eitaa logo
سخنِ دوست (شعر و ادب و هنر)
250 دنبال‌کننده
165 عکس
46 ویدیو
28 فایل
سخنِ دوست 🎶 کانال شعر و ادب و هنر دکتر حسن یعقوبی 📚 آثار: سپیده‌دم سکوت، به لهجه انگور، عصرهای آبان، در جاری زمان، در غبار خویش، هنگامه عشق، کارنامه عشق، سبحه هزاردانه، کلاغ سرماخورده، بررسی گویش سرخه‌ای و... 👈🏻 ارتباط با من : 🔅 @hasan101
مشاهده در ایتا
دانلود
لطف و هنر دوست عزیزم استاد سیدهادی سیادت
نقاشی: شعر: دیوارنگاره میدان جهاد تهران https://eitaa.com/sokhanedust
ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود این حرف‌های مرثیه‌خوانان دروغ بود ای کاش این روایتِ پُر غم سند نداشت بر نیزه‌ها نشاندن قرآن دروغ بود ای کاش گرگِ تاخته بر یوسف حجاز مانند گرگ قصه‌ی کنعان دروغ بود حیف از شکوفه‌ها و دریغ از بهار، کاش بر جان باغ، داغ زمستان دروغ بود https://eitaa.com/sokhanedust
به پست بعدی توجه بفرمایید.
یک نکوروی ندیدم که گرفتارِ تو نیست نیست در مصر، عزیزی که خریدار تو نیست می‌بری دل ز کفِ شیرشکاران جهان شیر را حوصله‌ی چشم جگردار تو نیست لاله‌ای را نتوان یافت در این سبزچمن که دلش سوخته‌ی آتش رخسار تو نیست هر کجا صاف‌ضمیری‌ست تورا می‌جوید آب آیینه همین تشنه‌ی دیدار تو نیست چشم پرسش ز تو دارند چه مخمور و چه مست نرگسی نیست در این باغ که بیمار تو نیست گر چه از باغ تو یک گل نشکفته‌ست هنوز مژه‌ای نیست که خار سر دیوار تو نیست نه همین بر گل رخسار تو شبنم محو است دیده‌ی کیست که محو گل رخسار تو نیست؟ هر کسی را لب لعلت به زبانی دارد شیوه‌ای نیست که در لعل شکربار تو نیست دامن حُسن تو از دیده‌ی ما پاک‌تر است گل شبنم‌زده در عرصه‌ی گلزار تو نیست گرچه در ظرف صدف، بحر نگردد مستور سینه‌ی کیست که گنجینه‌ی اسرار تو نیست؟ خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی هر پریشان‌نظری لایق دیدار تو نیست هرکه دست از تو کشیده‌ست چه دارد در دست؟ چه طلب می‌کند آن کس که طلبکار تو نیست؟ پیش ارباب غرض، مُهر به لب زن صائب گوش این بدگهران درخورِ گفتار تو نیست
چند شب پیش در شاهرود، ساعتی با اکبر سلطانعلی، بازیگر و خوانندۀ تیتراژ سریال مختارنامه، هم‌صحبت بودم. چه زلال است و روشن. روستازاده است و اهل خیج شاهرود. دوتار می‌زند و می‌خواند. دوتاری که به دست خویش ساخته و نوایی که از دل و جانی آگاه و آفتابی برمی‌خیزد. از سیدداوود میرباقری و مختارنامه و سلمان فارسی می‌گوید. از اینکه از موسیقی پرسروصدای امروز دلگیر است. از دورۀ نوجوانی و جوانی‌اش در روستا می‌گوید که با رادیویی کوچک به برنامۀ فرهنگ مردم گوش می‌داده و عاشق هنر و موسیقی بوده. راستی، چقدر سلطانعلی‌ها کم شده‌اند در روزگار سلطۀ سلطان‌ها و سلیطه‌ها در هنر!