هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
✍️ تحریری #حم
✅ «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»
و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!
(بخش ۰۲):
... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال #سفارتخانه_آمریکا که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن #کشاکش_درونی (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید.
بدینصورت که؛ وقتی که در #تظاهرات_انقلابی (بویژه در حوالی بازار تهران و #دانشگاه_تهران نیز) بصورت شهادتطلبانه، در #صحنه بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا #انقلاب_خونین ما هم مثل همه انقلابها (طبق تحلیل جامعهشناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به #ضد_انقلاب خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟!
زیرا گویا که از #قوامیس_الهی است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و #تشکیل_حاکمیت، تدریجاً و بلکه تسریعاً #نظام_نوین تبدیل به #گورستان_انقلاب میگردد!!!
این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که #اکثریت_ملت ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدیترین #خلجان_فکری بنده بود که وقتی امام خمینیره فتح #لانه_جاسوسی را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد.
آری! میشود که ضمن #حفظ_نظام (بعنوان #اوجب_واجبات شرعی)، #انقلابی ماند و آنرا قربانی #دیپلماسی نکرد و چنین اعتدالی، #پارادوکسیکال نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است.
گاز بیجا همانقدر خطرناک است که ترمز بیجا!
چنین دعوائی در سالهای اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری #میدان و #دیپلماسی!
در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به #روحانی_سنتی بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آنمرحوم به علت آنکه قبل از #تبعید #امام_خمینی، مدتی طلبه او بودند، دارای #روحیه_انقلابی گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه #رژیم_شاه موضعگیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد #تهدید یکی از #اهالی_روستا بود که به خدمت #ساواش (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در #انقلابی بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به #دکتر_شریعتی، نه تنها خوشبین نبودند بلکه او را از مصادیق #روشنفکران ضد دین و حداقل #ضد_روحانیت تلقی میکردند! فلذا #مباحثات شبانه آندو معمولا به #مشاجرات کشیده میشد!
البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً #مستمع_آزاد بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آنها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوهها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آنها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمیگشتند لغایت ۱۲ نیمهشب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفتههای متعصبانه خود کوتاه نمیآمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود!
روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی #متناقض بنظر میرسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالبتر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان #زلات_دکتر منتشر سازم)!
ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، #حکومت اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح #امام_خمینی بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، #جمهوری اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که #ملت_ایران در قفای خمینی بدنبال آنست، #جمهوریت، نقش بازری خواهد داشت و همین #مردمی_بودن حکومت میتواند مایه امیدواری باشد که #نهضت ما قربانی #نظام ما نخواهد گشت.
(علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگیم بر میگشت که وقتی ابوی، روخوانی و روانخوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده میآموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط میشوند یا معنای آنها تغییر میکنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!)
ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود.
... ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار۱۳۹۸
چلچراغ #معارف و #احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۰۲):
«ماتریس (به فرانسوی: Matrice) و (به انگلیسی: Matrix) به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد یا عبارات ریاضی که به صورت سطر و ستون شکلیافته گفته میشود. به طوری که میتوان گفت هر ستون یا هر سطر یک ماتریس، یک بردار را تشکیل میدهد. هر یک از عناصر ماتریس دِرایه خوانده میشود.»
این مطلب ☝️ را بدان جهت آوردم که در قسمت قبلی این مبحث، نوشته بودم، نحوه طرح مطالبی در موضوع «چالشهای امام در تشکیل نظام» در اینجا، تابع الگوی #تنظیم_خطی نیست بلکه از الگوی پیوندهای شبکهای (متناسب با امکانات پیامرسان ایتا در فضای مجازی) استفاده میکنیم که همان لینکهای ماتریسی/ماتریکسی است (که باید توضیحی داده میشد)
و اما بعد؛
جغرافیای طرح مبحث؛
۱) رویداد #خیزش_مقاومت #غرب_آسیا
۲) سالگرد #دهه_مبارکه_فجر
۳) #انتخابات_مجالس #شورای_اسلامی و #خبرگان_رهبری
بنابر ملاحظات مذکور، چالش «نهضت+نظام» را در اولویت تبیین خود قرار دادیم که برخی از مقدمات آنرا قبلاً هم تحریر و به اشتراک گذاشته بودیم (تحت عنوان «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!» در قالب ۵ مقاله مسلسل) و حال میخواهیم به این مطلب، بپردازیم که، آیا انتخابات، کارکردی صرفاً برای #تثبیت_نظام دارد یا از رویکردی به #استمرار_نهضت هم برخوردار است؟
هرگونه جواب مثبت یا منفی به این سوال در #اذهان_جامعه، میتواند در موفقیت و کارآمدی #انتخابات_ملی مذکور، مؤثر و بلکه تعیینکننده باشد.
نهضت و نظام، اگر #اسلامی باشند از همدیگر تفکیکناپذیرند و حذف هر کدام، موجب مرگ و اضمحلال دیگری است. «نظام انقلابی» یعنی نهضت قرین نظام و نظام قرین نهضت و این آمیختگی (تقارن مبارک) بشرطی قابل تحقق و تجلی است که هر دو کفه آن، اسلامی باشد وگرنه قابل تضمین نخواهد بود. (به همین جهت هم بنده اصرار دارم که در سخنرانیها و مقالاتم از عبارت #نظام_ولایی استفاده کنم که از «نظام انقلابی» هم، خالصتر و رساتر است.)
جمهوری اسلامی، ترازوی متعادلی است که اگر وزن هر کدام از این دو کفه نهضت یا نظام، کم و زیاد شود، تعادلی در میان نخواهد بود و قطعاً مضرّ و بلکه مهلک خواهد گشت.
قاعدتاً مسائل و امور ملی و فراملی ما از جمله انتخابات را هم باید متناظر با نهضت+نظام، مورد ارزیابی قرار داد.
وقتی که «نهضت بدون نظام»، مظهر حماقت و «نظام بدون نهضت»، مظهر وقاحت باشد، بالتبع «انتخابات بدون نهضت» و «انتخابات بدون نظام» هم عین حماقت و وقاحت است.
بنابراین باید دید، «نهضتگرائی انتخابات» و «نظامگرائی انتخابات» چیست؟ و کدامست؟ و چه معیارهایی دارد؟
شاید باور عمومی این باشد که انتخابات از جنس نظام است و با نهضت میانهای ندارد و حال آنکه چنین پندار غلطی، آغاز سقوط انتخابات و بالتبع سقوط نظام است.
تنها راه #حفظ_نظام بعنوان #اوجب_واجبات و پیشگیری از #سقوط_نظام و دفاع از #بقای_نظام، #حفاظت_اصولی از #بقای_نهضت در تراز ایضاً أوجب واجبات است که بدون اعتقاد، ایمان، باور و وفاداری مطلق به اسلامیت، قابل دستیازی نیست.
همچنانکه #اسلامیت در تحقق خود، رهین جمهوریت است، #جمهوریت هم در بقای خود، محتاج اسلامیت است و #انتخابات_اسلامی هم والدینی بجز جمهوریت و اسلامیت ندارد.
گرامیداشت #دهه_فجر، بمعنای التزام عملی به پیوند ناگسستنی نهضت از نظام است ولیکن چنین شور و شوقی باید از صندوقهای آرای انتخاباتی عبور نماید تا هدفمند و هوشمند، تلقی شود. #تظاهرات_میدانی بدون #انتخابات_پنهانی (رأینویسی غیرعلنی و نهان از دیگران)، حرکتی کور و نامعقول و حتی نامشروع است. همچنانکه انتخابات فارغ از #میدان، مرتعی #شیطانی و #نفسانی بیش نخواهد بود.
یکی از بزرگترین چالشهای «امامین نهضت+نظام اسلامی»، همین تقارن در «پیشبرد متعادل» أمرَین و فریضَتین نهضت و نظام است که عالیترین مزیّت بینظیر نهضت+نظام ما ایرانیان بر نهضتها و نظامات جهانیان است.
آیا حفظ چنین تعادلی، اساساً امکانپذیر است؟!
#امامین_انقلاب، «بیمه کردن #سلامت_نظام از میل آن به #استبداد و #دیکتاتوری و انواع #مفاسد_حاکمیتی» را در مردمیسازی حکومت دیدند. از طرفی در صحنه بودن مردم هم رهین انقلابیگری آنان است و بس.
بنابراین؛ اولاً مردم باید همیشه و همیشه، انقلابی باشند در حد #شهادت_طلبی (که #رمز_پیروزی است) و ثانیاً پیوسته باید در صحنه و میدان باشند. وقتی که نهضت، مردمی باشد، آنگاه میتوان امیدوار شد که نظام هم مردمی و انقلابی و ولایی باشد وگرنه نظام، #استحاله خواهد یافت به اینکه ویلایی بشود برای نااهلان و نامحرمان که عرضه خود خود خواهند برد و زحمت ملت خواهند داشت.
انتخابات رقم خواهد زد که #نظام_ملت، ولایی باشد یا ویلایی!
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
صفحات مجازی حسینی منتظر:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۰۴):
«حکومت اسلامی» یا «جمهوری اسلامی»؟
مسئله این است! (چالشی که ادامه دارد!)
عدول هوشمند از حکومت به جمهوری،
مزیّت جمهوری اسلامی بر حکومت اسلامی
و وقوع بزرگترین انحراف در جمهوری ا.ا.!!
(عدولی ارزشمند و ضامن پیشرفتوتعالی)
در طی ۹ مقالهای که تاکنون تحریر و به محضر #ملت_ایران و #امت_اسلام، تقدیم شد، عرض کردیم که، بزرگترین چالش امام راحلمان در تشکیل #نظام_ولائی خود (و پیشگیری از تبدیل تدریجی آن به رژیمی ویلایی!)، همانا #پایا_سازی و #پویا_سازی نهضت+نظام بود که بعد از سالها خلجان فکری با آن، بالاخره به بهترین راهحل مناسب، نائل گشتند.
اشاره کردیم که با توجه به مفاد درسی امام در موضوع #ولایت_فقیه در سال ۱۳۴۷ حوزه علمیه نجف، چنین دغدغهای حدود ۱۰ سال (تا ۱۳۵۷) طول کشید. ولیکن طبق گزارشی دیگر میبینیم که دغدغه مذکور، از سال ۱۳۲۲ آغاز گشته بود و ۳۵ سال، طول کشید تا جایگاه اصلی خود را پیدا کند:
«امام خمینی(س) در دوران مبارزه و بلکه پیش از آن در سالهای ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ با نگارش کتابهای «کشف اسرار» و «رساله الاجتهاد و التقلید»، «نظریه سیاسی #ولایت_فقیه» و اصل «تشکیل #حکومت_اسلامی» را (به عنوان جایگزینی برای #رژیم_سلطنتی مطرح کرد) نگارش این کتابها و بیان نظریه «تشکیل حکومت اسلامی» فصل جدیدی از زندگی امام خمینی(س) را در دنیای #سیاست نشان داد. پس از تبعید ایشان به #ترکیه در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ایشان با نگارش کتاب «تحریر الوسیله»، همه اداره امور سیاسی در #عصر_غیبت، به جز #جهاد_ابتدایی را از «اختیارات فقهاء» دانست؛ و با تدریس مبانی حکومت اسلامی و ضرورت آن در سال ۱۳۴۸ در حوزه نجف، ثابت کرد که خداوند، ولایتی را که #پیامبر_اکرم(ص) و #امامان_معصوم(ع) دارند، در #دوره_غیبت در اختیار #فقیهان_عادل قرار داده است تا آنان در روزگار غیبت، حکومت را به دست گرفته و با اداره امور #مردم و ایجاد #نظم، #قانون_اسلام را اجرا کنند.»
(سایت پرتال امام خمینی)
فلذا این سؤال، جای بررسی عمیق و دقیقی دارد که؛ با آغاز نیمه دوم سال ۱۳۵۷ و اوجگیری #انقلاب_اسلامی ملت ایران، چه چیزی رخ داد که امام بعد از سالها (۳۵ سال از ۱۳۲۲ لغایت نیمه اول ۱۳۵۷) ناگهان ترکیب #جمهوری_اسلامی را جایگزین عبارت #حکومت_اسلامی فرمودند؟! و حال آنکه، قبلاً #جمهوری را همردیف #رژیم_سلطنتی، قرار میدادند!
تنقیح این مطلب، از آنجایی ضرورت (اهمیتی و اولویتی) دارد که نه تنها چالشی برای امام در #تشکیل_نظام و بالتبع چالشی برای حامیان #حفظ_نظام بعنوان #أوجب_واجبات بلکه دقیقاً متناظر به بزرگترین #انحراف_سیاسی و اعتقادی در جمهوری اسلامی نیز است که بسیاری از #انقلابیون حتی بزرگ را به #ورطه_سقوط، افکند!
فرازی از گزارش مذکور، تأییدی بر بعضی از ادعای ماست:
«بر اساس منابع موجود ایشان نخستینبار در بیستم مهر ۱۳۵۷ در پاریس و در پاسخ خبرنگاران، تعبیر «جمهوری اسلامی» را به کار برد. ایشان در بیان نوع #حکومت_پیشنهادی خود بارها بر جمهوری اسلامی تأکید میکرد. و با این حال و با عنایت به دو رکن مهم حکومت اسلامی، یعنی «محوریت اسلام» و «توجه به رأی و نظر مردم» معتقد بود، شکل نهایی حکومت باید با توجه به شرایط و مقتضیات جامعه، به دست خود مردم تعیین شود. بر همین اساس پس از #پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایشان #نظام_جمهوری_اسلامی را پیشنهاد کرد و بارها از مردم خواست به «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی دهند.» (سایت پرتال امام خمینی)
چنانکه ملاحظه میفرمایید؛ «شکل نهائی» حکومت اسلامی (که از ۱۳۵۷/۷/۲۰ مشخص شده بود)، «پس از پیروزی»؛ (بدون کلمهای کم و زیاد!) «جمهوری اسلامی» تعیین گردید. ولیکن در ورای تحول «حکومت» به «جمهوری»، چالش عمیقی، برپا بوده که هنوز هم ادامه دارد و اگر تداومی نداشت، شاید در اولویت پردازش بنده، قرار نمیگرفت که در آستانه #انتخابات_ملی ایران، در بستر گرامیداشت #دهه_فجر به سر میبریم!
👌 لازمست ظرافت بیشتری در تحلیل مطلب، بخرج بدهیم؛
آیا واقعاً اراده امام خمینی، تشکیل حکومت «نخبگانی از جنس #فقهاء» بوده است که آنرا در ذیل عبارت «ولایت فقیه»، مورد طرح و پیگیری خود قرار داده بودند؟! و آیا در تغییر عبارت حکومت به جمهوری، قصدشان آن بوده است که #جمهور مردم و #ملت (و امت اسلام) را نیز در حکومت قانونی، شریک فقهاء عالم، عادل و صالح نمایند؟!
برای جواب مناسبتر سزامند است که عبارات #عربی مذکور را به #فارسی، ترجمه کنیم:
حکومت اسلامی = حکمرانی اسلامی
جمهوری اسلامی = مردمیّت اسلامی!
«مردمیّت» چه وجه تمایزی بر «حکمرانی» دارد؟ آیا اساساً مردمیّت، معنا و مفهومی از حکومت، حاکمیت و حکمرانی دارد؟! فتأمل!
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۵بهمن۱۴۰۲
صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۱۰):
میزان دخالت روحانیت در حکومت!؟
... این توجیه مشوّش، بازتولید همان اعوجاجاتی بود که قبلاً هم توسط #ساواک (ساواش) و #انجمن_حجتیه، رواج داده میشد که «سیاست از دیانت جداست» و تا زمان ظهور امام زمان(عج)، هیچ شخصی حق تشکیل حکومت ندارد و هر پرچمی که بلند شود، محکوم به شکست است!
این القائات هنوز هم (و بلکه شدیدتر!) ادامه دارد که از دیگر چالشهای جدی امام برای تشکیل نظام بود و در جای خود بدان خواهیم پرداخت.
آنچه که در اینجا لازمست استطراداً بدان اشاره نمایم اینست که؛ علت عدول بدون قید و شرط امام کاملاً شفاف است ولیکن نیازمند تفسیر صحیح هم است:
نظر اولیه #امام_خمینی، بازگشت #روحانیت بعد از #پیروزی_انقلاب به #مسجد و #مدرسه و عدم دخالت در #امور_حکومتی بود (چنانکه خودشان هم در #مرکز_سیاسی کشور نمانده و به #قم مشرف شدند) ولیکن بنا به ملاحظاتی (خطر بازگشت تفالههای شاهنشاهی بواسطه #کودتا و غیره)، از این نظر خود #عدول فرمودند و در راستای #حفظ_نظام بعنوان #أوجب_واجبات، ورود روحانیت به #مناصب_حکومتی را، مجاز دانستند و خودشان هم مقیم #تهران گشتند. زیرا که بعد از پیروزی انقلاب، خطر سلطه مجدد تفالههای غربی، سریعاً رخ عیان نمود! آنهم با شدّت و حدّتی در حد ترورهای گسترده و نفوذهای فراگیر که میرفت دوباره مملکت را بر باد دهد!
بعد از عدول مذکور، این مسئله هم پیش آمد که ابعاد و اعماق ورود روحانیت به نظام، باید چه میزان باشد؟
قاعدتاً ورود مذکور بعنوان #حکم_ثانویه، امر موقتی بود و میبایستی متناسب با سلطهجویی #اجانب و #اذناب_اجانب، تنظیم میگردید. تفصیل این مطلب بماند برای جایگاه خودش!
یکی از اعضای گروه، در اعتراض به بارگذاری نماهنگی توسط عضوی دیگر (باشتراک گذاشتن در شماره بعدی)، نوشت:
«به نظر بنده پخش این چیزها که باب مباحثی را باز میکند که بسیار تخصصی است و برای کسانی که مطالعه لازم در متون اسلامی را ندارند، ایجاد گره ذهنی و شبهه می کند، در این فضاها، اشتباه است و نوعا شبهات هم بی پاسخ می مانند و آمدیم ابرو را درست کنیم، میزنیم چشم را هم کور می کنیم!!!
اصولا این بحث، بحث مشروعیت و مقبولیت است و سر دراز دارد، اما من باب مثال توضیحی عرض میکنم و ارجاع میدهم دوستان را به مطالعه کتاب امامت آیه الله مطهری یا بزرگانی مثل ایشان با این عنوان،
این مبحث مشروعیت و مقبولیت از آنجایی آغاز شد که در صدر اسلام و پس از رحلت پیامبر،در محفلی در محل سقیفه ساعدیه،ابوبکر به جای امیرالمومنین علیه السلام که مستقیما توسط خدا در غدیر به امامت و خلافت مسلمین پس از پیامبر نصب شده بود و پیامبر این نصب را به اطلاع مردم رساند، انتخاب شد(در همین انتخاب حرف ها هست) ولی ما فرض را درست می گیریم و از بحث دور نیفتیم عرض میکنم که این دو(مشروعیت و مقبولیت) گاهی با هم جمع می شوند مثل زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از ۲۵ سال محرومیت از تصدی امر ولایت و امامت جامعه اسلامی، با استقبال مردم به خلافت رسید، گاهی هم، از هم جدا می افتند مثل زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام به دلیل خیانت خواص و همراهی بخشی از مردم با آنها از تصدی امر ولایتمداری مردم و جامعه اسلامی محروم شد. و امر به فرد دیگری واگذار شد!!!
حالا آنچه ما باید توجه داشته باشیم این است که از نظر اسلام، عدم تصدی حضرت در آن ۲۵ سال موجب عدم مشروعیتش نمی شود و نشد، و چون محرومیت بر او تحمیل شد، لذا امرش هم در جامعه نافذ نبود،و اجرا هم نمی شد!!!
همان طوری که کسانی که جای او را در حاکمیت گرفتند،(من تعمدا لفظ غصب را به کار نبردم) هر چند به فرض، مقبولیت را به دست آوردند(چون اجبار و الزام عده ای هم در کار بوده) و امرشان هم نافذ بود، ولی از نظر اسلام مشروعیت نداشتند و لذا نه آنها و نه مردم،هیچکدام، در نزد خدا معذور نیستند و هر دو مآخذه خواهند شد.
پس معلوم شد که مبانی اسلام با دموکراسی تفاوت دارند، این کار را دموکراسی مثل اسلام محکوم نمی کند!!! چون در دموکراسی رأی اکثریت نافذ است(البته در اینم که همیشه چنین باشد حرف است و گاهی اکثریت سازی می شود و...) اما در اسلام باید کار، مبتنی بر احکام الهی باشد،
فرضا در حکومت های با فرض مبتنی بر اکثریت شرب خمر، همجنس بازی، فحشاء و منکرات و... هست که قانونی است(حالا نظر اکثریت در پذیرش لحاظ شده یا نه، آن بحث دیگری است)و آزاد است و... اما اسلام از مبنا مخالف این امور است و هرگز مجاز نمی شوند، و لو فرضا اکثریت هم بخواهند، خلاصه خلاف، خلاف است و با رأی اکثریت قانونی و مجاز نمی شود!!!
خلاصه این مباحث محل خاص و افراد اهل تخصص را لازم دارد تا شبهه ایجاد نشود و لذا همان گونه که عرض کردم، جاش در گروه ها نیست.» (پایان نقد)
..ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🔥🔥حماقت محض!🔥🔥
شیعیان امیرالمؤمنین (ع) در
معرض معارضه با آنحضرت!
برخی از مدعیان #تشیع و دوستداری #حضرت_علی علیهالسلام، با این ادعا که؛ «در #انتخابات_مجلس شرکت نمیکنم، زیرا که؛
اولاً از نامزدهای دارای #کد_انتخاباتی، شناختی ندارم و
ثانیاً #اوضاع_معیشتی #ملت، دوره به دوره بدتر شده که بهتر نشده»!!
و اما پاسخ متواضعانهای که بنده #طلبه به #شیعیان #مولی_الموحدین علیهالسلام، میتوانم عرض بکنم:
اولاً) گیریم که اساساً همه نامزدهای دارای کد انتخاباتی (بمفهوم عبور کرده از فیلتر البته گشاد #شورای_نگهبان #قانون_اساسی)، انسانهایی العیاذبالله، #فاجر هستند و فاخر نیستند!! حتی در چنین صورتی؛ اگر خواسته یا ناخواسته، این #فُجّار را به #مناصب مهم #مملکت برسانیم، آیا در #قیامت، مؤاخذه خواهیم شد؟!
با عنایت به سخن مشهور «لابد للناس من امیر برّ او فاجر» (مردم باید دارای امیری باشند ترجیحاً نیکوکار وگرنه که ناچاراً باید گنهکار را بالا برد!)، «انتخاب/انتصاب گنهکار» بر «عدم انتخاب/انتصاب»، رجحان و برتری دارد.
آیا مفهوم این سخن خطیر #امام_اول، چنین نیست که برو به کسانی رأی بده تا کرسیهای مجالس، خالی نمانند (و یا با #رأی_ضعیف ننشینند) ولو اینکه موکلین شما، از زمره #فاجرین و گنهکاران باشند؟ و اینکه حق نداری #امور_اصلی کشور را بلاتکلیف بگذاری.
فلذا اگر قرار باشد که در قیامت، مؤاخذه شویم برای رأی دادن به حتی گنهکاران، نخواهد بود بلکه برای #عدم_انتخاب، خواهد بود.
زیرا شرّ و زیان و #خسران «عدم انتخاب» بمراتب بدتر و بیشتر از #انتخاب_بد است. خطرات #هرج_و_مرج اجتماعی، وحشتناکتر از نظم و نظامی است که #کارگزاران آن، مصداق #نیکوکاران نباشند.
بنابراین «عدم #مشارکت در انتخابات»، گناهی است که #عواقب_شوم آن محدود به این #دنیا نیست و در #آخرت هم موجب #عذاب است. زیرا #ترک_فعل مضری است که مضرات آن قابل محاسبه نیست!
بنابراین عدم شرکت در انتخابات #مجالس (بخشی مهم و بلکه اهم در #امارت_قانون بر مملکتی که همهجانبه در معرض انواع #خطرات_مهلک و حیاتی پیرامونی خود قرار دارد) هیچگونه وجاهت شرعی، عقلی و عرفی ندارد.
عدم شرکت در انتخابات، بجز تأیید هرجومرج و #آنارشیسم نیست که #حماقت_محض است.
فرض کنیم که من به هر علتی، رأی ندهم و شما هم رأی ندهید و دیگران هم مثل ما بعللی در رأیگیری شرکت نکنند، آنگاه نتیجه چه میشود؟
۱) آیا #قانون_گذاری و تصویب مقررات و ریلگذاری اموری که باید انجام شوند تا امورات مردم بچرخند، تعطیل نمیشود؟ و آیا بزرگترین قوه ملی (مجریه) و بالتبع امور ملت، معطل نمیگردد؟
۲) آیا وزرای قوه مجریه، معطل #رأی_اعتمادی که به وزارت آنها مقبولیت و مشروعیت میدهد، نمیمانند؟ و آیا با اضمحلال امکان #استیضاح وزرای #دولت و منتفی شدن امکان #تحقیق_و_تفحص دستگاههای اجرایی، #دولتمردان، مطلقالعنان نمیگردند؟
۳) آیا محوریترین اقدام برای #حفظ_نظام که #أوجب_واجبات است، مضمحل نمیگردد؟
۴) پیشگیری از ورود آسیب به مملکت از طریق پشتیبانی از #ولایت_فقیه، آیا با مشارکت فراگیر ملی بهتر محقق میگردد یا با تنها گذاشتن ولایت و قطع بازوهای حاکمیتی آن؟
ثانیاً) عدم شناخت نامزدهای انتخابات (که واقعاً هم برای هیچکسی میسر نیست بجز خود خدا جلّجلاله)، رافع تکلیف نیست. گیریم که ملت ما هیچ شناختی در حد حتی ۱٪ هم از حتی ۱نفر این ۱۵/۰۰۰ نفری که موفق به اخذ کد انتخاباتی شدهاند، ندارند! آیا توجیه میکند که انتخابات را عملاً تعطیل/تحریم بکنیم؟! هرگز!
شده با #قرعه_کشی یا #انتخاب_تصادفی و یا بر اساس فرضاً حروف الفباء و... اتخاذ انواع روشهای خلاقانه دیگر، این ملت باید (ضمن سپاسگزاری از نعمت شورای نگهبان) ۳۷۸ نفر از این ۱۵۰۰۰ نفر را راهی این دو مجلس بنماید.
این دیگه آخر فروپاشی هرگونه بهانهجویی برای طفره رفتن از ایفای این مسئولیت خطیر است.
بنابراین برای عدم شرکت در انتخابات، هیچگونه مفری برای کسی نیست، چه از لحاظ شرعی و چه از لحاظات عقلی و عرفی.
بنابراین بهانهای مبنی بر اینکه شناختی از نامزدها ندارم، ارزشی بیش از بهانهتراشیها و ایرادات بنیاسرائیلی ندارد. مضافاً که هماهنگی با دشمنان خبیث و مکار #اسلام و #ایران هم است.
ثالثاً) آیا براستی، دوره به دوره، ملت و مملکت ما ضعیف و بدبخت شده است؟!
بلی! اوضاع معیشتی مثبت مردم، بخش تفکیکناپذیر #ایران_قوی است ولیکن ابعاد و اعماق این اوضاع معیشتی، کدامین هستند؟
آب و برق، نفت و گاز، تلفن و اینترنت، راه و جاده، غذا و دارو، خوراک و پوشاک، مسکن و مسجد، درمان و بیمارستان، بندر و فرودگاه، مترو و راهن، مدرسه و دانشگاه و... و مهمتر از همه #امنیت و #آرامش، آیا هیچکدام از اینها در این ۴۵ سال (برغم دشمنیها) رو به بهبودی نرفته است؟!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۹ اسفند۱۴۰۲
💠
🆔@chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🌹