین سوره خود (بقره)، «ایمان به غیب» را مقدم بر «ارکان تقوا» (اقامه نماز، انفاق رزق، ایمان به ما أنزل‌الله و یقین به آخرت)، به کار برده است که بدون آن «هدایت» به صورت نخواهد گرفت و انسان غرق در هرگز به نخواهد رسید. 👈 بنابراین «ایمان به غیب» زیرساخت علمی و عملی خداست. ۲) روح: 👌 نسبت غیب به شهادت، همانند نسبت روح به جسم است. در مشاهده هر انسانی، هر آنچه که به چشم ظاهر می‌آید، جسم اوست و روح او زمانی قابل فهم است که از پیکرش جدا شود که در آن‌صورت سرآغاز بی‌حرکتی (فاقد هرگونه کنش و واکنش) و فروپاشی جسم است. 👈 کسی که بتواند روح را درک بکند و به وجود قطعی و مؤثر آن واقف شود، خواهد توانست «غیب» و ضرورت آن را هم درک نموده و به وجود قطعی، مؤثر و سلطه آن بر عالم شهود پی ببرد. ✅ لذا همانگونه که وجاهت و ارزش به وجود است، اعتبار و ارزش عالم شهادت هم با وجود عالم غیب است. 👈 همچنانکه جسم بدون روح، مرداری در حال اضمحلال و فروپاشی، بیش نیست، عالم شهود هم بدون عالم غیب مضمحل و بی‌معنی و متلاشی است. 👌 همان‌قدر که جسم به روح وابسته و محتاج است، عالم شهادت هم به عالم غیب محتاج و نیازمند است. و اساسا سرنوشت عالم شهود بدست عالم غیب است. ✅ «آفرینش انسان در بهترین ترکیب با قوام» (لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم) به اینست که دارای بهترین ترکیب وجودی (ترکیب جسم و روح و تلفیق غیب و شهادت) است فلذا خالق متعال به خود مبارک‌باد می‌گوید: «فتبارک الله أحسن الخالقین»! 👌 انسان؛ مظهر اعلای همزیستی و هماهنگی «غیب و شهود» است تا زندگانی او در هر دو عالم، گستره داشته باشد. 👈 در انتقال انسان از دنیا به عقبیٰ، جسم او تجدید ساختار می‌یابد ولیکن روح از عالم شهادت، مفارقت یافته و به غیب رجعت می‌کند و آنگاه در قیامت مجددا به پیکر جدید (و البته با همان شکل و هیبت و هیکل دنیوی بازسازی شده) خود حلول می‌کند تا زندگانی در آخرت (بهشت و جهنم و ای‌بسا عالم مافوق آنها) را هم تجربه نماید. بنابراین عالم غیب، ظرفیت آنرا دارد که واسطه و محل انتقال روح از جسم دنیوی به جسم أخروی باشد. ... ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2932سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیر کل حزب وحدت و عدالت بهار ۱۴۰۰ هجری شمسی 👌 بازنشر بمناسبت گرامیداشت میلاد مبارک پیامبر اعظم (صلوات الله و سلامه علیه و آله و آبائه) ۱۰ مهر ۱۴۰۲ (این مقاله را برای اولین‌بار حدود دو سال قبل در پیام‌رسان واتساپ به اشتراک گذاشته بودم) 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ خدمت پیامبر اعظم(ص)؛ برتر از خدمت کل خادمین به بشریت در طول تاریخ، همچون افضل بودن ضربت علیٍّ(ع) در یوم الخندق از عبادة جن و إنس! 👇 در امتداد و عاشورا در امتداد 🔴🚩🔴🚩🔴🚩 ؛ ارزشمند و بی‌بدیل و کم‌نظیر 👇👇👇 🟢🚩🟢🚩🟢🚩 🟢🚩🟢🚩 🟢🚩 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2931 بخش اول ☝️ 👈 (بخش دوم)👇 ۳) : انسان بلحاظ حضورش در عالم شهود تا حدودی بر ابعاد و اعماق آن واقف است که ایضا بدون استمداد از عالم غیب امکانپذیر نیست. لذا «علم» از جنس است که نصیب راسخین حاضر در شهود است. آیا با کالبدشکافی مغز دانشمندان می‌توان به علوم نهفته آن‌ها دسترسی پیدا کرد؟! اگر انسان (از طریق روح خود) با غیب مرتبط نبود، هیچ علمی هم برای خود تحصیل و ذخیره نمی‌کرد. 👌 ؛ نوری است که خالق متعال در هر کسی که بخواهد می‌تاباند چنانکه خاتم‌النبیین فرمودند: «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشآء» لذا فرودگاه علم، قلب انسان است (نه مغز که مرکز اوست!) 🌹 مهیاترین قسمت از اجزاء انسان برای ارتباط با غیب، قلب اوست و لذا قلب را باید خیلی گرامی داشت و گرامیداشت آن به «مراقبت از نفوذ وساوس» شیطانی و توجهات نفسانی در آنست. این مقدمات☝️ برای نیل به اصل مطلب، مورد اشاره قرار گرفت و اما اصل مطلب؛👇 👈 انسان‌ها برای پیشبرد و موفقیت در زندگی دنیوی و أخروی و زندگانی مادی و معنوی خود، نیازمند «دانش+تجربه+خلاقیت» هستند ولیکن تحصیل این سه مطلب بنیادی؛ محتاج صرف بسی و است. ⁉️ آیا راه میانبری وجود دارد که انسان بتواند با «صرف کمترین زمان و هزینه» و بلکه «بدون صرف هزینه و زمان» به میزان مطلوبی از دانش، تجربه و خلاقیت نائل گردد؟! آن میزان از «علم، تجربه و خلاقیت‌»ی که او را از «فرش عالم شهود» به «عرش عالم غیب»، سوق دهد. 🌀 آری! کافیست که بتواند با عالم غیب، پیدا کند تا بتواند حوائج سه‌گانه ، و را در قالب «بسته‌های معرفتی» دریافت نموده و به گونه‌ای به دنیا منتقل نماید که در اینجا کاربردی هم باشد. اما چگونه؟! ✌️ اگر کسی یا کسانی بتوانند از طریق «ارتباط مستقیم با غیب»، برای و مهمتر از آن برای را فراهم سازند، قاعدتا آنان توانسته‌اند بزرگترین و ارزشمندترین و گرانبهاترین «خدمت به بشریت» را به جای آورند. 💠 آری! از چنین منظری؛ پیامبر اعظم(ص) توانستند صیاد اعظمی باشند که را از غیب دریافت نموده و بصورت کاربردی به اهداء نمایند آنهم بدون درخواست هیچگونه «أجر»ی که اساساً قابل محاسبه و پرداخت نیست! از بس که سنگین است ولو اینکه تمام و و بلکه عالم برای این امر سترگ، بسیج شوند. هرگز نخواهند توانست ذره‌ای از آنرا جبران نمایند ولیکن برای آنکه ادای دِیْنی کرده باشند، می‌توانند به علیهم‌السلام بورزند. 😡 مظهر «خیانت عظمای بشریت» به خدمت عظمای رسول‌الله(ص) است و حال در آخرین بازمانده اهل‌البیت هستیم. و اینکه به چه چیزی می‌اندیشیم؛ «محبت» مطلوب یا «خیانت» مجدد؟!! (تحریر مختصری از معارف اسلام ناب محمدی بمناسبت گرامیداشت ایام فرخنده؛ بعثت محمد مصطفی، میلاد سیدالشهدآء و نیمه شعبان المعظم) 🚩🟢 🚩🟢🚩🟢 🚩🟢🚩🟢🚩🟢 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیر کل حزب وحدت و عدالت بهار ۱۴۰۰ هجری شمسی 👌 بازنشر بمناسبت گرامیداشت میلاد مبارک پیامبر اعظم (صلوات الله و سلامه علیه و آله و آبائه) ۱۰ مهر ۱۴۰۲ (این مقاله را برای اولین‌بار حدود دو سال قبل در پیام‌رسان واتساپ به اشتراک گذاشته بودم)🙏🌹 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش اول): 👌 خاطرم نیست این مقاله (فراتر از فروتر! در نقد یک نماهنگ) را سال‌ها قبل برای اولین‌بار در واتساپ یا تلگرام (و شاید در بلاگفا!) به اشتراک گذاشتم! بنظرم از این سؤال آغاز شد که کسی از علت کم‌رونقی جماعات پرسیده بود که جواب مختصری داده بودم. اول جوابیه مذکور و آنگاه مقاله را تقدیم می‌کنم: بنظر این حقیر؛ ریشه در و سنگینی و گرایش به حیات مادی و زمینی (اثاقلتم الی الارض؟!) دارد! ، ابعاد وجودی ما را در سه ساحت؛ ، و خلاصه می‌کند. (کلمه را بیشتر از ۳۰ مورد و کلمه را کمتر از ۳۰ مورد و کلمه را بیشتر از مجموع آن‌دو به کار برده است) رفع (کاملا و و بعبارتی ) در اولویت اول این موجود است. تأمین (نیمه مادی - نیمه معنوی) در اولویت دوم اقدامات این موجود قرار دارد. تهیه (کاملا و ) در اولویت آخر این موجود است! مگر آنکه شده باشد به » که آنگاه این اولویت‌ها ۱۸۰ درجه جابجا خواهند شد. معمولا قریب باتفاق انسانها (ولو در لفافه و حتی و باصطلاح بودن!) از چنین تربیتی کمتر برخوردار هستند! ، عمدتا جنبه معنویتی و آدمیتی دارد و لذا مطلوب اول جنبه بشریتی و مادیتی انسانها نیست. البته مواهبی که شما شمردید (و امور دنیوی را هم در آن مورد لحاظ قرار دادید!)، اگر واقعا محسوس باشد اقدام به اقامه آنرا در اولویت دوم قرار می‌دهد. میل به دارد بر خلاف که عشق به دارد. لذا تنها راه احیاء و توسعه نماز جماعت همان راهکار قرآنی است؛ ۱- بالحکمة ۲- الموعظة الحسنة ۳- جدل أحسن (جدل حسن هم و پایداری نخواهد داشت. فلذا فقط ، آنهم بعد از بیان و انجام ) ... + نقادی یک نماهنگ: ⁉️ فراتر از فروتر! ⁉️ نژاد = مذهب ؟! ⁉️ بشریت =/= مذهب؟! 👌 که دشمن است در انسانها به أشکال مختلفی پیدا می‌کند. 👌 یکی از کاربست‌های شیطان، استفاده از برخی انسان علیه بعضی جنود باطنی دیگر اوست! 👈 فرضا عواطف و احساسات پاک انسان (با مرکزیت در ) را بر می‌انگیزد تا افکار و براهین انسان (با مرکزیت در ) را تهی و فاسد نماید! 🌀 اخیرا فیلمی در ، منتشر می‌شود که مثال روشنی از این است. در فضائی از حاکمیت احساسات، یک جوان یمنی شاغل به تحصیل در یک کشور را می‌بینیم که بعلت فقر خود و خانواده، سالها از دیدار همدیگر محروم هستند. تا اینکه جمعی از دانشگاهیان میزبان طی برنامه‌ای نوع‌دوستانه امکان ملاقات آنها (در قالب شوهای نمایشی!) را فراهم می‌سازند. تا اینجای قصه، همه‌چیز خوب پیش رفته است ولیکن پایان‌بخش حاشیه نوشتاری این کلیپ، جمله‌ای هست که بجز بهره‌برداری شیطانی و مصادره آن به زیان انسان چیزی نیست. زیرا ادعا می‌کند؛ «بشریت فراتر از نژاد و مذهب است.»! و اما شرح و نقد این شبهه ظریف (اول؛ توجیه مثبت آنگاه نقادی): الف) توجیه جمله اعوجاجی: ۱. و را همسان می‌پندارد. شاید بخاطر اینکه قدر مشترک آنها بر عدم همرنگی با دیگران است. یعنی نژادپرستها بلحاظ تعصبات نژادی، خود را تافته جدابافته از دیگران می‌دانند و‌ خودبرتربینی نژادی باعث عدم احترام و بالتبع عدم به دیگران می‌گردد. همچنین هم بلحاظ مراعات برخی قاعدتا دارای انضباطی در خود هستند که اجازه نمی‌دهد براحتی با دیگران درآمیزند و با دیگران (کافرین؟) درد مشترک یا احساس مشترکی داشته باشند. بنابراین ویژگی مشترک نژادیون و مذهبیون، همانا افتراق با دیگران است که ناشی از خودبرتربینی یا کمتربینی دیگران است. ۲. بشریت را در اینجا در مقابل (هواپرستی) یا بمفهوم آزادمنشی در مقابل جزمیّت و خودخواهی به کار برده است که البته عامیانه است. در متون مشابهی معمولا از کلمه انسانیت استفاده شده است. و در موارد دقیق‌تر از کلمه حُرّیّت بهره گرفته شده است. همچنانکه (ع) در روز هنگام تقاضای برای إطفاء عطش طفل نوزاد خود یا جلوگیری از حمله به خیام زنان و کودکان خود (حداقل تا زمانی که او زنده است)، مهاجمین را دعوت به حُرّیّت می‌کند؛ «إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید. (بحارالانوار/ج۴۵/ص۵۱) زیرا عربها ادعا داشتند که از هستند و لذا مرتکب رذالت نمی‌شوند! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۴): ✅ اصلاح و تکمیل (۵)؛ اشاره شد که مردمان وحشی‌صفت اروپا متأثر از فرهنگ مردمان شرق بویژه ایران و مخصوصاً پس از فتح ایران و روم توسط مسلمانان، گام‌های بلندی بسوی فرهنگ و تمدن برداشتند و طبق سلایق خودشان، وحشی‌ترها را از سرزمین‌های خود بیرون راندند و در نتیجه جزیره انگلیس تدریجاً تبدیل گردید به؛ فرارگاه مجرمین و جنایتکاران و سپس قرارگاه دزدان دریایی (زمانی که افسر روابط عمومی و ارشاد اسلامی ناوگان کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران بودم، سفری هم به داشتیم برای آوردن گندم. در یکی از سالن‌های کشتی، نمایشگاهی با موضوع «توحش یانکی‌ها» به زبان کاریکاتور برپا کرده بودم که برخی از کانادایی‌ها هنگام بازدید از آن می‌گفتند؛ آمریکایی‌ها واقعاً وحشی هستند! و حال آنکه از نظر بنده، خود کانادایی‌ها هم در توحش دست‌کمی از آمریکایی‌ها نداشتند. امن‌ترین نواحی شهری ونکوور محلات شمالی شهر بود که عمدتاً ضدانقلاب‌های غارتگر بیت‌المال ایران (بیش از ۱۰۰/۰۰۰ نفر فراری) در آنجا ساکن شده بودند! یعنی ایرانیان وحشی که پس از غارت ایرانیان به کانادا پناهنده شده بودند، نورت‌ونکوور را محل اجتماع و سکونت و کار خود قرار داده بودند که امن‌ترین قسمت آن کلانشهر بود! ونکوور جنوبی و سایر حومه آن که متعلق به رنگین‌پوستان بود، ناامن‌ترین نواحی شهری بود. در مجموع شهری بظاهر متمدنانه و زیبا و مرتب و تمیز بود ولیکن در فرهنگ عمومی مردم، از منظر اسلامی، توحش حاکم بود. بدحجابی زنان و جلوه‌گری روسپی‌ها گویای و بر آن جامعه بود. حال حسابشو بکنید که این وحشی‌ها ادعا می‌کردند که آمریکایی‌ها واقعاً وحشی هستند!!) در اروپا هم می‌شود تصور کرد که متواریان به جزیره انگل‌ستان چه وحوشی بودند که حتی اروپایی‌های وحشی تحمل همزیستی با آن‌ها را نداشتند! علی‌ای‌حال، مستقر در با غارت و آنگاه و و سپس ، دسته دسته خود را در قالب کمپانی‌های متنوع اقتصادی تعریف و تحمیل کردند که معمولاً این کمپانی‌ها، جاده‌صاف‌کن یورش نظامی پادشاهی بریتانیا به بلاد مختلف دنیا بودند. در هندوستان، کمپانی هند شرقی، معرکه‌داری کرد و زمینه‌های سلطه کامل انگلیس بر و سپس را فراهم کرد. بریتانیای کبیر با تجربه‌ای که از فتح هند و چین بدست آورده بود راهی (بتعبیر خودشان؛ خاورمیانه!) گشت. در اینجا هم کمپانی نفتی ایران و انگلیس (پس از اخذ امتیاز ۶۰ ساله دارسی از مظفرالدین شاه قاجاری)، بسترساز در ایران و اشغال آن گردید. انگلیس با تجربه‌ای که معتادسازی چینی‌ها به و آنگاه در اشغال چین بدست آورده بود، در ایران هم سعی کرد از همان حربه معتادسازی ایرانیان به تریاک و بهره بگیرد که ناگهان با فتوای عجیب بزرگ، تیرش به سنگ خورد. فتوای مانع تکرار سیاست تریاکی شدن چینی‌ها در ایران شد و حتی حرمسرای شاه را هم در نوردید! اگرچه عده‌ای از ایرانی‌ها معتاد شدند و هنوز هم این نحوست و کثافت ادامه دارد! ناگفته نماند که انگلستان خیلی سریع بسوی صنعتی شدن خیز برداشته بود و بدون نفت نمی‌توانست آنرا پیش ببرد. فلذا بریتانیای مکار با مطالعات دقیقی متوجه شد که باید فرهنگ ایرانیان را دستکاری کند وگرنه نفت بی‌نفت! (همچنین غارت سایر منابع این کشور غنی) زیرا در ، فرهنگ‌های عمیق و موجب انقیاد ملت از بود که اوج آن در تجلی کرد و لذا بریتانیا مصمم شد که هر سه ضلع (فرهنگ حسینی و فرهنگ مهدوی و فرهنگ اقتدای مردم به روحانیت) را تحریف کرده و درهم بشکند و مضمحل سازد. بدین منظور، را در بین ایرانی‌ها تأسیس و ترویج کرد تا مکمل پیشبرد اهداف شوم اقتصادی، سیاسی و نظامی آن باشد که هنوز هم گرفتار این در قالب در هستیم! و حال آنکه، آیه‌ای از و حدیثی از ، هیچ راهی نگذاشته است که اجانب بتوانند بر مسلمانان، سلطه‌ای پیدا بکنند. فقهاء از آیه ۱۴۱ سوره نساء؛ ﴿وَلَنْ يَجْعَلَ اللهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا؛ و خدا تا ابد اجازه نداده که کافران کمترین تسلطی بر مؤمنان داشته باشند﴾، قاعده نفی سبیل را استخراج کرده‌اند. این قاعده بر هر حکمی که باعث برتری کافر بر مسلمان شود، مقدم است. همچنین بر اساس حدیث گرانمایه «الإسلامُ یَعْلو و لایُعْلی عَلَیه» از پیامبر اعظم(ص)؛ هیچ قانونی بر قانون اسلام برتری و غلبه ندارد. (کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه) ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🚩 عباس مغبوط الشهدآء!شاهکار عباس چیست؟ 👈(بخش ۳): بنابراین شاهکار محدود شد به عصر عاشورا در کربلا که آن یک مشت آب را از نهر برگیرد و‌ بدون حتی چشیدن، آنرا فرو بریزد! عباس برای جنگیدن با صفوف درهم فشرده دشمنان کوفی، نیامده بود بلکه برای رهائی ۱۰۰٪ی از خود آمده بود که موفق شد. او موفق شد آنچه را که می‌توانست بیاشامد، رها سازد. زیرا که (حسین و‌ طفلان و زنان کاروان) از آن محروم بودند. برگردیم به سخن حضرت عليه‌السلام که فرمودند: «أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللّه‏ِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهدآءِ يَومَ القيامَةِ» همانا برای (عمویم) عباس نزد پروردگار، مقام و منزلتی‌ست که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می‌خورند. امام سجاد(ع) نفرمودند؛ «فی الجنة»، بلکه می‌فرمایند؛ «عند الله»! عندالله مافوق فی‌الجنة است. یعنی می‌تواند شامل «در بهشت» باشد و می‌تواند شامل «فراتر از بهشت» باشد. «غبطه همه شهدآء»، قرینه‌ای بر این است که مقام الهی عباس، فراتر از بهشت است. در ، جای‌گاهی وجود دارد بنام که همه بهشتیان مشتاق هستند حضور در آن‌را یک‌بار هم که شده تجربه کنند! زیرا عالی‌ترین قسمت بهشت خداست. همچنان‌که در هم، جای‌گاهی وجود دارد بنام که همه جهنمی‌ها حسرت دارند که شده لحظاتی در آن به سر ببرند! زیرا کمترین عذاب جهنم در آن‌جاست. بدین‌صورت که وقتی فرد جهنمی را به درون آن می‌افکنند، خیلی خوشحال است که لااقل کله‌اش بیرون از سطح سوزان آنست ولیکن فرشتگان عذاب، کفشی به پایش می‌کنند که از شدت حرارت آن، مغز او در کله‌اش غُل‌غُل می‌جوشد! و این کمترین میزان از است که همه اهالی جهنم مشتاق آن هستند! الغرض؛ منزلت ویژه عباس، بحبوحه بهشت نیست. زیرا بهشتیان دیگری هم در آن هستند و حال آنکه جای‌گاه خاص عباس مورد غبطه اهل بحبوحه بهشت هم واقع خواهد شد که قاعدتاً فراتر از بهشت و بحبوحه آن است. قبل از آنکه به بررسی مقام بالاتر از بهشت عباس(س) بپردازیم، لازمست درنگی بر مسئله عدم إذن امام‌ به عباس برای رفتن به میدان داشته باشیم. علت عدم اذن میدان به عباس، دو مطلب بود: ۱) احتمال ضعیف؛ بداء شود و امام برود و عباس بماند که اهل بیت حسین را به برگرداند. ۲) احتمال قوی؛ عباس به سقائی خود بپردازد ولیکن آن را که می‌تواند بیاشامد اما پس بزند و بریزد! توضیح احتمال اول: شاید بیشترین، بدترین و سخت‌ترین رنجی که در بر قلب پاره پاره علیه‌السلام، سنگینی می‌کرد، مسئله (دختران، زنان، خواهران و اطفال) آن‌حضرت بود. اگرچه (ص)، فرموده بودند که «إنّ الله قد شآءَ أن یراهنّ سبایا» (همانا خدا حتماً می‌خواهد آن‌ها را اسیر ببیند!) ولیکن امام شاید انتظار داشت که بدائی رقم بخورد و خدا از اسارت آن‌ها صرف‌نظر نماید. لذا اگر با شهادتی از نوع «صبر بر قتل» که برای امام مقدر شده بود، بدآئی رخ می‌داد یا اینکه دشمن (بلحاظ امان‌نامه‌ای که روز قبل برای عباس آورد) ملاحظه عباس را می‌کرد و اسارت خاندان حسین را به عباس می‌بخشید. امام برای شهادت تلخ خود قائل به «رضاً برضائک» بود ولیکن شاید برای اسارت خاندان خود، کراهتی داشت و برای حفظ آن‌ها از اسارت، عباس یک برگ برنده بود. و احتمال داشت بعد از (با ۳۱۲ ضربه شمشیر و نیزه و سنگ بر پیکر پاک او)، دشمن سفّاک از جنگیدن با عباس صرف‌نظر نماید و عباس هم که از حسین شنید که می‌گفت؛ کسی را ندارم که خاندانم را بعد از خودم به او بسپارم. فلذا حکم امانت‌داری خاندان امیرالمؤمنین(ع)، ایجاب می‌کرد که او هم حفظ خاندان را بر قتال تا سرحد شهادت، ترجیح بدهد. توضیح احتمال دوم: نسبت دادن توقع عدم شهادت عباس و عدم اسارت خاندان، بر پاک‌باخته‌ای مثل حسین علیه‌السلام، نارواست. و آن‌حضرت، بر عظمت و ضرورت انجام رسالت الهی خویش بنحو اکمل، کاملاً واقف و داوطلب بود. فلذا چنان انتظاری نداشت که او برود و عباس بماند و خاندان‌ش از اسارت جان سالم به در ببرند. بلکه قضیه عدم اذن میدان به خود عباس برمی‌گردد که طبق برنامه الهی باید ذخیره شود برای نقش خاصی که باید بیافریند و آن چیزی نبود بجز رهائی عباس از آب بخاطر دیگران و موفق هم می‌شود و خیال از بابت پرواز دو منظوره عباس که راحت می‌شود و او‌ را پرواز می‌دهد، خودش هم بلافاصله به پرواز در می‌آید. بنابراین «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» تا «ابو فاضل جرعه آبی به کف آرد و به غفلت نخورد»! و پاداشی دریافت کند عندالله که جمیع شهیدان بدان غبطه بخورند. ⁉️ پرواز دو منظوره چیست؟! ⁉️ آن چیست؟ و کدامست؟ ⁉️ مگر انصراف از آن چه ارزشی داشت؟! ..‌.ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۲): 👈(بخش قبلی)👉 سازش و مدارا! مهم‌تر و چشم‌گيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضرب‌المثل‌ها»، «تنوع مطايبات و لطيفه‌ها و جوكها»، «تنوع لهجه‌ها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بي‌نظير نباشد قطعا كم‌نظير است. مردمان مختلفي با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين گذشته‌اند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشته‌اند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چه‌بسا مسافرين نيز از اين تأثيرپذير بوده‌اند. و آنچه كه از همه مهم‌تر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال و عكس‌العمل‌هاي متفاوتي داشته‌اند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و وارد شده‌اند. «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا و به اين و بويژه اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل مي‌كرده‌اند و اگر از طرف ، مدارايي صورت نمي‌گرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي مي‌بود. فلذا با ضرس قاطع مي‌توان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت و در عين‌حال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين در طول آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربي‌ها با شرقي‌ها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكه‌هايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستي‌هاي بيجا، ملاحظه‌كردن‌هاي عجيب، حساسيت‌هاي شگفت‌انگيز، عصبانيت‌هاي افراطي، مصلحت‌انديشي‌هاي تفريطي، و دورويي‌ها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي و ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و با انواع تأثيرگذاران بوده است. بنابراين لازمه حفظ و بقاي و يا ، مدارا و و است كه البته امري اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از معاصر بسيار سعي مي‌كنند كه خود را از اين مبرا سازند! اهل كوفه! علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شده‌اند به همان معجون آن شهر بر مي‌گردد. كوفه در ابتداي تأسيس، و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز و براي فتح احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسله‌هاي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب فراهم ساختند تا ايشان را پذيرا گردند. وليكن مستقر در مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديه‌ها و سرزمينهاي بدانجا گسيل شده بودند. فلذا بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگ‌هاي گوناگون شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بوده‌اند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند. و همين انعطاف‌پذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي (عليه‌السلام) را به و دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت قرار دادند و فرزندان (صلي‌الله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي ، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنه‌اي چون و براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنه‌هايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در و سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت عليه‌السلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام بديشان و آنگاه و و ! آيا آتش هم همين‌گونه نيست؟! ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
التزام به حمایت از ولایت ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌حمایت بموقع از ولایت از و پشتیبانی از ؛ همیشگی است که اگر بموقع انجام نشود، و زیانی است که قضاء هم ندارد و نمی‌شود نمود و آن می‌ماند برای و عُقبیٰ (العیاذ بالله) ولیکن در هم بدون نخواهد بود. حمایت از بعد از چیزی نیست بجز بعد از وای بر ما اگر تنها بماند! تعویق در ایران، بمنظور پیشگیری از به خاک و خون کشیده شدن تجمع عظیم در ، شاید موجه بود ولیکن به تعویق انداختن آن به بهانه (که فقط باور می‌کنند و آن می‌باورانند) یا عبور آسان در سفر به ، مشمول بود و موجب جلب که در محروم شدن از خود را نشان داد! همان که می‌توانست مناسب‌ترین باشد و افسوس که از دست و رفت! فاجعه‌ای که جبران‌ناپذیر است. قربانی کردن و به پای مشتی فتنه‌گر ، بزرگترین جفای دولت_ملت ایران به بود که ای‌بسا خشم افزونتری از جانب را بدنبال داشته باشد و امید است که عملیات‌هایی بزرگتر و مؤثرتر از حملات پیشین موشکی به از آن پیشگیری نماید! ربنا لا تؤاخذنا إن نسینا أو أخطأنا حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 از قاعده جهانی در جامعه جهانی تا قائمه جهادی در جامعه جهادی تفاوت از زمین تا آسمان است❗️ ، حربه و چماقی‌ست که پارسی‌زبان برای و منکوب کردن بر سر آنان می‌کوبند! زیرا جامعه جهانی آن‌ها چیزی نیست بجز اراذل و که بر حکومت برخی از کشورهای غربی، یافته‌اند. در سپهر این و‌ حکام آن‌ها، قاعده بر این است که؛ فقط «یهودی‌های مادرزاد یهودی»، به شمار می‌روند و برای آن‌ها آفریده شده و الباقی انسان‌های زمین، در واقع حیواناتی هستند که برای خلقت یافته‌اند و چنانچه یک یهودی، غیریهودیان (و حتی یهودیان غیرمادرزادی) را به قتل برساند، قابل پیگرد و حتی سؤال نیست! فلذا این «حیوانات شبه‌انسان» با توجه به معیار میزان و نحوه خدمتگزاری‌شان دو نوع هستند: و ! یعنی اگر به خوبی کنند (همه‌چیز از جمله خود را با کمال میل و رضایت و خندان و شادمان به تقدیم نمایند!) مجاز به برخورداری از وضعیت حیوانات مرفه هستند و می‌توانند دست‌افشان و پای‌کوبان در کنسرت‌های مختلط ده‌ها و حتی صدها هزار نفری شرکت نموده و سر بدهند (مثل مردمان کشورهای ترکیه، مصر، عربستان، امارات و امثال‌هم) وگرنه که گرفتار اوضاع حیوانات معذب خواهند شد (مثل مردمان کشورهای فلسطین، یمن، لبنان و امثالهم)! حال! هم مختار است تا انتخاب نماید که؛ می‌خواهد در زمره کدام نوع از حیوانات (مرفه یا معذب) باشد؟! بسیار بسیار متأسفم که عرض کنم؛ در چنین انتخاب سرنوشت‌سازی، شدند! زیرا طیفی ترجیح دادند حیواناتی در خدمت باشند که آن‌ها را امت اسراعیلی ایران می‌نامیم که در واقع (حیوان مرفه) و را برگزیده‌اند و آن‌ها ضدیت‌ورزی با «نهضت+نظام اسلامی» است و در غفلت و بلکه در تغافل و بعضاً با إغفال بر بسیاری از مناصب و مصادر نظام هم سلطه یافته‌اند! ولیکن طیفی از این ملت هم ، را پیشه کردند و را تا اساساً نباشند که آنان را امت اسماعیلی ایران، می‌نامیم. قال (عليه‌السلام ـ مِن كَلامِهِ يَومَ عاشوراء ـ): «ألا وَ إنَّ الدَّعيَّ ابنَ الدَّعيِّ قَد رَكَّزَ بَينَ اثنَتينِ؛ بَينَ السُلَّهِ وَ الذِلَّةِ وَ هَيهاتَ مِنّا الذِلَّةُ! يَأبى‌اللّه ُ ذلك لَنا وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت وَ أنوفُ حَميَّةٍ وَ نُفوسُ أبيَّةٍ مِن أن تُؤثِرَ عَلى » (اللهوف/۹۷) (ع) ـ در بخشى از سخنانش در روز ـ فرمودند: هان! اين پسر حرامزاده مرا ميان دو چيز مخيّر كرده است: ميان و تن دادن به ! و كه ما تن به ذلّت و خوارى دهيم. و او و و دامن‌هاى پاك و مطهّر[ى كه ما در آن پرورش يافته‌ايم] و دل‌هاى غيرت‌مند و جان‌هاى بزرگ‌منش، اين را بر ما نمى‌پذيرند كه فرمان‌برى از را بر ترجيح دهيم. امت اسماعیلی بدنبال «مصارع الکرام» و تجلی هستند و امت اسراعیلی بدنبال «طاعة اللئام» و ! 👌بنابراین بن‌مایه بعنوان پرچمدار به انسان‌ها اینست که همه آن‌ها (به استثناء ) را حیواناتی (مرفه یا معذب) می‌داند که صرفاً شباهتی به دارند و و و مال‌شان هیچگونه حرمتی ندارد و مفهوم تحمیلی بر و میانه و حتی غرب جهان هم چیزی بجز این نیست. فلذا هر سرباز چلغوز آمریکایی مجاز است به ناموس و مال هر ملتی، دست‌درازی کند و حتی خون آن‌ها را بریزد و هیچ‌کسی هم حق مؤاخذه را ندارد. زیرا معنایی ندارد که حیوانات مرفه یا معذب بخواهند انسان‌ها (صهاینه) و نوکران آن‌ها را به بکشانند! موضع‌گیری ایرانیان در قبال این و شیطانی، دو نوع است: ۱) امت اسراعیلی، تسلیم هستند و توصیه به و می‌کنند و برای هورا می‌کشند! بارزترین نماد این ، بود که دیدیم نهایتاً به چه ذلت و دریوزگی افتاد! ۲) امت اسماعیلی، سازش‌ناپذیری دارند و با رهبری از ، رسماً علیه (بردگی صهیونیزم شیطانی) قیام کردند و نهضت آنان تا (عج) ادامه دارد، ان‌شاءالله. ✅و به برکت «إن تنصروا الله، ینصرکم و یثبت اقدامکم»(۴۷/۷)، ما امروز موشک‌هایی ساخته‌ایم که می‌توانیم، بزرگترین در فاصله فضائی ۳۶٫۰۰۰ کیلومتری را منهدم سازیم! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏