eitaa logo
صبح تازه دم ( عاطفه جوشقانیان)
465 دنبال‌کننده
181 عکس
32 ویدیو
0 فایل
ای صبح زودم! رفتی و من خواب ماندم.. عاطفه جوشقانیان @joshaghanyan مجموعه شعر: _صبح تازه‌دم، انتشارات شهرستان ادب گردآوری: _زیر یک سقف _قسم به عشق، به نام تمام مادرها
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالنور علامه بود و مصباح راه ما طلوع کردی و یک مشرق جدید شدی برای رویش اندیشه‌ها نوید شدی تو رود بودی و محکم، تو کوه بودی و نرم و گاه خنجر برّان شدی، حدید شدی کلام نرم تو شأن نزول باران بود که گاه نم نم و گهگاه هم شدید شدی بزرگ بودی و دلگرمی تمامی قوم تو موسپید قبیله، تو روسپید شدی میان مغلطه‌ی شبهه، تیغ استدلال میان معرکه ی یأس ها، امید شدی به اعتبار جهادت، به حرمت قلمت شهید زیستی و برتر از شهید شدی... @sobhetazedam
هدایت شده از تلک الایام
… از امشب یک نفر پشت در خانه هایمان نان و خرما می گذارد… یک نفر که نمی شناسیمش… @telkalayyam
دعاگوی همه دوستان و بزرگواران هستم. امشب بنده رو از دعای خیرتون فراموش نکنید.
🌹بسم الله النور🌹 به آسمان شبی پر ستاره رو کردم به جست‌وجوی تو با ماه، گفتگو کردم پرید تیرگی از شاخه شاخه‌ی روحم نسیم تازه دم صبح را که بو کردم و سرگذشت سفرهای رود را خواندم به آن طراوت جاری چه خوب خو کردم میان حافظه‌ی دانه ها تو را دیدم ضمیر باغچه ها را که زیر و رو کردم به گندمی که به سوی تو قد کشیده، قسم که من تو را فقط ای نور! آرزو کردم تو در کنار منی، روی خاک، اما من تو را همیشه در افلاک جستجو کردم @sobhetazedam
هدایت شده از شعر انقلاب
لقمهٔ حلال کنج دکّان خود نشسته پدر می‌نویسد حساب سالش را تا دوباره کنار بگذارد سهم خمس و زکات مالش را کاسب مورد وثوق محل با توکل، بدون دوز و دغل می‌گذارد میان سفرهٔ خود سال‌ها لقمهٔ حلالش را گرچه در طول زندگی گه‌گاه در بساطش نبوده غیر از آه هیچ‌گاه از حساب خمس و زکات جا نینداخت یک ریالش را بی سؤال و جواب می‌بخشد پدرم بی‌حساب می‌بخشد او که تنها، کمک به خلق‌ُ الله خوب کرده همیشه حالش را مثل رودی روان و در حرکت مثل باران لطیف و پر برکت می‌ستایم همیشه در شعرم روح بخشنده و زلالش را ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«خدا یادم آورد» نشد رود باشم ، خروشان بمانم نشد ابر و دریا و باران بمانم شبی سهمگین بود دنیا ، دریغا...! نشد ماه باشم ، درخشان بمانم نشد مثل گل‌های بر قله‌ی کوه پر از راز باشم که پنهان بمانم فراموشی آغاز خاموشی‌ام شد نشد مثل شمعِ فروزان بمانم نشد کوه باشم در این دره بازار... نشد چشمه‌ای در بیابان بمانم نشد گله‌ی سرکش نفس خود را به فرمان بگیرم که چوپان بمانم فراموش کردم که بودم ؟ که هستم ؟ خدا یادم آورد انسان بمانم خدا یادم آورد در عصر تردید... مسلمان بمیرم ، مسلمان بمانم @mahrokh_dorosti
بسم الله النور لولاک لما خلقت الافلاک لبخند زد، زمین و زمان آفریده شد خوشحال‌تر شد و هیجان آفریده شد چرخید سمت راست و چپ، شرق و غرب شد آری افق کران به کران آفریده شد این بی کرانه کیست که از آبروی او یکباره آب‌های روان آفریده شد؟ تا لایق جلال قدم‌های او شود با این‌همه شکوه، جهان آفریده شد وقت نماز بود، غروب حجاز بود رو کرد سوی قبله، اذان آفریده شد نامی بلند بر لبش آورد: یاعلی قلب آفریده شد، ضربان آفریده شد آری محمد است -درود خدا به او- تا مدح او کنیم، زبان آفریده شد @sobhetazedam
عصر شعر ویژه بعثت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله با شعرخوانی: راضیه رجایی فاطمه نانی‌زاد عاطفه جوشقانیان زهرا محدثی خراسانی مرضیه موفق ملیحه آخوندی عاطفه جعفری سعیده کرمانی زهرا حاجی پور و.... زمان: سه‌شنبه ۹ بهمن، ساعت ۳ عصر مکان: مشهد، سه راه ادبیات، جهاد دانشگاهی، سالن فردوسی ✅شرکت برای عموم خانم‌ها و آقایان آزاد است. @sobhetazedam
28.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لبخند زد، زمین و زمان آفریده شد خوشحال‌تر شد و هیجان آفریده شد لطف برادر ارجمندم، جناب نجم الدین شریعتی به غزل نبوی بنده. ۹ بهمن ۱۴۰۳ @sobhetazedam