eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { جغرافیای علوم غریبه در ایران53} { «زوهر» و «زاهاو» 2} { ریشه شناسی واژه «زوهر»و «زاهاو»} پیش از ادامه روایت و داستان شفاهی به ریشه شناسی و معنی نام خدایان« زوهر» و « زاهاو» می پردازیم . واژه «زوهر» در ادبیات عبری «זהר»یا «זוהר»به صورت« zohar»تلفظ می شود . و این واژه از ریشه «ز ه ر» «זהר» به معنای« درخشنده» و «درخشندگی » می باشد . چنانچه در ادبیات عرب نیز واژه «زهراء» از همین ریشه به معنای «درخشان »و «درخشنده روی» و «روشن» می باشد . همچنین نام کوکب «ناهید» از آن جهت در نزد سامیان «زهره» است. که این کوکب پس از قمر درخشان ترین جرم آسمان شب است . بنابراین «زوهر» را با کوکب «زهره » ارتباط است . و الهه «زوهر» الهه ای مونث است . که با کوکب زهره ارتباط دارد . از سویی دیگر کوکب زهره با مسئله «ظهور» در ارتباط است . زیرا ظهور حضرت صاحب الامر (عجل الله) در روز جمعه است که به کوکب زهره منسوب است . ضمن اینکه خود واژه «زهره» و« ظهور» نیز به واقع از یک ریشه زبانشناسانه مشترک هستند . آشنایان با تاریخ الفبا به خوبی می دانند . که در الفبای سامی نظیر عبری و آرامی و فینیقی تعداد حروف 22 حرف می باشد .که شامل (ابجد هوز حطی کلمن سعفص قرشت ) است . یا (אבגד הוז חטי כלמנ סעפצ קרשת ) است . و در واقع در سیستم حروف الفبای سامی اا {عبرانی ها و کلدانی ها و آرامی ها و ...} ما فقط یک نوع «ز » داریم . و حروف« ثخذ ضظغ» در سیستم حروف عربی , بعدها اضافه شد برای آنکه سیستم تقسیم بندی و پخش اعداد 1تا 1000 بر روی الفبای عربی به شکل کامل انجام شود . بنابراین در گذشته های دور در نزد اعراب زهراء به معنای درخشان از ریشه «ز ه ر» با «ظهور» از ریشه «ظ ه ر» به معنای ظاهر شدن یک ریشه اولیه مشترک داشته اند . زیرا همه چیز در برابر درخشنگی نور است که ظاهر می شود یا ظهور می یابد . و در روز در برابر درخشندگی نور خورشید همه چیز ظاهر می شود . و ظهر از آن جهت ظهر نامیده می شود . که خورشید به بالاترین ارتفاع خویش در آسمان می رسد . و درخشنده تر از هر زمانی دیگر در طول روز می باشد . از سوی دیگر در ادبیات عرب از آن جهت به «پشت» «ظهر» «zahera» می گویند . زیرا فرزندان از پشت انسان (صلب انسان ) ظاهر می شوند . چنانچه حق تعالی در آیه 172 سوره اعراف می فرماید : 👇👇👇👇👇👇👇👇 { وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ(172) و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم گفتند چرا گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين [امر] غافل بوديم (172) } نکته : عزیزان در یابند که نام« زوهر» که نام مهمترین کتاب عرفان یهودی «قبالا» است . ریشه در نام الهه مونث« زوهر» دارد. نکته 2: ممکن است نام زهره نیز مشتق از نام الهه باستانی «زوهر» باشد . زیرا الهه زوهر نیز با کوکب زهره مرتبط است . در افسانه های بابلی زهره نام زنی است که هاروت و ماروت را به فتنه انداخت و پس از یادگیری اسما خاص به کوکب زهره در آسمان رفت . هر چند این داستان خالی از اشکال نیست . اما اگر فرض را بر صحت بخشی از داستان بگذاریم . شاید زهره داستان هاروت و ماروت « الهه زوهر » مرتبط با جغرافیای دریاچه ارومیه بوده باشد !!! از سویی دیگر واژه «زاهاو» در ادبیات عبرانی و آرامی باستان«זהב» و به عربی «ذهب» است . که به معنی طلا می باشد . و اله «زاهاو» مذکر است و جز خدایان خورشید می باشد . پیش تر گفته شد که در علم کیمیاگری فلز مس را که منسوب به کوکب زهره هست طی عملیاتی یک درجه ترقی عنصری (بر اساس طرح عناصر کیمیاگری و فلکیات قدیم) می دهند و تبدیل به طلا می نمایند که فلز منسوب به کوکب شمس است . و الهه «زوهر» مونث است و جز الهه های کوکب «زهره» یا «ناهید» است . و اله «زاهاو» مذکر و جز الاهان کوکب شمس است . نکته :شاید علت اینکه سامیان به طلا« ذهب» یا «زاهاو» می گویند . ریشه در نام این خدای باستانی داشته باشد . زیرا بسیاری از اسامی باستانی ریشه در اسطوره دارد . و اسطوره ها ریشه در حقایق . چنانچه در تمدن میان رودان نیز نام خدای خورشید شمش به عبری و آرامی باستان {שמש}(shemesh) است . و واژه شمش طلا(shemsh) در واقع اشاره به خدای شمش و کیمیاگری وی دارد . نکته 2: نام شمش عبرانی{שמש} در ادبیات عربی به صورت شمس در آمده است . عزیزانی که با زبان عبری آشنایی پیدا نموده اند . می دانند که حرف «ש شین »اگر نقطه بالای آن جا به جا شود به صورت «س» تلفظ می شود. @soltannasir ☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧☀️🔥💧
@soltannasir { درد و دل 57} { در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 17} ادامه 👇👇 نکته 5: در شهریور سال 2003 (1382) مریخ به نزدیکترین فاصله خویش با زمین می رسید . این یکی از دلایل انتخاب آمریکایی ها برای حمله به خاک عراق در این سال بود . نکته مهم 6: علی رغم آنکه اقلیم سوم اقلیم مریخ است و با جنگ ارتباط دارد . امن ترین نقطه جهان هستی نیز ، سرزمینی مقدس در هیمالیا می باشد . که در این اقلیم (سوم) قرار دارد . و هر کسی را بدان سرزمین مقدس راه نیست . اما حال به اقلیمی دیگر اقلیم پنجم(زهره) نظر بیندازیم و تا حدودی آن را بررسی نماییم . بر اساس تقسیم بندی کتاب المدخل حد ابتدایی اقلیم پنجم (زهره)39 درجه و حد پایانی آن 43 درجه می باشد . (فقیر بیشتر بر درجه 39یا 40 الی 47یا 48 نظر دارم ) ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم در باب دلالت کوکب زهره بر خلق و خوی های مردم می آورد 👇👇👇 { نیک خویی ، خوش منشی و گشاده رویی و طیبت عشق و 👈شهوت ورزیدن و آرزویها ، و 👈دوست داشتن سرود و لهو و بازی و سخاوت و آزاد مردی و دل بر هر کس نهادن و شادی نمودن و دل بستگی ، بر دوستان و پاکیزگی و عجب و متکبری و شادی و تجمل و داد و خدایی و دین ، نگاه داشتن و قوت تن و ضعیفی دل و فرزند دوستی ، و مردم دوست داشتن } همچنین در دلالت کوکب زهره بر احوالها و کردار ها 👇👇👇 { کاهلی و خنده و فسوس کردن و پای کوفتن و می و انگبین دوست داشتن و آرزو کردنش و شطرنج و نرد باختن . و و بسیار سوگندان خوردن . و دروغ بی فسادی . و شادی بر هر چیزی و مردمان جستن و خویشتن ماده کردن . و بسیار جماع گونالون ، پیش و پس،. و سودن و شیرینی سخن و زیت و عطر و پیرایه زر و سیم و ماهی و جامه سپید و سبز و کردن تاجها و افسرها و اوستادی بسرود و لحنها و طنبور و بربط زدن و لعبها و قمار } (التفهیم صفحات 390و391} کشورهای یونان و امپراطوری بزرگ روم باستان که از غرب ایتالیای امروزی تا ترکیه امروزی را در بر می گرفته است در اقلیم زهره قرار داشته اند . نکته : شهر امروز «رم » در عرض جغرافیایی 41و 54 دقیقه قرار دارد . و بنا به تقسیم بندی اقالیم سبعه به نقل کتاب المدخل در اقلیم پنجم( زهره )قرار دارد . نکته 2: قسمت های شمالی ایتالیا بنا به تقسیم بندی کتاب المدخل در اقلیم زهره قرار ندارد . نکته 3: خصوصیات کوکب زهره در علاقه مندی به هنر و موسیقی و رقص و «لهو و لعب» و حب دنیا و عشق و شهوات دنیوی و تجملات ، را می توان در فرهنگ یونان و روم باستان کاملا مشاهده نمود . من باب مثال در فرهنگ یونان به زیبایی اندام ، اهمیت زیادی داده می شد . اگر خدایان آریایی فرهنگ هند و ایران خدایانی با توانایی های متافیظیکی بالا و معنوی و عرفانی بودند . نظیر ایزد مهر در ایران و یا ویشنو در هندوستان . خدایان رم و یونان علی رغم داشتن توانایی های متافیظیکی ، بیشتر خدایانی تنومند و دارای قدرت های فیظیکی و متافیظیکی بوده اند که شهوت ران و دنیوی بوده اند . و حتی توانایی های متافیظیکی آنان نیز صرف امور دنیوی می شده است و یکی از علت های مهم این مسئله را باید در اقلیمی که خاک یونان و روم در آن قرار دارد جستجو نمود . ! عزیزان خاک و جغرافیا را باید شناخت . 😊 نکته4: پیشتر گفتیم که کوکب زهره را با ظهور ارتباطی معنا دار است ! حال عزیزان بدانند که چون شمس ولایت ختم ولایت خاصه محمدی حضرت صاحب الامر و الزمان (عجل الله) از نقطه ای در مرز بین اقلیم چهارم (شمس) و پنجم (زهره) از شرق ظهور نماید . و سپس در اقلیم مشتری (مکه) مستقر شود . {از اقلیم چهارم (شمس) و نزدیک به مرز اقلیم پنجم (زهره) ظهور نماید} کوکب خورشید از غرب طلوع خواهد نمود . 😊 نکته5: سد ذوالقرنین نیز که در دوره آخرالزمان شکسته خواهد شد . در منطقه قفقاز در اقلیم زهره قرار دارد . و همانگونه که پیشتر گفته شد زهره را با ظهور و ظاهر شدن ارتباط است . و پس از شکسته شدن این سد قوم یاجوج و ماجوج از بعد دیگر زمین ما ، وارد بعد ما خواهند شد . نکته 6: خواننده عزیز توجه نماید که این مسئله اقلیم شناسی معنوی مسئله ای کلی می باشد نه جزئی ، وگرنه هر شهری بنا به طالع بنای آن خود دارای احکامی خاص می باشد . و علاوه بر تاثیر کواکب بر حیطه اقالیم سبعه ،و تاثیر کوکب طالع عمارت باید به 👈بوم شناسی معنوی نیز توجه نمود . چنانچه گاه در یک شهر که یک طالع عمارت مشخص و در یک اقلیم خاص قرار دارد . و یک نژاد خاص از مردمان در آن زندگی می نمایند .دو نقطه خاص از آن شهر تفاوت معنوی قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند . و اینجا دیگر مسئله تاثیر کواکب چندان در میان نیست . بلکه علت این تفاوت ها را باید در وجود عوالم این فرومایگان و محل اسکانشان ، و مثبت و منفی بودن اینان جستجو نمود . ادامه دارد .. @soltannasir 🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐
@soltannasir { پاسخ به سوالات 17} {مسبحات و چاکراها 14} ادامه ...👇👇👇 پیشتر کوکب زحل و مریخ و عطارد و زهره را به چهار چاکرا منسوب نمودیم . و از سویی می دانیم که نام دیگر چاکرای سوم مانی پورا ، یا چاکرای خورشیدی است. و علی القاعده چاکرای سوم باید متعلق به کوکب شمس باشد . در نتیجه تنها دو کوکب مشتری و قمر باقی می ماند که چاکرای آجنا را بدان منسوب نماییم . می دانیم که مشتری در نجوم احکامی گرم و تر به اعتدال است . و گرم و تر در طب سنتی صفت خون است . و مرکز خون قلب است. همچنین می دانیم ریه ها عمل تنفس هوا را انجام می دهند . و هوا نیز گرم و تر است . که صفت مشتری است . بنابراین چاکرای قلب منسوب به مشتری است . و از سویی دیگر در نجوم اسطوره ای _همانگونه که پیشترها در دروس گفتیم_ کوکب مشتری نقش آفرینندگی دارد . و دانشمندان امروزی نیز اعتقاد بر این دارند که امواج ساطع شده از مشتری بر روی زمین ما تأثیر بسیاری دارد . در علم پزشکی در باره مراحل رشد جنین نیز چنین می گویند : 👇👇 در پایان هفتهٔ👈 چهارم بارداری👈 قلب جنین شروع به تپیدن می‌کند و خون  را به همهٔ بخشهای جنین می‌رساند. در این زمان چشم ، بینی و گوش بیرونی هنوز تشکیل نشده و دیده نمی‌شود. تشکیل دستگاه گوارش  آغاز می‌شود و جوانه‌های کوچکی که در آینده دستها و پاها  را تشکیل می‌دهند در این هنگام دیده می‌شوند. در این زمان اندازهٔ جنین ۶ تا ۱۰ میلیمتر می‌باشد . حال عزیزان دریابید که همانگونه که مشتری و نفس فلکی آن در خلقت نقش دارد. در عالم انسانی نیز قلب که منسوب به کوکب مشتری می باشد ، آفرینندگی و شکل گیری اعضای بدن را انجام می دهد . اما ممکن است برای شخصی سوال پیش بیاید که چرا چاکرای قلب که منسوب به مشتری است در محل برج سرطان قرار دارد ? در پاسخ باید گفت که شرف کوکب مشتری در برج سرطان قرار دارد . حال با این مقدمه به سراغ کوکب قمر و انتساب آن به چشم سوم می رویم . محل قرار گیری چشم سوم در جایگاه برج ثور (گاو ) است . (به شکل نسبت بروج با اعضای بدن نگاه نمایید ) از سویی می دانیم که شرف کوکب قمر نیز در برج ثور قرار دارد . بنابراین انتساب کوکب قمر به چاکرای آجنا معقول به نظر می رسد . حال نگاهی به کتاب المدخل الی علم احکام النجوم در باب نسبت اعضای بدن به کوکب قمر می نماییم : 👇👇👇 { قمر : سلطان است بر👈 چشم چپ 👉و معده و شش } (المدخل الی علم احکام النجوم صفحه 91) دقت نمایید که کوکب قمر دلالت بر👈 چشم چپ دارد. این انتساب فقیر را به یاد چشم دجال در احادیث فرقین می اندازد . در باره چشم دجال در احادیث داریم : 👇👇 { نزّال بن سبره از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند: «همانا چشم راست دجّال کور است و👈 چشم چپ او در پیشانی‌اش همچون 👈ستاره صبح می‌درخشد و به گونه‌ای آغشته به خون است که گویی تکه‌گوشتی اضافه دارد» ( کتاب الخرائج و الجرائح قطب الدین راوندی جلد 3 صفحه 1135) } آری در بعضی احادیث چشم راست دجال کور است و چشم چپش در وسط پیشانی اش قرار دارد . و چشم چپ اوهمانند ستاره صبح(کوکب زهره ) است . در باب شباهت چشم چپ در پیشانی دجال به کوکب زهره 👈 می دانیم که جایگاه چاکرای آجنا در برج ثور قرار دارد و برج ثور منسوب به👈 کوکب زهره است. پس این می تواند یکی از علل این توصیف باشد . نکته : امیدوارم عزیزانی که به نجوم احکامی و اسطوره اعتقاد چندانی ندارند در عقاید خویش تجدید نظر نمایند و آن دسته از عزیزانی که چاکرای آجنا را اکنون مثبت الهی و رحمانی می دانند . به نشانه ها توجه نمایند . اینکه قمر چشم چپ است و در حدیث آمده است . که چشم چپ دجال در وسط پیشانی وی قرار دارد . نکته 2 : کوکب قمر ، کوکبی است که بر شب ریاست دارد . و نزدیک ترین کوکب به زمین ماست و بیشترین تاثیر را بر زمین دارد . بنابراین کوکب قمر جایگاه قدرت و تصرف دارد . در قرآن مجید و عزیز حق تبارک تعالی در سوره مبارکه قمر به نابودی تمدن های بسیاری نظیر قوم نوح و عاد و ثمود و لوط و فرعونیان اشاره نموده است . الله تبارک تعالی در پایان این سوره پس از آنکه به نابودی تمدن های پیشین اشاره نموده به اسم مقتدر که از اسماالحسنی است اشاره می نماید : 👇👇👇 { إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ(54) در حقيقت مردم پرهيزگار در ميان باغها و نهرها (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ(55) در قرارگاه صدق نزد پادشاهى توانايند (۵۵) } پیشتر اشاره شد که سوره تغابن بر خلاف سایر سور مسبحات معروفه یعنی «حدید ، حشر ، صف ، جمعه ، تغابن» با اسم قدیر شروع می شود . و گفته شد که چاکرای آجنا با کنترل گرفتن امور ارتباط دارد . ادامه دارد ...👇👇👇 @soltannasir 🌝🌛🌜🌙
@soltannasir { پاسخ به سوالات 39} { مسبحات و چاکراها 36} ادامه ...👇 به سراغ سوره مبارکه جمعه می رویم . گفته شد که سوره جمعه متعلق به روز جمعه است و روز جمعه متعلق به کوکب زهره است . همچنین گفته شد که سوره جمعه را به چاکرای دوم یا سواد هیستانا منسوب نمودیم. حال نگاهی به آیات ابتدایی سوره مبارکه جمعه بنماییم به کلماتی که با علامت «👈 » مشخص شده اند دقت نمایید : 👇 { يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ 👈الْقُدُّوسِ 👈الْعَزِيزِ 👈الْحَكِيمِ﴿۱﴾ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است خدايى را كه پادشاه پاك ارجمند فرزانه است تسبيح مى گويند (1) هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ👈يُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ👈الْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲﴾ اوست آن كس كه در ميان بى سوادان فرستاده اى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و [آنان] قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند (۲) وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُو👈َ الْعَزِيزُ 👈الْحَكِيمُ ﴿۳﴾ و [نيز بر جماعتهايى] ديگر از ايشان كه هنوز به آنها نپيوسته اند و اوست ارجمند سنجيده كار (۳) } هنگامی که به اسم عزیز در دروس ارتباط سوره حشر با چاکرای قلب اشاره شد . برادر عزیزی که به فقیر لطف دارند این مطلب را برای فقیر فرستادند : 👇 { با سلام و دعای خیر خدمت برادر عزیز و گرامی ذکر یا عزیز از اذکار عنصر آبی هست که با ایزد بانوی آناهیتا در ارتباط هست و این ایزد بانو هم منسوب به زهره هست که عزت میاورد یا علی مدد احد فقیر درگاه حق و دوست دار شما 🙏 } فقیر از ایشان صمیمانه تشکر می نمایم 🙏 پیشتر در دروس در باب آبی بودن اسم عزیز و تاثیر آن در یادگیری علم سیمیا و ارتباط علم سیمیا با پریان که خلقتشان از آب است سخن گفته شده بود . اما در باب ارتباط اسم عزیز با ایزد آناهیتا چون به درس سوره جمعه نرسیده بودیم . اشاره ای نشد . بله حق با ایشان است اسم عزیز _همانند اسم قدوس و مصور و مجید _ با ایزد آناهیتا ارتباطی تنگاتنگ دارد و ایزد آناهیتا عزت هم می دهد . با این مقدمه به سراغ ایزد آناهیتا از ایزدان منسوب به کوکب زهره می رویم و ارتباط این ایزد کوکب زهره را با سوره جمعه و چاکرای دوم بررسی می نماییم :👇 آناهیتا یا ایزد آب نام وی در زبان اوستایی اَناهیتَه «An-āhita» که و در پارسی میانه  اَناهید «Anāhid» و در فارسی  امروزی ناهید  می باشد . این نام از دو جزء اَ (پیشوند نفی و منفی ساز در زبان اوستایی ) و «āhitaa»، یعنی آلوده پدید آمده است . اما از آنجایی که اَ (A) _پیشوند منفی ساز _ به عنوان یک حرف صدا دار نمی تواند به حرف صدا دار پس از خویش متصل شود . و تلفظ دو اَ پشت سر هم مشکل است . در زبان اوستایی حرف میان وند «ن» بین این دو حرف اَ قرار می گیرد و این واژه تبدیل به« An-āhita» می شود . بنابراین اناهیتا «An-āhita» به معنای مبرا از ناپاکی می باشد . نکته 1 : ایزد اناهیتا 👈قدوس👉 و پاک است و با اسم قدوس در ارتباط است . اسم قدوس از اسمای آبی است . «7 آب و 1 خاک» یا «8 سرد و 6 تر » و ایزد اناهیتا نیز ایزد آب است و پاک و قدوس می باشد . ادامه 👇 نام کامل اناهیتا در اوستا« اردویسورا اناهیتا » که از دو جزء «اردویسور » و «اناهیتا » تشکیل شده است . به معنی آناهیتا اشاره شد و بخش «اردویسور » نیز خود از دو جزء «اردوی » و «سور » تشکیل شده که عبارت است از (فارسی میانه ardw isur) اوستایی : ar° dvi _sura ) { واژه «اردوی» از کلمه «ارد » «ared» که به معنای 👈 بالا بر آمدن و منبسط شدن و فزودن و بالیدن است ; مشتق گردیده است . کلمه « اردوی » در اوستا نام رودی است . جزء دوم کلمه «سور » صفت است به معنی قوی و قادر ، در سنسکریت هم به معنای نام آور و دلیر است . } (ابراهیم پورداود کتاب اوستا کتاب یشت ها صفحه 155) همانگونه که گفته شد اردوی نام یک رود است . اما نه یک رود معمولی بلکه نام یک رود اسطوره ای می باشد . این رود از بلندای قله کوه اسطوره ای «هوگر » یا «هوکر » سرچشمه می گیرد . و به بزرگی همه آب هایی است که در روی زمین جاری است . ادامه دارد ... @soltannasir 🌊💧💦☔️
@soltannasir {پاسخ به سوالات 42} { مسبحات و چاکراها 39} ادامه ...👇 گفته شد که ایزد آناهیتا ، ایزد آب است و در تولید مثل و باروری نقش حیاتی دارد . سایر ایزدان کوکب زهره نظیر اینانای سومری و ایشتار بابلی و آفریدوت یونانی و ایسیس مصری نیز ایزد باروری و آب می باشند . حال با این مقدمه نگاهی به توضیحات چاکرای دوم به نقل از کتاب چاکرا درمانی می اندازیم : 👇 { ساختار و عملکرد چاکرای دوم : 👇 چاکرای دوم مرکز احساسات نخستین تصفیه نشده ، 👈انرژی جنسی و خلاقیت است . به عنصر 👈 آب نسبت داده می شود که منبع تمام حیات و زیست شناختی است . در سطح ستاره شناسی با حوزه احساسات و عواطف مطابقت دارد . آب 👈 بارور می کند و دائما حیات نو می سازد . از راه چاکرای خاجی در باروری و گرفتن انرژیهایی که در کل طبیعت پخش است سهیم می شویم . خود را بخشی از مرحله جاودانه خلقت که خود را به شکل احساس و خلاقیت در درون ما نشان می دهد می بینیم . چاکرای خاجی اغلب جایگاه واقعی « شاکتی » محسوب می شود ،شاکتی تجلی نیروی 👈 مونث خداوند به شکل انرژی خلاق است. حوزه نفوذ آن در اندامهای 👈 تولید مثل است که در مرد میل خلق حیات جدید را در بر دارد ، و در زن گیرنده تکانه های خلاق و ایجاد زندگی جدید است ، در جاهایی که موجود در حال رشد محافظت شده و با تمام چیزهایی که برای رشدش نیاز دارد تغذیه می شود . همچنین عنصر آب پاک کننده وتطهیر کننده است . سدهایی را که مانع جریان حیات است شسته و باز می کند . در سطح فیزیکی آلودگیها را از 👈 کلیه ها و 👈 مثانه پاک می کند و در سطح معنوی به شکل جریان روان و آزاد احساسات خود را نشان می دهد که این تمایل را در ما به وجود می آورد تا زندگی را چیزی همیشه تازه و جدید ببینیم . روابط اجتماعی به خصوص ارتباط با جنس مخالف به طور قطع تحت تأثیر عملکرد چاکرای دوم است . تجلیات گوناگون « خداوند عشق » و علاوه بر این میل به رد کردن نقاط ضعف ego و تجربه وحدت و یکپارچگی در رابطه جنسی نیز متعلق به حوزه این چاکراست . } (کتاب چاکرا درمانی صفحه 96) نکته 1: عنصر چاکرای دوم آب است . عنصر کوکب زهره نیز آب می باشد . نکته 2: چاکرای دوم با باروری و تولید مثل مرتبط است . و ایزدان کوکب زهره نیز. نظیر آناهیتا و ایشتار و اینانا و ایسیس و ... ایزدان باروری می باشند نکته 3: چاکرای دوم محل نیروی مونث شاکتی (همسر شیوا ) است . و ایزدان کوکب زهره نیز ، همگی مونث می باشند . نکته 4: پیشتر گفته شد که اسم عزیز در یادگیری علم سیمیا موثر است . و گفته شد که پریان که موجوداتی با خلقت آبی هستند صاحب علم سیمیا هستند . همچنین گفته شد که علم سیمیا با تصرف در خیالات مرتبط است . و تصرف در خیالات ممکن نیست مگر از طریق اسم مصور حق تعالی . به واقع کسی که در خیالات تصرف می نماید و صورت های خیالی ایجاد می نماید مظهر اسم المصور حق تعالی می باشد . همچنین می دانیم که اسم عزیز اسمی آبی بود و با کوکب زهره مرتبط می باشد. همچنین می دانیم که حرکت کوکب زهره بسیار زیبا و جلوه گرانه می باشد و در واقع شاید به همین دلیل باشد که علاوه بر پریان که صاحب علم سیمیا می باشند . ایزد بانوهای زهره نیز سیمیاگرانی قهار می باشند . در کتاب نجوم کهن به روایت ابن عربی آمده است که وی (ابن عربی ) اسم مصور را به کوکب زهره منسوب نموده است . فقیر نیز این نظر را می پذیرم زیرا اسم مصور با حرکات و جلوه گری کوکب زهره و علم سیمیا مرتبط است .علاوه بر این خواص اسم المصور نیز تطابق با کوکب زهره و ایزدان آن دارد . در کتاب بحرالغرائب اینگونه آمده است :👇 { المصور ، یعنی تصویر کننده هر چیزی به صورت مخصوص و شکلی که بدان ممتاز گردند از یکدیگرحضرت امام علیه السلام فرموده اند هر زن عقیم که طالب فرزند باشد ، باید که هفت روز روزه دارد و در وقت افطار ، بیست و یک نوبت به صدق دل بخواند و بر آب بدمد و بیاشامد ،حق تعالی او را ولدی صالح کرامت فرماید و اگر زن و شوهر هر دو ، روزه دارند بهتر باشد . و نیز بزرگی فرموده اگر طالب 👈فصاحت و👈 بلاغت و 👈شعر گفتن و 👈دانستن و👈 طلاقت لسان بود ، به ذکر این اسم به عدد تکسیر با صدر و موخر بخواند ، سر آمد روزگار گردد و عدد تکسیر این اسم ، دو هزار و هشتاد و دو 2082) است . ...} (بحرالغرائب صفحات 126 و 127) عزیزان دقت نمایید مهمترین خاصیت ذکر المصور فرزند دار شدن است . و ایزدان زهره نیز ایزدان باروری می باشند . همچنین فصاحت و بلاغت و شعر و علم و فن بیان از جمله خواص کوکب زهره و ایزدان آن می باشد . ادامه دارد ... @soltannasir ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
@soltannasir { پاسخ به سوالات 57} { مسبحات و چاکراها 54 } ادامه ...👇 با وجود آنکه نام الهه نی نی به الهه اینانا شباهت دارد . اما با این وجود به نظر می رسد که این دو الهه یکی نیستند . و الهه «نی نی »یا «نانا » همان الهه ی نانایای سومری و بابلی می باشد . که سابقا الهه ای جدای از اینانا بوده و وی نیز خدای جذابیت جنسی و جنگ بوده و برای خویش پرستشگاه هایی داشته اما با گذشت زمان آیین وی با آیین پرستش اینانا تلفیق شده و به عبارت دیگر در آیین پرستش اینانا حل گشته است . در کتاب فرهنگنامه خدایان ، دیوان و نمادهای بین النهرین باستان صفحه 222 در باب نانایا اینگونه آمده : 👇 { الهه «نانایا » که ظاهرا در برخی از جنبه های جنسی «اینانا Inana» شریک بوده ، همراه با دخترش «کنی سوره» (اوسور _امسه _Usur_amassa اکدی ) و اینانای اوروک Uruk , در طول دوره بابلی کهن ، به شکل الهه های سه گانه در اوروک و بعدها در کیش Kis , پرستیده می شدند . بعدها نام «نانایا» در نوشته های مذهبی استفاده می شد ، تا مفهومی کمی بیش از جنبه دیگز اینانای ایشتر Istar دیگر داشته باشد . } نکته : در بعضی سایت ها نانایا را خدای جذابیت جنسی بابلی و مرتبط با کوکب زحل دانسته اند . که اشتباه است . الهه نانایا با کوکب ماه و یا کوکب زهره و یا هر دوکوکب(ماه و زهره ) مرتبط است . نکته 2: ظاهرا علی رغم آنکه کیش الهه نانایا در کشور سومر و بابل در کیش الهه اینانا حل شده ، اما با اینحال این الهه در منطقه غربی فلات ایران همچنان با نام اصلی خویش مورد پرستش قرار می گرفته است . و متاسفانه باستان شناسان ومورخین ما هر جا که با نام نانایا مواجه شده اند . آن را به اینانا و ایشتر ترجمه نموده اند . اما هدف فقیر آن بود که برای جنگجو بودن ایزدان زهره نظیر اینانا و ایشتار مثالی ذکر نمایم که علی الظاهر مثال مناسبی را انتخاب ننمودم . اما با اینحال اصل مطلب یعنی جنگجو بودن ایزدان زهره درست است . در کتاب فرهنگنامه خدایان ، دیوان ونمادهای بین النهرین باستان در باره الهه اینانا آمده : 👇 { { اینانا(ایشتر) : 👈 مهمترین رب النوع مونث بین النهرین باستان در تمام ادوار ،الهه اینانا یا ایشتر بوده .نام سومری او ، یعنی اینانا ، احتمالا از نین _انه Nin _anna نیز هویدا می شود . نشان نام اینانا (ستون سرخم ring post ) در قدیمی ترین متون مکتوب ، یافت می شود . ایشتر (استر Estar) که نام اکدی اوست ، به نام رب النوع (مذکر ) عربی در جنوب ، یعنی «اثتر Athar» و نام الهه سومری ، یعنی استرته Astarte (بر طبق کتاب مقدس ، عشتروت Ashtoreth ) که بی شک با او مرتبط بوده ، وابسته است . روایت اصلی مربوط به اینانا ، او را دختر «ان » An و بشدت وابسته به شهر سومری اوروک Uruk معرفی کرده است . بنا به روایت دیگری او دختر نانا Nana ( سین Sin) ، خدای ماه و خواهر اوتو Utu (شمش Samas)، خدای خورشید بوده است . او در روایات متعددی دختر انلیل Enlil یا حتی انکی Enki نیز محسوب شده است . خواهر اینانا ارشکیگل Ereskigal ، ملکه جهان زیرین UnderWoorld و وزیرش الهه نین شوبور Ninsubur می باشد . این حقیقت که اینانا در هیچ روایتی یک همسر مذکر دائمی نداشته ، با نقش وی به عنوان الهه عشق جنسی ، بخوبی جور در می آید .حتی دوموزی Dumuzi که اغلب عاشق وی معرفی شده ، دارای روابطی بسیار مبهم با او بوده و او عاقبت مسئول مرگش نیز می شود . هیچ فرزندی به وی نسبت داده نشده است (بجز یک استثنای محتمل ، یعنی شارا Sara) این احتمال وجود دارد که شماری از الهگانی که در اصل 👈محلی و مستقل بوده اند ، با شخص الهه باستانی ، یعنی اینانا / ایشتر ، تلفیق شده باشند . مهمترین آنها به طور حتم اینانای اوروک بود که در آنجا زیارتگاه اصلی ا_انه E_ana («منزلگاه آسمان » ) قرار داشت . اما سایر اشکال محلی الهه متمایز بوده و به گونه مجزایی پرستش می شدند : اینانای زبله Zabala (در شمال بابل ) ، اینانای اگده Agade (بویژه مورد احترام پادشاهان سلسله «اگده » بود ) ، اینانای کیش Kis و در آشور ، ایشتر نینوا و ایشتر اربعیل Arba il . (شهر اربیل کردستان عراق ) اینانا با الهه 👈 «نانایا » Nanaya نیز که با او در اوروک و کیش پرستش می شد ، معاشرت صمیمانه ای داشت . } ادامه دارد ... @soltannasir ◾️◾️◾️◾️◾️
@soltannasir { پاسخ به سوالات 61} { مسبحات و چاکراها 58} ادامه ...👇 اما در ادامه به سراغ سوره مبارکه جمعه می رویم . حق تعالی در آیات 5 الی 8 سوره مبارکه جمعه به نکوهش قوم یهود می پردازد و از آنان می خواهد اگر خویش را دوستدار خداوند می دانند تقاضای مرگ نمایند ! { مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۵﴾ مثل كسانى كه [عمل به] تورات بر آنان بار شد [و بدان مكلف گرديدند] آنگاه آن را به كار نبستند همچون مثل خرى است كه كتابهايى را برپشت مى كشد [وه] چه زشت است وصف آن قومى كه آيات خدا را به دروغ گرفتند و خدا مردم ستمگر را راه نمى نمايد (۵) قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا👈 الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۶﴾ بگو اى كسانى كه يهودى شده ايد اگر پنداريد كه شما دوستان خداييد نه مردم ديگر پس اگر راست مى گوييد درخواست مرگ كنيد (۶) وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۷﴾ و[لى] هرگز آن را به سبب آنچه از پيش به دست خويش كرده اند آرزو نخواهند كرد و خدا به [حال] ستمگران داناست (۷) قُلْ إِن 👈َّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴿۸﴾ بگو آن مرگى كه از آن مى گريزيد قطعا به سر وقت شما مى آيد آنگاه به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده خواهيد شد و به آنچه [در روى زمين] میکرديد آگاهتان خواهد كرد (۸) } ( سوره مبارکه جمعه آیات 5 الی 8) نکته 1 : می دانیم که برج ثور و میزان ، در نجوم احکامی منسوب به کوکب زهره می باشند . همچنین پیشتر گفته شد که در قیامت برای رسیدگی به اعمال بندگان ، الله تبارک تعالی میزان ها (ترازوها ) را برپا می نماید . و گفته شد در ساختمان بدن کلیه ها به مثابه میزانی می باشند که خون وارد آن می شود و پس از تصفیه مواد زائد از این اندام خارج می شود . بنابراین بین ترازو( میزان ) و قیامت ارتباط معناداری وجود دارد . بنا به احتمال قوی برج میزان محل رسیدگی به اعمال بندگان پس از 👈 مرگ است . و قیامت (یوم الحشر ) و رسیدگی به اعمال خلایق در برج میزان انجام می شود . بنابراین سوره جمعه منسوب به کوکب زهره و برج میزان است . ( ارتباط آیات اولیه این سوره با اسطوره ایزد آناهیتا و چاکرای دوم را به یاد بیاورید ) بنابراین در آیات مربوطه حق تعالی از یهود می خواهد که اگر راست می گویید طلب مرگ نمایید . و در ادامه می فرماید و یهود هرگز به سبب آنچه از پیش فرستاده اند (اعمال خویش) طلب مرگ نمی نمایند . اما چرا ? زیرا می دانند که پس از مرگ جملگی اعمال آنان مورد رسیدگی میزان های حق تعالی قرار خواهد گرفت . در ادامه حق تبارک تعالی می فرماید که آن مرگی که از آن می گریزید شما را در خواهد یافت و به سوی وی (حق تعالی) باز گردانیده خواهید شد . نکته 2: همچنین پیشتر گفته شد که برج عقرب و آبان ماه از بروج آبی و ثابت است و محل نشستن ایزد آناهیتا از ایزدان آب و باروری می باشد . (محل نشستن با بیت کوکب اشتباه نشود😊 ) می دانیم که عقرب در نجوم احکامی خانه مرگ است . و در این آیات (سوره جمعه) نیز سخن از مرگ شده است ! نکته 3: در آیه 8 سوره مبارکه جمعه( چاکرای دوم ) نیز بار دیگر به اسم عالم الغیب و الشهادة حق تبارک تعالی اشاره شده است . و در سوره حشر (چاکرای قلب ) و تغابن (آجنا) نیز اشاره به این اسم شده است . و این ارتباط معنا دار این سه چاکرا با یکدیگر را نشان می دهد . مثال : چون چشم منظره یا تصویری شهوت انگیز را مشاهده نماید قلب ( البته قلب متحد شده با نفس نه قلب انسان کامل که مرکز تجلی انوار جمال و جلال الهی است ) طلب آن شهوت نماید و آلت جنسی نیز نسبت به این خواست شهوت آمیز واکنش نشان می دهد . در کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی صفحه 94 به نقل از بندهش آمده است : 👇 {...اناهید آب سرشت است زیرا دشمنش سدویس ( دبران ) نیز آب سرشت است .اگر سدویس (دبران چشم ثور ) در اوج باشد اناهید در حضیض است لذا نمی تواند گناه کند . ...} با توجه به این نکته نجومی و با توجه به دروس می توانیم دریابیم که شهوت جنسی زیاد یکی از موانع مهم در راه مشاهده عالم غیب است . ادامه دارد .. @soltannasir 🌑🌑🌑🌑🌑
@soltannasir { پاسخ به سوالات 62}. { مسبحات و چاکراها 59 } ادامه ...👇 در ادامه الله تبارک تعالی در آیات 9 الی 11 سوره مبارکه جمعه به نکوهش مسلمین می پردازد که چرا داد و ستد و سرگرمی را بر نماز روز جمعه ترجیح داده اند . { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹﴾ اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون براى نماز جمعه ندا درداده شد به سوى ذكر خدا بشتابيد و داد و ستد را واگذاريد اگر بدانيد اين براى شما بهتر است (۹) فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰﴾ و چون نماز گزارده شد در [روى] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه شما رستگار گرديد (۱۰) وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴿۱۱﴾ و چون داد و ستد يا سرگرميى ببينند به سوى آن روى آور مى شوند و تو را در حالى كه ايستاده اى ترك مى كنند بگو آنچه نزد خداست از سرگرمى و از داد و ستد بهتر است و خدا بهترين روزى دهندگان است (۱۱) } در تفسیر نمونه در ذیل تفسیر این آیات آمده : 👇 { در شـاءن نـزول ايـن آيـات يـا خـصـوص آيـه (واذا راءوا تـجـارة ) روايـات مـخـتـلفـى نقل شده كه همه آنها  از اين معنى خبر مى دهد كه در يكى از سالها كه مردم مدينه گرفتار خـشكسالى و گرسنگى و افزايش نرخ اجناس شده بودند (دحيه ) با كاروانى از شام فـرا رسـيـد و بـا خود مواد غذائى آورده بود، در حالى كه روز  جمعه بود و پيامبر (صلى الله عـليـه و آله و سـلم ) مـشـغـول خـطـبـه نـمـاز جـمـعـه بـود، طـبـق معمول براى اعلام ورود كاروان طبل زدند و حتى بعضى ديگر آلات موسيقى را نواختند، مردم بـا سـرعـت خـود را بـه بـازار رسـانـدند، در اين هنگام مسلمانانى كه در مسجد براى نماز اجـتـمـاع كـرده بـودنـد خـطـبـه را رهـا كـرده و بـراى تـاءمين نيازهاى خود به سوى بازار شـتـافـتـنـد، تـنـهـا دوازده مـرد و يـك زن در مـسـجـد بـاقـى مـانـدنـد (آيـه نازل شد و آنها را سخت مذمت كرد) پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: اگر اين گروه اندك هم مى رفتند از آسمان سنگ بر آنها مى باريد. } حال نگاهی به خصوصیات کوکب زهره به نقل از کتاب التفهیم بیرونی بنماییم : 👇 { دلالت کوکب زهره بر خلق و خویهای مردم : 👇 نیک خویی و خوش منشی و گشاده رویی و طبیعت و عشق و شهوت ورزیدن و آرزویها . و 👈دوست داشتن سرود و لهو و لعب . 👉 و سخاوت . و آزاد مردی و دل بر هر کس نهادن و شادی نمودن و دل بستگی بر دوستان وپاکیزگی و عجب و متکبری و شادی و تجمل و داد و خدایی و دین و نگاه داشتن و قوت تن و ضعیفی دل و فرزند دوستی و مردم دوست داشتن . } (التفهیم بیرونی صفحه 384) همچنین : 👇 { دلالت کوکب زهره بر احوال ها و کردار ها : 👇 کاهلی و خنده و فسوس کردن و 👈پای کوفتن و می و انگبین دوست داشتن و آرزو کردنش . و شطرنج و نرد باختن . و بسیار سوگندان خوردن . و دروغ بی فسادی . و شادی بر هر چیزی . و مردمان . جستن و خویشتن ماده کردن . و بسیار جماع لونالون . پیش و پس . و سودن .و شیرینی سخن . و زینت و عطر و پیرایه زر و سیم و لباس نیکو دوست داشتن . } (کتاب التفهیم بیرونی صفحه 385) همچنین : 👇 { دلالت کوکب زهره بر پیشه ها : 👇 کارهای پاکیزه و شگفت و 👈 دوستی بازارها و تجارت اندر آن 👉 و پیمودن به ترازو و ارش و پیمانه . و صورتها و رنگ ها و زرگری و درزی . و عطاری و فروختن مروارید و پیرایه زر و سیم و ماهی و جامه سپید و سبز . و کردن تاجها و افسرها و 👈اوستادی بسرود و لحنها و طنبور و بربط زدن و لعبها و قمار 👉 } ( التفهیم صفحه 391) می دانیم که روز جمعه منسوب به کوکب زهره است و داستانی که در سوره جمعه بدان اشاره می شود ، یعنی ترک نماز جمعه توسط عده ای از مسلمین و رفتن به سراغ کاروان تجارت با شنیدن صدای طبل و آلات موسیقی و بازاری که در ادامه برپا شد . در روز جمعه یعنی روز منسوب به کوکب زهره اتفاق افتاد . و همانگونه که ملاحظه نمودید توجه و علاقه به موسیقی و سرود و رقص و لهو و لعب و دوست داشتن بازارها همه از خصوصیات کوکب زهره است . بنابراین بین سوره جمعه و کوکب زهره ارتباط معناداری وجود دارد . ادامه دارد ... @soltannasir 🏴🏴🏴🏴🏴
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 97 } { تعلیقات 7 } { تحقیق حقیقت قلم و تطابق آن 4} { تحقیق جایگاه فرشتگان در بدن 2} ادامه ...👇 اما ابلیس پس از سقوط از جایگاهش که با برج ثور در ارتباط بود به شش برج بعد یعنی برج عقرب هبوط نمود . برج عقرب جایگاه اندام های جنسی است . ( به دروس تطابق شکل صور فلکی دایره البروج با اندام های بدن مراجعه شود ) و مهم ترین حربه تسلط ابلیس بر آدمیان نیز از طریق شهوت جنسی می باشد . همچنین برج عقرب در بدن انسان را می توان با حدود زمین یکی دانست . پیشینان در عصر اسطوره ، قائل به وجود سه جهان بودند . که این سه جهان به ترتیب عبارت است از : 👇 1: عالم زیرین : عالم تاریک مردگان که عالم زیر زمین نیز نامیده می شود . 2: عالم میانی : که شامل زمین و آنچه بین آسمان و زمین است . 3: عالم بالایی که شامل آسمانها می شود . الله تبارک تعالی نیز در آیه 6 سوره مبارکه طه بدین سه عالم اشاره نموده : 👇 { لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى ﴿۶﴾ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و آنچه ميان آن دو و آنچه زير خاك است از آن اوست (۶) } حال اگر به ساختار بدن انسان دقت نمایید . آن را سه قسمتی می یابیم : 👇 1: سر و گردن : که معادل عالم بالایی در اساطیر می باشد . 2: تنه : معادل عالم میانی می باشد 3: پاها : معادل عالم زیرین می باشد . از آنجایی که اندام های جنسی در مرز بین عالم زیرین (پاها ) و عالم میانی ( تنه) هستند . می توان برج عقرب که ابلیس بدان هبوط نمود و اندام های جنسی بدان منسوبند را به عنوان منطقه روی زمین در نظر گرفت . و این با داستان هبوط و خلع ابلیس لعنة الله علیه به روی زمین هماهنگی دارد . نکته 1 : باید توجه داشت که برج ثور محل نشستن ابلیس ، منسوب به کوکب 👈زهره است . و برج عقرب هم که ابلیس بدان هبوط نمود نیز همانگونه که پیشتر گفته شد هرچند که منسوب به کوکب مریخ است اما با ایزدان آب و 👈کوکب زهره در ارتباط تنگاتنگ است . شاید این دلیل ارتباط معنا دار ابلیس و کوکب زهره باشد که در سنت کنعانی و همچنین بعضی متون یهودی و مسیحی بدان اشاره شده است . در کتاب اشعیا در باره ابلیس آمده : 👇 { 12/14 : چگونه از آسمان هبوط کرده ای ? ای کوکب النهار ، فرزند سپیده دم ! ای که امت ها را ذلیل می ساختی چگونه به زمین افکنده شده ای ? 13: و تو در دل خود می گفتی : « به آسمان صعود نموده ، کرسی خود را بالای ستارگان خدا خواهم افراشت ، و بر کوه اجتماع در اطراف شمال جلوس خواهم نمود . 14: بالای بلندیهای ابرها صعود کرده ، مثل حضرت اعلی خواهم شد . » 15: لکن به هاویه به اسفلهای حفره فرود خواهی شد . } ( کتاب اشعیا 14: 12 الی 15) { کوکب النهار یا فرزند سپیده دم همان هیلل بن شحر عبری یا ائوسفروس روایت یونانی تورات یا لوسیفر ( شیطن ) است که در روایت لاتینی کتاب مقدس آمده است . همه این نام ها برابر نهاده «زهره» است که در آسمان سپیده دم دیده می شود ، اما با طلوع خورشید ناپدید می گردد ، تنها « محو می شود » ، نه آنکه « سقوط می کند » . } ( جهان اسطوره ها صفحه 261) نکته 2 : پیشتر در دروس گفته شده بود که حرکات کوکب زهره باجلوه گری خاصی همراه است و ایزد بانوهای کوکب زهره ، ایزدانی سیمیاگر و جلوه گر می باشند . بنابراین جلوه گری و سیمیاگری کار ایزدبانوان کوکب زهره است . اما ابلیس لعنة الله نیز جلوه گر می باشد . و دنیا را در چشم مردمان جلوه می دهد . همچنین می دانیم که در اساطیر از ابلیس با عنوان ملک طاووس یاد می شود . و یکی از ویژگی های طاووس نر ، جلوه گری با نمایش پرهای زیبایش می باشد. نکته 3 : اینکه در کتاب اشعیا آمده کوکب النهار ( ابلیس ) در دل خویش می گوید به آسمانها صعود خواهم کرد . درست است . یکی از مهم ترین اهداف ابلیس در نبرد آخرالزمان سعی در بازگشت به جایگاه پیشین خویش است . که هرگز بدین مهم دست نخواهد یافت . تسلط بر چاکرای آجنا نیز در راستای این هدف می باشد !!! نکته 4 : دانستن محل درست فرشتگان مقرب نظیر عزرائیل و اسرافیل و میکائیل و جبرائیل و حتی آریل در بدن انسان بر اساس تطابق عالم صغیر و عالم کبیر ، می تواند به درمان بیماری های لاعلاج عضو مربوطه کمک نماید . من باب مثال از دعوت آریل می توان برای درمان بیماری های کبد نظیر سرطان کبد و .. استفاده نمود . از دعوت میکائیل برای درمان بیماری های دستگاه گوارشی و از دعوت جبرائیل برای درمان بیماری هایی نظیر سرطان حنجره و از دعوت عزرائیل برای درمان بیماری نظیر سرطان مری ، و از اسرافیل برای سرطان ریه و .... استفاده نمود . ادامه دارد ... @soltannasir ⭐️💫🌟✨
@soltannasir { پاسخ به سوالات 146 } { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 24} { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 20 } ادامه ...👇 عزیزان توجه داشته باشید اینکه گفته شد که ایزدان کواکب سیر طولی ندارند . نظر فعلی فقیر است و داده مسلّم و قطعی نیست و نیاز به بررسی بیشتر دارد . اما اکنون به تحلیل اساطیر مصری می پردازیم . گفته شد که شمس در برج میزان در هبوط خویش قرار دارد . و در جایگاه عدالت است . و علت اینکه ایزدان خورشیدی نظیر مهر و شمش و رع و حورس ایزدان عدالت می باشند این مسئله است . در نجوم احکامی می گویند شمس در برج میزان که برج هبوط وی است جایگاهش مناسب نیست . اما شما می بینید که جایگاه وی جایگاهی است که با ویژگی عدالت جویانه شمس تطابق کامل دارد . و شمس در این جایگاه نقش پررنگی در نظام هستی دارد . می دانیم که برج میزان از بروج بادی است . و در جایگاه برج میزان به حساب ارواح در اساطیر و به حساب مردگان پس از حشر در دین رسیدگی می شود . و روح مرده پاسخ گوی اعمال خویش می باشد . بنابراین در دادگاه روح نیاز به سخنوری دارد ? سخن گفتن چه طبیعتی داشت ? بادی هر چند که باد صفت کوکب مشتری اما خدای سخنور کدام است ? عطارد در اساطیر مصری ایزد عطارد کدام است ? تحوت یا توث که در دادگاه مردگان حضور داشت . روح مرده به چه صورت در دادگاه حضور داشت ? پرنده چگونه موجودی است ? در حکمت کهن پرنده موجودی است که در هوا پرواز می نماید و در ضمن سخنور نیز می باشد . بنابراین با عنصر باد مرتبط است که عنصر برج میزان است . و از منظر سخنوری نیز با کوکب عطارد در ارتباط است . و همانگونه که گفته شد سخنوری با باد نیز مرتبط است . از سویی دیگر در دادگاه مرده در ترازو با پر که نماد عدالت بود . مورد ارزیابی قرار می گرفت . قلب چه بود ? گرم و تر و و با کوکب مشتری در ارتباط بود . بنابراین قلب که بادی است در برج میزان که بادی است در ترازو (میزان)و با پر که خود نماد موجود بادی (پرنده) است . مورد ارزیابی قرار می گرفت . اما می دانیم که در علم تنجیم ، زهره ، کوکب برج میزان است . بنابراین زهره در برج میزان با عدالت و رسیدگی به اعمال مرتبط است . در کتاب التفهیم در باب دلالت کوکب زهره بر پیشه ها آمده : 👇 { کارهای پاکیزه و شگفت و دوستی بازارها و تجارت اندر آن و پیمودن به 👈ترازو و ارش و پیمانه و....} ( التفهیم صفحه 391) بسیار محتمل است که ایزد بانوی ( ایزد عدالت و حقیقت ) ، در اساطیر مصری ایزد مربوط به کوکب زهره در برج میزان باشد . نکته : در اساطیر مصری ملاحظه نمودید که و و آتوم همگی ایزدان خورشیدی می باشند . بنابراین ایزدان زهره نیز ممکن است بیش از یکی باشند . یعنی ایزد زهره است که با باروری و تولید مثل مرتبط است . و چنانچه پیشتر در دروس اشاره شد در برج نشسته است که با تولید مثل مرتبط است . زیرا برج عقرب بر اندام های جنسی دلالت داشت . و ایزد ماعت ، ایزد زهره است که در برج با و داوری ارتباط دارد . اما ایزد حورس در تالار حقیقت در اساطیر مصری ایزد خورشید است و می دانیم که چرا در آن جایگاه قرار دارد . بنابراین ارتباط و و باد و را با برج میزان فهمیدیم . اما زحل چه ? می دانیم در برج میزان در شرف خویش است . بنابراین علی القاعده باید در تالار حقیقت در اساطیر مصری نقش پررنگی داشته باشد . مهمترین و پررنگ ترین نقش در متعلق به کدام ایزد است ? اوزیریس در اسطوره آمده بود که ایستاده و گاه نشسته بر اورنگ به شکل انسانی نمایانده اند که با پارچه های سفید شده ، محکم کفن پیچ شده است . چهرهٔ سبز گونش مزین به سپید بلندی است به نام «آتف» با دو👈 پر 👉 که تاج مصر علیا به شمار می آید . در کتاب التفهیم صفحه 377در باب دلالت کوکب زحل بر چهارپایان آمده : 👇 {جانوران سیاه و آنچه سوراخ اندر زمین دارند . و او راست گاو و بُز و اسپ سیاه و 👈 اشتر مرغ 👉 و سنجاب و سمور و و دله و گربه و موشان و موش دو پای و ماران بزرگ و سیاه و کژدم و کیک و خبزدوک } ملاحظه می نمایید که پر 👈شتر مرغ جز منسوبات کوکب 👈زحل است . اوزیریس خدای حاصلخیزی و کشاورزی بود . و با طغیان سالانه👈 نیل در ارتباط بود در کتاب التفهیم صفحه 391 در باب دلالت کوکب زحل بر پیشه ها آمده :👇 { بناها و بقعات و 👈کشاورزی 👉 و آبادکردن 👈زمین ها و 👈چشمه و 👈آب و بخشیدنش و کارهاء تر و پیراستن و تقدیر کردن چیزها و میراثها و 👈گور کندن و فروختن هر چه از آهن کنند وز اسرب استخوان و موی و 👈نخّاسی (برده داری ) بندگان سیاه وز علمها آنچه به بدی رساند وز عمل سلطان آنچه به شر بود و قهر و غضب کردن و 👈بستن و 👈بندکردن و 👈شکنجه کردن } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌚
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 62} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایت اسلامی با اساطیر ایرانی 2} ادامه...👇 { «بخش هفتم» «دربارهٔ زیج گیهان که چگونه (اتفاق) افتاد. » در دین گوید که ماه فروردین، روز هرمزد (اول فروردین)، (به) نیمروز، (نیمه های روز) که 👈روز و شب برابر بود، اهریمن (جوهره تاریکی و نیروی نابودگر با ابلیس در ادیان ابراهیمی اشتباه نشود) درتاخت. (از) جانان (خانه اول زایچه) (که) خرچنگ است، 👈نوزده درجه گذشته (بود، که برابر) خُردهٔ ازرگ است.(خرده در زبان پهلوی به معنای درجه است. و ازرگ نهمین منزل از منازل ماه معادل طرف در خرچنگ است.) ستاره تیشتر در (آسمان)، و از اباختران هرمزد (مشتری) در (جانان) بود. (خانه اول زایچه در برج سرطان) خواستگان شیر است. (یعنی خانه دوم زایچه یا بیت المال اسد است.) برادران خوشه. (خانه سوم یا برداران خوشه یا سنبله است) پدشتان را (که) ترازو است. درجسته (بود). (یعنی خانه چهارم که بیت الآبا است در این زایچه معادل میزان بود و زحل در این خانه قرار گرفته بود) فرزندان است. (خانه پنجم یا بیت الولد در این زایچه عقرب است) گشتگان را که نیمسب است، دُنب گوزهر در جسته (بود). (خانه ششم زایچه بیت المرض که در این زایچه معادل قوس یا نیم اسب بود. ذنب یا دم اژدها یا در آن قرار گرفته بود.) بیوگان را (که) بُز است، در (جسته بود). (خانه هفتم بیت النسا که در این زایچه جُدی بود. در آن قرار گرفته بود. ) مرگان دلو است. (خانه هشتم بیت الموت در این زایچه دلو بود. ) کارداگان را (که) ماهی است، و (عطارد) در جسته (بود). (خانه نهم که بیت النصر است در این زایچه حوت بود و و در این خانه قرار داشتند. ) (خدایان، یا) میان آسمان، را (که) بره (حمل) است، در خُرده (پدیسپر) در (جسته بود). (خانه دهم یا بیت السلطان در این زایچه حمل بود و شمس در آن قرار داشت. خُرده درجه است. و پدیسیر اولین خانه از خانه های 27 گانه ماه در نجوم ایرانی است و در نجوم هندی به آن as^vayyg می گویند. ) فرُخان را (که) گاو است، ماه در (جسته بود). ( خانه یازدهم یا بیت الاصدقاء در این زایچه ثور بود که قمر در آن قرار داشت. ) دُشفرگان را (که) دو پیکر است، سر گوزهر در جسته بود. ( خانه دوازدهم یا بیت الاعداء در این زایچه جوزا بود که رأس یا سر اژدها راهو در این خانه قرار داشت. } (ترجمه بندهش صفحه 57) نکته 1: همانگونه که ملاحظه می نمایید در زایچه کیهان در کتاب بندهش همه کواکب به غیر از عطارد در بیوت شرف خویش هستند. و این بسیار به حدیثی که از امام رضا (ع) نقل شده؛ نزدیک است. چنین اعتقادی نزد منجمین از دیرباز وجود داشته است. نکته 2 : در این زایچه عطارد در حوت یا خانه هبوط خویش قرار دارد. زیرا شرفش در سنبله است. نکته 3: در روایت بُندهش هم اشاره به شروع آفرینش در 👈روز اول فروردین شده است. و امام علی بن موسی الرضا (ع) نیز در روایت به همین نکته اشاره و استدلال برای اثبات اولیت روز نسبت به شب می نمایند. اما حال به بخشی دیگری از کتاب بُندهش در خلقت توجه نمایید : 👇 { ...او (هرمزد) این شش آفرینش را به شش گاه گاهنبار بیافرید، به سالی که سیصد و شصت و پنج روز به شمار است، و دوازده ماه ، هر ماهی سی روز و یک ماه سی و پنج روز. بر هر روزی نام امشاسپندی نهاده شد. چگونگی آن را گویم : نخست آسمان را آفرید به چهل روز که از روز هرمزد، ماه فروردین (اول فروردین ) تا روز آبان، ماه اردیبهشت ( روز دهم اردیبهشت) است. پنج روز درنگ کرد. تا روز دی_به مهر. ( روز پانزدهم) آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوزرم (میانه بهار ) است. آن را گزارش این که زیستگاه مهر و ماه و سبزی به پیدائی آمد. دیگر آب را آفرید به پنجاه و پنج روز که از روز مهر، ماه اردیبهشت (شانزدهم اردیبهشت) است تا روز آبان، ماه تیر، (روز دهم تیر) پنج روز درنگ کرد تا روز دی به مهر. (پانزدهم تیر) آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوشم، که آن را گزارش این که او آب را روشن بکرد، زیرا نخست تیره بود. سدیگر، 👈 زمین را به هفتاد روز آفرید که از روز مهر، ماه تیر (شانزدهم تیر) تا روز ارد، ماه شهریور (بیست و پنجم شهریور) است. آن پنج روز را درنگ کرد تا روز انغران (روز سی ام شهریور). آن پنج روز گاهنبار و او را نام پدیشهه است. } (کتاب بُندهش بخش دوم صفحه 41 ) نکته 4: همانگونه که ملاحظه می نمایید در روایت پهلوی از آفرینش روز اول فروردین، روز شروع خلقت بود. که طالع آن 19 درجه برج سرطان بود. سپس آفرینش آب انجام می شود . و در روز شانزدهم تیرماه (برج سرطان) زمین خلق می شود. بنابراین در روایت پهلوی بین شروع خلقت با خلقت زمین (دحوالارض) تفاوت وجود دارد . ادامه دارد... @soltannasir 🌞