eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
306 ویدیو
117 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹درباره ماهیت مالکیت‌های عمومی واگذارشده حتی کتاب هم داریم اما پیگیری نداریم 📝دکتر رضا امیدی 🔸از اردیبهشت‌ماه ۱۳۷۰ و در راستای برنامه‌های کوچک‌سازی دولت، هیئت وزیران مصوب کرد که ۳۳ درصد از سهام قابل واگذاری بنگاه‌های تولیدی دولتی به کارکنان و کارگران آن واگذار شود. در اوایل سال ۱۳۷۱ به‌دلیل ضعف بورس در این فرایند، هیئت وزیران مصوبۀ پیشین را اصلاح، و امکان واگذاری بنگاه‌ها از طریق مزایده و مذاکره را فراهم کرد. در اسفندماه ۱۳۷۲ شورای اقتصاد مصوبه‌ای را گذراند که به‌موجب آن سهام بنگاه‌های دولتی به مدیران همان بنگاه‌ها واگذار شود. یکی از پیامدهای چنین مصوبه‌ای این بود که تنها در سال ۱۳۷۵ حدود ۶۰ شرکتی که به روش مذاکره واگذار شدند، مدیرانی در قیمت‌گذاری نقش داشتند که خود خریداران بنگاه بودند! در این ۶۰ مورد بسیاری از دارایی‌ها و موجودی انبار شرکت نادیده گرفته می‌شد. در همین دینامیزم، بعضاً شرکت‌هایی صوری یا مؤسسات خیریه‌ای تأسیس می‌شد و شرکت موضوع واگذاری با قیمت بسیار پایین به آن‌ها واگذار می‌شد. 🔸مصداق‌های زیادی از این نوع واگذاری‌ها که در مطبوعات کشور انعکاس داشته، در کتاب «توسعۀ ایران: نقدی بر گذشته، راهی به‌سوی آینده» آمده است. این کتاب در سال ۱۳۸۰ منتشر شده است. انتصاب مدیران خودی برای تسهیل فرایند واگذاری، واگذاری کارخانه‌ای تولیدی به قیمتی کمتر از ارزش ضایعات موجود در انبار و... @teghtesadi
🔹رونق حاشیه‌نشینی در شمارۀ امروز روزنامۀ ایران، میزگردی با حضور دو نفر از کارشناسان بخش مسکن (فردین یزدانی و مصطفی بهزادفر) برگزار شده که خواندنی است. بخش‌هایی از بحث در ادامه آمده است: 🔸شهرداری‌ها از دهۀ ۷۰ با واگذاری تراکم، تزریق منافع کلان توسعه را با سوداگری انجام دادند. این قضیۀ ساختاری وجه ضدتوسعه‌ای در بعد کلان دارد، به این ترتیب که سرمایۀ هنگفتی به زمین و مستغلات قفل می‌شود و گردش سرمایه کم می‌شود. این ریشۀ اصلی مشکل است. به‌عبارت دیگر از دهۀ ۷۰ به بعد نظامی بر مدیریت زمین‌های شهری توسط شهرداری حاکم می‌شود و دولت هم برای هدایت بازار تمایلی نشان نمی‌دهد. این وضعیت به‌تدریج خراب‌تر می‌شود و به‌دنبال آن افزایش بی‌رویۀ قیمت مسکن و خرابی اقتصاد خانوار که این روزها به‌خوبی شاهد آن هستیم، در بازار مسکن خود را نشان می‌دهد. 🔸مسکن مهر یکی از عوامل افزایش نقدینگی در بازه زمانی ۸۴ تا ۹۰ بود. در سال ۸۴ میزان نقدینگی ۷۰ هزار میلیارد تومان و سال ۹۰ این عدد حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان بود. توزیع نقدینگی نابرابر است. نقدینگی دست افراد سطح بالای اقتصاد می‌افتد. افزایش نقدینگی در سال ۹۰ همزمان شد با تحریم اقتصادی و بسته شدت بخش مبادله‌ای، همچنین سرمایه‌گذاران نمی‌توانستند صادرات و واردات کنند و فعالیت‌های بخش مبادله‌ای رو به تعطیلی رفت. درنتیجه، آن حجم نقدینگی باید مفر مطمئنی پیدا می‌کرد، درنتیجه به‌سمت بازار مستغلات آمد و باعث افزایش قیمت بسیاری در بازار مسکن شد. تقریباً همین اتفاق در سال گذشته افتاد. 🔸از کل موجودی سرمایۀ انباشتی در کشور نزدیک به ۷۵ درصد آن در بخش مستغلات است. این بدان معنی است که سرمایه وارد بخش‌هایی نمی‌شود که شغل پایدار ایجاد می‌کند، بخش مستغلات هم که شغل پایدار ایجاد نمی‌کند اگر این سرمایه صرف ساخت کارخانه، تولید و درآمدزایی شود، شغل پایدار و درآمد پایدار خواهیم داشت. در دهۀ ۸۰ از هر ۱۰۰ خانوار جدید، ۶۵ خانوار وارد بازار ملکی می‌شد، الان از هر ۱۰۰ خانوار، ۳۰ خانوار وارد بازار خرید مسکن می‌شود یعنی دیگر خانوار توان مالی ندارد. 🔸اگر دولت بگوید من «رونق» ایجاد می‌کنم بیهوده است. اگر مسکن را کالای اجتماعی ببینیم و وجه مصرفی را اصل قرار دهیم دولت «وظیفه» دارد برای گروه‌هایی که نمی‌توانند وارد بازار شوند حداقل‌ها را فراهم کند. اگر دولت بگوید رونق ساخت‌وساز بدهم یعنی دولت تمایل دارد از طریق بازار افزایش قیمت بدهد، چون تا افزایش قیمت نباشد رونقی در بازار مسکن اتفاق نمی‌افتد پس دولت به‌جای رونق باید به فکر تأمین مسکن کم‌درآمدها باشد. 🔸هر گونه فعالیتی در جهت سودآور کردن بافت‌های فرسوده شهری یعنی افزایش قیمت در آن بافت‌ها. ساکنان بافت‌های فرسوده از اقشار ضعیف هستند و بیشتر ساکنان مستأجرند. افزایش قیمت در این بافت‌ها، یعنی دیگر ساکنان بافت‌ها قادر به ادامۀ سکونت در آنجا نخواهند بود. نتیجه آن یعنی پرت شدن ساکنان فعلی در سکونتگاه‌های غیررسمی. جمعیت سکونتگاه‌های غیررسمی در سال ۹۳ حدود ۱۱ میلیون بود که با توجه به وضعیت اقتصادی الان قطعاً حاشیه‌نشینی بیشتر شده است. @teghtesadi لینک دسترسی به متن گفتگو: http://www.ion.ir/News/436493
✅ پایمال کردن حق مردم با کاهش ارزش پول ملی به عقیده من، در هر کشوری طمع و ظلم و جور اشراف و فرمانروایان، که از حسن اعتماد رعایای خود سوء استفاده می کردند، باعث شده که به تدریج از ارزش پول (مقدار فلز مسکوک) کاسته شود. واحد پول رومی ها (اس)، در سال های آخر حکومت جمهوری، به یک-بیست و چهارم ارزش اصلی آن کاهش یافت. ارزش لیره انگلیس به یک-سوم و لیره فرانسه به یک-شصت و ششم ارزش اصلی آن رسیده است. فرمانروایان با این عملیات خود، ظاهرا موفق می شدند که وام های خود را پرداخت کنند و تعهدات خود را با مبلغ کمتری از طلا یا نقره انجام می دادند، و گرنه مجبور بودند مقادیر واقعی را پرداخت کنند. در حقیقت ظاهر مسئله چنین بود؛ زیرا بدین وسیله حق مسلم طلبکاران و رعایای خود را پایمال می کردند و آنها را فریب می دادند. «آدام اسمیت، کتاب ثروت ملل، ۱۷۷۶ میلادی» @teghtesadi
♨️یک آمار بسیار مهم و تکاندن برای ما طلبه ها و طرفداران انقلاب اسلامی که بدانیم نظام کارشناسی که ۴۰ سال به آن اعتماد کردیم تا انقلاب را محقق کند، با ترکیب فعالیت های مولد کشور چه کرده است!!! ✅ ترکیب شاغلین کشور بر حسب سواد و تحصیلات (۱۳۹۶) 🌀 با وجود نرخ بالای بیکاران تحصیلکرده، کمتر از یک-چهارم شاغلین کشور دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. 🌀 سهم شاغلین بی سواد و کم سواد از کل شاغلین، بیشتر از فارغ التحصیلان دانشگاه ها است. 🌀 توسعه اقتصادی بی کیفیت و متمرکز بر رشد صنایع بزرگ و تولید مواد خام کم ارزش یا مونتاژ و بسته بندی و همچنین گستزش کمی دانشگاهها و کیفیت پایین آموزش مبتنی بر مدرک گرایی، از عوامل اصلی این وضع است. @teghtesadi
🔴حاشیه نگاری از دیدار رهبری با تمدن نوین پژوهان ✏️حسین مهدیزاده 1⃣ از 2⃣ در هفته ای که گذشت از میهمانی پژوهشگران «تمدن نوین اسلامی» در محضر مقام معظم رهبری گزارشهای زیادی بیرون آمد و تا حد زیادی از آنچه در این جلسه ایشان از میهمانان شنید و آنچه میهمانان از ایشان شندیدند پرده برداشته شد. جلسه بسیار جالبی بود. از این جهت که تفکرات میزبان بود که این موضوع را در فضای علمی کشور پر رنگ کرده بود و باعث جذب عده ای به موضوع تمدن نوین اسلامی شده بود. اما به نظر حقیر با قرائنی که خدمتتان تقدیم می کنم، وضع علمی جلسه اصلا مورد تایید مقام معظم رهبری قرار نگرفت. طرح هیچ کس چیزی نبود که ایشان در سخنانشان آن را ماموریت تمدن پژوه معرفی کردند. این را نمی نویسم که بگویم اگر من چیزی ارائه می کردم وضع علمی جلسه بهتر می شد، نه! چه اینکه این التفات و قضاوت به وضع جلسه، بعد از جلسه برای خود من هم پیش آمد و مرا وادار کرد در کارنامه نوشته ها و موضوعات کاری ام با دید انتقادی نگاه کنم. 1- ایشان در ابتدای جلسه چند جمله ای میهمانان را تفقد کردند اما بلافاصله فرمودند که اینها موضوعات پراکنده ای است که ممکن است به دو آفت دچار شود: ابتدا نظرزدگی روشنفکرانه که بدون اینکه معطوف به عمل باشد، مدام نظریه پردازی می کند و دوم اینکه بدون اینکه همدیگر را تقویت کنند، هر کدام در جامعه منتشر شوند و پاسخ مساله ها و ابهامات همدیگر را ندهند. به نظر بنده بخصوص ایراد اول نقد از ریشه بود، اگرچه ایشان اساسا مودب هستند و اصلا لفظی مایوس کننده نگفتند، اما هرچه بیشتر به آن جملات فکر می کنم، بیشتر به ناراضی بودن ایشان از محتوای جلسه معتقد می شوم. 2- بعد از این نقد بود که ایشان تازه دست در جیب کردند و متن از پیش آماده شده خودشان را در آورند و شروع کردند به خواندن. در این متن ایشان کاملا بر روی نظریه 5مرحله ای خودشان تاکید داشتند چیزی که حتی یک نفر از ارائه کنندگان هم به آن نپرداخته بود. خب این ضعف بزرگی است که کسی که در عمل در حال حرکت دادن جامعه به سمت یک هدفی است، گلوگاه های عمیلیاتی اش را بگوید، اما پژوهشگران مدعی همراهی با ایشان، پژوهشهایی مستقل از برنامه عملیاتی ایشان ترتیب داده باشند. از روزی که از جلسه برگشته ام مدام با خودم فکر می کنم که ما چرا تحقیقاتمان را در دستگاه عملیاتی که ایشان پیشنهاد داده نمی چینیم؟ خب در این صورت چه کسی باید مسئولیت تطبیق پروژه های ما با مدیریت عملی ایشان را به عهده بگیرد؟ خود ایشان یا یک دستگاه عریض و طویل سوم؟ واقعا چرا من تا به حال به این موضوع دقت نکرده بودم؟ این همان بیماری جدایی صنعت از دانشگاه نیست که در علوم اجتماعی هم به آن دچار هستیم؟! 3- ایشان در بخشی که از روی نوشته های خودشان با جمع گفتگو می کردند، یک نظریه پیش برنده دیگر هم دادند. نظریه ایشان این بود که تمدن سازی یک فعل نیست، بلکه ما به عنوان داعیه داران تمدن نوین اسلامی، باید «جامعه» و «دولت» اسلامی را در «ایران» بسازیم. یعنی ساخت دولت و جامعه فعل ماست نه ساخت تمدن. بعد فرمودند که وقتی این جامعه و دولت در جلوی چشم دنیا قرار می گیرد، از طریق امیدی که مردم دنیا به آن طرح پیدا می کنند به نحو «طبیعی» منتشر می شود. در جلسه هیچ کدام از طرح های ارائه شده، معطوف به جامعه سازی و دولت اسلامی نبود! 4- یکی از نکات عجیب در این جلسه، علاقه وافری بود که قشر دانشگاهی به علم آینده پژوهی مدرن پیدا کرده بودند! که 3 ارائه از 10 ارائه از لحاظ علمی به آینده پژوهی تکیه داشت و اصلا بخاطر تحقیقات آینده پژوهانه به جلسه دعوت شده بودند. من تنها یکی از این سه ارائه که واقعا جسورانه و عجیب بود را خدمتتان گزارش می کنم و شما خود قضاوت کنید که این پروژه تا چه حد می تواند به آینده تمدن «نوین» اسلامی ایشان کمک کند. ارائه کننده که از اساتید با سابقه دانشگاهی و دارای قدرت سیاسی و فرهنگی در نظام بود، موضوع سخن خود را «انتظار تمدن ساز» قرار داده بود. او با کمک علم آینده پژوهی به این نتیجه رسیده بود که روندهای پیش بینی آینده که توسط دانشمندان غربی آینده پژوه تولید شده است، در دوره زمانی 2060 وضعیتی را برای پیش بینی می کنند که با علائم دولت امام زمان(عج) پس از ظهور همخوانی دارد! لذا پیشنهاد ایشان بود که انتظار تمدن ساز را باید به تلاش برای تسریع این روندها هم ترجمه کنیم! مثل اینکه بوی انحراف کلامی و اعتقادی از نسل جدید حزب اللهی ها به مشام می رسد! @teghtesadi
🔴حاشیه نگاری از دیدار رهبری با تمدن نوین پژوهان ✏️حسین مهدیزاده 2⃣ از 2⃣ 5- به نظرم مقام معظم رهبری در فصل آخر کلامشان چند جمله جدید درباره طرحشان درباره ماهیت تمدن نوین اسلامی گفتند که بی سابقه بود –البته بنده یک پژوهشگر در اندیشه ایشان نیستم لذا ممکن است قبلا گفته باشند اما من نشنیده باشم- اما در گزارشهای بعد از جلسه هم کسی به آن توجهی نداد. این هم نشان می دهد که جلسه خیلی برای همکاری با ایشان در فضای تفکر در موضوع تمدن نوین اسلامی آماده نیست. ایشان 4 شاخص برای تمدن نوین اسلامی بیان کردند: اول توحید که آن را شاخص حکومت اسلامی دانستند. دوم عبودیت و در چارچوب شریعت اسلامی عمل کردن که شاید آن را شاخص قاعده مندی آن جامعه می دانستند. سوم مساله کرامت انسانی که فرمودند من هم قبول دارم که تمدن انسان محور است اما محور تمدن نوین اسلامی «انسان با خدا» است که خیلی بحث جذابی میتواند باشد. و چهارم هم سبک زندگی که به آن نپرداختند. بعد هم سه شاخص برای دولت اسلامی گفتند که آن هم به نظرم نو نبود و قبلا گفته بودند اما دوباره تکرار کردند؛ اول دولت اسلامی باید ایمان به آینده اسلام داشته باشد، دوم هم ایمان داشته باشد که راه را از طریق شریعت اسلامی باید طی کرد و سوم هم اینکه کارگزارانش باید انگیزه کافی برای اینکه عضوی از این طرح باشند را داشته باشند. در جلسه کسی را ندیدم که موضوع کارش نظریه اجتماعی و نظریه حکمرانی و دولت باشد. 6- آخرهای بحث، وقتی که دیگر کاغذ من داشت تمام می شد و بعد از آن را ننوشتم، ایشان چند موضوع را پیشنهاد کردند که توقع داشتند ما در این موضوعات پژوهش کنیم: حکومت، عدالت، حضور مردم و... . هیچ کس این موضوعات را در جلسه ارائه نکرده بود یا اگر هم کار کرده بود، ناظمین جلسه به آنها اولویت نداده بودند. 7- به عنوان یک دانشجو و طلبه همیشه گفته ام که اگر می خواهی قویت طرح و اندیشه یک استاد را بشناسی، نه از طریق کتابهایش و نه از طریق فایل صوتی ارائه هایش نمی توانی او را بشناسی، باید یکبار با او مواجه شوی و قدرت رفت و برگشت او را در موضوعی که خودت کار کرده ای دریابی. من اساتید قوی چندتایی پیدا کرده ام و با آنها دم خور شده ام. به نظرم رسید ایشان هم حتما ازآن دست اساتید و از بهترین هایشان هستند. ایشان را عالمی یافتم که حرفهایش استوار بود و پشت سر آن یک منظومه آماده و منسجم بود و از پایگاه ثابت این تفکر در بحث رفت و برگشت می کنند. از آن دست استادی که به قوت مجادله علمی کارشان پیش می رود نبودند، چه اینکه اصلا با کسی مجادله نکرد و کسی را نقد مستقیم نکرد. ایشان را از آن عالمانی یافتم که شاگردها سر درسشان سر ذوق می آیند. اگر ایشان قم می بودند و فرصت تدریس موسعی می داشتند، اتفاق ماندگاری در تاریخ حوزه رخ می داد! @teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاق ۸ (به انگلیسی Room 8) فیلمی کوتاه به نویسندگی و کارگردانی جیمز دبلیو گریفیتس می‌باشد که در سال ۲۰۱۳ ساخته شده است. در فوریه ۲۰۱۴ این فیلم برنده بهترین فیلم کوتاه در ۶۴مین دوره جوایز آکادمی هنرهای سینمایی بریتانیا شد. محتوای کلاسیک و سیاسی فیلم، گفتگویی کوتاه بین دو زندانی با زبان انگلیسی در یک زندان روسی را در قالب سورئال سینمایی نشان می‌دهد که همراه هیجان و ترس است. این فیلم در کمتر از ۶ دقیقه پیام‌های بسیاری را به مخاطب منتقل می‌کند. حتما سری به آنچه در رابطه با این فیلم نوشته شده است ودر اینترنت موجود است هم بزنید @teghtesadi
هابز ۱۶۵۱ میگوید محبت صناعی است و جنگ و منازعه بین انسانها وضع طبیعی است. هابز از پدران علوم اجتماعی است که دانشمندان و کارشناسان و فارغ التحصیلان دانشگاهی امروز ما و همه دنیای مدرن پروژه او را دنبال میکنند😏 @satliyat
tarikh tavoni .mp3
32.97M
یکی از منازعات مهم تاریخ برنامه ریزی توسعه در ایران، برنامه اول تدوین شده در سازمان برنامه در اوایل دهه 60 است که با نامه جامعه مدرسین به امام(ره) مختومه شد. از این ماجرا، غالب برنامه ریزان دولت خاطراتی نقل کرده اند، مثل مسعود نیلی، دکتر بانکی و... اما تصویری از سوی علمای جامعه مدرسین در جامعه منتشر نشده است که از سوی آنها مساله چه بوده است. فایل بالا، توضیح مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی عضو جامعه مدرسین در آن سالهاست که سعی می کند توضیح دهد چرا جامعه مدرسین با برنامه تدوین شده توسط سازمان برنامه به ریاست دکتر بانکی مخالفت کرد. @teghtesadi
💠رهبرانقلاب و واقعیت جهت داری علم: ‼️علم وقتی نداشت میشود و بوسیله آن پدر میلیونها را در میآوردند. علم بی‌جهت و بی و غیر اخلاقی و ، میشود بمب اتم پس ما بایستی خودمان را مراقبت کنیم و یک درست کنیم. آن چیست؟ آن عبارت است از سازندگی اخلاقی و معنوی در کنار علم! ۹۴/۸/۲۰ ‼️من اصرارم بر اینستکه این را فراموش نکنید که . علم مجرد از دین شاید در کوتاه مدت یک کشوری را به یک نقطه‌ای از افتخار هم برساند، اما در بلندمدت برای بشریت زیانبار است؛ نتیجه‌اش همین میشود وسیله‌ی زورگوئی و استثمار و تخریب حرث و نسل و بمب اتم و روی کار آمدن سیاستمدارانِ دور از همه‌ی احساسات انسانی در خیلی از کشورهای دنیا.  را باید با دین همراه دانست.  علم را برای خدا و در راه خدا باید تحصیل کرد و به کار گرفت. این، جزو تعالیمِ اولیه‌ی ما باید باشد؛ در همه‌جا. ۸۶/۴/۲۵ @teghtesadi
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
💠رهبرانقلاب و واقعیت جهت داری علم: ‼️علم وقتی #جهت نداشت میشود #استعمار و بوسیله آن پدر میلیونها #ان
رضا محمدآبادی: ممکن است در اینجا یک شبهه‌ای پیش بیاید - گاهی یک شبهاتی مطرح میکنند، مغالطه‌هائی میکنند - مغالطه‌ی بی‌طرف بودن علم، که آقا علم را با سیاست مخلوط نکنید؛ علم بی‌طرف است! بله، علم در مرحله‌ی کشف حقایق، بی‌طرف است؛ دانش وقتی میخواهد یک حقیقتی از حقایق عالم هستی را، چه حقایق مادی، چه حقایق غیرمادی را کشف کند، طبعاً با پیشداوری نمیتواند؛ باید برود و کشف کند؛ اینجا علم بی‌طرف است؛ اما علم وقتی میخواهد در خدمت یک جهتگیری قرار بگیرد، به هیچ وجه بی‌طرف نیست. امروز در دنیا هم اینجور نیست. همان کسانی که گاهی سر جمهوری اسلامی و سر مجموعه‌ی متدین دانشگاهی کشور داد میکشند که آقا علم را سیاسی کردید، علم را جهتدار کردید، خودشان علم را در خدمت استعمار قرار دادند، در خدمت سلطه‌ی بر ملتها قرار دادند، در خدمت به زنجیر کشیدن کشورها قرار دادند. استعمار با علم به وجود آمد؛ اگر علم نداشتند، نمیتوانستند این همه کشورها را استعمار کنند، این همه تسلیحات را در دنیا انباشته کنند. این تعداد عظیم جنگهائی را که غربی‌ها، اروپائی‌ها و بعد آمریکا بر دنیا و بر ملتها تحمیل کردند، این همه انسانی که در این راه‌ها کشته شد؛ از نقاط دور آسیا بگیرید، تا آفریقا، تا آمریکای لاتین - چه کردند اینها؟ - با علم این کارها را کردند. علم در خدمت ظلم قرار گرفت، در خدمت استکبار قرار گرفت، در خدمت سلطه‌گری قرار گرفت؛ چرا در خدمت عدل قرار نگیرد؟ چرا در خدمت ارزشها قرار نگیرد؟ چرا در خدمت گسترش پیام اسلام - که پیام آزادی انسانهاست، پیام سعادت انسانهاست - قرار نگیرد؟ 22/5/91- دیدار با اساتید دانشگاه ها @teghtesadi
4_5974097864316421670.mp3
48.63M
«میثم مهدیار» پیرامون دکتر «مرتضی فرهادی» این فایل با شور زیادی از موضع یک دانشمند جوان جامعه شناسی، تفکرات و یافته های دکتر فرهادی را راهنما قرار میدهد و بر علیه مکاتب و اساتید ایرانی جامعه شناسی و سیاست مدرن اطلاعات و جمع بندی های خوب و نویی ارائه میکند گوش دادن آن اطلاعات بینهایت ذی قیمتی از این نگاه به شما میدهد که معمولا از سر محافظه کاری توسط کمتر کسی بیان میشود. ارزش گوش دادن دارد✅ @teghtesadi
ماموریت ناگزیر انقلاب اسلامی: عبور از هابز و اسمیت 📝حسین مهدیزاده اولین کسی است که مساله انسان مدرن را فهمید. هابز بود که فهمید انسان مدرن دیگر آن انسان آرام و رام قدیم نیست. به خاطر همین مساله عظیم بود که تاریخ انتشار هابز، شد آغاز عصر و تا وقتی جواب سوال او پیدا نشده بود، عصر روشنگری ادامه پیدا کرد. هابز بود که فهمید آنچه رخ داده است را نباید و بازگشت به یونان نامید، او بود که فهمید آنچه انسان جدید به آن میل دارد، هیچ جایگاه و در یونان نداشته است که بخواهیم بگوییم یونانی مآبی آرزوی انسان جدید است. او بود که فهمید مردم اروپا یک دل نه صد دل، عاشق انسان و ی شده اند که از دره های تا و و ، تا تا تا وسطی هیچ وقت تصویر نداشته است: یعنی کشف دوم هابز که او را جاودان کرد این بود که این انسان با همه دلبری هایی که می کند، یک مشکل بزرگ دارد، این انسان اگر در جامعه آنها زندگی می کرد، همواره در جنگ و نیرنگ با دیگران بود و اگر همه به شخصیت این انسان در می آمدند ناگزیر می شد! این انسان بود و جامعه اصلا برای اینکه این انسان را در خود جای دهد ساخته نشده بود. اما در مقام راه حل هابز گفت که انسان جدید نمی تواند بیماری گرگ صفتی اش را به هیچ نحوی درمان کند، بلکه باید از کمک بگیرد، یعنی همه مردم می توانند تغییر کنند و به انسان جدید بدل شوند، اما اگر می خواهند که کنار هم زنده بمانند و جامعه فرو نریزد، باید اخلاق پادشاهی -که از بر جای مانده است- را در قالب بالای سر خود قبول کنند. هابز پیامبر اول مدرنیته بود، اما دین لویاتان را انسان جدید دوست نداشت. آنچه که هابز نفهمیده بود این بود که اگر نهاد انسان تغییر کند، نهاد جامعه هم باید تغییر کند و الا با زور و ترس نمی شود انسانهایی که نمی توانند همدیگر را تحمل کنند، به یک جامعه آرام و پیشرو بدل کرد. آن پیامبری که پاسخ این سوال را برای بشر مدرن آورد، بود که را به بشر معرفی کرد و بعد از او اعلام شد. پی نوشت: یک غرضم نوشتن تاریخ مدرن نبود، غرضم توضیح این گفته بود که فلانی از هابز عبور کرده. دوم اینکه اگر بازگشت به انسان قدیم است، که خب این انسان مرده است و دیگر امکان زنده شدن را ندارد اما اگر همین انسان جدید را قبول دارد پس باید قبول کند که جامعه باید بازار باشد، پس چرا با غرب سر جنگ دارد؟ بخاطر تار موی دخترکان؟ مگر نمی داند که تار موی دخترکان هم در مذهب بازار «باید» در باد رها باشد؟ سوم انقلاب اسلامی انسان جدیدی معرفی کرده است، تشییع جنازه شاهد من است. اما این انسان را با زور هابز هم حاضر نیست در زندگی کند. پس یا خودتان را پیدا کنید یا اینکه دست و پا نزنید تا بدون درد در جامعه بازار هضم شوید. @teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅عصر جدید مدرن میخواهد همین امسال در ایران شروع شود ویدیویی از کار با ارز دیجیتال , گرام و شبکه TON به انتشار رسیده است. به احتمال فراوان به زودی شاهد عرضه "کوین گرام" بدلیل پایان زمان عرضه این کوین طبق قرارداد، خواهیم بود. قسمت انتهای این فیلم بسیار معنا دار و عجیب است افراد با کیف پول تلگرام برای برگزاری تظاهرات و آزادی، Donate می کنند و پول جمع می کنند. تلگرام در اولین فیلم رسمی از زیرساخت مالی اش چند کاربرد را پر رنگ نشانده داده و تبلیغ کرده است: ۱- صرافی آنلاین و خرید و فروش ارزهای عادی و دیجیتال؛ ۲ - خرید و فروش سهام های خارجی؛ ۳ - بازی ها؛ ۴ - حمایت مالی و جمع آوری برای کشور و حمایت از تظاهرات مردم در انتهای کلیپ دارند شعار می دهد "تلگرام – آزادی" و یکسری افراد که دارند از این تظاهرات با پرداخت پول تلگرامی حمایت می کنند و هزینه های تظاهرات مخالفین را بشکل ناشناس تامین کنند @satliyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای دام و یک دستی گرفتن تدبیر! ما در سده اخیر عقلمان را حتی خرج شکممان هم نکردیم😏 فقط به پول فکر می‌کنیم حتی به اینکه نتوانیم پول را به خوراک تبدیل کنیم هم فکر نکردیم @satliyat
36.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم مستند "راه درخشان" در معرفی اندیشه های دکتر مسعود درخشان از چهره های درخشان علمی حقیقتا مسلمان در جهان معاصر @teghtesadi
✅یک سوال و جواب درباره بیانیه گام دوم 📝حسین مهدیزاده سوال آیا ، با شرایط موجود جامعه و این واقعیت که گسترده ای در حوزه عمومی و همینطور در میان میانه و بالادست در جریان است سازگار است؟ آیا نویسنده بیانیه گام دوم به اندازه کافی کاستی ها را دیده است؟ بیانیه گام دوم، بیانیه انتقادی و شرح کاستی های گام اول نیست، بلکه پیشنهادی راهبردی از یکی از پیشگامان به نسلی است که گام دوم را طی خواهد کرد. نکته این است که نسبت به دارایی های و آنچه به گام دوم قابل انتقال است، دو احتمال قابل تصور است: یک. چهل اول مطلق است و باید با زدن ، به رسید دو. چهل سال اول، کم یا زیاد، برای دستاوردهایی داشته و البته در برخی مواضع نیز انقلاب را دچار آسیب دیدگی کرده است، اما به هر حال گام دوم را باید با توجه و بر اساس شرایطی که در گام اول شکل گرفته است و در ادامه آن ساخت. دسته ای که به انحطاط مطلق معتقد هستند حداقل در سه گونه ذیل هستند: الف: دلبسته هستند و هیچ دلبستگی به پرچمِ دینی اما غیرمدرن انقلاب اسلامی ندارند، لذا منظورشان از انحطاط این است که انقلاب اسلامی راه غربی شدن را طی نکرده است، لذا هرچه زودتر آورده شود. ب: کسانی که دلبستگی به شعارهای انقلاب اسلامی دارند، اما در ، می اندیشند، لذا معتقدند که اصلاح یک جامعه تنها از طریق بروز وضع موجود ممکن است. لذا ارتکاز آنها از اصلاح همواره نوعی با وضع موجود است. ج: کسانی که در مطالعه اوضاع موجود و تحلیل شاخصه های مطلوب می کنند، لذا هر دو وضع موجود و مطلوب را بصورت و کم دقت با هم مقایسه می کنند، لذا از آنجایی که بین این دو وضعِ کلی، رابطه منطقی را مشاهده می کنند، تنها نسخه آنها، در هاست. اما در نگاه شماره دو ما با نگاهی و طرف هستیم که می فهمد، شخم زدن وضع موجود، حتما تمام دستاوردهای و آسیب های چهل سال اول را به یکباره و به یک اندازه می کند. در حالی که انقلاب از لحاظ آرمانها و شعارهای اصلی و ادامه انبیاء در عصر حاضر است. این انقلاب در طول چهل سال اول خود، در برخی میدانها بصورت منسجم و در برخی بصورت پراکنده دستاوردهای خوبی داشته است و در مجموع نیز در جهت آرمانهای انبیاء در اصلاح جامعه حرکت کرده و از حق که مگذریم کفه ترازو را به نفع آن سنگین تر کرده است لذا چه جای پشت کردن به آن. آن هم وقتی که اگر پشت کنیم باید در دنیای که ها سود آن را می برند (به قول ) همچون بِچَریم! متن بیانیه گام دوم از منطقی تبعیت می کند که در مشاوره های خود از آن تبعیت می کنند. یعنی حتی وقتی ها و طرف مشاوره آنها، در بدترین اوضاع بحرانی هم به سر می برند، باز هم نیازی به در بیان مشکلات نمی بینند. به تعبیری نه کلی گویی می کنند که احساس تعارض تنها یافته ایشان از مقایسه وضع موجود و مطلوب باشد و نه در نسخه دادن به دنبال توسعه تضادها و ضدیت ها هستند، بلکه به دنبال ساختن وضع جدید بر روی ها و های موجود در عین آگاهی از نقاط آسیب دیده و تجربه های شکست هستند. نویسنده بیانیه گام دوم، در جای جای متن خود، به همان اندازه ای که آسیب دیدگی ها و تجربه های شکست را لازم است، گزارش کرده است و در آن اهمال نکرده است، اما ماموریت خود را بر یافتن دارایی هایی که باید برای انتقال به دوره دوم انقلاب بر آنها تمرکز نمود معطوف کرده است. اما نکته مزیت اصلی گام دوم به نظرم نویسنده است، یعنی پیشنهاد در مقابل (یعنی ساخت مدیریت شده در محدوده سالهایی که در آن هستیم تا حدود سال دوهزار و سی). این نوع نگاه جسورانه، ذهنهای امیدوار و فعال و انقلابی را سر ذوق می آورد چون ماموریت انقلابی به پایان نرسیده است است. شاید اصلی ترین آورده این بیانیه برای فکر علمی برای آینده نیز، توجه نظری دادن به مساله social theory انقلاب اسلامی است. اینکه انقلاب اسلامی باید مدل اجتماعی مناسب برای تلفیق و _نظم_سیاسی_و_اجتماعی را هرچه زودتر تئوریزه کند تا مثل چهل سال اولف گاهی بایستد و نه به نفع اولی، نکند و گاهی هم به نفع دومی از برنخیزد. و چقدر این مساله می تواند برای علوم اجتماعی ما پیشنهاد جذابی باشد، اگر و تنها اگر، رو به مطالعه ایران و خودمان بیاورند. اگر این مساله جدی گرفته شود تازه در حال آغاز است! https://www.instagram.com/hosseinmahdizade/p/BvMvTwaH @teghtesadi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه اول عدالت و انقلاب اسلامی حجه الاسلام دکتر محسن خاکی 10-12-97 👇 @teghtesadi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه دوم عدالت و انقلاب اسلامی حجه الاسلام دکتر محسن خاکی 10-12-97 👇 @teghtesadi
971217 عدالت و انقلاب اسلامی در 3 نگاه اقتصاد سیاسی4.mp3
26.13M
جلسه چهارم عدالت و انقلاب اسلامی حجه الاسلام دکتر محسن خاکی 17-12-97 👇 @teghtesadi
971217 عدالت و انقلاب اسلامی در 3 نگاه اقتصاد سیاسی6.mp3
23.36M
جلسه پنجم عدالت و انقلاب اسلامی حجه الاسلام دکتر محسن خاکی 17-12-97 👇 @teghtesadi
971217 عدالت و انقلاب اسلامی در 3 نگاه اقتصاد سیاسی5.mp3
27.6M
جلسه ششم عدالت و انقلاب اسلامی حجه الاسلام دکتر محسن خاکی 17-12-97 👇 @teghtesadi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه سوم عدالت و انقلاب اسلامی حجه الاسلام دکتر محسن خاکی 10-12-97 👇 @teghtesadi
111.mp3
2.89M
گفتگوی بالا قسمتی برشی از درباره (ره)، بنیانگذار فقید فرهنگستان است. موضوع این جلسه شناخت چالش فرهنگ انقلاب اسلامی و بافرهنگ مدرنیته است. در این قطعه صوتی استادمیرباقری، نظریه استاد فقیدشان را در مقایسه با سه نظریه دیگر، اجمالا گزارش می کنند: 1-بخشی از متدینین که این چالش را اصلا فهم نمی کنند، چون بین دین و توسعه تعارضی نمی بیند. 2- کسانی که این دو را دو سیستم جامعه متفاوت می بینند و با قیچی نمی شود به جان آنها افتاد! این گروه حداقل دو نظریه معروف دارد. 2/1- اول گفته شد که اسلام را قانون ثابت می بیند و زمانه را امر سیال. لذا با کشف روش تطبیق شرایط سیال بر قواعد ثابت، تعارض حل میشود. مثل مرحوم علامه طباطبایی. 2/2- عده ای دیگر که آنها نیز دعوی احیاء دینی دارند، راه نجات را در سیالیّت بخشیدن به کل معرفت دینی و تاویل دینداری به تبع شرایط سیال زمانی دانستند، مثل دکتر سروش! استاد میرباقری سعی می کنند از پایگاه نظریه استادشان توضیح دهند که چرا سه نظریه اول، قابل قبول نیست و راه حل را کجا باید جستجو کرد. @teghtesadi
1 dr maghsoodi- sarmaye dari dar iran.mp3
13.15M
دکتر حمیدرضا مقصودی ورود سرمایه داری به ایران جلسه اول در این دو جلسه دکتر مقصودی از نسبت امنیت و اقتصاد و نقش دعوای درون دینی شیعه و سنی (از زمان صفویه و عثمانی) در تغییر مسیر تجارت جهانی از جاده ابریشم به مسیر دریایی که به نفع اروپائیان رقم خورده است و سلطه اروپائیان بر اقتصاد دنیا را نتیجه داده است پرده بر می دارد. وی معقتد است که امروز دوباره برای تغییر موازنه تجاری جهان فرصت مناسبی به وجود آمده است که باید این فرصت را جدی گرفت @teghtesadi
2 dr maghsoodi- sarmaye dari dar iran.mp3
15.52M
دکتر حمیدرضا مقصودی ورود سرمایه داری به ایران جلسه دوم در این دو جلسه دکتر مقصودی از نسبت امنیت و اقتصاد و نقش دعوای درون دینی شیعه و سنی (از زمان صفویه و عثمانی) در تغییر مسیر تجارت جهانی از جاده ابریشم به مسیر دریایی که به نفع اروپائیان رقم خورده است و سلطه اروپائیان بر اقتصاد دنیا را نتیجه داده است پرده بر می دارد. وی معقتد است که امروز دوباره برای تغییر موازنه تجاری جهان فرصت مناسبی به وجود آمده است که باید این فرصت را جدی گرفت @teghtesadi
هدایت شده از آشتیانی
مؤسسه مالی آقای محمد یونس، بانک دهکده یا گرامین بانک نام دارد. این بانک در سال 1967 تأسیس یافته است و تا امروز به بیش از 7 میلیون زن روستائی در بنگلادش و برخی مناطق دیگر دنیا وام پرداخت کرده است. او با همکاری بیل کلینتون رئیس جمهور سابق امریکا و خانم هیلاری کلینتون همسر وی، در چند سال پیش جمعیت کثیری از فروشندگان نیروی کار ایالات آرکانزاس امریکا را نیز در وسعت شمول « احل الله البیع» کاپیتالیستی و برکات مقدس بانکی خویش قرار داده است!!! روال کار بانک دهکده این است که همسان همه بانک های موجود جهان، در راستای پیش ریز سرمایه و کمک به توسعه رابطه خرید و فروش نیروی کار به مراجعین خویش وام می دهد. شیوه کار این مؤسسه مالی در همان حال تفاوتی نیز با مؤسسات بانکی دیگر دارد. اینکه عمدتاً و به طور غالب به زنان فقیر دنیا وام پرداخت می کند!!! و بهره متعارف بانکی خود را از این جماعت دریافت می دارد. محمد یونس از این طریق تا امروز میلیون ها زن بنگالی را بعنوان نیروی کار شبه رایگان با فاجعه بارترین شرائط کار به جمع بردگان مزدی سرمایه جهانی افزوده است. چیزی که در رویه بیرونی خود تصویر دیگری سوای رابطه خرید و فروش نیروی کار را منعکس می سازد!!! ظاهر ماجرا این است که بانک دهکده به توده کثیر زنان بنگالی وام می دهد، این زنان وام دریافتی را دستمایه کار خود می کنند، مصالح و ماتریال و ابزار تولید را خریداری می نمایند. با این ابزار و مواد خام و وسائل کمکی شخصاً محصولات جدیدی را تولید می کنند. آنان در ادامه کار، محصولات تولیدی خود را به بازار سرمایه داری منتقل می نمایند و در آنجا به فروش می رسانند. زنان بنگالی در تداوم این پروسه، وام دریافتی را بعلاوه سود متعارفی که میزان آن در هیچ کجا و هیچ گزارشی درج نشده است، به بانک دهکده آقای محمد یونس مسترد می دارند. نمای بیرونی مراودات همانگونه که بالاتر گفتیم چیزی از رابطه خرید و فروش نیروی کار تصویر نمی کند، اما همه این داد و ستدها نه در قرون میانه تاریخ و نه در برهوت اشکال تولیدی آن دوران، که در عمق تسلط بلامنازع شیوه تولید سرمایه داری و در دایره سامان پذیری سرمایه جهانی به وقوع می پیوندد. قبل از هر چیز ابزار کار و مواد خام و وسائل تولید زنان بنگالی سرمایه بانک دهکده آقای محمد یونس است. میلیاردها دلار از کل سرمایه بین المللی است که در اینجا و در حوزه استثمار توده کثیر زنان بنگالی به وسائل تولید و مبادله تبدیل می شود. بخشی از سرمایه مالی و بانکی دنیاست که در پروسه استثمار نیروی کار پیش ریز می گردد. نکته بعدی اینکه زنان بنگالی با تبدیل وام دریافتی از بانک دهکده صاحب هیچ سرمایه ای نمی شوند بلکه صرفاً موقعیت آنان به عنوان فروشنده نیروی کار به سرمایه جهانی است که از بیخ و بن تحریف می شود. به بیان دیگر این اعجاز باژگونه پردازی سرمایه است که در اینجا مرتبه مضاعف احراز می کند. اگر در وضعیت متعارف، خرید نیروی کار کارگر را به مثابه خرید کار وی القاء می کند، در اینجا، این باژگونه نمائی را تا القاء نفی فروش نیروی کار زن بنگالی و جعل نوعی مالکیت ابزار کار برای وی، بسط می دهد. آنچه در این گذر واقعی است این است که سرمایه بزرگ بانک دهکده نیروی کار 7 میلیون زن بنگلادشی یا انبوه زنان دیگر هم سنخ آنان در این یا آن گوشه دنیا را به کار وا می دارد. این زنان با ابزار و مواد خام و وسائل تولیدی که همه و همه سرمایه آقای محمد یونس هست کار می کنند. محصول کار آنان نیز دقیقاً به عنوان بخشی از محصول پروسه کار نظام سرمایه داری به فرایند دورپیمائی سرمایه جهانی سرریز می شود. بهای این محصول بر اساس قوانین نرخ سود عمومی سرمایه داری تعیین می گردد. سهمی از آنچه زنان بنگالی و زنان همزنجیر آنها تولید کرده اند صرف بازتولید نیروی کارشان می شود و سهم بسیار بزرگتری از آن به صورت اضافه ارزش در پروسه سامان پذیری سرمایه جهانی عاید کل سرمایه و از جمله سهم معینی نیز عاید سرمایه های آقای محمد یونس می گردد. رابطه خرید و فروش نیروی کار تسلط کامل و بلامنازع خود را بر کل شرائط کار و زندگی توده کثیر زنان بنگالی اعمال می نماید.