◀️🔆 روز سه شنبه سوم بهمن ماه بود که اعضای شورایعالی فضای مجازی با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
♨️اهمیت این جلسه به گونه ای بود که از حدود سه ماه قبل، سلسله جلساتی با حضور کارشناسان و دست اندرکاران فضای مجازی در محضر رهبر انقلاب برگزار و مباحث و گزارش های مفصلی درباره اهمیت و نقش فضای مجازی در تحولات کنونی و آینده کشور ارائه شده بود.
در نهایت روز دوم بهمن ماه جلسه جمع بندی گزارش ها با حضور رئیس جمهور، وزیر ارتباطات و دبیر شورایعالی مجازی در حضور رهبر انقلاب برگزار شد تا درباره محور مباحث جلسه سوم بهمن به اشتراک نظر در سیاستگذاری و اجرا برسند.
🔻در جلسه روز سه شنبه ابتدا سران سه قوه به همراه تعدادی از کارشناسان مطالبی را به صورت مختصر ارائه کردند تا بخش اعظم مباحث توسط رهبر انقلاب ارائه شود.
✴️اهم سخنان رهبر انقلاب در این جلسه
💡اول: تحلیل شرایط:
✅مسئله اصلی این است که فضای مجازی یک مرحله تمدنی جدید را ایجاد میکند. مثل «انقلاب صنعتی» که یک بحثی در بحثهای تمدنی غرب شد و نشانههای این حرکت هم الان پیدا شده است.
✅جهان به یک جهان شبکه ای تبدیل شده که در آن بازیگران مختلف در کنار همدیگر فعالیت میکنند. با توجه به این، مفهوم «حکمرانی» در جهان در حال تغییر است و چند شرکت بزرگ بین المللی فضای مجازی را در جهان اداره میکنند.
✅با فضای مجازی «هویتهای ملی» نقض میشود. مرزهای جغرافیایی بی معنا می شود! در این فضا و شرایط «استقلال» هم معنای دیگری خواهد داشت! حال جمهوری اسلامی چه تکلیفی برای امنیت و فرهنگ خود دارد؟
آقای روحانی دیگر همین تهران را هم نمی توانند اداره کنند. آب و برق هم از این طریق اداره میشود و این مسائل همه به نوعی با هم است.
✅ این حکمرانی از مرزها بیرون است و از بیرون کشور اداره میشود. این موضوع برای همه وجود دارد. این نکته حتی شامل خود آمریکا هم میشود و قدرت ها هم از این جریان اسیب پذیر هستند چون حاکمیتها به اندازه گذشته قدرتمند نیستند. این مدل تمام ساختارهای جوامع بشری از اقتصاد، سیاست و فرهنگ را تحت تأثیر قرار میدهد و بانک، ملک، حکمرانی، سیاست و فرهنگ همه تحت تأثیر این فضای مجازی و این مسئله قرار خواهد گرفت.
⚠️بنیانها در حال تغییر است و سرعت بسیار بالاست! همه آنچه که من میگویم شاید در 5 سال آینده محقق شود❗️ و یک «مدل حکمرانی جدیدی» شکل گیرد که ما باید برای آن آماده باشیم.
🔵دوم: چه باید کرد:
⚠️سیاستگذار در این حوزه شخص رهبری است و دولتها سیاست گذار نیستند. سیاستهای اصلی همین مواردی است که من اینجا میگویم.
1️⃣در فضای جدید باید از خود صیانت کنیم. والا شاید هویت انقلاب و جامعه دستخوش تغییر شود! معنای آن این است که تمام حوزه های ما ... اخلاق، فرهنگ و اقتصاد تحت تأثیر قرار میگیرد. ما باید برای صیانت از خود و ارزشهای خود کار کنیم، حاکمیت باید روی این موضوع متمرکز شود. تهدید این است که جمهوری اسلامی دست دیگران بیفتد. در این فضا و جهان جدید باید از خود صیانت کنیم و الا هویت انقلاب و جامعه را از دست می دهیم.
2️⃣ما باید با تکیه به معارف جمهوری اسلامی و تکیه بر قواعد جمهوری اسلامی بتوانیم سیاستگذاری کنیم.
3️⃣دنیایی با قواعد جدیدی تشکیل میشود ما باید با قواعد خودمان نقش ایفا کنیم و این قواعد و نقش حضورمان باید قدرت بگیرد. در این نقش آفرینی باید قدرتمندانه ، عالمانه، مبتکرانه و تاثیرگذار باشد
4️⃣جهان به یک جهان شبکه ای تبدیل شده. تعداد بسیار زیاد بازیگران باعث میشود که «مسئله محتوا» تبدیل به مسئله اصلی شود. شما باید شاخص های قدرت سایبری را احصا و معلوم کنید که ایران در کدام نقطه این جهان شبکهای قرار دارد.
4️⃣یک «نهضت تولید محتوا» و یک سامانه تولید محتوایی باید در کشور وجود داشته باشد.
⚠️سوم: آسیب شناسی وضعیت تصمیمات کنونی:
🔴رهبر معظم انقلاب از کم کاری دولت و شورایعالی فضای مجازی در عدم پیگیری لازم برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، موتور جستجوی ملی و اینترانت ملی به شدت انتقاد کردند. ایشان درباره جلسات نامنظم و بدون دستور کار شورای عالی مجازی هم گفتند: ما در زمان جنگ گاه هر روز و برخی اوقات در یک روز چند جلسه برگزار می کردیم. الان هم اهمیت و مخاطرات فضای مجازی کمتر از دوران دفاع مقدس نیست.
🔴ضرب الاجلی در نظر گرفته شد تا ضمن تقویت پیام رسان های داخلی، پیام رسان های خارجی که قوانین جمهوری اسلامی ایران را نادیده می گیرند، حذف شوند. رهبری از راه اندازی مجدد تلگرام پس از فیلتر شدن به شدت انتقاد کردند. فرمدند حالا که نظام هزینه فیلترینگ را داد، چرا مجددا راه اندازی کردید؟
teghtesadi@
◀️واحد پول چيست؟
@eghtesaderooz
✏️واحد پول، واحدي براي سنجش داد و ستد کالا و خدمات است که در تسهيل انتقال کالا و خدمات نقشي اساسي دارد. به عبارت ديگر واحد پولي يک کشور، نام پول رايج در آن کشور است. براي نمونه واحد پول کشور ژاپن ين و واحد پول کشور ايران ريال است.
✏️واحد پول ايران در اواخر دوره قاجاريه تومان بود و کوچکترين واحد پول قديم (تا آخر دوره قاجار) در ايران دينار بود. يک تومان معادل ده قران و برابر هزار دينار بود. سکه اسپانيايي رئال پس از ورود به ايران با نام ريال بر مبناي وزنش، مطابق ۵/۱۱۷ دينار گرفته شد.
✏️ اما از آغاز دوران رضاشاه پهلوي سکههاي ريال به جاي ۵/۱۱۷ دينار به مبلغ ۱۰۰ دينار (مطابق قران) کاهش داده شدند. بنابراين قران و ريالي که امروزه ما به کار ميبريم مقداري با مفهوم آن در دوران قديم متفاوت است.
✏️در سال ۱۳۰۸ خورشيدي به موجب قانون آحاد، پول ايران تغيير يافت و واحد پول به ريال تبديل گرديد که واحد قديم برابري با دينار بشرح زیر بود:
📍شاهي ۵ دينار
📍محمودي (صددينار: صَنّار) ۱۰۰ دينار
📍عباسي ۲۰ دينار
📍نادري (ده شاهي) ۵۰ دينار
📍قران ۱۰۰ دينار
📍ريال ۱۱۷.۵ دينار
📍تومان (واحد غيررسمي پول ايران) ۱۰۰۰ دينار
📍ريال (واحد رسمي پول ايران) ۱۰۰ دينار
@eghtesaderooz
یادداشت مهمان: سیستم مالیاتی در آمریکا
اصلاح سیستم مالیاتی یکی از الزامات اقتصاد ایران هست. عدم اصلاح این معضل اقتصادی، منجر به عدم وصول درست و به اندازهی مالیات از صاحبان درآمد میشه. به عنوان مثال، حدود ۹ سال پیش که در شرکتی کارشناس بودم، میزان مالیاتی که از درآمد من در یک سال کسر شده بود، با مالیات داده شده توسط یکی از دوستان بازاریِ فعال در فروش آهن آلات، تقریبا برابر بود. به عبارت سادهتر، کسی که درآمد سالیانهاش بیش از ده برابر من بود، به اندازهی من مالیات پرداخت میکرد.
سیستم پرداخت مالیات درآمد در آمریکا، بسیار با ایران متفاوته. محاسبهی مالیات در اینجا دو مرحله داره. در مرحلهی اول، از درآمد ماهیانه دو نوع مالیات کسر میشه: مالیات ایالتی و مالیات فدرال.
در مرحلهی دوم که مربوط به پایان سال هست، همه میبایست فرم های خود اظهاری مالیات رو پر کنند. این فرمها نشون میده که مالیات پرداخت شده در طول سال به اندازهی کافی بوده یا نه. مثلا فرض کنید من در طول سال ۲۰۰۰ دلار مالیات درآمد پرداخت کرده باشم و اعلام کنم که ۵۰۰ دلارش زیاد بوده. اگر فرمها رو درست پر کرده باشم، دولت ضمن اعتماد به من، اون ۵۰۰ دلار رو برمیگردونه.
نکتهی جالب اینه که یه حداقل حقوق برای افراد و خانوادهها در نظر گرفته میشه و اگر درآمد سالیانهی خانوادهای کمتر از اون حداقل باشه، اون مقدار از طرف دولت به خانواده پرداخت میشه. مثلا فرض کنید حداقل درآمد سالیانهی یه خانوادهی سه نفره میبایست حدود ۲۸ هزار دلار باشه. اگر درآمد چنین خانوادهای ۲۰ هزار دلار بوده و ۲ هزار دلار در سال مالیات پرداخت کرده باشند، دولت در انتهای سال، ۱۰ هزار دلار بهشون برمیگردونه!
(توضیح تکمیلی: اینجا چند تا خانواده رو میشناسم که این مبالغ رو گرفتند. خانوادههایی که درآمدشان کم هست، هر سال منتظر تکس ریترن میمونند که پول خوبی دستشون رو بگیره. البته اون حداقل درآمد ممکنه ایالت به ایالت فرق کنه. این قانون برای آمریکاییهاست و شامل ما نمیشه. البته اگر ما هم ۵ سال بمونیم و فرم تکس رو هر سال پر کنیم، از سال ششم مشمول این قانون میشیم.)
به عبارت ساده تر، سیستم پرداخت مالیات به گونهای طراحی شده که شکاف بین فقیر و غنی رو کم کنه. یعنی از محل مالیات افراد ثروتمندتر، زندگی افراد کم برخوردار تامین میشه. یه سوال چند وقته ذهن منو درگیر کرده: افرادی که ماشینهای چند میلیاردی سوار میشن و در خیابونهای شمال تهران به صورت زنجیرهای حرکت میکنند، در کل عمرشون چقدر مالیات پرداخت کردن؟؟!
در مورد سیستم پرداخت مالیات در آمریکا نکات جالب دیگهای هم هست که در آینده مینویسم.
مجتبی رضاخواه، دانشجوی دکترای اقتصاد، دانشگاه ماینز کلرادو.
یادداشت مهمان / سیستم مالیاتی آمریکا: قسمت دوم
در متن گذشته اشاره کردم که پرداخت مالیات در آمریکا طی دو مرحله انجام میشه و در پایان سال همهی افراد، موظف به پر کردن فرمهای خود اظهاری مالیات هستند و در این فرمها بطور خلاصه اعلام میکنن که بر اساس قوانین مالیاتی، در طول سال کمتر و یا بیشتر از میزان مقرر مالیات پرداخت کردند و اگر بیشتر از میزان مقرر پرداخت کرده باشند، اون مقدار بهشون باز پرداخت میشه. همچنین اشاره کردم که یه حداقل حقوق برای درآمد سالیانهی خانوادهها، بر اساس جمعیت خانواده تعیین میشه و اگر درآمد خانوادهای کمتر از اون میزان بوده باشه، دولت اون مبلغ رو بهشون پرداخت میکنه که اصطلاحا بهش میگن تکس ریترن.
لازم هست اینجا اشاره کنم که اولا تکس ریترن باعث از بین رفتن فاصله غنی و فقیر نشده، کما اینکه یکی از معضلات جامعه آمریکا، افراد بیخانمان هستند. مضافا ارائهی خدمات درمانی در آمریکا بسیار گران هست که باعث میشه بخش قابل توجهی از هزینههای زندگی، به هزینههای درمانی اختصاص پیدا کنه. در خصوص این موارد مفصلتر در آینده مینویسم.
ثانیا تصور اینکه تکس ریترن باعث شده سیستم مالیاتی آمریکا سیستم خوب و عادلانهای باشه، تصوریست اشتباه. کما اینکه مردم آمریکا در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ اعتراضات و راهپیماییهای متعددی داشتند علیه یک درصد قشر بسیار ثروتمند که با راههای قانونی از پرداخت مالیات فرار میکنند. توضیح این قسمت هم فرصت دیگهای رو میطلبه.
خوانندگان محترم توجه دارند که هدف از این قبیل نوشتارها این نیست که نشون بدیم آمریکا جای خیلی خوبیه، بلکه هدف نشون دادن واقعیت هاست. شاید لازم باشه ما هم از خوبی هاشون استفاده کنیم و از بدی هاشون پرهیز. مطلبی رو که این دفعه بهش میپردازم این هست که چرا در ایران برخی افراد، بخصوص صاحبان مشاغل آزاد، میتونن از پرداخت مالیات فرار کنند و آیا میشه برای جلوگیری از فرار مالیاتی طراحی کرد؟
بطور خلاصه باید بگم اگر در آمریکا افراد از پرداخت مالیات فرار کنند، از برخی خدمات بانکی محروم میشن و مضافا جریمههای سنگینی در انتظارشون هست. بطور مثال فرض کنید اگر کسی بخواد خونه یا ماشین بخره، نیاز به وام بانکی داره. توضیح اینکه اینجا خرید خونه و ماشین بصورت نقد تقریبا ممکن نیست و نیاز به وام بیشتر از ایرانه، بطوریکه اغلب افراد ۸۰ تا ۱۰۰ درصد قیمت خونه رو وام میگیرن. به عبارت ساده تر، آمریکاییها کمتر از ایرانیها پول پس انداز میکنند.
بانکها برای اعطای وام خرید خونه دو فاکتور اصلی رو در نظر میگیرن: یک اینکه شما سابقا چقدر مالیات دادین که ازش میفهمند شما چقدر درآمد داشتین، دو اینکه کردیت اسکور شما چقدر هست که ازش میفهمند شما در گذشته چقدر مشتری خوش حسابی بودین. بنابراین بطور خلاصه افرادی که مالیات پرداخت نکنند، خودشون رو از پیشرفت اقتصادی محروم میکنن.
همونطور که میدونید، در حال حاضر یکی از مشکلات سیستم بانکی ایران، حجم انبوه وامهای بانکی است که در سالهای گذشته به برخی مشتریها پرداخت شده و هنوز بازپرداخت نشده. به نظر شما افرادی که صدها و یا هزارها میلیارد به سیستم بانکی بدهکارند، بر اساس چه قابلیتهایی این وامهای کلان رو دریافت کردند و اگر قابلیت داشتند چرا نتونستن این وامها رو برگردونن؟؟!
میشه جایزهها و جریمههای اقتصادی طراحی کرد که هم فرار مالیاتی رو ناممکن کنه و در عین حال از بروز مفاسد دیگری همچون عدم بازپرداخت وامهای بانکی جلوگیری بشه.
مجتبی رضاخواه، دانشجوی دکترای اقتصاد، دانشگاه ماینز کلرادو.
[Forwarded from K1 in USA (مجتبی رضاخواه)]
سیستم مالیاتی آمریکا: قسمت سوم
آیا تا به حال به این فکر کردین که چرا آمریکا اقتصاد اول دنیاست و اینکه درآمد این اقتصاد از کجا تامین میشه؟ آمریکا در جمع سه تولید کننده بزرگ نفت هست ولی نه، درآمد آمریکا از صادرات نفت نیست. درآمد بزرگترین اقتصاد دنیا، از مالیات تامین میشه. مالیات بر درآمد افراد، مالیات بر سود شرکتها، مالیات بر خرید اجناس، مالیات بر هر چیزی که فکرش میکنید و یا نمیکنید. برای اینکه متوجه بشید مردم آمریکا چقدر مالیات میدن، در نظر بگیرید که جمعیت آمریکا ۳۲۵ میلیون نفره، و این درآمد انبوه از مالیات بر این جمعیت، تقریبا ۴ برابر جمعیت ایران، حاصل شده!!
بر اساس اطلاعات اداره آمار آمریکا، درآمد متوسط هر خانواده در سال ۲۰۱۴، حدود ۵۲ هزار دلار بوده و بر اساس آمار Tax Foundation، متوسط مالیات پرداختی کارکنان (اعم از کارمندی و یا مشاغل آزاد) ۳۱.۵ درصد درآمد بوده. البته این آمار فقط شامل مالیات بر درآمده، و سایر انواع مالیاتها در این آمار نیست. آیا میدونید درآمد مالیاتی ایران چقدره؟ به نظر شما آیا افراد پر درآمد متناسب با درآمدشون، مالیات میدن؟ فکر میکنید چقدر فرار مالیاتی در ایران داریم؟
در متن قبل اشاره کردم که با اتخاذ سیاست های مناسبی میشه از فرار مالیاتی افراد، به خصوص صاحبان مشاغل آزاد جلوگیری کرد. این سیاستها میبایست شامل جریمهها و جایزهها باشند. یکی از مشکلات فعلی سیستم مالیاتی ایران اینه که اگر کسی از مالیات فرار کنه، دچار مشکل قابل توجهی نمیشه، و برعکس اگر کسی مالیات پرداخت کنه، عایدی ویژهای نصیبش نمیشه. به عبارت سادهتر، سیاستها به نحوی وضع نشده که افراد رو به سمت پرداخت مالیات سوق بده. اگرچه در سالهای اخیر سیاستهایی جهت اخذ مالیات از مشاغل آزاد وضع شده، ولی هنوز این سیاستها دو بعد جایزه و جریمه رو در نظر نمیگیرند. برای همینه که امروزه فرار از مالیات زرنگی تلقی میشه. کشورهای مختلف برای ارتقای خدمات عمومی اعم از احداث راهها و جادهها، ارائه بهتر خدمات پزشکی و بهداشتی، تامین رایگان آموزش، افزایش امنیت شهرها و ... از درآمد حاصل از مالیات استفاده میکنند. اما متاسفانه هنوز فرهنگ پرداخت مالیات در کشور ما به درستی جا نیافتاده.
در عجبم از افرادی که وقتی پاشون به یکی از کشورهای غربی باز میشه، از امکانات این کشورها به به و چه چه میکنند و کشور خودشون رو عقب مونده تلقی میکنند، ولی با انواع و اقسام روشها از پرداخت مالیات فرار میکنند و خودشون رو زرنگ تلقی میکنند. دوست عزیز شاید شما عامل اون عقبماندگی باشی! اگر شما با عدم پرداخت مالیات زمینه فقر برخی رو فراهم کردی، لطفا با ماشین چند میلیاردیات جلوشون رژه نرو! ضمنا ادای روشنفکری هم درنیار، به شما نمیاد!!
[Forwarded from K1 in USA (مجتبی رضاخواه)]
سیستم مالیاتی آمریکا: قسمت چهارم- شفافیت اقتصادی
معمولا افرادی که از پرداخت درست مالیات خودداری میکنن، ایراد میگیرند که ما به دولت اعتماد نداریم. میگن مگه دولت برای ما چه کار کرده؟ اختلاس، حقوقهای نجومی، وضع ترافیک، آلودگی هوا و ... مثالهاییست از دلایل بیاعتمادی به مسئولین در نحوه هزینه کرد مالیات!
آیا تا به حال شده که بخواین یه کار اقتصادی بکنید و ندونید که چقدر میشه به طرف مقابل اعتماد کرد؟ احتمالا خیلی شنیدین که در جریان ساخت مشارکتی آپارتمانها، خیلیها به مشکل خوردند. یعنی اول به سازنده اعتماد کرده بودند، ولی وقتی سازنده پول و یا زمین طرف مقابل رو گرفت، معلوم شد آدم قابل اعتمادی نبوده. چکهای برگشتی، اجناس الکترونیکی معیوب و بدون گارانتی بدرد بخور و ... مثالهایی است از عدم اعتماد مردم به مردم!
به طور خلاصه یکی از مشکلات فعلی سیستم اقتصادی ایران، عدم وجود اعتماد و عدم امکان ارزیابی اعتماد نسبت به انسانهاییست که از قبل شناختی بهشون نداریم. به عبارت سادهتر عدم شفافیت اقتصادی باعث بروز مشکلات متفاوت شده که نتیجهاش رو میشه در انبوه پروندههای اقتصادی در قوه قضاییه نظاره کرد.
در آمریکا (و خیلی کشورهای دیگه) برای اینکه از این مشکلات پرهیز کنند، سیستمی طراحی کردند به نام کردیت اسکور (credit score). در این سیستم، به هر نفر امتیازی بین ۳۵۰ تا ۸۵۰ تعلق میگیره. این امتیاز نشون میده که چقدر میشه به اشخاص اعتماد کرد. هر چقدر امتیاز افراد به ۸۵۰ نزدیکتر باشه، قابل اعتمادترند. در آمریکا ارزیابی این امتیازات توسط چهار موسسه و بطور جداگانه انجام میشه. مثلا الان موسسه FICO میگه امتیاز من ۷۴۷ هست که یعنی در رنج عالی قرار میگیره. به عبارت سادهتر بانکهای آمریکا و یا اشخاص میتونند با ریسک بسیار کمی به من اعتماد کنند. اعتماد کردن به افرادی که امتیازشان کمتر از ۶۰۰ هست، ریسک بالایی داره.
همانطور که در متنهای قبلی گفته بودم اگر کسی در آمریکا بخواد وام خرید خونه و یا ماشین بگیره، به دو چیزش نگاه میکنن: یک اینکه چقدر مالیات داده که ازش میفهمند قبلا چقدر درآمد داشته، دو اینکه کردیت اسکورش چند هست که ازش میفهمند این فرد چقدر قابل اعتماده!! با این سیستم، اعتماد به افراد برای فعالیتهای اقتصادی قابل ارزیابیست.
اینکه چه جوری به افراد امتیاز میدن براتون سوال شده؟! از اطلاعات کردیت کاردهای هر شخص استفاده میکنن. مثلا فرض کنید بانک Chase به من یه کردیت کارد داده که اعتبارش ۲۰۰۰ دلار هست. من میتونم در یک ماه تا سقف ۲۰۰۰ دلار از این کارت استفاده کنم و یک ماه فرصت دارم که هر چی خرج کردم رو برگرداندم به بانک. اگر سر ماه پول رو به بانک پرداخت کنم، امتیاز من بالا میره، و اگر پرداخت نکنم هم امتیازم با سرعت زیادی پایین میاد و هم جریمه تاخیر بسیار زیادی باید بدم. اگر چند ماه بطور متوالی خوش حساب باشم، بانک کم کم کردیت من رو بالا میبره و مثلا ممکنه بعد از یک سال، کردیت من رو برسونه به ۴۰۰۰ دلار. البته موسسات ارزیاب کردیت اسکور فقط به رابطه شما با بانک نگاه نمیکنند، بلکه کلیه ارتباطات مالی شما رو درنظر میگیرن. مثلا اگر شما به دکتر، بیمارستان و یا هر جای دیگهای بدهی داشته باشین و پرداخت نکنید و یا اگر در بیزینس تون صادقانه رفتار نکرده باشید، امتیاز شما رو کاهش میدن.
احتمالا بازاریها بین خودشون و بطور غیر رسمی همچین کاری رو میکنند. مثلا میگن آقای فلانی پیش ما ۱۰۰ میلیون اعتبار داره. ولی تدوین و طراحی یه سیستم ارزیابی اعتبار و اعتماد به همه افراد جامعه، یکی از ملزومات شفافیت اقتصادیست. احتمالا با راهاندازی همچین سیستمی، ورود پروندههای اقتصادی به قوه قضاییه کاهش قابل ملاحظهای خواهد داشت.
آیا تا به حال از خودتون پرسیدین که چرا امثال خاوری، صدقی و رستگار میتونن در سیستم بانکی ایران رشد کنند ولی انسانهای سالم و درستکار نمیتونن؟ آیا تا به حال به این فکر کردین که چرا امثال شهرام جزایری تونستن از وامهای بانکی استفاده کنن ولی مردم عادی نمیتونن؟ ایجاد شفافیت، باعث ایجاد فرصتهای اقتصادی برابر برای همه میشه و عرصه رو بر افراد رانتخوار تنگ میکنه.
در قسمت بعد در خصوص تاثیر مالیات بر ایجاد شفافیت بیشتر توضیح میدم.
[Forwarded from اقتصاد به زبان ساده]
◀️روزي كه پول ايران، جزو ارزهاي بين المللي شد
@eghtesaderooz
✏️٢٧ مارس ۱۹۷۸ روزی که «ریال ایران» مقام پول بین المللی به دست آورد٠ صندوق بین المللی پول در جریان نشست عمومی خود «ریال ایران» را وارد گروه ۱۶ پول مهم جهان کرد و اعلام داشت که از یکم جولای این سال، «ریال ایران» وارد مجموعه «حق برداشت ویژه» خواهد شد که مفهوم آن؛ به نوعی پول جهانی شدن است که می تواند ذخیره ارزی سایر ملل قرارگیرد و در همه بانک ها، فرودگاهها و صرافى ها تسعیر و معاوضه شود.
✏️پیشنهاد این طرح ۲۱ مارس و به مناسبت نوروز ایرانیان و اینکه ایران از سال ۱۹۷۴ یک کشور ثروتمند و وام دهنده شده است به نشست صندوق پول بين الملل داده شده بود.
✏️ تفسیرنگاران رسانهها این اقدام صندوق پول را یک پیروزی برای ایرانیان توصیف کرده بودند. ۱۶ پول جهانی و در صدر آنها «دلار آمریکا» عبارت بودند از: مارک آلمان، پوند انگلستان، فرانک فرانسه، ین ژاپن، دلار کانادا و ...
@eghtesaderooz
Made in Iran◀️
✏️دکتر شریعتی در موزههای غربی، سکهها و صلیبهای طلایی و زینتی جالبی را دیده بود که متعلق به قرون وسطای اروپا بوده، اما روی آنها کلمه "الله" و "بسم الله" نقش شده بود!
✏️ایشان میگفت در آنزمان، صنعتگران اروپایی با این کار میخواستهاند به خریداران خودشان بگویند: "جنس، خارجی است! مال کشورهای پیشرفته است! مال بغداد و ری و نیشابور و قاهره و قرطبه است!"
✏️یعنی درست برعکس وضع فعلی که مثلا بافندگان خودمان در ایران بر روی اجناس ایرانی، مارک خارجی و اروپایی و حروف الفبای لاتین را مینویسند تا به خریداران بگویند: "جنس، خارجی است! مال پاریس و لندن و مونیخ و واشنگتن است!"
http://tarjomaan.com/vdcd.n052yt0xoa26y.html
گزارش خواندنی از تاریخ کفش پاشنه بلند در اروپا
قدرت، جنسیت و کفش پاشنه بلند
👆👆👆👆👆
در بسیاری از عکسهایی که زنان در فرش قرمز جشنوارۀ کن میگیرند، لباسهای مجلسیِ برازندۀ آنها تا زمین کشیده شده و کفشهای ویژهای را که برای مراسم پوشیدهاند، پنهان کرده است. پس چه اهمیتی دارد اگر زنان برای ورود به این جشنوارۀ سینمایی مهم، خود را در کفشهای پاشنهداری که راه رفتن با آنها سخت و رنجآور است، محبوس نکنند و بهجایش کفشهای پاشنهتخت بپوشند که راحتتر یا حتی زیباترند؟
اما از قرار معلوم این قضیه برای برخی اهمیت دارد. در جشنوارۀ کن امسال گزارش شد که از ورود بعضی از بازیگران زن به جشنواره جلوگیری شده است؛ زیرا مرتکب گناه پوشیدن کفش تخت شدهاند!
[Forwarded from فتاوای رهبر انقلاب]
🔸حکم گرفتن سود از بانکها
❓پرسش: بانکها به سپردهگذاران مقداری سود و بهره میدهند، با توجه به اینکه مقدار سود حتّی قبل از بکارانداختن سرمایهها معیّن است و صاحب سرمایه در خسارت ناشی از کار شریک نیست، آیا سپردهگذاری در این بانکها به قصد دستیابی به آن سود جایز است؟
🔹پاسخ: در صورتی که سپردن اين اموال به بانک به عنوان قرض و به قصد دستيابی به سود آن باشد، واضح است که اين همان قرض ربوی است که از نظر تکليفی حرام میباشد و سود مورد نظر هم همان رباست که شرعاً حرام میباشد، ولی اگر به عنوان قرض نباشد بلکه به قصد بکارانداختن پول توسط بانک در معاملات حلال شرعی باشد اشکال ندارد و تعيين مقدار سود قبل از شروع به کار با آن پولها و همچنين شريک نبودن صاحبان پولها در خسارتهای احتمالی، ضرری به صحّت قرارداد مذکور نمیزند.
#بانک #اقتصاد #سود_بانکی ◀️ مسئله 1940 #اجوبةالاستفتائات
کانال «فتاوای رهبر انقلاب» را به سایر مقلدان ایشان معرفی کنید 🔽🔽🔽
https://telegram.me/joinchat/BRMd_z8lCnZTy7hr5O_KJg
... سردر کلیسا که تابلوی یادمان تاسیس دانشگاه(شیکاگو) را در آن گذاشتهاند. میگوید اگر این را برای هر ایرانی بخوانی، خیال میکند که مرامنامه تاسیس دانشگاه امام صادقی یا حوزهای یا چیزی توی این مایههاست. این تابلو را بگذارید خیلی دمدستی ترجمه کنم برایتان:
«نمازخانه یادمان راکفلر
موسس دانشگاه شیکاگو، جان د. راکفلر (John D. Rockefeller)، در 13 دسامبر 1910 تدارک ساخت این نمازخانه را داده است و بنابراین هدفش را این گونه تعریف نموده: از آنجایی که روح دین باید در دانشگاه نفوذ کند و اختیارش را در دست گیرد، بنابراین این ساختمان که نماینده دین است باید ویژگی غالب و مرکزی گروه دانشگاه باشد. بنابراین اعلام خواهد شد که دانشگاه در حالت آرمانیاش باید مغلوب روح دیانت باشد. و دانشکدههایش باید ملهم از احساسات دینی و کارش بر اساس رهنمودهای غایی دین باشد.»
به نقل از #فرنگ_نوشت
[Forwarded from عصر انديشه]
هاشمی رفسنجانی: همانگونه که در قرآن میبینید که کلیات، اصول و راههایی برای ما مشخص شده و در مواردی احکام معینی آمده که بعضیهایش تعبدّی است. ولی عمده مسائل دینی به خود انسانها واگذار شده است. حتی در زمان خود پیغمبر(ص) احکام امضایی پیامبر(ص) نسبت به احکام انشایی بیشتر بود. یعنی آنچه را که مردم داشتند، و پیامبر قبول کرده بودند که به آن شیوه زندگی کنند. وقتی رسائل عملیه علما را میخوانم و با اطلاعی که از مبانی فقهی دارم، میبینم گاهی به جای خود مقلّد، روی عرف مینشینند. یعنی مصداق تعیین میکنند که این شأن مقلد است که عرف باید این را تعیین کند. چون مردم میپرسند، آنها برای تسهیل امور راهی را باز میکنند. فکر میکنم در قلمرو دین حضور ابتکاری خود انسان و فهم، تفکر، تعقل و دستاوردهای خود انسان خیلی بیشتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم به صورت سربسته و غیرقابل انعطاف در اختیار ماست. به علاوه همان جا اجتهاد و مصلحت را مکمّل دین خاتم قرار دادند. به صورت اجتماعی الان در مجمع تشخیص مصلحت نظام داریم با حکم الهی تصمیماتی میگیریم که شاید دینی نباشد. پس فضای دینی خیلی باز است. اگر متحجرین دست و پای مردم را نبندند، بال پرواز باز است و به خیلی جاها میتواند برسد.
https://goo.gl/Ze2CMj
#پرونده_فقر
#نیازمند_جایز_است_مالک_را_بکشد
اگرچیزی خوارکی متعلق به شخص دیگری باشد، در صورتی که صاحب آن، نیازی ضروری داشته باشد،اوخود در مصرف کردن مقدم است.
واگر بیم اضطرار برود، کسی که مضطر است (چه مالک، چه غیرمالک) مقدم است.
پس اگر نیازمند، بهای خوراک را نداشته باشد، بخشیدن آن به او ، بر مالک واجب است.
در این صورت، اگر مالک خوراک ، شخص نیازمند را از تصرف باز دارد، باید نیازمند خوراکی را بزور از او بگیرد،
اگر مالک مقاومت کند ،
کشتن وی ( در ضمن چنین درگیری) جایز است...
#المبسوط_شیخ طوسی_6/286_چاپ_تهران
#شرائع_الاسلام_محقق_حلی_238_
#قواعد_علامه_حلی_2/16
#مستند_الشیعه_ملا_محمد_مهدی_نراقی_2/397
#وسیله_النجاه_سید_ابوالحسن_اصفهانی_2/189
#این_فتوا_در_تحریر_الوسیله_نیز_آمده_است.
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
#پرونده_فقر #نیازمند_جایز_است_مالک_را_بکشد اگرچیزی خوارکی متعلق به شخص دیگری باشد، در صورتی که صاحب
[In reply to سطلیات]
در حاشیه یک پست تلگرامی در موضوع فقه حکومتی
حسین مهدیزاده
چند روزی است متنی از فتاوای علمای شیعه از شیخ طوسی تا دوران معاصر درباره احکام محتکر در حال دست به دست شدن است که منظور آن توجه دادن به ظرفیت اجتماعی و حکومتی فقه بود. تاملاتی در این موضوع برایم پیش آمد که در چند نکته آن را می نویسم.
🍀🍀🍀👇👇👇🍀🍀🍀
۱- اخلاق و فقه مسیحی که توسط کلیسا سرپرستی می شد، با نکوهش حرص، مال پرستی و تمایل به انباش ثروت، آنچه را در اصل نیروی محرکه اصلی نظام سرمایه داری امروز شناخته می شود نکوهش می کرد: در زندگی زمینی، برای برادرت، برای فقرا و برای نیازمندان باید گشاده دست باشی»(سفر تثنیه) «وای بر شما که مال فراوان دارید! وای بر شما که شکم ها انباشته اید! چرا که گرسنه خواهید ماند. وای بر شما که امروز خندانید، چرا که به ماتم و اشک خواهید نشست!»(سفر تثنیه)
۲- در ابتدای تمدن مدرن و شاید تا اواخر قرن ۱۸ فرهنگ غالب اگرچه دیگر رنگ دینی نداشت، اما هنوز رابطه فقیر و غنی را چنین می انگاشت. انگلستان که پیشرو دنیای صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ بود از ۱۵۳۱ درگیر تدوین قوانین بینوایان بود. «قانون الیزابت برای دستگیری از بینوایان» در ۱۶۰۱ در انگستان تصویب شد که مفاد آن به رسمیت شناختن حق بینوایان برای دریافت کمک، قرار دادن مالیات اجباری برای کمک به آنها و تعیین رفتار با بینوایان کودک و جوان و پیر و زن و مرد و… بود. در این قوانین اعلام شده بود آنان که «قربانی» قصور نظام اقتصادی هستند بایستی توسط آنان که از این نظام بهره می برند یاری شوند. البته این قوانین وقتی تصویب شدند که هنری هشتم در اوایل قرن ۱۶ از اصول کاتولیکی رم کناره گرفته بود والا پیش از آن مسوولیت بینوایان با شریعت دینی کاتولیکی بود. با وجود فرهنگ و اخلاق و شریعت مسیحی و شبکه خیریه های کلیسای کاتولیک نیازی به قانون جامع بینوایان نبود چون اخلاق و فقه کاتولیک، مبتنی بر ارزشهای دینی ضد انباشت ثروت و دعوت توانگران برای کمک به بینوایان این کار را انجام میداد.
۳- همین قانون نیز که در نظام اسپینهاملند ۱۷۹۵ به اوج خود رسیده بود در دوره لیبرالیسم کلاسیک در ۱۸۳۴ بالاخره برداشته شد: شعار لیبرالهای کلاسیک این بود که: «با از بین بردن نظام مهیبی که در آن بیکاره ها، بدون هیچ تلاش، بار زندگی خود را بر دوش همسایگان کوشای خود می افکندند، از اتلاف اموال مردم زحمتکش جلوگیری کند...»
۴- نکته جالب توجه قول فقیهان و پدران روحانی مسیحی در این دوره است. در این دوره دیگر قرائت های دینی نیز از فرهنگ سوداگرانه و لیبرالیسم اقتصادی مدرن حمایت می کند. «کشیش جوزف تاونزند» در این دوره حرفهای هابز و جرمی بنتام را در تنبلی ذاتی انسان و درد گریز بودن ذاتی او با زبان الهیاتی و درون دینی باز سازی می کنند و شریعت را مناسب با این فرهنگ بدیهی شده برای خودشان مورد بازبینی قرار میدهد: «گرسنگی نه تنها فشاری آرام و ارام بخش و مداوم است، بلکه به عوان طبیعی ترین انگیزه برای صنعت گری و کار، بیشترین تلاشها را به ارمغان می اورد.» فقیه مسیحی در این دوره دیگر ارزش دینی سابق را قبول ندارد بلکه فرهنگ و ارزش جدید را پذیرفته و فتاوایی مطابق با آن می دهد. او اصل تنبل بودن انسان را را پذیرفته است و معقول نمی داند که دین این گزاره را قبول نداشته باشد بلکه بدیهی میداند که دین آن را قبول دارد، لذا حکم دینی می دهد که باید کارگر گرسنگی بکشد تا این درد و رنج او را به کار بکشاند.
۵- حال از فضل علمای سلف ما را چه حاصل اگر فقهای سلف ما فتوا می داده اند که: اگر چیزی خوارکی متعلق به شخص دیگری باشد، در صورتی که صاحب آن، نیازی ضروری داشته باشد، اوخود در مصرف کردن مقدم است. واگر بیم اضطرار برود، کسی که مضطر است (چه مالک، چه غیرمالک) مقدم است. پس اگر «نیازمند»، بهای خوراک را نداشته باشد، بخشیدن آن به او ، بر مالک واجب است. در این صورت، اگر مالک خوراک، شخص نیازمند را از تصرف باز دارد، باید نیازمند خوراکی را بزور از او بگیرد، اگر مالک مقاومت کند، کشتن وی (در ضمن چنین درگیری) جایز است ... المبسوط شیخ طوسی 6/286 چاپ تهران شرائع الاسلام محقق حلی 238 قواع علامه حلی 2/16 مستند الشیعه ملا محمد مهدی نراقی 2/397 وسیله النجاه سید ابوالحسن اصفهانی 2/189 فرهنگ، ارزشها و اخلاق جدید در این فتوا بسیار خدشه کرده کرد و فرهنگ عمومی مسلمانان نیز بسیاری از این خدشه ها را معقول یافته است. اینکه مالکیت وقتی مستقر شد، هیچ چیز نمی تواند آن را به زور از مالک سلب کند. یا اینکه بخشیدن به نیازمند حداکثر حسن است نه واجب. یا اینکه درگیری مستحق با مالک حتما در زندگی امروز قبیح است! و…
فقیه امروز خود در بستر فرهنگی جامعه زندگی می کند و فقه ما مکرر به او آموخته است که ارتکازات عرفی اش را مهم بشمارد. اینگونه است که فقیه امروز بر سر یک دو راهی است. آیا دست از فرهنگ قطعی دین در اعصار گذشته دست بردارد یا اینکه مبتنی بر همان فرهنگ فتوا دهد؟ اگر مبتی بر همان فرهنگ سابق فتوا دهد، حکومت امروز جوامع اسلامی که سازه خود را از دنیای مدرن کپی کرده اند نخواهند توانست مجرای تحقق این حکم شوند و پر واضح است که کار به حکم ثانوی و مصلحت اندیشی ها خواهد کشید و قطعا مصلحت این است که جامعه بدون دستور العمل باقی نماند، و از آنجایی که جامعه فقط مجرای دستورهایی میتواند واقع شود که نهادها و ساختارهای مناسب برای جریان انها را داشته باشد در نهایت آنچه در جامعه به قانون تبدیل خواهد شد، چیزی جز جزیان عینی همان فرهنگ لیبرالیسم اقتصادی نخواهد بود. و البته فقیه این راه را انتخاب می کند! چرا که هیچگاه هیچ فقیه مانوس با منابع دینی نخواهد پذیرفت که حکم اولی اسلام با فرهنگ لیبرالیسم اقتصادی در موضوع فقرا هماهنگ باشد! پس همگی حکم اولی را می گوییم ولو اینکه مطمئن هستیم که جامعه امکان جریان حکم اولی را ندارد و حکم ثانوی نیز مجرای جریان و رشد فرهنگ لیبرالیسم است نه فرهنگ ایمانی! ۶- مشکل این است که از دل همین الهیات و اخلاق و فقه موجود، حرکت جدیدی نیز در حال شکل گیری است که قدرت توجیه اخلاق سرمایه داری را دارد و میتواند عرف سرمایه داری را به عنوان عرف عقلایی و عرف متشرعه معرفی کند! شنیدم یکی از اساتید فقه و اصول حوزه تهران که اقتصاد نیز خوانده است و مسئولیت های متعددی در اقتصاد پولی کشور دارد در درس خارج خود اثبات می کند که مکانیزم بازار آزاد، هم مکانیزم عقلایی است و هم منابع دینی را به نحوی میتوان بازخوانی کرد که امضای شرعی آن قابل اصطیاد باشد. حتی شنیدم که چند سالی است که خدمت مراجع قم میرسد تا فتوای ایشان را در این موضوع تغییر دهد و گویا موفقیت هایی هم داشته است! در حرکت علمی هیچگاه راه هچنین خطرهایی بسته نیست! فقه می خواهد با تغییر جهت جامعه از جامعه دستگیر نیازمندان به جامعه توجیه کننده لیبرال- سرمایه داری چه کند؟ با نقل فتوای فقهای سلف نمی توان دست فقیه امروز را در اجتهاد متناسب با شرایط زمانی و مکانی لرزاند! حسین مهدیزاده @satliyat
[Forwarded from تلک الایام]
#ان_احسنتم_احسنتم_لانفسکم_و_ان_اساتم_فلها…
این وقت های سال دعوا ونزاع لفظی و شکایت کشی بین دست فروش ها و مغازه دارها بالا می کشد.
دستفروش هایی که اغلب کارگرهای کارخانه های تعطیل شده هستند
و مغازه دارهایی که شاید اگر بیش از حد ضرورت جنس خارجی نمی آوردند و با آب وتاب از جنس خارجی برای مشتری ها تعریف نمی کردند الان این کارگرها توی کارخانه ها سر کارشان بودند...
http://2ela7.persianblog.ir/post/46/
#قبل_از_خداحافظی
#چرخه_ی_طبیعت
#بازیافت
@telkalayyam