eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
141 دنبال‌کننده
340 عکس
183 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۱): مزیت و ایران، بر تمام انقلابات و نظامات تاریخ انسان در کل جغرافیای زمین، همین است که هر دو عنوان مذکور، اجازه نمی‌دهد بین و ، پارادوکس و تضاد مرسوم همه آن‌ها برقرار باشد. بزرگترین دهشتناک و بالتبع ضربه سنگین مهلک بر «نهضت+نظام» از جانب کسانی بر ، تحمیل گردید که انقلاب و نظام را آشتی‌ناپذیر تلقی کرده و حتی بر آن تصریح و تأکید می‌کنند! در این بر آنیم تا چنین معضلی را که بسیاری از و را به کام خود کشیده است، مورد قرار دهیم. نگارنده این سطور بلحاظ خانواده (روحانی سنتی بودن ابوی و روشنفکر شورشی بودن اخوی - در قالب شریعتی‌زدگی! - و لاجرم مباحثاتی طویل در حد مشاجراتی شدید!) بالتبع از مقطع ۱۴ سالگی (از ۱۳۵۵ هجری شمسی) وارد فعالیت‌های گردید که شاید زودهنگام ولیکن نقطه عطفی در مسیر زندگانی او بود! و شاید اولین و مهمترین دغدغه بنده از همان سال، همین بود که بدنبال مطالعه مقاله‌ای از ! با عنوان «نهضت و نظام» شکل گرفت که؛ نهضت یا نظام؟! و یا هر دو؟! توصیه می‌کنم متن کامل مقاله مذکور را در فصل ذی‌ربط کتاب و آن (در ذیل سلسله مباحث وی) مطالعه بفرمائید. (گلچینی از متن و صدای ذی‌ربط، ضمیمه این مقاله است) بعد از مطالعه مقاله مذکور، مصمم به ورود در انقلابی شدم که فرجام آن، استقرار بود که بعداً با به «جمهوری اسلامی» تغییر یافت. ولیکن با این دغدغه که آیا خواهیم توانست، نظامی را اقامه کنیم که انقلاب را قربانی خود نسازد؟! اشاره‌ای به جغرافیای زمانی این دغدغه: در سال ۱۳۵۱ از روستا به مهاجرت کرده و به مدت پنج سال در محله جنوبی ، ساکن بودیم و بنده در شهاب (واقع در ضلع جنوبی که بعد از انقلاب، به مجتمع آموزشی بعثت تغییر یافت) مشغول تحصیل بودم و در مقطع سوم راهنمایی، با شور انقلابی‌گری خود، اقدام به تشکیل سرّی نمودم. در آن دوران، شیفته داستان‌های ، بودم که عنوان خود را از نام یکی از کتاب‌های وی اقتباس کرده بودم. ایجاب می‌کرد که با اتمام ، کرده و در به (شاگردبازاری) بپردازم و اولین من زیر یک‌هزار تومان بود که حداقل فایده آن درآمد ناچیز، این بود که لااقل سربار خانواده نباشم و در مسیر قرار بگیرم. در بازار تهران () فعالیت‌های سیاسی بنده، تشدید شد و اقدام به تشکیل سرّی «گروه انقلابی بازار» نمودم. کارگران انجمنی؛ انقلابی‌تر از دانش‌آموزان سلحشوری بودند! میرزای حجره ما از اعضای بود که به قرابت و ارادت خاصی داشت که دارای گرایش‌های مثلاً ملی_مذهبی بود و در طیف و وفاداران به به شمار می‌رفت. بنده بلحاظ ملاحظات اسلامی، قاعدتاً با آن‌ها مرزبندی داشته و نمی‌توانستم جذب آن جریان بشوم که تدریجاً هم همه آن‌ها از بام بلند نهضت+نظام ما افتاد! گروه (و بتعبیری دقیق‌تر؛ گروهک!) ما نقش قابل توجهی در از طریق به آشوب و تظاهرات کشیدن سراهای آن داشت. لازم به ذکر است که تهران دارای سه طبقه اجتماعی بود که عبارت بودند از؛ ۱) ارباب‌ها که صاحبان سرمایه بودند و تجار نامیده می‌شدند. این عده معمولاً ساعت ۱۰ به بعد به حجره خود سر می‌زدند و هنگام ناهار هم می‌رفتند. ۲) میرزاها که طبقه کارمندان را تشکیل می‌دادند و معمولاً از ساعت ۸ الی ۹ صبح وارد محل کار شده و چند ساعتی پس از صرف ناهار، بازار را ترک می‌کردند. ۳) شاگردها که عمدتاً امور خدماتی (نظافت، آبدارچی، نامه‌بری، باربری و امثالهم) را بر عهده داشتند که معمولا از ساعت ۷ الی ۸ صبح در محل کار خود حضور یافته و تا غروب مشغول کار بودند. بنده جزو طبقه سه بودم اما کارهای من آنقدر زیاد نبود که و نداشته باشم. (حضور کارگرانه بنده در بازار؛ یک سال منتهی به ۱۳۵۷ تا یک سال بعد از آن بود. در سال ۵۹-۱۳۵۸ در سودای به همه جهان، قدم در راه و گذاشتم که با وقوع به محاق افتاد و لذا در سال ۱۳۶۰ عازم جبهه‌های شدم. غرض از ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۲): ... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید. بدین‌صورت که؛ وقتی که در (بویژه در حوالی بازار تهران و نیز) بصورت شهادت‌طلبانه، در بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا ما هم مثل همه انقلاب‌ها (طبق تحلیل جامعه‌شناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟! زیرا گویا که از است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و ، تدریجاً و بلکه تسریعاً تبدیل به می‌گردد!!! این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدی‌ترین بنده بود که وقتی امام خمینی‌ره فتح را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد. آری! می‌شود که ضمن (بعنوان شرعی)، ماند و آنرا قربانی نکرد و چنین اعتدالی، نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است. گاز بی‌جا همان‌قدر خطرناک است که ترمز بی‌جا! چنین دعوائی در سال‌های اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری و ! در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آن‌مرحوم به علت آنکه قبل از ، مدتی طلبه او بودند، دارای گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه موضع‌گیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد یکی از بود که به خدمت (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به ، نه تنها خوش‌بین نبودند بلکه او را از مصادیق ضد دین و حداقل تلقی می‌کردند! فلذا شبانه آن‌دو معمولا به کشیده می‌شد! البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آن‌ها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوه‌ها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آن‌ها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمی‌گشتند لغایت ۱۲ نیمه‌شب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفته‌های متعصبانه خود کوتاه نمی‌آمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود! روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی بنظر می‌رسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالب‌تر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان منتشر سازم)! ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که در قفای خمینی بدنبال آنست، ، نقش بازری خواهد داشت و همین حکومت می‌تواند مایه امیدواری باشد که ما قربانی ما نخواهد گشت. (علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگی‌م بر می‌گشت که وقتی ابوی، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده می‌آموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط می‌شوند یا معنای آنها تغییر می‌کنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!) ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود. ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۳): و (در بیان ): «در یک اصلی است به این نام : تبدیل موومان ( Mouvement# یعنی نهضت و ) به انستیتوسیون ( Institution# یعنی نظام و ). به این معنی که در ، حرکتی بر اساس ایده‌آل‌ها و هدف‌هایی ایجاد می‌شود و یک ، یک ، یک جوان متحرک است که این نهضت را (به آن معنای حقیقی کلمه، یعنی حرکت و ورزش) ایجاد میکند. یک نهضت عبارت است از روحی و حرکتی که به طرف هدفی، روان است و همه پیروانش، همه مسائل و و و و و حتی مراسمی که در میان پیروانش وجود دارد، متوجه آن هدفند و همه‌چیز و همه‌کس، وسیله هستند برای تحقق آن هدفی که این نهضت برای نیل به آن به وجود آمده است. این نهضت یا حرکت در راه رسیدن به آن هدف خود به خود به موانعی که عوامل سد کننده راهش است برمی‌خورد و در اینجا است که درگیری، مبارزه و کشمکش ایجاد می‌شود. بنابراین از خصوصیات نهضت، حرکت و روشن بودن هدف است و همه‌چیز وسیله و مقدمه برای رسیدن به آن هدف. دیگر اینکه در مسیر این حرکت و سرگذشت آن، تلاش و درگیری و جبری است. یک مکتب یک مذهب و یک ایدئولوژی اجتماعی، دینی، طبقاتی، ملی در آغاز کارش برای پاسخ گفتن به نیاز زمان، یا یا بوجود می‌آید و برای تحقق بخشیدن به آن ایده‌ال و شعارش، پیروان خودش را به حرکت در می‌آورد. این نهضت در مسیر خودش حرکت میکند. یک حرکت مدعی زمان و تغییر دهنده نظام موجود که میخواهد ویران کند و با یک شدید نسبت به هرچه که را نشان میدهد و یا می‌سازد وضع دیگری را پیش آورد و شرایط نوی را بیافریند. همه‌چیز را تغییر میدهد نهضت به هدف میرسد. یا بی‌آنکه به هدف برسد به اوج قدرتش میرسد. اما بدانجا که رسید، درگیری و مبارزه‌اش از بین میرود، سد و مانعی دیگر در برابرش نیست بقدرتش که رسید حالتش عوض میشود. می‌ایستد! متوقف میشود! حالت متحرک و انقلابیش را از دست میدهد و حالت محافظه‌کاری میگیرد. چون اول میخواست دشمن را خلع سلاح کند و نظام را عوض کند حالا خودش قدرتمند و حاکم است و میخواهد خودش را حفظ کند و نگهدارد. لذا حالت پیدا میکند، چون خودش روی کار آمده انقلاب‌های بعدی را و یا ضد انقلاب می خواند. در اینجا از نظر جامعه‌شناسی که مطلب را بررسی می‌کنیم می‌بینیم آن واقعیت که در اول نهضت بود و موومان، حالا در قدرت خودش تبدیل گردیده به انستیتوسیون یا نهاد و یک پایه ثابت اجتماعی شده است و به صورت خیمه‌ای درآمده بر روی جامعه و یک شده که در ظاهر به رسیده است اما در به توقف و افتاده است. در تاریخ از این نمونه‌ها بسیار داریم؛ مثلا که در در حال مبارزه با اشکانیان بود و در حال کشمکش با ، در دوره سیاسی حاکم بر و بر همه قدرتها، حتی می‌شود، به نهایت قدرتش میرسد و در اوج شکوه و عظمتش می‌درخشد، در منتهای زیبایی و در نهایت و رواج در ، پشت سر هم بنا می‌شود و آتشهای در سراسر ایران برافروخته میشود و این مذهب که به صورت یک ایمان و حرکت بود به صورت قدرت حاکم در می آید و دیگر نیاز را که میخواد همیشه حرکت کنند و نیاز را که در حرکت نهفته است و همواره خواهان و نو شدن است برآورده نمی‌کند! بلکه در برابر این نیاز و حرکت می‌ایستد. این است که چون این حالا بر سرها حکومت میکند و بر ، نه بر دلها و آرمانها، دیگر نمی‌تواند پاسخگوی نیاز زمان خودش باشد و خود بخود زمینه و زمانه نیازمند یک نهضت دیگری میشود. با چنین تحلیلی این را میتوان حل کرد که می‌بینیم مذهب زرتشت در و بخصوص عصر ، به اوج شکوه و قدرت و استقرارش میرسد و با این همه در همین هنگام است که و ظهور می‌نمایند و آن‌همه نفوذ پیدا میکنند و ندای اینها پاسخ لبیک از ، بخصوص از جانب و روشن می‌شنود به طوریکه میتوان از تاریخ استنباط کرد به اصطلاح امروز، انتلکتوئل‌های و متفکران و تحصیلکرده‌ها و نو اندیش به سوی مانی و توده‌ها به شدت به سوی مزدک روی آوردند و این تناقض - شکست در پیروزی - نشان دهنده این واقعیت است که این مذهب، در قله عظمت و حکومتش متوقف شد! یعنی حرکتش تبدیل به انستیتوسیون یا نظام شده و ایستاد. و آنوقت در برابرش نهضت‌های و ضد زرتشتی به وجود آمدند.» ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی شهید دکتر علی شریعتی در موضوع جامعه‌شناسی بسیار خطیر؛ و (یا حرکت و نهاد) ضمیمه مقاله؛ https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 و https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۴): ... بزرگم در مباحثات تندوتیز قبل از خود با ، تا آنجا پیش رفته بود که به پدرمان توصیه می‌کرد تا خود را از (بعنوان نماد تشیع صفوی!)، نماید! و به همین علت، وقتی که بنده هم معمم شدم، با حقیر هم تا حدودی تندخوئی پیشه کرد! اگرچه تدریجاً متوجه خبط و خطای خود گردید و در دفاع از از ما هم پیشی گرفت! که شاید بشود به کاسه داغ‌تر از آش هم تعبیر کرد!! ولیکن در دوران بودن او علیه (بعنوان نماد و بالتبع دشمن !) باعث گردید که بنده این را خیلی حساس‌تر دنبال نمایم و عمیق‌تر و دقیق‌تر بکاوم و نهایتاً خود به در آیم! اگر اخوی، شجاعانه به با نپرداخته بود، شاید بنده به امر مطالعه و ، حساس و علاقمند نمی‌شدم! در بخش قبلی این سلسله مقالات، قسمت اول سخنرانی دکتر شریعتی در موضوع نهضت و نظام تقدیم گردید و اینک تکمله آن: و (در بیان ): (قسمت دوم): ... حال با این پیش‌زمینه که گفته شد نگاهی اجمالی به می‌اندازیم: دارای دو دوره کاملا منفک و جدا از هم است یکی دوره‌ای از قرن اول – که خود تعبیری از است در برابر (= تسنن) تا اوائل ، دوره و حرکت شیعه است و یکی دوره‌ای از زمان صفویه تاکنون که، دوره تبدیل شدن است به . شیعه در زمان پیشین اقلیتی بود محکوم و بی‌قدرت که نمی‌توانست با به برود نمی‌توانست نام را بر زبان بیاورد و حتی نمی‌توانست خودش را در معرض چشمها انجام بدهد. همیشه تحت تعقیب بود و همیشه در و و پنهان در . حالا همان شیعه تبدیل شده به یک بر کشور که بزرگترین نیروهای رسمی از او حمایت میکند... همان و شیعه که همواره جبهه پیشتاز با حکومت‌ها بودند و پیوسته سپر و آماج تیرهای ، همانها در عزیزترین و مجلل‌ترین و مرفه‌ترین شرایط، زندگی میکنند و دوش به دوش حاکم می‌نشینند و در مورد حاکم قرار میگیرند و حتی حاکم قدرت خودش را به عنوان قدرتی تلقی میکند که به از که زمان‌اند و ، گرفته و اینها هم به از به او کرده‌اند.! پیروزی بزرگ. شیعه درست از همین موقع که همه پیروزیها را به دست آورد، خورد و از زمانی که همه موانع انجام اعمال مذهبیش و مشکلات ابراز احساسات شیعه برطرف شد و از هنگامی که عوامل قدرتهای کوبنده او به تشویقش پرداختند و با او همگام شدند از حرکت ایستاد و به یک اجتماعی حاکم تبدیل شد. این «قانون تبدیل حرکت به نظام» است که بدین صورت یک ایمان جوشان که همه را به هیجان و حرکت دگرگونی انقلابی می‌آورد و تبدیل میشود به یک انتیتوسیون. (از کتاب و دکتر شریعتی) چنانکه ملاحظه شد؛ ، را نماد و و را نتیجه و سازمانی‌شدن و تلقی می‌کند. در باره دکتر شریعتی، متعاقبا توضیحاتی تقدیم خواهم کرد. همانطور که اشاره کردم؛ مطالعه این مقاله، دغدغه عجیبی به جانم افکنده بود و مرا در خود مچاله می‌کرد و لذا در صدد آن بودم که این را بنحوی حل نمایم که نه سیخ بسوزد نه کباب! البته تعبیه در عنوان و (و بالتبع؛ حکومت) تا حدودی مایه بود ولیکن بنظرم کافی نبود! حتی شعار فراگیر «تا نهضت ادامه دارد» و «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از محافظت بفرما» در دعای همگانی ) برای فرونشاندن بنده، کفایت نمی‌کرد و دنبال تضمینی مطمئن‌تر بودم! آن‌زمان، چندان دقت و تمرکزی روی هر دو کفه ترازوی نهضت و نظام، نداشتم! فلذا دلهره مذکور چنان در ذهنم خلیده بود که به هر بهانه‌ای مترصد آن بودم که نتیجه بگیرم، انقلاب تمام شد و الفاتحه!! یعنی هرچه از روز ایران که می‌گذشت، این در بنده عمیق‌تر می‌گردید و گویا برای آن روزشماری می‌کردم! اما فتح و عبارت «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» در تعبیر آن، همچون آبی بر حقیر بود اما .. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434 بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 مندرج در کانال چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش 05): بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434 بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 بخش 04 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/441 مندرج در کانال چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff ، بدنبال سال‌ها علمی و عملی با و بالتبع تحمل مضایق مختلفی از تا در (ساواش) در خود از به خارج از کشور (به ؛ محل تحصیلات دانشگاهی او) غافل از اینکه کلیه تماسهای تلفنی از جمله خانواده او، به دقت می‌شوند، مرتکب دو شده و توسط به قتل می‌رسد: ۱) هنگام خروج از کشور با همسرش تماس می‌گیرد که ساواش، سوار تماس بوده و مانع گریز و الحاق همسرش می‌شود. ۲) دو دخترش که موفق به فرار از کشور می‌شوند، در فرودگاه ، دکتر شخصاً به استقبال آن‌ها رفته و بالتبع توسط ساواش برون‌مرزی تحت شناسائی و تعقیب قرار می‌گیرد و فردای آن‌روز بطرز مشکوکی در آپارتمان خود به قتل می‌رسد. همچنانکه بصورت مرموزی در همان سال و به می‌رسد. انجام دو «ترور بدون رد پا» در دو عرصه و نشان از حرفه‌ای‌تر شدن در بود. متقابلا دو مذکور موجبات پیوند و را فراهم ساخته و ۵۷ را رقم زده یا اینکه باعث تشدید و تسریع آن می‌گردند. عصاره عملکردهای علمی و عملی شهید شریعتی را می‌توان در ایده او خلاصه کرد که متأثر از فضای و خاندانی خود، تعقیب می‌کرد. وی از مقطع خود در و تکاپوی برپائی انقلابی از جنس نهضت (س) بود. صاحب کتاب «فاطمه، است» پیوسته بدنبال اقامه نهضتی و بتعبیر خودش بود که ریشه در «فاطمه و ابوها و بعل‌ها و بنی‌ها» و خانه گلی او داشته باشد ولیکن با موانعی هم مواجه بود که عمر و حیثیت و جان خود را بر سر تقابل با آن‌ها گذاشت. «قتل نوه عزیز توسط !!» در و اسارت قاعدتاً از بزرگترین معماهای شریعتی از کودکی بوده و کمتر نوجوانی پیدا می‌شود که به این نیاندیشد. و اینکه چرا (ص) توسط و تبدیل به علیه تک تک آن‌حضرت می‌گردد؟!! ظاهراً شریعتی از طرفی به این نتیجه رسیده بود که «هر نهضتی که به نظام برسد، تیشه به ریشه خود زده و نابود می‌گردد»! و از طرفی در جستجوی راه‌حل مناسبی برای «حل معضل تبدیل نهضت به نظام» بود. بهترین راه‌کار را توسل به (بویژه ) می‌دانست و لذا هرگز نمی‌توانست فردی بی‌دین و غیرشیعه باشد ولیکن با و اباطیلی در پوشش و هم هرگز نمی‌توانست کنار آید. فلذا به هر قیمتی را واجب‌ترین کار خود می‌دانست. او اگرچه در مراوده دائمی با چپ‌اندیش‌های عصر خود (بویژه توده‌ای‌ها و نیز ملی‌گراهائی که برای دین، چندان تره خورد نمی‌کردند!) بود که دین را توده‌ها تلقی می‌کردند، ولیکن او را گوهری گران‌بها و کیمیائی کم‌یاب می‌دانست که باید شود. شریعتی و در ذیل آن؛ (در قالب تشیع علوی و تشیع صفوی!)؛ مهمترین سرفصل‌های مطالعاتی و آنگاه او بودند. شریعتی، سرستیزی شورمندانه‌ای با خلفای اموی و عباسی و.. داشت که خود را جا زده و را فریفته‌اند ولیکن نه به قیمت میان و ، آنهم در مقابل دشمنانی عمدتاً ( و ) که به هیچ صراطی مستقیم نیستند. و همزمان زیربار «شیعه به هر شکلی» هم نمی‌رفت و شدیدا در تکاپوی مطلب بود. لذا برخی همچون را پلیدتر از می‌دانست که هر دو دست‌پخت و هستند. همانطور که اشاره کردم؛ (لغزش‌های فکری دکتر شریعتی) عنوان کتابی‌ست که در دکتر در دست تحریر داشتم و دارم. یکی از دکتر؛ در مسئله «تباین و یا حرکت و نهاد» در افکار اوست. وی در همین راستا به اندیشه و می‌رسد و در همین مسیر آنرا با یکی دیگر از زیرساخت‌های فکری خود مبنی بر اینکه حاکمان همیشه تاریخ؛ ، و بوده‌اند، می‌آمیزد! شریعتی ترجیح می‌دهد در «تعارض آشتی‌ناپذیر نهضت و نظام»، طرف نهضت و انقلاب را گرفته و با نهاد و نظام به برخیزد. از طرفی .. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸
💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔 @chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به 👈 باب‌القرب 👈 (قسمت اول): ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین امتداد معنوی در عالم هستی! 💠 از آداب شب و روز ؛ علاوه بر غسل و دعا و نیز و و ، امام رضا(ع) است. 💎 برای پاداش گرامی‌داشت عظمت این روز، جوایز أُخروی شگفت‌انگیز و کم‌نظیری در نظر گرفته شده است❗️ ✌️ أجر و ثواب شب‌زنده‌داری دحوالارض معادل یکصد سال و ثواب روزه‌داری دحوالارض معادل شصت ماه روزه‌داری (یا هفتاد سال عبادت) است! ⁉️ اینهمه عزت و عظمت با کدام دلیل به این روز شکوهمند اعطاء شده است؟! ❓ آیا صرفاً بخاطر آنست که اولین نقطه از بخش خشکی کره به فرمان تکوینی الهی از بخش آبی آن سر برون آورد؟! ⁉️ چرا میلاد حضرت ابراهیم(ع) در این روز بوده؟! (دحوالارض چه ربطی به دارد؟!) ⁉️ چرا میلاد حضرت عیسی(ع) در این روز بوده؟! (دحوالارض چه ربطی به دارد؟!) ⁉️ چرا در این مناسبت، به زیارت امام رضا(ع) سفارش است؟! (دحوالارض چه ربطی به دارد؟!) ⁉️ چرا قیام حضرت قائم(عج) در این روز خواهد بود؟! (دحوالارض چه ربطی به دارد؟!) ⁉️ چرا ثواب روزه‌داری این روز خاص، معادل ثواب صیام شصت ماه (= پنج سال؟) روزه‌داری و بلکه هفتاد سال عبادت است؟! ⁉️ چرا ثواب شب‌زنده‌داری شب این روز خاص، معادل ثواب صد سال عبادت است؟! ⁉️ چرا فضیلت روزه‌داری این روز ممتاز است؟! (و یکی از چهار روز دارای فضیلت در سال است؟!) ⁉️ چرا عبادت این روز، هفتاد سال است؟! ⁉️ چرا این روز، مشمول کل موجود در میان و زمین در مدت صیام اوست؟! ⁉️ آیا ذوالقعدة به پیشواز ذی‌الحجة شتافته یا اینکه این‌یکی در امتداد آن‌یکی و تداوم آنست؟! (ذوالحجة و حِجّ‌البیت چه ربطی به ۲۵ ذی‌القعدة دارد؟!) ⁉️ چرا در دعای مخصوص این روز از اسم برده شده است: «اللهم داحی الکعبة و فالق الحبة و صارف اللزبة و کاشف کل کربة»؟! (بجای داحی الارض، می‌گوید داحی الکعبة! چرا؟!) ⁉️ چرا طبق بیان فرازی از دعای این روز (اسئلک فی هذا الیوم من ایامک التی أعظمتَ حقها و اقدمت سبقها و جعلتها عند المؤمنین و...) اشاره به تعظیم این روز کرده و اینکه این روز در نزد ؛ ودیعة است؟! ⁉️ چرا طبق بیان فرازی از دعای این روز (اللهم العن الاولین و الآخرین و بحقوق اولیآئک المستأثرین، اللهم و اقصم دعآئمهم و اهلک اشیاعهم و عاملهم و عجل مهالکهم و اسلبهم ممالکهم و ضیّق علیهم مسالکهم و العن مساهمهم و مشارکهم، اللهم و عجل فرج اولیآئک و اردد علیهم مظالمهم و اظهر بالحق قآئمهم) به پرداخته و نهایتا آنرا به امر ، و وصل کرده است؟! ⁉️ مراد از «عطآء المخزون» (... و اعطنا فی یومنا هذا من عطآئک المخزون غیرمقطوع و لا ممنوع) کدام ذخیره شده در این روز است؟! ⁉️ مگر چه آثار معنوی خطیر و گران‌مایه‌ای بر این روز مترتب است که چنین ارزشی کم‌نظیر بدان بخشیده است؟! ⁉️⁉️⁉️ ووو...!!! 👌 جواب همه این سؤالات و معماها اینست که بدانیم، دحوالارض؛ صرفا یک اتفاق کوچک در اعماق و زمین نیست بلکه آغازی بر یک امتداد بزرگ است؛ طویل‌ترین امتداد معنوی در عالم هستی! ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت دوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در ! 👌 منظور از امتداد معنوی، جریانی است دنباله‌دار و مبدأ و مقصدی دارد که در حدفاصل اول و آخر آن، «صیرورت»ی رخ می‌دهد که تجلی همان «الیه المصیر» (و الی الله المصیر)ی است که بدان اشاره می‌کند. صیرورتی که از آغاز نشود همان «سآئت مصیرا» (و «بئس المصیر»ی) است که قرآن صریحا بدان هشدار می‌دهد که؛ «مصیرکم الی النار»! 👈 «ألا الی الله تصیر الامور» (س ۴۲/آ ۵۳) آگاه باشید که و گردیدن همه امور بسوی است. 👈 «أن اشکر لی و لوالدیک، إلیَّ المصیر» (سوره ۳۱/آیه ۱۴) ... [بر تو تکلیف است] که سپاسگزار باشی مرا و خود را و بسوی من‌ست فرجام صیرورت [اصیل و صحیح]. ☝️👇 😳(در این صیرورت؛ پدر و مادر در کنار پروردگار آنان می‌نشینند! فلذا بر اولاد؛ عظیم است و سترگ!)🤔 صیرورت الی الله و امتداد طویل مذکور را می‌توان به یا رشته و یا بزرگی نیز تعبیر کرد که دانه‌ها و قطعات متشکله آن با رشته‌ای بنام ، به همدیگر پیوند خورده و معنا می‌یابند. جورچینی که نخستین قطعه آن، دحوالارض باشد، بزرگترین پازل عالم وجود است. آری! سخن از در در است که رسول‌الله الاعظم(ص)، نیز حکم رونمائی نمادین و بلکه واقعی آنرا دارد. برای کشف نحوه چیدمان صحیح قطعات این پازل عظیم مهندسی‌شده می‌توان از هم بهره گرفت. 👌 این جورچین، بدون و (علیهماالسلام) کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون و حضرت (علیهماالسلام) کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون دحوالارض و معظمه، کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون معراج (ص) و حج‌البیت ، کامل نیست! 👈 دحوالارض عظمت خود را از این مجموعه گرانبها گرفته است. مجموعه‌ای که اولین سنگ‌بنای آن در عالم واقع، همین دحوالارض است. دحوالارض (۲۵ ذی‌القعدة) در بیان شگفتی از مولا امیرالمؤمنین(ع)؛ روزی است که؛ نخستین رحمت الهی از آسمان بر زمین نازل شد! 👌 نزول اولین رحمت از آسمان به زمین؛ چگونه صورت گرفت؟ با سر برآوردن نخستین نقطه خشکی از زیر دریاهای به هم پیوسته‌ای که سراسر را فراگرفته بودند! (نکته قضیه را گرفتید؟! «بیرون زدن اولین قطعه زمین از زیر آب‌ها (حرکتی از پایین به بالا)» در بیان (ع) «نزول رحمت از آسمان بر زمین» (تداعی ریزش از بالا به پایین) تعبیر شده است!) طولانی‌ترین امتداد معنوی در عالم وجود، (؟) از همین «نخستین رحمت» الهی آغاز شده و زنجیره طویلی از رحمت‌های الهی را به دنبال دارد تا برسد به الهی! ⁉️ به گاه سخن از که دحوالارض باشد، به الهی هم باید اندیشید که چیست و کدامست؟! زیرا دحوالارض؛ انگشت اشاره بسوی آخرین رحمت اوست. آخرین رحمت الهی کدامست؟ و کی؟ و کجا؟ نزول یافته یا می‌یابد؟ جواب این سؤال، رهین تفکیک این پرسش است که؛ در دنیا یا در آخرت؟! کدامیک؟ بنابراین باید پرسید: ۱. آخرین رحمت و نعمت الهی در کدامست؟ ۲. آخرین رحمت و نعمت الهی در کدامست؟ آخرین رحمت الهی در دنیا، در و روز ۱۸ ذی‌الحجة نازل گردید. در همان جای‌گاهی که فرمود: «... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا ...» (سوره مائده/ آیه ۳) که اشاره به انتصاب مولا علی ابن‌ابی‌طالب (علیهماالسلام) و با او دارد. یعنی شکل‌گیری جریان رسمی و در دل تاریخ . در تقویم الهی؛ فاصله زمانی دحوالارض تا یوم الغدیر، است. چه چیز ثقیلی می‌تواند این دو روز گران‌سنگ را به همدیگر پیوند بدهد؟ فقط چیزی به سنگینی ۲۳ سال نبوت الاعظم(ص) می‌تواند نمادی از پیوند دحوالارض به باشد و بس! ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت سوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم در ریشه دارد و دحوالارضی که در امتداد زمانی خود از یوم‌الغدیر عبور نکند، «الی‌الله المصیر» نیست و شرح نهفته در امتداد دحوالارض لغایت بماند برای مجالی دگر، إن‌شآءالله، فقط همین قدر لازم به اشاره است که بخشی از عظمت و عزت دحوالارض وام‌دار یوم‌الغدیر است. بنابراین گرامی‌داشت دحوالارض، بزرگداشت یوم‌الغدیر هم است، با همان عظمت و شکوه و عزت! 💠 فرصت «، ، و »، صرفاً به المبارک، اختصاص ندارد، بلکه عیناً به دحوالارض نیز عطاء شده است تنها با این تفاوت که صیام شهرالله، است. لذا کسی که (صیرورت ) رمضان را درک نکرده باشد، در دحوالارض این را دارد که از دست رفته را نماید. ابوی که بود (مرحوم حجة‌الاسلام والمسلمین؛ حاج‌ حسینی و بنده هر چه دارم از اوست)، در شب و روز دحوالارض به گونه‌ای رفتار می‌کرد که گویا ماه مبارک رمضان باز گشته است! او در عمل، ترازوی متعادلی را تصور و تصویر می‌کرد که سی شب و روز ماه مبارک رمضان در یک کفّه آن و شب و روز دحوالارض در کفّه دیگر آن بود! یعنی اهتمامی را که صرف کل ماه رمضان می‌کرد، همان میزان اهتمام را به دحوالارض اختصاص می‌داد! و اما اینکه؛ الهی در کدامست؟ ، در اصل، پایانی‌ترین «رحمت بی‌پایان» الهی را نشانه رفته است! آری! «رحمت بی‌پایان» او که نه است (و تفسیر غلطی از است که از وارد ما شده!) و نه ، بلکه «عطآئاً غیرمجذوذ» است. - مندرج در سوره کم‌نظیر - همان عطآء غیرمقطوع و همان رحمت بی‌پایان است. فلذا در دعای دحوالارض می‌گوئیم: «و اعطنا فی یومنا هذا من عطآئک المخزون غیر مقطوع و لا ممنوع»! 👌 دحوالارض؛ کلید و بی‌پایانی است که برای ذخیره شده است. 💎 آیا انسان به این گنج عظیم (و گران‌بهاترین گنج عالم هستی) دست خواهد یافت؟ ✅ صد البته آری، بشرطی که خود را در مسیر این مصیر و قرار دهد که صراطی بسوی است؛ قرب الی الله. ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در عالم هستی! در قسمت قبلی اشاره کردیم که بعنوان نازله الهی، نشانه‌ای بسوی اوست. در این قسمت، آخِرین رحمت حضرت و را مورد توجه اجمالی خود قرار می‌دهیم تا شاید عظمت دحوالارض را نیز دریابیم! 💎 اصلی‌ترین اتفاقی که قرار است در عالم هستی رخ دهد (و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و ملک و... برای تحقق آن در کارند) اینست که بعد از عبور از و به برسد! اما چگونه؟! مراد از عُقبی، عالم بعدی ( و ) است و فراتر از آن، عالم ، «ملک لایبلی» و «رضوان من الله اکبر» است که قابل تعبیر به أدنی هم هستند. عالمی فراتر از که نصیب « السابقون» می‌گردد که «اولئک المقربون» هستند. أدنیٰ؛ ارزشمندترین مقام و منزلتی است که انسان می‌تواند در جای‌گاه ، بدان نائل گردد و بالاتر از است. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» (سوره نجم/ آیه ۹) برای نیل انسان به مرتبت عالیه أدنیٰ یک به او شده است، فرصتی بنام (إنّی جاعل فی‌الارض ) سوره بقره/ آیه ۳۰ این خلافت را قبل از آنکه به یا تعبیر شود، باید فرصت تلقی کرد. (تلقی خلافت به لیاقت یا قابلیت، انسان را به جمود و سوق می‌دهد که هر دو مهلکه‌ای بیش نیستند. زیرا هر دو نظریه، بر این پندارند که انسان؛ است!!) خلافت انسان در ، صرفا فرصتی است برای نیل ارادی و ایمانی او به أدنیٰ. (و صد البته اگر فاقد قابلیت و لیاقت بود، چنین فرصت و مجالی در اختیار او قرار نمی‌گرفت ولیکن خلافت بمفهوم فرصت است و بس؛ فرصتی برای نیل به مقام أدنیٰ) = «دنیا فرصتی برای أدنی» آیا چنین امر خطیری، امکانپذیر است؟! سرآمد تمام جهد و جهاد (نوعی از مخلوقات زمینی) برای نیل به () نیل اجنه‌ای بنام به مقامی بود که به علت عدم صحیح به او انجامید! (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ ) (سوره حجر/آیه ۳۴) اعطای به انسان همزمان گردید با ! (؛ جمع اجنّه/ یعنی یک عفریت از جامعه جهانی جن) 🔰 دحوالارض طولانی‌ترین امتداد معنوی از دنیا است تا أدنی! 👌 دحوالارض زمینه‌ساز وقوع رجومیت جن و گردید که نشان می‌دهد، گویا مبحث در میان است! یعنی چه؟! یعنی که آفرینش و خلقت همیشه قرین بوده است! بدآئی که اگر درست درک نشود، حمل بر می‌شود! (چنانکه هرگز نفهمید و لذا به صرافت گزافه‌گویی افتاد که؛ «... بما أغویتنی»! (سوره حجر/ آیه ۳۹) بدآء بمعنی دوباره‌کاری نیست، حتی بمفهوم تجدیدنظر هم نیست. بلکه رو کردن در است! ، سراسر است ولیکن عالم جن و ، معرکه اختیار است، معرکه‌ای که به قمار می‌پردازد حتی با خالق متعال خود! و برگ برنده خالق در برابر مخلوق، بدآء است که صرفا شبیه اغوآء است نه إغوآء قابل انتقام. (مثلا در قصه توسط علیهماالسلام که تبدیل گردید به ذبح قوچی که آورد. در جایگزینی مذکور، گفته شده؛ بدآء حاصل شد. مفهوم این بدآء چنین نیست که آن حضرات عظام، اغوآء شدند یا اینکه در امر خود تجدیدنظر کرد! بلکه آن برگ اصلی قضیه رخ عیان کرد که لازمه آن عبور موفقیت‌آمیز پدر و پسر از آزمونی سخت - از آزمون‌های کسب - بود.) ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/920 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 :قسمت چهارم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در ! نخستین به داده شد که متاسفانه اکثریت آن، را رها کرده بدنبال افتادند، غافل از اینکه از آنِ است و بس! ( و را چه به احدیت و صمدیت؟!) البته حارث (احدی از مجاهدترین ) توانست با عبادت کم‌نظیری خود را به مقامی برساند که (عزیز خدا) نامیده شود. وی حتی به مجاز ملاحظه نیز نائل گشت ولیکن سقوط وی از همان‌جا آغاز گردید! زیرا که را درک نکرد و کماکان دنبال بود فلذا گشت؛ أبلس! (و إبلیس شد!) عزازیلِ گشته، گمان کرد که شده و برای انتقامجوئی، علیه و بلکه حضرت رحمان، مبدل به و عدوّالله شد. او را إغواء نکرد بلکه او خود از همان زمان که را در زمین بحال خود رها کرد و به تنهائی در سودای تشرف به حال و احوال راهی شد تا شاید راهی بسوی بگشاید، در قرار نگرفت و صیرورتی نیافت و دچار گردید. همچون دیواری که بنیادش را کج نهاد و لاجرم در ثریا باید فرو می‌ریخت! بدیهی بود که نتیجه چنین استدراجی، ابلاس گردد. وی را پنداشت و شد تا آنجا که حتی به بودن خود نازید و خود را برتر از دید! (و ریشه خود را فراموش کرد و از یاد برد که آتشین بودن وی از سموم درخت شعله‌وری بود که آن درخت، خود ریشه در خاک داشت و پنداشت که همتراز است!) (نور؛ نار نیست. استدراج؛ توفیق نیست. ؛ إغواء نیست. ؛ نیست.) بنابراین جن در فرصت خود سوخت و به مقصد نرسید و شد. سوختن؛ نتیجه جن و انس است. حال نوبت دیگری فرا رسید که مستقیما از آفریده شد تا مسیر در پیش گیرد. شد و فرصتی یافت تا از به در آید و آنگاه به برسد. آیا چنین توفیقی را خواهد یافت؟! أحدی از یافت و اما چطور؟ ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🔴 ‏برای اولین بار در تاریخ، نیروی دریایی ‎ارتش جمهوری اسلامی موفق شد با عبور از اقیانوس آرام، اطلس و هند ظرف ۸ ماه، دور دنیا را طی کند (بعد از طی مسافت ۶۵هزار کیلومتری). آرزو و ‎حسرت تاریخی ایرانیان در دریانوردی با راهبرد بلند مدت آیت الله خامنه ای محقق شد. رسانه ها اجازه نمی‌دهند شما از این خبر احساس قدرت کنید. 🇮🇷 کانال رسمی 👇🏻 @antarnational 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔 @chelcheraaqHM
💠 ✅ سیدمحمد حسینی(منتظر) ملخص و مخلص به «حم»؛ افسر .P.R.S ناوگان دریایی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در نیمه اول دهه ۱۳۶۰ و سفر به انواع دریاها، خلیج‌ها و اقیانوس‌های شرق و غرب عالم 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: ✅
☫﷽☫ 👌درسی که از عمو و دائی آموختم! ۱۳۵۸/مجیدیه تهران، منزل جدیدی خریده بودیم که فامیل‌های دور و نزدیک برای مبارک‌باد میهمان می‌شدند از جمله خانواده دائی‌جعفر. بساط پذیرائی که پهن شد، چند تا هم پیدا شد و بچه‌ها در تکاپوی قلع و قمع آن‌ها برآمدند و حرف‌های بزرگان هم رفت بسوی مگس و مگس‌کُش و مگسک و... من کم‌حرف هم به زبان آمدم که «خداوند مگس‌ها را برای میکروب‌ها آفریده و...» هنوز کلامم منعقد نشده بود که دائی گفت: لابد این شیره[انگور]ی که ما می‌خوریم، تماماً و مضرّ است»! با این حرف، همه ساکت شدند و در فکر! و من در اوج بدجوری در جمع، کِنِف و ضایع شدم! این دومین جعفردائی علیه من بود! البته از آن خشونت‌هائی که بجز لحظه‌ای دل‌خوری، و ناراحتی ماندگاری به دنبال ندارد. اما برایم نقطه عطفی شد که شش‌دانگ حواسم به گفته‌هایم باشد و هر چیزی را هر جائی، بدون تأمل و تعمق نگویم تا مبادا ندامت‌بار باشد. بعد از آن مصمم شدم که گفته عموموسی را آویزه گوشم سازم که همیشه می‌گفت: «کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ» (جالبه که خودش هم کم‌حرف بود و بچه‌هایش هم کم‌حرف درآمدند! تا آنجا که عضو اطلاعات سپاه بودن پسرعمویم را من بعد از بازنشستگی او فهمیدم! با اینکه هم‌سن‌وسال و از بچگی بودیم!) آن «نقد تلخ اما واقعی» و آن «توصیه سخت اما بحق» آن مرحومان مغفوران؛ برای بنده سرفصل دیگری رقم زد و چنان تحت‌الشعاع قرار گرفتم که در چاپ چهل جلد کتابی که نوشته‌ام (قبل از ظهور و بروز فرصت لازمه تحقیق، تألیف و تحریر آن‌ها را داشتم) سال‌های سال است که راجع به بیان و نحوه درج جمله به جمله و بلکه کلمه به کلمه آن‌ها دچار هستم و گویا که هنوز هم از چاپ آن‌ها واهمه دارم!! بعضی از دوستان، توصیه می‌کنند که چاپ کن بده بره! و اگر احیاناً خبط و خطائی در آن‌ها بود در چاپ‌های بعدی آن‌ها را تذکر بده! این توصیه را در باره کتاب‌هایم نتوانستم اما در نگارشات‌م در فضای مجازی، به کار بستم. از فعالیت در قالب مراسلات ایمیلی و بعداً بلاگفا تا ... تلگرام و واتساپ و اینک ایتا حدود بیست‌سال می‌گذرد که به این عادت، شبانه‌روز مألوف و مشغولم! مرتباً مطالبم را می‌نویسم و به اشتراک می‌گذارم و بعضاً مفاد آن‌ها را ویرایش (اصلاح و تکمیل) می‌کنم! و این‌ها اوقات فراوانی از بنده را مصروف خود نموده است! (امروز دیدم؛ فقط در گروه «معارف و احکام» تعداد کلیپ‌ها از ۱۰/۰۰۰ گذشته و در کانال «معارف و احکام حم» تعداد آن‌ها به ۵۰۰ مورد نزدیک است و قاعدتاً ناچار بودم که همه آنها را ببینم!) این «وضعیت روانی/عقلانی در تحریر مطالب» بنوبه خود، حقیر را واداشت که با همه مسائل از جمله گرایشات و ، ، ، ، ، ، و... و بطور کلی؛ ، محتاطانه و نقادانه برخورد نمایم و از بی‌مهابا و بی‌محابا بودن در آن‌ها حتی‌الامکان بپرهیزم! مراعات این دقائق و ظرائف در تدریسات و نیز سخنرانی‌هایم، این تأثیر را داشته که موجب تطویل آن‌ها گشته تا با توضیحات مبسوط و تشریحات همه‌جانبه ارائه بدهم که قاعدتاً ممکنست برای خیلی‌ها، کسل‌کننده تلقی شود! من باید می‌دانستم که هر حیوانی متفاوت از الگوی غذائی سایر حیوانات است و ای‌بسا که عمدتاً تابع رابطه «عموم و خصوص من‌وجه» باشند. فلذا تنافر بعضی از آن‌ها بمفهوم حقانیت یا عدم حقانیت آن‌ها نیست. مگس‌ها هم همانند انسان‌ها به شیرینی‌جات علاقمندند ولیکن ناقل میکروب هم هستند زیرا که پروائی از نشستن بر زباله‌ها و کثافات ندارند. اما بی‌پروائی و بلکه اشتهای آن‌ها به مزبله بمفهوم آن نیست که کلیه شیرینی‌جات هم زباله و حاوی میکروب‌ها هستند. همین دیروز کلیپی را دیدم (خودم هم آنرا به اشتراک گذاشتم!) که در طی آن، مرحوم حاج‌شیخ احمد کافی در مذمت استفاده از (و اینکه برای انسان، مفید نیست و بلکه مضر است) به عدم میل گربه‌ها اشاره می‌کند و حال آنکه رابطه منطقی الگوی غذائی گربه‌ها با الگوی غذائی انسان‌ها تابع نسبت عموم و خصوص من‌وجه است. فلذا نباید نتیجه گرفت که؛ چون گربه‌ها روغن‌نباتی را نمی‌خورند پس انسان هم نباید بخورد! همچنین در تواصی حکمای طب سنتی، مصرف چای را بدان‌جهت نکوهش می‌کنند که علف آن، مطلوب حیوانات گیاه‌خوار و خام‌خوار نیست! حال اگر در استفاده از چای و روغن‌نباتی، مضرّاتی هست، بهتر است به علل علمی آنها، اشاره شود نه از طریق نادیده‌انگاری الگوهای غذائی حیوانات. خیلی چیزها هست که برای حیوانات مطلوب و برای انسان‌ها نامطلوب است و بالعکس ولیکن رغبت و رهبت آن‌ها نباید معیار و ملاکی برای مفید یا مضرّ بودن آن‌ها تلقی شود. و هکذا خیلی از مواد غذائی و داروئی و خوراکی‌های دیگر. فتأمل! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۴۰۲ 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🔴 اهمیت فضای مجازی از دیدگاه امام خامنه‌ای امام خامنه‌ای: 🔺فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است. 🔺اگر از فضای مجازی غافل باشیم اگر نیروهای مؤمن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد. 🔺به اعتقاد من امروزه ذکر مستحبی بعد از نماز ما کارفرهنگی و جهادی در فضای مجازی‌ست. مقالات حسینی منتظر 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ نقادی نحوه تبیین پدیده دحوالارض (بخش اول): در آستانه یوم_الله «دحوالارض» هستیم. چند سال قبل، مقالاتی در موضوع تحریر و در فضای مجازی (تلگرام؟ واتساپ؟) به اشتراک گذاشتم که مورد ارزیابی دوستان از جمله انتقاد حجة‌الاسلام والمسلمین دعوتی، قرار گرفت. حال متاسفانه اصل آن مقالات تحریری خود را پیدا نمی‌کنم! (اگر از دوستان، کسی بدان‌ها دسترسی دارد، خیلی ممنون می‌شوم که برای بنده ارسال نماید) ولیکن عین متن گفتگوی انتقادی فی‌مابین را که در جائی، ذخیره کرده بودم، در اینجا به اشتراک می‌گذارم تا از دحوالارض، بی‌خبر عبور نکرده باشم! (ناگفته نماند، ایشان بعنوان نویسنده‌ای صاحب‌قلم، بعد از سکته‌ای که برایشان عارض گشت، در تایپ کلمات و جملات، قدری مشکل دارند ولیکن از باب «لزوم حفظ امانت»، عین تحریریه ایشان را به اشتراک می‌گذارم): استاد دعوتی: جناب حسینی منتظر باسلام وارزوی توفیقات عنایت می فرمایید که گسترش زمین که می فرماید والارص بعد ذلک دحیها اخرج منه مایها ومرعیاها والجبال ارسیها اینها مراحلی هستند که بزای وقوع هرکدام ملیون هاسال وقت لازم است ودحو الارض هم مانند یوم القیامه یک روز بسیار بسیار طولانی میباشد ملیاردها سال و خروج آب وبرامدن کوه ها وقایع بسیار عطیمی هستند ونمی تواند دریک روز بیست وچهار ساعت واقع بشود لاجرم تعین یک روز معین برای دحوالارض این باید یک روز سمبولیک وبرای یاد اوری یک حادثه عظیم از خلقت باشد واینکه فرموده است ما اسمانها وزمین را درشش روز افریدیم همه مفسرین سرانجام پذیرفتند که این ایام خلقت ایام ۲۴ساعت نیستند ودلیلش هم اینکه روز هفتم که روز قیامت است یک روز عظیم اشت که فقط یک مرحله آن۵۰هزار سال است ورو زهای خلقت که یک روز ان همان دحو الارض است لااقل چند ملیارد سال است وقطعا این تعیین یک روز برای دحو الارض به عنوان یا بزرگداشت میباشد لذا دربیان مسایل اعتقادی باید به ادبیات قابل قبول طرح بشود تا جوان بیچاره بتواند قبول کند . اینکه اول اب ها همه جارا گر فته بو دند و اول بار سرزمین کعبه اززیر اب بیرون امد به قول جناب علامه جوادی روایات نمی توانند لیل برخلقت وتاریخ باشند تا وقتی که یک دلیل علمی اقامه بشود اینک دولقرنین اسکندر است که ده ها نقل قول د ارد بالاخره به اثبات نرسید تا انکه تحقیقات علمی جواب ان را داد .در هرحال تحقیقات علمی نشان می دهد که در اعاز کره مین یک کره مداب واتشین بود و ملیون هاسال طول کشید تا پوسته زمین خشک شد کوه ها وگو دیها در این زمان پدید امدند وملیونها سال باران های سیل اسا باریدند ودوبا ه بخار شدند تا شرانجام رطول میلون هاسال زمین خنک شد وابها در د یاها ساکن شدند خشکی ها پیدا شد ند وملیون ها سال به طول انجامید تاقاره ها ازیکدیگر جداشدند واوقیانوس ها پدید امدند .اینها نتیجه تحقیقات ومباحثات هزارن دانشمند زمین شناس می باشد که دردبیرستانها وم دارس ما تدریس می شود وجوانها انهارا پذیرفته اند حالا یا سایت مدهبی برخلاف این باورها اعلام میدارد که اول همه زمین ا اب گرفته بود و‌کعبه به قول ما اززیر اب بی ون امد وبه قول یونانیها اتن ازیر اب بیرونآمد وبه قولی استان نیمروز ک‌ه وسط دنیا هست شکل گرفت خوب حالا جوان شما کدام را بپذیرد دانشگاه چه می گوید . حاج اقا چه می فرماید. لاجرم اولا اسرار ال محمد را برای اهلش بگویید ولزوم ندارد انهارا به هر طبقه ای القا کنید ثانیا در فکر راه حل باشید و اهی جلوی پای مردم بگداریدکه ایجاد شبهه نشود به نظر بنده معنای گسترش زمین از زیر کعبه یعنی گسترش توحید واولین نقطه ای که سر اززیر اب در اورد یعنی سر از زیر طلمات کفر بیرون اورد ودرخشیدن گرفت واگر فرض کنیم که جناب ابراهیم در روز ۲۵ دایلقعده متولد شده است این میتواند معنی دحو اللارض را مشخص کند یعنی شکل گرفتن توحید از تولد جناب اراهیم اعاز شد وزمین به نور پروردگارش روشن شد وزمین زمین شد و روز تولد ان جناب که بانی کعبه نیز می باشد روز دحو الرض به ای معنی میباشد دراینجا فکر جوان بیچاره ای که دینش را وروایت امامش را ازما می خواهد بیاموزد گرفتار تناقض نمی شود خوب شما واقعا جواب بدهید یک جوان با ان چیزها که از دبیر ستان اموخته بااین مسایل چه باید بکند البه حصرات ایمه کلماتشان به حق می باشد لکن راوی چی دریافت کرده و ما چه می گوییم این مشکل افرین است امید که جوانب کار ا ملاحظه بنماییم انشاالله حسینی منتظر: با سلام و ضمن تشکر از نقادی مطلب؛ مسئله دحوالارض (ظهور اولین قطعه از خشکی زمین از زیر آب) را به دو شکل می‌توان مورد توجه قرار داد؛ ۱) ظهور تدریجی قطعه که قطعا در دوره طویلی از زمین‌شناسی اتفاق افتاده است و لذا نامگذاری ۲۵ ذی‌القعده می‌تواند کاملا نمادین باشد. ۲) ظهور نخستین نقطه خشکی (ولو باندازه یک میلیمتر) که ... ..ادامه دارد. ✍ حم 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ نقادی نحوه تبیین پدیده دحوالارض (بخش دوم): بخش اول👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/883 ۲) ظهور نخستین نقطه خشکی (ولو باندازه یک میلیمتر) که مورد تابش مستقیم تشعشع خورشید (بدون واسطه‌ای از جمله؛ پرده نازک آب) قرار گرفته است که در اینصورت یک پدیده واقعی و ملموس بوده که در روز ۲۵ ذی‌القعده رخ داده و لزومی ندارد که نامگذاری دحوالارض را نمادین بنامیم. جمع دو مطلب مذکور در این است که آنرا همچون طلوع آفتاب فرض کنیم؛ طلوع خورشید قطعا امری تدریجی است ولیکن اولین اشعه‌ آن، قابل زمان‌بندی در تراز کسری از ثانیه است تا چه رسد به اینکه یک روز (بقول شما ۲۴ ساعت) را به این واقعه اختصاص دهیم. دقت کنید که مفهوم دحوالارض، گسترش پهنه خشکی زمین نیست بلکه آغاز توسعه آنست و اینکه گسترش مذکور دقیقاً از نقطه‌ای شروع شده است که بعداً مفتخر به پذیرائی از عمارت کعبه بر روی آن گردید. فلذا این مبحث با آنچه که جنابعالی فرمودید هیچگونه منافاتی ندارد. فتأمل! استاد دعوتی: البته سزاور است که اول م تبه کوه ها سر ازد ریا بیرون بیاو نه یک زمین پست وپایین درهرحال مقصود این است جوانان دچار به قول حالایی ها دچار پاراد‌کس نشن ببینید قران می فرماید شهد شاهد من اهله که یک قول ساده وطبیعی است یعنی یک کارگری یک کنیزی که متوجه امد ورفت ها بود اینطورگفت بالاخره توی منزل یک عده ای میفهمند که خانم دارد یک نقشه هایی می کشد ولکن مفسرین ویا قصاصین میگویند یک بچه ای به معجز خدا به حرف امد واینطور گفت خیلی خوب این تفسیر یک قدری مسیله را غیر عادی می کندولزوم ندارد که ما هی مسایل را پیچیده بکنیم و باور ان را مشکل بنماییم که بلاخره داستان شبیه افسانه بشود البت هیچ کاری محال نیست ولی لزوم ن ارد . ببینید در مسیله امدن کلاغ قران می گوید یک کلاغی زمین را چنگ میزد و جناب قابیل راه کار پیدا کرد وو خوب این خیلی عادی هست ولی حالا گفته میشود که ان کلاع با یک کلاغ دیگر جنگش سد وارا کشت وارا دفن کرد قابیل راه کار را کشف کرد .خوب من باخودم می گویم ماتابه حال نشنیدیم وندیدیم یک کلاغی کلاع یگر را بکشد واو ا دفن بکند پس این کار که دروغ است لابد اصل قصه هم دروغ است ولزوم ن ارد که ما پیوست مشکلات درست کنیم بلکه همین خوب است که کلاعی امد وزمین را کاوید واقای قابیل یک چیزی اموخت مانند نیوتن وکشف نیروی جاذبه از افتادن سیب و هزاران اختراعات عرض اینکه ما باید به اندازه عقول مردم حرف بزنیم جناب احمد خاتمی درنماز جمعه علی روس الاشهاد فرمدند فرعون جهارصد سال عمرکرد خوب اگر روایت هم گفته باشد شما نباید بگویید که ایا فرعون مثلا سیصد ساله بوده که موسی را خواسته به فرزندی بگیرد وایا همسرش چند سال داشته . لاجرم باید بگوید دودمان فراعنه چهار صد سال حکومت کر ه اند که این هم درست نیست وحکومت فراعنه امروز مشخص است واما جمعه باید حرف صحیح بزند واصلا اینکه فرعون چقدر عمر کرده این لزومی ندارد ویا اینکه بنی اسرتییل از رود نیل عبور کردند واینکه مادر موسی موسی را به نیل انداخت که اصلا شهر بنی اسراییل در کنار دنیل تبودو انان در یک جای دور ودرکنار دریا اسکان داده شدند واجازه ورود به پایتخت را نداشتند وقران هم می گوید القه فی الیم ومیفرماید وفرقنا بکم البحر که دریای قلزم بو ه است وامروز رو ی نیست که امام جمعه تهران اینطور حرف بزند منظور انکه مسایل را نباید از انجه هست بدون هیچ ضرورتی مشکل بکنیم جناب قرایتی گفتند نگویید فلان دعا مطابق هفت هزار چنین وچنان ثواب دارد بکویید خیلی صواب دارد گاهی هم یک مثل بیاورید بگویید اقایان چهارتا مرگ بر شاه گفتند و چند روز زن ان رفتند حالا یکی وزیر شد ویکی وکیل وچه چه پس می شود ثواب یک کار کوچک بسیار بسیار بزرگ باشد یعنی فاضرب لهم مثلا برای مردم نمونه بیاورید وشاهد بیاورید وبا عقیده ایشان بازی نکنید وهی اطهار فضل نفرمایید که در صفحه چند درفلان کتاب چنین فرموده است که بایک من سریش نمی شود انرا فهماند السلام ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ نقادی نحوه تبیین پدیده دحوالارض (بخش سوم): بخش اول 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/883 بخش دوم 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/884 حسینی منتظر: سلام ناچارم توجه جنابعالی را به چند نکته جلب کنم: ۱) منظور شما را متوجه شدم که تبلیغات دینی باید بر اساس میزان فهم مخاطبین تنظیم شود همچنانکه فرمودند: «نحن الانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم» و کسی با آن مخالفتی ندارد. ۲) چه کسی گفته که اولین نقطه از خشکی که از زیر آب برآمد (سرزمین مکه به کانونی مسجدالحرام و کعبه) از همان ابتدای تحولات کره زمین، منطقه پست و فروهشته زمین بوده و نوک قله کوه بلندی نبوده؟! اتفاقا سرزمین عربستان در مقطعی کاملا جنگلی و سرسبز بوده و زیست‌گاه انواع حیوانات و همین نفتی که در زیر زمین آنجاست باقیمانده رسوب اجساد همان جانوران و گیاهان است و چه مدرکی مستندتر از همین نفت و گاز موجود در باره سرسبزی دوران ماضی عربستان؟! عربستان از اول خلقت که بیابانی نبوده. ای‌بسا زمین فعلی مکه هم در زمانی مرتفع‌ترین نقطه زمین بوده همچون قله إوِرِست فعلی و ای‌بسا که همین کوهستان هیمالیا زمانی تبدیل بگردد به پست‌ترین نقطه زمین و... ۳) آیا در مطالب بنده (حداقل پیرامون دحو الارض) چیزی از پدیده‌های زمین‌شناسی من‌درآوردی دیده‌اید که معترض شده‌اید؟! مگر بجز چند روایت مشهور من چیزی گفته‌ام؟! بلی! بنده سعی کردم که از هدفمندی دحوالارض رونمائی بکنم و در برجسته‌سازی این مطلب، چیزی از حدود علمی قضیه هم فراتر نرفتم. حال نمی‌دانم کجای مطلب بنده ممکنست موجب گمراهی و روی برگردانی کسی از اصل دین گردد؟! لطفاً واضحتر طرح مسئله بکنید. ۴) منظورتان از «اظهار فضل نفرمایید» را اصلا متوجه نشدم! لازمست بیشتر و دقیق‌تر توضیح بدهید. ۵) سزامند است جنابعالی که استاد و محقق و صاحب‌‌نظر این مسائل هستید، در باره دحوالارض و دلیل آنهمه ثواب تخصیص‌یافته بدان را برای مخاطبین محترم توضیح بدهید. (فقط امیدوارم اصل مطلب را بعلت احیانا ناتوانی در توضیح و توجیه، انکار نفرمایید و جزو مسائلی قلمداد نکنید که بقول خودتان با یک من سریش نمیشه فهمانید!!!) ۶) اگر قرار باشد نگران فهم و درک پارادوکسیکال عوام‌الناس (ولو دارای عناوین پر طمطراقی از قبیل؛ دکتر، مهندس، حجت‌الاسلام، آیةالله و امثالهم) از مسائل دینی و معنوی باشیم که هرگز نباید لب از لب باز کنیم و قلم بدست بگیریم. و بالتبع عالم غیب را هم برای همیشه باید به طاق نسیان بسپاریم و صرفا در محدوده درصد ناچیزی از عالم شهود آنهم با هزار احتمال و احتیاط و احتیال و... حرفی بزنیم! ۷) با این نگرش و نگرانی‌های بیهوده یا باهوده، آیات متشابهات قرآن (و احادیث غامضه) را هم باید العیاذ بالله دور بریزیم و...! ۸) مفهوم این توصیه شما را هم که فرمودید؛ «با عقیده ایشان [مردم] بازی نکنید!» ایضاً متوجه نشدم! در کدام قسمت از کدام مطلب بنده (از پیام‌های تحریری بنده) با عقیده مردم بازی شده است؟! اللهم أرنا الاشیاء کما هی/هو و السلام (پایان گفتگو) ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
اظهارات وزیر سابق امور خارجه جمهوری اسلامی ایران؛ ظریف: چرا گفتم «خودمان انتخاب کردیم»؟ سلام چند سال پیش در برابر پرسشی سخت، پاسخ دادم: «خودمان انتخاب کردیم». بسیاری از آن سخن رنجیدند. با پوزش از اینکه شاید پاسخگویی با بیان روشن‌تر به رنجش افزون‌تر بیانجامد:مرحوم پروفسور روح الله رمضانی، متخصص برجسته سیاست خارجی ایران در آمریکا، سیاست خارجی پانصد سال گذشته ایران را چنین آسیب‌شناسی می‌کند: «ایران در پی به دست آوردن دوباره قلمروی بود که زمانی در تصرف داشت و اغلب نمی‌توانست فاصله‌ی میان این اهداف و امکانات در دسترس برای تحقق آن‌ها را درک کند». ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیده‌ایم و به توانایی‌هایمان توجهی نکرده‌ایم. گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظرگرفتن امکانات، نه تنها در سیاست خارجی نمایان است، بلکه در شکل‌گیری خطوط متراکم خودرو پشت هر تونل کم عرض نیز دیدنی است. در ۷۵ سال برنامه‌ریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامه‌ها به جای ترسیم مسیر جبران عقب‌ماندگی‌ها متناسب با امکانات و فرصت‌ها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بوده‌اند. آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کرده‌ایم‌ آنان را که به دنبال آرزوهایمان بوده‌اند بستاییم‌، هر چند برای خود و کشور خسارات فراوان به بار آورده باشند؛ و آنان را که در حد امکانات کوشیده‌اند تا از گستره خسارات ناشی از حرکات آرزومندانه بکاهند، «سازشکار» و حتی «خائن» بنامیم. راستی نه تنها ما مردم بلکه نخبگان ما کدامیک را بیشتر نکوهش می‌کنند: آنها که با آرزوی بازپس‌گرفتن سرزمین از دست رفته در قرارداد گلستان، بخش‌های بیشتری از سرزمین و حتی استقلال ایران را به باد دادند، یا آنها که با قرارداد ترکمانچای دست‌کم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته را بازپس گرفتند‌؟ برای پیشگیری از ترکمانچای‌ها باید «انتخاب کنیم» که آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم. ولی حتی در واژه‌هایمان هم توجه به امکانات را ناشایست می‌دانیم. چرا «سازش‌کار» منفی‌، و «سازش‌ناپذیر» مثبت است؟ مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطه‌ی اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟ مگر می‌توان از روش دیگری به آرمانها رسید؟ داشتن آرزو به زندگی جهت می‌دهد، اما توجه به توانایی‌ها حرکت به سمت آرمان‌ها را ممکن می‌سازد. نیاز امروز ما درک درست و «انتخاب» هوشمندانه است‌. «کنشگریِ مرزی». چشم به آرمان‌ها و استوار بر توانایی‌ها. (گزارش ایلنا از یادداشت اینستاگرامی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران که یکی از دوستان در گروه هم‌اندیشی خود بارگذاری کرده و خواستار نظرات اعضای گروه در باره آن شد) ☝️پیام وارده☝️ نقدونظر نقصان دیدگاهی تمام فرمایش ایشان کاملا صحیح است بجز یک ناقصه! فرمایشات ایشان از این جهت قابل تنقیص است که «مرجع تشخیص عدم تعادل بین تمنیات و تصمیمات» را مشخص نمی‌کند که قاعدتا باز ماندن این منو عواقب سوئی را می‌تواند به دنبال داشته باشد. ما معتقدیم که میان آرزوها (و آرمان‌ها) و امکانات (و توانائی‌ها) در زمان معصوم(ع) منحصراً بر عهده و است نه هر ننه قمری که چند واژه از زبان بیگانه را حفظ کرده یا چند صباحی در و به سر کرده است و احیاناً به داشتن ورق‌پاره‌ای از می‌نازد! مضافاً که و نائبان او حفظ بین و هم است. فلذا بنظر می‌رسد جناب ظریف‌الممالک حتی یک واحد هم پاس نکرده است وگرنه اینهمه پای خود را بیش از گلیم خود دراز نمی‌کرد! در این راستا توجه به بیانات مرحوم در این خصوص، خالی از لطف نیست که دیروز به اشتراک گذاشتم. فعلیکم بالرجوع 👇 🎲 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/880 🎲 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/881 🎲 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/882 🎲 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار 1402 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
یکی از زیباترین روایاتی که ثواب نماز جماعت در آن تبیین شده است، روایت نقل شده از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می باشد که فرمود: «جبرئیل با هفتاد هزار ملک بعد از نماز ظهر نزد من آمد، و گفت: ای محمد! همانا خداوند سلام بر تو می فرستد و دو هدیه برای شما فرستاده که برای هیچ پیامبری تاکنون نفرستاده است، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آن دو هدیه چیست؟ جبرئیل فرمود: (اول) سه رکعت نماز وتر (دو رکعت شفع- یک رکعت وتر). (دوم) نمازهای پنج گانه به صورت نماز جماعت. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای جبرئیل! نماز جماعت چه فایده ای برای امّت من دارد؟ جبرئیل فرمود: یا محمد! در نماز جماعت دو نفر اقتداء کند. خداوند برای هر یک نفر در هر یک رکعت یکصد و پنجاه (150) نماز می نویسد. زمانی که در نماز جماعت سه نفر اقتدا کند. خداوند برای هر یک نفر در یک رکعت ششصد (600) نماز می نویسد و هم چنان ثواب آن زیاد می شود به طوری که وقتی تعداد افراد از ده نفر گذشت، در این صورت اگر آسمان صفحه و کاغذ و درختان قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده باشند، نمی توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند. ای محمد! درک تکبیر اوّل نماز با امام جماعت، فضیلت دارد بر ششصد هزار حج و عمره و هفتاد هزار بار بهتر است از دنیا و آن چه در دنیا هست، و یک رکعت نماز پشت سر امام به جماعت خواندن، بهتر است از صدهزار دینار صدقه به مساکین دادن، و یک سجده مؤمن با امام در نماز جماعت بهتر است از صد بنده آزاد کردن». (بحارالأنوار، ج 85، ص 15) ضرورت نماز جماعت 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
✅ 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM 💠کانال مقالات حسینی منتظر 🆔 eitaa.com/SMHM212 🙏 لطفا نظرات انتقادی و پیشنهادی خود نسبت به پیام‌های این کانال‌ها را در گروه «چلچراغ و » به اشتراک بگذارید: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 🎲
☫﷽☫ ✅ (ره): «والله اسلام تمامش است، را بد معرفی کرده‌اند... من از آن نیستم که در اینجا بنشینم و دست بگیرم و به دیگر کاری نداشته باشم... باید را از این داد.» ( /ج۱ /ص۲۷۰) رابطه روحانیت و سیاست 💠 کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏 لطفا نظرات انتقادی و پیشنهادی خود نسبت به پیام‌های این کانال را در گروه «چلچراغ و » به اشتراک بگذارید: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
جایگاه خبرگان در نزد شریعتی.pdf
226.4K
این جزوه یک‌برگی را بنده (حم) در دهه 80 تهیه و تکثیر و در محافل روحانیتی تهران، توزیع کردم. این مطالب (1350/8/8)، بعد از نیم‌قرن از بیان آنها هنوز هم تازگی دارند. سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏 لطفا نظرات انتقادی و پیشنهادی خود نسبت به پیام‌های این کانال را در گروه «چلچراغ و » به اشتراک بگذارید: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe