هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
✍️ تحریری #حم
✅ «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»
و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!
(بخش 05):
بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433
بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434
بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435
بخش 04 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/441
مندرج در کانال چلچراغ #معارف و #احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
#شهید_شریعتی، بدنبال سالها #مبارزه علمی و عملی با #رژیم_شاهنشاهی و بالتبع تحمل مضایق مختلفی از #ترور_شخصیتی تا #حبس_انفرادی در #زندان_ساواک (ساواش) در #تکاپوی_مخفیانه #گریز_پایانی خود از #ایران به خارج از کشور (به #فرانسه؛ محل تحصیلات دانشگاهی او) غافل از اینکه کلیه تماسهای تلفنی #ملت از جمله خانواده او، به دقت #شنود میشوند، مرتکب دو #خطای_حفاظتی شده و توسط #ساواش به قتل میرسد:
۱) هنگام خروج از کشور با همسرش تماس میگیرد که ساواش، سوار تماس بوده و مانع گریز و الحاق همسرش میشود.
۲) دو دخترش که موفق به فرار از کشور میشوند، در فرودگاه #پاریس، دکتر شخصاً به استقبال آنها رفته و بالتبع توسط ساواش برونمرزی تحت شناسائی و تعقیب قرار میگیرد و فردای آنروز بطرز مشکوکی در آپارتمان خود به قتل میرسد. همچنانکه #شهید #آیة_الله #سید_مصطفی #خمینی بصورت مرموزی در همان سال #ترور و به #شهادت میرسد. انجام دو «ترور بدون رد پا» در دو عرصه #حوزوی و #دانشگاهی نشان از حرفهایتر شدن #ساواش در #امحاء_مخالفین #شاه بود.
متقابلا دو #شهادت مذکور موجبات پیوند #حوزه و #دانشگاه را فراهم ساخته و #انقلاب_اسلامی ۵۷ را رقم زده یا اینکه باعث تشدید و تسریع آن میگردند.
عصاره عملکردهای علمی و عملی شهید شریعتی را میتوان در ایده #انقلاب_فاطمی او خلاصه کرد که متأثر از فضای #فرهنگی و #سیاسی خاندانی خود، تعقیب میکرد.
وی از مقطع #نوجوانی خود در #اندیشه و تکاپوی برپائی انقلابی از جنس نهضت #فاطمه_زهرا(س) بود.
صاحب کتاب «فاطمه، #فاطمه است» پیوسته بدنبال اقامه نهضتی #مردمی و بتعبیر خودش #اُمّی بود که ریشه در «فاطمه و ابوها و بعلها و بنیها» و خانه گلی او داشته باشد ولیکن با موانعی هم مواجه بود که عمر و حیثیت و جان خود را بر سر تقابل با آنها گذاشت.
«قتل #فجیع نوه عزیز #پیغمبر توسط #امت_پیغمبر!!» در #کربلا و اسارت #آل_الله قاعدتاً از بزرگترین معماهای شریعتی از کودکی بوده و کمتر نوجوانی پیدا میشود که به این #مسئله_عجیب نیاندیشد.
و اینکه چرا #نهضت_پیامبر(ص) توسط #نظام_خلافت و #خلفاء_الرسول تبدیل به #جنایت علیه تک تک #جانشیان_معصوم آنحضرت میگردد؟!!
ظاهراً شریعتی از طرفی به این نتیجه رسیده بود که «هر نهضتی که به نظام برسد، تیشه به ریشه خود زده و نابود میگردد»! و از طرفی در جستجوی راهحل مناسبی برای «حل معضل تبدیل نهضت به نظام» بود.
بهترین راهکار را توسل به #دین_اسلام (بویژه #مذهب_تشیع) میدانست و لذا هرگز نمیتوانست فردی بیدین و غیرشیعه باشد ولیکن با #خرافات و اباطیلی در پوشش #دین و #مذهب هم هرگز نمیتوانست کنار آید. فلذا #نقادی_مذهب به هر قیمتی را واجبترین کار خود میدانست.
او اگرچه در مراوده دائمی با چپاندیشهای عصر خود (بویژه تودهایها و نیز ملیگراهائی که برای دین، چندان تره خورد نمیکردند!) بود که دین را #افیون تودهها تلقی میکردند، ولیکن او #دین_ناب را گوهری گرانبها و کیمیائی کمیاب میدانست که باید #زنگار_زدائی شود.
#اسلام_شناسی شریعتی و در ذیل آن؛ #شیعه_شناسی (در قالب تشیع علوی و تشیع صفوی!)؛ مهمترین سرفصلهای مطالعاتی و آنگاه #جهاد_تبیین او بودند.
شریعتی، سرستیزی شورمندانهای با خلفای اموی و عباسی و.. داشت که خود را #خلیفة_الرسول جا زده و #اکثریت_مسلمین را فریفتهاند ولیکن نه به قیمت #وحدت_شکنی میان #شیعیان و #اهل_سنت، آنهم در مقابل دشمنانی عمدتاً #غربی (#امریکائی و #اروپائی) که به هیچ صراطی مستقیم نیستند.
و همزمان زیربار #انحراف «شیعه به هر شکلی» هم نمیرفت و شدیدا در تکاپوی #خالص_سازی مطلب بود. لذا برخی #مدعیان_تشیع همچون #بهائیت را پلیدتر از #وهابیت میدانست که هر دو دستپخت و #اذناب_اجانب هستند.
همانطور که اشاره کردم؛ #زلات_دکتر (لغزشهای فکری دکتر شریعتی) عنوان کتابیست که در #نقادی_آثار دکتر در دست تحریر داشتم و دارم. یکی از #زلات_خطیر دکتر؛ در مسئله «تباین #نهضت و #نظام یا حرکت و نهاد» در افکار اوست. وی در همین راستا به اندیشه #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی میرسد و در همین مسیر آنرا با یکی دیگر از زیرساختهای فکری خود مبنی بر اینکه حاکمان همیشه تاریخ؛ #زرمندان، #زورمندان و #تزویرگران بودهاند، میآمیزد!
شریعتی ترجیح میدهد در «تعارض آشتیناپذیر نهضت و نظام»، طرف نهضت و انقلاب را گرفته و با نهاد و نظام به #مبارزه برخیزد. از طرفی ..
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار۱۳۹۸
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
(برشی از یک گفتگوی مجازی):
✅ #الهاشمی_أولی
الفاظ مشترک (اما متفاوت در معناومفهوم) در زبانهای مختلف دنیا امر مرسومی است.
بنده تسلطی بر زبان #عبری ندارم و لذا نمیدانم کلمه هاشم (یا حاشم) در نزد آنها چه تاریخچه و معنا و مفهومی دارد.
ولیکن در زبان #عربی؛ #هاشم (بعنوان صفت نه اسم) به کسی اطلاق میشود که تیلیتکننده نان در آبگوشت باشد.
(ترید کردن = تریت کردن = تلیت کردن = شکستن نان)
جد پنجم پیغمبر خاتم(ص) که اسمش #عمرو بود از آنجهت موصوف به «هاشم» گردید که در سالهای قحطی و خشکسالی سرزمین حجاز، هر یکصد شتر (کل دارائی) خود را ذبح و برای فقرا غذای آبگوشت تهیه کرد. در حالی که بقیه ثروتمندان، دارائیها و امکانات خود را پنهان و کتمان میکردند!
نکته جالبتر ماجرا آنجا بود که برخی از #فقراء از راههای دوری با سختی خود را به مکه میرسانیدند و رمقی برای خُرد کردن نان نداشتند و لذا خود عمرو برای آنها شخصا با لبخند، نان تیلیت میکرد و حتی غذا در دهانشان میگذاشت و لذا تدریجا «هاشم» (تیلیت کننده نان) نامیده شد. و از آنجا که این #مرام_متعالی در نزد فرزندان و نوادگان هاشم هم بعنوان یک #سنت نیکو تداوم یافت، مردمان مکه و #حجاز آنان را بنیهاشم ملقب میکردند. و این عنوان تا آنجا افتخارآمیز گشت که:
۱. در بین اعراب ضربالمثل بخشندگی و مهربانی گردید.
یعنی علاوه بر #بخشندگی مال به نیازمندان، #مهرورزی هم ضمیمه آن میگردید (بجای منت گذاشتن!)
یعنی بخشندگی کافی نیست، مهربانی هم لازمست.
و بدینوسیله #هاشم اسم رمزی گردید برای دو صفت بخشنده بودن و مهربان بودن همزمان به دیگران.
۲. علیبنحسینبنعلی (حضرت علی اکبر) شغل اصلی خود را شغل اجدادی خود قرار داد. او در شهر مدینه، سفرهخانهای تشکیل داد که پیوسته در خدمت #گرسنگان بود. وی حتی غروبها در فراز کوههای اطراف مدینه آتش بر میافروخت تا «در راه ماندگان» را بسوی خود راهنمائی کند.
و عمویش عباس در تأمین آب این میهمانخانه او را کمک میکرد.
در طول مسیر #مدینه تا #کربلا هم تهیه آب بر عهده #عباس و تهیه غذای کاروان بر عهده علی اکبر بود. گویا آن دو سالهای سال برای چنین مأموریتی تمرین میکردهاند!
۳. در روز عاشورا کل ۱۸ نفری که از بنیهاشم (فرزندان و نوادگان امام علی) به میدان شتافتند و به شهادت رسیدند، رجز مشترکشان #أنا_هاشمی بود! و حال آنکه رسم اعراب در رجزخوانیهای جنگی خود، هشدار دادن حریفشان به اجداد #جنگاور خود (یا اعضای جنگنده قبیلهشان) بود.
آنان گویا بجای تأکید بر جنگ و قتال و شدت کشتار، مصمم بودند که به آن درندگان وحشی، نرمخوئی و مهربانی را تذکر بدهند اما آن پلیدهای خبیث (#حرامزادگان و #حرامخواران) بجای بخشندگی و مهربانی، نهایت خشونت را به کار بستند، بویژه در مواجهه با #علی_اکبر که إرباً إربا ... 😭
۳. «بخشندگی و مهربانی توأمان»، فرهنگ نوینی در کنشهای اجتماعی عرب بود که بنیانگذار آن هاشم بود. خدای متعال هم آنرا (که روح اصلی #دین_اسلام است) تقویت نمود تا آنجا که قریب باتفاق سورههای خود را با همین کلمات آغاز فرمود: «بسم الله #الرحمن #الرحیم»؛ بنام خدای «بخشنده» و «مهربان»
و چنین آغازی ضمن آنکه اشاره به #قانون_اساسی_خدا دارد، روحیه سرکش اعراب جاهلی را نرم و متمایل میکرد و...
👌 مسلمان کسی است که نسبت به دیگران، #بخشنده و همزمان #مهربان باشد وگرنه بهتر است کشک خود را بسابد!
و فراموش نکنیم که یهود (از بنی اسرائیل تا صهیونیزم) به شدت با این فرهنگ متعالی انساندوستانه، نه تنها فاصله دارد که ضدیت دارد و برای محو آن دست به هر تحریفی میزند.
و حال آنکه «إسرائیل» مفهومی بجز هاشم بودن ندارد!
#اسرائیل یعنی مرد «شبرو خدا»!
حضرت یعقوب، چرا شبرو بوده است؟!
او نوه همان حضرت ابراهیمی است که یکبار هم غذای خود را در «تنها»ئی نخورد!
او که اسمش (یعقوب) ۱۷ بار در قرآن آمده است، روزها آذوقه تهیه کرده و شبها برای توزیع بین نیازمندان تا دوردستها راه میرفت و لذا خدا در قرآن، اسرائیل بودن او را ۴۲ بار به رخ میکشد!
فلذا عبارت #بنی_إسرائیل همانند عبارت #بنی_هاشم ارزش محتوائی دارد که البته به مرور زمان به افتضاح کشیده شد و تبدیل گردید به #غارتگری و #جنایت این تیره تبهکار (#صهیونیزم) و مصداقی گردید برای عبارت قرآنی «لا ینال عهدی الظالمین»
یهودی واقعی و مسیحی اصیل هم کسی است که پیوسته مهیای بخشندگی به دیگران باشد ولو به قیمت رنج خود و از دست دادن خواب ناز شبانه که نشانه عطوفت و مهرورزی است.
اینکه بنده در بعضی از سخنرانیهای خود گفتهام؛ «اگر نمیخواهید #مسلمان_راستین باشید لااقل #یهودی_واقعی باشید!» از چنین منظری به مطلب بوده است!
التماس دعا
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
💠ک. اطلاعرسانی
چلچراغ معارف و احکام حم 👇
eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گ. هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خون تو رنگینتر از خون حسین بن علی نیست
🔹مادر شهید فلسطینی در مویههای سوزناکش میگوید:
🔹 «عزیزم خون تو رنگینتر از حسن و حسین نیست. آنها را هم کشتند و ذبح کردند. خدا به همراهت پسرم...»
🔹قابلتوجه کسانی که شایعه ناصبی بودن فلسطینیان را باور کردهاند.
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational
☝️از پیامهای گلچینی☝️
نقدونظر #حم
هاشم در غزّه
حضرت #هاشم(عمرو)؛ جد اعلای #پیامبر_اعظم(ص) که بطرز مشکوکی در جوانی از دنیا رفت، در #غزه مدفون و مرقد او مسجدی است که مورد احترام #مردم_غزه است و مردم غزه که این مکان مذهبی را مقدس میدانند و بلحاظ کراماتی که از آن دیدهاند، بدان تبرک میجویند، برای #بنی_هاشم و #اهل_البیت #محمد_مصطفی احترام و ارادت خاصی قائل هستند.
هاشم توسط یهودیهایی از بین رفت که بدنبال #پیشگویی_قدیمی (پیشگوئیهائی که #بنی_اسرائیل در زمان #حضرت_یوسف(ع) از مراوده با #کاهنان_مصر بدست آوردند!) و #نسب_شناسی پیشرفته خود، اجداد #پیغمبر_اکرم(ص) را تحت تعقیب قرار داده بودند، شناسایی و در آخرین #سفر_تجاری از #مکه تا #یثرب و تا #شام بطرز مرموزی از بین رفت و لذا در غزه دفن شد.
سیاست سلسله #یهود_عنود؛ صدها سال قبل از #عام_الفیل، پیشگیری از #میلاد_پیامبر #آخر_الزمان بود و دنبال #نسل_کشی اجداد آنحضرت بودند تا مانع ایجاد #دین_اسلام و بالتبع مانع محو بنیاسرائیل #شریر از #صفحه_روزگار شوند!
همچنانکه هماکنون بدنبال #نابودی_ایران و #اهل_یمن و تشدید #موانع_الظهور #امام_زمان(عج) هستند!!
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
مهر۱۴۰۲
💠 اطلاعرسانی #حم (پیامهای گلچینی و تحلیلی):
🆔 @chelcheraaqHM
💠
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
انسان خلیفه کیست؟
و خلافتش چیست؟
#خلافت #انسان در #زمین؛
#لیاقت؟ #قابلیت؟ #فرصت؟
(نقدونظر #حم به پیامی در یکی از گروههای مجازی در پیامرسان واتساپ سالهای قبل):
سلام
این سخن جناب #جوادی [آملی] قابل نقادی است.
#نگاه_درست، کدام است؟
انسان #خلیفه است ولیکن #مفهوم_خلافت او چیست؟
صرفنظر از اینکه انسان، خلیفه (جانشین) کیست؟ (#جن یا #خدا؟)، #مفهوم_خلافت هم، نکته قابل تأملی است.
خلافت را بعضیها لیاقت تعبیر کردهاند که تعبیر غلطی است. آنها پنداشتند که انسان، #خلیفة_الله است و مقام خلیفةاللهی لابد لیاقتی است که #خالق_متعال به انسان #إعطاء فرموده است!!!
این دیدگاه عالیترین رتبه خلیفةاللهی را به #پیامبر_اعظم(ص) میبخشد و جوابی هم به این سؤال نمیدهد که اگر چنین است چرا در #تشهد_نماز بجای «اشهد أنّ محمداً عبده و رسوله» نمیگوئیم؛ «اشهد ان محمدا خلیفته و رسوله»؟!
و حال آنکه ترکیب «خلیفه+الله»، مجعول است و از #اسرائیلیات و #اومانیزم به #جامعه_اسلامی منتقل شده و به غلط مشهور گشته است و در #دین_اسلام فاقد #بنیاد_معرفتی است.
برخی دیگر از مفسرین (امثال حضرت آیةالله #جوادی_آملی اعلیالله مقامه الشریف) خلافت بمفهوم لیاقت را برنتافته و آنرا به قابلیت تعبیر کردند! تا این «عنوان ظاهراً محترم»، مشمول #آحاد_بشریت گردد و اینکه؛ همه انسانها خلیفةالله هستند!!! (نه فقط پیغمبر اکرم و...)
ولیکن این تعبیر هم از آنجایی مخدوش است که ایضا مبتنی بر خلیفةالله پنداشتن انسان است که خلاف #عقلانیت و #آیات_قرآن و #روایات_معتبر است.
و حال آنکه بدون رهایی از #پندار_موهوم و جعلی «خلیفه+الله»، نمیتوان به #مفهوم_حقیقی خلافت پی برد و درک کرد که نه لیاقت است و نه قابلیت!
و اما نگاه درست در این موضوع آنست که خلافت انسان، مفهومی بجز فرصت ندارد.
خلافت برای انسان در زمین، فرصتی برای #عبادت، #هدایت، #رجعت_کبریٰ و #فلاح است و در این فرصت میتواند بجای #إفساد و #سفاکی به #رشد و #کمال برسد.
و اما ترکیب #خلیفة_الرحمن، الزاماً بمفهوم خلیفةالله نیست و لذا با تعریف خاصی، میتواند معقول و قابل قبول باشد. یعنی انسانی که هرگز نمیتواند خلیفةالله باشد، اما میتواند خلیفةالرحمن باشد که توضیح آن، مجال دگری میطلبد.
فتأمل
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
💠
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۰۵):
صیرورتی از حکومت به جمهوریت؛
(عدول یا استبصار؟! و یا #غنی_سازی نظام؟)
اشاره شد؛ عدول امام از #حکومت به #جمهوری، لابد مزیّت خطیری داشته است که معظمله بعد از ۳۵ سال (از ۱۳۲۲)، قلم زدن و سخن گفتن از «حکومت اسلامی تحت امر #ولی_فقیه»، چنین تحولی را در آستانه #پیروزی_انقلاب_اسلامی #ایران، رقم میزنند.
وقوع بزرگترین انحراف در جمهوری اسلامی ایران (که از همان زمان #تشکیل_نظام، آغاز شد و همچنان ادامه دارد!)، بهترین دلیل برای صحّت ژرفاندیشی حضرت امام بود.
یکی از علل ایجاد و تداوم انحراف (پایانپنداری نهضت با مستقرپنداری نظام!) عدم توجه دقیق به معنا و مفهوم #جمهوری بود و است.
آیا جمهوری مد نظر امام (در ترکیب «جمهوری اسلامی» بدون کلمهای کمتر یا بیشتر) همان جمهوری بود که معظمله، قبل از تاریخ ۱۳۵۷/۷/۲۰ آنرا در ردیف حکومتهای مشروطه و سلطنتی و... یاد میکردند؟! یا اینکه امام تعریف خاصی از جمهوری دارند که متمایز از مفهوم سابق و جاری این واژه است؟!
تحلیلگری نوشته:
«در نظر امام خمینی(س) رژیم جمهوری اسلامی مانند دیگر جمهوریهاست؛ با این تفاوت که قانون آن باید #قانون_اسلامی باشد و همین تکیه بر #محوریت_اسلام، نظام جمهوری اسلامی ایران را از دیگر رژیمهای جمهوری جدا میکند؛ بنابراین نظیری در #جهان_سیاست ندارد. همچنین ایشان معتقد بود «جمهوری اسلامی» الهام گرفته از رویه پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) و متکی به #آرای_عمومی_ملت و نتیجه نهضتی اسلامی است که بر اساس #کتاب و #سنت رسول الله(ص) شکل گرفته است. ایشان خاطرنشان کرده است #ملت_مسلمان_ایران، جمهوری اسلامی را میخواهد نه #جمهوری_دمکراتیک و نه #جمهوری_دمکراتیک_اسلامی و نه جمهوری تنها را»
همچنین در فراز دیگری افزوده:
«جمهوری اسلامی ایران، همانگونه که امام خمینی(س) نیز خاطرنشان کرده است، نظامی #الهی و #مردمی است که مردم ایران با اعتقاد دیرینه خود به #دین_اسلام، محتوای #حاکمیت_اسلامی را در #قالب_جمهوری برگزیدهاند و میان #اسلامیت و #جمهوریت پیوندی تنگاتنگ ایجاد کردهاند.» (سایت پرتال امام خمینی)
«جمهوری الهامگرفته از رویّه نَبَوی و وَلَوی و سنت محمدی و علوی»، تعریفی دارد که قاعدتاً آنرا از سایر رژیمهای جمهوری، متمایز میسازد. بنابراین؛ #جمهوری خمینی را باید در سپهر سیاسی متفاوتی، تعریف کرد!
برای تقریب و تفهیم بهتر مطلب، نکته دیگری، قابل توجه و تأمل است. امام در طی ۳۵ سال، در قالب عناوین «حکومت اسلامی»، «ولایت فقیه»، مردم و #علمای_اسلام را به حاکمیتی دعوت میکند که قاعدتاً اگر تحقق یابد، عالیترین قامت برای چنین ردایی، همانا خود امام (بعنوان بهترین مصداق ولیفقیه) است ولیکن ایشان از این عناوین، بیزاری جستهاند و میجویند:
«خاک بر سر من که بخوام #استفاده_عنوانی از شما بکنم. خاک بر سر من که بخوام خون شما ریخته بشود و من استفادهش رو ببرم»!
استفاده عنوانی از «ولی فقیه» و «حاکم اسلام» را امام منزجرانه پس میزند! چرا؟!
اگر شخصی مثل حضرت امام، از پذیرش چنین عنوانی، پرهیز نماید، پس چه کسی دیگر باید این مسئولیت را بر عهده بگیرد؟! آیا امام تعارف میکرد یا اینکه جدی میگفت و نگاه خاصی به قضایا داشت؟!
بهتر است برگردیم به طرح سؤالاتی کلیتر، مقدمتر و کلیدیتر!
۱) آیا امامی که مدت ۳۵ سال از «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه»، قلم زد و سخن گفت، در نیمه دوم سال منتهی به #پیروزی_انقلاب، ناگهان از این ادعای خود، عقبنشینی کرد؟! آیا از اسلامی گشتن حکومت منصرف شد یا از ولایت یافتن فقیه؟!
آیا او با دیدن خال لب دوست، از مسجد و از مدرسه بیزار شد؟!
من بخال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمٰار تو را دیدم و بیمار شدم ..
غم دلدار فکنده است بجانم شرری ...
که من از مَسجد و از مَدرسه بیزار شُدم
(سایت پرتال امام خمینی)
۲) آیا در ارزیابی قبلی خود که جمهوری را همردیف سلطنت، منحوس و پلید و حداقل نامشروع قلمداد میکرد، ناگهان طی فرایندی سریع از استبصار به این نتیجه رسیدند که در باره جمهوری، برداشت اشتباهی داشته است و بلکه ضرورت دارد که همان جمهوری را بالا آورد (یا در جایگاه واقعی خود ببیند!) و هدف ۳۵ ساله و بلکه بیشتر خود را در آن متمرکز سازد بدون کلمهای کم یا بیش؟!
بنظر حقیر؛ حضرت امام بعنوان #معمار_کبیر انقلاب و نظام، نه از استدعای ۳۵ ساله خود در امر خطیر تشکیل حکومت اسلامی و ولایت فقیه، دست کشیدند و نه در تعریف جمهوری، به #بصیرت_سیاسی جدیدی دست یافتند.
بنابراین نه عدولی صورت گرفت و نه تغییر و تحولی رخ داد، بلکه قضیه غیر از اینهاست که بنده آنرا «غنیسازی نهضت+نظام» تلقی میکنم که نیازمند توضیح است.
..ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🥴خبط و خطای معرفتی دو
رئیس جمهور کمسواد ایران!!
بیت شعری از #حافظ روشنضمیر مشهور به #لسان_الغیب؛ «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»، تاکنون مورد تمسک (سوءاستفاده) دو #رئیس_جمهور #خارجی_خوانده قرار گرفته است:
۱) #دکتر_روحانی (#فریدون_سابق) در مورخه ۱۳۹۴/۲/۹
۲) #دکتر_پزشکیان (#پوزیده_سابق) در تحلیف ۱۴۰۳/۵/۹
و (دقیقاً به فاصله ۹ سال و ۳ ماه از همدیگر) منظور هر دو نفرشان؛ ترسیم #سیاست_خارجی کاملاً غلط برای #جمهوری_اسلامی #ملت_ایران با سوء برداشت از این شعر حافظ است!
آنها که گویا چندان بهرهای از مطالعات عمیق و دقیق نه تنها #معارف_اسلامی بلکه ادبیات و #فنون_ایرانی ندارند، #برداشت_غلط خود از عبارت بخشی #حافظ_شیرازی را ملعبه تصورات خود از #تعامل و #تقابل در سیاست خارجی قرار داده و پنداشتهاند که لابد این شعر بخشی حافظ، حلاّل مشکلات نحوه مواجهه با #اجانب_مکار و #شیّاد است و در نتیجه، بصورت اجتنابناپذیری به نتیجه غلطی میرسند و آنگاه که مواضعشان به شکست میانجامد، تقصیرات را ابلهانه در جای دیگری (فرضاً در قانون اقدام راهبردی مجلس!) میجویند!
و ریشه این #فهم_غلط هر دو نفر و بلکه میلیونها ایرانی دیگر را احتمالاً باید در #تدریس_غلط #دبیران_ادبیات فارسی، جستجو کرد!
و اما معنا و مفهوم شعر حافظ:
قبل از بررسی هر مطلبی، لازمست این نکته را متذکر شویم که؛ حافظ شیرازی، بعد از حمله مغول و از بین رفتن متون و منابع معرفتی ایرانیان، همزبان با #مکتب_نیشابور (از جمله عرفای خراسانی، اردبیلی و همدانی اجداد امام خمینی که بعد از نیشابور، کشمیر هند را پایگاه #مکتب_تشیع قرار دادند) به تجمیع و ارائه معارف در قالب شعر پرداخت و اشعار عرفانی زیبا و عمیقی هم از خود به یادگار گذاشت. تمرکز حافظ عمدتاً بر تعریف و تبیین #معارف_ناب_اسلامی مبتنی بر تنوع روایات مورد اشاره به #آیات_قرآن بود.
«عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»
👌 حافظ میداند که وقتی #قرآن از #غیب به #بشریت عرضه میشود، مردمان چهار دسته میشوند؛ #مسلمانان، #کفار، #منافقین و #مشرکین
صرفنظر از منافقین که نهانی تیشه به ریشه اسلام و مسلمین میزنند، دو دسته با اسلام و مسلمین در عیان میستیزند که عبارتند از کافرین و مشرکین ولیکن دستور #دین_اسلام در مواجهه با این دو دسته دشمن علنی، کاملاً متفاوت است:
۱) در باره کفار (و منافقین) بدون هیچ حاشیه و تبصرهای، دستور به شدت و غلظت عمل در حد قتال است؛ «... أشدّآء علی الکفار ...» (فتح/۲۹) و «... جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ وَ ...» (توبه/۷۳)
۲) در باره مشرکین، مواجهه دو مرحلهای را توصیه میکند:
۲/۱- دستور به مدارا و #فرصت_مطالعاتی قبل از شدت عمل؛ «... فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ...» (توبه/۶) و «... فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ...» (توبه/۵)
۲/۲- شدت عملی همانند مواجهه با کفار و منافقین؛ «... فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» (توبه/۵) و «... إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لَا ذِمَّةً ۚ يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ تَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ ...» (توبه/۸)
بنابراین این بیت شعر حافظ جنبه بخشی دارد (نه کلی) و اشاره به راهکار دوم (صرفاً تعامل در مواجهه با مشرکین آنهم قبل از آنکه دست به سلاح بشوند مورد اشاره در بند ۲/۱ این مقاله و صرفاً در زمان اهدای فرصت مطالعاتی به نادانان آنها) میکند نه راهکارهای اول و سوم که فرمان به اقدام شدید و مقابله و مقاتله و #سیاست_تقابل (و نه #سیاست_تعامل) است.
👌 نحوه مواجهه با #شورشیان و #اغتشاش_گران (کرگدنهای ویرانگر و کروکودیلهای غارتگر) هم دقیقاً باید همین #سیاست_شفاف_قرآنی باشد؛
۱) اذناب مزدور باید به سختی مجازات شوند.
۲) به نادانان و #فریب_خوردگان باید «فرصت مطالعاتی توأم با مهر و شفقت» داده شود تا #توبه و #جبران نمایند.
۳) جاهلینی که مایل به یافتن #بصیرت و انجام توبه نیستند، باید به شدت مجازات شوند.
پ.ن.:
«با دشمنان مدارا» در بیان حافظ لسانالغیب، صرفاً اشاره به همین مهلت و فرصت مطالعاتی جهت یافتن بصیرت به مشرکین است و بس و به هیچ وجه قابل تعمیم به کفار و نیز منافقین و همچنین مشرکین مسلح و مهاجم نیست.
فلذا به چنین رؤسای جمهوری که گرفتار #مرض_جهالت یا #غرض_لجاجت هستند، باید گفت: «فأینَ تذهبون»؟!
آیا ضرورت ندارد اینها قبل از ورود به پشت #میز_ریاست، ساعتی هم در #کلاس_اکابر بنشینند؟ آیا از اوجب واجبات نیست؟
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۱۱
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲هماندیشی چلچراغ معارف
🙏
خرفتی مجلس شورای اسلامی ۱۴۰۳
این قصه را دریابید👇
شهر #مكه مركز #دشمنان_پيامبر خدا و پايگاه تشكيل سپاه براي مبارزه با #دين_اسلام بود با اين حال #پيامبر(ص) هنگام ورود به مكه فقط دستور قتل هشت (ويا ده تن) از آن همه دشمن خود را صادر نمودند که یکی از آنها «عبداله بنسعد» بود.
وي قبلا #مسلمان شده بود و جزء #نويسندگان_وحى بود ولى پس از چندى #مرتد شد و بحال #شرك برگشت و بنزد #قريش رفت.
او (كه برادر رضاعى #عثمان_بن_عفان بود) هنگامى كه اطلاع پيدا كرد #پيغمبر_اسلام دستور قتلش را صادر كرده مخفيانه خود را بعثمان بن عفان رسانيد و باو پناهنده شد، عثمان او را در پناه خود گرفته بنزد #رسول_خدا (صلى الله عليه و آله) آورد و از آنحضرت خواست تا او را عفو كند.
پيغمبر اسلام مدت زيادى سكوت كرد آنگاه بخواهش #عثمان جواب مثبت داده او را عفو كرد.
ولى هنگامى كه عثمان از نزد آن حضرت رفت رسول خدا (صلى الله عليه و آله) رو به اطرافيان خود كرده فرمود: من سكوت كردم تا بلكه يكى از شما برخيزد و گردن اين مرد را بزند! مردى از #انصار عرض كرد: يا #رسول_الله خوب بود بمن اشاره ميكردید تا من گردنش را بزنم!
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمودند: پيمبران با اشاره، دستور قتل كسى را صادر نميكنند.
بالجملة عبدالله بن سعد پس از اين جريان دوباره مسلمان شد و هنگامى كه #عمر_بن_خطاب بخلافت رسيد او را بامارت قسمتى از سرزمينهاى اسلامى منصوب كرد و پس از او نيز عثمان او را بامارت منصوب كرد.
(سيره ابن هشام، ترجمه: زندگانى محمد(ص)/ج۲/ص۲۷۲)
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
⁉️ مجلس؛ چرا خرفتی کرد؟!
👌خرفتی مسلمانان
نسبت به نص صریح!
#پیامبر_اعظم(ص)، صریحاً دستور به اعدام فرد مرتدی فرموده بودند ولیکن #مسلمانان در اجرای حکم، اهمال و بلکه #خرفتی کردند و لذا مورد #مذمت_پیامبر قرار گرفتند.
آنها #فرمان_پیغمبر را میدانستند و بمحض رؤیت عبداله بن سعد، باید او را میکشتند ولیکن سکوت طولانی پیامبر را نادیده گرفتند و منتظر اشاره آشکار پیامبر نشستند!
پیامبر با #سکوت_طولانی خود تعمداً، تعلل کردند تا شاید آن مسلمانان، به خود آمده و #دستور_صادره قبلی پیغمبر را اجراء کنند ولیکن آنها خود را به خرفتی زدند و متأسفانه مجال لازم برای اجرای مطالبه پیغمبر از بین رفت!
👌خرفتی نمایندگان
نسبت به حکم ولایت!
#مقام_معظم_رهبری، پیشاپیش توصیههای ضروری ۸ گانهای به #نمایندگان_مجلس در موضوع دقت در باره #وزرای_دولت را انجام داده بودند.
ولیکن قریب باتفاق آنها اهمال کردند و بلکه خرفتی بخرج دادند و فریب «بازی با کلمات #پزشکیان (#پوزیده_سابق)» را خوردند! و به وزرای پیشنهادی وی، مطلقاً #رأی_اعتماد دادند!
در حالیکه معظمله فرمودند: «تعداد بیشتری را هم نمیشناختم و گفتم نسبت به اونها نظری ندارم»!
آیا نمایندگان (و حداقل رئیسشان) نسبت به #نظرات_رهبری، هیچ فهمی نداشتند؟!
گویا که منتظر بودهاند تا رهبری آشکارا و مستقیماً به آنها بگوید که به فلانی و فلانی رأی بدهید یا ندهید!
اما معظمله بزرگواری کردند و از #خرفتی_مجلس، بسیار ملایم و ظریف (با این 👈کنایه👉 که؛ «پزشکیان توانست #مجلس را #قانع کند»!) عبور کردند!
(البته در باره #قالیباف، اعتقادی به خرفتی وی ندارم. زیرا که او تعمداً #خیانت ورزید! و حال آنکه میتوانست #قانع نشود و زیر بار نیرنگ و #دروغ و #تدلیس_پزشکیان نرود! و اجازه ندهد که مجلس رَکَب بخورد!)
اگرچه جای شکرش باقیست که لااقل نزدیک یکسوم نمایندگان (که چندان مرعوب چنارها نبودند!) #بصیرت داشتند ولیکن متأسفانه آنها هم 👈غیرت ضعیفی بخرج دادند که مرتکب عدم استمهال شدند!👉 زیرا احتمالاً مایل نبودند که #مجلس_انقلابی در قبال #دولت_ضدانقلابی، #دو_قطبی شود!!
در هر حال، #جریان_خرفتی #مدعیان_مسلمانی (= خون به دل #رهبران_اسلام کردن)، در #جهان_اسلام همچنان ادامه دارد!
🤲 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۶/۱۴
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
ملتی آتشین در گذرگاه ایران
👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد:
(بخش ۰۲):
👈(بخش قبلی)👉
سازش و مدارا!
مهمتر و چشمگيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضربالمثلها»، «تنوع مطايبات و لطيفهها و جوكها»، «تنوع لهجهها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بينظير نباشد قطعا كمنظير است. مردمان مختلفي با فرهنگها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين #پل_بزرگ گذشتهاند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشتهاند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چهبسا مسافرين نيز از اين #ملت تأثيرپذير بودهاند. و آنچه كه از همه مهمتر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال #اجانب و #بيگانگان عكسالعملهاي متفاوتي داشتهاند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و #مدارا وارد شدهاند.
«با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا #مهاجمين و #مهاجرين به اين #سرزمين و بويژه #دشمنان اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل ميكردهاند و اگر از طرف #ايرانيان، مدارايي صورت نميگرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي ميبود.
فلذا با ضرس قاطع ميتوان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت #پيچ_در_پيچ و در عينحال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين #قوم در طول #تاريخ آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربيها با شرقيها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكههايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستيهاي بيجا، ملاحظهكردنهاي عجيب، حساسيتهاي شگفتانگيز، عصبانيتهاي افراطي، مصلحتانديشيهاي تفريطي، #نفاق و دوروييها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي #زنده_كُشي و #مرده_پرستي ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و #مدارا با انواع تأثيرگذاران بوده است.
بنابراين لازمه حفظ و بقاي #زندگي_در_گذرگاه و يا #پل_نشيني، مدارا و #سازش و #انعطاف_پذيري است كه البته امري اجتنابناپذير ميباشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه #اهل_كوفه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از #انقلاب_اسلامي معاصر بسيار سعي ميكنند كه خود را از اين #اتهام_سنگين مبرا سازند!
اهل كوفه!
علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شدهاند به همان معجون #تركيب_اجتماعي آن شهر بر ميگردد. كوفه در ابتداي تأسيس، #پادگان و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز #مجاهدين و #نيروي_نظامي_مسلمين براي فتح #سرزمين_ايران احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسلههاي #شاهنشاهي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب #مردم_ايران فراهم ساختند تا ايشان #دين_اسلام را پذيرا گردند.
وليكن #نيروهاي_جهادي مستقر در #كوفه مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديهها و سرزمينهاي #اسلامي بدانجا گسيل شده بودند.
فلذا #فرهنگ_حاكم بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگهاي گوناگون #اعراب شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره #عربستان كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بودهاند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند.
و همين انعطافپذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي #امام_حسين(عليهالسلام) را به #ولايت و #امامت_جامعه دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت #بني_اميه قرار دادند و فرزندان #خاتم_المرسلين (صليالله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم #تاريخ_بشريت از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر #نفاق_اهل_كوفه واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي #نفاق_قوم، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنهاي چون #كربلا و #عاشورا براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنههايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و #ايران نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در #تاريخ_عرب و #تاريخ_منافقين سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت #امام_رضا عليهالسلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام #ولايت_عهدي بديشان و آنگاه #فتنه و #توطئه و #قتل!
آيا آتش هم همينگونه نيست؟! ...
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۴
🌐 👈حیفه نبینی👉
💠
🎲 👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
سلام، اسلام و مسلمان
بعید است دکتر #زرین_کوب تا این حد، کودن، بیسواد و نفهم بوده که چنین اراجیفی را در کتابش نوشته باشد و احتمال بیشتر آنست که توسط #یهود_عنود و #جهود_کنود برای #تحمیق کمتوانان ذهنی و ایرانیانی که حتی یک بار هم لای قرآن را باز نکردهاند، تولید شده و توسط #امت_اسراعیلی پارسیزبان #جهول_لجوج و #اسلام_تیز و #زبان_نفهم و تهی از اندیشه نیک، در #فضای_مجازی بازنشر میشود! و متأسفانه همیشه #مشتریان_احمق خود را پیدا میکند!
#سلام یکی از #اسماء_الهی است
و دین #پروردگار_متعال برای #انسان، #اسلام نامیده شده
و لذا هر کسی که #تسلیم_فرامین_الهی شود، #مسلمان نامیده میشود.
فلذا در قرآن دستور بر اینست که #مسلمانان (گروندگان به #دین_اسلام)، هنگام مواجهه با همدیگر و حتی با غیرمؤمنین برای #تحیت (آرزوی حیات و سلامتی)، از کلمه سلام استفاده نمایند.
و خود خدا در قرآن (و نیز #ملائکه او)، مکرراً به پیامبران و بندگان خالص خود، سلام میدهد و از #مؤمنین هم میخواهد که با خدا و ملائکه، هماهنگ شده و به #پیامبر_اعظم(ص) سلام و #صلوات بفرستند.
#قرآن: «إن الله و ملائکته یصلون علی النبی یا أیها الذین آمنوا صلوا علیه و سَلِّمُوا تسلیما» (۳۳/۵۶)
ولیکن «تحمل سلام و اسلام و مسلم» (با دهها بار تکرار در #قرآن_مجید) برای #شیطان و #شیاطین (جنی و انسی) و #حرامیان، شدیداً دردناک است و تلختر از زهرمار و لذا #لجن_پراکنی و #سم_پاشی میکنند!
و اما اینکه #اعراب چرا بجای سلام، اصطلاحات سنتی دیگری دارند، مسئله دیگری است!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۸/۱۲
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۴)
👈بخش قبلی👉
قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
(قسمت سوم):
... که در صدد تصویب #سریال_سربداران بودند و لذا سایر سناریوها را به بهانههای مختلفی از مدار بررسی خارج میکردند! که سناریوی بنده هم مارک مکتبی (طرفداری از #بهشتی و #رجایی!) خورد و مردود شد!!
دعوای مکتبی/لیبرال، مد سیاسی و جناحی آنروزها بود. یکطرف، جریان حزباللهیها با رهبری #شهید_بهشتی و #شهید_رجایی و طرف دیگر جریان لیبرالها به سرکردگی #بنی_صدر و سایر تفالههای غربی بود از جمله #قطب_زاده معدوم که بر صندلی ریاست صداوسیمای #جمهوری_اسلامی ایران، تکیه زده بود!
الغرض؛ همکاری بنده با #رسانه_ملی، بعد از حدود یکسال کش و قوس (در طول ۱۳۵۹ با ماهی دو سه بار مراجعه و پیگیری)، قربانی دعوای مکتبیها و لیبرالها شد و شاید هم حکمتی داشت که باعث فراغت بنده گشت و به راحتی در فروردین ۱۳۶۰ عازم صحنههای نبرد مستقیم با #صدامیان و سایر #دشمنان_ایران در جبهههای #جنگ شدم.
اما قضیه «رد فیلمنامه بنده بخاطر #مکتبی بودن»! موجب #حساسیت_سیاسی بنده شد که ریشه دعوای مذکور را در #نهاد_ریاست_جمهوری ببینم که یکطرف #رجایی بود (با حمایت حزبالله و #شهید_بهشتی) و طرف دیگر آن #بنی_صدر (با حمایت غربزدها و #منافقین) و اتفاقاً این پیامد را هم داشت که بنده از لحاظ #سیاسی به #جریان_مظلوم مکتبی، گرایش پیدا بکنم و دستان خود را از حمایت بنیصدر بشویم.
درآمد من در آنسالها از کارگری در #بازار_تهران بود که «انجمن توحیدی مستضعفین بازار» را هم در جهت براندازی #رژیم_منحوس_پهلوی، قبل از #انقلاب در آن تشکیل داده بودم و در تشدید برخی اعتصابات و تعطیلیهای بازار مؤثر بود و این انجمن بعد از پیروزی انقلاب در لیست حامیان #ریاست_جمهوری بنیصدر هم فعال بود و از آنجا که متأسفانه قائم به شخص بنده بود، با نرفتن بنده به بازار، تمام شد!
ولیکن مرکز اصلی معرکه مکتبیها و لیبرالها، #نهاد_نخست_وزیری بود که #قوه_مجریه در اختیار آن بود (و ریاست جمهوری هم مقامی تقریباً تشریفاتی به شمار میرفت!) که ترکش آن دعوا، مرا در #رسانه_ملی، متوقف کرد!
#بنی_صدر متهم به #لیبرالیزم و #مصدق_گرایی و #غرب_زدگی بود (که البته بود) و #رجایی، متعهد به #مکتبی و #مقلد_امام بودن بود (که بود) و لذا معیار خودی و غیرخودی طرفداران هر دو طیف مذکور، همین گرایشات جناحی آنها بود.
فعالیت سیاسی بنده اگرچه در عرصه طرفداری از بنیصدر (البته صرفاً در انتخابات ریاست جمهوری و مدت کوتاهی هم عضویت در دفتر هماهنگی همکاریهای مردم با رئیس جمهور) بود که بعد از شرارتهای #میلیشیای_منافقین بویژه در غائله ۱۴ اسفند دانشگاه تهران، خاتمه یافت ولیکن فیلمنامه بنده دارای گرایشات مکتبی، ارزیابی شد و در مجموعه قطبزاده معدوم، مردود اعلام شد!
دو شکست پیاپی (ناکامی در پیشبرد اهداف انقلابیام در قالب «انجمن سینمایی فجر» با علیخانی و تلاش برای ورود به «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» با قطبزاده)، موجب شد که دریابم در عرصهای وارد شدهام که نه تنها چندان آسان نیست بلکه خیلی خشک و جدی است ولو اینکه رؤیایی مینماید! شاید هم نسبت به سن و سالم، توقع بیش از حدی از خودم داشتم و لازم بود که بیشتر احتیاط بورزم!
در اندیشه رهیافتی برای ایجاد مسیری جهت #صدور_انقلاب_اسلامی از طریق #سینما بودم که ناگهان #جنگ_تحمیلی صدامیان شروع شد و بنده بسوی جبهه #حق_علیه_باطل شتافتم.
اما ذهنم به شدت مشغول علتیابی دو شکست مذکورم بود! وقایع و مسائل را هر چه بیشتر تجزیه تحلیل میکردم نتیجهای جز این نمیگرفتم که؛
۱) فیلمنامه «نبرد تا آزادی» بنده (که با اقتباس از داستان «نقابداران جوان» و سایر داستانهای استاد #محمود_حکیمی تصنیف کرده بودم) هیچگونه اشکالی نداشت. و صد البته که حماسی-مذهبی (و بالتبع #مکتبی) بود.
داستان نقابداران جوان، در موضوع دلایل اسلام آوردن ایرانیان در صدر اسلام بود و سناریوی بنده در امتداد آن مطلب و در موضوع دلایل وقوع #انقلاب_اسلامی ایرانیان بود. و دنیا هم منتظر و متقاضی این مطلب بود که چرا #ایرانیان به انقلاب اسلامی برخاستند؟ و جواب فیلمنامه بنده این بود که؛ به همان عللی که #دین_اسلام را در صدر اسلام پذیرا شدند.
و بررسی این موضوع؛ اولین اقدام برای صدور انقلاب اسلامی ایران به جهان بود ولیکن رسانه ملی، ترجیح داد برود سراغ #حمله_مغول به ایران و #قیام_سربداران که البته در قالب آنهم میشد به همین سؤال جواب داد.
بنده در شور نوجوانی خود، ارادت خاصی به این استاد داشتم و چندباری هم به ملاقات حضوری او در آموزش و پرورش (خیابان نجاتاللهی-کریمخان) رفته بودم.
«سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده در سال ۱۳۵۶ نیز اقتباسی...
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۱
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏