هدایت شده از آیات غمزه
#یادداشت
بیش از ده سال از راه اندازی سایت آیات غمزه می گذرد.
سال هایی که هنوز شبکه های اجتماعی رونق امروز را نداشتند
و شبکه های موبایلی هنوز اختراع نشده بودند؛
شاید بیشتر ین جذابیت سایت یکی به خاطر جمع آیات بود که به نوعی شبکه ی اجتماعی سایت بود و بستری برای گفتگوهای سودمند بین شاعران و تمرین های مهارت افزایی ؛
و یکی به خاطر دفتر کاربران که نقد اشعار به طور جدی در آنجا دنبال می شد.
در این سال های اخیر ولی جذاب ترین بخش سایت ، نظراتی است که رهگذران ، پای اشعار دفتر مجازی ثبت می کنند.
در آن سال ها بیشترین نظری که پای اشعار ثبت می شد نظر شاعران بود و محتوایی فنی و تخصصی داشت،
این سال ها ولی بیشترین نظرات مربوط به غیر شاعران می شود و اغلب درگاه های ورودی هم موتورهای جستجو هستند؛
یعنی کسانی که شعر یا شاعر خاصی را در فضای وب جستجو کرده اند.
خواندن نظرات این افراد که غالباً مخاطب حرفه ای شعر نیستند، و زوایای مختلف و متنوع نگاه آنان همواره برای من جذاب و آموزنده است.
این زاویه ی نگاه ها و تفاوت دغدغه ها را به دسته های مختلفی می توان تقسیم کرد:
مثلاً دانش آموزانی که فردا امتحان ادبیات دارند و دنبال معنی یک بیت شعر می گردند و نظری که ثبت می کنند این است که کاش معنی این شعر را هم می نوشتید.
یا افرادی که در تنگنای معیشتی قرار دارند و فکر می کنند شاعران دیدار رهبری هر روز یا هر شب خدمت ایشان می روند و برایشان شعر می خوانند.
این افراد پای اشعاری که در دیدار رهبری قرائت شده نظر می گذارند و تقاضایشان این است که مشکلات مالی شان را به گوش مقام معظم رهبری برسانند. عموماً شماره تماس و شماره کارت خود را هم درج می کنند.
افرادی که از طرفداران جوگیر یک شاعر خاص هستند و هدفشان فقط بالا رفتن تعداد نظرات یک شعر است.
و زوایای نگاه فراوان دیگر که هر کدام جذابیت خودش را دارد.
از آنجا که انتشار این نظرات نیاز به تایید دارد، در تمام این سالها نظرات را با دقت خوانده ام
و آنچه برایم آموزنده بوده قدرت اجتماعی و تأثیرگذاری غبطه برانگیز بعضی اشعار است.
اینکه یک شعر چقدر می تواند در بزنگاه ها نقش اجتماعی درستی ایفا کند،
اینکه یک شعر چقدر می تواند در بهترین موقعیت حال عده ای را خوب کند،
موجب انس و الفت دیدگاه های متفاوت نسبت به هم و نزدیک شدن قلب ها به یکدیگر باشد
در مواقع هجوم و طمع بیگانگان با جهت گیری درست، خار چشم دشمنان میهن و مردم و خنکای قلب دوستان ایران و ایرانی باشد
التیام زخم های فراوان باشد و...
معمولا هر نظری را با هر دیدگاهی منتشر می کنم به جز نظراتی که حاوی فحش و الفاظ رکیک و اهانت باشند.
این دسته ی اخیر از نظرات هر چند نسبت به عموم نظرات ناچیزند اما باز هم تعدادشان کم نیست.
برایم جالب است که اهل فحش و ناسزا و اهانت و ترک ادب همیشه عده ی خاصی هستند که برای من و شما شناخته شده اند
اما هیچ وقت واکنش هایشان در دایره ی ادب و منطق نمی گنجد و گویی آتش فشانی از عقده های عمل نکرده اند.
در میان اشعار منتشر شده در سایت بعضی از اشعار بیشترین سهم را از ناسزاگویان داشته اند،
مثلا شعر فتنه ی آقای مهدی جهاندار
یا شعر رضاجان است شاه مردم ایران رضا خان نه
سروده ی محمدحسین ملکیان
که شاید این دو شعر رکورد دار فحاشی فحاشان بوده اند.
من در انتشار نظرات، پاسخگوی هیچ کس و هیچ چیز جز وجدان و اخلاق و انسانیت نیستم
وگرنه انتشار این دسته از نظرات خود گواه حقانیت و موضع گیری درست و به جای شاعرانشان است.
برایم جالب بود که از بین تمام اشعاری که در دیدار اخیر شاعران با مقام معظم رهبری خوانده شد، یک غزل آماج فحش و فضیحت ناسزاگویان قرار گرفت.
و این بار هم غزلی بود از یک شاعر اصفهانی
سرکار خانم سپهکار
با شعر
این شغل مادرزادی ام را دوست دارم
این گونه موضع گیری ها نشان می دهد که یک شاعر با درک درست ضرورت ها و نقطه زنی دقیق، چقدر می تواند اثرگذار باشد.
همین که موضع گیری های منفی عموما از سوی کسانی است که تنها منطقشان فحش و فضیحت است
یعنی شاعر قدم خود را به درستی برداشته و دین خود را به خوبی ادا کرده.
وگرنه این شعرا سالهاست که در محافل ادبی سرسختانه ترین نقد و نظرات را از سوی اساتید نسبت به اشعارشان شنیده اند و در سروده های خود لحاظ کرده اند.
@ayateghamze
🖋سینمای سایبرپانک و آینده انسان
سینما می تواند خیالات انسان امروز برای فردای خودش را به تصویر کشد. به همین دلیل برای یافتن طلیعه های تمدن سایبری نه تنها نمی توان از سینما چشم پوشی کرد بلکه پرده سینما به واضح ترین شکل به ما نشان می دهد که بشر امروز چه آینده ای را برای خود متصور است. در همین راستا سایبرپژه در مصاحبه جدید خود به مسئله «سینمای سایبرپانک» پرداخته است.
سینمای سایبرپانک چه انسانی را خلق می کند؟
سینمای سایبرپانک در حال ترسیم یک اتوپیاست یا دیستوپیا؟
منتقدان سینمای سایبرپانک چرا آن را یک ژانر نمی دانند؟
آیا درون مایه اصلی سینمای سایبرپانک «نهیلیستی» است؟
مشاهده متن کامل یادداشت:
https://cyberpajooh.com/3zon
#سایبرپژوه
#یادداشت
#سینما
#سایبرپانک
✅ @social_theory
هدایت شده از خرد اجتماعی
#یادداشت
♨️ اندیشه اجتماعی فقیه فقید..!
✏️سید حسین شرفالدین
❇️ اندیشه اجتماعی مرحوم علامه مصباح از برخی ویژگیهای اختصاصی برخوردار است. اهم ویژگیهای این اندیشه عبارتند از:
✔️ بهرهگیری از رویکردهای چندگانه توصیفی، تبیینی(بهویژه در موضوعات روز)، تفسیری(دلیلگرایانه و معناکاوانه)، انتقادی(بهویژه در تقابل با اندیشهها و جریانات فکری ناهمسو)، اصلاحی، یوتوپینیستی(آرمانی)، توجیهی و مدافعانه؛
✔️ پذیرش دوگانگی فرد و جامعه(یا عاملیت و ساختار و البته اصالتدهی به فرد)؛
✔️ اعتقاد به هستومندی جامعه(به مثابه نوعی معقول ثانی فلسفی که برغم فقدان عینیت متحصل خارجی، منشاء انتزاع عینی دارد. منشاء انتزاع آن روابط و مناسبات جاری در میان انسانها در زندگی روزمره است.)؛
✔️ تقلیل جامعه به مناسبات، ارتباطات و کنشهای متقابل انسانی و پیامدهای قهری ناشی از این تعاملات(از دید استاد، موضوع جامعهشناسی چیزی جز روابط و تعاملات انسانی و آثار و پیامدهای آن درگستره حیات اجتماعی نیست)؛
✔️ اعتقاد به قانونمندی پدیدههای اجتماعی و تاریخی(حاکمیت قوانین تکوینی بر پدیدهها، رویدادها و تعاملات اجتماعی) و اعتقاد به پویش مستمر جهان زندگی(به تبع گرایش فطری انسان به کمالخواهی و تعالیجویی نامتناهی)؛
✔️ تلقی جامعه به مثابه نظامی باز و دارای تعامل مستمر با محیط(اعم از محیط طبیعی و محیطهای فرهنگی – اجتماعی)؛
✔️ بهرهگیری از روششناسی ترکیبی(تاریخی، مقایسهای، نقلی، اجتهادی، عقلی - برهانی)؛
✔️ دارابودن موضع هستیشناسانه توام با موضع ارزشی – هنجاری در مواجهه با واقعیتهای اجتماعی؛
✔️ عطف توجه قاطع به جنبههای عاملی و انسانی و نیمنگاهی نیز به جنبههای ساختاری؛
✔️ توجه توامان به وضعیتهای تعادلی و تضادی جامعه(هرچند با ترجیح جنبههای تعادلی و کارکردی)؛
✔️ دارابودن موضع متعهدانه، خیرخواهانه و تعهدمندی اخلاقی به آرمانها و مصالح جمعی(در مقابل، ادعای واهی لزوم بیطرفی علمی)؛
✔️ تنوع موضوعی و محتوایی مباحث(طرح انبوه مباحث مرتبط با قلمروهای موضوعی و رشته گرایشهای تخصصی متعدد علوم اجتماعی)؛
✔️ کلان نگری(به جای تاکید بر مسائل و موضوعات معین دارای قیودات زمانی و مکانی) در عین اهتمام به مسائل جامعه ملی؛
✔️ اصالتدادن به فرهنگ دینی و سنتی (به جای فرهنگ مدرن و پسامدرن)؛
✔️ اعتقاد به نقش کانونی دین/ اسلام در شکلدهی و هویت بخشی به نظام شخصیت، فرهنگ، ارکان جامعه اسلامی و راهبری آنها؛
✔️ دارابودن ماهیت غیرانباشتی (اندیشههایی فاقد ارتباط ارگانیک با پیشینههای مسانخ خود، و به بیان دیگر، اندیشههایی خلاق و فاقد پیوستگی به یک سنت فکری پرسابقه در اندیشه اسلامی)؛
✔️ مستندگویی و مدللگویی(ارجاع مستقیم به منابع دست اول اسلام یعنی آیات و روایات و استنباطات اجتهادی و برهانی).
📌آدرس کانال؛
🆔 @sharafoddin_ir
هدایت شده از عصر زنان
#یادداشت | #اختصاصی
🔺 مراجعه به تصویر
♦️ امامهایم یا امکلثوم؟
✍🏼|خانم مریم اردویی
🔹زیاد در رابطه با کنشگری زنانه گفتهاند و شنیدهایم. اما کمتر در رابطه با کم و کیف این کنشگری در یک جامعهی ولایی سخن به میان آمده است. به عنوان مثال وقتی در یک جامعهای که از قضا دشمن زیاد دارد و جنایتی توسط همان دشمن رقم میخورد، یک زن فعال و کنشگر اجتماعی چگونه باید موضعگیری کند تا تیر درست به هدف بنشیند و دشمن توان بهرهبرداری از آن موضع را نداشته باشد؛ به ویژه زمانیکه سخنان و مواضع آن کنشگر در عرصهی سیاسی و اجتماعی برد زیادی دارد و دشمن روی آن حساب باز میکند. مطلبی را میخواندم که نقبی به دل تاریخ زده و مرثیهخوانی دو بانوی شیعه را روایت میکرد. وقتی شمشیر صیقلخورده با جهل و تحجر مرادی فرق عدالت را شکافت و شهادت مولی حاصل شد، تاریخ به تماشای مرثیهخوانی اهل و عیال علی علیهالسلام نشست. امامه همسر امیرالمومنین علی علیهالسلام یکی از زنان مرثیهخوان شهادت مولی است. تاریخ مینویسد: « اين بانو ميچرخد و او را ميجويد وقتى نوميد ميشود بانك به شيون بر ميآورد: كان الناس اذا فقدوا عليا نعام جال فى بلد سنينا انگار كه مردم وقتى على را از دست دادهاند شتر مرغانى هستند كه به گمراهى مىگردند.»
🔸این شعر اگرچه روایت سوز دل امامه است، اما با نظر به جایگاه و نسبتی که او با خلیفه و امام مسلمین دارد، میتواند منتقلکنندهی یک پیام سیاسی نه تنها به مردم که به دشمنان باشد. وقتی حرف از سرگردانی امت بعد از علی علیهالسلام میزند، کلامش دو پهلو و قابل تفسیر است. میتواند ناامیدی را به جان شیعیان و یاران علی علیهالسلام تزریق کند. اگر عمیقتر نگاه کنیم حتی میتواند مخابرهکنندهی این پیام به جامعه باشد که بعد از علی امام و خلیفهی برحقی نیست، در حالیکه امام مجتبی علیهالسلام امام بعد از او است. تا اینجا را نگه دارید و بیایید وصف حال امکلثوم دختر مولا و ابیاتش در پاسخ به امامه را بخوانیم: « ام كلثوم اشك ميريزد و امامه را در اين ماتم و شيون پاسخ ميگويد: از شماتت لب فرو بند اى معاويه پسر حرب، زيرا وارث خلافت در كنار ماست. ما بر اساس رضاى دل عهد اتفاق بستهايم كه خلافت را به پسر پيامبر واگذاريم. هرگز زمام امور خود را جز به دست او به دست كس ندهیم. با شمشيرهاى تيز و سواران نامى نيروى دشمن را پاسخ گوئيم.» هر دو بانو عزیزی را از دست دادهاند. هردو از خاندان اهل بیت علیهمالسلام هستند و عزادار. موقعیتشان حساس و موضعگیریهایشان در رصد دشمن است. آنچه امامه میگوید اگرچه در قاالب عزاداری است اما دقیق که میشویم گویی دارد پیام ضعف صادر میکند و ناامیدی؛ چراکه قولش سدید نیست.
🔹آن سو اما امکلثوم در مواجهه با غم و مصیبتی که جهان اسلام متحمل شده است، در اوج عاطفه و با کمال درایت و عقلانیت هم مرثیه میخواند و هم رجز. از ادامهی راه امامت و سیاست میگوید. اگرچه دلش با غم پدر لرزیده اما ذرهای از خباثت دشمن نترسیده و شجاعانه در برابر شجرهی خبیثه موضع میگیرد. حالا بیایید همین صحنه را به امروز و دیروزمان بیاوریم. دیروزی که مردممان را در سالگرد سردارمان در خاک کرمان به خون غلتاندند و امروزی که رژیم خبیث اسرائیل ذلیلانه همچون اسلافش فرماندههامان را با ناجوانمردی در خاک سوریه به مسلخ شهادت برده است. موضع ما به کدام یک شبیهتر است؟ به امامه یا به امکلثوم؟
🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐 |@asrezanan_ir|