eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (سلیمان و ملکه سبا ) در داستان حضرت سلیمان در قرآن مجید از زنی یاد شده که هیچ نامی از وی در متون مقدس (قرآن و عهد عتیق )نیست , این زن ملکه کشور سبا بوده , بر طبق روایات داستانی نام این زن بلقیس است و او دختر هدهادبن شرحبیل پادشاه کشور سبا بوده است . احتمالا نام واقعی این بانو بلقیس نیست . (اما ما نیز از وی با همین نام یاد می نماییم😉) مقام بلقیس متاسفانه از دید اکثر علما پنهان مانده است {انی وجدت امراة تملکهم و اوتیت من کل شی و لها عرش عظیم (23)} هدهد :{همانا من یافتم زنی را که پادشاهی می کند بر ایشان و داده شده است (به او ) از هر چیزی و برای او تختی بزرگ است } در آیات قبلی سوره نمل آمده {.....و اوتینا من کل شی ان هذا لهو الفضل المبین (16)} {از زبان سلیمان نقل شده : و داده شده به ما از هر چیزی همانا این آن برتری آشکار است } توجه نمودید سلیمان و بلقیس هر دو از هر چیزی به آنها داده شده . و در این صفت مشترک هستند , یعنی اگر ما از هر چیزی را فقط ملک ظاهری در نظر بگیریم بلقیس نیز ملکی داشته که کمی از سلیمان نداشته است !!! در برخی روایات عامه و داستانهای اسلامی گفته شده که بلقیس محصول ازدواج جن و انس بوده ; و بر طبق بعضی از این داستانها (بلقیس)با جنیان ارتباطاتی داشته است . (به نظر می آید بلقیس نیز دارای درجه ای از قوای روحی و معنوی بوده ) ملکه سبا دارای عرش عظیم بوده است هدهد که در دستگاه سلیمان بوده از وجود چنین عرشی شگفت زده می شود . و در سوره نمل بخشی از داستان حول همین عرش ملکه سبا می باشد نقل است که این عرش به جواهراتی منقش بوده و وقتی بلقیس بر روی آن جلوس می نموده و در معرض نور خورشید قرار می گرفته , جواهرات ,نور خورشید را طوری منعکس می نمودند که صورت ملکه بلقیس دیده نمی شده . در ادامه هدهد می گوید : {وجدتها و قومها یسجدون للشمس من دون الله ....}(24نمل ) {یافتم او و قومش رو که سجده می نمایند برای خورشید به جای الله......} نقل است که ملکه سبا و قومش جز پرستندگان الهه خورشید بودند و برای این خدای خورشید معبدی ساخته بودند(شاید بلقیس کاهنه معبد نیز بوده باشد ) در ادامه حق تعالی در آیه 26 سوره نمل می فرماید {الله لا اله الا هو رب العرش العظیم } (الله است که نیست هیچ الهی غیر از او پروردگار عرش عظیم است ) این آیه هم اشاره به عرش بلقیس دارد که خداوند پروردگار آن عرش عظیم است و هم اشاره به عرش حق تعالی دارد . در ادامه سلیمان (ع) برای نشان دادن قدرت خویش به ملکه سبا از بزرگان دربار خویش خواست که عرش بلقیس را نزد او بیاورند و پرسید کدام یک این کار را انجام می دهید { قال عفریت من الجن انا اتیک به قبل ان تقوم من مقامک .... } (39نمل ) {عفریتی از جن گفت من می آورم پیش تو آن را پیش از آنکه برخیزی از جایت ....} عفاریت نژادی از جنیان هستند که قدی کوتاه تر از انسان دارند و توانایی ها خرق عادت و علوم بسیاری در اختیار دارند و دینشان یهودی می باشد و به زبان عبری تکلم می نمایند هر چند عامه مردم هر نوع جن قدرتمندی را عفریت می دانند ( جنیان به زبان های مختلف توان تکلم دارند اما زبان منطقه ای که در آن زندگی می نمایند زبان اصلیشان می باشد )تقریبا تمام خاندان های عفاریت تحت تسلط قبالیست های یهود می باشند . بخشی از آنان تحت تسلط قبالیست های مثبت هستند که به جبهه اسلام کمک می نمایند , و بخشی تحت تسلط دشمنان جبهه اسلام می باشد . (این عفاریت در خاک فلسطین اشغالی و لبنان در عالم مربوط به خودشان زندگی می نمایند ) در داستان سلیمان ع از شخصی که علمی از کتاب داشت نیز صحبت شده که آصف بن برخیا است و عرش بلقیس را پیش از چشم بر هم زدن نزد سلیمان (ع) حاضر نمود (سلیمان با این در خواست برتری انسان بر جن را به رخ جنیان کشید ) و عرش بلقیس را برای وی ناشناس نمودند و چون بلقیس به کاخ سلیمان (ع) وارد شد گفت {.......انی ظلمت نفسی و اسلمت مع سلیمان لله رب العالمین }(44) {همانا من ستم کردم بر خود و تسلیم شدم با سلیمان در برابر الله که پروردگار جهانیان است } دقت نمایید بلقیس می گوید من تسلیم شدم مع همراه سلیمان این مقام مع همراه بودن در کنار سلیمان (ع) می باشد که مقامی بس بزرگ است نمی گوید من تسلیم الله و رسولش شدم می گوید من همراه با سلیمان تسلیم شدم و خود را در کنار سلیمان نام می برد که رسول خدا است و این مقام همراهی مقام بزرگی است فافهم شخصیت های کلیدی سوره نمل : داود (ع) سلیمان (ع) که ملک داود را به ارث برد , هدهد (جافیر ), بلقیس , عفریتی از جن (عفاریت ) , آصف بن برخیا . هدهد و عفاریت زنده اند . داود و سلیمان و بلقیس و آصف را باید بخاطر داشت .😊 ان شاالله در آینده بدان خواهیم پرداخت @soltannasir 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
@soltannasir (از بابل تا بابل ) {و اتّبعوا ما تتلوا الشّياطين على ملك سليمان و ماكفر سليمان ولكنّ الشّياطين كفروا يعلّمون النّاس السّحر وما أنزل على الملكين ببابل هاروت و ماروت وما يعلّمان من احد حتّى يقولا انّما نحن فتنة فلاتكفر فيتعلمون منهما مايفرّقون به بين المرء و زوجه وماهم بضارّي ن به من أحد الاّ باذن اللّه و يتعلّمون مايضرّهم ولاينفعهم و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الآخرة من خلاق ولبئس ماشروا به انفسهم لوكانوا يعلمون }(102 بقره ) {و (یهودیان ) پیروی کردند از آنچه که شیاطین در ملک سلیمان خوانده بودند , و سلیمان کفر نورزید , لیکن شیاطین کافر شدند , به مردم سحر می آموختند , و از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فروفرستاده شده بود پیروی کردند , با اینکه آن دو به هیچ کس (سحر) نمی آموختند مگر آنکه می گفتند , ما فتنه هستیم , پس زنهار کافر نشوی , ولی آنها از آن دو (فرشته ) چیزهایی می آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند , هر چند بدون اذن خدا نمی توانستند به احدی زیان برسانند , چیزی می آموختند که برایشان زیان داشت و سودی بدیشان نمی رسانید , و قطعا (یهودیان ) دریافته بودند که هر کس خریدار این (متاع ) باشد , در آخرت بهره ای ندارد . وای که چه بد بود آنچه که برای نفوسشان (خودشان ) خریدند اگر می دانستند } @soltannasir 😈👺👹👼👼😈👺👹👼👼😈👺👹👼👼
@soltannasir علامه طباطبایی در تفسیر گرانسنگ المیزان می گوید مفسرین در تفسیر این آیه اختلافات عجیبی براه انداخته اند , بطوریکه نظیر این اختلاف را در هیچ آیه ای از ایشان نمی یابیم . علامه طباطبایی پس از ذکر مهمترین این اختلافات , احتمال اختلافاتی که ذکر شده را یک میلیون دویست و شصت هزار دانسته . 😃 یعنی برای همان اختلافات اصلی 1260000 تفسیر مختلف می تواند وجود داشته باشد . اگر اختلافات فرعی را حساب نماییم عدد نجومی بدست می آید ایشان در ادامه می گویند : و بخدا سوگند این مطلب از. عجایب نظم قرآن است که یک آیه اش با مذاهب و احتمال هایی می سازد که عددش حیرت انگیز و محیر العقول است , و در عین حال کلام همچنان بر حسن و زیبایی خود متکی است . اما تفسیر آیه : یهودیان پیروی کردند از آنچه که شیاطین در ملک سلیمان خوانده بودند دوران سلیمان (ع) تنها دورانی بود که تمام جنیان و شیاطین به بند کشیده شدند و همه به تسخیر سلیمان و حلقه وی در آمدند این شیاطین قسم خوردند که از نسل بشر انتقام بگیرند. علمای یهود که شوکت و قدرت سلیمان را می دیدند در دوران زندگی سلیمان سعی بر یادگیری سحر داشتند یکی از تفاسیر آیه این است : شیاطین در دوران حکومت سلیمان با بعضی اوراد و اسحار برای سلیمان کارهایی انجام می دادند . و این اوراد همان است که اشاره شده شیاطین در ملک سلیمان خوانده اند . و علمای یهود دنبال این اوراد سحر آمیز بودند در بعضی روایات آمده پس از مرگ سلیمان , شیطان کتابی در علم سحر را زیر تخت سلیمان قرار داد . و علمای یهود این کتاب را پیدا نمودند , و با خود گفتند سلیمان با این کتاب (با کمک سحر )توانست بر شیاطین مسلط شود و این علما شروع به استفاده از جادو نمودند . این علمای یهود از این دوران به بعد با شیاطین ارتباطات محکمی برقرار نمودند . و از این دوران افتراقی بین علمای یهود پیش می آید . عده ای که با سحر به نص تورات مخالف بودند, و عده ای که طرفدار ارتباط با شیاطین و استفاده از،جادو بودند . شیاطین از طریق همین علمای یهود (و تحریک آنان ) اقدام به قتل انبیا نمودند , تا انتقام خویش را از بشر بگیرند . از جمله معروف ترین این شیاطین از جنیان اطمار جنی یا اسمار جنی یا سوسمار جنی است که در شهادت حضرت زکریا (ع) و حضرت یحیی (ع) نقش بسیار مهمی داشته است و تا کنون زنده می باشد . و این اطمار جنی در ماجرای عاشورا و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نیز نقش بسیار مهمی داشته است . ( عده ای از علمای یهود (نه همه یهودیان )با ارتباط با همین شیاطین در پشت صحنه عاشورا نقش داشته اند . ) سلیمان تفسیری @soltannasir
@soltannasir در ادامه حق تعالی می فرماید که سلیمان (ع) کافر نشد ولی شیاطین کافر شدند و به مردم سحر می آموختند . اما حق تعالی نسبت را به بابل عقب برد و گفت از آنچه که بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شد یهودیان پیروی کردند . با آنکه آن دو فرشته به احدی سحر نمی آموختند مگر آنکه می گفتتد ما فتته هستیم پس کافر نشوی . ولی از آن دو چیزهایی می آموختند که میان مرد و همسرش جدایی بیفکند . یکی از جنجالی ترین قسمت های این آیه همین ماجرای هاروت و ماروت می باشد این که هاروت و ماروت کیستند آیا دو فرشته هستند یا دو پادشاه می باشند . بین مفسرین اختلاف است بعضی از زبان شناسان نام هاروت و ماروت را همان شکل تغییر یافته دو ایزد زرتشتی یعنی هئوروتات (خرداد) و امرتات (مرداد ) می دانند . که جز هفت امشاسپند می باشند . در تعدادی از روایات اهل سنت آمده که هاروت و ماروت دو فرشته بودند و نسبت به لطف حق تعالی نسبت به انسان ها اعتراض نمودند (یا نسبت به خلقت انسان و مقام خلیفه اللهی وی ) حق تعالی آنان را به زمین فرو فرستاد (تا امتحان شوند ) و به مردم تعلیم سحر نمودند تا این که عاشق زنی به نام زهره شدند . و با وی زنا نمودند و شرب خمر. کردند و قتل نفس نیز نمودند و اسما خاص را به زهره یاد دادند و چون زهره خواست از اسم استفاده نماید و به آسمان رود , زهره در آسمان به صورت سیاره زهره مسخ شد 😳 و این دو فرشته را حق تعالی مخیر نمود بین عذاب دنیا و آخرت , آنان عذاب دنیا را انتخاب نمودند , و در چاه بابل به شکل بر عکس آویزان شدند . تا قیامت فرا رسد . در همین دسته روایات آمده که حضرت رسول هر موقع به سیاره زهره در آسمان نگاه می نمود وی را لعنت می نمود و می فرمود این همان زنی است که آن دو فرشته را لغزاند . 😳 در روایت از امام علی بن موسی الرضا و امام حسن عسکری , این دو فرشته از چنین تهمت هایی مبرا شده اند و گفته شده که سحر را به مردم می آموختند تا سحر ساحران را باطل نمایند و آمده که فرشتگان معصوم هستند پس خطا و نافرمانی پروردگار نمی نمایند . اما در روایتی دیگر از امام محمد باقر(ع) هاروت و ماروت خطا کار و سرنگون هستند . اکثر علمای شیعه نظریه مبرا بودن هاروت و ماروت را پذیرفته اند . اما بعضی از علما نظیر مرحوم فیض کاشانی نظریه خطا کار بودن این دو فرشته را پذیرفته اند . مرحوم فیض نظرش این است که چون این دو فرشته شکل انسانی به خود گرفته اند دیگر فرشته نیستند که معصوم باشند . اما در قرآن آمده که این دو فرشته سحر می آموختند و مردم را از کافر شدن می ترساندند و می گفتند که ما برای شما فتنه هستیم . به ادامه داستان در قرآن اشاره نشده که این دو فرشته چه سرنوشتی داشته اند . روایت داستان هاروت و ماروت و زهره بخصوص مسخ شدن زهره به شکل سیاره زهره با عقل سلیم هم خوانی ندارد . شاید. اصل داستان به شکل دیگر بتواند معقول باشد , (یعنی اگر زهره به شکل سیاره زهره مسخ نشده باشد ). اما چنین داستانی نیز با روایت قرآنی همچنان هم خوانی کامل ندارد . @soltannasir 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
@soltannasir در اینکه آیافرشتگان ممکن است گناه و خطا بنمایند ? باید ابتدا دید که این دو فرشته به چه صورت در بین مردم بابل بودند. اگر این دو فرشته کاملا صورت انسانی گرفته باشند , دیگر تغییر و.تبدل جوهری نمودند یعنی فرشته نیستند که نتوانند گناه نمایند . یا اینکه این دو فرشته به صورت انسان متمثل شده اند مانند جبراییل (ع) که نقل است به صورت دحیه کلبی (از مردان زیبای عرب ) متمثل می شده است . در آیه اشاره به همین ملک بودن آن دو در میان مردم دارد . در نتیجه می توان نظر. دوم (تمثل ) را به صواب نزدیکتر دانست . بنابراین در صورت پذیرش تمثل احتمال گناه برای آنان منتفی می شود . اما احتمال خطا و لغزش برای آنان همچنان وجود دارد . شاید عده ای تعحب نمایند که آیا مگر فرشتگان خطا و لغزش دارند . ⁉️ روایت فطرس ملک و امام حسین (ع) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 {در مورد فطرس كه يكي از فرشتگان الهي است، روايات متعددي داريم كه مضمون و محتواي آنها يكسان است. در روايتي مي خوانيم: فطرس فرشته اي بود كه گردا گرد عرش الهي در گردش بود و درباره دستوري از اوامر خداوند كوتاهي و سستي ورزيد. بالش به كيفر اين نافرماني چيده شد و به يكي از جزيره ها تبعيد گرديد. هنگامي كه امام حسين(ع) متولد شد، جبريل(ع) براي عرض تبريك به پيامبر(ص) به سوي زمين فرود آمد و در راه با فطرس ديدار كرد. جبريل(ع) به وي پيشنهاد كرد، براي عرض تبريك و تهنيت، با او نزد پيامبر(ص) برود. هنگامي كه جبريل(ع) او را به حضور پيامبر(ص) برد، به امر پيامبر(ص)، بالش را به بدن پاك امام حسين(ع) ماليد و سلامتش را باز يافت. عده اي از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آيات صريح قرآن كه ويژگيهاي فرشتگان را برشمرده، آنها را بندگان مطيع و كريم و شايسته خداوند معرفي مي كند و از هر نوع سرپيچي و نافرماني پيراسته مي داند، سازگاري ندارد؛ پس بايد اين گونه روايات را نادرست شماريم؛ و به فرض درستي شان، بدان سبب كه نكتهاي فراتر از ادراك ما دارند، بايد علمش را به اهلش يعني اولياي برگزيده الهي واگذاريم و خود را در فهم آن ناتوان بدانيم. در مقابل عده اي بر اين باورند كه فرشتگان اصناف و درجه هاي گوناگون دارند. گروهي مقرّبند و گروهي در درجه پايينتر جاي گرفته اند. آياتي كه هر گونه نافرماني و سرپيچي را از فرشتگان نفي ميكنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان مقرب نبود تا از هر نوع سركشي پيراسته باشد؛ به ويژه آن كه تخلف و سرپيچي فطرس در برخي روايات كندي و سستي ورزيدن خوانده شده كه نوعي ترك اولي است نه گناه. چنان كه پيامبران(ع) نيز درجات مختلف دارند: "تلك الرسل فضّلنا بعضهم علي بعض؛(۸) بعضي پيامبران را بر بعضي برتري بخشيديم." عده اي از انبياء ترك اولي داشتند؛ ولي جمعي مانند پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و خاندان پاكش جز اراده الهي اراده اي نداشتند و حتي از ترك اولي نيز پيراسته بودند } اما به غیر از ماجرای فطرس ملک داستانی دیگر برای شما عزیزان از کتاب نفحات الانس جامی نقل می نمایم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 { روزی مسافری از راه دور به حضرت خواجه آمده بود (خواجه عبدالخالق غجدوانی از پیران بزرگ خراسان و پیر خواجه بهاالدین نقشبند بخارایی ) ناگاه جوانی خوب صورت به حضرت خواجه آمد و طلب دعایی کرد . خواجه دعایی فرمودند , آن جوان ناپیدا شد . آن مسافر پرسید : که این جوان چه کس بود ? خواجه فرمودند که : فرشته ای بود که مقام وی در آسمان چهارم بود . به سبب تقصیری از مقام خود دور افتاده بود و به آسمان دنیا آمده , با فرشتگان دیگر گفت چکار کنم که حق تعالی مرا باز به همان مقام رساند ? فرشتگان وی را به اینجا نشان دادند . آمد و دعا درخواست کرد . دعا کردیم و اجابت شد و به مقام خود باز رسید . آن مسافر گفت خواجه ما را به دعای ایمان مدد کند باشد که از این دامگاه شیطان جان به سلامت بریم . خواجه فرمودند : وعده آن است که بعد از ادای فرایض هر کس دعا کند مستجاب شود . تو بر کار باش و ما را به دعای خیر یاد کن بعد از فرایض , و ما نیز ترا یاد کنیم . باشد که در این میان اثر اجابت ظاهر شود , هم در حق تو و هم در حق ما .} روایتی از کتاب زندگی نامه یک یوگی فصل 43 رستاخیز شری یوکشتوار 👇👇👇👇👇 {فرشتگان سقوط کرده و ظلمت زده که از کرات اختری رانده شده اند با استفاده از بمب های لایفترونی و یا شعاع متموج مانتراها (اذکار ) به جنگ با یکدیگر می پردازند . (برای صعود مجدد به بخش های بالاتر ) . این فرشتگان مطرود (سقوط کرده به دلیل لغزش ) در طبقات پست و ظلمت زده عالم اختری ساکن هستند(مانند فطرس که سقوط کرده بود ) و کارمای پلید خود را تخلیه می کنند } عزیزان اینها تجربه مشترک در باب سقوط فرشتگان(برای لغزش های کوچک ) بین اولیا ادیان مختلف می باشد (ع) الانس @soltannasir ☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃☃
پطرس پرش شکست ،شفا دادی و پرید من که دلم شکسته چه خاکی به سر کنم . @Soltannasir 💛💚💛💚💛💚💛
@soltannasir گفتیم که ممکن است فرشتگان بر اثر خطا سقوط نمایند . شاید هاروت و ماروت نیز بر اثر خطایی در آموزش سحر (نه داستان زنا و قتل و...) به مردمان سقوط نموده باشند . و در چاه بابل معلق باشند . یک بار دیگر عقاید مردمان درباره این دو فرشته را مرور نماییم عموم اهل سنت اعتقاد به زنا و قتل و نفس و شرب خمر هاروت و ماروت و معلق بودنشان در چاه بابل دارند 😃 عموم علمای شیعه اعتقاد به بری بودن این دو فرشته از این تهمت ها و نسبت ها دارند . اما عزیزان نکته ای وجود دارد در عالم این موجودات (جنیان و دیوها و .......) روایت معروف سرنگون بودن این دو فرشته است حال به هر علتی چه زنا و شرب خمر باشد و چه خطا در آموزش سحر و جادو باشد .یا هر علت دیگری . قبالیست های بزرگ یهودی و فراماسونرها و ایلومیناتی ها اعتقاد به سرنگون بودن این دو فرشته در چاه بابل دارند . اینان (قبالیست ها )با عفاریت و جنیان و شیاطین و موکلین و فرشتگان و دیو ها و الهه ها و غیره ارتباط دارند شیاطین و جنیان و عفاریت و دیوها ممکن است اشتباه نمایند اما ارتباط یهودیان با موکلین و فرشتگان یهودی نیز موجب این نشده که آنان اعتقاد به معلق بودن این دو فرشته نداشته باشند . در عالم اسلام نیز در وادی این موجودات اعتقاد بر سرنگون بودن این دو می باشد . منطقیون می گویند تواتر خبر موجب علم است . بنابراین می توان گفت وقتی خبری تا این حد متواتر هست .( در وادی این موجودات) , شاید حقیقت داشته باشد . زمانی که منابع مختلف را درباره این دو فرشته در کنار هم می گذاریم (احادیث مبرا بودنشان و روایت شفاهی سرنگون بودنشان و احادیث شرب خمر و قتل نفس و زنا ) بهترین انتخاب برای ما این است که در باره این دو فرشته متوقف باشیم . شاید این دو فرشته هم از تهمت زنا و قتل و نفس مبرا باشند و هم از خطا و لغزش معصوم باشند و در چاه سرنگون نباشند و دوباره به آسمان برگشته باشند . شاید هم خطا کار باشند و در چاه بابل سرنگون باشند . دشمنان ما عمیقا اعتقاد به سرنگونی آنان در چاه بابل دارند و دنبال این چاه معروف می باشند .تا این دو فرشته را بیرون کشند و از علم سحر آنان در راستای اهدافی که دارند کمال استفاده را ببرند اما چاه بابل کجاست ? سه منطقه برای چاه بابل که هاروت و ماروت در آن سرنگون هستند , در کتب نقل شده است 1 : چاه در عراق امروزی می باشد بابل نام استانی در کشور عراق کنونی با مرکزیت شهر حله می باشد و ویرانه های تمدن بابل بزرگ در این استان موجود است 2:چاه در سوریه امروزی نزدیک شهر حلب می باشد . 3 : چاه در منطقه بابل و بابلسر , در مازندران ایران می باشد 😃 روایت معروف در بین دوستان جحود ما این است که چاه مذکور در کشور عراق کنونی می باشد . @soltannasir 🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳
هاروت و ماروت معلق در چاه بابل
@soltannasir حق تعالی به زیبایی در آیه 102 (آیه هاروت و ماروت ) داستان علمای یهود , پس از وفات سلیمان (ع) را که به سحر و جادوگری و ارتباط با شیاطین پرداختند , بیان می نماید , و نکته مهم این است که ریشه داستان (سحرو جادوگری ) را به. سرزمین ایران و مصر و غیره نمی رساند ریشه آن را به سرزمین 👈 بابل 👉می رساند این نکته مهم سالها از دید دوست و دشمن مخفی مانده بود . تعجب ننمایید 😳 بگذارید داستانی برایتان بگویم. بنی اسراییل (فرزندان یعقوب ) از کنعان به مصر رفتند. بنی اسراییل در زمینه های بسیاری تحت تاثیر تمدن با شکوه مصر آن زمان قرار گرفتند , در مصر کمی با فنون سحر و جادوی مصری آشنا شدند , این آشنایی با سحر و تاثیر پذیری از مصر را در ماجرای گوساله سامری در قرآن می بینیم . آنان پس از خروج از مصر تا هنگام تشکیل دولت اسراییل با تمدن های منطقه غرب خاورمیانه , ارتباط نزدیکی داشتتد و این تمدن ها نیز شرک آمیز بودند . در دوران تشکیل حکومت سلیمان , عده ای از علمای یهود چون شکوه دولت سلیمان را دیدند گرایش بیشتری به سحر و جادو و ارتباط با شیاطین پیدا نمودند , ریشه سحری که از شیاطین می آموختند را حق تعالی به هاروت و ماروت و بابل بزرگ بر می گرداند . سحر هاروت و ماروت به زبان آرامی باستان است و تفاوت خاصی با تمام اوراد جادویی جهان دارد . ان شاالله در آینده پس از کمی آموزش عبری خواهیم گفت این تفاوت مهم در چیست . علی ای حال پس از دوران سلیمان (ع) قدرت دولت اسراییل کم شد تا اینکه نبوکد نصر ( بخت النصر )به اسراییل حمله نمود و هیکل را خراب نمود و بخشی از یهودیان طبق گفته خودشان به اسارات به بابل رفتند (کسی چه می داند شاید عده ای با میل خود رفتند 😉 ) عده ای از علمای یهود در بابل توانستند آشنایی بیشتری با علوم نجوم و سحر بابلی پیدا نمایند . پس از آزادی بنی اسراییل توسط کوروش کبیر (به نقل خودشان ) عده ای از یهودیان به ایران آمدند (هر چند عده ای از مورخین سابقه حضور یهودیان در ایران را به قبل از دوران کوروش کبیر می رسانند ) و در ایران زمین زندگی نمودند . در ایران نیز با آیین های ایرانی نظیر زرتشیت و مهر پرستی دین یهودیت برخورد نمود , از منظر محققین ادیان (محققین بی طرف نه متعصب )تاثیر پذیری یهودیت از آیین زرتشتیت انکار ناپذیر است ; اما آن دسته از علمای یهود که علاقه به سحر و جادو داشتند در ایران زمین با سحر و افسون های ایرانی نظیر افسون فریدون و.غیره آشنایی پیدا نمودند که مغان مهر پرست وارث آن بودند . ( در آیین مهر پرستی آشنایی با علم نجوم و افسون و سحر برای یک مغ لازم بوده )تاثیر آیین مهر بر عرفان یهود بخصوص عرفان مرکابا انکار ناپذیر است . یهودیان در خاورمیانه با عرفان گنوسی و مکتب اسکندرانی و حکمت یونانی و مکتب فیثاغورثیان و هرمسیان نیز آشنایی پیدا نمودند. ادامه .... @soltannasir 🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞
@soltannasir پس از ظهور اسلام رسول الله (ص) (به تعلیم الهی ) علم جفر را بر حضرت علی (ع)املا می نمود و آن حضرت بر روی پوست بزغاله مکتوب می نمود . اما در دوران امام ناطق جعفر صادق (ع) علم جفر توسط آن حضرت آشکار شد. و حضرت به خواص شاگردانش آموزش داد علی الخصوص جفر خافیه که توسط حضرت ابداع شد . و علم کیمیا نیز توسط حضرت به جابربن حیان آموزش داده شد اینجا سخنی هست 👇👇👇👇👇 {متاسفانه مقام امام جعفر صادق (ع) از دید اکثر شیعیان پنهان مانده است . خیلی از شیعیان امام صادق را با نهضت علمی و تربیت شاگردان بسیار و احادیث روایت شده ازحضرتش می شناسند . اما هنوز جایگاه علمی حضرت را به درستی نمی شناسند . عزیزان درست است که ائمه ما کل هم نور واحد هستند اما شکل بروز و ظهور این نور در هر تعینی از تعینات متفاوت بوده در امام صادق صفت علم ظهور بسیاری داشته است . منشا بسیاری از علوم اسلامی (در شکل اولیه خود ) امام علی بن ابی طالب (ع) می باشد . اما ظهور و تکمیل این علوم توسط امام جعفر صادق (ع) بوده است عزیزان در علوم غریبه در وادی تسخیرات نام حضرت سلیمان (ع) مهم است , بسیاری از عزایم تسخیر بدون نام سلیمان کارایی لازم را ندارند . شخصی که بخواهد در این وادی (تسخیر و مسخرات )موفق شود باید با حضرت سلیمان (ع) ارتباط دلی و احساسی پیدا نماید و ذکر یا سلیمان بگوید . در اربعینات علوم نیز ,نظیر اربعین علم جفر . اربعین علم نجوم , اربعین علم کیمیا و...... (در عالم اسلام ) شخص بدون نام بردن از امام صادق (در بعضی ادعیه اربعین )موفق نخواهد شد. (اگر بشود جز نوادر است ) و در طول این اربعینات شخص باید با امام صادق ارتباط دلی و روحی پیدا نماید . (یادتان بیاد هدهد سلیمان گافیر خلقتش از روح حضرت بود ) عزیزان این ویژگی هر کدام از این بزرگان است . کلید اربعین تسخیر . ذکر یا سلیمان است کلید اربعینات علوم , ذکر یاجعفر است چنانچه کلید حوائج دنیایی بدست امام موسی کاظم می باشد و این جز اسرار است که عده ای از علما در حوزه می دانند ولی نمی گویند . اکنون شاید در بیابید علمای علامه شیعه نظیر خواجه نصیر الدین طوسی و علامه حلی و علامه شیخ بهایی و میرداماد و ..... چگونه علوم مختلف را در خود جمع نمودند اگر شما به یادگیری علوم مختلف و متنوع علاقه دارید , کافی است که امام صادق را درک نمایید , روح وی را و علوم وی را بفهمید و لمس نمایید و پس از این فهم با وی ارتباط دلی و احساسی برقرار نمایید , آنگاه خواهید دید که پس از مدتی ابواب علوم کم کم برایتان گشاده خواهد شد (به شرطی که در حال یادگیری علم باشید ) } ادامه داستان 👇👇👇👇 در دوران امام صادق نهضت ترجمه کتب (بیشتر کتب یونانی ) آغاز شد از این زمان به بعد به تدریج در جهان اسلام میراث گذشتگان از تمدن های منطقه خاورمیانه به زبان های آرامی و سریانی و عبری و آکدی و اوستایی و پهلوی و.... توسط علمای علوم غریبه جهان اسلام جمع آوری شد . بسیاری از بخش های این علوم از زبان های مختلف علی الخصوص یونانی ترجمه شد متاسفانه در اثر همین ترجمه ها بخش هایی از این علوم (علوم غریبه و خفیه )به اشخاصی نظیر بلیناس حکیم یونانی نسبت داده شد . و بخش هایی دیگر به هرمس حکیم و متاسفانه عده ای از علمای بزرگ فلسفه ما نظیر سهروردی و ملا صدرا هرمس را ادریس پیامبر در نظر گرفتند و برای فرار از عدم همخوانی ادریس (ع) و هرمس قایل به این شدند که دو هرمس وجود داشته است . تمام این سخنان نوعی یونان زدگی بود که در جهان اسلام بر اثر نهضت ترجمه بوجود آمد در حالی که یونانیان در این علوم (خفیه ) حرفی برای گفتن ندارند نه تنها در این علوم بلکه در بسیاری از علوم دیگر نیز حرفی برای گفتن ندارند نه بقراط پدر علم پزشکی است و نه بلیناس پدر علوم غریبه و نه فیثاغورث کاشف قضیه فیثاغورث در هندسه می باشد . اکثر این علوم متعلق به مردمان خاورمیانه می باشد تمدن هایی نظیر ایران و سومر و بابل . ادامه داستان 👇 از سویی دانش نجوم نیز بر پایه میراث گذشتگان توسط دانشمندان ایرانی -در جهان اسلام -دوباره احیا شد . این علوم همه به هم آمیخته شد و مجموعا علوم غریبه تمدن اسلامی بوجود آمد @soltannasir 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@soltannasir تقریبا در پایان قرن پنجم هجری علوم مختلف اسلامی من جمله علوم غریبه شکلی قوام یافته پیدا نموده بود . در تمام این دوران یهودیان در سرتاسر بلاد اسلامی حضور داشتند . و طبیعتا بخشی از علمای یهود, با دستاورد علمای اسلام آشنایی لازم را پیدا نمودند . یهودیان در باره علم جفر خود گفیر و گماتریا اعتقاد دارند که از انبیای پیشین به آنان ارث رسیده , ما منکر این حقیقت نیستیم , لیکن به نظر ما آنچه علمای یهود در اختیار داشته اند در علم حروف و جفر ناقص بوده و بخش هایی از این میراث علمی در طی سالها آوراگی از بین رفته بود . یهودیان در دوران اسلام با کمک علم جفر و حروف اسلامی توانستند به مرور علم گفیر و گماتریا خود را احیا نمایند . شیوه جفر یهود بیشتر بر اساس سیستم جفر خافیه امام جعفر صادق (ع) می باشد . اما اواخر قرن پنجم هجری جهان اسلام با جنگ های صلیبی روبرو شد مسیحیان برای باز پس گیری بیت المقدس جنگی را شروع نمودند که نزدیک به دو قرن به درازا انجامید در طول این دوران در بین لشگر صلیبیون گروهی به نام تامپلیه ها یا شوالیه های معبد سلیمان بوجود آمد . زمانی که مسلمین با صلیبیون جنگ می نمودند . گروهی از اسماعیلیه به رهبری رشید الدین سنان در سوریه , ابتدا سعی به ترور صلاح الدین ایوبی (حاکم سلسله ایوبیان ) نمودند و دوبار در این ترور ناموفق بودند , تا اینکه رشیدالدین تدبیری به خرج داد و به سومین مامور ترور خود اعلام نمود که خنجری به همراه یک نامه صلح در کنار تخت صلاح الدین فرو نما , و این اقدام منجر به دوستی اسماعیلیه و صلاح الدین شد رشید الدین برای اثبات حسن نیت بیشتر خود اقدام به ترور دشمن صلاح الدین ایوبی شاهزاده -کنراد دو مونفرا- پادشاه شهر صور در بیت المقدس نمود اما پس از مرگ صلاح الدین ایوبی اسماعیلیه اینبار با صلیبیون وارد معامله شدند . (صلیبیون پول بیشتر دادند اسماعیلیه هم گفتتد ای جانم 😊) آنان با ریچارد اول پادشاه انگلیس و با فیلیپ دوم پادشاه فرانسه همکاری نمودند . و پشت جبهه اسلام را خالی نمودند . @soltannasir 💒💒💒💒💒💒⛪️⛪️⛪️⛪️⛪️⛪️
بازی assassins creed. در ایران معروف به کیش یک آدم کش , که به ماجرای جنگ های صلیبی و شوالیه های معبد می پردازد . در این بازی اسماعیلیه نیز نشان داده شده است .
این بازی به غیر از کیش یک آدم کش به مسلک حشاشین نیز معروف است . شخصیت با لباس سیاه در تصویر با نام المعلم در این بازی همان رشید الدین سنان رهبر اسماعیلیه شام می باشد . که درباره وی صحبت شد .
@soltannasir از این زمان به بعد روابط اسماعیلیه و شوالیه های معبد گسترش می یابد شوالیه ها بر طبق داستان های شفاهی کتب جادویی منسوب به سلیمان (ع) را در بیت المقدس پیدا می نمایند (ظاهرا همان نسخه هایی که شیطان و شیاطین برای گمراهی یهودیان در زیر تخت سلیمان قرار دادند و شاید نسخه هایی که علمای یهودی که با شیاطین ارتباط داشتند_پس از وفات سلیمان _ نوشته بودند ,باشد .) این کتب نیاز به رمز گشایی داشت و شوالیه های معبد توانایی علمی لازم را (برای رمز گشایی )نداشتند , اما اسماعیلیه که به باطنیه نیز معروف بودند , در این علوم متبحر بودند بنابراین ارتباط اسماعیلیه و شوالیه ها وارد مرحله تازه ای شد . اسماعیلیه , نمایندگان شوالیه ها را وارد تشکیلات باطنی خود نمودند . شوالیه ها با آداب اسماعیلیه که بیشتر از آیین مهر پرستی اخذ شده بود آشنایی یافتند . این آداب آنان را تحت تاثیر قرار داد, اما با اینحال آنان با بخش هایی از این آداب نا آشنا نبودند زیرا از حضور آیین مهر پرستی در اروپا قرن ها (بیش از هزار سال ) می گذشت. شوالیه های معبد از این زمان به بعد از روی مناسک اسماعیلیه , مناسک خود را ایجاد نمودند . کتب جادوی سلیمان نیز با کمک اسماعیلیه و یهودیان رمز گشایی شد شوالیه های معبد در قرون بعد در اروپا تشکیلات فراماسونری را بنا نهادند و نکته جالب این است که پیوند فراماسون ها (شوالیه های معبد ) با اسماعیلیه تا امروز نیز برقرار است . کریم آقاخان رهبر سیاسی فعلی اسماعیلیه نزاری می باشد که ساکن فرانسه است و دارای ثروتی نزدیک به یک بیلیون دلار می باشد . وی با شرکت های مختلفی ازجمله بنیاد صهیونیستی راک فلر همکاری دارد . و البته کریم آقاخان بنیاد خیریه معروفی نیز دارد و فعالیت های بشر دوستانه نیز انجام می دهد 😊 وی با اینکه شخصیت سیاسی نیست , اما بدلیل پیوند فراماسونری جهانی با اسماعیلیه , از مردان پر نفوذ در سطح فرانسه و حتی جهان محسوب می شود . @soltannasir 🏛🏛🏛🏛🏛🏛🏛🏛🏛🏛🏛🏛🏛🏛
سمت راست تصویر : هیلاری کلینتون سمت چپ تصویر : کریم آقاخان رهبر اسماعیلیه
کریم آقاخان درحال دست دادن با ملکه انگلستان در حضو ژاک شیراک رییس جمهور سابق فرانسه (در دوران ریاست جمهوری وی )
از راست به چپ : حامد کرزای , کریم آقاخان , سارکوزی , شخص پشت به تصویر ,?? , کاندو لیزا رایس , لورا بوش , بان کی مون
سید محمد خاتمی و کریم آقاخان 😊
@soltannasir اسماعیلیه هنوز برای غرب مهم است , زیرا میراثی دارد که غربی ها به دنبال آن می باشند , شاید برای فهم این میراث لازم باشد که افسانه های پیرامون اسماعیلیه جمع آوری و مطالعه شود . البته این را می دانیم که دوستان فراماسون ما معتقدند , سه منطقه ای که اسماعیلیه در آن قلعه های مهم داشتند یعنی قلعه الموت قزوین و قلعه سارو سمنان و قلعه طبس (فداییان و نیروهای انتحاری در این قلعه تربیت می شدند ) دریچه ورود جهان های موازی و عبور و مرور جنیان است . و اگر این سه نقطه را به هم وصل کنی مثلث مهمی به زعم آنان بدست می آید. بنده این نظر را قبول و نفی نمی نمایم فقط نقل می نمایم تا کمی با نظرات برادران ماسونی آشنایی داشته باشید . اما از اعتقادات دیگر فراماسون ها این است که شمشیر ذوالفقار مولی علی (ع) در قلعه الموت قرار دارد . این اعتقاد مورد قبول ما نیست 😊. از دیگر اعتقادات آنان در مورد اسماعیلیه داشتن وسیله ای است که با آن می توان به عوالم این موجودات و ابعاد دیگر عالم سفر نمود . وجود چنین وسیله ای را رد و قبول نمی نماییم در فیلم شاهزاده ایرانی که ماجرای آن مربوط به الموت است . خنجری وجود دارد که با کمک شن مخصوص, اجازه سفر به زمان را به شخص می دهد . شاید این فیلم و بازی رایانه ای آن از روی چنین اعتقادی ساخته شده باشد . بخصوص که بازیگر نقش اول فیلم جیک جیلنهال خود یک فراماسون است . @soltannasir 🏰🏰🏰🏰🏰🏰🏰🏰🏰🏰🏰🏰🏰🏰
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@soltannasir در هنگام جنگ های صلیبی عرفان یهود دوره انتقال از عرفان مرکابا را به سمت قبالا می گذراند . از فعالیت های پشت پرده یهودیان در جنگ های صلیبی چیز زیادی در دست نیست . حتی از مراودات آنان با شوالیه های معبد نیز اطلاعات معتبری در منابع موجود نیست . اما چون شوالیه های معبد در دوران بعد که بنیان فراماسونری جهانی را پایه گذاری می نمایند , تشکیلات فراماسونری کاملا بر اساس آرمان های یهودیت پایه گذاری شده (نه مسیحیت ) پس می توان حدس زد که از گذشته های دورتر یعنی دوران شوالیه ها ارتباطاتی بین قبالیست های یهود و شوالیه ها برقرار شده . احتمالا شوالیه ها برای رمز گشایی کتب جادویی یافته شده علاوه بر اسماعیلیه با یهودیان نیز مراوداتی داشته اند . علی ای حال تشکیلات منظم فراماسونری به مرکزیت بریتانیا و تشکیلات ایلومیناتی در آلمان پایه گذاری شد و در دوران رنسانس که از اقتدار کلیسا کم شد , نفوذ این تشکیلات در دولت ها بیشتر شد , آنان با عضو گیری از افراد و خاندان های ثروتمند و استفاده از ثروت برای تتمیع افراد , به سرعت پیشرفت نمودند . و دامنه نفوذ آنان حتی به خود کلیسای واتیکان رسید , و در عالم سیاست نیز توانستند که در بعضی خاندان های سلطنتی از جمله خاندان سلطنتی بریتانیا نفوذ نمایند. از همین دوران تشکیلات فراماسونری و ایلومیناتی به دو بخش تقسیم می شود بخش سیاسی و بخش علوم ماورا و جادو . در دوران رنسانس که نهضت علمی در اروپا آغاز شد . تمایل برای کشف حقیقت و جستجوگری و پرسش گری در میان غربیان آغاز شد . با وجود آنکه همواره تاریخ فراماسون ها در هاله ای از ابهام است و ما از نقش دقیق آنان در رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا اطلاع دقیقی نداریم . اما با توجه به شواهد , آنان نیز موافق جریان موجود در اروپا بودند و در این تحولات نقش مثبتی داشته اند . یکی از فیلسوفان موثر در این دوران رنه دکارت است که فلسفه او نقش مهمی در تحولات اروپای آن دوران داشته است . فلسفه وی با ریاضیات و فیزیک آمیخته شده بود . وی به اثبات صانع برای عالم در نظام فلسفه خویش مبادرت ورزید و اعلام نمود که جهان ماده و فیزیکی دارای قوانینی است که بطور نظام مند در جهان هستی در جریان است . فلسفه وی به نوعی تاثیر خداوند را از زندگی بشر نفی نمود (مانند جمله یهودیان که دست خداوند بسته است ) و عنان سرنوشت بشر را بدست بشر داد که بپرسد و پاسخ را بیابد . حقایق را کشف نماید و دستگاه ها و ابزار صنعتی بسازد و از این ابزار برای اهداف خویش استفاده نماید . پرسشگری و کشف حقیقت و جستجو گری نیکو است و تکلونوژی و صنعت نیز نیکو می باشد اما به شرطی که این ابزار در دست افراد صالح و شایسته باشد . خود دکارت که پایه گذار چنین اندیشه ای بود شخصیتی مذهبی داشت و انسان خوبی بود . اما این ابزار و تکلونوژی و نتایج علمی بدست چه کسانی افتاد ? از این ابزار چگونه استفاده نمودند ?! در این دوران بود که کشورهای اروپایی نظیر اسپانیا و پرتغال و فرانسه و هلند و انگلستان شروع به پای گذاردن در خاک کشورهای دیگر نمودند . تاریخ سیاه استعمار را بنیان نهادند . مقایسه نمایید که در دوران هخامنشیان مستعمرات امپراطوری ایران چه وضعیتی داشتند . و اروپاییان تنها دو. ,سه قرن پیش چگونه با مستعمرات خویش رفتار می نمودند. ?! فراماسونر ها بعد ها مکتب اومانیسم(انسان گرایی ) را بوجود آوردند یکی از مهمترین اختلافات و جنگ ها در آخرالزمان بر سر همین مسئله است . حکومت خلیفة الله (امام مهدی ) و الاهیون (دین باوران و خدا باوران ) و احکام الهی بر زمین و یا حکومت انسان (دجال ) و انسان گرایان و احکام انسانی بر روی زمین ⁉️ در عرفان یهود (کابالا )هدف انسان رسیدن به مقام خالقیت و خلق نمودن می باشد . بعضی از قبالیست ها بر اساس همین اصل حتی نسبت به ساحت خداوند گستاخی می نمایند که خداوند چه حقی دارد بر خلاف خواست قوم برگزیده خویش (یهود ) عمل نماید . 😳 شاید کسی بگوید حکومت فراماسونری جهانی و انسان گرایان تا به حال بسیار بهتر از حکومت علمای ادیان مختلف (نظیر کلیسا ) بوده ?! عزیزان حکومت الاهیون متفاوت است . ما حکومت الاهیون رو در طول تاریخ کم داشتیم ! جمشید , فریدون , ذوالقرنین , داود (ع), سلیمان(ع) , حضرت رسول (ص) , مولی علی (ع) و...... از معدود حاکمان الهی در طول تاریخ بودند @soltannasir 💛💜❤️💛💜❤️💛💜❤️💛💜❤️💛💜❤️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت هایی از فیلم 👆👆👆👆👆وکیل مدافع شیطان آل پاچینو نقش شیطان را دارد و خود را یک انسان گرا می داند و خداوند و مسیح (ع) را یک ضد انسان می داند @soltannasir
@soltannasir همزمان با سیر تحولات علمی در دوره رنسانس و سپس انقلاب صنعتی ,جادوگری و ارتباط با ماورا نیز در اروپا گسترش می یافت . ایجاد آزادی نسبی و کاسته شدن قدرت کلیسا از عوامل این گسترش بود. بخش جادوی لژهای ماسونی و ایلومیناتی برای کشف قوانین جهان ماورا در حال تحقیقات علمی و عملی دقیق بودند و تا کنون نیز این تحقیقات ادامه دارد . همزمان با چنین تحقیقات علمی و عملی در باره جادو و علوم ماورا , طبیعی است که در میان عموم مردمان جامعه اروپای آن دوران اعتقاد به جادو همراه با خرافات آمیخته شود . ما در اروپای آن دوران موج علاقه به ارتباط با ارواح و جنیان و شیاطین و همزاد و همچنین فال گیری و طالع بینی را مشاهده می نماییم . نکته : ارتباط با ارواح و جنیان و غیره خرافه نیست اما در میان مردمان اروپای آن دوران چنین اعتقاداتی با خرافه آمیخته شده بود . عده ای از معاصرین ما از علوم ماورا (علوم خفیه )با عنوان خرافه یاد می نمایند . و موج علاقه به جادو و اعتقاد به ارتباط با ماورا در اروپای عصر رنسانس را. موج خرافه گرایی تفسیر می نمایند و آن را با علم و نهضت علمی مغایر می دانند . بنابراین از عصر رنسانس تعبیر به عصر خرافه گرایی می نمایند نگاهی به تاریخ اسلام خلاف این نظریه را به اثبات می رساند . بسیاری از دانشمندان نابغه جهان اسلام در این علوم متبحر بودند شیخ الریس بوعلی سینا که یکی از بزرگترین نوابغ بشری می باشد در این علوم (غریبه و خفیه ) صاحب تالیف می باشد . (کنوزالمعزمین ) علامه سکاکی خوارزمی دانشمند بزرگ جهان اسلام در این علوم صاحب تالیفات ارزشمندی می باشد (فنون تسخیرات سکاکی ) خواجه نصیرالدین طوسی ملقب به مهندس اول و استاد بشر از نوابغ ریاضیات و نجوم در این علوم متبحر بوده (علم رمل طوسی ) علامه محمود دهدار شیرازی و فرزندش محمد بن محمود دهدار صاحب مهمترین تالیفات در این علوم می باشند (مفاتیح المغالیق , جواهر الاسرار ) علامه شیخ بهاالدین عاملی از اعجوبه های این وادی می باشد (کشکول , مخلاة) میرداماد نیز در این علوم صاحب تالیف می باشد (جذوات و مواقیت , میرداماد کبیر ) و....... همه این بزرگان که از بزرگان علمی زمان خود بودند در علوم خفیه متبحر بودند و نکته جالب نزدیکی این بزرگان به حکومت های زمان خویش و استفاده از این علوم برای تاثیر در جریان سیاست های زمان خویش می باشد . استفاده خواجه نصیر از این علوم برای سقوط خلافت عباسی , و یا طلسم شیخ بهایی برای پیروزی بر دولت عثمانی و آزادی ایروان از چنگ عثمانی و طلسم دیگر شیخ بهایی برای جلوگیری از آمدن بیماری وبا به ایران که دردوره فتحعلیشاه قاجار انگلیسی ها آن را خریدند و با خود از ایران خارج نمودند وچند سال بعد در ایران وبا شیوع پیدا نمود . و سایر طلسماتی که این نابغه بزرگ در دوران زندگی خویش طراحی نمود این بزرگان همگی از دانشمندان دوران خویش بودند . بنابراین تبحر در علوم خفیه مغایرتی با پیشرفت علم ندارد. اگر مسلمین در علوم و صنعت از اروپاییان عقب ماندند ,علل دیگری دارد. یکی از مهمترین علت های عقب ماندگی مسلمین بخصوص ایران شیعه که همواره مرکز علمی جهان اسلام بود از نظر فقیر اشتباه پادشاهان صفوی و فقهای شیعه در دوران صفویه بود ما در دوران گذشته در مدرسه ای نظیر نظامیه بغداد تدریس انواع علوم را شاهد بودیم اما در دوران صفویه حوزه های علمیه ایران که ریاست و کنترل آن در دستان فقهای شیعه بود. فقط محلی برای آموزش علوم فقه و حدیث شد دیگر در حوزه ها علوم ریاضی و نجوم و طب و ... تدریس نمی شد . اگر هم تدریسی بود خود علمای علاقه مند بطور خصوصی در حاشیه دروس رسمی تدریس این علوم را بر عهده داشتند . در دوران قدیم حوزه علمیه حوزه علمی تمامی علوم بود اما در دوران صفویه تنها به علوم شرعی در حوزه ها بسنده شد و متاسفانه از سوی شاهان عباسی و خود فقها و دانشمندانی نظیر شیخ بهایی تلاشی برای تشکیل حوزه علمیه علوم غیر شرعی (دانشگاه ها ) نشد . شاید قدرت جریان قشریون آن زمان که منجر به تبعید حکمایی نظیر ملاصدرا شد , مانع ایجاد حوزه علوم غیر شرعی شد . از سویی شاهان صفوی نظیر شاه عباس کبیر چون دولت عثمانی را تنها دشمن خویش می دیدند و مرز مشترک با اروپاییان نداشتند تنها آمال و آرزوی آنان در پیروزی بر دولت عثمانی خلاصه می شد . شاهان صفوی چون اسلحه های مدرن را از اروپاییان دریافت می نمودند . و می دانستند که عثمانی ها نیز این اسلحه ها را از دول دیگر اروپایی تهیه می نمایند . برایشان مهم نبود که این اسلحه ها رو باز نمایند و از تکلونوژی بکار رفته استفاده نمایند و خود اسلحه سازی نمایند و حتی اسلحه و جنگ افزار هایی پیشرفته تر بسازند. چرا چون رقیب را فقط دولت عثمانی (اهل سنت) می دانستند . این شد که ما مصرف کننده شدیم و آنها فروشنده و مسلمین درگیر جنگ شیعه و سنی شدند . @soltannasir 💣💣💣💣
@soltannasir دوران صفویه با تمام فراز و نشیب ها نقطه عطف تاریخ شیعه و کشور ایران محسوب می شود. ایران پس از سالها دارای یک حکومت مرکزی مقتدر و مستقل شد. امپراطوری بزرگ عثمانی که قیومت جهان تسنن را دارا بود . وجود یک حکومت مقتدر شیعه را در همسایگی خویش تحمل نمی نمود . در همان ابتدای تشکیل دولت صفویه توسط شاه اسماعیل صفوی , دولت عثمانی به ایران حمله نمود و بخش هایی از خاک ایران را اشغال نمود . در دوران شاه عباس کبیر سرزمین های اشغالی پس گرفته شد . در تمام طول حیات صفویه ما شاهد کشمکش دولت صفویه با دولت عثمانی بودیم علی ای حال وجود صفویه و ایران شیعه مانند خاری در چشم جهان اهل سنت می باشد . آنان هنوز از شیعه در شبکه های وهابی با عنوان شیعه صفوی یاد می نمایند 😊 و این یادکرد نشانه عمق زخم و کینه ایست که آنان از دوران صفویه در دل های بیمار خویش دارند سیاست غربی ها در منطقه خاورمیانه هنوز مانند گذشته می باشد . پس از تشکیل جمهوری اسلامی غربی ها در میان کشورهای اهل سنت منطقه این تفکر را القا نمودند که جمهوری اسلامی همان ادامه صفویه می باشد . تا با ایجاد رعب و وحشت _از تکرار تاریخ_ بتوانند اسلحه های خود را به کشورهای عربی بفروشند. (درست مانند گذشته ) ضمن اینکه عموم کشورهای عربی که تا آن زمان دشمن اسراییل و از حامیان فلسطین بودند را بخاطر حمایت ایران از فلسطین مبدل به دوستان اسراییل نمایند. و با ایجاد سنگ اختلاف بزرگترین ضربه را به پیکره جهان اسلام بزنند. @soltannasir 🔫💣🔪⚒🔨⛏🛠🗡⚔