هوالنور
تقدیم به عزیزترینم🌹
دوباره قسمتت باید فقط یک لقمه نان باشد
که سهم همسر و فرزندهایت بیش از آن باشد
پر از شوری همیشه، بیشتر اما زمانیکه
صدای پای بابایم بیاید یا اذان باشد
به من آموختی حتی مسیر آشپزخانه
برایم می تواند نردبان آسمان باشد
خودت دست نوازش می شوی بر اشک های من
نمی خواهی که چشم من به دست دیگران باشد
من از این مهربانی های بسیار تو فهمیدم
خدا باید چه اندازه صبور و مهربان باشد
بیا و شام را پیشم بمان، بد بگذران یک شب
که دریا می تواند پیش رودی میهمان باشد
#عاطفه_جوشقانیان
#غزل_عاشقانه
#مادر
🔰@sobhetazedam
هدایت شده از شعر هیأت
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹سورۀ انسان🔹
عطر بهار از جانب دالان میآید
دارد صدای خنده از گلدان میآید
این کوچهها را آب و جارو کرده باران
این اولین روزیست که مهمان میآید
این اولین روز است؛ افطار خودت را
دادی به مسکینی که سرگردان میآید
حالا دوباره بوی نان پیچیده اما
دارد یتیمی خسته و نالان میآید
مثل گلوبندت اسیری را رها کن
وقتی که دارد بی سر و سامان میآید
ما هم اسیریم و یتیم و مستمندیم
ما مردهایم از عطر نامت جان میآید
از برکت نانی که بخشیدی، همیشه
بر خاک گندمزارمان باران میآید
شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو
نور تو از هر گوشۀ ایران میآید
وصف شما کِی در کلام آدمیزاد...؟
مدح شما در سورۀ انسان میآید
📝 #عاطفه_جوشقانیان
🌐 shereheyat.ir/node/4414
✅ @ShereHeyat
هوالنور
غزلی مادرانه:
هر صبح بازی می کنم با کودکانم
من هم شبیه کودکانم شادمانم
دنبال آن ها می دویم و می گریزیم
پروانه ها را هم به بازی می کشانم
موسیقی آرامبخش خانه ماست
هر جیک جیک خنده ای در آشیانم
من چای میخواهم نه نسکافه نه قهوه
رفتار من شرقی ست، مثل استکانم..
در خانه من هستم که مد می آفرینم
با من مطابق می شود رنگ جهانم
از گرمی این خانه می گوید برایم
هرگاه گرم صحبتم با شمعدانم
حتما خدا لبخند دارد بر لبانش
وقتی که بازی می کنم با کودکانم
#عاطفه_جوشقانیان
#مادر
@sobhetazedam
هدایت شده از بین الطّلوعین
یک روز کاری
دارم به برنامه ی کاری یک روزت فکر میکنم ولی نمیدانم از صبح بنویسم یا نیمه شب؛ که شروع را به پایان و انجام را به آغاز گره زدهای... صبح ساعت 5 حلب، همزمان که منطقه را شناسایی میکنی و صحبت فرماندهانی را که دارند از قفل شدن جنگ میگویند گوش میدهی، از دست سربازی نان خشک میگیری؛ همان هایی که برای صبحانه بین رزمنده ها توزیع شده. ساعت 6 با یک هواپیمای عمومی، به مسکو میروی. باید در یک دیدار دو ساعت و بیست دقیقهای رئیس جمهور روسیه را قانع کنی که در جنگ وارد شود. در راه، کتاب من زندهام را که یک کاغذ روی عکس جلدش چسباندهای تمام می کنی و یادداشتی بر آن می نویسی: خواهرم مثل همان برادرهای اسیرت همهجا مراقبت میکردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس...
چگونه است که از این دیدار دیپلماتیک نگرانی نداری ولی از دیده شدن چهرهی...
ساعت 11 پرواز داری به عراق. این بار ابومهدی چشم به راهت است. کسی که از خدا میخواهد یک لحظه هم بعد از تو زنده نماند چرا که نمیتواند. دلتنگی که دلت طاقت ندارد این همه ظلم را. طاقت ندارد کودکی زنده زنده در آتش بسوزد و جسدش را برای مادرش بفرستند. دلتنگی، چرا که از برج دیدهبانی با دوربینت دیدهای که اگر جمهوری اسلامی آسیب ببیند از اسلام هم چیزی نمیماند. ساعت 12 نماز را پشت سر ابومهدی میخوانی و به او قول میدهی به زیارت دورهاش ببری! مخصوصاً مشهد و قم؛ و ابومهدی خوب میداند که سر قولت میمانی. ساعت 13 فرماندهان را برای آزادسازی تکریت توجیه میکنی. پشت بیسیم با فرماندهی فاطمیون که داری صحبت میکنی یک لحن داشمشتی که میخورد بچهی ناف تهران باشد، نظرت را جلب میکند. در گوشهی دفترت یادداشت میکنی که حتمأ اولین فرصت ببینی چه کسی است. دارندهی صدا چه هیبتی دارد. شاید در خیالت آن جوان رشیدِ باریکِ تودل برو که آدم لذت میبرد نگاهش کند را در آغوش میگیری، در دلت از شیطنتش میخندی و زرنگی و ذکاوت او را تحسین میکنی. ساعت 3 بعدازظهر به وقت نینوا تشنه ات میشود. دلت نمیآید، آب را نخورده یاحسین میگویی و یک یادداشت دیگر بر کتاب من زندهام مینویسی: خواهر خوبم در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی؛ سعی کن در این آزادی اسیر نشوی... ساعت 16 به همایشی که برای بزرگداشت مادران شهدا در تهران برگزار شده میرسی؛ خم میشوی و گوشهی چادر مادر شهیدی را میبوسی و از او میخواهی که برای شهادتت دعا کند. پس از پایان مراسم، انگشتری به دختر جوانی که حجاب درستی هم ندارد هدیه میدهی. در راه کرمان به حسین یوسف الهی فکر می کنی؛ به کاروانی که راهیشان کردهای و خودت جا ماندهای. یادت به نگرانی چشمان رهبرت میافتد و آرام میشوی و مصمّم. رهبرت، آقایت، عزیز جانت، عبد صالحی که امروز مظلومیّتش اعظم است بر صالحیّتش. و شمشیرت را تیزتر میکنی برای دفاع از خیمهی ولایتش که همان خیمهی ولایت رسول خداست. ساعت 18 به کرمان رسیدهای. قنات ملِک، روستای رابر. مادرت میگوید: ننه هی میگویی آمریکا آمریکا آمریکا، من هم مادرت هستم، دو روز پیش من بمان. لبخند میزنی، کف پای مادرت بوسهای میزنی و قانعش میکنی که باید بروی. ساعت 20 به طرف صحرای سینا سودان میروی؛ تونل زیرزمینی که موشکها را به غزه برسانی. به مجاهدانِ مظلومِ محصوری که چکمه ندارند بپوشند اما منتظر موشک های نقطهزن شمایند. نیمهشب به بیروت و ضاحیهی جنوبی میرسی و به سیّدحسن نصرالله میگویی: الآن ساعت 12 شب است، من تا طلوع آفتاب، صد و بیست فرماندهی عملیّاتی لبنانی برای نبرد با داعش از شما میخواهم. تا سیّد فرماندهان را ردیف کند آماده نماز شب میشوی. دفترچهی تلفنی که شماره ی صد و پنجاه خانوادهی شهید در آن نوشته شده را برمیداری و چشمِ چند چشم بهراه را روشن میکنی. بعد هم زنگ میزنی پادگان تهران که هوا برفی است و میگویی برای آهوهایی که از سرما و بیغذایی تا نزدیک پادگان میآیند علف بگذارند که به دعای خیرشان شدیدأ اعتقاد داری...
و من هر شب جمعه ساعت 1:20 دقیقه از خواب میپرم، اندوهم مثل ردپای آهویی در برف محو میشود و به برنامهی کاری یک روزم فکر میکنم.
#زهرا_سپهکار
#سردار_سلیمانی
@zahra_sepahkar
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
از مردمان کوچه و بازار می ترسند
از عکس تو روی در و دیوار می ترسند
از خشم تو از چشم تو گویا هراسانند
از صبر تو از قبر تو انگار میترسند
خورشید را در خواب میخواهند خفاشان
از چشم های عاشق بیدار میترسند
خود را مگر طوفان نمیدانند جلادان؟
از قاصدک ها پس چرا هربار می ترسند؟
تا راه و رسمت منقطع گردد تو را کشتند
بعد از تو از اسمت ولی سردار! میترسند
#عاطفه_جوشقانیان
#سردار_سلیمانی
#کرمان_تسلیت
#شهدای_کرمان
از مردمان بیسلاح کوچه و بازار
از هر کسی که دوستت دارد هراساناند
#اعظم_سعادتمند
@sobhetazedam
هدایت شده از حرم حضرت فاطمه معصومه س
💐 السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللّٰهِ
هوهوی باد در حرمت موج می زند
او را به خدمت تو اذان گو گرفته ایم
✍ عاطفه جوشقانیان 📸 مبینا کارگرفرد
#عرض_ارادت
📎 برای دریافت فایل باکیفیت اینجا کلیک کنید
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🆔 @astanqom
4_5780881111169113101.mp3
3.39M
استاد امین فروغی
یا امیرالمومنین..
@sobhetazedam
هوالنور
الحمدلله شعرم برگزیده بخش ویژه دومین دوسالانه جایزه ملی غزل حسین منزوی شد.🌹
بماند به یادگار
زنجان
دی ماه ۱۴۰۲
#عاطفه_جوشقانیان
@sobhetazedam
.
«شعر برگزیده بخش ویژه جایزه ملی غزل حسین منزوی»
زبان حال زنان عفیف و جریان ساز جهان:
آری منم.. الهه زیبایی جهان
محو مناند روی زمین اهل آسمان
آرام مثل چادر مادر سر نماز
محکم شبیه لحن پدر لحظه اذان
من نوبر بلندترین شاخه ام، ببین
کی میرسد به چیدن من دست این و آن؟
با کاجهای توی خیابان غریبه ام
با غنچه های باغچه ی خانه، مهربان
دلدادگی ست پیشه من، لیلی ام هنوز
آوازه ام به عشق بلند است هر زمان..
رودابه، نیم تاجم و پروین و آسیه*
دنیا پر از من است، جهان را بیا بخوان
یاسر اگر خروش کند، من سمیه ام
هرجا حماسه ایست منم پشت آن نهان
باید برای خاک خود آرش بپرورم
هرگز مباد قامت این سرزمین کمان..
عاطفه جوشقانیان
*نیم تاج سلماسی، بانوی شاعر حماسی سرای دوره قاجار که با سرودن شعری، مردان را به میدان رزم فرستاد.
@sobhetazedam
🔸عصر شعر بینالمللی غزه🔸
🎤 با اجرای نجمالدین شریعتی
🔻📢 و شعرخوانی شاعران ملی و بینالمللی 🌍
نزار الکنانی 🇮🇶 میلاد عرفان پور 🇮🇷سیدیوسف صندوق 🇸🇾 قاسم صرافان 🇮🇷 فضل الشرفی 🇾🇪مرتضی حیدری آل کثیر 🇮🇷 معروف عبدالمجید 🇪🇬 عاطفه جوشقانیان 🇮🇷 سید احمد حسین شهریار 🇵🇰 حمید مبشر 🇦🇫 تکتم سادات حسینی 🇦🇫 سمانه خلف زاده 🇮🇷سیدهنرگس میرفیضی و...
🕕 شنبه ۳۰ دیماه ساعت ۱۸
🌐شهرداری قم، سالن همایشهای بینالمللی
@sobhetazedam
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علیه السلام
در خطبه ها از بس معطر بود کامت
پروانه ها پر می کشیدند از کلامت
بخشیده خواهد شد جهانی با نگاهت
سنجیده خواهد شد عدالت با مرامت
هم شامل دشمن شده هم شامل دوست
فیض مدامت، جلوههای ناتمامت
سائل غنی برگشت از سمت رکوعت
حتما قیامت می کنی وقت قیامت
آن شب، شب خوف و خطر، آرام بودی
آرام بودی و شتابان بود گامت
در بِستر دریا فقط دریا میآید
آنشب به ما ثابت شد ای مولا مقامت
مولا! سلامت مانده بی پاسخ دوباره
ای بیت زهرا تا ابد دارالسلامت
از حُسن آغاز تو میشد خوب فهمید
مهدی یقینا می شود حسن ختامت
#عاطفه_جوشقانیان
#امام_علی علیه السلام
#غزل_علوی
#شعر_آیینی
روزتون مبارک پدر همه شیعیان🥰
@sobhetazedam
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 صبح امروز؛ حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید «نوید صفری» از شهدای مدافع حرم
🔹️ قسمتی از وصیتنامه شهید صفری: «زیارت عالی و پرفیض زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد و بدانید هرکه ۴۰ روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت میکند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش. انشاءالله شرمنده شما نباشم.»
💻 Farsi.Khamenei.ir
شب های شعر انقلاب
دوشنبه ۱۶ بهمن ساعت ۱۶
#عاطفه_جوشقانیان
@sobhetazedam
هدایت شده از حوزه هنری استان قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 شب شعر انقلاب اسلامی در قم؛ شب سوم از شبهای شعر انقلاب در کشور »» دوشنبه ۱۶ بهمن ماه / سالن شیخ طوسی
#ادبیات #شعر #دهه_فجر #شعر_انقلاب
🔺 @Artqom_ir l آپارات I بله I ایتا I وبسایت
35.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله النور
🎥 #ببینید | شعرخوانی عاطفه جوشقانیان
پُر شور کن ای روح خدا روحیهها را
لبریزکن از عِطر عبایت ریهها را
🔹 پنجمین دوره شبهای شعر انقلاب
🔻دهه فجر ۱۴۰۲ قم
تهیه شده در معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی با مشارکت حوزه هنری استان قم
#دهه_فجر
#امام_خمینی (ره)
#انقلاب
#جمهوری_اسلامی_ایران
#شعر
#عاطفه_جوشقانیان
@sobhetazedam
بسم الله النور
تقدیم به روح مطهر امام راحل رضوان الله علیه:
پر شور کن ای روح خدا روحیهها را
لبریز کن از عطر عبایت ریهها را
موسای زمان هستی و در اوج تلاطم
ایمان تو آورده به بار آسیهها را
ای پیرِ مرادِ دل و ای شمستر از شمس!
دنبال تو گشتیم همه قونیهها را
ای دقت تو موجب تنظیم دقایق
ای نبض زمان! نظم بده ثانیه ها را
اسرار صلات تو چه بوده است اماما؟
با قبله تو میشکنم زاویه ها را
اسفار تویی! فلسفه و متن تو هستی
هرچند رقم زد قلمت حاشیهها را
از هیبت و از خلوت و از شور تو داریم
این هیات و این روضه و این مرثیهها را
ای کاش که از خط تو سرمشق بگیریم
ای کاش بفهمانیام اعلامیهها را
میکوبمشان روی سر ظلم ، زمانی
هر مشت گره کردهی این قافیه ها را
#عاطفه_جوشقانیان
#امام_خمینی ره
#انقلاب_اسلامی
#جمهوری_اسلامی_ایران
#ایران #شعر #شعر_انقلاب
@sobhetazedam
در دلش نام خدا جاریست این دریای مواج
من تپشهای بلند پرچمم را دوست دارم
#عاطفه_جوشقانیان
@sobhetazedam
.
يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَيْدِيهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ بِما كَانُوا يَعْمَلُونَ
(۲۴ نور)
ما به این شهادتها احتیاج داریم..
وعده بعدی ما:
انتخابات، انشاالله🌹
#عاطفه_جوشقانیان
#جمهوری_اسلامی_ایران ❤️
@sobhetazedam
ای کاش گشودهبال تر برگردی
کاملتر و بیمثالتر برگردی
ای رود که اندیشه دریا داری
باید بروی، زلالتر برگردی
#عاطفه_جوشقانیان
#رباعی #مناجات
و هذا شهر نبیک..
#شعبان_الذی_حففته_منک_باالرحمة_والرضوان
@sobhetazedam
بسم الله النور
.
الحمدلله مجموعه غزل چاپ نشده ام با عنوان « به انتقام قسم »
نامزد دریافت جایزه کنگره شعر و داستان انقلاب
شد.
#عاطفه_جوشقانیان
#به_انتقام_قسم
#جشنواره_شعر_و_داستان_انقلاب
#مجموعه_شعر
#شعر_انقلاب
#غزل
@sobhetazedam
.
نامزدهای بخش مجموعه شعر سیزدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب
#عاطفه_جوشقانیان
#شعر_انقلاب
@sobhetazedam
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
اسم همسر شهید سجاد طاهرنیا "نسیبه" بود.
حتما می دونید نسیبه زنی بود در صدر اسلام که در جنگ احد وقتی مردها فرار کردند ایشون ایستاد و از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دفاع کرد و زخمی شد.
دیروز شاعر انقلابی کشورمون خانم عاطفه جوشقانیان بعد از خوندن مطالبی که درباره خانم شهید طاهرنیا نوشتیم، این شعر بسیار قشنگ رو سرودند.
تقدیم به روح نورانی نسیبه علی پرست
همسر شهید مدافع حرم، سجاد طاهرنیا :
نسیبه باش دل من، نسیبه ای که خطر کرد
همانکه در اُحد از جان و مال خویش گذر کرد
همانکه وقت فرار فلانیان و بزرگان
طمع نکرد و نترسید و ماند و سینه سپر کرد
نسیبه باش همانکه حُنین شاهد او بود
همانکه چادر غیرت برای معرکه سر کرد
نسیبه را بشِناس و نسیبههای زمان را
همانکه مانده به دلها، همانکه عزم سفر کرد
که بعد رفتن یارش، نبود صبر و قرارش
که ذره ذره غمش در دل زمانه اثر کرد
تمام دغدغهی او ظهور بود و امامش
از آنچه غیر امام و قیام بود حذر کرد
نسیبه باش دل من! پر از وقار و پر از نور
که در سیاهی دوران به جز نسیبه ضرر کرد
عاطفه جوشقانیان
https://eitaa.com/abbasivaladi
برگزیدگان نهایی بخش مجموعه شعر جشنواره شعر و داستان انقلاب
#عاطفه_جوشقانیان
الحمدلله
@sobhetazedam
بسم الله النور
به قطره قطره باران قسم که دریاییم
به برگ برگ درختان… که دشت و صحراییم
بهار روی من و تو حساب وا کرده
که در تلاطم اسفند هم شکوفاییم
غروب پشت سر ماست، پیش رو صبح است
بیا و بگذر از امروز، رو به فرداییم
در انتظار طلوعیم، از چه بنشینیم؟
بلند شو که ببینند در بلنداییم
به رغم سعی غبار و تلاش مفرط سنگ
درون آینههای شکسته پیداییم
بگو به باد و به طوفان، که مومنیم به نوح
بگو به نیل و به فرعون، یار موساییم
سری اگر به بدن مانده هم فدایی دوست
قسم به نیزه سرافراز معرکه، ماییم
تمامی شهدا رأی رأی میآیند
سپاه نور میآید، که گفته تنهاییم؟
به رد پای شهیدان قسم که تا خورشید
برای روشنی سرنوشت میآییم
#عاطفه_جوشقانیان
#انتخابات
#انقلاب
#ایران
#رأی
@sobhetazedam