eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
783 عکس
852 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/88 بخش قبلی ☝️ بنابراین قصه ، امری بسیار فراتر از آن چیزی است که معمولاً حتی توسط بزرگ ، تصور شده و متاسفانه کاملا قرار گرفته است! شاید سؤال شود که اگر چنین باشد، پس چرا (ع) بجای از سخن رانده است؟! جواب آنست که؛ (حضرت روح‌الله هم اشاره کردند) بخاطر ملاحظه بوده است. زیرا درک مفهوم ، امر چندان سهل و آسانی حتی برای و نیست! «و ما أدراک ما لیلة‌القدر»؟! و مظلومیت اعظم ، همین‌جاست و عدم درک لیلة‌القدر! ⁉️ انواع ؛ در باب مظلومیت (س)، شاهد سه نوع «مظلومیت بزرگ/أُولیٰ»، «مظلومیت خیلی بزرگ/وُسطیٰ» و «مظلومیت بی‌نظیر/أُخریٰ» هستیم: 👈 «مظلومیت صغری»؛ نوع اول مظلومیت آن‌حضرت همان صدمات سنگین و لطمات مهلک و ضربات مرگباری بود که ، بلافاصله پس از شهادت‌گون (ص) بسیار جفاکارانه بر پیکر او تحمیل کردند و منتهی به شهادت محسن‌بن‌علی و سپس بیماری و نهایتا او گردید و و هم معمولاً عزادار همین نوع از مظلومیت او هستند و صد البته هم قابل عزاداری شدید است ولیکن محدودسازی مظلومیت آنحضرت به این میزان از زهر جفاء، خود مظلومیت مضاعف دیگری است. در این سطح از ذکر مصیبت، شاهدیم که حتی گاهی ماجرای شهادت حضرت به گسست پیوند پسرعمو و دخترعمو تنزل داده می‌شود و اینکه هنگام آخرین وصایای به ، مکالمه احساسی آن حضرات مقدسه با کلمات پسرعموجان و دخترعموجان بیان می‌شود تا بر ابعاد عاطفی دو تأکید شده باشد و اینکه «مفارقت پسرعمو و دخترعمو» (که عقدشان در آسمانها بسته شده!)، بزرگترین است که بر تحمیل شده است و...! 👈 «مظلومیت وُسطی»؛ نوع دوم مظلومیت واقعه بر فاطمه زهراء، عبارت از اینست که (طبق برخی روایات)، نزول (ع) بر حضرت زهراء(س) را با شدت و ضرورت آن‌حضرت تعلیل کنیم و بدان محدود سازیم! گوئی که آن صرفاً بخاطر کاهش آلام روحی حضرت علیهم‌السلام بوده است و تداعی حکایت‌های «قصه هزار و یک شب»! با این تفاوت که هم (العیاذبالله) برای لالائی کودکان آنحضرت بوده است و قصه‌گوی آن هم جناب و خلاصه اینکه یک ماجرای شخصی و خانوادگی بوده است! و حال آنکه قضیه بسیار فراتر از این حرفهاست و اینگونه روایت‌ها و تحلیل‌ها و تعلیل‌ها صرفاً از باب (در تعبیر امام خمینی) بوده است وگرنه (ایضاً به تعبیر ایشان) آب را در نتوان گنجانید! همچنانکه (باز هم به تعبیر دیگر )؛ در خصوص حضرت فاطمه، «دیگران هر چه گفته‌اند به خود بوده، نه به اندازه او»! آری، تنها کسی که توانست کرده و نگاهی بلندتر به آن‌حضرت بیافکند، بود که ایضاً در باره آن‌حضرت می‌فرماید: «زنی که تمام خاصه‌های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، بود، به جای (ص) بود. معنویات، جلوه‌های ، جلوه‌های ، جلوه‌های ، همه در این موجود مجتمع است.» بیان عبارت «ما مفتخریم که ... که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به است از ما است.» در وصیتنامه امام خمینی، نشان از جایگاه رسمی والای (در اسناد بالادستی ) دارد و اینکه چنین افتخاری صرفاً نباید در حد و تعارفات باقی بماند و بلکه محتوای آن باید در میدانی، جاری و ساری باشد. بنابراین اگر آنحضرت را به جبرئیل منتهی به تحریر صحیفه‌ای در حد قصه‌های هزار و یک شب گردیده، تنزل بدهیم، هرگز به اعماق فحوای مفهوم خطیر «لو لا لما خلقتکما» و نقش بی‌بدیل و منحصربفرد آن حضرت در تکمیل زنجیره و ، نائل نخواهیم گشت که بالتبع مشایعت و تشیُّعی هم، آنچنان که باید و شاید نمی‌زاید. 👈 «مظلومیت کبری»؛ نوع سوم مظلومیت حضرت صدیقه کبری که نه تنها کم‌نظیر بلکه بی‌نظیر است، از جانب کفار (و منافقین بدتر از کفار) نبوده و نیست، بلکه از جانب خود و بلکه بهتر است بگوئیم از طرف مدعیان تشیع آنحضرت هم اتفاق افتاده است!! و این بزرگترین معمای است! ...ادامه دارد👇 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش سیزدهم): عینک دو بُعدی ما را ندید! «شورای نگهبان؛ کماکان در سلطه اصول‌گرایان!!» عنوان تمسخرآمیزی بود برای اولین عبارتی که ذیل آن نوشتم (، با عجیبی، ۱۴۰۳ را به سپرد!). این برداشت (بمحض شنیدن اسامی نامزدها در ساعت ۱۵ بیستم خرداد ۱۴۰۳) قدری عجولانه بود! زیرا با عینک مرسومی به صحنه نگاه می‌کردم که و بود! و را ندیدم! یعنی با یک چشم و با چشم دیگر، در منظر من بود و اینکه لابد و در رفتار انتخاباتی خود این دو مطلب را معیار گرایشات خود قرار می‌دهند و اینکه متأثر از ، رفتار نخواهند کرد! و حال آنکه خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم! فلذا نوشتم: «مدعیان اصول‌گرایی با ۵ کاندید، قطعاً دچار اختلافات و تنازعات شده و آراء متفرقه آن‌ها زمینه لازم را به مدعیان اصلاح‌طلبی خواهد داد که تنها نامزد تأیید شده خود را بر جمهوری بنشانند!» البته این عبارت که: «... غریو «آی خر برفت آی خر برفت» در حال طنین‌اندازی است!» را درست نوشته بودم ولیکن آنرا هم از همان عینک محدود و مرسوم خود می‌دیدم! و اینکه مردم در گرایشات انتخاباتی خود لابد یا اصول‌گرایی را ترجیح می‌دهند یا اصلاح‌طلبی و نهایتاً اعتدال‌طلبی را!! زیرا تحلیلم صرفاً بر همین مبنا بود که نوشتم؛ «آیا ، ممکنست به این برسد که چهار نفر بنفع یک نفر کنار بروند؟! بنده که بسیار بعید می‌دانم!» و ضمن توصیه به غیرمشهدی‌ها (آقایان زاکانی و پورمحمدی) برای از ، ادامه دادم: «بنده به نامزد مورد نظر خود (آقای ) در همین‌جا توصیه می‌کنم هرچه زودتر خود را از این بیرون بکشد و شریک چنین بازی مفتضحی [=پیروزی پزشکیان] نباشد! به پورمحمدی هم بعنوان یک هم‌کسوت توصیه می‌کنم هرچه زودتر انصراف بدهد و پای را از این خارج سازد. لطفاً اجازه بدهید، شکست اصول‌گرایی فقط بدست قالیباف و جلیلی و هاشمی [هر سه نفر مشهدی] رقم بخورد که کمترین تمایلی به انصراف نخواهند داشت!» (آن‌ها که انصراف دادند، عقل‌شان کار کرد و پورمحمدی هم که لجاجت کرد مفتضح شد!) و غلبه پزشکیان بر بقیه را بنده چنان پررنگ دیدم که آن مقاله را ختم کردم به این جمله؛ «حال وقت آن است که به میزان و انحاء یا و مسعود پزشکیان بپردازیم!» اما امروز بعد از ۲۷ روز، حرف آن «پیرزن ترک بیسواد» مرا به خود آورد که عینک تحلیلی من در ارزیابی صحنه، بر حسب عادت، محدود بوده است! زیرا همین که به زبان آذری گفت: «اگر باهاش حرف بزنم، زبان مرا می‌فهمد»! فهمیدم که همه تبلیغات و تحلیل‌های مثلاً تیزبینانه من و امثال من، تماماً باد هوا بوده است! و من بیهوده غرق در دنیای سیاسی خودم بودم و گویا که کاملاً کور بودم! زیرا در کلام این پیرزن ترک بی‌سواد، هزاران حرف نهفته است! این جمله ساده او یکی از گران‌ترین و سنگین‌ترین پتک‌هایی بود که بر سرم کوبیده شد و از مسجد تا منزل و هنوز هم، اشک‌های من جاری‌ست! زیرا احساس می‌کنم یک دنیا بر باد رفته در حرف این پیرزن نهفته است که حتی مورد توجه کسی مثل من هم که دائماً در متن مردم (از جمله جامعه ترک‌زبان‌ها) هستم، نبوده است! این پیرزن همانند میلیون‌ها ترک‌زبان ایرانی دیگر (که خود من هم یکی از آن‌ها هستم) نیازمند این هستند که حرف‌شان (رنج‌ها و دردها و مشکلات‌شان) شنیده شود و گویا که صدها سال است شنیده نشده و حال کسی مثل پزشکیان پیدا شده و قرار است حرف آن‌ها را بشنود! بنابراین رقابت دوره چهاردهم ریاست‌ جمهوری، بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نبود و بلکه دعوای اصلی بین ترک‌ها و مشهدی‌ها بود! بخاطر آوردم که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، جنگی بر ما تحمیل شد که پیامد آن، گویا خوزستانی‌ها حکومت را در قبضه خود گرفته‌اند و م.رضایی و ع.شمخانی، بازماندگان همان دوران هستند! طولی نکشید که اصفهانی‌ها هم به آن‌ها پیوستند و خراسانی‌ها و آنگاه کویری‌ها (رفسنجانی‌ها و کرمانی‌ها و یزدی‌ها) و سپس سمنانی‌ها و سرخه‌ای‌ها و خلاصه اینکه دولت‌ها دائماً بین فارس‌ها در حال تداول بود! حتی در این دوره از انتخابات، ۳ نفر از ۶ نامزد مؤید، از مشهدی‌ها بودند! و این شایعه چندان هم بی‌ربط نبود که مشهدی‌ها همه‌جا را گرفته‌اند! و و و ووو... همه و همه در سلطه مشهدی‌ها!!! پزشکیان خود را در پشت مدعیان اصلاح‌طلبی پنهان کرد و لذا تمام رقبای او، دون‌کیشوت‌وار در هوا شمشیر می‌زدند و حال آنکه پایگاه اصلی او قومیت‌ها بود بدون جلب توجه آنچنانی! اگرچه ترک‌ها خودجوش هم به میدان آمدند! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۶ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🔻بزرگترین متحد مسیحی حزب الله رسما اعلام جدایی کرد! جبران باسیل، رهبر جریان آزاد ملی لبنان طی مصاحبه‌ای ضمن قطع رابطه با حزب الله به ائتلاف با سمیر جعجع رئیس حزب القوات اللبنانية پیوست. وی در یک مصاحبه خبری با انتقاد از مواضع منطقه‌ای ایران گفت: ایران از حزب الله و لبنان در جنگ نیابتی با اسرائیل استفاده می‌کند. ایران باید خودش مستقیما با آنها بجنگد نه از طریق ما. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌تحقق پیش‌بینی امام خمینی‌ره! جدائی بزرگترین متحد لبنان و این گفته احمقانه که؛ «ایران باید خودش مستقیماً با آن‌ها بجنگد نه از طریق ما»!! مرا یاد 👈هشدار ۴۲ سال قبل امام راحلمان👉 انداخت که فرمودند: «...خوف آن را دارم که داستان ما با ، داستان آن اصفهانی بشود که دید دو نفر اول صبح دعوا می‌کنند یک آدم و مزاحم با صاحب مغازه، این شرور و مزاحم به صاحب مغازه تعدی و تجاوز کرده، نفر سوم وقتی صاحب مغازه را احساس می‌کند به دفاع از صاحب مغازه می‌آید و با شخص شرور درگیر می‌شود که چرا می‌کنی، چرا تعدی و تجاوز می‌کنی؟ آن فرد شرور متجاوز صاحب مغازه را رها می‌کند، با این آقا درگیر می‌شود. یک مقداری که درگیری ادامه پیدا می‌کند صاحب مغازه می‌گوید: آقاجان بروید دعوایتان را آن طرف بکنید. بگذارید من کاسبی‌ام را بکنم! شما چه تضمینی دارید که ما یک روزی به اینجا نرسیم و به ما نگویند، آقا دعوایتان را ببرید توی کشور خودتان بکنید. در کشور ما نایستید.»! ، در ۱۳۶۱ امروز را دیده بود! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏