eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
312 ویدیو
117 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
💢حکمرانی طبیعی 1️⃣ از ... 🔅این سلسله یادداشتها را با حس برادری و یاریگری و برای کمکی هرچند ناچیز به تصمیماتی که این روزها در حال اتخاذ است می نویسم؛ شاید بکار کسی بیاید! 🖌حسین مهدیزاده نمی دانم از زندگی خواجه نصیرالدین طوسی چیزی می دانید یا نه! خواجه قریب به بیست سال -از حمله اول تا حمله دوم مغول ها- در قلعه های اسماعیلیان زندگی کرد و دراین بیست سال به قول ویکی پدیا یک «همه چیزدان» یا همان «علامه» شد. ما خواجه را مهندس و منجم می شناسیم و روز بزرگداشت او را روز مهندس نامیده ایم. آری او یکی از موثرترین تغییرات اجتماعی نرم و هدایت شده را در تاریخ ایران و شاید تاریخ اجتماعی بشر را رهبری کرد. می پرسید چطور؟! در تاریخ آمده است که مغولها پس از حمله معروف و عظیم شان به جغرافیای بزرگ اسلامی، در انتخاب فرهنگ و نرم افزار حکومت بر تمدن پیشرفته اسلامی سرگردان شده بودند! ایلخان مغول، قبایی به تن کرده بودند که بسیار برایشان گشاد بود. حالا که سلطان این ملتهای متمدن شده بودند، باید فرهنگ و سیاست و اقتصاد و علم و هنر این جامعه بزرگ و پیچیده و پیشرفته را مدیریت میکردند، اما با چه نرم افزار و فرهنگی؟ 🔅تاجران ونیزی ها که شاید محرکان اصلی مغولها به جنگ بودند، می خواستند همه جا را مسیحی کنند، از فرهنگ تا نظام اداره و دیوان شهرها و کشورها! غافل از اینکه مسیحیت و نرم افزار فرهنگی و سیاسی آن که بر قرون وسطی اروپا حاکم بود، توان این را ندارد که بر سرزمین های بسیار متمدن تر و ملت های باسابقه شرقی حکومت کند. 🔅مسلمانان عامه هم می خواستند فرهنگ خود را حفظ کنند، اما چون میراث دار فرهنگ سابق بودند، توسط فاتحین مورد غضب بودند و به آنها با دید تهدید نگریسته می شد. 🔅زیدی ها و اسماعیلی ها هم بودند که قرنها تجربه زندگی مذهبی و مبارزاتی زیرزمینی و تاسیس کشورهای کوچک در مناطق خاص و سخت و به کمک قلعه ها و برج و باروها را داشتند. آنها هم بیش از دو دهه در مقابل مغولها مقاومت کرده بودند، پس احتمال رجوع ایلخانان مغول به آنها هم منتقی بود، گرچه حتما ایده های موفقی برای اداره کشور داشتند. 🔅این تحول بزرگ و سرگردانی های پیش آمده در آن، جایی برای عرض اندام حاشیه نشین ها و غیر سیاسی ها هم جایی باز کرده بود، یعنی برای ما شیعیان اثنی عشری! ما از امامان اهلبیت(ع) آموخته بودیم که از طریق سیاست، هویت سازی نکنیم، بلکه دورن دولتهای زیرزمینی خودمان، امورات ضروری خود را بگذرانیم. شیعیان دوازده امامی مثل یک جامعه کامل بودند، اما جزئی از جامعه رسمیِ دیگر و به عنوان یک خرده فرهنگ و شبیه «فرقه»! با هیچ کس نبودیم و رقیب همه بودیم، اما رقیب آرام و فرهنگی شناخته می شدیم! حتی کمتر پیش می آمد که شهرهای کوچک و حاشیه ای مثل قم را تاسیس کنیم! اما شاه تازه وارد و نابلد، کدام را انتخاب کند؟! باورش سخت است، اگرچه خواجه نصیرِ پر آوازه ی ما 30 سال از رقبایش در ورود به دربار ایلخانان عقب بود، اما یگانه برنده این منازعه بزرگ خواجه همه چیزدان و آرام و سخت کوش ما بود. کسی که سالها محصور در قلاع الموت بود و به ظاهر غیر از علم از او توقعی نمی رفت! اما طرحی داشت که آرام و پیش رونده از همه پیشی گرفت، به نحوی که هنوز هم افسانه های زیادی درباره نحوه غلبه او بر رقبا تعریف می شود! خواجه متمایز بود و کارهایش سیاسی کاری و قدرت پرستی نبود اما جادو می کرد؛ جادوی تاریخی! در نهایت هم پیروز شد و عقیده و ایده تشیع جعفری و دوازده امامی، مامور جامعه پردازی، آینده ایران بزرگ شد! خواجه نصیرالدین همه چیز را زیر و رو کرد و ایران آینده را -که ما امروز در آن زندگی می کنیم- پایه گذاشت و لذا اجزاء طرح او، هنوز در صدر مسائل سیاسی و کلامی و فکری و اجتماعی امروز ماست. شاید به همین دلیل است که هم عامه سنی ها و هم شرق شناسان غربی، خواجه ی آرام و دریادل ما با عصبانیت و تحریف گزارش می کنند. در اینجا فقط چند مثال کوچک از آن را می نویسم. ادامه دارد... ان شا الله...! @social_theory
هدایت شده از محسن قنبریان
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
↩️ ۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم...! ❓ سؤال اساسی: دهه اخیر فضای مجازی، "" ساخته یا صرفا مضامین ناپسندی را با پلتفرم های بیگانه منتشر می کند؟! ▫️جهان اجتماعی، به نوعی "افکار عمومی مشترک" و "آستانه شوق و تحریک مشترک" است. فیلتر فلان پلتفرم و نگهداشت ایتا و روبیکا و... الزاما مسئولین دینداری مردم(روحانیت) را مثل جهان اجتماعی پیشا مجازی، نمی کند! در همین پلتفرم های داخلی هم از کانال های سرگرمی و زرد عقب می مانند! ▫️روحانیت در فضای مجازی "غایب" نیست اما دچار "" است! "ظهور دینداری در فضای مجازی" شرط در آمدن از "این غیبت" است! و دینداریِ مجازی چیزی بیشتر از روحانیتِ مجازی و تولید محتوا و لشکر سایبری و فیلترینگ می خواهد؛ تصرفاتی ایمانی(نه فقط قضایی) در "تکنولوژی مجازی" و "بعثتی متناسب" با آن جهان اجتماعی -هردو باهم- می خواهد! ❗️بسیاری از ما عادت کرده ایم مسأله ها را ساده کنیم تا حل کنیم! 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۹ ☑️ @m_ghanbarian
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
💢حکمرانی طبیعی 1️⃣ از ... 🔅این سلسله یادداشتها را با حس برادری و یاریگری و برای کمکی هرچند ناچیز به
💢حکمرانی طبیعی 2️⃣ از ... 🔅این سلسله یادداشتها را با حس برادری و یاریگری و برای کمکی هرچند ناچیز به تصمیماتی که این روزها در حال اتخاذ است می نویسم؛ شاید بکار کسی بیاید! 🖌حسین مهدیزاده نمی دانم با ساختار قصه های اسطوره ای و نمادین آشنا هستید یا نه! در داستانهای اسطوره ای گاهی، یک موقعیت تاریخی و واقعی در یک داستان و موقعیت خیالی جمع بندی می شود، به نحوی که این داستان ارزشی برای کسانی که دنبال جزئیات تاریخی هستند ندارد، اما جهت حرکت بازیرگان در آن واقعه، اوصاف و صفات بازیگران آن و نحوه تعامل نیروهای مداخله گر در آن موقعیت تاریخی را به نمایش می گذارد. گونه ی «حکایت» در زبان و ادب فارسی و غالب فرهنگ های جهان در گذشته بیشتر در خدمت بیان اسطوره ای و نمادین بوده است تا بیان تاریخی. اینها را گفتم که بگویم در اطراف خواجه نصیرالدین طوسی ما حکایات نمادین، زیاد است.... هم ما که خواجه برایمان بسیار بزرگ است و هم آنها که بخاطر بزرگی خواجه، قدرت و صولت شان را از دست دادند. خواجه شخصیتی بسیار خاص و ویژه در زمانه خود داشته است و هاله ای از عظمت او را احاطه کرده است، اما رقیبانش که در میدان واقعی از او شکست خوردند، سعی کردند در میدان حکایات نمادین او را «ملانصرالدین» احمق و خرفت معرفی کنند تا خواجه همیشه پیروز در میدان عمل، در میدان حکایات نمادین از رقیبان شکست بخورد و نام و فعل و تدبیر او برای ما شوری برنینگیزد و برای ما مردم روزگاران پسین بصیرت و بینایی نیاورد. در میان این حکایات نمادین، یک حکایتی است که قصص العلماء برای خواجه بیان کرده است که «چون مادر هلاکو بمرد...» صاحب قصص العلماء برای خواجه حکایت نمادین بسیاری نقل کرده است اما این حکایت به نظر من نمونه کامل از قصه نمادین است و قدرت جمع بندی آن به کمک موقعیت پردازی های خیالی اما حساب شده. حکایت این است که هلاکو، خاقان مغول و فاتح دور دوم حمله به ایران، که با درایت خواجه، قلاع الموت را با کمترین خونریزی فتح کرده بود و از آن پس، خواجه را ملازم دربار خود کرده بود، مادرش بمرد. در دربار هلاکو بین مسیحیان و بودائیان و عامه مسلمین (یعنی اهل سنت) دعوای قدرت بود و این وسط خواجه چنان نگینی بود که مورد حمله همه طرفهای درگیری بود. در مرگ مادر هلاکو یکی از رقیبان پیش دستی کرد و از بی فرهنگی خاقان مغول سوء استفاده کرده و به او گفته بود که در این سرزمین هر که بمیرد در شب اول که اموات را در قبر بگذارند دو ملک به اسم نکیر و منکر به سراغ آنها بیاید و از اعتقاد آنها پرسش کند و هر کسی که از عهده جواب بر نیاید، او را معذب بدارند. خوب است برای کمک به مادرتان، خواجه نصیرالدین طوسی را هم در قبر کنید تا جواب ملک عذاب را بدهد. هلاکو که نگران مادرش شده بود، خواجه را خواسته بود و این مهم را به وی ابلاغ کرده بود. من با توضیحی که قبل از بیان حکایت از درون دربار هلاکو دادم، در اصل گره نمادین این حکایت را باز کردم. گزارش های تاریخی نشان می دهد که خواجه طوسی دقیقا در یک موقعیت بسیار حساس و سرشار از تهدید، و با فرصت های ناچیزی که آن هم با زیرکی و درایت خواجه در لحظه های حساس درست می شدند، این موقعیت ویژه را هم برای خود خلق کرد و هم ایران خسته از خلافت و فرهنگ شکست خورده آن را از چنگ همه رقبا در آورد و در اختیار شیعه دوازده امامی که ما آن را پسنیده بودیم قرار داد. بقیه حکایت می خواهد همین درایت خواجه در مدیریت لحظه ها را بگوید: خواجه که متوجه سعایت رقیبان شده بود به هلاکو عرض کرد که سوال نکیر و منکر برای همه هست، حتی برای شما سلاطین هم باشد. بهتر آن است که مرا برای خود نگهداری و فلان عالم – که چنین نقشه ای را کشیده بود- را در قبر به همراه مادرت بفرستی که جواب آن دو ملک را بگوید. حالا با این تصویر یکبار دیگر گزارشهای تاریخی که از خواجه و کار او مانده است را یک مروری کنیم: ادامه دارد... ان شاالله 📍@social_theory
یکی از موضوعاتی که خوب است هم در حوزه و هم در دانشگاه مورد بررسی قرار بگیرد، ماهیت قوه قهریه در فرهنگ اسلام و تشیع است. آیا این قوه قهریه ماهیتی متمایز از قوه قهریه در نظام های استیلائی قدیم دارد؟ با قوه قهریه در فرهنگ مدرن چه تفاوتی دارد؟ سابق بر این و در آغاز انقلاب، کسانی مثل شهیدین مطهری و بهشتی، به این موضوع پرداخته اند و در حین تصویب قانون اساسی و غیر آن، در جامعه انقلابی بسیار به آن پرداخته شده است. پیدا کردن پاسخ درست به این سوال، در توضیح ماهیت حکمرانی و تکنیکها و ابزارهای آن کمک بسیار شایانی خواهد بود. یعنی نه فقط قوه قهریه نابجا را دور خواهد ریخت، بلکه برای وجه قهری دولت و نهادهای متکفل آن نیز، راه ساختن تکنیکها و ابزارها و عملیاتهای نوینی را باز خواهد کرد که با بنیاد امت و امامت و اخوت اسلامی هماهنگ و هم جهت است و از استیلاگری بر جان(دنیای قدیم) و روان(دنیای جدید) حداکثر فاصله را خواهد گرفت. در یادداشتهای «حکمرانی طبیعی» به مرور به این مساله هم خواهم رسید و اندک تاملاتی که در این حوزه داشته ام را هم تقدیم خواهم کرد. 📍@social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینکه به اتفاقات این دفعه میگن شورش بچه ها و مسئولین امنیتی میگن سن بسیاری از بازداشت شده ها، حدود 15 سال است یعنی این. ایده ما برای این گسست نسلی چیه؟! @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
اینکه به اتفاقات این دفعه میگن شورش بچه ها و مسئولین امنیتی میگن سن بسیاری از بازداشت شده ها، حدود 1
متن توضیحی یکی از دوستان اهل فکر و دانش در حوزه تعلیم و تربیت در باره کلیپ بالا: این فیلم میتونه از بهترین نمادهای «مرگ مدرسه» باشه؛ نه فقط در جمهوری اسلامی ایران، بلکه در همه‌ی دنیای جدید همون‌طور که آشوب‌های اخیر که من اسمش رو میذارم «انقلاب آنلاین زامبی‌ها» نمادی‌ست برای مرگ مدل حکمرانی دولت‌های مدرن. «مدرسه» مسخره‌ترین مدل تربیت انسان بود که متأسفانه ما خیلی زود بهش تن دادیم و زودتر از همه‌ی کشورهای دنیا به بن‌بستش رسیدیم بچه‌ها رو در جایی مثل پادگان جمع کنیم، به پرورش ذهنش و هویت اجتماعی‌ش محوریت بدیم و این بعد و هویت رو با فرو کردن مفاهیم در ذهنش تربیت کنیم آخر خطش همین میشه که «بسیجی برو گمشو» و در ادامه «معلم برو گمشو»، «نلظم برو گمشو»، «امتحان برو گمشو» و ... از دیذن این صحنه‌ها اصلا نترسید، دنیای جدید در همه نقاط و حکومت‌هاش به‌زودی این صحنه‌ها رو خواهد دید، مگه اینکه برنامه‌ریزان تربیتی حکومت‌هاشون قبل از رسیدن به این صحنه‌ها، مدل تربیتیشون رو اصلاح کنند @social_theory
29.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با اینکه در همه این سالها تجربه های میدانی طلاب جوان و مبلغ بر این نکته تاکید داشت که جهانی که نوجوانها در زندگی میکنند، در حال جدا شدن از فضای ماست و نقطه آغاز گفتگو هم احترام به انها و اثبات کرامت نفس آنهاست، اما همزمان بخش مسن تر مذهبی و حتی حوزوی و بالاتر از ان، بخشی از علما و گاها مراجع تقلید بر مواجهه بر اساس قوه قهریه با این نوجوانها تاکید داشتند و بین انسان مجرم و انسان معمولی بی حجاب و کم حجاب، یکسان انگاری کردند و تحقیقات و تجربه های میدانی که حفظ کرامت نفس و احترام این انسانهای آسیب دیده فرهنگی را ضروری میگرفت را نادیده گرفتند و یا ان را به اندازه کافی مهم تلقی نکردند. حالا ما مواجه هستیم با لحظه های بحرانی استراتژی قبل، اما به نظر شما این دور مسیر تغییر خواهد کرد و نگاه ها رشدیافته تر خواهد شد و ما برنامه ریزی های اجتماعی همه جانبه تر دست خواهیم یافت؟ تاکنون بوی این درس گیری از گذشته به مشام نرسیده است، امیدواریم که با گفتگوی مستمر اما غیر جدلی و یاریگرانه و مسئولانه با تصمیم گیران و تصمیم سازان فرهنگی دغدغه مند و مخلص(که البته ایده آنها موثر واقع نشد و خطاهای آن اکنون در پیشروی مومنین است) و رها نکردن این گفتگوها، زمینه اصلاح روندها ایجاد شود. @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
با اینکه در همه این سالها تجربه های میدانی طلاب جوان و مبلغ بر این نکته تاکید داشت که جهانی که نوجوا
امروز تو‌ مترو علی رغم میل باطنیم مجبور شدم داد بزنم 😮😮 یه دختر خانم کشف حجاب کامل کرده بود و بهش که تذکر دادم داد و بیداد راه انداخت و مثل همیشه همفکرای خودش وارد معرکه شدن و شروع کردن به رجز خوندن همیشگی که به شماها مربوط نیست و ما هر طور دلمون بخواد لباس می پوشیم، محجبه ها هم که مثل همیشه _ مـــــــاست _ القصه منم با خودم گفتم اینجا اکه کوتاه بیام واقعا حق پایمال میشه منم صدام رو بردم بالا و به یکی از اون خانمها که خیلی گستاخی می گرد گفتم صداتو بیار پایین؛ خلاف قانون عمل می کنین طلبکار هم هستین در حین سرو صدای من و اون خانم، یکی از بی حجابا به‌ من گفت خانم ساکت باش اعصاب ما رو خرد کردی منم گفتم مگه شما نمیگین آقایون چشماشون رو ببندن و نگاه نکنن؛ الانم اگه می خوای نشنوی گوشاتو بگیر تا صدای منو نشنوی یکی دیگه گفت: خانم داد نزن گفتم مگه شما نمیگین حجاب من به شما مربوط نیست ؛ منم دلم می خواد صدامو ببرم بالا و به شما هیچ ربطی نداره؛ گفتم این قانون شهر هرتی که شماها می گین فقط مال شماست که هر کاری دوست داشتین بکنین ولی بقیه مطیع قانون باشن یه‌ خانم دیگه گفت: خاک بر سر مردی که نتونه خودش رو نگه داره و با نگاه به زن مشکل براش پیش بیاد گفتم شما چرا ماسک زدی؟ خاک بر سر آدمی که نتونه خودش رو از یه ویروس کوچیک حفظ کنه باورتون نمیشه همشون خفه خون گرفتن و لام تا کام حرف نزدن!!! اومدم خونه احساس می کردم از میدون جنگ بر گشتم اتفاقا امروز تو ‌مدرسه یه شهید گمنام هم آوردن و تیر خلاص رو به روح من زد به این شهید گمنام گفتم ؛ خدا شاهده کار ما هم خیلی سخته؛ برامون دعا کنید بتونیم از خون و حیثیت شما شهدا دفاع کنیم
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
#تأمل امروز تو‌ مترو علی رغم میل باطنیم مجبور شدم داد بزنم 😮😮 یه دختر خانم کشف حجاب کامل کرده بود
این پیام با همه جزئیاتش و همینطور هشتک های ذیلش، شخصیت اشخاصی که پشت سر ایده داد زدن برای حل شدن مشکل حجاب هستند را نشان میدهد. شخصیتی بسیار دغدغه مند و نگران اما با این ایده که اگر علت مشکل بی حجابی را به یک ناهنجاری اجتماعی تقلیل دهند و جواب بی حجابها را بدهند، غلبه پیدا کرده اند. به گمانم، نگرانی و دلسوزی از سر تا پای این متن پیداست، اما نقص در ایده و طرح نیز غیر قابل انکار است. ما نیاز به دقت بیشتر و همه جانبه تر در مشکل حجاب داریم ولی به هر حال فراموش نکنیم که هر سناریویی برای فرهنگ سازی حجاب انتخاب کردیم، در نهایت «احترام ویژه به کرامت انسانی» آسیب دیدگان در موضوع حجاب، دریچه اصلی ورود به قلب و ذهن آنهاست.
9.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این قطعه صوت شنیدنی از استاد میرباقری درباره آزادی را حتما گوش دهیم. در این گفتار انگار استاد میرباقری آزادی اجتماعی را ساختارگرایانه توضیح می دهد و آن را تولید کردنی می دانند. یعنی آزادی چیزی نیست که موجود باشد و یک حکومتی جلوی آن را گرفته باشد و یک حکومت دیگری بیاید و جلوی آن را باز کند، بلکه باید ان را مدام خلق کرد و دست به دست کرد تا به دست انسانها برسد. میدانم که آزادی اجتماعی در اندیشه استاد میرباقری و استاد فقید ایشان به معنی «امکان مشارکت در بهینه کردن شرایط» است. آزادی امکان مصرف و هرزه کاری و هوس بارگی نیست اما از انهم برای انسان مطلوبتر است. یعنی لذت مشارکت در بهینه کردن شرایط بیشتر از هرزه کاری است. استاد میرباقری معتقدند که انقلاب اسلامی واقعا در آغاز راه، قدم در راه تولید موقعیت هایی که امکان مشارکت اجتماعی بر اساس ایده جدید انقلاب گذاشت، اما انگار فرآیند تولید آزادی کند شد و موقعیت های تولید شده هم در میان نسلهای اول انقلاب تل انبار شد و شاید در بعضی عرصه ها و برای بعضی از اشخاص هم اصلا چیری به دستشان نرسید. این کلیپ صوتی را دو سال قبل، با کیفیت فنی بسیار ضعیف با متن های توضیحی که خودم نوشته بودم آماده کردم و در این دو سال هیچ وقت ارزش مساله مطرح شده در این قطعه صوتی برایم کم نشد. من امروز معتقدم، این معنای از آزادی بر عدالت هم مقدم است و جزء مبانی نظریه عدالت است، نه نتایج آن @social_theory
هدایت شده از اندیشکده "امتداد"
سلسله نشست‌های اندیشه‌ورزی چشمه 💠 نقد و بررسی خوانشی از نظریه پیشرفت امام خمینی(ره) 🔸با حضور: حجت‌الاسلام مصطفی جلالی(معاون فرهنگی سابق و مشاور فعلی رئیس سازمان تبلیغات) 🔸مهمان نشست سوم: حجت الاسلام حسین مهدی زاده (مسئول میز مطالعات اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم) 🔸زمان و مکان:۲۱مهرساعت ۱۵؛چهارراه ولیعصر خانه اندیشه ورزان 🆔 @emtedad_iri