عرفان اسلامی (سخن عرفان)
اینطور افراد هم آبروی مرجعیت را برده اند، هم آبروی دین و تشیع را و هم بهتان به بزرگان(ملاصدرا) می زن
🍃زنبور یا مگس 1🍂
🌺 #پرسش_و_پاسخ
🌸 با وجود اینهمه انحراف در عقاید و اعمال #صوفیان چرا از آنها دفاع می کنید؟
✅ پاسخ:
1⃣الف. مراد از #صوفی و #تصوّف چیست؟
اگر مراد، همان #عارفان و #عرفان_نظری و #عرفان_عملی باشد، بله دفاع می کنیم و حتی جان خود را هم در این راه فدا می کنیم ان شاء الله.
اما اگر مراد از صوفی و تصوف، صوفی نماها و #جهله_صوفیه و تفکرات، عقاید یا اعمال انحرافی آنها باشد، هیچ وقت دفاع نکرده ایم و هیچگاه عقاید و اعمالشان را توجیه نمی کنیم. البته معتقدیم آنها را باید راهنمایی و تا حد امکان، کمک کرد تا انحرافات فکری و عملی خود را کنار بگذارند.
2⃣ ب. اینکه ما از عرفان نظری و عملی، دفاع می کنیم به این معنا نیست که هر مطلبی در هر کتاب عرفانی وجود داشته باشد یا هر کسی به اسم عرفان و تصوف مطلبی بیان کرد، قابل دفاع است.
مگر #کلام، #فقه، کتب #حدیث، #تفسیر، #تاریخ و #فلسفه چنین است که عرفان و تصوف نیز چنین باشد؟!
#متکلمان اسلامی، مذاهب و روش های گوناگونی دارند: #امامیه، #اشاعره، #معتزله و .... مگر هر متکلمی در حوزه عقاید هر حرفی زد قابل دفاع است؟
آیا کسی که متکلم است، هر سخنی از هر متکلمی را می پذیرد؟ یا برای خود منابع، مبانی، اصول و قواعدی دارد؟
فقه اسلامی، دارای مذاهب زیادی است: در همین فقه شیعه، دهها گرایش و سبک و روش وجود دارد. مگر #فقیه هر سخنی و هر فتوا و استدلالی که در کتب فقها آمده را می پذیرد و از آن دفاع می کند؟
تفسیر قرآن کریم، روش های مختلفی دارد و مفسران گرایش های گوناگونی در تفسیر دارند. مگر کسی که مفسر است و از تفسیر قرآن حرف می زند و دفاع می کند، هر تفسیری در هر کتاب تفسیری را می پذیرد و از آن دفاع می کند؟
مگر کسانی که به روایات، اهمیت ویژه ای می دهند، از هر روایتی در هر کتاب حدیثی دفاع می کنند؟
مگر مورخان و تاریخ دانان از هر مطلب تاریخی از هر مورخی در هر کتاب تاریخی دفاع می کنند؟
اما به عرفان که می رسیم، انتظار دارند از هر سخنی در هر کتاب عرفانی دفاع کنیم وگرنه عرفان کلا غلط است!! این چه منطق و چه تفکر نادرستی است که دارند؟
◀️ ما هم می توانیم حرفهای نادرست و نامربوط برخی فقها در کتب فقهی را جمع کنیم و بر سر کل فقه بکوبیم؛ ما هم می توانیم احادیث نادرست و جعلی یا غیر قابل قبول را که حتی در کتب معتبر حدیثی وجود دارد جمع کنیم و بر سر نویسنده و محدثان و طرفداران آنها بکوبیم! ما هم می توانیم سخنان سخیف برخی متکلمان درباره خدا و پیامبران و معاد را جمع کنیم و بر سر کلام و متکلم بکوبیم! ما هم می توانیم سخنان نادرست برخی مورّخان را در یکجا جمع کنیم و بر سر علم تاریخ بکوبیم، اما هیچکدام از اینها نه اسلامی است نه انسانی و نه علمی.
#روش_دشمنان_دین
مگر دشمنان دین با قرآن و روایات و متون حدیثی ما نمی کنند؟ آنها با گزینش برخی عبارات از متشابهات یا اشتباهات مفسران، محدثان، متکلمان و فقها آن را علم می کنند و بر سر دین وارد می آورند و مخاطبی که نتواند به متون اصلی مراجعه کند یا نتواند تحلیل صحیحی داشته باشد گرفتار آن شبهات می شود.
کاری که برخی از #مخالفان_عرفان می کنند دقیقا همین است؛ انگشت روی شبهات، متشابهات و برخی اشتباهات جهله صوفیه یا برخی عارفان می گذارند و یا مطالب را تحریف شده و تغییر یافته نقل می کنند و به مخاطبان خود القا می کنند که همه عرفان، غلط و باطل است.
شما دوست و سرور عزیز هم تا متخصص در عرفان اسلامی نشده اید (که البته تخصص در عرفان، راه و روش خود را دارد) هیچگاه سراغ سخنان مخالفان نروید که چون قدرت تحلیل و بررسی ندارید ذهنتان گرفتار می شود و شاید دیگر نتوانید به سمت عرفان و مطالب ناب آن بروید.
وحید واحدجوان
💢استاد واحد جوان
@vahedjavan
💢کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
عرفان اسلامی (سخن عرفان)
❇️ اقیانوس علم و معرفت(1) اخیرا کتابی درباره احوالات #علامه_طباطبایی (ره) به نام «#اقیانوس_علم_و_مع
✳️ اقیانوس علم و معرفت (2)
🔹نکته اول:
در یادداشت اول از برخی مطالب کتاب انتقاد شد، در این نکته به نقاط مثبت اشاره می شود. کتاب #اقیانوس_علم_و_معرفت، نقاط مثبت فراوانی دارد:
1. نقل قول های مستقیم نویسنده محترم کتاب اقیانوس علم و معرفت از حضرت #علامه_طباطبایی (ره) پر غنیمت، خواندنی، شیرین و دلچسب است. (گرچه در مواردی، برداشتهای نویسنده محترم از آن مطالب و باطل خواندن نظرات دیگر شاگردان برجسته علامه را تمام نمی دانم.)
2. در این کتاب، از حضرت #آیت_الله_بهجت (ره) و دیگر علمای برجسته نیز نقل قول های مستقیمی شده است که آنها هم پر غنیمت و دلنشین است.
3. به برخی #اشکالات و #شبهات و مطالب علیه #عرفان و #فلسفه، پاسخ گفته شده است. مثلا به عبارات معروف و مشهور #آیت_الله_وحید_خراسانی علیه عرفان و فلسفه، پاسخ های مناسبی داده شده است.
4. تهیه و خواندن این کتاب را به اهل علم و معرفت، سفارش می کنم.
🔹 نکته دوم:
شنیدم اخیرا نویسنده محترم جناب #استاد_پارسا با آیت الله #استاد_رمضانی دیدار داشته اند. ظاهرا در آن جلسه، انتظار بود بنده هم حضور داشته باشم یا از بنده هم دعوت شده بود تا مطالب مورد نظر این کتاب گفتگو شود، اما بنده تبریز بودم و توفیق حضور در جلسه را نداشتم.
در آن جلسه نکات مفیدی رد و بدل شده است. این روحیه استاد پارسا به شدت ستودنی است. خداوند، علم و عمرشان را بابرکت تر از گذشته گرداند.
🔹نکته سوم:
به مواردی از برداشت ها که به نظر حقیر ناتمام است، در یادداشت بعدی اشاره می شود.
💢استاد واحدجوان
🆔 @vahedjavan
💢سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🍀 ارزیابی روایتی منسوب به امام حسن عسکری (ع) درباره فلسفه و عرفان :
🔹 در برخی از کتب به #امام_عسکری علیه السلام نسبت داده اند که به ابوهاشم جعفری فرمود: ای اباهاشم! زمانی فرا می رسد که... علمای آن زمان بدترین جنبندگان روی زمین اند؛ از آن جهت که به #فلسفه و #تصوف گرایش دارند. (علمائهم شرار خلق الله علی وجه الارض لانهم یمیلون الی الفلسفه و التصوف) به خدا سوگند که آنان جزو سرکشان و گمراهان اند. به دوستی دشمنان ما اصرار می ورزند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می کنند. اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند. اینان رهزنان مؤمنان و دعوتگران به مذهب بی دینان اند.... (اردبیلی، حدیقه الشیعه 785)
🔷 بررسی سندی:
اولین کتابی که این روایت را نقل می کند #حدیقة_الشیعة است. دیگران از او نقل کرده اند.
بارها عرض شده که کتاب حدیقة الشیعه، سال ها پس از #مقدس_اردبیلی تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط برخی علما، نتیجه می گیریم که این کتاب در فاصله سال های 1070 تا 1090 تنظیم و جعل شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. پس #حدیقه_الشیعه کتاب معتبری نیست.
به فرض اگر حدیقه، معتبر باشد و مجعول نباشد، عرض می شود حدیقة الشیعة این روایت را به سید مرتضی بن داعی رازی نسبت می دهد و از او به شیخ مفید و از او به احمد بنمحمد بنحسن بنولید و از او به پدرش (محمد بنالحسن) و از او به سعد بنعبدالله و از او به محمد بنعبدالله و در نهایت به محمد بنعبدالجبار میرساند.
از محمد بنعبدالله و از طريق محمد بنعبدالجبار تنها یک روایت در منابع ما ثبت شده است که مربوط به زکات فطره میشود. (شیخ صدوق، بيتا: 2/398). این بدین معنا است که محمد بنعبدالله هیچ روایتی از محمد بنعبدالجبار جز همین يك روایت نقل نکرده است.
درباره افراد سلسله این روایت باید گفت در بین راویان آن محمد بنعبدالله (مسمعی) قرار دارد كه مجهول است و ابن ولید وی را تضعیف کرده است (خويى، 1410: 16/259)
نتیجه این که سند این روایت، معتبر نیست و به احتمال قوی، جعلی است.
🔷 بررسی دلالی:
به فرض که سند، درست باشد (که نیست) این روایت ناظر به فلسفه های دروغین و غیر الهی و تصوف های انحرافی و عرفان های کاذب است؛ نه فلسفه و عرفان اسلامی که از متن دین و قرآن، استفاده می کند و ترازوی خود را برهان و قرآن می داند و علمای بزرگی مثل #صدرالمتألهین شیرازی، #امام_خمینی، #علامه_طباطبایی، #علامه_حسن_زاده_آملی و #آیت_الله_جوادی_آملی پرچمدار آن هستند.
🔹 #خواجه_طوسی در عصر مغولان، #شیخ_بهايی و #میرداماد در عصر صفویه و #امام_خمینی در عصر حاضر نمونه های کاملی از علما هستند که به منصب های عالی دست یافته اند؛ اما کسی اوصاف گفته شده در روایت را (مانند اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند.) در آنان نه تنها سراغ ندارد که تصور آن را هم به خود راه نمی دهد.
🔶 قاعده:
نقل روایت، خیلی مهم نیست، فهم و درایت روایت، خیلی مهم است. همچنانکه حفظ کردن ظاهر قرآن، خیلی مهم نیست، فهم درست قرآن و عمل به آن خیلی مهم است.
اگر قرار بر نقل روایت باشد که برای تحریف قرآن هم روایت داریم اما آیا آن روایات را بررسی سندی و دلالی نمی کنیم؟
⭕️استاد وحيد واحدجوان⭕️
❌اختصاصي❌
💢کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
🍀 ارزیابی روایتی منسوب به امام حسن عسکری (ع) درباره فلسفه و عرفان
🔹 در برخی از کتب به #امام_عسکری علیه السلام نسبت داده اند که به ابوهاشم جعفری فرمود: ای اباهاشم! زمانی فرا می رسد که... علمای آن زمان بدترین جنبندگان روی زمین اند؛ از آن جهت که به #فلسفه و #تصوف گرایش دارند. به خدا سوگند که آنان جزو سرکشان و گمراهان اند. به دوستی دشمنان ما اصرار می ورزند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می کنند. اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند. اینان رهزنان مؤمنان و دعوتگران به مذهب بی دینان اند.... (اردبیلی، حدیقه الشیعه 785)
🔷 بررسی سندی
اولین کتابی که این روایت را نقل می کند #حدیقة_الشیعة است. دیگران از او نقل کرده اند.
بارها عرض شده که کتاب حدیقة الشیعه، سال ها پس از #مقدس_اردبیلی تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط برخی علما، نتیجه می گیریم که این کتاب در فاصله سال های 1070 تا 1090 تنظیم و جعل شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. پس حدیقه الشیعه کتاب معتبری نیست.
به فرض اگر حدیقه، معتبر باشد و مجعول نباشد، عرض می شود حدیقة الشیعة این روایت را به سید مرتضی بن داعی رازی نسبت می دهد و از او به شیخ مفید و از او به احمد بنمحمد بنحسن بنولید و از او به پدرش (محمد بنالحسن) و از او به سعد بنعبدالله و از او به محمد بنعبدالله و در نهایت به محمد بنعبدالجبار میرساند.
از محمد بنعبدالله و از طريق محمد بنعبدالجبار تنها یک روایت در منابع ما ثبت شده است که مربوط به زکات فطره میشود (شیخ صدوق، بيتا: 2/398). این بدین معنا است که محمد بنعبدالله هیچ روایتی از محمد بنعبدالجبار جز همین يك روایت نقل نکرده است.
درباره افراد سلسله این روایت باید گفت در بین راویان آن محمد بنعبدالله (مسمعی) قرار دارد كه مجهول است و ابن ولید وی را تضعیف کرده است (خويى، 1410: 16/259)
نتیجه این که سند این روایت، معتبر نیست و به احتمال قوی، جعلی است.
🔷 بررسی دلالی
به فرض که سند، درست باشد (که نیست) این روایت ناظر به فلسفه های دروغین و غیر الهی و تصوف های انحرافی و عرفان های کاذب است؛ نه فلسفه و عرفان اسلامی که از متن دین و قرآن، استفاده می کند و ترازوی خود را برهان و قرآن می داند و علمای بزرگی مثل #صدرالمتألهین، #امام_خمینی، #علامه_طباطبایی و علامه_حسن_زاده_آملی پرچمدار آن هستند.
#خواجه طوسی در عصر مغولان، #شیخ_بهايی و #میرداماد در عصر صفویه و امام خمینی در عصر حاضر نمونه های کاملی از علما هستند که به منصب های عالی دست یافته اند؛ اما کسی اوصاف گفته شده در روایت را (مانند اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند.) در آنان نه تنها سراغ ندارد که تصور آن را هم به خود راه نمی دهد.
🔶 قاعده
نقل روایت، خیلی مهم نیست، فهم و درایت روایت، خیلی مهم است. همچنانکه حفظ ظاهر قرآن، خیلی مهم نیست، فهم درست قرآن و عمل به آن خیلی مهم است.
اگر قرار بر نقل روایت باشد که برای تحریف قرآن هم روایت داریم اما آیا آن روایات را بررسی سندی و دلالی نمی کنیم؟
دکتر واحدجوان
@sokhanerfan
🍀 ارزیابی روایتی منسوب به امام حسن عسکری (علیه السلام) درباره فلسفه و عرفان
🔹 در برخی از کتب به #امام_عسکری علیه السلام نسبت داده اند که به ابوهاشم جعفری فرمود: ای اباهاشم! زمانی فرا می رسد که... علمای آن زمان بدترین جنبندگان روی زمین اند؛ از آن جهت که به #فلسفه و #تصوف گرایش دارند. به خدا سوگند که آنان جزو سرکشان و گمراهان اند. به دوستی دشمنان ما اصرار می ورزند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می کنند. اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند. اینان رهزنان مؤمنان و دعوتگران به مذهب بی دینان اند.... (اردبیلی، حدیقه الشیعه 785)
🔷 بررسی سند
اولین کتابی که این روایت را نقل می کند #حدیقة_الشیعة است. دیگران از او نقل کرده اند.
بارها عرض شده که کتاب حدیقة الشیعه، سال ها پس از #مقدس_اردبیلی تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط برخی علما، نتیجه می گیریم که این کتاب در فاصله سال های 1070 تا 1090 تنظیم و جعل شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. پس حدیقه الشیعه کتاب معتبری نیست.
به فرض اگر حدیقه، معتبر باشد و مجعول نباشد، عرض می شود حدیقة الشیعة این روایت را به سید مرتضی بن داعی رازی نسبت می دهد و از او به شیخ مفید و از او به احمد بنمحمد بنحسن بنولید و از او به پدرش (محمد بنالحسن) و از او به سعد بنعبدالله و از او به محمد بنعبدالله و در نهایت به محمد بنعبدالجبار میرساند.
از محمد بنعبدالله و از طريق محمد بنعبدالجبار تنها یک روایت در منابع ما ثبت شده است که مربوط به زکات فطره میشود (شیخ صدوق، بيتا: 2/398). این بدین معنا است که محمد بنعبدالله هیچ روایتی از محمد بنعبدالجبار جز همین يك روایت نقل نکرده است.
درباره افراد سلسله این روایت باید گفت در بین راویان آن محمد بنعبدالله (مسمعی) قرار دارد كه مجهول است و ابن ولید وی را تضعیف کرده است (خويى، 1410: 16/259)
نتیجه این که سند این روایت، معتبر نیست و به احتمال قوی، جعلی است.
🔷 بررسی دلالی
به فرض که سند، درست باشد (که نیست) این روایت ناظر به فلسفه های دروغین و غیر الهی و تصوف های انحرافی و عرفان های کاذب است؛ نه فلسفه و عرفان اسلامی که از متن دین و قرآن استفاده می کند و ترازوی خود را برهان و قرآن می داند و علمای بزرگی مثل #صدرالمتألهین، #امام_خمینی، #علامه_طباطبایی و علامه_حسن_زاده_آملی پرچمدار آن هستند.
#خواجه_طوسی در عصر مغولان، #شیخ_بهايی و #میرداماد در عصر صفویه و #امام_خمینی در عصر حاضر نمونه های کاملی از علما هستند که به منصب های عالی دست یافته اند؛ اما کسی اوصاف گفته شده در روایت را (مانند اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند.) در آنان نه تنها سراغ ندارد که تصور آن را هم به خود راه نمی دهد.
نکته دیگر اینکه روش اهل بیت علیهم السلام تقویت تهذیب نفس (اخلاق و عرفان)، تشویق به معرفت خداوند از طریق تعقل (فلسفه صحیح) و شهود (عرفان صحیح) بود.
🔶 قاعده
نقل روایت، خیلی مهم نیست. روایت غیر از خود عترت است. فهم و درایت روایت، خیلی مهم است. همچنانکه فهم درست قرآن و عمل به آن خیلی مهم است.
اگر قرار بر نقل روایت باشد، برای تحریف قرآن هم روایت داریم اما آیا آن روایات را بررسی سندی و دلالی نمی کنیم؟
وحید واحدجوان
❇️کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
💠 پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال علامه حسن زاده آملی
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون
▪️ ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، #حضرت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی را به محضر مبارک حضرت بقیة الله «ارواح من سواه فداه» و جامعه روحانیت و حوزه های علمیه و همه شاگردان و دست پروردگان آن حکیم راحل و عموم مردم بزرگ و بزرگوار آمل و بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم.
▫️ حکیم و عارف کم نظیر، #حضرت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی جامع عقل نظر و عقل عمل بود؛ هم در مسائل علمی از چهار راه استفاده کرد، هم در مسائل عملی از چهار راه بهره برد؛ راه هایی که انسان می تواند از آن راه ها به فیض علمی برسد چهارتاست و راه های عملی که می تواند از آن راه های عملی به فوز الهی بار یابد چهارتاست.
▫️ خدای سبحان از دو راه به بنده اش #فیض_علمی و #فوز_عملی می رساند : یکی به وسیله رهبران الهی، یکی بلاواسطه؛ هم به واسطه رهبران الهی کتاب و حکمت را تعلیم می کند و هم بر اساس «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ»، «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» و مانند آن، بلاواسطه فیض علمی را القاء می کند؛ اگر کسی بخواهد با خدا راز و نیاز کند و ارتباطی برقرار کند، آن نیز دو را ه دارد: یا با توسل به انبیا و اولیا و رهبران الهی است یا بلاواسطه است؛ انسان می تواند بدون واسطه بگوید یا الله، با واسطه هم می تواند بگوید یا الله. اگر کسی خواست با خدا رابطه برقرار کند چه فیض علمی و چه فوز عملی، دو راه دارد یکی مع الواسطه، یکی بی واسطه و اگر کسی خواست فیضی از خدا و فوزی از خدا، علماً و عملاً به او برسد، آن هم دو راه دارد، گاهی بلا واسطه فیض الهی می رسد گاهی مع الواسطه. این بلاواسطه، در علوم عقلی اثباتش آسان نیست؛ ولی در عرفان کاملا محقق است و حکیم و عارف گران سنگی مثل #آیت_الله_حسن_زاده_آملی ، هم راه عقل را هم راه #شهود را به خوبی پیمود و توانست از این چهار راه، هم حرف خودش را به خدا برساند، هم فیض و فوز خدا را دریافت کند.
▫️ زندگی #سراسر_فخر این حکیم الهی در آن اربعین گیری های او، در آن روزه های متصل و مرتبط ماه رجب و شعبان و رمضان او، در آن سحرخیزی های ممتد او، در آن ناله ها و گریه های او که گفت: «تا جان به لب نرسید جام به لب نرسید» گذشت. از این کارها زیاد داشت، از این ناله ها زیاد داشت، از این گریه ها زیاد داشت، از این شب زنده داری ها زیاد داشت، از این تعلیم و تربیت های خالصانه زیاد داشت؛ شاگردانی تربیت کرد که هم اکنون به فیض الهی از اساتید سرآمد حوزه ها هستند و موفق¬ اند و کتاب های گراسنگی چه کتاب های درسی، چه کتاب های مرجعی، یا تالیف کرد یا تصنیف کرد یا تحقیق کرد و آثار گذشتگان را احیا کرد. هم در #عرفان، هم در #فلسفه، هم در #نجوم، هم در #ریاضیات، هم در #تفسیر، هم در حدیث، انسان جامعی شد که توانست انسان هایی تربیت کند، توانست آثاری به یادگار بگذارد، شاگردانی تربیت کند و دوستانی را بپروراند که از محضر او فیض و از مکتب او فوز، از بنان او فیض و از بیان او فوز دریافت کنند؛ لذا ارتحال آن بزرگوار بسیار غمبار است.
▫️ امیدوارم ذات اقدس الهی به عنوان عطیه ای الهی، این سانحه و این سوگ سنگین را بر همگان آسان کند که بتوانند تحمل کنند و این بار سنگین را بکشند، روح پرفتوح آن #حکیم_الهی، آن منجم، آن ریاضیدان، آن عارف، آن فقیه، آن مفسر و آن محدث را با انبیای الهی محشور کند و صبر جمیل به عموم بازماندگان، شاگردان، کسانی که از کتاب های او فیضی بردند و می برند و از محضر و مکتبشان استفاده کرده اند، خصوصاً مردم بزرگ و بزرگوار آمل که متاسفانه وضع حالم مساعد نیست که در مراسم تشییع و در مراسم بزرگداشت این حکیم در کنار آنها شرکت کنم، عنایت فرماید. به طایفه محترم ایشان به دوستان ایشان به شاگردان ایشان و به بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم، علوّ منزلت آن حکیم راحل را از خدا مسئلت می کنم و صبر جمیل و اجر جزیل عموم بازماندگان را از ذات اقدس الهی مسئلت می کنم؛ امیدواریم خدای سبحان حشرشان را با انبیا و اولیا قرار بدهد و دل های داغدیده ها را تسلی بخشد.
غفر الله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
جوادی آملی
1400/07/04
@sokhanerfan
🔹به مناسبت سالروز شهادت امام عسکری علیه السلام همیشه برخی از مخالفان فلسفه و عرفان روایتی نقل میکنند که مناسب است یکی دو روز مانده به فعالیت آنان، نقل و بررسی شود.
🔹 در برخی از کتب به #امام_عسکری علیه السلام نسبت داده اند که به ابوهاشم جعفری فرمود: ای اباهاشم! زمانی فرا می رسد که... علمای آن زمان بدترین جنبندگان روی زمین اند؛ از آن جهت که به #فلسفه و #تصوف گرایش دارند. به خدا سوگند که آنان جزو سرکشان و گمراهان اند. به دوستی دشمنان ما اصرار می ورزند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می کنند. اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند. اینان رهزنان مؤمنان و دعوتگران به مذهب بی دینان اند.... (اردبیلی، حدیقه الشیعه 785)
🔷 بررسی سند
اولین کتابی که این روایت را نقل می کند #حدیقة_الشیعة است. دیگران از او نقل کرده اند.
بارها عرض شده که کتاب حدیقة الشیعه، سال ها پس از #مقدس_اردبیلی تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط برخی علما، نتیجه می گیریم که این کتاب در فاصله سال های 1070 تا 1090 تنظیم و جعل شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. پس اولاً حدیقه الشیعه کتاب معتبری نیست.
ثانیا به فرض اگر کسی بگوید حدیقه، معتبر است و مجعول نیست، عرض می شود حدیقة الشیعة این روایت را به سید مرتضی بن داعی رازی نسبت می دهد و از او به شیخ مفید و از او به احمد بنمحمد بنحسن بنولید و از او به پدرش محمد بنالحسن و از او به سعد بنعبدالله و از او به محمد بنعبدالله و در نهایت به محمد بنعبدالجبار میرساند.
از محمد بنعبدالله و از طريق محمد بنعبدالجبار تنها یک روایت در منابع ما ثبت شده است که مربوط به زکات فطره میشود (شیخ صدوق، بيتا: 2/398). این بدین معنا است که محمد بنعبدالله هیچ روایتی از محمد بنعبدالجبار جز همین يك روایت نقل نکرده است.
ثالثا درباره افراد سلسله این روایت باید گفت در بین راویان آن محمد بنعبدالله (مسمعی) قرار دارد كه مجهول است و ابن ولید وی را تضعیف کرده است. (خويى، 1410: 16/259)
نتیجه این که سند این روایت، معتبر نیست و به احتمال قوی، جعلی است.
🔷 بررسی دلالی
به فرض که سند، درست باشد (که نیست) این روایت ناظر به فلسفه های دروغین و غیر الهی و تصوف های انحرافی و عرفان های کاذب است؛ نه فلسفه و عرفان اسلامی که از متن دین و قرآن استفاده می کند و ترازوی خود را برهان و قرآن می داند و علمای بزرگی مثل #صدرالمتألهین شیرازی، #امام_خمینی، #علامه_طباطبایی و علامه_حسن_زاده_آملی رضوان الله علیهم پرچمدار آن هستند.
#خواجه_طوسی در عصر مغولان، #شیخ_بهايی و #میرداماد در عصر صفویه و #امام_خمینی در عصر حاضر نمونه های کاملی از علما هستند که به منصب های عالی دست یافته اند؛ اما کسی اوصاف گفته شده در روایت را (مانند اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند.) در آنان نه تنها سراغ ندارد که تصور آن را هم به خود راه نمی دهد.
نکته دیگر اینکه روش اهل بیت علیهم السلام تقویت تهذیب نفس (اخلاق و عرفان)، تشویق به معرفت خداوند از طریق تعقل و شهود بوده است و فلسفه و عرفان اسلامی همین امور را به عهده دارد.
🔶 قاعده
نقل روایت، خیلی مهم نیست. (بارها عرض شده که روایت غیر از خود عترت است. قرآن و عترت از هم جدا نیستند اما ممکن است تفسیر یک مفسر یا روایتی از معصوم درست نباشد.)
فهم و درایت روایت، خیلی مهم است. همچنانکه فهم درست قرآن و عمل به آن خیلی مهم است.
اگر قرار بر نقل روایت باشد، برای خیلی امور روایت داریم، برای تحریف قرآن هم روایت داریم، اما آیا آن روایات را بررسی سندی و دلالی نمی کنیم؟
📝استاد وحید واحدجوان
❇️کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
🍀 ارزیابی روایتی منسوب به امام حسن عسکری (علیه السلام) درباره فلسفه و عرفان
🔹 در برخی از کتب به #امام_عسکری علیه السلام نسبت داده اند که به ابوهاشم جعفری فرمود: ای اباهاشم! زمانی فرا می رسد که... علمای آن زمان بدترین جنبندگان روی زمین اند؛ از آن جهت که به #فلسفه و #تصوف گرایش دارند. به خدا سوگند که آنان جزو سرکشان و گمراهان اند. به دوستی دشمنان ما اصرار می ورزند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می کنند. اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند. اینان رهزنان مؤمنان و دعوتگران به مذهب بی دینان اند.... (اردبیلی، حدیقه الشیعه 785)
🔷 بررسی سندی
اولین کتابی که این روایت را نقل می کند کتاب حدیقة الشیعة است و دیگران از او نقل کرده اند.
کتاب حدیقة الشیعه، سال ها پس از مقدس اردبیلی تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط برخی علما، نتیجه می گیریم که این کتاب در فاصله سال های 1070 تا 1090 تنظیم شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. پس حدیقه الشیعه کتاب معتبری نیست.
به فرض اگر کتاب حدیقه، معتبر باشد و مجعول نباشد، عرض می شود حدیقة الشیعة این روایت را به سید مرتضی بن داعی رازی نسبت می دهد و از او به شیخ مفید و از او به احمد بنمحمد بنحسن بنولید و از او به پدرش (محمد بنالحسن) و از او به سعد بنعبدالله و از او به محمد بنعبدالله و در نهایت به محمد بنعبدالجبار میرساند.
از محمد بنعبدالله و از طريق محمد بنعبدالجبار تنها یک روایت در منابع ما ثبت شده است که مربوط به زکات فطره میشود. این بدین معنا است که محمد بنعبدالله هیچ روایت دیگری از محمد بنعبدالجبار نقل نکرده است.
درباره افراد سلسله این روایت باید گفت در بین راویان آن محمد بنعبدالله (مسمعی) قرار دارد كه مجهول است و ابن ولید وی را تضعیف کرده است (خويى: 16/259)
نتیجه این که سند این روایت، معتبر نیست.
🔷 بررسی دلالی
به فرض که سند، درست و معتبر باشد (که نیست) این روایت ناظر به فلسفه های دروغین و غیر الهی و تصوف های انحرافی و عرفان های کاذب است؛ نه فلسفه (حکمت) و عرفان اسلامی که از متن دین و قرآن استفاده می کند و ترازوی خود را برهان و قرآن می داند و علمای بزرگی مثل میرداماد، صدرالمتألهین شیرازی، امام خمینی، علامه طباطبایی و علامه حسن زاده آملی پرچمدار آن هستند.
نکته دیگر اینکه، خواجه طوسی در عصر مغولان، شیخ بهايی و میرداماد در عصر صفویه و امام خمینی در عصر حاضر، نمونه های کاملی از علما هستند که به منصب های عالی دست یافته اند؛ اما کسی اوصاف گفته شده در روایت منسوب را (مانند اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می آورند.) در آنان نه تنها سراغ ندارد بلکه تصور آن را هم به خود راه نمی دهد.
🔹دعوت به عقل و تهذیب
نکته دیگر اینکه روش اهل بیت علیهم السلام در گفتار و رفتار، دعوت به عقل، عقلانیت، تعقل و تفکر (کاری که فلسفه اسلامی میکند) و نیز تهذیب نفس و رسیدن به شهود (کاری که عرفان اسلامی میکند) و تشویق به معرفت خداوند از طریق تعقل (فلسفه صحیح) و شهود قلبی (عرفان صحیح) بود.
🔶 نقل روایت/فهم روایت
نقل روایت، یک چیز است، فهم و درایت روایت چیز دیگر.
فهم و درایت روایت، خیلی مهمتر است. همچنانکه فهم درست آیات قرآن و عمل به آن خیلی مهم است، نه صرفا (مثل وهابیت و داعش و القاعده) خواندن قرآن و برداشت های غلط از آن.
✍وحید واحدجوان
❇️کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
✳️ فلسفه وقتی تشریح و هضم بشود، هیچ مخالفتی با کتاب و سنت ندارد
آیتالله انصاری شیرازی:
🔸فلسفه وقتی تشریح و هضم بشود، هیچ مخالفتی با کتاب و سنت ندارد. کسی که #فلسفه را پیش استاد نخواند، مثل شیخ احمد احسائی، مبدا گمراهیها میشود.
▫️فلسفه و عرفان، در حقیقت خدمتگزار کتاب و سنت است و در حقیقت اینها دو طفلند که قرآن و عترت قیّم آنها هستند.
📚شرح منظومه آیتالله انصاری شیرازی، ج۱، ص۷۴۷
@sokhanerfan
⬅️بررسی راهکار فلسفی برای حل مشکل روایات طینت
🔰گروه علمی فلسفه، جلسه ۲۴۳
🎤آیتالله فیاضی
🗓 چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۳/۲۱، ساعت۱۷
🖇حضوری و مجازی
🏢 قم، خیابان ۱۹ دی، کوچه ۱۰،فرعی اول سمت چپ، اتاق جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی
💻 لینک حضور در جلسه
https://b2n.ir/g.falsafe
#نشست_تخصصی #فلسفه
#مجمع_عالی_حکمت_اسلامی
🆔@hekmateislami
💢کانال سخن عرفان
@sokhanerfan
📚ویراست جدید کتاب استاد مهربان؛ یادبود حجتالاسلام والمسلمین حضرت استاد مهندسی به زودی توسط انتشارات مجمع عالی حکمت اسلامی منتشر میشود.
🔸حجتالاسلام والمسلمین مرحوم استاد محمدمهدی مهندسی از اساتید شاخص #فلسفه و عرفان اسلامی در حوزه و دانشگاه بودند که سالیانی با تلمّذ از محضر اساطین معظم #حکمت_اسلامی و تدریس و پرورش شاگردان و فضلاء در مراکز مختلف علمی، نقش بهسزایی در ترویج و گسترش حکمت اسلامی داشتند. اثر حاضر، نگاهی اجمالی به حیات علمی و فضایل اخلاقی مرحوم استاد مهندسی میباشد.
@sokhanerfan