eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
141 دنبال‌کننده
340 عکس
183 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (فراز ۵۵) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 : عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه‌هائی از اصلِ «، و » در روابط بین‌المللی‌اند. صحنه‌ی جهانی، امروز شاهد پدیده‌هائی است که تحقق یافته یا در آستانه ظهورند: - تحرک جدید بر اساس الگوی در برابر آمریکا و ؛ - شکست سیاست‌های در منطقه‌ی و زمین‌گیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ - گسترش قدرتمندانه‌ی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر . ☝️اینها بخشی از است که جز با و به دست نمی‌آمد. (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۲): ... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید. بدین‌صورت که؛ وقتی که در (بویژه در حوالی بازار تهران و نیز) بصورت شهادت‌طلبانه، در بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا ما هم مثل همه انقلاب‌ها (طبق تحلیل جامعه‌شناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟! زیرا گویا که از است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و ، تدریجاً و بلکه تسریعاً تبدیل به می‌گردد!!! این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدی‌ترین بنده بود که وقتی امام خمینی‌ره فتح را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد. آری! می‌شود که ضمن (بعنوان شرعی)، ماند و آنرا قربانی نکرد و چنین اعتدالی، نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است. گاز بی‌جا همان‌قدر خطرناک است که ترمز بی‌جا! چنین دعوائی در سال‌های اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری و ! در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آن‌مرحوم به علت آنکه قبل از ، مدتی طلبه او بودند، دارای گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه موضع‌گیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد یکی از بود که به خدمت (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به ، نه تنها خوش‌بین نبودند بلکه او را از مصادیق ضد دین و حداقل تلقی می‌کردند! فلذا شبانه آن‌دو معمولا به کشیده می‌شد! البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آن‌ها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوه‌ها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آن‌ها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمی‌گشتند لغایت ۱۲ نیمه‌شب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفته‌های متعصبانه خود کوتاه نمی‌آمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود! روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی بنظر می‌رسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالب‌تر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان منتشر سازم)! ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که در قفای خمینی بدنبال آنست، ، نقش بازری خواهد داشت و همین حکومت می‌تواند مایه امیدواری باشد که ما قربانی ما نخواهد گشت. (علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگی‌م بر می‌گشت که وقتی ابوی، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده می‌آموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط می‌شوند یا معنای آنها تغییر می‌کنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!) ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود. ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۳): و (در بیان ): «در یک اصلی است به این نام : تبدیل موومان ( Mouvement# یعنی نهضت و ) به انستیتوسیون ( Institution# یعنی نظام و ). به این معنی که در ، حرکتی بر اساس ایده‌آل‌ها و هدف‌هایی ایجاد می‌شود و یک ، یک ، یک جوان متحرک است که این نهضت را (به آن معنای حقیقی کلمه، یعنی حرکت و ورزش) ایجاد میکند. یک نهضت عبارت است از روحی و حرکتی که به طرف هدفی، روان است و همه پیروانش، همه مسائل و و و و و حتی مراسمی که در میان پیروانش وجود دارد، متوجه آن هدفند و همه‌چیز و همه‌کس، وسیله هستند برای تحقق آن هدفی که این نهضت برای نیل به آن به وجود آمده است. این نهضت یا حرکت در راه رسیدن به آن هدف خود به خود به موانعی که عوامل سد کننده راهش است برمی‌خورد و در اینجا است که درگیری، مبارزه و کشمکش ایجاد می‌شود. بنابراین از خصوصیات نهضت، حرکت و روشن بودن هدف است و همه‌چیز وسیله و مقدمه برای رسیدن به آن هدف. دیگر اینکه در مسیر این حرکت و سرگذشت آن، تلاش و درگیری و جبری است. یک مکتب یک مذهب و یک ایدئولوژی اجتماعی، دینی، طبقاتی، ملی در آغاز کارش برای پاسخ گفتن به نیاز زمان، یا یا بوجود می‌آید و برای تحقق بخشیدن به آن ایده‌ال و شعارش، پیروان خودش را به حرکت در می‌آورد. این نهضت در مسیر خودش حرکت میکند. یک حرکت مدعی زمان و تغییر دهنده نظام موجود که میخواهد ویران کند و با یک شدید نسبت به هرچه که را نشان میدهد و یا می‌سازد وضع دیگری را پیش آورد و شرایط نوی را بیافریند. همه‌چیز را تغییر میدهد نهضت به هدف میرسد. یا بی‌آنکه به هدف برسد به اوج قدرتش میرسد. اما بدانجا که رسید، درگیری و مبارزه‌اش از بین میرود، سد و مانعی دیگر در برابرش نیست بقدرتش که رسید حالتش عوض میشود. می‌ایستد! متوقف میشود! حالت متحرک و انقلابیش را از دست میدهد و حالت محافظه‌کاری میگیرد. چون اول میخواست دشمن را خلع سلاح کند و نظام را عوض کند حالا خودش قدرتمند و حاکم است و میخواهد خودش را حفظ کند و نگهدارد. لذا حالت پیدا میکند، چون خودش روی کار آمده انقلاب‌های بعدی را و یا ضد انقلاب می خواند. در اینجا از نظر جامعه‌شناسی که مطلب را بررسی می‌کنیم می‌بینیم آن واقعیت که در اول نهضت بود و موومان، حالا در قدرت خودش تبدیل گردیده به انستیتوسیون یا نهاد و یک پایه ثابت اجتماعی شده است و به صورت خیمه‌ای درآمده بر روی جامعه و یک شده که در ظاهر به رسیده است اما در به توقف و افتاده است. در تاریخ از این نمونه‌ها بسیار داریم؛ مثلا که در در حال مبارزه با اشکانیان بود و در حال کشمکش با ، در دوره سیاسی حاکم بر و بر همه قدرتها، حتی می‌شود، به نهایت قدرتش میرسد و در اوج شکوه و عظمتش می‌درخشد، در منتهای زیبایی و در نهایت و رواج در ، پشت سر هم بنا می‌شود و آتشهای در سراسر ایران برافروخته میشود و این مذهب که به صورت یک ایمان و حرکت بود به صورت قدرت حاکم در می آید و دیگر نیاز را که میخواد همیشه حرکت کنند و نیاز را که در حرکت نهفته است و همواره خواهان و نو شدن است برآورده نمی‌کند! بلکه در برابر این نیاز و حرکت می‌ایستد. این است که چون این حالا بر سرها حکومت میکند و بر ، نه بر دلها و آرمانها، دیگر نمی‌تواند پاسخگوی نیاز زمان خودش باشد و خود بخود زمینه و زمانه نیازمند یک نهضت دیگری میشود. با چنین تحلیلی این را میتوان حل کرد که می‌بینیم مذهب زرتشت در و بخصوص عصر ، به اوج شکوه و قدرت و استقرارش میرسد و با این همه در همین هنگام است که و ظهور می‌نمایند و آن‌همه نفوذ پیدا میکنند و ندای اینها پاسخ لبیک از ، بخصوص از جانب و روشن می‌شنود به طوریکه میتوان از تاریخ استنباط کرد به اصطلاح امروز، انتلکتوئل‌های و متفکران و تحصیلکرده‌ها و نو اندیش به سوی مانی و توده‌ها به شدت به سوی مزدک روی آوردند و این تناقض - شکست در پیروزی - نشان دهنده این واقعیت است که این مذهب، در قله عظمت و حکومتش متوقف شد! یعنی حرکتش تبدیل به انستیتوسیون یا نظام شده و ایستاد. و آنوقت در برابرش نهضت‌های و ضد زرتشتی به وجود آمدند.» ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی شهید دکتر علی شریعتی در موضوع جامعه‌شناسی بسیار خطیر؛ و (یا حرکت و نهاد) ضمیمه مقاله؛ https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 و https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۴): ... بزرگم در مباحثات تندوتیز قبل از خود با ، تا آنجا پیش رفته بود که به پدرمان توصیه می‌کرد تا خود را از (بعنوان نماد تشیع صفوی!)، نماید! و به همین علت، وقتی که بنده هم معمم شدم، با حقیر هم تا حدودی تندخوئی پیشه کرد! اگرچه تدریجاً متوجه خبط و خطای خود گردید و در دفاع از از ما هم پیشی گرفت! که شاید بشود به کاسه داغ‌تر از آش هم تعبیر کرد!! ولیکن در دوران بودن او علیه (بعنوان نماد و بالتبع دشمن !) باعث گردید که بنده این را خیلی حساس‌تر دنبال نمایم و عمیق‌تر و دقیق‌تر بکاوم و نهایتاً خود به در آیم! اگر اخوی، شجاعانه به با نپرداخته بود، شاید بنده به امر مطالعه و ، حساس و علاقمند نمی‌شدم! در بخش قبلی این سلسله مقالات، قسمت اول سخنرانی دکتر شریعتی در موضوع نهضت و نظام تقدیم گردید و اینک تکمله آن: و (در بیان ): (قسمت دوم): ... حال با این پیش‌زمینه که گفته شد نگاهی اجمالی به می‌اندازیم: دارای دو دوره کاملا منفک و جدا از هم است یکی دوره‌ای از قرن اول – که خود تعبیری از است در برابر (= تسنن) تا اوائل ، دوره و حرکت شیعه است و یکی دوره‌ای از زمان صفویه تاکنون که، دوره تبدیل شدن است به . شیعه در زمان پیشین اقلیتی بود محکوم و بی‌قدرت که نمی‌توانست با به برود نمی‌توانست نام را بر زبان بیاورد و حتی نمی‌توانست خودش را در معرض چشمها انجام بدهد. همیشه تحت تعقیب بود و همیشه در و و پنهان در . حالا همان شیعه تبدیل شده به یک بر کشور که بزرگترین نیروهای رسمی از او حمایت میکند... همان و شیعه که همواره جبهه پیشتاز با حکومت‌ها بودند و پیوسته سپر و آماج تیرهای ، همانها در عزیزترین و مجلل‌ترین و مرفه‌ترین شرایط، زندگی میکنند و دوش به دوش حاکم می‌نشینند و در مورد حاکم قرار میگیرند و حتی حاکم قدرت خودش را به عنوان قدرتی تلقی میکند که به از که زمان‌اند و ، گرفته و اینها هم به از به او کرده‌اند.! پیروزی بزرگ. شیعه درست از همین موقع که همه پیروزیها را به دست آورد، خورد و از زمانی که همه موانع انجام اعمال مذهبیش و مشکلات ابراز احساسات شیعه برطرف شد و از هنگامی که عوامل قدرتهای کوبنده او به تشویقش پرداختند و با او همگام شدند از حرکت ایستاد و به یک اجتماعی حاکم تبدیل شد. این «قانون تبدیل حرکت به نظام» است که بدین صورت یک ایمان جوشان که همه را به هیجان و حرکت دگرگونی انقلابی می‌آورد و تبدیل میشود به یک انتیتوسیون. (از کتاب و دکتر شریعتی) چنانکه ملاحظه شد؛ ، را نماد و و را نتیجه و سازمانی‌شدن و تلقی می‌کند. در باره دکتر شریعتی، متعاقبا توضیحاتی تقدیم خواهم کرد. همانطور که اشاره کردم؛ مطالعه این مقاله، دغدغه عجیبی به جانم افکنده بود و مرا در خود مچاله می‌کرد و لذا در صدد آن بودم که این را بنحوی حل نمایم که نه سیخ بسوزد نه کباب! البته تعبیه در عنوان و (و بالتبع؛ حکومت) تا حدودی مایه بود ولیکن بنظرم کافی نبود! حتی شعار فراگیر «تا نهضت ادامه دارد» و «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از محافظت بفرما» در دعای همگانی ) برای فرونشاندن بنده، کفایت نمی‌کرد و دنبال تضمینی مطمئن‌تر بودم! آن‌زمان، چندان دقت و تمرکزی روی هر دو کفه ترازوی نهضت و نظام، نداشتم! فلذا دلهره مذکور چنان در ذهنم خلیده بود که به هر بهانه‌ای مترصد آن بودم که نتیجه بگیرم، انقلاب تمام شد و الفاتحه!! یعنی هرچه از روز ایران که می‌گذشت، این در بنده عمیق‌تر می‌گردید و گویا برای آن روزشماری می‌کردم! اما فتح و عبارت «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» در تعبیر آن، همچون آبی بر حقیر بود اما .. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434 بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 مندرج در کانال چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش 05): بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434 بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 بخش 04 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/441 مندرج در کانال چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff ، بدنبال سال‌ها علمی و عملی با و بالتبع تحمل مضایق مختلفی از تا در (ساواش) در خود از به خارج از کشور (به ؛ محل تحصیلات دانشگاهی او) غافل از اینکه کلیه تماسهای تلفنی از جمله خانواده او، به دقت می‌شوند، مرتکب دو شده و توسط به قتل می‌رسد: ۱) هنگام خروج از کشور با همسرش تماس می‌گیرد که ساواش، سوار تماس بوده و مانع گریز و الحاق همسرش می‌شود. ۲) دو دخترش که موفق به فرار از کشور می‌شوند، در فرودگاه ، دکتر شخصاً به استقبال آن‌ها رفته و بالتبع توسط ساواش برون‌مرزی تحت شناسائی و تعقیب قرار می‌گیرد و فردای آن‌روز بطرز مشکوکی در آپارتمان خود به قتل می‌رسد. همچنانکه بصورت مرموزی در همان سال و به می‌رسد. انجام دو «ترور بدون رد پا» در دو عرصه و نشان از حرفه‌ای‌تر شدن در بود. متقابلا دو مذکور موجبات پیوند و را فراهم ساخته و ۵۷ را رقم زده یا اینکه باعث تشدید و تسریع آن می‌گردند. عصاره عملکردهای علمی و عملی شهید شریعتی را می‌توان در ایده او خلاصه کرد که متأثر از فضای و خاندانی خود، تعقیب می‌کرد. وی از مقطع خود در و تکاپوی برپائی انقلابی از جنس نهضت (س) بود. صاحب کتاب «فاطمه، است» پیوسته بدنبال اقامه نهضتی و بتعبیر خودش بود که ریشه در «فاطمه و ابوها و بعل‌ها و بنی‌ها» و خانه گلی او داشته باشد ولیکن با موانعی هم مواجه بود که عمر و حیثیت و جان خود را بر سر تقابل با آن‌ها گذاشت. «قتل نوه عزیز توسط !!» در و اسارت قاعدتاً از بزرگترین معماهای شریعتی از کودکی بوده و کمتر نوجوانی پیدا می‌شود که به این نیاندیشد. و اینکه چرا (ص) توسط و تبدیل به علیه تک تک آن‌حضرت می‌گردد؟!! ظاهراً شریعتی از طرفی به این نتیجه رسیده بود که «هر نهضتی که به نظام برسد، تیشه به ریشه خود زده و نابود می‌گردد»! و از طرفی در جستجوی راه‌حل مناسبی برای «حل معضل تبدیل نهضت به نظام» بود. بهترین راه‌کار را توسل به (بویژه ) می‌دانست و لذا هرگز نمی‌توانست فردی بی‌دین و غیرشیعه باشد ولیکن با و اباطیلی در پوشش و هم هرگز نمی‌توانست کنار آید. فلذا به هر قیمتی را واجب‌ترین کار خود می‌دانست. او اگرچه در مراوده دائمی با چپ‌اندیش‌های عصر خود (بویژه توده‌ای‌ها و نیز ملی‌گراهائی که برای دین، چندان تره خورد نمی‌کردند!) بود که دین را توده‌ها تلقی می‌کردند، ولیکن او را گوهری گران‌بها و کیمیائی کم‌یاب می‌دانست که باید شود. شریعتی و در ذیل آن؛ (در قالب تشیع علوی و تشیع صفوی!)؛ مهمترین سرفصل‌های مطالعاتی و آنگاه او بودند. شریعتی، سرستیزی شورمندانه‌ای با خلفای اموی و عباسی و.. داشت که خود را جا زده و را فریفته‌اند ولیکن نه به قیمت میان و ، آنهم در مقابل دشمنانی عمدتاً ( و ) که به هیچ صراطی مستقیم نیستند. و همزمان زیربار «شیعه به هر شکلی» هم نمی‌رفت و شدیدا در تکاپوی مطلب بود. لذا برخی همچون را پلیدتر از می‌دانست که هر دو دست‌پخت و هستند. همانطور که اشاره کردم؛ (لغزش‌های فکری دکتر شریعتی) عنوان کتابی‌ست که در دکتر در دست تحریر داشتم و دارم. یکی از دکتر؛ در مسئله «تباین و یا حرکت و نهاد» در افکار اوست. وی در همین راستا به اندیشه و می‌رسد و در همین مسیر آنرا با یکی دیگر از زیرساخت‌های فکری خود مبنی بر اینکه حاکمان همیشه تاریخ؛ ، و بوده‌اند، می‌آمیزد! شریعتی ترجیح می‌دهد در «تعارض آشتی‌ناپذیر نهضت و نظام»، طرف نهضت و انقلاب را گرفته و با نهاد و نظام به برخیزد. از طرفی .. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸
☫﷽☫ (از سخنرانی‌های مکرّر حم از سال ۱۳۶۴ تاکنون!): جای‌گاه‌ ابدی ! (بمناسبت سالیاد علیه و علی آبائه الثناء و السلام) ⁉️ اگر همه را جمع کرده و به بریزیم چه می‌شود؟! جوابهای محتمل: ۱) همه آنها غرق می‌شوند زیرا اگر هم بلد باشند، لباسشان اجازه شناگری نمی‌دهد! ۲) این کار ثقیل، ناشدنی است زیرا نیازمند چنان «زمان+هزینه» و مدیریتی است که فقط یک قدرتمند، قادر به انجام آنست! ۳) انجام این نافرجام، اساسا امکان‌پذیر نیست. زیرا (ص) فرمودند: «العلماء باقون ما بقی الدهر» یعنی تا روزگار برقرار است، هم باقی هستند. (ولو اینکه و جمع شوند تا علماء را محو و نابود سازند. هرگز نخواهند توانست!) فلذا اقدامی کاملا عبث و پوچ است. ۴) بعد از امحاء کامل روحانیون فعلی، مجددا همانند اینها عینا و بلکه بصورت مضاعف جایگزین خواهند شد. زیرا ... (این مقاله در صدد توضیح همین بند از جواب است): سال ۱۳۶۴ نقطه عطفی در کار و زندگی بنده بود. زیرا مأموریت یافتم که به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. برای فراخوان ، دنبال عبارت مناسبی می‌گشتم که دوستان آیه ۳۹ از سوره ؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (كسانى كه پيام‌هاى الهى را مى‌كنند و از مى‌ترسند، و از هيچ‌كس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى كافى است.) را پیشنهاد دادند ولیکن بنده آیه ۱۲۳ از سوره بدون را ترجیح دادم: «۞ وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ۞» (و سزامند نیست همگی باهم نمایند. پس چرا از هر قومی، طایفه‌ای برای مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند دهند؟، باشد که کنند.) زیرا این آیه شریفه (۱۲۲/توبه) به سه ضرورت اشاره می‌کند که عبارتند از: ۱) «لِيَتَفَقَّهُوا» (ضرورت خدا بصورت و و ) ۲) «لِيُنْذِرُوا» (وجوب هشدار به همزبان ولو اینکه ترتیب‌اثری ندهند!) ۳) «رَجَعُوا» (لزوم بازگشت «فقهآء منذر» بسوی مردمان همزبان خویش) (در دین خدا) و (بسوی مردم) جهت خطرات (أخروی و دنیوی) سه از است که آنها را باید تلقی کرد. تا زمانی که این آیه شریفه برجاست، و تشکیل و تشکل قشری در همه (ولو بدون یونیفورم متحدالشکل) هم برپاست که آنرا باید یا نامید. فلذا اگر شخصی حقیقی یا حقوقی اراده کند که علماء و روحانیت (اعم از شیعه و سنی) را ریشه‌کن سازد باید ابتدائاً این آیه شریفه را محو یا نماید که هیچکسی هرگز قادر به انجام آن نبوده و نیست و نخواهد بود. زیرا این آیه در و کتابی ثبت شده که الی الابد است و خود از آن محافظت کرده و می‌کند و خواهد کرد. چنانکه فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹/سوره حجر) بنابراین به فعالان خام‌اندیش عدم و محو روحانیت از جامعه باید گفت: ای مگس! عرصه نه جولانگه توست عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری! و به آنها که پیوسته یا گسسته در صدد فریب روحانیون یا هواداران هستند باید گفت: برو این دام بر مرغی دگر نِه که عنقا را بلند است آشیانه شاید بیهوده نباشد که عده‌ای هم می‌گویند: «العلماء باقون...بقیه درب‌وداغون»!!! 😇 👌 و صد البته که سه دسته‌اند: ۱) علمای ربّانی ۲) جاهلان متنسک ۳) عالمان متهتک و در تعبیر شریعتی؛ «پاک، پوک و پلید» فلذا اگرچه روحانیت (محصلین حوزات علمیه) آلوده به متنسکین جاهل (پوک‌ها) و متهتکین عالم (پلیدها) هستند (که کمر اسلام ناب را می‌شکنند) ولیکن مفتخر به علمای ربّانی و پاک هم است. نفرت‌پراکنی مطلق (عدم استثناء ربّانیّون) علیه روحانیت و حوزات علمیه، اگر ریشه در نطفه حرام نداشته باشد قطعا ریشه در لقمه حرام دارد که هر دو معمولاً به استخدام رسمی و غیررسمی صهیونیزم سفّاک و مفسد در می‌آیند و استفراغات آن‌ها را نشخوار می‌کنند. زیرا «علمای ربّانی پاک» از راسخین در و هستند و تالی‌تِلوِ معصومین(ع) و مراد از روحانیت هم همین علمای ربّانی است که فرمود: «اسلام بدون روحانیت، کشور بدون طبیب است». و مکلفند به اینکه ضمن حفظ ، «مبلّغین رسالات الله» باشند. صهیونیزم سردسته دشمنان روحانیت است. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM
📲 📋+ استاد رحیم‌پور ازغدی؛ (عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی): «عده‌ای در و حتی در درون تشکل‌های دانشجویی هستند که کلا باید بگوییم همه چیز عالی است تا بگویند شما هستید و اگر بگویید فلان جا دارد شما را و منحرف می‌دانند که این‌ها خودشان کاسب و هستند و می‌خواهند هم به عنوان شناخته شوند و هم از بخورند.» ☝️ از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر مدیریت ! در دهه ۷۰ متوجه عیب بزرگی در دستگاههای حکومتی شدم و اسمش را گذاشتم؛ «مدیریت هیس‌نوچی»! و در ادامه آن دیدگاه در دهه ۸۰ مقاله را نوشتم که در قالب یک برگه A4 چاپ و در برخی ، توزیع کردم. (این مقاله بعنوان بنده در دوره مدیران ۱۳۸۱ هنری شهرداری تهران بنام حائز گردید) ؛ یعنی هیچی نگو! ؛ یعنی نه، نمی‌پذیرم! منظورم نحوه مواجهه برخی از با و سازنده بود که علت آن (هیس/نوچ) برایم معمائی شده بود! تا اینکه تدریجا متوجه شدم، آنست که به آن انتقاد یا پیشنهاد اگر ترتیب اثری داده شود، از جمله کسانی که باید از قطار آن دستگاه پیاده شوند، همان مدیران هستند! بنابراین «مدیران هیس/نوچی» نیز از به و و هستند! حال در هم چنین خائنانی کم نیستند که هیچگونه انتقادی به نظام را بر نمی‌تابند! زیرا اگر این انتقادات تحت پیگرد جدی قرار بگیرند، بساط یا محیط آن‌ها مشوش یا محدود و یا معدوم خواهد گشت! فتأمل بنابراین، گفته فوق‌الذکر استاد رحیم‌پور ازغدی کاملاً واقع‌بینانه است. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) انتقالی از واتساپ ۱۳۹۹ این را هم ببینید 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2278 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۱): (رضوان‌الله علیه) برای تشکیل ، قاعدتاً با چالش‌های جدی متعددی (در ابعاد گوناگون و اعماق مختلف) مواجهه بودند که در این سلسله مقالات بر آنم که به اهم آن‌ها بپردازم ولیکن بدون تعیین کلیات و جزئیات یا تعیین أهم و مهم و یا تعیین ریشه و شاخه (اصول و فروع) که معمولاً در تحریر و تبویب کتب و مقالاتم بدان‌ها عادت دارم! زیرا که اینک برای اولین‌بار بدان می‌پردازم (تا برای امسال هم کاری کرده باشم!) و لزومی هم نمی‌بینم که مطالب را (در قالب مقالاتی مسلسل) ابتدائاً برای خود تحریر بکنم و آنگاه به تنظیم و سپس به تقدیم آن، مبادرت ورزم! (که ممکنست ماهها و بلکه سال‌ها طول بکشد!) بنابراین از گوشه‌ای شروع می‌کنم و پیش می‌روم و البته حتی‌الامکان بر اساس پیش‌فرض‌هایی که بصورت خام در ذهنم خلجان دارند ولیکن به احتمال زیاد، بعد از تکمیل مباحث (که خواهد طلبید بصورت کتاب هم منتشر گردد)، ضرورت تنظیم و تبویب و ترتیب لازمه خود را آشکار خواهد ساخت تا اصل و فرع، جابجا نگردد إن‌شآءالله البته ناگفته نماند که تدوین مطالب بصورت ، ایجاب می‌کند که نویسنده، پایبند سرفصل‌های آن‌ها باشد ولیکن در (و با توجه به امکاناتی که فرضاً در پیام‌رسان فراهم گشته)، دیگر هیچ ضرورتی به تنظیم خطی مطالب نیست. زیرا می‌توان مطالب را بصورت لینک‌های ماتریسی/ماتریکسی (شبکه‌ای از پیوندها) تنظیم نمود و خطی شدن مطالب را به وقت و حوصله و حساسیت‌های خوانندگان سپرد. و اما بعد؛ این چالش‌ها قاعدتاً در دو محور قابل توجه و بررسی هستند: ۱) چالش‌هائی که خود در طول و خود، بنحوی ابراز کرده‌اند در قالب سخنرانی‌ها و اعلامیه‌ها و سایر متون و بیانات خودشان که با احاطه بر کلیه آثار نرم‌افزاری (و بلکه سخت‌افزاری!) او می‌توان احصاء و تبیین نمود. شاید هم تاکنون اشخاصی حقیقی یا حقوقی به این امر لازم و مفید، مبادرت ورزیده باشند که بنده عجالتاً از آن‌ها بی‌خبرم. ۲) چالش‌هایی که امام توجهی به آنها نداشته یا راجع به آن‌ها چیزی اظهار نکرده‌اند و یا از آن‌ها چنان گذرا و احیاناً رمزواره و رازآلود عبور کرده‌اند که چندان جلب توجهی نکرده و مبحثی را بر نیانگیخته است! و حال آنکه قابل اغماض نیستند. نه صرفاً از این لحاظ که در دل تاریخ دیروز برای نظام جمهوری اسلامی ایران، رخ داده بلکه از این نظر که حافظان این نظام (که چنین تحفیظی را اوجب واجبات می‌دانند) هم با آن چالش‌ها مواجهه هستند یا خواهند شد. نکته مهم مقدماتی دیگر این مبحث، زمانه‌شناسی طرح مسئله است. یعنی در آستانه انتخابات مجالس و هستیم و سزامند است که چالش‌هایی را در اولویت آغاز مبحث خود برگزینیم که کارکردی برای انتخابات هم داشته باشد. بنابراین سعی می‌کنم در یک محور مثلثی پیش بروم که ناظر بر چالش‌های اصلی امام خمینی در تشکیل نظام و نیز و همچنین انتخابات باشد که با یک تیر سه نشانه را زده باشم. اگرچه شاید بهتر باشد در محور مربعی پیش برویم که مقاومت و و بلکه کل را هم در بر بگیرد. ⁉️ شاید مناسب‌ترین سؤال این باشد که آیا ؛ امری معطوف به صرفاً است یا به هم معطوف است؟!⁉️ همان مبحث همیشگی نهضت+نظام! البته این مبحث خطیر و بنیادین «نهضت+نظام» را بنده برای بار اول در پیام‌رسان ، کلید زدم و در پیام‌رسان هم ادامه دادم ولیکن بعد از فیلتراسیون آنها، متأسفانه از بین رفتند! در ایتا هم مجدداً شروع به تحریر آن‌ها نمودم که مبحث را تا چند شماره هم پیش بردم: 💠 https://eitaa.com/SMHM212/179 💠 https://eitaa.com/SMHM212/180 💠 https://eitaa.com/SMHM212/181 💠 https://eitaa.com/SMHM212/182 💠 https://eitaa.com/SMHM212/183 💠 https://eitaa.com/SMHM212/184 💠 https://eitaa.com/SMHM212/336 💠 و اینک، تداوم همان مبحث را در این‌جا با رویکردی به بیان «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، تکمیل می‌کنم. مقوله «نهضت+نظام» در برخی از صاحب‌نظران، از جمله حضرت هم مورد توجه قرار گرفته است. چنانکه معظم‌له در نخستین فرازهای بیانیه (۱۳۹۷) با این عبارت بدان اشاره فرمودند: انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان جوشش‌ انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند. بنابراین نظریه در بیانیه امام خامنه‌ای، همان «دکترین نهضت+نظام امام خمینی» است./حم سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حم: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۶): انقلاب تـــــــــــــــا کـــــــــــــــی؟! 🙏 لطفاً اجازه بدهید قبل از ادامه مبحث، اشاره مستندی به بزرگترین انحرافی داشته باشیم که در طی برخی از پیام‌های قبلی مورد اشاره قرار دادیم: بزرگ‌ترین و بدترین انحرافی که در رخ داد، طرح همین سؤال بود! زیرا ناخودآگاه جوابی می‌طلبید که در آن لابداً باید سرآمدی برای ، تعیین شود! امام خمینی‌ره، پیوسته در صدد اقامه انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب قبلی، بودند. چنانکه تسخیر را انقلابی زیادتر از ، نامیدند. سیدالشهدای نهضت+نظام (آیةالله )، انقلاب را آئینی می‌دانستند که » باید باقی بماند. امام خامنه‌ای نیز در اولین فرازهای بیانیه گام دوم خود، بر همین عبارت (تا أبد) تصریح می‌کنند که؛ « پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان و ، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه تا ابد دفاع می‌کند.» ولیکن امثال هاشمی، فریدون و... (علیرغم سوابق انقلابی‌گری)، پنداشتند که جواب «انقلاب تا کی؟!»، نیست! آنها را گورستان تلقی کردند! چرا؟! چرائی این مسئله، نیازمند توضیح است. البته شهید بهشتی، علت آنرا (در همین نماهنگ☝️)، به نسبت دادند. ولیکن تأملات بیشتر و دقیق‌تری را می‌طلبد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🌹
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۸): غنی‌سازی نهضت+نظام؛ راز تبدیل حکومت به جمهوری!؟ «سلام مرا به همهٔ کسانی که برای اسلام و در تلاش می‌کنند ابلاغ نمائید. ... برای پیاده کردن طرح و بررسی مسائل آن اهتمام بیشتری به خرج دهید. و شوید؛ و شده و صفوف خود را فشرده‌تر سازيد... ...نقشه‌های شوم و خانمان‌سوز را برملا نمائید، را بیاموزید و به کار بندید، با در نشر و و معرفی اسلام به دیگر و پیشبرد آرمان‌های بزرگ اسلام بکوشید. (پاسخ‌ رضوان‌اللّه‌ تعالی‌علیه به نامهٔ مقیم و در تاریخ ۲۱تیر۱۳۵۱/صحیفه امام/ج۲/ص۴۳۷تا۴۳۹) چنانکه قابل ملاحظه است؛ در سال ۱۳۵۱ هم حضرت امام، از عبارت «حکومت اسلامی» استفاده کرده و اسمی از نمی‌برند. ممکنست عده‌ای بر این باور باشند که امام اهل عدول از نقاط ضعف به نقاط قوت بودند فلذا بعد از ۳۵ سال مداوم، دم از زدن، نهایتاً از نیمه دوم ۱۳۵۷ هـ.ش. دیدگاه خود را متناسب با شرایط و ملاحظه ، تصحیح و تکمیل نموده و لذا به ، عدول فرمودند! عده‌ای هم ممکنست معتقد باشند که اساساً عدولی صورت نگرفته است. بلکه آن‌حضرت برای برجسته‌سازی بُعد حکومتی اسلام، ناچاراً از این عبارت استفاده می‌کرده‌اند. زیرا که دشمنان و دوستان نادان، تدریجاً را در طی تحدیدی به قدمت ، چنان به سطح سخیفی تنزل داده بودند که گویا اسلام چیزی بیش از مسئله حیض و نفاس نیست! و نهایتاً چند توصیه اخلاقی و عبادی فردی صرفاً آخرت‌نگر و حداکثر خارج شدن از خانه برای و گذشته‌نگر! و اوج آن‌ها و و ، دعا برای سلامت و عافیت و ظهور امامی بود که روزی خواهد آمد و خودش امور مردم جهان را به سامان خواهد کرد! در چنان وضعیت ضعیف و ناقص و بلکه شرم‌آورانه‌ای، بدیهی‌ست که هر کسی برای عیان‌سازی ابعاد سیاسی اسلام (بعنوان ) و زنگارزدایی از غبارهای سنگینی که چهره نورانی اسلام را پوشانده بود، لابداً از عنوان حکومت اسلامی، استفاده می‌کرد که برای اذهان عمومی، رساتر بود تا اینکه بخواهد نوع حکومت (ترجیح جمهوری بر سلطنت) را برجسته نماید. یعنی اول باید ضرورت و اصل تشکیل حکومت اسلامی، تبیین و تثبیت می‌گردید و هر گاه که زمینه لازمه آن در جامعه پدیدار می‌گشت، بالتبع نوبت به برجسته‌سازی نوع حکومت هم می‌رسید. نشان به آن نشان که در همان مقدمه کتاب «ولایت فقیه؛ حکومت اسلامی» که در صدد توجیه تدریس یا تحریر آن هستند، آورده‌اند: «... [دشمنان اسلام] همه دست بدست هم داده در تحریف کار کردند. بطوریکه بسیاری از مردم و افراد تحصیل کرده نسبت به ، گمراه و دچار اشتباه شده‌اند. اسلام؛ دین افراد مجاهدی است که بدنبال و هستند، دین کسانی است که و می‌خواهند، و مردم ضد است. اما این‌ها اسلام را طور دیگری معرفی کرده‌اند و می‌کنند. تصور نادرستی که از اسلام در بوجود آورده و شکل ناقصی که در حوزه‌های علمیه، عرضه می‌شود برای این منظور است که و حیاتی اسلام را از آن بگیرند و نگذارند در کوشش و جنبش و باشند، باشند، دنبال اجرای باشند، حکومتی بوجود بیاورند که سعادت‌شان را تأمین کند، چنان زندگی داشته باشند که در است. مثلاً تبلیغ کردند که؛ اسلام دین جامعی نیست، نیست، برای و ندارد. و نیاورده است. اسلام فقط احکام حیض و نفاس است، اخلاقیاتی هم دارد، اما راجع به زندگی و اداره جامعه، چیزی ندارد! آن‌ها متاسفانه مؤثر واقع شده است. الآن گذشته از ، طبقه تحصیل‌کرده (چه و چه بسیاری از ) اسلام را درست نفهمیده‌اند و از آن، تصور خطائی دارند. همانطور که مردم، افراد را نمی‌شناسند، اسلام را هم نمی‌شناسند و در میان مردم دنیا به وضع زندگی می‌کند. چنانچه کسی بخواهد اسلام را آن‌طور که هست، معرفی کند، مردم به این زودی‌ها باورشان نمی‌آید! بلکه ...» بنابراین فرایندی که امام راحل‌مان طی کردند، تابع الگویی کاملاً راهبردی و منطقی و مرسوم بوده است و هیچ نیازی به استفاده از برچسب‌هایی از قبیل عدول و تغییر و امثالهم نیست. امام ناچار بودند اول، اندیشه‌ها را چنان بارور سازند که تشکیل حکومت اسلامی، تبدیل به گردد تا نوبت به تعیین نوع حکومت برسد که جمهوری باشد یا ولایت و امارت و یا چیزی دیگر. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۹): پارادوکس حکومت و جمهوری! در مقالات ۱۳‌گانه قبلی، اشاره کردیم که پارادوکس و (از موضوعات مهم جامعه‌شناسی) به دلیل هر دو، در ایران مدخلیتی ندارد. در حال تبیین این مطلب بودیم که حاشیه‌ای رخ داد و لازمست نگاهی بدان بشود: میزان دخالت روحانیت در حکومت!؟ یکی دیگر از «چالش‌های امام در تشکیل نظام»؛ مسئله در و میزان آن بود. این مسئله را مستقلاً در جای خود، مورد بررسی قرار خواهیم داد اما در این‌جا هم طرداً للباب، پیش‌درآمدی لازم آمد: یکی از دوستان در واکنش به بخش ۰۰۷ این سلسله مقالات، نوشتند: «سلام برادر عزیز در مورد عدول و ورود امام ره از فرمایش خود و ورود روحانیت عادل و عالم وصالح در جایگاههای مورد نیاز نظام فقط در مورد ولایت فقیه می‌تواند اجرا گردد آن هم به واسطه وجود مجلس خبرگان رهبری که عده زیادی از کارشناسان زیر نظر دارند فرد مورد نظر را اما این در جایگاههای اجرایی دیگر نظام نمیتواند صادق باشد چرا ؟ چون تمامی مناسب اجرایی به دست روحانیت هیچ گونه جایگاهی ندارد چرا ؟ چون روحانیت در کار خود که همان راهنمایی دینی ‌معنوی جامعه کارشناس هستند ان هم معلوم نیست عادل یا صالح باشند فقط عالم هستند لذا اگر سعی کنید ورود روحانیت را به سیستم اداری کشور امری لازم بدانیم این مانند شمشیری دولبه عمل میکند که یک لبه ان به شخص برمیگردد و لبه دیگر ان به دین هرطرف بچرخد خسران است و بس اجازه ندهیم که اشکالات اداره کشور که امری عادی در تمام جوامع دنیاست به پای دین گذاشته شود اگر قرار باشد فردی از علما در امور اجرایی مشارکت کند بهتر نیست لباس معممی را کنار بگذارد و خدمت نماید در عمل آنچه در مورد ورود امام در امر سیاست میبینیم در کل تاریخ زندگی پربرکتشان راه و گفتارشان فقط راهنمایی بود و ایشان در امور جاری هیچ دخالتی نداشت کاری که ولایت فقیه در قانون اساسی و در اجرا اقا هم همین کار را میکند شما ببینید حضرت اقا در تمام دولت‌ها در عین حمایت چقدر در اجرای امور توصیه داشتند وچقدر دولت‌ها ان توصیه ها را توجه نمودند مابقی باشد در بررسی میدانی جنابتان» (پایان نقد) چنانکه ملاحظه می‌کنید، اگرچه ایراد قابل تأملی است ولیکن ایشان بدون آنکه، قرینه‌ای برای ادعای خود ارائه بفرمایند، در صدد تفسیر حضرت امام، برآمده و ورود روحانیت به مناصب حکومتی را محدود به حوزه ولی‌فقیه و نهایتاً مجلس ، می‌کنند! قاعدتاً چنین تحدیدی در انجام ، نیازمند بررسی‌های دقیق‌تر و عمیق‌تری است. فرضاً آیا روحانیت صاحب اهلیت و صلاحیت هم همانند انقلاب اسلامی، موظف به پاسداری عملی و میدانی از است؟ پاسخ به چنین مسائلی، نیازمند نگرشی کلان به آن‌هاست. زیرا بعد از پیروزی انقلاب، «محدودسازی ورود روحانیت به نظام و امور حکومتی»، مجدداً تبدیل به جریانی گردید که بازنمائی وجه دیگری از منکوب روحانیت در دوران شاهنشاهی بود که حتی توسط (موسوم به اصولگرا!) هم دنبال شد! شاید تندتر از باند افسادطلب (موسوم به اصلاح‌طلب!) که ضمن شگفت‌انگیز بودن چنین وحدت رویه‌ای بین ضدانقلاب و انقلابیون دیروز، تا حدودی قابل درک بود! شاید تنها وحدتی که بین و ، صورت گرفت، اخراج و بلکه عدم ورود و حضور مطلق روحانیت در حکومت بود که در دوره ریاست به اوج خود رسید! زیرا دعوا بر سر بود! خاطرم هست که دبیرکل حزب مؤتلفه هم با حضور در یکی از جلسات (که معمولاً در آستانه انتخابات، سروکله‌شان پیدا می‌شود!) ادعا کرد؛ آقایون علماء، توجه داشته باشند که اصلاح‌طلب‌های چپ‌گرا در پدر سوختگی سیاسی، هیچ فرقی با عمال شاه و آمریکا ندارند و از آن‌جا که روحانیون محترم، به همه انسان‌ها خوش‌بینی ذاتی دارند، قاعدتاً در برابر این‌ها هم قطعاً رکب می‌خورند! بنابراین بهتر است علمای اعلام بجای مطرح کردن خودشان در انتخابات، ماها را که به شگردها و شیطنت‌های این فرقه، واقف‌تریم، به مردم معرفی و توصیه کنند که از زمان زندان این‌ها را می‌شناسیم! توجیه مدعیان اصول‌گرایی «در خارج از گود نگهداشتن روحانیت» همان نظریه بود که ادعا و القاء می‌کرد: روحانیون هم همانند همه انسان‌ها در معرض ارتکاب خطا و خلاف هستند و چنانچه در مناصب و مصادر حکومتی، مرتکب خلاف شوند، به پای دین نوشته می‌شود و لذا مردم را نسبت به اصل دین و دیانت، بدبین و متنفر می‌سازد. بنابراین بهتر است بمنظور حفظ اعتقادات مذهبی مردم، روحانیت اساساً در هیچ رده‌ای از مسئولیت‌های معطوف به حکومت و حتی نهادهای عمومی و اجتماعی، ورود نداشته باشند! این توجیه مشوّش،... ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۴): ‼️«جمهوری اسلامی ایران»؛ منشوری از تزاحمات بی‌پایان! سخن از تضاد و پارادوکس بین مفاهیم و در بیان و تحلیل جامعه‌شناسانه غربی دکتر شریعتی بود که دامنه آن به تناقض و پارادوکس بین مفاهیم و در بیان و تحلیل فلسفی غربی دکتر حائری کشید. این دو فارغ‌التحصیل ، اگر زنده می‌ماندند در جمهوری اسلامی ایران، بنظرم شدیداً در مقابل یک‌دیگر، جبهه‌گیری و حتی لشگرکشی آشتی‌ناپذیری برپا می‌کردند! پارادوکس مذکور سایه‌افکن بخش قابل توجهی از سران نهضت+نظام و ایران گردید که بزرگترین خسارات معنوی را بر وارد ساخت و متاسفانه کمتر کسی به آسیب‌شناسی این مسئله پرداخته است! از آن‌جا که معضل مذکور یکی از «چالش‌های امام در تشکیل نظام» بود و در آستانه انتخابات مجالس ۱۴۰۲ هستیم، این مطلب را بنده در اولویت بررسی‌های موشکافانه خود قرار دادم. زیرا این مبحث، خودبخود پای و نیز را هم به میان می‌کشد و اگر چنین پارادوکسی، حل‌وفصل نشود، به همه این مفاهیم ارزشمند و حیاتی، لطمه و ضربه مهلکی وارد می‌سازد. چنانکه دامنه این مسئله و مباحث ذی‌ربط آن، سایر ارکان و امور ملی و فراملی را فرا گرفت. تا آنجا که اگر شیخ اکبر رفسنجانی، با تمسک به گفتمان ، نظام را تخطئه می‌کند یا شیخ حسن سمنانی، با گفتمان به جنگ انقلابی‌گری برخاسته و چرخش را (در تقابل با چرخ زندگی ملت!) تخطئه می‌کند و یا هواداران شعار احمقانه «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! سر می‌دهند و از را تخطئه می‌کند و بالاخره امروز دکتر ، پرچمدار چنین انحرافات خطرناک فکری/سیاسی می‌گردد و دم از عدم حمایت ملت از و ترجیح بر می‌زند تماماً ریشه در همین قضایای حل ناشده و ظاهراً پارادوکسیکالی دارد که در صدد ترسیم ابعاد و اعماق مسئله هستیم تا برسیم به ترسیم راه‌های برون‌رفت واقعی قصه. اگر دعوایی بین آیة‌الله بهشتی و آیة‌الله مصباح در موضوع و و جای‌گاه مطرح بود و اگر آیة‌الله خامنه‌ای، تئوری را مطرح و در بیانیه ، مفهوم را برجسته می‌کنند، تماماً به همین ریشه برمی‌گردد. اگر شاهد صف‌آرائی امثال ظریف در تقابل امثال و هستیم، به همین ریشه برمی‌گردد. بنابراین با فراگیری مواجه هستیم که بصورت همه‌جانبه همه امور ملت و حکومت را در بر گرفته است و خواهد گرفت. بنده در سرآغاز این مبحث، را قدر مشترک و نظام مطرح کردم و اینکه می‌تواند حلاّل همه این مشکلات فکری و گرایشی باشد ولیکن متعاقباً بررسی خواهیم کرد که جا افکندن این ایده هم چندان سهل و آسان نیست! دکتر شریعتی در تحلیل جامعه‌شناسانه خود از دو اسلام نام می‌برد؛ و ! یعنی ما با دو تا اسلام مواجهیم! از طرفی می‌بینیم؛ هم از دو اسلام نام می‌برند؛ و محمدی(ص) بنده هم وجه دیگری از دو اسلام را در مقاله‌ای به تصویر کشیدم! بنابراین ارجاع حل همه پارادوکس‌های مانحن‌فیه به اسلامیت، گام پایانی نیست. زیرا که در آن‌جا هم با این سؤال بنیادی مواجه هستیم که؛ کدام اسلام؟! تا برسیم به مقام «لکم دینکم و لی دین»! برگردیم سراغ اصل مطلب! گفتیم که امام در مقطع مهر۱۳۵۷ (که نشانه‌های پیروزی انقلاب آشکار شد) عنوان «جمهوری اسلامی» را بر «حکومت اسلامی»، ترجیح دادند. اگر ادعا کنیم که امام از نظریه ده‌ها ساله خود کردند، باید جوابگوی مسائلی باشیم و اگر بگوییم که عدولی در کار نبوده و بلکه فرمودند، باز هم باید مطالبی را به اثبات برسانیم. اجازه بدهید این مسئله را در جواب این سؤال دنبال کنیم که؛ اگر امام خمینی از همان زمانی که نظریه ناب و نسبتاً بدیع «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه» را مطرح می‌فرمودند، جوهره و خلاصه آن همین «جمهوری اسلامی» بود که در جای‌گاه خودش از آن رونمایی کردند، چرا بدان تصریح نکردند و به تعویق افکندند؟! چرا قبلاً آن‌را در کتمان داشتند و حتی بعضاً آنرا در ردیف حکومت‌های سلطنتی و فاشیستی و غربی قرار می‌دادند و تخطئه می‌کردند؟! بنظرم این مسئله، یک نکته ظریف و عجیب تاریخی دارد که نباید نادیده گرفت! این قضیه برمی‌گردد به ماجرای که ابتدائاً در صدد تبدیل رژیم سلطنتی قاجار به نظام برآمد ولیکن با مخالفت شدید روحانیون و حتی مراجع مواجه شد! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳۰بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش ۰۹): ... حال در مقوله «گزینش ملی ملت»، می‌رسیم به این سؤال تعیین‌کننده که مهمترین معیارهای مورد نیاز ملت برای ترجیح ۱ بر ۵ چیست و کدامست؟ قاعدتاً این معیارها از دو حالت، خارج نیست: ۱) مسائل سلبی و روش ۲) مطالب ایجابی و شیوه 1⃣ یعنی ابتدائاً به نقاط منفی (در برنامه و کارنامه) این نامزدها توجه می‌کنیم و اینکه کدامیک بدتر از دیگری است و اگر به ریاست برسد، تخریب بیشتری برای و و و ، رقم خواهد زد؟ در این بررسی قاعدتاً دنبال ترجیح «بد» بر «بدتر» هستیم. 2⃣ آنگاه به نقاط مثبت (در برنامه و کارنامه) این نامزدها عنایت می‌کنیم و اینکه کدامیک بهتر از دیگری است و اگر به ریاست برسد، تقویت بیشتری برای ملت و نظام و نهضت و دولت، رقم خواهد زد؟ در این بررسی قاعدتاً دنبال ترجیح «عالی» بر «خوب» هستیم. توجه به ، یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی نامزدهاست. ، اگر خوب است باید مجدداً به استقبال بانیان آنان رفت و اگر بد است باید از بانیان آن، گریخت. 📛 بانیان وضع موجود ♨️ بدون کمترین عدولی از آنچه که در مقاله «بانیان وضع موجود» نوشته‌ام، می‌توان تحت لوای چنین معیاری (لزوم خلع ید از )، هم به ارزیابی این ۶ نامزد ۱۴۰۳ پرداخت. بدیهی‌ست که ۳ نفر بالا مصداقی‌تر هستند به عنوان مذکور تا ۳ نفر پایین! تا آن‌جا که ۳ نفر بالا را می‌توان «دولت سوم خاتمی و روحانی» و ۳ نفر پایین را «دولت سوم رئیسی» توصیف کرد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۳۸): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش ۰۱): برخی از صاحب‌نظران و ، اصرار دارند که در ، بجای دوگانه «اصولگرا/اصلاحطلب» از اصطلاح «انقلابی/غیرانقلابی» (/ضدانقلابی)، استفاده شود. زیرا که هر دو اردوگاه مدعیان و ، مملو از و است و هیچ مرز ارزش‌مندی بین آن‌ها نیست و هر دو را باید دور ریخت! فلذا معتقدند که یا ، فی‌نفسه، نه ارزشمند هستند و نه ضد ارزش. بزعم ایشان؛ اصولگرایی و اصلاحطلبی فاقد هرگونه وجاهتی و عاری از واقعیت هستند و لذا این عبارات، فریبنده بوده و موجب گمراهی مخاطبین و هواداران می‌گردند. و بعضی از علاقمندان هم از بنده حقیر، نظرخواهی می‌کنند! آنچه که به عقل ناقص بنده می‌رسد؛ این مسئله را باید از چند جهت مورد توجه قرار بدهیم. «اصولگرا و اصلاحطلب»، هر دو ضد «نهضت+نظام اسلامی» هستند و لذا هر دو باید تخریب شوند ولیکن «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، هر دو عین «نهضت+نظام اسلامی» هستند و لذا هر دو باید تکریم شوند. اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی، هر دو دارای دو خاستگاه حقیقی و واقعی انکارناپذیر هستند که هنگام عبور اجتناب‌ناپذیر از دو گردنه صعب‌العبور، تبدیل به کلاف‌های سر در گمی شده‌اند که اگر به صلابت و ظرافت، گره‌گشایی نشوند، بنیاد «نهضت+نظام اسلامی ایران» توسط خود اصولگراهای غریق حماقت و اصلاحطلبهای اسیر وقاحت، بر باد رفته و کوثران ایران و ایران، ابتر می‌شوند! یک) اصول‌گرایی و اصلاحطلبی؛ بعنوان دو مفهوم ذهنی در باره هر چیزی (و نه فقط امور نهضت+نظام اسلامی)، معتبر هستند. یعنی جنبه اعتباری دارند و اعتبار آن‌ها به این است که؛ هر پروسه‌ای، بدون پای‌بندی به خاصی که ویژه آن پروسه (فرآیند) است و همچنین بدون لازمی که خاص هر پروسه منحصربفرد (پروژه/فرآورده) است که مجریان آن، رأساً و شخصاً فاقد سوابق مجربی هستند، امری بدیهی و کاملاً عقلائی است و لزومی به تخطئه آن‌ها نیست‌. یعنی هم اصول‌طلبی و هم اصلاح‌گرایی، لازم و ملزوم پروسه‌های خلاقانه است. اقامه «نهضت+نظام اسلامی»، بزرگترین و پیچیده‌ترین «فرآیند+فرآورده» است که اساساً بدون اصول‌طلبی و اصلاح‌گرایی در آن، ره به جایی نبرده و هرگز به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. إقبال به هر کدام از این دو مطلب، توأم با إدبار به دیگری، نهایت حماقت و بدسگالی است. زیرا هر شخص انقلابی نهضت‌آفرین و هر فرد ناظم نظام‌سازی، محتاج هر دو گرایش مذکور است و هر منکر آن‌ها، منکر اساس و بنیاد نهضت+نظام است. بدون اندیشه اصلاح‌طلبانه و بدون تفکر اصول‌گرایان، نه نهضت است و نه نظام و بالتبع هیچ‌کدام هم نیستند. به همین دلیل است که امام خامنه‌ای، خود را «اصول‌گرای اصلاح‌طلب» نامیدند و صریحاً فرمودند: «من به اصول‌گرای اصلاح‌طلب معتقدم». نه از باب اینکه تأییدی از «دو باند مفسد مدعیان اصلاحطلبی و اصولگرایی»، بعمل آورده باشند بلکه بعنوان اینکه این دو مطلب، برای نهضت+نظام اسلامی، جنبه حیاتی دارند. علت اصلی گیج‌کنندگی قضیه هم در آنجاست که امر خطیر «نهضت+نظام اسلامی» ما هم بعنوان نهضت، یک پروسه (فرآیند) است و هم بعنوان نظام، یک مگاپروژه (أبَرفرآورده) و این دو مطلب، تفکیک‌ناپذیر هستند. پروژه؛ «اصول‌گرایی» را می‌طلبد و پروسه؛ «اصلاح‌طلبی» را و فراورده بدون اصول‌گرایی مضمحل می‌گردد و اصلاح‌طلبی در آن، سمّ مهلک است و عمر عاجلی برای آن رقم می‌زند و فرایند برعکس آن است! یعنی با اصول‌گرایی، متوقف و متعفن می‌گردد و اصلاح‌طلبی، لازمه حیات و بقای آن است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست ما زنده به آنیم که آرام نگیریم دلبسته سازیم و اسیر می نابیم گه موج شرابیم و گهی تار ربابیم (البته این شعر، با پروسه، فرآیند و نهضت، تناسب دارد وگرنه ویرانگر نظام، پروژه و فرآورده است.) تعریفی در باره تفاوت پروسه و پروژه: «درک لیدو» (نویسنده و استاد)، پروژه‌ها و فرآیندها را به روشی آسان تعریف کرده است. لیدو در کتاب خود با عنوان Startup Leadership، می‌گوید؛ پروژه‌ها کارهایی هستند که قبلاً هرگز انجام نشده‌اند، در حالی که فرآیندها کارهایی هستند که مستمراً انجام می‌شوند و می‌توان در انجام آنها از سایر فرایندها الهام گرفت. فرآیند یک جریان کار مستمر و تکراری است، اما پروژه یک تلاش موقتی [محدود] محسوب می‌شود. خروجی فرآیند دارای تکرار شوندگی است، اما خروجی پروژه یکتا است. مفهوم «بهبود مستمر» در فرآیند معنا دارد اما پروژه با رسیدن به هدف پایان می‌یابد. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 موافقت مطلق مجلس با دولت! انکار نمی‌کنم که خبر بهت‌انگیزی بود! ولیکن این سؤال برجسته شد که چرا بی‌خیال توصیه به معیارهای ۱۲ گانه به مجلس گشت!! ⁉️ اشکال قضیه کجاست؟! اشکال شخصی بنده در این بود که بجای توجه به پخش مستقیم برنامه مجلس به کابینه پیشنهادی، ناچار شدم آنرا بعداً از طریق اخبار دنبال بکنم وگرنه این‌همه دچار حیرت نمی‌شدم! به مردم در مجلس، القاء می‌کند که این کابینه (از جمله وزرایی که بحث‌برانگیز هستند!) تماماً و بدون استثناء مؤید ۱۰۰٪ی رهبری هستند!!! و اکثریت نمایندگان هم به ریاست از این ، کاملاً متأثر شده و معیارهای اصولی را فراموش می‌کنند! هیچ‌کدام از نمایندگان، تقاضای مهلتی برای صحت و سقم قضیه نمی‌کنند و حال آنکه وظیفه به داشتند و اهمیت مطلب، ایجاب می‌کرد که مراسم رأی‌گیری چند ساعتی و بلکه چند روزی به تعویق بیافتد! البته تعدادی از (حدود ۱۲۰ نفر)، عمل کرده و تسلیم پزشکیان و همراهی قالیباف نشدند ولیکن اکثریت مجلس منفعل شدند و رأی قاطع به پذیرش دولتی دادند که در ترکیب آن، به اسم ! معامله شده بود! اگرچه در «عدم استمهال برای استعلام القائات»، کلیه نمایندگان از جمله آنانی که اهل بصیرت و غیرت بودند نه اهل معامله و خودفریبی، باید پاسخگو باشند. مگر اینکه بپذیریم آن‌ها هیچگونه احتمال نیرنگ و فریبی نسبت به پزشکیانی نداشتند که با بالا آمد! آدم که فریب شیطان را خورد، توجیه کرد که گمان نمی‌کرده شیطان جرأت کند در ، سوگند دروغ بخورد! حتی یک نفر از نمایندگان، جرأت نکرد حداقل از پزشکیان بخواهد که وی برای صحت ادعاهای خودش، لااقل بخورد! پزشکیان بدون قسامه، ذهن اکثریت را خرید ولیکن اقلیت چرا مطلقاً منفعل شدند؟! بعضی‌ها توجیه می‌کنند که پزشکیان شاید راست گفته و این کابینه مورد حمایت ۱۰۰٪ی رهبری بوده است! و بدیهی‌ست که او برای اخذ نظر مثبت رهبری، خدمت رسیده باشد و آقا هم با توجه به شرایط جاری (آمادگی روزافزون برای ورود به شرایط جنگی سهمگین با اسراعیل و اربابش آمریکا) مته لای خشخاش نگذاشته است! و اعلام حمایت و همکاری کرده است. شاید چنین بوده و حضرت آقا که پیشاپیش نمایندگان را به معیارهای لازم توجیه کرده بودند، خیالشان راحت بوده که مجلس به تکلیف خود عمل خواهد کرد، وقت گران خود را صرف دخالت در وظایف رئیس جمهور منتخب ملت ایران نکرده است! و حال آنکه اینجا بحث، بحث حمایت و دخالت و این توجیهات نیست. بلکه القاء پزشکیان است که وقتی خود آقا به تکمیل لیست وی، مستقیماً ورود کرده است، چه لزومی دارد که نمایندگان بخواهند کاسه داغ‌تر از آش باشند؟! مسئله اصلی، القائی است که باعث اختگی اکثریت مجلس شد و لذا نیاز به تعمق و تدبر دارد. بعضی‌ها هم ادعا می‌کنند که «مشورت با رهبری در تعیین اعضای دولت»، است و اشکالی به هیچکدام وارد نیست! اگر قرار باشد رئیس جمهور با حضرت رهبر مشورت بکند و نتیجه مشورت، ترک معیارهایی باشد که خود رهبری از نمایندگان خواسته مراعات بکنند، قطعاً باری را کج می‌کند که به مقصد نخواهد رسید. بعد از این دیگر چه لزومی دارد که مجلس، چندین روز از اوقات گرانبهای خود را صرف بررسی‌های جنجالی کابینه پیشنهادی بکند؟! آیا بهتر نیست که رئیس برود پیش رهبر و از طریق مشورت، به نتیجه دلخواه خود برسد و زحمت مجلس را هم کم بکند؟! به هر حال، یک جای کار می‌لنگد! یا القائات پزشکیان، دروغ و نیرنگ و بزرگنمایی بود (که با توجه به شاکله شخصیتی وی، اصلاً بعید نیست) و یا اینکه مقام رهبری به علت ملاحظه شرایط حاد و استثنائی کشور، ترجیح داده‌اند تن به عدم سخت‌گیری در تحقق خود بدهند که بعنوان یک احتمال، قابل تأمل است. در عین‌حال در هیچ جای قانون (و نیز عقلانیت سیاسی ملت) نیامده که «مشورت با رهبری» می‌تواند جایگزین «اراده مجلس» باشد. زیرا فرجام پذیرش چنین جایگزینی غیرعادی، حذف از و است که هرگز مطلوب نبوده و نیست وگرنه را از کف می‌دهد که قطعاً برای مملکت آسیب‌زا خواهد بود. شاید هم رهبری خواستند دولت را از شر دخالت‌های بعدی نمایندگان در امر عزل و نصب مقامات استانی و شهرستانی، نجات بدهند فلذا تعمداً مجلس را در انفعال قرار دادند! چنانکه در یکی از مواعظ خودشان، صریحاً از نمایندگان خواستند که به علت معقولی، دخالت نکنند. در هر حال اگر این قضیه، به خوبی توجیه نشود، خطرناکی است که ویرانگر آینده نهضت+نظام اسلامی خواهد شد. در واقع زلزله‌ای رخ داد که پس‌لرزه‌های آن، خطرناک‌تر خواهد بود. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
رفسنجانی هیچ وقت برای خدا کار نکرد فقط به دنبال کسب ریاست و قدرت بود. دستکاری قانون اساسی بزرگترین خیانتی بود که بهرمانی به ملت کرد. تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و استیلاء بر کرسی ریاست آن عملا رئیس جمهور منتخب مردم را شخص سوم کشور کرد و این ارث نامیمون تا امروز دولتها رو ناگزیر به فرمانبرداری از مجمعی ساخته که اساسا اشراع آن نه تنها ضرورتی نداشت بلکه انتصاب را بر انتخاب مرجح نمود. (یک حقوقدان بزرگ) ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ضرورت تشکیل مجمع تشخیص «مصلحت نهضت+نظام اسلامی» مسئلة: پرده اول) در ، قوانینی را تصویب می‌کنند که قاعدتاً باید محصول نیازها یا مطالبات موکلین آنها باشند. پرده دوم) که موظف به بررسی مصوبات مجلس از لحاظ فقهی و حقوقی است برخی مصوبات را خلاف شرع و قانون تشخیص می‌دهد. قاعدتاً مصوبه مردوده باید مجدداً در مجلس اصلاح و تکمیل شود و معمولاً می‌شود اما گاهی نمی‌شود و نظر فقها و حقوقدانان شورای نگهبان را تأمین نمی‌کند. پرده سوم) گاهی، هیچکدام از طرفین ماجرا (مجلس و شورای نگهبان) عقب‌نشینی نمی‌کنند و مصوبه مورد دعوا، بعد از یک یا چند بار رفت و برگشت، معلق می‌گردد. در اینصورت، تکلیف چیست؟ پرده چهارم) محلل قضیه کدام نهاد است؟ دخالت رهبری؟ دخالت قوه رحمانیه (قضاییه سابق)؟ دخالت قوه مجریه؟ دخالت قوه مسلحه؟ همه‌پرسی از ملت؟ دخالت سازمان ملل؟ دخالت پنتاگون؟! دخالت پیمان بریکس؟! دخالت پیمان ناتو؟! دخالت شورای شهر دونقوزآباد؟! دخالت کانون وکلای دادگستری؟!! دخالت ....؟! بالاخره کدام نهاد ذی‌ربط یا بی‌ربط ملی یا فراملی و یا فرازمینی و مریخی و... باید فصل‌الخطاب باشد؟ پرده پنجم) ابتکار جالبی بود که تخطئه آن، بازگشت به گرفتاری در پرده چهارم است. اینطور نیست؟ و اما چند نکته مهم دیگر: 👌 و صد البته خبط بزرگی که در رخ داد و هم بر آن سایه انداخت و در بازنگری بعدی باید جبران شود، حذف عبارت از عنوان و ساختار این مجمع است. زیرا کمتر از نیست. (امثال و ، بر خلاف اشخاص؛ و ، بدنبال بودند و هستند که منشأ قریب باتفاق بدبختی‌های ملت ماست!) 👌 تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم ضرورت داشت و هم میمون و مبارک بود ولیکن باید تکمیل گردد نه تخطئه. و اساساً در زمان رهبری و به تشخیص و دستور آن‌حضرت عملاً تشکیل شده بود. زیرا در حدود اختیارات قانونی ولی‌فقیه بود ولیکن فاقد جایگاه تعریف شده در قانون بود. در بازنگری قانون اساسی، جامه رسمی و قانونی بدان پوشانیده شد که اگر هاشمی هم نبود، چنین اتفاقی مورد اقدام قرار می‌گرفت. فلذا چندان ربطی به هاشمی نداشت بجز این که وی به هر حال در انواع جایگاه‌هایی که قرار گرفت، مشتاق پیشبرد نظام بود. (تنها عیب هاشمی، حذف نهضت از نظام بود که البته خیانت بزرگی بود) و اما اینکه اعضای آن باید انتصابی از جانب ولی‌فقیه باشند یا انتخابی از سوی ملت؟ جای تأمل دارد نه تخطئه. زیرا نیازمند خبرگی (و نه قلابی و عنوانی!) است. 👌 در بی‌حد و مرز هاشمی بهرمانی، هیچ تردیدی نیست و بنده هم در مقاله دیگری بدان پرداخته‌ام. 👌 اقتضای در قانون اساسی، آن است که لزومی به تلقی کردن آن نیست. 👌 شاید تحمل شکسته شدن تمام استخوان‌های در زیر شکنجه‌های وحشیانه () برای خدا بوده است. لذا بکار بردن عبارت «هیچ‌وقت» برای تأکید بر کار نکردن آن مرحوم برای خدا، شاید غلط باشد. 👌 تشکیل مجمع تشخیص، برای حل دعوای مجلس و شورای نگهبان بود که بالتبع نیازمند ریاست یکی از اعضای آن بود و هست و خواهد بود. چه ربطی به دارد و تحت‌الشعاع قرار گرفتن جایگاه او؟! اگر اعضای مجمع، هاشمی را به ریاست پذیرفتند و یا از جانب ، منصوب شد، چه ربطی به هاشمی دارد که گنهکار جلوه داده شود؟! 👌 ، چه شخص سوم کشور باشد چه شخص چهارم و پنجم آن، عهده‌دار بزرگترین کشور است که تمام پول‌ها و پل‌ها را در اختیار دارد و ریاست مجمع تشخیص مصلحت، استیلائی و تأثیری در قدرت کم‌نظیر او ندارد. 👌 قوی‌ترین اشکالی که به هاشمی و تأثیر وی در هنگام بازنگری وارد شده مقوله «سپردن ریاست شوراهای عالی کشور به ریاست جمهوری» (= مضاعف ساختن قدرت رئیس جمهور) بوده است که این ایراد هم اشکال دارد و به عللی، چندان وارد نیست. 👌 اشراع بمعنی شروع نیست! 👌 در قضاوت‌های خود سعی کنیم همه جوانب قضایا را در نظر بگیریم و از حدود و و ، تجاوز نکنیم حتی در قبال دشمنان‌مان 🙏 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۰ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاجی! نظرت چیه؟😜 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 بدیهی‌ست که کودن‌ترین انسان‌های هم تفاوت فاحش و و و و تکنیسین‌های و غیرایرانی را درک می‌کنند. 😭 اما مشکل اصلی اینجاست که انسان با دیدن چنین تفاوت‌هایی گاهی با خود فکر می‌کند؛ نکند حق با خودتحقیرها باشد؟!! 👌 را نیاز به و دگری است اما نه با کسانی از جنس پوسیدگان و پوزیدگان و به تعبیر خوش‌ذوقی؛ و ! آری! دقیقاً باید کسانی پیشتازی کنند که نه داشته و دارند و نه بابت درندگان، دارند! شهیدم آرزوست ...! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۶ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🔻رضا پهلوی در مصاحبه با stv: با قدرت از اسرائیل حمایت میکنم چون نماد آزادی هست. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 کوروش؛ اسم رمز امت اسراعیل و حربه‌ای برای تخریب امت اسماعیل شدن انسان‌ها از زمان و او نسبت به و او آغاز گردید و «این و در خلایق می‌رود تا »! و هیچ ملتی از این ، مستثناء نیست از جمله ! که فرجام صداقت ، است و فرجام جنایت ، . تصویر فوق، نمونه کوچکی از تفاله‌های اسراعیلی و مصداقی از اشاره «الهیکم التکاثر+حتی زرتم المقابر» قرآن است. این تفاله‌ها برای رفته‌اند سراغ تا و خود را جار بزنند. غافل از اینکه اولاً انتساب مقبره پلکانی به ، مسئله‌ای موهوم و دست‌پخت است و ثانیاً صاحب مقبره گنبدی، را به نهضتی فراخواند که خروجی آن تشکیل نظامی شد بنام با آراء مثبت ۹۸٫۲٪ این . حال این تفاله‌های رذل و شیاد و حامی می‌خواهند آن ۹۸٪ را به نفع اسراعیل ، مصادره نمایند! البته قابل انکار نیست که چهره مقدس و گاهی (ای‌بسا مکرراً) توسط همین تفاله‌های ، مشوش و مکدر می‌شود ولیکن ملت ایران، در خود نیز بر آنست که دماغ پر نخوت و و آن‌ها را بر بمالد إن‌شآءالله ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۸/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏