eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/83 بخش قبلی☝️ در قسمت‌های قبل، اشاره شد که حضرت فاطمه الاعظم (صلوات‌الله و سلامه علیهما) دارای شخصیتی بی‌نظیر و نقشی کم‌نظیر در است و کاملا ناشناخته و و مانده است و این مطلب را در تفسیر حدیث قدسی «یا ! لولاک لما خلقت الافلاک و لو لا لما خلقتک و لو لا لما خلقتکما» بیشتر توضیح خواهیم داد. إن‌شاءالله و اینکه حضرت فاطمه زهرا(س) نیز دارای دو ثقل گران‌بها از خود است که یادگارهایی برای اقامه ثقلین رسول‌الله الاعظم است: ۱) ۲) ⁉️ الگوی زنان یا الگوی همگان؟ آن‌حضرت که در دوره زندگانی کوتاه اما با تجلیات خاص خود، تبدیل به گردیده و لذا توسط حضرت ختمی‌مرتبت، نامیده شده بود، در دوره بسیار کوتاه ۷۵ روزه پایانی عمر جسمانی خود و بعد از ، تبدیل به «الگوی کلیه انسان‌ها» (اعم از زن و مرد) گشت. زیرا ضمن ارتباط مستقیم با ، موفق به دریافت فرامین سرنوشت‌سازی گردید که «تکلیف سیاسی خود و ذریّه معصوم» خود را در قالب تا ظهور (عج) تعیین کرده است. ولیکن این تبدیل شگفت‌انگیز و پیامد بُهت‌آور آن همچون قبر آن بانوی بی‌نشان (و ظاهراً متأثر از تقیه شیعه!)، متاسفانه در پرده ابهام و غفلت مانده است که از بزرگترین عجایب روزگار است! مگر آنکه با امام زمان(عج) تجلی یابد. ⁉️ روح یا جبرئیل؟ کدامیک؟ اقتضای انتقال مفاهیم و مطالبی معادل سه برابر قرآن از عالم غیب به فاطمه زهرا(س)، امریست که مراوده طویل و مکرری فی‌مابین طرفین را می‌طلبد و اگر در کل ۷۵ روز صورت گرفته باشد، قاعدتاً بطور کلی در هر ۲۵ روز معادل حجم کل قرآن، مطلب قابل تحریری القاء و مکتوب گشته است که قطعاً کاری شگرف و طاقت‌فرسائی بوده است و آن علیرغم جراحات سنگین جسمانی و جسارات فاجعه‌بار روانی و تألمات روحی ناشی از ارتحال جانگداز پدری که او را بود و دهشتناک‌تر از آن؛ ظلم وحشیانه رذل امت، توانست آن را تحمل نماید. و ای‌بسا قابل تحمل نبوده و ضرورت داشته که تحت حفاظت و مساعدت خاص و بلکه شخص شخیص باشند لذا فرمود: «تنزل الملائکة و الروح فیها»! (و نکته مهم دیگر آنکه حضرت روح متمایز از حضرت جبرئیل است که می‌باشد. یعنی جبرئیل در زمره است که نازل می‌شدند برای آمایش امر نزول حضرت روح که پدیدآورنده ملائکه از جمله خود جبرئیل است. یعنی اول ملائکه نازل می‌شوند آنگاه امکان نزول حضرت روح فراهم می‌گردد) و صد البته همگی «بإذن ربهم» و آنهم «من کل امر» بوده است و لذا امر خطیر مذکور می‌تواند فراتر از نزول بوده باشد و بلکه نزول در میان بوده است. (جبرئیل یعنی مظهر . بعد از خدای قادر، أَبَرقدرت است و در هر امری در عالم آفرینش می‌تواند قدرتمندانه دخالت نماید. اگرچه در مرحله سوم و پایانی رسول‌الله الاعظم، از پرواز و همراهی پیغمبر اکرم، بازمانده و اعتراف می‌کند که «لو دنوت انملة فاحترقت»؛ اگر حتی باندازه یک بند انگشت بالاتر بیایم بلافاصله آتش می‌گیرم! فلذا در همان منزل - انتهای بهشت - باقی ماند و پیامبر اعظم(ص) به مدد حضرت روح خود را به نائل گردانید که نشان از برتری قدرت بی‌نظیر حضرت روح بر قدرت کم‌نظیر حضرت جبرئیل دارد. فتأمل!) 👌 ضمنا ناگفته نماند که رفت و آمد ملائکه (بویژه حضرت جبرئیل علیه‌السلام) به و «بیت منزه من الرجس» و خانه خالی از هرگونه پلیدی (... انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا - قرآن/۳۳/۳۳) از همان زمان کودکی برای (س)، امری کاملاً عادی و طبیعی بوده است و عبارت (محل آمد و شد فرشتگان) در و مأثوره‌ای از قبیل زیارت به رفت و آمدهای زیاد ملائکه از جمله جبرئیل، بر خاندان رسول‌الله الاعظم(ص) اشاره دارد و لذا چیز جدیدی نبوده و چندان جای شگفتی ندارد، حتی اگر بعد از رحلت «دریافت کننده قرآن» صورت گرفته باشد. ولیکن این امر (نزول محتوای صحیفه فاطمیه و آنگاه تفسیر و تبیین آن برای معصومین بعدی) که قاعدتاً امر مداومی هم بوده است و در قرآن هم اشاره می‌فرماید که «هی حتی مطلع الفجر» (تا لحظه امّ‌المؤمنین‌س یا تا زمان امام مهدی‌عج؟)، از آنجایی قابل توجه و دقت بیشتری است که پای حضرت روح در میان است که به سهو و خطا، معادل جبرائیل پنداشته شده و به اعظم ملائکه تعبیر می‌شود! ...ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/90 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/88 بخش قبلی ☝️ بنابراین قصه ، امری بسیار فراتر از آن چیزی است که معمولاً حتی توسط بزرگ ، تصور شده و متاسفانه کاملا قرار گرفته است! شاید سؤال شود که اگر چنین باشد، پس چرا (ع) بجای از سخن رانده است؟! جواب آنست که؛ (حضرت روح‌الله هم اشاره کردند) بخاطر ملاحظه بوده است. زیرا درک مفهوم ، امر چندان سهل و آسانی حتی برای و نیست! «و ما أدراک ما لیلة‌القدر»؟! و مظلومیت اعظم ، همین‌جاست و عدم درک لیلة‌القدر! ⁉️ انواع ؛ در باب مظلومیت (س)، شاهد سه نوع «مظلومیت بزرگ/أُولیٰ»، «مظلومیت خیلی بزرگ/وُسطیٰ» و «مظلومیت بی‌نظیر/أُخریٰ» هستیم: 👈 «مظلومیت صغری»؛ نوع اول مظلومیت آن‌حضرت همان صدمات سنگین و لطمات مهلک و ضربات مرگباری بود که ، بلافاصله پس از شهادت‌گون (ص) بسیار جفاکارانه بر پیکر او تحمیل کردند و منتهی به شهادت محسن‌بن‌علی و سپس بیماری و نهایتا او گردید و و هم معمولاً عزادار همین نوع از مظلومیت او هستند و صد البته هم قابل عزاداری شدید است ولیکن محدودسازی مظلومیت آنحضرت به این میزان از زهر جفاء، خود مظلومیت مضاعف دیگری است. در این سطح از ذکر مصیبت، شاهدیم که حتی گاهی ماجرای شهادت حضرت به گسست پیوند پسرعمو و دخترعمو تنزل داده می‌شود و اینکه هنگام آخرین وصایای به ، مکالمه احساسی آن حضرات مقدسه با کلمات پسرعموجان و دخترعموجان بیان می‌شود تا بر ابعاد عاطفی دو تأکید شده باشد و اینکه «مفارقت پسرعمو و دخترعمو» (که عقدشان در آسمانها بسته شده!)، بزرگترین است که بر تحمیل شده است و...! 👈 «مظلومیت وُسطی»؛ نوع دوم مظلومیت واقعه بر فاطمه زهراء، عبارت از اینست که (طبق برخی روایات)، نزول (ع) بر حضرت زهراء(س) را با شدت و ضرورت آن‌حضرت تعلیل کنیم و بدان محدود سازیم! گوئی که آن صرفاً بخاطر کاهش آلام روحی حضرت علیهم‌السلام بوده است و تداعی حکایت‌های «قصه هزار و یک شب»! با این تفاوت که هم (العیاذبالله) برای لالائی کودکان آنحضرت بوده است و قصه‌گوی آن هم جناب و خلاصه اینکه یک ماجرای شخصی و خانوادگی بوده است! و حال آنکه قضیه بسیار فراتر از این حرفهاست و اینگونه روایت‌ها و تحلیل‌ها و تعلیل‌ها صرفاً از باب (در تعبیر امام خمینی) بوده است وگرنه (ایضاً به تعبیر ایشان) آب را در نتوان گنجانید! همچنانکه (باز هم به تعبیر دیگر )؛ در خصوص حضرت فاطمه، «دیگران هر چه گفته‌اند به خود بوده، نه به اندازه او»! آری، تنها کسی که توانست کرده و نگاهی بلندتر به آن‌حضرت بیافکند، بود که ایضاً در باره آن‌حضرت می‌فرماید: «زنی که تمام خاصه‌های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، بود، به جای (ص) بود. معنویات، جلوه‌های ، جلوه‌های ، جلوه‌های ، همه در این موجود مجتمع است.» بیان عبارت «ما مفتخریم که ... که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به است از ما است.» در وصیتنامه امام خمینی، نشان از جایگاه رسمی والای (در اسناد بالادستی ) دارد و اینکه چنین افتخاری صرفاً نباید در حد و تعارفات باقی بماند و بلکه محتوای آن باید در میدانی، جاری و ساری باشد. بنابراین اگر آنحضرت را به جبرئیل منتهی به تحریر صحیفه‌ای در حد قصه‌های هزار و یک شب گردیده، تنزل بدهیم، هرگز به اعماق فحوای مفهوم خطیر «لو لا لما خلقتکما» و نقش بی‌بدیل و منحصربفرد آن حضرت در تکمیل زنجیره و ، نائل نخواهیم گشت که بالتبع مشایعت و تشیُّعی هم، آنچنان که باید و شاید نمی‌زاید. 👈 «مظلومیت کبری»؛ نوع سوم مظلومیت حضرت صدیقه کبری که نه تنها کم‌نظیر بلکه بی‌نظیر است، از جانب کفار (و منافقین بدتر از کفار) نبوده و نیست، بلکه از جانب خود و بلکه بهتر است بگوئیم از طرف مدعیان تشیع آنحضرت هم اتفاق افتاده است!! و این بزرگترین معمای است! ...ادامه دارد👇 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
✅ «زکات عقل؛ تحمل نادان‌ها است.» 💠 (سخنی از امام علیه السلام) 💠
⁉️ زلزله؛ آیا همان سنگی نبود که بدون اجازه عردوقان در منطقه جابجا شد؟ 💠 «إنَّ رَبَّکَ لَبِاالمِرصاد»! ✅ همانا پروردگارت هر آینه در کمین است. 💠
✍️ تحریری حم؛ ⁉️ محدوده حریم خصوصی و زندگی شخصی متاسفانه در فضای کنونی جامعه ایرانی بویژه در فضای مجازی، شاهد بیشترین «جلوه‌های جهالت و لجاجت بی‌شعورهای جامعه» هستیم. صریحا ادعا می‌کنند: «به زندگی شخصی دیگران کاری نداشته باشیم و به جهنم و بهشت هم دیگه کاری نداشته باشیم، لطفا کاری نداشته باشید»!!! ✍️ در جواب یکی از آن‌ها معترضه‌ای نوشتم که شاید به درد سایر گروهها هم بخورد: 👇 ⁉️ آیا درک این مسئله که «حریم جامعه» و «اماکن عمومی» هرگز عرصه «زندگی شخصی» نیست، برایتان اینقدر سخته؟! 😳🤔 از کی تا حالا هر آنجا که مشهود عموم است، «زندگی شخصی» حساب می‌شود؟! 🙄🤔 بخاطر لج‌بازی با حکومت یا دولت و یا گشت ارشاد، حتی براحتی پا روی بدیهیات عقلی گذاشتن، نجابت و خردمندی نیست. جمع و جماعت، حرمت دارد و مقابله با حرمت‌شکنی، نیازمند راهنمائی و ارشاد (ولو زوری) است. مهم نیست اسمش را بگذارید بهشت و جهنم زورکی! وقتی حرمت جامعه تا آنجاست که حتی پشت‌بام و پنجره‌های ملک شخصی افراد را هم در بر می‌گیرد، شماها بر چه اساسی و با کدام عقلانیت دم از زندگی شخصی و خصوصی در معابر و اماکن عمومی می‌زنید؟!!! فرضا اگر در همسایگی شما چند مرد بی‌تربیت و بی‌ادب و بی‌دین در پشت‌بام یا پشت پنجره‌های بی‌پرده خانه‌شان بخواهند مرتکب اعمال شنیع جنسی فرضا لواط و... بشوند آنهم در حالی که در منظر نوامیس خودتان و مردم باشند، آنها هم تعمدی داشته باشند که دیده شوند، آیا به همین حرف مفت و گستاخانه خود بسنده می‌کنید که «به زندگی شخصی دیگران کاری نداشته باشیم»؟!!! و به بهانه اینکه به بهشت و جهنم دیگران کاری نداریم، اجازه می‌دهید که تبرجات جنسی حرام و شنیع آن‌ها در معرض مشاهده شبانه‌روزی اهالی محل و رهگذران و بچه‌های خردسال یا بالغه خانواده خودت و خانواده‌های دیگران جولان داشته باشد؟! ووو.... بدیهی است که این نگرش شما در این مسئله از دو حال خارج نیست؛ ۱) پیرو تفکرات انحرافی در مسائل جنسی هستید و تا کسی هم بخواهد عیب را نشان بدهد سریع گارد می‌گیرید که صحنه را جنسیتی نبینید!!!! (در اینصورت باید به روانپزشک مراجعه کنید) ۲) چیزهائی بنام فرهنگ، نزاکت، حرمت، غیرت، عقلانیت، دیانت، شرافت و بالاخره حقوق شهروندی در نزد شما پشیزی ارزش ندارد. در اینصورت این خزعبلات شما شاید برای خودتان قابل تابلو کردن روی دیوار منزلتان باشد ولیکن برای عقلای جامعه و هر کسی که نوک سوزنی درایت و غیرت داشته باشد، چیزی بجز زباله مستراح نیست. البته من تصور می‌کنم، شما گرفتار لجبازی با حکومت شده‌اید (که البته آنهم در جای خود خبط موحشی است مگر آنکه مزدور دشمنان باشید) ولیکن این لجاجت، متاسفانه جهالت شما را تشدید کرده است! و لذا براحتی خود را با این حرفهای صد من یک غاز، مضحکه عام و خاص می‌کنید! توصیه می‌کنم بجای تبعیت از حرفهای لغو و بی‌اساس و انتشار عمومی آن‌ها، ساعتی با خود خلوت کنید و خوب بیاندیشید. اگر بتوانید اندکی عمیق و دقیق شوید، آنگاه از این حرفهای نفسانی و شیطانی خودتان قطعا متنفر شده و حالت تهوع پیدا خواهید کرد. امیدوارم این مجال را به خودتان بدهید. اگرچه هدایت فقط به دست خداست. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۱
✍️ تحریری حم؛ 👽 لشگر سلیطه‌ها 💩 (بخش اول): بسمه تعالی عکس‌نوشته‌ای در موضوع دوگانه حجاب و مفت‌خوری، بهانه این تحریر شد. وجود منکراتی از قبیل؛ «بدحجابی» و «مفتخوری» در جامعه اسلامی، از پدیده‌های بسیار شومی هستند که اصلاً قابل انکار نیستند. منظور از مفتخوری؛ اختلاس و انواع مفاسد اقتصادی هستند که عمدتاً ریشه در دنیاپرستی عناصر درون حاکمیت دارند. و مراد از بدحجابی؛ نحوه حضور و بروز اجتماعی زنان و مردانی در انظار عمومی جامعه است که معمولا برانگیزنده شهوت جنسی آن‌هاست. 👌 در بررسی علل توسعه بدحجابی (و بعضا بی‌حجابی!) و شُل‌حجابی حداقل سه علت (بهانه)، بسیار برجسته‌اند: ۱) گرمای هوا ۲) نسبیت سلائق ۳) مفتخوری حکومتی‌ها 👈 گرمای هوا همیشه بهترین بهانه برای توجیه بدحجابی زنها بوده است و رفع این بهانه اگرچه ناممکن نیست اما کار چندان آسانی هم نیست و نیازمند بهره‌گیری از فنآوری‌های ذیربط است. در این عرصه، تأکید بر این نکته که قطره قطره عرق‌ریزی محجّبات، موجب ثواب کلان است، صرفا برای معتقدین به دیانت الهی و عدالت آخرتی، معنا و مفهوم دارد. اما آنچه که برای همگان می‌تواند مؤثر باشد، نه کار فرهنگی که کار فن‌آورانه است. یعنی طراحی و دوخت لباسی که بجای جذب گرمای محیط بتواند گرمای بدن را جذب کند. و همچنین فناوری‌های خلاقانه‌ای که بر گرمای محیط فائق آید یا محیط‌سازی مطلوبی را امکانپذیر سازد. پیگیری این رشته عمدتاً بر عهده نوآوران، خلاقان، مبتکران، فن‌آوران، صنعتگران و حامیان آنان است. «نسبیت سلائق» یکی دیگر از بهانه‌های بدحجابی زنهاست. زیرا نظام ارزیابی انسانها در موضوع ابعاد مختلف حجاب، اصلا یکسان نیست. یعنی شاهد طیف طویلی از انسان‌های متشکله جامعه هستیم که در یک سر آن، حجاب را در هاله‌ای از عفاف، غیرت، ناموس و قداست می‌پرستند و در سر دیگر آن، بی‌حجابی، بی‌غیرتی، بی‌ناموسی و کثافت را می‌پرستند! تشخیص حد وسط هم ایضاً تابع سلائق گوناگونی است که در طیفی، موازین فقهی اسلام و سایر ادیان الهی، معیار و ملاک است و در طیفی قلب سلیم (اما بی‌اعتناء به دستور صریح خالق متعال!!) و بی‌تفاوتی به ظاهر، مورد اتکاء است! حل چنین مشکلی، فقط راهکار فرهنگی دارد تا برداشت اعتقادی همگان از حجاب و بدحجابی، یکسان‌سازی شود. شاید خیلی از دخترها و حتی زن‌ها نسبت به تأثیرگذاری مخرّب نامشهود تن‌نمائی خود بر دیگران، بی‌خیال یا بی‌خبرند و آنرا مسئله‌ای چندان جدی تلقی نمی‌کنند و بالتبع حاضر نیستند «جذاب‌تر جلوه دادن خود» (خودنمایی یک غریزه طبیعی است) را، قربانی پیشگیری از ایجاد امراض قلبی احتمالی دیگران سازند. مضافاً که همیشه در هر جامعه‌ای، افراد مریض‌القلبی هستند که با چشمها و حرکات سخیف خود خریدار و تحسین‌گر جلوه‌گری‌های آن‌ها هستند و این تشویقات در تشدید آن بی‌خیالی‌ها بی‌تأثیر نیست. در سالهای اخیر، معضل دیگری هم بر معضلات مذکور افزوده شده است و آن قضیه فوق‌العاده تلخ «مفتخوری عناصر حکومتی» است. شاید برخی گمان کنند که مفتخوری عناصر حکومتی هیچ ربطی به حجاب و بدحجابی عناصر جامعه ندارد! در حالیکه این گمان شاید در سایر کشورها محلی از اعراب داشته باشد ولیکن در جمهوری اسلامی ایران، به هیچ عنوان نمی‌تواند بی‌ربط باشد. علت آن هم کاملا واضح است؛ حاکمیت در جای‌گاه اجرای احکام دینی (حداقل از منظر مدعی اسلامیت حکومت و جمهوریت) موظف و مکلف به تحقق فرامین دینی از جمله حجاب است بویژه اگر آن فرامین، تبدیل به قوانین مدنی و ملی شده باشند. از طرفی بخشی از مجریان قوانین و فرامین دینی و ملی، وقتی مرتکب مفتخوری (اختلاس و سایر مفاسد اقتصادی) می‌شوند، بلحاظ تجاوز به حریم دین و قانون، بالتبع صلاحیت و اهلیت تجری و إعمال قوانین و فرامین را از کف می‌دهند و بهترین بهانه را برای افراد بیمار دل که مترصد بهانه‌جوئی هستند، فراهم می‌سازند. بنابراین؛ مفت‌خورهای ملعون هم در خیانت بدحجابی، نه تنها شریک هستند بلکه ای‌بسا متهم ردیف اول هستند! در نتیجه؛ هرگونه مماشات با مفتخورهای حکومتی، تیشه به ریشه حجاب، عفت، حیاء، غیرت و ناموس جامعه است. تنها راهکار حل این معضل، اقدامات پیشگیرانه و تشدید مجازات مفتخوری حکومتی‌ها است و بس. نکته دیگری که در این مبحث، لازم به ذکر است، مسئله آگراندیسمان دو کفه این ترازو است! یعنی؛ بزرگنمائی ارتکاب مفتخورها (حتی اگر شناسایی، بازداشت، محاکمه و اعدام شوند) و سازمان‌یافته (فلذا) مستمر تلقی کردن آن‌ها همراه با تنزل و تقلیل پروسه خطرناک عفاف‌ستیزی شیاطین به بیرون افتادن تصادفی چند تار مو است! با همه این احوال، کسانی هم هستند که بدون هیچگونه بهانه‌ای (از قبیل؛ گرما، سلیقه و مفتخوری)، عمله عکره شیطان و شیاطین هستند که شاید تعدادشان کم نباشد و حتی روزافزون هم باشد که آن‌ها را باید «لشگریان سلیطه» نامید. زیرا.. ..ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) تیرماه۱۴۰۱ 🆔@chelcheraaqHM
✍️ تحریری حم؛ 👽 لشگر سلیطه‌ها 💩 (بخش دوم): ... آن‌ها را باید «لشگریان سلیطه» نامید. زیرا بدون هیچگونه گوش شنوائی برای استماع حقوق و حدود انسانی، شبانه‌روز بدنبال توسعه و تحکیم سلطه شهوت‌پرستی بر جامعه هستند. این بربادرفتگان عفاف و حیاء و قداست، نه تنها در موضع دفاعی نیستند که خود را در موضع هجومی قرار می‌دهند تا براحتی بتوانند، سلیطگی کنند! این «فرقه ملعونه»، با عبور از بهانه‌های مرسوم، به هیچ صراطی مستقیم نیستند و وظیفه حاکمیت، قطعا رهاسازی این گرگهای گرسنه و سگ‌های ولگرد نیست و بلکه مکلف است که در سطح جامعه، گشت‌های انضباطی هوشمندی را فعال سازد وگرنه لشگریان سلیطه بعنوان قوی‌ترین بازوی دشمنان، اساس حاکمیت را هم درهم خواهند شکست. الغرض؛ در مقایسه بدحجابی با مفتخوری، به این نکته باید توجه داشت که؛ اگرچه تخریب مفسد اقتصادی، جنبه مالی دارد و شاید بنحوی قابل جبران یا قابل تحمل باشد ولیکن تخریب مفسد اجتماعی، جنبه روانی دارد که به هیچ عنوان قابل ترمیم نیست اما از آنجا که مفتخوری حکومتی، در تحکیم و توسعه بدحجابی، کاملا مؤثر است و مانع انجام وظیفه اصولی مجری قوانین و فرامین است، بمراتب از بدحجابی مضرّتر و خطرناک‌تر است. بنابراین، کسی که بگوید؛ ««بدحجابی، گناهی بزرگتر از اختلاس است»، این ادعا قابل بررسی است؛ - اگر موجب عادی شدن «غارت بیت‌المال» و توجیه سبک‌شمردن آن گردد، قطعا ادعای غلطی است. مدعی هرکسی که می‌خواهد باشد! - اگر بدحجابی، خود متأثر از اختلاس حکومتی‌ها (مجریان قوانین و فرامین) باشد، ایضا حرف ناصوابی است. گوینده هرکسی که می‌خواهد باشد! - اگر بین «بدحجابی» و «غارتگری بیت‌المال»، هیچگونه نسبت و رابطه منطقی وجود نداشته باشد، بله حرف درستی است. - اگر این ادعا صرفا معطوف به امکان‌پذیری جبران مافات در بدحجابی و اختلاس باشد، بله، ایضا ادعای کاملا درستی است. و اما کسی که بدحجابی (در تراز پیشبرد سیاست‌های سیستماتیک شیطان و سایر دشمنان ملت ایران و امت اسلام، علیه وحدت و دیانت جامعه) را به «دو تار موی زن» تقلیل دهد آنهم با این تشکیک که «زیر روسری است یا بیرون آن!» قطعا حرف غلطی زده است. هرکسی که می‌خواهد باشد! و اما اگر منظورش از چنین بیانی، لزوم عدم سخت‌گیری بیش از حد در این مطلب است، ایضا قابل بررسی دقیق است؛ - اگر باعث عدم جدیّت مسئولین و مأمورین در انجام این امر انضباطی گشته و موجب تجری بیشتر بدحجاب‌ها گردد این حرف، در زمره اراجیف (سست‌کننده ستون‌های اخلاقی جامعه) قابل ارزیابی است. گوینده، هر کسی که می‌خواهد باشد. - اگر بدتر تلقی کردن «غارتگری بیت‌المال» (همان مفتخوری حکومتی‌ها مؤثر در تشدید بدحجابی سوءاستفاده‌کننده‌های فرصت‌طلب) مراد باشد، بلی، کاملا درسته. و اما نکته آخر؛ «گشت ارشاد» نامیدن «گشت انضباطی» و سپردن آن به فراجا، قابل بازیابی مجدد است. بنظر حقیر؛ نیروی «گشت ارشاد» باید به «گشت انضباط اجتماعی» تغییر عنوان داده شود و کماکان در حوزه مأموریت‌های انتظامی فراجا باقی بماند. سزامند است، مجموعه‌ای هم تحت عنوان «گشت انضباط اقتصادی» در همان فراجا تشکیل و فعال گردد (که البته هست ولیکن مناسب‌تر است که با این عنوان به کار خود ادامه دهد.) تا وقتی که «سلیطه‌های اجتماعی»، به حاکمیت (مجریان قوانین ملی و فرامین الهی) اعتراض کردند که «اول بروید بساط مفتخورها و مفتخوری‌ها در حکومت را جمع کنید» پاسخ منطقی و میدانی داشته باشیم که آن مأموریت بر عهده یگان دیگری در جریان است و واقعا هم در جریان باشد. می‌ماند تمام آن توجیهاتی که باعث شد، گشت انضباط اجتماعی ناجا، عنوان «گشت ارشاد» به خود بگیرد، هرگز نباید فراموش گردد ولیکن لزومی هم ندارد جزو مأموریت‌های فراجا تعریف شود. بلکه ضرورت دارد، برای تحقق آن، ساختارهای دیگری منظور شود و حتی‌الامکان انجام بهینه این امر از طریق «برون‌سپاری» به خود مردم (نخبگان و خبرگانی از مؤمنین حقیقی و واقعی؛ یعنی اشخاصی «دانا، دلسوز و دلیر» دین‌مدار) واگذار گردد، البته به شرطی که دائما در معرض «بازیابی» باشد. و العاقبة للمتقین ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) تیرماه ۱۴۰۱ کانال «چلچراغ معارف و احکام حم»: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff جهت گفتگوهای دینی و سیاسی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام (و هم‌اندیشی پیرامون پیام‌های کانال مذکور☝️) لطفا در گروه ذیل👇به ما بپیوندید: گروه «چلچراغ معارف و احکام»: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe ❤️ 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM
✅ روز میلاد «جمهوری اسلامی» ایران مبارک‌باد
جمهوری اسلامی ایران؛ بیش از پیش، در معرض تهدید دشنه‌های صهیونیزم شیطانی https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
مقاله_موانع_تحقق_جمهوری_اسلامی_ایران.pdf
940.1K
مقاله «موانع ۱۲ گانه تحقق جمهوری اسلامی ایران»؛ تقدیم به مناسبت ۱۲ فروردین؛ سال‌روز تولد جمهوری اسلامی ایران تحریری از سیدمحمدحسینی(منتظر) ✍ ۱۳۸۷ تهران https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
امام خمینی (ره) 🌷حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر - ولو امام عصر باشد - اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می‌کند برای اسلام. همه انبیا از صدر عالَم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند. 🌷۱۲ فروردین سالروز جمهوری اسلامی گرامیباد.
بسمه تعالی زندگی برزخی برای انسان دو «هدف کلی» تعریف شده: ۱) نیل به حیات اعلی (ملک لایبلی، عطائاً غیرمجذود، رضوان من الله و ایصال الی الحق و در یک کلمه؛ وصال معشوق حقیقی) ۲) نیل به حیات عالی (جنات النعیم در درجات هشتگانه بهشت) دست‌یابی به هر دو عالم اخروی (فلاح و نجاح) فقط در همین دنیا (نشئه سوم) امکانپذیر است ولیکن آفت مؤثری بنام «جُناح»، مانع بزرگ و راهزن غداری برای هر دو هدف مذکور است. «ذنب» تعبیر دیگری از «جُناح» است که جمع آن «ذنوب» است بمعنی «دنباله‌هائی چسبیده به حیوان» که هرگز رهایش نمی‌کنند مگر آنکه سوزانیده شوند. چنانچه طی فرایندهای شش‌گانه‌ای، ذنوب انسان، ذوب بگردند او می‌تواند به «اهل نجاح» ملحق گردد ولو اینکه بسیار بعید است در زمره «اهل فلاح» هم در آید. فرآیندهای ستّه حضرت «رمضان» (سه در دنیا و سه در آخرت) دارای توالی و بالتبع زمانبندی در زندگانی انسانهاست. (مراحل؛ توبه، صیام، موت، برزخ، قیامت و جهنم) از طرفی «سیر انسان در عالم آفرینش» هم دارای فرآیندهای هفت‌گانه‌ای است که «برزخ» در این «نشئات سبعه»، جای‌گاه چهارم انسان‌هاست. (عوالم؛ ذر، جنت، دنیا، برزخ، محشر، جنّت و جهنم و بالاخره؛ عشق) در تلاقی فرآیندهای سته و سبعه، برزخ مفهوم خاصی پیدا می‌کند و آنرا تبدیل می‌کند به دوره‌ای برای «تبدیل مذنب» (ازاله جُناح) به طاهر «قابل و لایق» ورود به جنات‌النعیم. بنابراین «شأن برزخ» (شکنجه‌های سوزان - حفره‌ای از جهنم - برای پاک‌سازی روانی اکثریت انسان‌ها) امیدواری به «طهارت برای نَجاح» است که شاید قابل تشبیه باشد به کسی که تحت عمل جراحی برای ازاله غدد بدخیم است. اگرچه سراسر درد و شکنجه است ولیکن ذاتاً «تحملی امیدوارانه» است. البته برای اقلیتی از انسان‌ها صرفا دوره گذری برای نیل آسوده‌مند و بلکه مفرح به «یوم الورود»! تبیین و توضیح این کلیاتی که اشاره شد، «آسوده شبی خواهد و خوش مهتابی»! و السلام ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)