eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
291 ویدیو
115 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ آیا جذب سرمایه گذاری خارجی در اولویت است؟ 🖌 در ارتباط با سرمایه گذاری خارجی نباید بی گدار به آب زد. در این باره دو مورد را باید مد نظر قرار داد: (1) در کشوری که درگیر بیماری هلندی است جذب ارز خارجی به سرکوب نرخ ارز حقیقی می انجامد و فرایند «صنعت زدایی» را تشدید می کند. (2) هیچ کشوری حاضر نیست فن آوری نوین خود را که به زحمت و با صرف هزینه بسیار به دست اورده است به رایگان در اختیار دیگری قرار دهد. کشورهایی که توانایی کپی سازی دارند مورد توجه سرمایه گذاران خارجی نیستند مگر آنکه بازار بسیار بزرگی را در اختیار شرکت خارجی قرار گیرد مانند چین و هند و امریکا و اتحادیه اروپا. 🖌 در درقابت میان ایران و کشورهای هم سطح، سرمایه گذار خارجی با احتمال قریب به یقین خط تولید خود را در ویتنام و تایلند مستقر می کند و ایران که در سطح این کشورهاست ولی از سرمایه انسانی بالاتری برخوردار است و استقلال بیشتری دارد در رقابت جا خواهد ماند؛ نه به دلیل ضعف های موجود در کشور بلکه نقاط قوت اقتصاد ما هم بازدارنده جذب سرمایه گذاری خارجی است. 🖌 بنابراین اولویت دادن به سرمایه گذاری خارجی معقول نیست اما اگر شرکتی حاضر است در کشور ما سرمایه گذاری کند نباید با ان مخالف جدی کرد. درمان بیماری هلندی هم راهکار خودش را می تواند داشته باشد. 🖌 در دنیا اش نذری پخش نمی کنند. اینکه انتظار داشته باشیم سرمایه گذار خارجی بدون دریافت وجوه سنگین فن آوری نوین در اختیار ما قرار دهد خواب و خیالی بیش نیست. پس اگر واقعاً به آن فن آوری نیاز داریم باید بهایش را بپردازیم. با این نگرش اولا خرید لایسنس/ خدمت خارجی در اولویت قرار می گیرد. ثانیا صنایع مونتاژ تقبیح نخواهد شد چرا که می دانیم از این بیشتر گیر ما نخواهد آمد. جالب آنکه مونتاژ و خدمات فروش و پس از فروش بیش از 50 درصد هزینه تمام شده یک کالا را تشکیل می دهد و نباید از این خوان پر برکت به اسم خودکفایی اما به کام مونتاژکار فلیپینی و پاکستانی و تایلندی و ترکیه ای چشم پوشی شود. باید مقررات را به نحوی وضع کرد که واردکنندگان ترغیب شوند بخشی از فرآیند تولید را داخل کشور به انجام برسانند./دکتر علی سعدوندی @Teghtesadi
آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی: در فقه چیزی به نام نظام نداریم/ اسلام در اقتصاد و سیاست و امور قضائی نظام ندارد! * اگر فقهی به نام فقه نظامات وجود داشت، امام راحل به آن می‌رسید و می‌گفت. 🔸ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید این عنوان چشم و گوش ما را پر کند که بگوئیم اسلام نظام دارد، نه، اسلام در هر زمینه‌ای احکام جزئی دارد، قواعد دارد. 🔸آقایانی که قائل هستند که ما نظام اقتصادی داریم، می‌گویم هر موضوعی در نظام اقتصادی با هم ارتباط تنگاتنگ دارد، در نظام اقتصادی موضوعات را منفرداً و مستقلاً نمی‌شود دید، در فقه فردی هر موضوع مستقلی را فقیه استنباط می‌کند ولی در اقتصاد باید همه موضوعات را با هم و در کنار هم، و چیزهای عجیبی آدم در این مقالات می‌بیند. 🔸اگر از مرحوم شهید صدر رضوان الله علیه(که معتقد به نظام سازی است) سوال کنیم کاشف این نظام چیست؟ بالاخره از کجا به این نظام که شما مدعی هستید پی ببریم؟ ایشان می‌گوید اتفاقاً اینجا باید از رو بنا به زیربنا رسید، از همین فقه موجود و احکام موجود باید به زیربنا رسید، می‌گوئیم اولین سؤال این است که این فقه موجود با اجتهاد مجتهدین مختلف است، پس هر مجتهدی خودش باید یک نظام خاصی استخراج کند چون شما کاشف دیگری برای رسیدن به آن نظام ندارید غیر از همین مسائل روبنایی. 🔸در مسائل روبنایی در اقتصاد، در هر فرعی از آن، در مالکیت خصوصی، اقوال، انظار، مختلط است، با اختلاف انظار چطور می‌شود به نظام رسید؟ اگر یک فقهی داشتیم، احکام واحدی داشت هیچ اختلافی هم در آن نبود اینجا ثبوتاً ممکن بود بگوئیم به نظام می‌رسیم ولی با وجود اختلاف چطور می‌توانیم به نظام برسیم؟ و ثانیاً شما وقتی در اقتصاد می‌گوئید ما نظام اقتصادی داریم، در سیاست می‌گوئیم نظام سیاسی داریم، در قضاوت باید بگوئید نظام قضایی داریم؟ باز یک سؤال دیگر پیش می‌آید که خود این نظام‌ها چه نظامی دارد؟ بالاخره اینها زیرمجموعه های دین هستند اگر زیرمجموعه‌های دین هست چطور می‌توانیم بگوئیم اگر شما می‌گوئید در خود اقتصاد نظام است باید در مرحله کلان هم یک نظامی باشد که اینها قابل التزام نیست. 🔸اگر ما ورای این فقه فردی یک فقهی به نام فقه نظامات داشتیم، آن کسی که باید به آن می‌رسید در درجه اول امام راحل است، امام با همین فقه فرمود که ما حکومت را اداره می‌کنیم. 🗓۸ آذر ,۱۳۹۷ منبع: شفقنا به نقل از کانال فقاهت @teghtesadi
فتوای آیت الله مکارم
✅تمایز پیشرفت اسلامی از توسعه غربی(1) 📝دکتر محمدرضا قائمی نیک پیرو فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایۀ اسلامی ایرانی پیشرفت در مهرماه سال 1397، افراد و نهادهای مختلفی به دنبال نقد و تکمیل این الگوی پایه برآمده‌اند. این یادداشت نیز می‌کوشد به شکلی بسیار مختصر به یکی از نکاتی اشاره کند که به‌نظر می‌رسد به توضیح و تکمیل این الگو یاری رساند. 1. یکی از نکاتی رهبری دربارۀ الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، از گذشته به آن اشاره داشته‌اند، تفاوت معنایی مفهوم توسعه و مفهوم پیشرفت است. ایشان فرموده‌اند «بنده کلمۀ توسعه را هم عمداً به کار نبردم. آقایانی که مسئول این کار هستند و از آن وقت ما با اینها ارتباط داریم، می‌دانند؛ بنده عمداً گفتم کلمۀ توسعه را به کار نمی‌برم، چون کلمۀ توسعه یک کلمۀ غربی است؛ یک مفهوم غربی دارد» (31/3/1396). طبیعتاً معنای اسلامی پیشرفت که متمایز از توسعۀ غربی است، از درون مفاد این الگو بیرون خواهد آمد و نمی‌تواند موضوع این یادداشت باشد، اما در این مجال می‌توان به معنای مفهوم توسعۀ غربی پرداخت. 2. بعضاً تصور می‌شود که توسعه در معنای غربیِ آن، محصولی قرن بیستمی است که عمدتاً در ایالات متحدۀ آمریکا ظهور یافته است. هرچند این معنا از توسعه که توسط سازمان ملل برای نام‌گذاری دهۀ 1960 به نام دهۀ توسعه نیز به کار گرفته شد، نقش قابل توجهی بر تحولات توسعه کشورهای جهان سوم گذاشت، اما این مفهوم و معانی و لوازم عینی آن، ریشه در تحولات سده‌های هجده و نوزده تمدن مدرن غربی دارد. دلایل متعددی می‌توان درباره ریشه داشتن معنای قرن بیستمی توسعه در سده های قبل از آن ارائه کرد، اما حداقل دو نمونه، این ارتباط را به‌خوبی بیان می کند. اول ارجاع فرانسیس فوکویاما در مقالۀ پایان تاریخ برای برتر نشان‌دادن الگوی لیبرال-سرمایه‌داری به هگلی‌های راست است که به‌خوبی این ارتباط را نشان می‌دهد. مورد دوم نیز از بررسی نظریۀ تالکوت پارسونز به‌دست می‌آید که نقش قابل توجهی در بسط نظریات توسعه در کشورهای جهان سوم در نیمۀ دوم قرن بیستم داشت. نظریۀ او ترکیبی از نظریات جامعه‌شناسان اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نظیر دورکیم و وبر است که ما امروزه نظریات آنها را به‌عنوان نظریات توسعه مورد مطالعه قرار می‌دهیم. 3. اما آنچه در شکل‌گیری مفهوم توسعه در قرن هجده و نوزده نقش اساسی ایفا کرده است، ایدۀ ترقی (the idea of progress) است. این ایده همانطور که کارل لویت در کتاب معنا در تاریخ متذکر می‌شود، در دورۀ مدرن جایگزین ایدۀ مشیت الهی مسیحی شد. این ایده به‌عنوان هستۀ اصلی نظریات توسعه، از درون قرائت این‌دنیایی و متاثر از منطق علوم طبیعی مدرن از بینش تاریخی مسیحیت شکل گرفت. در واقع با مسلط شدن منطق علوم طبیعی و به حاشیه رفتن منطق کتاب مقدس در توضیح عالم و آدم و روابط این جهان، یکی از حوزه هایی که مورد توجه اندیشمندان مدرن قرار گرفت، حوزۀ تاریخ بود. همانطور که در کارهای نیکولو ماکیاولی، توماس هابز، جان لاک و دیگر فیلسوفان سیاسی، حقیقت سیاست که تا پیش از این موضوع فلسفۀ سیاسی بود، تبدیل به مسئله‌ای تکنیکی گردید و علم سیاست متاثر از علوم طبیعی شکل گرفت، در حوزۀ اقتصاد نیز منطق بازار با آثار افرادی نظیر آدام اسمیت، بر اساس روابط ریاضیاتی و فیزیکی توضیح داده شد. بعدها امیل دورکیم نیز روابط و نظم جامعه را با تاثیر از منطق علوم طبیعی توضیح داده و تبیین نمود. با این حال هیچکدام از این توضیحات، متضمن مفهوم توسعه و ترقی در حوزۀ اقتصاد، سیاست یا جامعه یا حتی خود علوم طبیعی نبودند. بلکه تنها با بسط منطق علوم طبیعی به حوزۀ تاریخ بود که ایدۀ ترقی و توسعه مطرح شد. افرادی نظیر ویکو، ولتر، هردر، هگل و آگوست کنت از اولین فیلسوفان تاریخ مدرن هستند که سعی نمودند تا منطق علوم طبیعی را بر تحولات تاریخی تطبیق دهند و از دلِ این تطبیق، ایدۀ ترقی و توسعه زاییده شد. تا پیش از ظهور این فلسفه‌های تاریخ مدرن، مخصوصاً در قرون میانۀ غربی، تحولات تاریخ بشر بر اساس نسبتی که با مسیحیت یا به‌طور کلی ادیان داشتند توضیح داده می‌شد، اما همانطور که مثلاً کارهای ولتر نشان می‌دهد، در این دوره تلاش شد تا منطق تحولات تاریخ بشر بر اساس منطق علوم طبیعی و تجربه‌های بشری توضیح داده شود و البته دورۀ روشنگری سدۀ هجدهم به‌عنوان نقطۀ اوج تمدن‌های بشری معرفی گردید. تحت تاثیر این تاریخ‌نگاری‌ها که عمدتاً با دیدگاه هگل و آگوست کنت تبدیل به فلسفۀ تاریخ یا علم تاریخ مدرن گردید، جهان مدرن غرب، جهان توسعه‌یافته معرفی شد و جهان‌های دیگر، جهان‌های در حال توسعه یا توسعه‌نیافته انگاشته شدند. این امکان جدید که در علم مدرن فراهم شد، باعث شد تا هر دستاورد علمی که با منطق این فلسفه‌های تاریخ مدرن سازگار است نیز به‌عنوان علم پیشرفته معرفی شود. @teghtesadi
✅تمایز پیشرفت اسلامی و توسعه غربی(2) 📝دکتر محمدرضا قائمی نیک اقتصاد مدرن، سیاست مدرن، علوم اجتماعی مدرن و حتی علوم طبیعی مدرن با سوارشدن بر فلسفۀ تاریخ مدرن و ایدۀ ترقی به‌عنوان کامل‌ترین اشکال صورت‌بندی نظری و علمی حوزه‌های مختلف حیات بشری معرفی شدند، به‌گونه‌ای که تمامی تلاش‌های علمی دانشمندان دیگر در بخش‌های مختلف حیات بشر برای ارائۀ راه‌حل‌هایی برای زندگی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در حکم مقدمه‌ای برای رسیدن به علم اقتصاد، سیاست، جامعه‌شناسی و علوم طبیعی «مدرن» قلمداد گردیدند. 4. به این معنا دقت و توجه رهبری نظام به تفاوت مفهوم و معنای توسعه با پیشرفت، توجهی دقیق و ضروری است. با وقوع انقلاب اسلامی، به یک معنا جمهوری اسلامی در تقابلی با جهان مدرن غربی قرار گرفته است که می‌خواهد راهی دیگر در مسیر حیات بشری باز کند. بنابراین اتخاد الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، کمترین و حداقلی‌ترین اقدامی است که باید بدان توجه داشت. اما تحقق این الگو، علاوه بر آنکه نیازمند توضیح بخش‌های مختلف حیات انسان مسلمان ایرانی در عصر انقلاب اسلامی است، نیازمند توضیح خود مقولۀ پیشرفت بر اساس بینش اسلامی نسبت به تاریخ بشر است. آن حوزه‌های مختلف توسط اساتید فعال در رشته‌های اقتصاد اسلامی-ایرانی، علوم سیاسی اسلامی-ایرانی، علوم اجتماعی اسلامی-ایرانی و نظایر بیان می‌شود، اما در این میان نباید از حوزۀ خاص نگاه اسلامی به تاریخ و منطق تحولات آن، برای مفهوم پیشرفت غفلت داشت. بدون توجه به منطق تحول و تکامل تاریخ بر اساس آموزه‌های اسلامی، همۀ دستاوردهای اساتید مختلف در حوزه‌های مختلف اقتصاد، سیاست، جامعه و فرهنگ، همچون دانه‌های تسبیحی خواهد بود که بدون نخ، از هم پراکنده اند. بنابراین به‌نظر می‌رسد تا زمانی که نتوان توضیحی اسلامی از خود مقولۀ پیشرفت ارائه داد، الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت از یک نقیصۀ اساسی رنج خواهد برد. @teghtesadi
◀️🔆 روز سه شنبه سوم بهمن ماه بود که اعضای شورایعالی فضای مجازی با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. ♨️اهمیت این جلسه به گونه ای بود که از حدود سه ماه قبل، سلسله جلساتی با حضور کارشناسان و دست اندرکاران فضای مجازی در محضر رهبر انقلاب برگزار و مباحث و گزارش های مفصلی درباره اهمیت و نقش فضای مجازی در تحولات کنونی و آینده کشور ارائه شده بود. در نهایت روز دوم بهمن ماه جلسه جمع بندی گزارش ها با حضور رئیس جمهور، وزیر ارتباطات و دبیر شورایعالی مجازی در حضور رهبر انقلاب برگزار شد تا درباره محور مباحث جلسه سوم بهمن به اشتراک نظر در سیاستگذاری و اجرا برسند. 🔻در جلسه روز سه شنبه ابتدا سران سه قوه به همراه تعدادی از کارشناسان مطالبی را به صورت مختصر ارائه کردند تا بخش اعظم مباحث توسط رهبر انقلاب ارائه شود. ✴️اهم سخنان رهبر انقلاب در این جلسه 💡اول: تحلیل شرایط: ✅مسئله اصلی این است که فضای مجازی یک مرحله تمدنی جدید را ایجاد میکند. مثل «انقلاب صنعتی» که یک بحثی در بحثهای تمدنی غرب شد و نشانههای این حرکت هم الان پیدا شده است. ✅جهان به یک جهان شبکه ای تبدیل شده که در آن بازیگران مختلف در کنار همدیگر فعالیت میکنند. با توجه به این، مفهوم «حکمرانی» در جهان در حال تغییر است و چند شرکت بزرگ بین المللی فضای مجازی را در جهان اداره میکنند. ✅با فضای مجازی «هویتهای ملی» نقض می‌شود. مرزهای جغرافیایی بی معنا می شود! در این فضا و شرایط «استقلال» هم معنای دیگری خواهد داشت! حال جمهوری اسلامی چه تکلیفی برای امنیت و فرهنگ خود دارد؟ آقای روحانی دیگر همین تهران را هم نمی توانند اداره کنند. آب و برق هم از این طریق اداره میشود و این مسائل همه به نوعی با هم است. ✅ این حکمرانی از مرزها بیرون است و از بیرون کشور اداره میشود. این موضوع برای همه وجود دارد. این نکته حتی شامل خود آمریکا هم میشود و قدرت ها هم از این جریان اسیب پذیر هستند چون حاکمیتها به اندازه گذشته قدرتمند نیستند. این مدل تمام ساختارهای جوامع بشری از اقتصاد، سیاست و فرهنگ را تحت تأثیر قرار میدهد و بانک، ملک، حکمرانی، سیاست و فرهنگ همه تحت تأثیر این فضای مجازی و این مسئله قرار خواهد گرفت. ⚠️بنیانها در حال تغییر است و سرعت بسیار بالاست! همه آن‌چه که من میگویم شاید در 5 سال آینده محقق شود❗️ و یک «مدل حکمرانی جدیدی» شکل گیرد که ما باید برای آن آماده باشیم. 🔵دوم: چه باید کرد: ⚠️سیاستگذار در این حوزه شخص رهبری است و دولتها سیاست گذار نیستند. سیاستهای اصلی همین مواردی است که من اینجا میگویم. 1️⃣در فضای جدید باید از خود صیانت کنیم. والا شاید هویت انقلاب و جامعه دستخوش تغییر شود! معنای آن این است که تمام حوزه های ما ... اخلاق، فرهنگ و اقتصاد تحت تأثیر قرار میگیرد. ما باید برای صیانت از خود و ارزشهای خود کار کنیم، حاکمیت باید روی این موضوع متمرکز شود. تهدید این است که جمهوری اسلامی دست دیگران بیفتد. در این فضا و جهان جدید باید از خود صیانت کنیم و الا هویت انقلاب و جامعه را از دست می دهیم. 2️⃣ما باید با تکیه به معارف جمهوری اسلامی و تکیه بر قواعد جمهوری اسلامی بتوانیم سیاستگذاری کنیم. 3️⃣دنیایی با قواعد جدیدی تشکیل میشود ما باید با قواعد خودمان نقش ایفا کنیم و این قواعد و نقش حضورمان باید قدرت بگیرد. در این نقش آفرینی باید قدرتمندانه ، عالمانه، مبتکرانه و تاثیرگذار باشد 4️⃣جهان به یک جهان شبکه ای تبدیل شده. تعداد بسیار زیاد بازیگران باعث میشود که «مسئله محتوا» تبدیل به مسئله اصلی شود. شما باید شاخص های قدرت سایبری را احصا و معلوم کنید که ایران در کدام نقطه این جهان شبکه‌ای قرار دارد. 4️⃣یک «نهضت تولید محتوا» و یک سامانه تولید محتوایی باید در کشور وجود داشته باشد. ⚠️سوم: آسیب شناسی وضعیت تصمیمات کنونی: 🔴رهبر معظم انقلاب از کم کاری دولت و شورایعالی فضای مجازی در عدم پیگیری لازم برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، موتور جستجوی ملی و اینترانت ملی به شدت انتقاد کردند. ایشان درباره جلسات نامنظم و بدون دستور کار شورای عالی مجازی هم گفتند: ما در زمان جنگ گاه هر روز و برخی اوقات در یک روز چند جلسه برگزار می کردیم. الان هم اهمیت و مخاطرات فضای مجازی کمتر از دوران دفاع مقدس نیست. 🔴ضرب الاجلی در نظر گرفته شد تا ضمن تقویت پیام رسان های داخلی، پیام رسان های خارجی که قوانین جمهوری اسلامی ایران را نادیده می گیرند، حذف شوند. رهبری از راه اندازی مجدد تلگرام پس از فیلتر شدن به شدت انتقاد کردند. فرمدند حالا که نظام هزینه فیلترینگ را داد، چرا مجددا راه اندازی کردید؟ @teghtesadi
مستند «ما اقتصاددانیم» "ما اقتصاد دانیم" عنوان مستندی است که به ریشه یابی موانع نظریه پردازی در باب  اقتصاد مقاومتی در دانشگاههای اقتصاد ایران می پردازد. "محمد حسین بزرگی راد"  فارغ التحصیل لیسانس اقتصاد از دانشگاه علامه و فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه مفید است. او معتقد است اقتصاد مقاومتی مورد تاکید رهبر معظم انقلاب آنچنان اهمیت دارد که هر قدر روی آن سرمایه گذاری شود باز کم است. بخشی از مستند "ما اقتصاد داریم" به فضایی می پردازد که دو دهه است همه دانشکده‌های اقتصاد غرب را فراگرفته و دانشجوی اقتصاد و اساتید دانشگاه ما اصلا از آن خبر ندارند. این مستند جایزه فانوس پنجمین جشنواره فیلم عمار را نیز به خود اختصاص داده است. 👇👇👇👇👇👇 http://mostazafin.tv/article/5959 @teghtesadi
✅ نیمه پنهان تولید خودرو در ایران احسان سلطانی فر آمارهایی که تحت عنوان واردات خودرو و قطعات از سوی گمرک ایران منتشر می گردد حاکی از این است که در سال ۱۳۹۶ واردات قطعات و اجزاء خودرو حدود یک میلیارد دلار بود. بررسی دقیق جزئیات آمارهای گمرکی نشان می دهد که در این سال همچنین بیش از نیم میلیون دلار موتور و دیگر اجزای خودرو و مهمتر از همه چیز ۴.۱ میلیارد دلار «قطعات منفصله جهت تولید انواع خودرو» به کشور وارد شد. با احتساب حدود ۱.۵ میلیارد دلار کم اظهاری و قاچاق قطعات خودرو، کل واردات قطعات و اجزاء و خودروی نیمه آماده ۷ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۶ بود که در حدود نیمی از آن از چین انجام گردید. 🌀 داده های کشورهای صادرکننده (و به ویژه چین) نشان می دهد که بخش اعظم آن چه در گمرکهای ایران تحت عنوان «قطعات منفصله جهت تولید انواع خودرو» با کدهای تعرفه ای فرعی اظهار می شود، در اصل از کشورهای مبداء تحت عنوان خودرو آماده به ایران صادر می گردد. بخش اصلی این فعالیت در «منطقه ویژه اقتصادی ارگ بم» صورت می گیرد و شرکتهای کرمان موتور و مدیران خودرو در مجموع ۵۰ درصد از به اصطلاح مونتاژ/تولید خودروهای چینی در ایران را به عهده دارند. 🌀 در شش ماهه اول سال ۱۳۹۷، میزان واردات قطعات و اجزاء و خودروی نیمه آماده با ۲۳ درصد افزایش نسبت به مدت مشابه در سال قبل به بیش از ۲.۶ میلیارد دلار بالغ گردید که در حدود ۱.۵ میلیارد دلار آن شامل خودروی سواری نیمه آماده (به اصطلاح قطعات منفصله جهت تولید انواع خودرو) می باشد. در این دوره خودروسازان مستقر در «منطقه ویژه اقتصادی ارگ بم» با ۱۶۰ درصد افزایش نسبت به سال قبل، بیش از ۶۰۰ میلیون دلار خودروی سواری نیمه آماده به کشور وارد کردند. 🌀 خودروسازان بالاترین سهم از واردات شش ماهه اول سال ۱۳۹۷، با سهم ۱۲ درصد از کل واردات کشور را به خود اختصاص دادند که بیش از ۲ میلیارد دلار از این واردات با ارز دولتی انجام شده است. با وجود این که خودروسازان بیش از ۲۳ درصد نسبت به سال قبل قطعات و اجزای خودرو وارد کردند که در حدود ۸۰ درصد آن با ارز دولتی می باشد، با این حال به بهانه تحریم ها و کمبود و گرانی قطعات داخلی و وارداتی، از تعهدات خود سر باز زده و افزایش شدید قیمتها را به بازار تحمیل کرده اند. ➡️@teghtesadi
🔹درباره ماهیت مالکیت‌های عمومی واگذارشده حتی کتاب هم داریم اما پیگیری نداریم 📝دکتر رضا امیدی 🔸از اردیبهشت‌ماه ۱۳۷۰ و در راستای برنامه‌های کوچک‌سازی دولت، هیئت وزیران مصوب کرد که ۳۳ درصد از سهام قابل واگذاری بنگاه‌های تولیدی دولتی به کارکنان و کارگران آن واگذار شود. در اوایل سال ۱۳۷۱ به‌دلیل ضعف بورس در این فرایند، هیئت وزیران مصوبۀ پیشین را اصلاح، و امکان واگذاری بنگاه‌ها از طریق مزایده و مذاکره را فراهم کرد. در اسفندماه ۱۳۷۲ شورای اقتصاد مصوبه‌ای را گذراند که به‌موجب آن سهام بنگاه‌های دولتی به مدیران همان بنگاه‌ها واگذار شود. یکی از پیامدهای چنین مصوبه‌ای این بود که تنها در سال ۱۳۷۵ حدود ۶۰ شرکتی که به روش مذاکره واگذار شدند، مدیرانی در قیمت‌گذاری نقش داشتند که خود خریداران بنگاه بودند! در این ۶۰ مورد بسیاری از دارایی‌ها و موجودی انبار شرکت نادیده گرفته می‌شد. در همین دینامیزم، بعضاً شرکت‌هایی صوری یا مؤسسات خیریه‌ای تأسیس می‌شد و شرکت موضوع واگذاری با قیمت بسیار پایین به آن‌ها واگذار می‌شد. 🔸مصداق‌های زیادی از این نوع واگذاری‌ها که در مطبوعات کشور انعکاس داشته، در کتاب «توسعۀ ایران: نقدی بر گذشته، راهی به‌سوی آینده» آمده است. این کتاب در سال ۱۳۸۰ منتشر شده است. انتصاب مدیران خودی برای تسهیل فرایند واگذاری، واگذاری کارخانه‌ای تولیدی به قیمتی کمتر از ارزش ضایعات موجود در انبار و... @teghtesadi
🔹رونق حاشیه‌نشینی در شمارۀ امروز روزنامۀ ایران، میزگردی با حضور دو نفر از کارشناسان بخش مسکن (فردین یزدانی و مصطفی بهزادفر) برگزار شده که خواندنی است. بخش‌هایی از بحث در ادامه آمده است: 🔸شهرداری‌ها از دهۀ ۷۰ با واگذاری تراکم، تزریق منافع کلان توسعه را با سوداگری انجام دادند. این قضیۀ ساختاری وجه ضدتوسعه‌ای در بعد کلان دارد، به این ترتیب که سرمایۀ هنگفتی به زمین و مستغلات قفل می‌شود و گردش سرمایه کم می‌شود. این ریشۀ اصلی مشکل است. به‌عبارت دیگر از دهۀ ۷۰ به بعد نظامی بر مدیریت زمین‌های شهری توسط شهرداری حاکم می‌شود و دولت هم برای هدایت بازار تمایلی نشان نمی‌دهد. این وضعیت به‌تدریج خراب‌تر می‌شود و به‌دنبال آن افزایش بی‌رویۀ قیمت مسکن و خرابی اقتصاد خانوار که این روزها به‌خوبی شاهد آن هستیم، در بازار مسکن خود را نشان می‌دهد. 🔸مسکن مهر یکی از عوامل افزایش نقدینگی در بازه زمانی ۸۴ تا ۹۰ بود. در سال ۸۴ میزان نقدینگی ۷۰ هزار میلیارد تومان و سال ۹۰ این عدد حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان بود. توزیع نقدینگی نابرابر است. نقدینگی دست افراد سطح بالای اقتصاد می‌افتد. افزایش نقدینگی در سال ۹۰ همزمان شد با تحریم اقتصادی و بسته شدت بخش مبادله‌ای، همچنین سرمایه‌گذاران نمی‌توانستند صادرات و واردات کنند و فعالیت‌های بخش مبادله‌ای رو به تعطیلی رفت. درنتیجه، آن حجم نقدینگی باید مفر مطمئنی پیدا می‌کرد، درنتیجه به‌سمت بازار مستغلات آمد و باعث افزایش قیمت بسیاری در بازار مسکن شد. تقریباً همین اتفاق در سال گذشته افتاد. 🔸از کل موجودی سرمایۀ انباشتی در کشور نزدیک به ۷۵ درصد آن در بخش مستغلات است. این بدان معنی است که سرمایه وارد بخش‌هایی نمی‌شود که شغل پایدار ایجاد می‌کند، بخش مستغلات هم که شغل پایدار ایجاد نمی‌کند اگر این سرمایه صرف ساخت کارخانه، تولید و درآمدزایی شود، شغل پایدار و درآمد پایدار خواهیم داشت. در دهۀ ۸۰ از هر ۱۰۰ خانوار جدید، ۶۵ خانوار وارد بازار ملکی می‌شد، الان از هر ۱۰۰ خانوار، ۳۰ خانوار وارد بازار خرید مسکن می‌شود یعنی دیگر خانوار توان مالی ندارد. 🔸اگر دولت بگوید من «رونق» ایجاد می‌کنم بیهوده است. اگر مسکن را کالای اجتماعی ببینیم و وجه مصرفی را اصل قرار دهیم دولت «وظیفه» دارد برای گروه‌هایی که نمی‌توانند وارد بازار شوند حداقل‌ها را فراهم کند. اگر دولت بگوید رونق ساخت‌وساز بدهم یعنی دولت تمایل دارد از طریق بازار افزایش قیمت بدهد، چون تا افزایش قیمت نباشد رونقی در بازار مسکن اتفاق نمی‌افتد پس دولت به‌جای رونق باید به فکر تأمین مسکن کم‌درآمدها باشد. 🔸هر گونه فعالیتی در جهت سودآور کردن بافت‌های فرسوده شهری یعنی افزایش قیمت در آن بافت‌ها. ساکنان بافت‌های فرسوده از اقشار ضعیف هستند و بیشتر ساکنان مستأجرند. افزایش قیمت در این بافت‌ها، یعنی دیگر ساکنان بافت‌ها قادر به ادامۀ سکونت در آنجا نخواهند بود. نتیجه آن یعنی پرت شدن ساکنان فعلی در سکونتگاه‌های غیررسمی. جمعیت سکونتگاه‌های غیررسمی در سال ۹۳ حدود ۱۱ میلیون بود که با توجه به وضعیت اقتصادی الان قطعاً حاشیه‌نشینی بیشتر شده است. @teghtesadi لینک دسترسی به متن گفتگو: http://www.ion.ir/News/436493
✅ پایمال کردن حق مردم با کاهش ارزش پول ملی به عقیده من، در هر کشوری طمع و ظلم و جور اشراف و فرمانروایان، که از حسن اعتماد رعایای خود سوء استفاده می کردند، باعث شده که به تدریج از ارزش پول (مقدار فلز مسکوک) کاسته شود. واحد پول رومی ها (اس)، در سال های آخر حکومت جمهوری، به یک-بیست و چهارم ارزش اصلی آن کاهش یافت. ارزش لیره انگلیس به یک-سوم و لیره فرانسه به یک-شصت و ششم ارزش اصلی آن رسیده است. فرمانروایان با این عملیات خود، ظاهرا موفق می شدند که وام های خود را پرداخت کنند و تعهدات خود را با مبلغ کمتری از طلا یا نقره انجام می دادند، و گرنه مجبور بودند مقادیر واقعی را پرداخت کنند. در حقیقت ظاهر مسئله چنین بود؛ زیرا بدین وسیله حق مسلم طلبکاران و رعایای خود را پایمال می کردند و آنها را فریب می دادند. «آدام اسمیت، کتاب ثروت ملل، ۱۷۷۶ میلادی» @teghtesadi
♨️یک آمار بسیار مهم و تکاندن برای ما طلبه ها و طرفداران انقلاب اسلامی که بدانیم نظام کارشناسی که ۴۰ سال به آن اعتماد کردیم تا انقلاب را محقق کند، با ترکیب فعالیت های مولد کشور چه کرده است!!! ✅ ترکیب شاغلین کشور بر حسب سواد و تحصیلات (۱۳۹۶) 🌀 با وجود نرخ بالای بیکاران تحصیلکرده، کمتر از یک-چهارم شاغلین کشور دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. 🌀 سهم شاغلین بی سواد و کم سواد از کل شاغلین، بیشتر از فارغ التحصیلان دانشگاه ها است. 🌀 توسعه اقتصادی بی کیفیت و متمرکز بر رشد صنایع بزرگ و تولید مواد خام کم ارزش یا مونتاژ و بسته بندی و همچنین گستزش کمی دانشگاهها و کیفیت پایین آموزش مبتنی بر مدرک گرایی، از عوامل اصلی این وضع است. @teghtesadi
🔴حاشیه نگاری از دیدار رهبری با تمدن نوین پژوهان ✏️حسین مهدیزاده 1⃣ از 2⃣ در هفته ای که گذشت از میهمانی پژوهشگران «تمدن نوین اسلامی» در محضر مقام معظم رهبری گزارشهای زیادی بیرون آمد و تا حد زیادی از آنچه در این جلسه ایشان از میهمانان شنید و آنچه میهمانان از ایشان شندیدند پرده برداشته شد. جلسه بسیار جالبی بود. از این جهت که تفکرات میزبان بود که این موضوع را در فضای علمی کشور پر رنگ کرده بود و باعث جذب عده ای به موضوع تمدن نوین اسلامی شده بود. اما به نظر حقیر با قرائنی که خدمتتان تقدیم می کنم، وضع علمی جلسه اصلا مورد تایید مقام معظم رهبری قرار نگرفت. طرح هیچ کس چیزی نبود که ایشان در سخنانشان آن را ماموریت تمدن پژوه معرفی کردند. این را نمی نویسم که بگویم اگر من چیزی ارائه می کردم وضع علمی جلسه بهتر می شد، نه! چه اینکه این التفات و قضاوت به وضع جلسه، بعد از جلسه برای خود من هم پیش آمد و مرا وادار کرد در کارنامه نوشته ها و موضوعات کاری ام با دید انتقادی نگاه کنم. 1- ایشان در ابتدای جلسه چند جمله ای میهمانان را تفقد کردند اما بلافاصله فرمودند که اینها موضوعات پراکنده ای است که ممکن است به دو آفت دچار شود: ابتدا نظرزدگی روشنفکرانه که بدون اینکه معطوف به عمل باشد، مدام نظریه پردازی می کند و دوم اینکه بدون اینکه همدیگر را تقویت کنند، هر کدام در جامعه منتشر شوند و پاسخ مساله ها و ابهامات همدیگر را ندهند. به نظر بنده بخصوص ایراد اول نقد از ریشه بود، اگرچه ایشان اساسا مودب هستند و اصلا لفظی مایوس کننده نگفتند، اما هرچه بیشتر به آن جملات فکر می کنم، بیشتر به ناراضی بودن ایشان از محتوای جلسه معتقد می شوم. 2- بعد از این نقد بود که ایشان تازه دست در جیب کردند و متن از پیش آماده شده خودشان را در آورند و شروع کردند به خواندن. در این متن ایشان کاملا بر روی نظریه 5مرحله ای خودشان تاکید داشتند چیزی که حتی یک نفر از ارائه کنندگان هم به آن نپرداخته بود. خب این ضعف بزرگی است که کسی که در عمل در حال حرکت دادن جامعه به سمت یک هدفی است، گلوگاه های عمیلیاتی اش را بگوید، اما پژوهشگران مدعی همراهی با ایشان، پژوهشهایی مستقل از برنامه عملیاتی ایشان ترتیب داده باشند. از روزی که از جلسه برگشته ام مدام با خودم فکر می کنم که ما چرا تحقیقاتمان را در دستگاه عملیاتی که ایشان پیشنهاد داده نمی چینیم؟ خب در این صورت چه کسی باید مسئولیت تطبیق پروژه های ما با مدیریت عملی ایشان را به عهده بگیرد؟ خود ایشان یا یک دستگاه عریض و طویل سوم؟ واقعا چرا من تا به حال به این موضوع دقت نکرده بودم؟ این همان بیماری جدایی صنعت از دانشگاه نیست که در علوم اجتماعی هم به آن دچار هستیم؟! 3- ایشان در بخشی که از روی نوشته های خودشان با جمع گفتگو می کردند، یک نظریه پیش برنده دیگر هم دادند. نظریه ایشان این بود که تمدن سازی یک فعل نیست، بلکه ما به عنوان داعیه داران تمدن نوین اسلامی، باید «جامعه» و «دولت» اسلامی را در «ایران» بسازیم. یعنی ساخت دولت و جامعه فعل ماست نه ساخت تمدن. بعد فرمودند که وقتی این جامعه و دولت در جلوی چشم دنیا قرار می گیرد، از طریق امیدی که مردم دنیا به آن طرح پیدا می کنند به نحو «طبیعی» منتشر می شود. در جلسه هیچ کدام از طرح های ارائه شده، معطوف به جامعه سازی و دولت اسلامی نبود! 4- یکی از نکات عجیب در این جلسه، علاقه وافری بود که قشر دانشگاهی به علم آینده پژوهی مدرن پیدا کرده بودند! که 3 ارائه از 10 ارائه از لحاظ علمی به آینده پژوهی تکیه داشت و اصلا بخاطر تحقیقات آینده پژوهانه به جلسه دعوت شده بودند. من تنها یکی از این سه ارائه که واقعا جسورانه و عجیب بود را خدمتتان گزارش می کنم و شما خود قضاوت کنید که این پروژه تا چه حد می تواند به آینده تمدن «نوین» اسلامی ایشان کمک کند. ارائه کننده که از اساتید با سابقه دانشگاهی و دارای قدرت سیاسی و فرهنگی در نظام بود، موضوع سخن خود را «انتظار تمدن ساز» قرار داده بود. او با کمک علم آینده پژوهی به این نتیجه رسیده بود که روندهای پیش بینی آینده که توسط دانشمندان غربی آینده پژوه تولید شده است، در دوره زمانی 2060 وضعیتی را برای پیش بینی می کنند که با علائم دولت امام زمان(عج) پس از ظهور همخوانی دارد! لذا پیشنهاد ایشان بود که انتظار تمدن ساز را باید به تلاش برای تسریع این روندها هم ترجمه کنیم! مثل اینکه بوی انحراف کلامی و اعتقادی از نسل جدید حزب اللهی ها به مشام می رسد! @teghtesadi
🔴حاشیه نگاری از دیدار رهبری با تمدن نوین پژوهان ✏️حسین مهدیزاده 2⃣ از 2⃣ 5- به نظرم مقام معظم رهبری در فصل آخر کلامشان چند جمله جدید درباره طرحشان درباره ماهیت تمدن نوین اسلامی گفتند که بی سابقه بود –البته بنده یک پژوهشگر در اندیشه ایشان نیستم لذا ممکن است قبلا گفته باشند اما من نشنیده باشم- اما در گزارشهای بعد از جلسه هم کسی به آن توجهی نداد. این هم نشان می دهد که جلسه خیلی برای همکاری با ایشان در فضای تفکر در موضوع تمدن نوین اسلامی آماده نیست. ایشان 4 شاخص برای تمدن نوین اسلامی بیان کردند: اول توحید که آن را شاخص حکومت اسلامی دانستند. دوم عبودیت و در چارچوب شریعت اسلامی عمل کردن که شاید آن را شاخص قاعده مندی آن جامعه می دانستند. سوم مساله کرامت انسانی که فرمودند من هم قبول دارم که تمدن انسان محور است اما محور تمدن نوین اسلامی «انسان با خدا» است که خیلی بحث جذابی میتواند باشد. و چهارم هم سبک زندگی که به آن نپرداختند. بعد هم سه شاخص برای دولت اسلامی گفتند که آن هم به نظرم نو نبود و قبلا گفته بودند اما دوباره تکرار کردند؛ اول دولت اسلامی باید ایمان به آینده اسلام داشته باشد، دوم هم ایمان داشته باشد که راه را از طریق شریعت اسلامی باید طی کرد و سوم هم اینکه کارگزارانش باید انگیزه کافی برای اینکه عضوی از این طرح باشند را داشته باشند. در جلسه کسی را ندیدم که موضوع کارش نظریه اجتماعی و نظریه حکمرانی و دولت باشد. 6- آخرهای بحث، وقتی که دیگر کاغذ من داشت تمام می شد و بعد از آن را ننوشتم، ایشان چند موضوع را پیشنهاد کردند که توقع داشتند ما در این موضوعات پژوهش کنیم: حکومت، عدالت، حضور مردم و... . هیچ کس این موضوعات را در جلسه ارائه نکرده بود یا اگر هم کار کرده بود، ناظمین جلسه به آنها اولویت نداده بودند. 7- به عنوان یک دانشجو و طلبه همیشه گفته ام که اگر می خواهی قویت طرح و اندیشه یک استاد را بشناسی، نه از طریق کتابهایش و نه از طریق فایل صوتی ارائه هایش نمی توانی او را بشناسی، باید یکبار با او مواجه شوی و قدرت رفت و برگشت او را در موضوعی که خودت کار کرده ای دریابی. من اساتید قوی چندتایی پیدا کرده ام و با آنها دم خور شده ام. به نظرم رسید ایشان هم حتما ازآن دست اساتید و از بهترین هایشان هستند. ایشان را عالمی یافتم که حرفهایش استوار بود و پشت سر آن یک منظومه آماده و منسجم بود و از پایگاه ثابت این تفکر در بحث رفت و برگشت می کنند. از آن دست استادی که به قوت مجادله علمی کارشان پیش می رود نبودند، چه اینکه اصلا با کسی مجادله نکرد و کسی را نقد مستقیم نکرد. ایشان را از آن عالمانی یافتم که شاگردها سر درسشان سر ذوق می آیند. اگر ایشان قم می بودند و فرصت تدریس موسعی می داشتند، اتفاق ماندگاری در تاریخ حوزه رخ می داد! @teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاق ۸ (به انگلیسی Room 8) فیلمی کوتاه به نویسندگی و کارگردانی جیمز دبلیو گریفیتس می‌باشد که در سال ۲۰۱۳ ساخته شده است. در فوریه ۲۰۱۴ این فیلم برنده بهترین فیلم کوتاه در ۶۴مین دوره جوایز آکادمی هنرهای سینمایی بریتانیا شد. محتوای کلاسیک و سیاسی فیلم، گفتگویی کوتاه بین دو زندانی با زبان انگلیسی در یک زندان روسی را در قالب سورئال سینمایی نشان می‌دهد که همراه هیجان و ترس است. این فیلم در کمتر از ۶ دقیقه پیام‌های بسیاری را به مخاطب منتقل می‌کند. حتما سری به آنچه در رابطه با این فیلم نوشته شده است ودر اینترنت موجود است هم بزنید @teghtesadi
هابز ۱۶۵۱ میگوید محبت صناعی است و جنگ و منازعه بین انسانها وضع طبیعی است. هابز از پدران علوم اجتماعی است که دانشمندان و کارشناسان و فارغ التحصیلان دانشگاهی امروز ما و همه دنیای مدرن پروژه او را دنبال میکنند😏 @satliyat
tarikh tavoni .mp3
32.97M
یکی از منازعات مهم تاریخ برنامه ریزی توسعه در ایران، برنامه اول تدوین شده در سازمان برنامه در اوایل دهه 60 است که با نامه جامعه مدرسین به امام(ره) مختومه شد. از این ماجرا، غالب برنامه ریزان دولت خاطراتی نقل کرده اند، مثل مسعود نیلی، دکتر بانکی و... اما تصویری از سوی علمای جامعه مدرسین در جامعه منتشر نشده است که از سوی آنها مساله چه بوده است. فایل بالا، توضیح مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی عضو جامعه مدرسین در آن سالهاست که سعی می کند توضیح دهد چرا جامعه مدرسین با برنامه تدوین شده توسط سازمان برنامه به ریاست دکتر بانکی مخالفت کرد. @teghtesadi
💠رهبرانقلاب و واقعیت جهت داری علم: ‼️علم وقتی نداشت میشود و بوسیله آن پدر میلیونها را در میآوردند. علم بی‌جهت و بی و غیر اخلاقی و ، میشود بمب اتم پس ما بایستی خودمان را مراقبت کنیم و یک درست کنیم. آن چیست؟ آن عبارت است از سازندگی اخلاقی و معنوی در کنار علم! ۹۴/۸/۲۰ ‼️من اصرارم بر اینستکه این را فراموش نکنید که . علم مجرد از دین شاید در کوتاه مدت یک کشوری را به یک نقطه‌ای از افتخار هم برساند، اما در بلندمدت برای بشریت زیانبار است؛ نتیجه‌اش همین میشود وسیله‌ی زورگوئی و استثمار و تخریب حرث و نسل و بمب اتم و روی کار آمدن سیاستمدارانِ دور از همه‌ی احساسات انسانی در خیلی از کشورهای دنیا.  را باید با دین همراه دانست.  علم را برای خدا و در راه خدا باید تحصیل کرد و به کار گرفت. این، جزو تعالیمِ اولیه‌ی ما باید باشد؛ در همه‌جا. ۸۶/۴/۲۵ @teghtesadi
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
💠رهبرانقلاب و واقعیت جهت داری علم: ‼️علم وقتی #جهت نداشت میشود #استعمار و بوسیله آن پدر میلیونها #ان
رضا محمدآبادی: ممکن است در اینجا یک شبهه‌ای پیش بیاید - گاهی یک شبهاتی مطرح میکنند، مغالطه‌هائی میکنند - مغالطه‌ی بی‌طرف بودن علم، که آقا علم را با سیاست مخلوط نکنید؛ علم بی‌طرف است! بله، علم در مرحله‌ی کشف حقایق، بی‌طرف است؛ دانش وقتی میخواهد یک حقیقتی از حقایق عالم هستی را، چه حقایق مادی، چه حقایق غیرمادی را کشف کند، طبعاً با پیشداوری نمیتواند؛ باید برود و کشف کند؛ اینجا علم بی‌طرف است؛ اما علم وقتی میخواهد در خدمت یک جهتگیری قرار بگیرد، به هیچ وجه بی‌طرف نیست. امروز در دنیا هم اینجور نیست. همان کسانی که گاهی سر جمهوری اسلامی و سر مجموعه‌ی متدین دانشگاهی کشور داد میکشند که آقا علم را سیاسی کردید، علم را جهتدار کردید، خودشان علم را در خدمت استعمار قرار دادند، در خدمت سلطه‌ی بر ملتها قرار دادند، در خدمت به زنجیر کشیدن کشورها قرار دادند. استعمار با علم به وجود آمد؛ اگر علم نداشتند، نمیتوانستند این همه کشورها را استعمار کنند، این همه تسلیحات را در دنیا انباشته کنند. این تعداد عظیم جنگهائی را که غربی‌ها، اروپائی‌ها و بعد آمریکا بر دنیا و بر ملتها تحمیل کردند، این همه انسانی که در این راه‌ها کشته شد؛ از نقاط دور آسیا بگیرید، تا آفریقا، تا آمریکای لاتین - چه کردند اینها؟ - با علم این کارها را کردند. علم در خدمت ظلم قرار گرفت، در خدمت استکبار قرار گرفت، در خدمت سلطه‌گری قرار گرفت؛ چرا در خدمت عدل قرار نگیرد؟ چرا در خدمت ارزشها قرار نگیرد؟ چرا در خدمت گسترش پیام اسلام - که پیام آزادی انسانهاست، پیام سعادت انسانهاست - قرار نگیرد؟ 22/5/91- دیدار با اساتید دانشگاه ها @teghtesadi
4_5974097864316421670.mp3
48.63M
«میثم مهدیار» پیرامون دکتر «مرتضی فرهادی» این فایل با شور زیادی از موضع یک دانشمند جوان جامعه شناسی، تفکرات و یافته های دکتر فرهادی را راهنما قرار میدهد و بر علیه مکاتب و اساتید ایرانی جامعه شناسی و سیاست مدرن اطلاعات و جمع بندی های خوب و نویی ارائه میکند گوش دادن آن اطلاعات بینهایت ذی قیمتی از این نگاه به شما میدهد که معمولا از سر محافظه کاری توسط کمتر کسی بیان میشود. ارزش گوش دادن دارد✅ @teghtesadi
ماموریت ناگزیر انقلاب اسلامی: عبور از هابز و اسمیت 📝حسین مهدیزاده اولین کسی است که مساله انسان مدرن را فهمید. هابز بود که فهمید انسان مدرن دیگر آن انسان آرام و رام قدیم نیست. به خاطر همین مساله عظیم بود که تاریخ انتشار هابز، شد آغاز عصر و تا وقتی جواب سوال او پیدا نشده بود، عصر روشنگری ادامه پیدا کرد. هابز بود که فهمید آنچه رخ داده است را نباید و بازگشت به یونان نامید، او بود که فهمید آنچه انسان جدید به آن میل دارد، هیچ جایگاه و در یونان نداشته است که بخواهیم بگوییم یونانی مآبی آرزوی انسان جدید است. او بود که فهمید مردم اروپا یک دل نه صد دل، عاشق انسان و ی شده اند که از دره های تا و و ، تا تا تا وسطی هیچ وقت تصویر نداشته است: یعنی کشف دوم هابز که او را جاودان کرد این بود که این انسان با همه دلبری هایی که می کند، یک مشکل بزرگ دارد، این انسان اگر در جامعه آنها زندگی می کرد، همواره در جنگ و نیرنگ با دیگران بود و اگر همه به شخصیت این انسان در می آمدند ناگزیر می شد! این انسان بود و جامعه اصلا برای اینکه این انسان را در خود جای دهد ساخته نشده بود. اما در مقام راه حل هابز گفت که انسان جدید نمی تواند بیماری گرگ صفتی اش را به هیچ نحوی درمان کند، بلکه باید از کمک بگیرد، یعنی همه مردم می توانند تغییر کنند و به انسان جدید بدل شوند، اما اگر می خواهند که کنار هم زنده بمانند و جامعه فرو نریزد، باید اخلاق پادشاهی -که از بر جای مانده است- را در قالب بالای سر خود قبول کنند. هابز پیامبر اول مدرنیته بود، اما دین لویاتان را انسان جدید دوست نداشت. آنچه که هابز نفهمیده بود این بود که اگر نهاد انسان تغییر کند، نهاد جامعه هم باید تغییر کند و الا با زور و ترس نمی شود انسانهایی که نمی توانند همدیگر را تحمل کنند، به یک جامعه آرام و پیشرو بدل کرد. آن پیامبری که پاسخ این سوال را برای بشر مدرن آورد، بود که را به بشر معرفی کرد و بعد از او اعلام شد. پی نوشت: یک غرضم نوشتن تاریخ مدرن نبود، غرضم توضیح این گفته بود که فلانی از هابز عبور کرده. دوم اینکه اگر بازگشت به انسان قدیم است، که خب این انسان مرده است و دیگر امکان زنده شدن را ندارد اما اگر همین انسان جدید را قبول دارد پس باید قبول کند که جامعه باید بازار باشد، پس چرا با غرب سر جنگ دارد؟ بخاطر تار موی دخترکان؟ مگر نمی داند که تار موی دخترکان هم در مذهب بازار «باید» در باد رها باشد؟ سوم انقلاب اسلامی انسان جدیدی معرفی کرده است، تشییع جنازه شاهد من است. اما این انسان را با زور هابز هم حاضر نیست در زندگی کند. پس یا خودتان را پیدا کنید یا اینکه دست و پا نزنید تا بدون درد در جامعه بازار هضم شوید. @teghtesadi