eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { پاسخ به سوالات 133 } { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 11} { در نقش و پایان فرمانروایی شمس 7} ادامه ...👇 جایگاه ایزد مهر را در اعتقادات زرتشتیان ملاحظه نمودید که وی ایزدی است که بر سر پل چینود به حساب ارواح مردگان رسیدگی می نماید . و دو ایزد رشن و سروش در این مهم همکار وی هستند . در اساطیر میان رودانی نیز ایزد شمش (خورشید ) ایزد دادگر و قانون و عدالت است . چنانچه در توصیف وی آمده : 👇 {شمش : ایزد خورشید ّهر صبحگاه « کژدم_انسان » های ساکن کوهستان خاور ، ورود خورشید را میسر می کنند ، زیرا در بزرگ تاشوی دامنه کوهستان را می گشایند . شمش ، ایزد خورشید ، در سفر روزانه خویش از همین روزنه فرا می جهد . ایزد پدیدار می گردد ، پرتوهای تابناک ظاهراً از شانه های وی ساطع می شوند . در دستش شیئی را نگاه می دارد که به تیغهٔ اره همانند است ، آیا سلاح یا در واقع کلید دروازه خاور نمی تواند باشد ? شمش هشیارانه گام بر می دارد . از کوهستان بالا می رود و به گردونه ران خویش ، می پیوندد ، که در حال یراق کردن گردونه ای است که خداوندگار در آن خواهد آرمید . شمش گردونه اش را به سوی کوهستان بزرگ باختر می راند . دروازه ای باز می شود و او به ژرفای زمین نفوذ می کند . خورشید ناپدید می گردد . شمش در طول شب مسیر زیر زمینی اش را می پیماید تا پیش از سپیده از نو به کوهستان خاور رسد . قدرت و شهامت از جمله صفات بارز این ایزد بود که بر شب چیره گشت و زمستان را گریزاند . اما پیش از هر چیز ، او ایزد 👈دادگری بود . پرتو درخشنده اش سایه های جنایت کاران را دنبال می کند و ترس بر دل بدکاران می افکند . او « شاخ بدکار را می شکند . » چگونه کسی می توانست از او بگریزد ? او نه تنها همه چیز را می دید ، بلکه پرتو انوارش تور گسترده ای بود که همه جنایت کاران را به بند می افکند . بنابراین ، او عنوان👈 «دادور آسمان ها و زمین » ، 👈«دادور بلند پایه ایزدان » و 👈 «خداوندگار دادوری » را کسب کرد . پرستشگاهش در بابل👈«خانه دادوری جهان » خوانده می شد . شمش با نقش دادوری اش به گونه نشسته بر اورنگ نمایانده می شد که عصا و حلقه شهریاری را در دست راستش گرفته است . شمش نقش دیگری هم داشت ، او نیز همچون ایزد متآخر یونانی ، آپولون ، خدای خورشید ، ایزد غیبگویی به شمار می رفت و به واسطه فال بین ، رازهای آینده را بر مردمان فاش می کرد . فال بین پس از آنکه برای شمش قربانی می کرد به اشکال گوناگونی که روغن در آب درون طشت مقدس پدید می آورد ، می نگریست ، یا جگر جانور قربانی شده را آزمون می کرد ، یا فرمان ایزدان را از روی وضع استقرار ستارگان ، حرکات سیارات و شکل ظاهری شهاب های آسمانی رمزگشایی می کرد . در شهر سیپار ، شمش را بسیار می ستودند و بدو افتخار می کردند و می پنداشتند که وی هنر غیب گویی و فال بینی را در اینجا رونق بخشیده بود . در این شهر شمش را در کنار همسرش ایا ، می پرستیدند . از این زوج ایزدی دو شخصیت ایزدی انتزاعی زاده شدند : کیتو و میشارو که نماد دادگری و قانون بودند . } ( کتاب جهان اسطوره ها صفحات 61 و 62) عزیزان دقت نمایید ایزد و است . ( البته داوری از نوع اعتقادات این موجودات نه از منظر ما ) همچنین دقت نمایید که ایزد شمش در پیش گویی نقش دارد . بنابراین هر دوی این صفات را ما می توانیم جزو صفات کوکب نیز در نظر بگیریم . اما حال به اساطیر مصری رجوع می نماییم . و بخش دیگری از صفات ایزد فرومایه را که از ایزدان در تمدن مصر است . را بررسی می نماییم : 👇 {رع در زمان آغازین بر زمین و جهانی که خود آفریده بود فرمان می راند و عصر فرمانروایی او بر زمین عصر زرین و زمان همجواری انسان ها و خدایان بود . رع به هنگام جوانی نیرومند ، فرمانروایی او استوار و نظم خدایی و قدرت ، ماعت بر همه جا حاکم بود . کار روزانه او تغییر ناپذیر و هر بامداد ستاره صبح چاشت او را فراهم و رع پس از پوشیدن لباس و شرکت در مراسم آیینی از مقام بن بن (ابلیسک) در هلیوپولیس عازم سفر روزانه و همراه «شو» از دوازده 12 قلمرو فرمانروایی خویش ( 12ساعت روز ) می گذشت . گه گاه دیدار وی از نزدیک موجب طغیان گرما ، در فصل تابستان ، و عصیان رعایا می شد اما آنان را در برابر شهریار قدرتمند توانی نبود . در یکی از عصیان ها اپیپ Apep با دیگر دشمنان رع همدستان و بر آن شد که طی دسیسه ئی رع را به هنگام برخاستن خورشید نابود کند اما پس از یک روز جنگ اپیپ و همدستان او شکست یافتند . در نبردی دیگر رع به هیأت گربه یا که شیری در آمد تا سر از تن اپیپ جدا سازد . سرانجام رع پیر و نیروی او تحلیل رفت و هیأت پیر مردی خطاکار در آمد که از این راه بدان سان که خواهیم دید ایزیس و اوزیریس نیز گه گاهی با رع برخورد داشتند از دیگران موفق تر بودند . ...} ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌛🌝
@soltannasir { پاسخ به سوالات 146 } { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 24} { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 20 } ادامه ...👇 عزیزان توجه داشته باشید اینکه گفته شد که ایزدان کواکب سیر طولی ندارند . نظر فعلی فقیر است و داده مسلّم و قطعی نیست و نیاز به بررسی بیشتر دارد . اما اکنون به تحلیل اساطیر مصری می پردازیم . گفته شد که شمس در برج میزان در هبوط خویش قرار دارد . و در جایگاه عدالت است . و علت اینکه ایزدان خورشیدی نظیر مهر و شمش و رع و حورس ایزدان عدالت می باشند این مسئله است . در نجوم احکامی می گویند شمس در برج میزان که برج هبوط وی است جایگاهش مناسب نیست . اما شما می بینید که جایگاه وی جایگاهی است که با ویژگی عدالت جویانه شمس تطابق کامل دارد . و شمس در این جایگاه نقش پررنگی در نظام هستی دارد . می دانیم که برج میزان از بروج بادی است . و در جایگاه برج میزان به حساب ارواح در اساطیر و به حساب مردگان پس از حشر در دین رسیدگی می شود . و روح مرده پاسخ گوی اعمال خویش می باشد . بنابراین در دادگاه روح نیاز به سخنوری دارد ? سخن گفتن چه طبیعتی داشت ? بادی هر چند که باد صفت کوکب مشتری اما خدای سخنور کدام است ? عطارد در اساطیر مصری ایزد عطارد کدام است ? تحوت یا توث که در دادگاه مردگان حضور داشت . روح مرده به چه صورت در دادگاه حضور داشت ? پرنده چگونه موجودی است ? در حکمت کهن پرنده موجودی است که در هوا پرواز می نماید و در ضمن سخنور نیز می باشد . بنابراین با عنصر باد مرتبط است که عنصر برج میزان است . و از منظر سخنوری نیز با کوکب عطارد در ارتباط است . و همانگونه که گفته شد سخنوری با باد نیز مرتبط است . از سویی دیگر در دادگاه مرده در ترازو با پر که نماد عدالت بود . مورد ارزیابی قرار می گرفت . قلب چه بود ? گرم و تر و و با کوکب مشتری در ارتباط بود . بنابراین قلب که بادی است در برج میزان که بادی است در ترازو (میزان)و با پر که خود نماد موجود بادی (پرنده) است . مورد ارزیابی قرار می گرفت . اما می دانیم که در علم تنجیم ، زهره ، کوکب برج میزان است . بنابراین زهره در برج میزان با عدالت و رسیدگی به اعمال مرتبط است . در کتاب التفهیم در باب دلالت کوکب زهره بر پیشه ها آمده : 👇 { کارهای پاکیزه و شگفت و دوستی بازارها و تجارت اندر آن و پیمودن به 👈ترازو و ارش و پیمانه و....} ( التفهیم صفحه 391) بسیار محتمل است که ایزد بانوی ( ایزد عدالت و حقیقت ) ، در اساطیر مصری ایزد مربوط به کوکب زهره در برج میزان باشد . نکته : در اساطیر مصری ملاحظه نمودید که و و آتوم همگی ایزدان خورشیدی می باشند . بنابراین ایزدان زهره نیز ممکن است بیش از یکی باشند . یعنی ایزد زهره است که با باروری و تولید مثل مرتبط است . و چنانچه پیشتر در دروس اشاره شد در برج نشسته است که با تولید مثل مرتبط است . زیرا برج عقرب بر اندام های جنسی دلالت داشت . و ایزد ماعت ، ایزد زهره است که در برج با و داوری ارتباط دارد . اما ایزد حورس در تالار حقیقت در اساطیر مصری ایزد خورشید است و می دانیم که چرا در آن جایگاه قرار دارد . بنابراین ارتباط و و باد و را با برج میزان فهمیدیم . اما زحل چه ? می دانیم در برج میزان در شرف خویش است . بنابراین علی القاعده باید در تالار حقیقت در اساطیر مصری نقش پررنگی داشته باشد . مهمترین و پررنگ ترین نقش در متعلق به کدام ایزد است ? اوزیریس در اسطوره آمده بود که ایستاده و گاه نشسته بر اورنگ به شکل انسانی نمایانده اند که با پارچه های سفید شده ، محکم کفن پیچ شده است . چهرهٔ سبز گونش مزین به سپید بلندی است به نام «آتف» با دو👈 پر 👉 که تاج مصر علیا به شمار می آید . در کتاب التفهیم صفحه 377در باب دلالت کوکب زحل بر چهارپایان آمده : 👇 {جانوران سیاه و آنچه سوراخ اندر زمین دارند . و او راست گاو و بُز و اسپ سیاه و 👈 اشتر مرغ 👉 و سنجاب و سمور و و دله و گربه و موشان و موش دو پای و ماران بزرگ و سیاه و کژدم و کیک و خبزدوک } ملاحظه می نمایید که پر 👈شتر مرغ جز منسوبات کوکب 👈زحل است . اوزیریس خدای حاصلخیزی و کشاورزی بود . و با طغیان سالانه👈 نیل در ارتباط بود در کتاب التفهیم صفحه 391 در باب دلالت کوکب زحل بر پیشه ها آمده :👇 { بناها و بقعات و 👈کشاورزی 👉 و آبادکردن 👈زمین ها و 👈چشمه و 👈آب و بخشیدنش و کارهاء تر و پیراستن و تقدیر کردن چیزها و میراثها و 👈گور کندن و فروختن هر چه از آهن کنند وز اسرب استخوان و موی و 👈نخّاسی (برده داری ) بندگان سیاه وز علمها آنچه به بدی رساند وز عمل سلطان آنچه به شر بود و قهر و غضب کردن و 👈بستن و 👈بندکردن و 👈شکنجه کردن } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌚
@soltannasir { پاسخ به سوالات 151} { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 29} { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 25 } ادامه ...👇 { رشن در زبان اوستایی : ras'nu ، فارسی میانه : ras'n ایزد آیین ایران باستان می باشد. به معنای تقوا یا درخشش است. او پسر اورمزد و سپندارمز است. (یشت 17، بند 16) . او به همراهی بهرام و مهر به میان سپاهیانی که با یکدیگر در نبردند، می رود و پیروزی را به آن که راست کردار است می دهد (یشت 14، بند 47) . یشت دوازدهم از آن اوست. او بیگاناهان را یاری می دهد و دزدان را از میان می برد (یشت 12 ، بند 7_8) او در همه زمین ها و آسمان ها هست (یشت12، بند 9 تا 37) . در متون اوستا به صفات : راست ترین ، بلند ، توانا و پاک ستوده می شود و به فریاد رسنده 👈گله داران و بر اندازنده دزدان است. بنابر متن های فارسی میانه مینوی راستی و سیزدهمین آفریده اورمزد است. یشت دوازدهم به نام او «رشن یشت» گفته شده و ویژگی ها و صفات او بر شمرده شده است. به خاطر اوست که دیوان نمی توانند آفریدگان گیتی را نابود کنند. در سر پل چینود که روان در گذشتگان به داوری کشیده می شود و کردارهای خوب و بد و ثواب ها و گناهانشان سنجیده می شود ، هیأت داوری را سه ایزد تشکیل می دهند : مهر و رشن و سروش . اینان سه تن از ایزدان بزرگ دین زردشتی هستند که معمولاً با یکدیگر همراه اند. در سوی راست مهر ، سروس نیکو و در سوی چپ او رشن بلند و ستبر و گرداگرد او . ترازوی مینوی را رشن در دست دارد . این ترازوی مینوی هرگز خطا نمی کند و به اندازه سر مویی ، نه برای توانگرترین و نه برای درویش ترین مردمان منحرف نمی شود . یوغ ترازویش را سر بر بن البرز و سری بر فراز قله البرز است . در رستاخیز نیز هر کدام از مردگان در طی زمان و پس از گذراندن داوری انجامین در حضور مهر و سروش و رشن دوباره از پل چینود می گذرند . در دستنویس م او 29 یکی از همراهان ایزد رشن 👈 سگ زرین گوش است . این ایزد از همکاران امرداد امشاسپند است و گل نسترن به او اختصاص دارد. } (کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی صفحات 224 و 225) عزیزان دقت نمایید که ایزد رشن به عنوان ایزد عدالت در آیین زرتشتی از گله داران حمایت می کند و همچنین وی ایزد پاسبان کاروان ها می باشد . که از این جهت نقشی شبیه ایزد مرکوری رومی دارد. اما با اینحال وی تمام خصوصیات کوکب عطارد را ندارد بنابراین نمی توان وی را از ایزدان عطارد دانست . اما نکته جالب دیگر درباره وی ، وجودی سگی با صفت زرین گوش همراه وی در متون متأخّر دیانت زرتشتی است . به مدخل سگ زرین گوش که در کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی که در صفحه 274 آمده توجه نمایید :👇 { نخستین چیزی که گیومرث(در متن به جای کیومرث ، گیومرث آمده) از اورمزد خواست ، سگ زرین گوش بود که همراه رشن راست است و پیش 👈پل چینود در جایگاه ایزد مهر ایستاده است . این سگ از جسد گیومرث در برابر اهریمن و دیوان پاسداری می کند . 👈سگ زرین گوش ، روان را از پل چینود به سلامت می گذراند . منبع : دستنویس م او } عزیزان به یاد بیاورید که در اسطوره مصری نیز ایزد ، نیز ایزدی با سر سگ یا شغال است . که روح را به تالارحقیقت رهنمایی می نمایید و عمل توزین قلب مرده را در کنار ایزدبانوی ماعت و و انجام می دهد . اما اگر به یاد داشته باشید در اسطوره مصری آنگونه که گفته شد ایزدی به نام نیز با سری وجود داشت. که وی نیز روزگاری ایزد مردگان بود. چنانچه پیشتر در ارسال 136 پاسخ به سوالات به نقل از کتاب جهان اسطوره ها آوردیم : 👇 { در آنجا او(اوزیریس) جای آنجتی خداوندگار پیشین شهر را گرفت و شکل او را یافت . نیز شاید بعدها در عبیدوس ، واقع در علیا ، آوازه یافت ، یعنی زمانی که با 👈خنتی آمنتی (👈گرگ _ایزد ) یکی شده ، ایزد بزرگ مردگان گردید و خنتی آمنتی نام یافت . یعنی «خداوندگار باختریان» ، همانند مردگان که در باختر _جایگاه به خاموشی گراییدن خورشید _مأوا می گزینند. } حال نکته جالب ماجرا اینجاست که در کتاب منابع دستنویس م او از متون زرتشتی متأخر سگ دومی نیز به نام « پسوشورون » آمده است . که در هدایت روان مرده نقش دارد . به مدخل پسوشورون از کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی صفحه 153 توجه نمایید : 👇 { به فارسی میانه Pasus^urun سگ پسوشورون یا « سگ شبانان » یکی از چند گونه سگ است . پس از درگذشت انسان ، سگ روان را حمایت می کند و از پل چینود می گذراند . او با گرز ایزد مهر نیز ارتباط دارد . وجه پیوند میان این دو ، حمایت از روان گناهکاران دوزخی است . } عزیزان دقت نمایید هم در اساطیر ایرانی و هم در اساطیر مصری ، سگ و یا ایزدانی باسری به شکل سگ و شغال و گرگ که همگی از سگ سانان هستند . روح مرده را به سمت محلی که جایگاه میزان است هدایت می نمایند . ادامه دارد .. @soltannasir 🐕🌞
@soltannasir { پاسخ به سوالات 152 } { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 30 } { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 26 } ادامه ...👇 همچنین در هر دو نقش در جایگاه و پررنگ است . ولی دو اسطوره تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند . در آیین زرتشتی مسیر ارواح مردگان به شکل پل چینود است که بر بالای کوه باستانی که بسیار به کوه اسلامی شبیه است قرار دارد . ولی در اساطیر مصری مسیر عبور ارواح رود آسمانی است و ارواح مردگان با زورق به تالار حقیقت و محل ترازوی اعمال می رسند . همچنین بین ایزدان و و ، باایزدانی نظیر و اوزیریس و و تفاوت های نسبتاً زیادی وجود دارد . بنابراین در عین اینکه اسطوره ایرانی و مصری با یکدیگر شباهت دارند تفاوت های معنا داری نیز با یکدیگر دارند . اکنون توضیحات استاد را درباره ایزد سروش که در مقدمه سروش یشت هادخت از مجموعه های نوشته اند برایتان نقل نمایم تا تفاوت های دو اسطوره را در عین شباهتشان درک نمایید : 👇 { سروش در اوستا سراوش (Sraos^a) معنی آن اطاعت و فرمانبرداری است ، به خصوص اطاعت از اوامر الٓهی و شنوایی از کلام ایزدی سروش از سرو (sru) که به معنی 👈شنیدن است و در اوستا بسیار استعمال شده ، مشتق می باشد . کلمهٔ سروش به معنی در ادبیّات فارسی معروف است ، کلمات دیگری نیز از جنس آن و از همان ریشه و بنیان در زمان ما باقی است که یادآور معنی اصلی سروش هم می باشد و آن کلمات عبارت است از و سراییدن . در ها کلمه ٔسروش غالباً به معنی مذکور آمده است ، در سایر قسمت های اوستا نیز به همین معنی بسیار استعمال شده است ، حسّ اطاعت و قوّهٔ فرمانبرداری خود یکی از نعم الهی است بسا تمنّای داشتن آن گردیده است . به کلمهٔ سروش حرف أ که از ادوات نفی است افزوده أسراوش گفته اند یعنی نافرمانبرداری و تمرّد از احکام ایزدی ، بسا در یک فقره از اوستا چندین بار کلمهٔ سروش تکرار شده است ، گهی اسم مجرّد به معنی مذکور و گهی اسم خاص فرشته معروف . در قدیم ترین قسمت اوستا نیز چندین بار از سروش فرشته اراده شده است ، در هر جایی از گات ها که به این فرشته بر می خوریم او را دارای مقام بسیار عالی می بینیم و به صفت مهین و بزرگ متّصف است . سروش یکی از مهمّ ترین ایزدان آیین ، مظهر اطاعت و فرمانبرداری است ، نمایندهٔ خصلت رضا و تسلیم است در مقابل آیین خداوندی ، از حیث مقام و رتبه سروش با مهر همسر و برابر است ، حتی گاهی در جزو شمرده می شود . در مقالهٔ امشاسپندان گفتیم که نخست سپنت مینو (خرد مقدس ) در سر امشاسپندان جای داشته ، پس از آنکه از دستهٔ امشاسپندان جدا شده ، برای آنکه عدد هفت را کامل کنند را به جای قرار داده اند و گاهی هم برای تکمیل عدد مقدس سروش را آخرین امشاسپند قرار داده و وهم (بهمن) در سر جای گرفته است . در ادبیّات متأخر مزدیسنا سروش از فرشتگانی است که در روز قیامت برای حساب و میزان گماشته شده است ، از خود گات ها نیز معلوم می شود که این فرشته را در اعمال روز واپسین مدخلیّتی است چه در یسنا 43 در قطعهٔ دوازده به اهورامزدا می گوید : « از آنچه تو فرمان دادی سرنپیچیدم ، وقتی که گفتی برخیز و بشتاب پیش از آنکه سروش من به همراهی اش با گنج و مال مُزد هر یک از دو گروه راستی و دروغ پرست را از سود و زیان تقسیم کند » . غالباً در اوستا سروش با صفت توانا و پیروزمند و خوش اندام ؛ بسا با صفت دلیر و اسلحهٔ قوی آزنده و اهورایی آمده است . در میان اوصافی که برای سروش آورده شده به خصوص صفت « تنو منتر » بسیار قابل دقت است ، این صفت را در تفسیر پهلوی اوستا به (تن فرمان) ترجمه کرده اند یعنی کسی که سراسر وجودش فرمانبرداری است «منتر» به معنای کلام ایزدی است . ترکیب این کلمه با «تنو» (تن) یک صفت بسیار برازنده برای سروش تشکیل داده است ، چه گفتیم که این فرشته مظهر اطاعت از اوامر الهی است . وظیفه اش این است که خاکیان را راه اطاعت نشان دهد و رسم بندگی بیاموزد ، از این رو خود در مقابل قوانین مصدر جلال تسلیم محض است ، چشم و گوش به امر و نهی خدایی دوخته ؛ تن به قبول احکام عالم بالا در داده است . نظر به وظیفهٔ این فرشته است که در اوستا می خوانیم اوست در میان مخلوقات مزدا اوّل کسی که زبان به ستایش خداوند و نیایش امشاسپندان گشود ، اوست نخستین کسی که مراسم مذهبی به جای آورد و پنج گات های زرتشت را بسرود . ابوریحان بیرونی نیز می نویسد سروش اول کسی است که مردم را برای ستایش پروردگار به زمزمه نمودن امر کرد . در ادبیّات متأخرین مزدیسنان سروش پیک ایزدی و حامل وحی خوانده شده است و در کتب فارسی او را با جبرائیل سامی یکی دانسته اند ، ... } ادامه دارد ... @soltannasir 🌟🌞🌚🌙🌜🌛