eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir {سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 37} { شرح بعضی فقرات سخنان مولانا زین الدین 19 } ادامه ...👇 دوستان غربی ما آمال و آرزوهای خویش را در فیلم ها و سریال هایشان نشان می دهند . ساختن موادی که بتوان با تزریق آن به مغز 100% دست یافت یا ساخت ماشین زمان و غیره . و متاسفانه عده ای از جوانان ما نیز خوش بینانه هر آنچه غربی ها به خورد آنان می دهند باور می نمایند . من باب مثال عده ای می گویند غربی ها ماده cph4 را ساخته اند و فقط بر روی تاثیر آن در عمل در حال آزمایش هستند. یا ماشین زمان ساخته شده و در اختیار آزمایشگاه های سری غربی می باشد. عزیزان شکی نیست که غربی ها تحقیقات بسیار ارزنده ای در باب علوم ماوراء دارند و همچنین مسلم است که آنان در آزمایشگاه های پیشرفته خویش از علوم معمول جهانی جلوتر می باشند . اما این پیشرفت ها دلیل بر این نیست که آنان موفق به ساخت ماده cph4 یا ماشین زمان شده اند . موفقیت غربی ها و تلاششان جدا ستودنی است . اما با این وجود اگر آنان تاکنون به چنین توانایی هایی دست یافته بودند . مطمئن باشید که اعلام حکومت جهانی می نمودند . عزیزان غربی ها با وجود استفاده از تکنیک های شرقی نظیر کریا یوگا و انواع دانش تانترای هندی و تبتی و چی کونگ و دائویین چینی و تمامی روش های باستانی و کهنی که در شرق وجود دارد . و احیای بخشی از جادوی کهن باستانی و آیینی با بازخوانی الواح کهن از تمدن های باستانی و با ترکیب علوم جدید فیظیک و کوانتوم و شیمی و ژنتیک و نجوم و موسیقی غیره با علوم کهن و علوم غریبه و خفیه هنوز موفق به باز نمودن بسیاری از علوم الهی نشده اند . آنان برای باز نمودن کامل علوم اسرار نیاز به پیدا نمودن اشیای مقدس کهن و پیدا نمودن استعداد های خاص متولد شده در جهان اسلام دارند . نکته : از اشیای مقدس می توان به جام جم و درفش کاویانی و جام عیسی (ع)و انگشترین سلیمانی و گردنبند سلیمانی و مهر جداگانه اش و عصای موسی (ع) و تابوت عهد و گهواره مریم ، چراغ علاالدین ( که تا سال 1382 در یک عتیقه فروشی در لندن بود و اکنون سرنوشت آن نامشخص است . البته فقیر اطلاع ندارم ) ، چراغ خاص خورشیدی شیخ بهایی ، تیرک کشتی نوح (ع) ، مسند مکتوبه اسرار ، لوح و کتیبه پر رمز و راز ، جفر و جامعه ، جفر احمر ، «مسند و مصحف» حضرت فاطمه زهرا (س) ، ذوالفقار علی (ع) ، مجموعه کتب چرمی و طومارهای مغان ایران باستان ، جام شراب طهور ، آب شفابخش هر بیماری ، پارچه بافته شده بدست ادریس (ع) و تنی چند از بزرگان دیگر ، شمشیر اردوان پنجم ، جام زرین ... ، تکه ای بالای هفت آسمان را نام برد . همچنین کتب کهن چینیان باستان ، و کتب و رسائل خاص در جهان اسلام یا خارج از مرزهای جهان اسلام و اشیای کوچک و بزرگ دیگر ، اشیائی هستند که آنان بدنبال آن می گردند . اشیای خاص در صورت توان استفاده از دانش کهن به جای مانده در آن شئ ، می تواند زحمت دارنده شئ را تا حد زیادی کم نماید . فرض نمایید شما به دنبال مسخر کردن جملگی شیاطین و باد به مانند سلیمان(ع) هستید . داشتن انگشتری سلیمان به شرط توان استفاده از آن می تواند زحمت شما را در مسخر نمودن کم نماید . در غیر این صورت شما باید توانی به مثابه سلیمان (ع) داشته باشید تا بتوانید دست به چنین مسخراتی بزنید . و تا به امروز کسی به غیر از وی موفق به چنین امری نشده است . و این همان معنی دعای وی است که می فرماید : { قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي وَ هَبْ لي مُلْكاً لا يَنْبَغي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ «سورة ص، آیة 35»} پس اشیاء خاص معنوی توانایی خاص معنوی را به دارنده آن می دهند و مسیر را برای صاحبش در زمینه ای که آن شی خاص کاربرد دارد کوتاه می نماید . اما استعداد های خاص معنوی متولد شده در جهان اسلام ، به طور خاص افرادی هستند که علوم اسرار بدستشان باز خواهد شد . و جسم و جانشان توانایی سفر به عوالم خاص را دارد . تعداد آنان به طور خاص 53 نفر می باشد . اسامی و محل تولدشان نامشخص است . اما مهمترین راه کاربردی برای پیشرفت های معنوی و غلبه بر محدودیت زمان 👈 جغرافیای معنوی زمین و 👈سفر به عوالم این موجودات است . در زمین مادی ما مکان های خاصی هستند که محل تجمع نیرو یا نیروهای خاصی می باشند . و اگر شخصی در زمان های خاص نجومی_ بنا به زایچه که برای هر فرد متفاوت است_ در آن مکان حضور یابد می تواند از نیروی خاص معنوی _ که آن مکان محل تجمع آن می باشد _ استفاده نماید و اینگونه پیشرفت خویش را سرعتی چند برابر ببخشد . برای مثال برای هر کدام از جادوهای سفید و خاکستری و سیاه مکان های خاصی در زمین ما وجود دارد که حضور در آن مکان ها در زمان نجومی خاص نیروی جادو را در شخص چند برابر می نماید . ادامه دارد ... (ع) (ع) @soltannasir 💟💟💟💟
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت هایی از فیلم 👆👆👆 صعود ژوپیتر به کارگردانی واچوکوفسکی ها ( کارگردانان سه گانه ماتریکس ) که در آن نشان می دهند که چگونه نسلی فرازمینی انسان هارا برای کشت ژنتیکی خلق نموده اند تا این نسل فرازمینی زمان بیشتری را برای زیستن در کهکشان در اختیار داشته باشند. نظراتی که مشرکین عصر جدید به طرق مختلف به خورد جوانان ما می دهند . @soltannasir 🐁🐁🐁🐁🐁🐁🐁🐁🐁🐁🐁🐁
@soltannasir { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 38 } { شرح بعضی فقرات سخنان مولانا زین الدین 20 } { شاه مکان ها } ادامه ...👇👇👇 ممکن است چندین مکان برای تقویت هر کدام از جادوهای سفید و خاکستری و سیاه در جهان وجود داشته باشد . اما از این بین چند مکان خاص تر می باشند و یک مکان شاه مکان جادوی مورد نظر می باشد . فرق شاه مکان با مکان های خاص در این است. که مکان های خاص یک یا چند مورد از ویژگی های جادو را بیشتر تقویت می نماید . و به صفاتی از صفات متعین می باشند . اما شاه مکان جادو به هیچ صفتی از صفات متعین نیست . و نیروی آن خالص است . بلکه می توان گفت در شاه مکان جادو ، هر کس بنا به قابلیت های درونی خویش نیروی جادو را کسب می نماید . نکته : تمام شاه مکان های( مکان اصلی ) جادوهای سفید و خاکستری و سیاه از دسترس مردمان خارج هستند . زیرا دروازه ورود به آن بسته شده است . نکته 2 : در عصر زرین که مرز عوالم باز بود این سه شاه مکان هم در دسترس ساحران کهن بودند . اما با اینحال در همان دوران نیز با طلسماتی خاص این سه شاه مکان از چشم افراد عادی پنهان بود . با بسته شدن مرز عوالم هر سه عالم ناپدید شد . و در دل تاریخ گم شد . نکته 3 : شاه مکان جادوی سفید در شرق ، جادوی سیاه در غرب و جادوی خاکستری در مرکز 👈جهان اصلی 👉می باشد . اما در مورد مکان دقیق هر کدام از این سه جادو ، حدس و گمان هایی زده می شود . ّنکته 4 : از هنگام بسته شدن مرز عوالم تا کنون تنها عده اندکی _بنا به روایات شفاهی در میان ساحران_ موفق به سفر به این شاه مکان ها شده اند . که البته آن هم در حد روایت شفاهی است. و صحت و سقم آن چندان مشخص نیست . نکته 5 : جهان اصلی را در دروس آینده جغرافیای معنوی شرح خواهیم داد . نکته 6 : فقیر تعداد دقیق مکان های مربوط به هر جادو را نمیدانم . اما تا آنجایی که اطلاع دارم برای جادوی سیاه مکان های بیشتری به نسبت جادوی سفید در جهان وجود دارد . نکته 7: هر چند که شاه مکان جادوی سه گانه از دسترس خارج است . اما با این حال برای مکان های خاص هنوز امکان دسترسی _ ولو به شکل محدود_ وجود دارد . اما همانگونه که برای جادوی سفید و خاکستری و سیاه امکنه ای در جهان وجود دارد . برای بسیاری از علوم معنوی کهن نظیر نجوم کهن و کیمیا و سیمیا و اکسیر و نیروی مبارزه روحی و نیروی شیطنی و غیره نیز امکنه ای به همان ترتیب نام برده شده در جهان وجود دارد . نکته 8 : تنها برای علوم و فنون کهن باستانی ، در جهان ما شاه مکان وجود دارد . برای علمی نظیر جفر و حروف به شیوه ای که اکنون در جهان اسلام وجود دارد . تا آنجا که فقیر اطلاع دارم عالم خاصی به شکل شاه مکان جادوی های سه گانه وجود ندارد . شاید علت این امر را باید در ماجرای خلقت جستجو نمود . زیرا که شاه مکان ها در دوران پیش از خلقت آدم صفی الله بر روی زمین تشکیل و مورد استفاده قرار می گرفتند و بیشتر با علوم و فنون کهن مرتبط هستند و علم جفر و حروف به شیوه کنونی آن در تمدن اسلامی شکل گرفته است . و برای این علم ( جفر و حروف )بستری مناسب تر از وجود انسان در هستی موجود نمی باشد . از امکنه خاص برای تسریع در پیشرفت معنوی سخن گفته شد . اما یکی از مهمترین راه های عملی ای که غربی ها در موارد محدود موفق شده اند که از آن برای غلبه بر زمان استفاده کنند . سفر با جسم مادی به عوالم این موجودات یا بعضی عوالم دیگر است . در بعضی عوالم شخص سالک مدت ها زندگی می نماید . و چون به عالم ما باز می گردد . تنها ممکن است چند دقیقه یا چند ساعت یا چند روز غیبت داشته باشد . نکته 9 : میزان غیبت به نسبت زمان در عالم مقصد با عالم مبدأ و همچنین میزان حضور در عالم مقصد بستگی دارد . نکته 10 : در چنین سفرهایی سالک باید بتواند جسم مادی خویش را با خود به همراه ببرد . و جسم سالک در هنگام ورود به عالم مربوطه تطابق لازم را با آن عالم کسب می نماید . یعنی باید بدن عنصری سالک در عالم مادی ناپدید شود . اگر بدن عنصری سالک در عالم ما وجود داشته باشد . و سالک با جسم اثیری سفر نماید . اگر در اثنای سفر مشکلی برای بدن عنصری پیش بیاید و قلب بدن عنصری از کار بیفتد رشته ارتباط قطع خواهد شد و سالک سفر نموده در آن عالم خاص محبوس می شود . و این سالک دیگر مرکبی برای بازگشت با عالم مادی در اختیار ندارد . البته در اینجا نیز ساحران کهن در جادوی سیاه با آیین های خاص قربانی ، شخصی مستعد را به شیوه ای خاص قربانی می نمودند . و روح محبوس شده را به جسم قربانی فرا می خواندند تا در جسم قربانی به حیات خویش ادامه دهد . در انجمن های مخفی اروپایی به طور محدود موفق به انجام این کار شده اند . ادامه دارد ... @soltannasir ⚫️⚪️🔘⚫️⚪️🔘⚫️⚪️🔘
@soltannasir { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 39 } { شرح بعضی فقرات سخنان مولانا زین الدین 21 } ادامه ...👇👇👇 یکی از شخصیت های معروفی که سخن از زنده نگه داشتن وی با کمک آیین های قربانی می باشد . شخصیت معروف  کنت دو گاگلیوسترو (Count Alessandro di Cagliostro) یا ژوزف بالساموی معروف است . که از جادوگران معروف قرن 18 میلادی و از سران فراماسونری اروپایی می باشد . همانگونه که گفته شد . جاودانگی یا عمر طولانی برای تکمیل علوم مختلف به شخص کمک می نماید . و گفته شد مهمترین روش آن سفر به عوالم با بدن عنصری است . و برای سفر به عوالم باید با دوعلم کیمیا و سیمیا آشنایی داشت . یکی از دلایلی که در اروپای قرون وسطی ( فراماسونری و قبالای مسیحی یهودی و جادوی مراسمی و آیینی ) به فن کیمیا توجه بسیاری می شده است . دست یافتن به اکسیر جاودانگی و کیمیاگری جسم برای سفر به عوالم بوده است . آری درست است برای اینکه بدن عنصری بتواند آمادگی سفر به عوالم را کسب نماید . باید آن را با فنون کیمیاگری آماده این سفر نمود . روش های مختلفی در جهان میان آشنایان با علوم خفیه برای کیمیاگری بدن عنصری وجود دارد . این روش ها با یکدیگر شباهت ها و تفاوت هایی دارد . از جمله روش های کیمیاگری بدن عنصری برای سفر به عوالم می توان به روش سلوکی چینیان باستان( تائویست ها ) و روش سلوکی لامائیسم های تبتی و یوگی های هندی و مغان ایران باستان و کیمیاگران علوم غریبه و خفیه اسلامی و کیمیاگران اروپایی در دوره قرون وسطی که برخلاف ادعاهای بی اساس اروپاییان بیش از همه از آثار کیمیاگران مسلمان نظیر رسائل جابربن حیان متاثر بوده اند و شمن های آمریکایی اشاره نمود . با کمک فنون کیمیاگری بدن عنصری مستعد سفر به عوالم می شود و با کمک علم سیمیا این سفر انجام می شود . چون پیشتر در دروس سخن از علم سیمیا و ارتباط آن با پری ها نمودیم ( موجودات خلفت از آب ) یکی از اساتید فقیر که از سرحلقه های بزرگ علمای علوم غریبه استان قزوین است . یعنی حضرت آیت الله سید ... این خطبه را در باب علم سیمیا خواندند : 👇👇👇 { سیمیا علمی است که در میان انسان ها پیشرفتی اندک دارد و اساس آن خیالات باشد و با فعال شدن قوای مخیله فعال گردد و با آن از خیال به واقعیت حادث میگردد . و کلیات آن ذهنی است . اکثر مسایل آن را علما خلاف شرع می دانند چون به آن و جزئییات آن دسترسی ندارند . سیمیا بر سه اصل استوار است عظام و رماد و مداد و چند ناموس دارد که تدفین و تدخین و تزیین اهم آنها هستند. و بر چند قسم است که 👇 اطلاع از خواطر طی الارض مشی بر آب طیران از شهر به شهر امطار بیوقت و خود تدخین بر چند نوع است جذب و فرمان بر اشجار تبدیل هیزم اشجار و ترکیب آنان به شکل سرمه و ساختن اکسیر های پریان که دواهایی بر علاج هر نوع مرض هستند . ناموس اطعمه که خود ترکیب گیاهان و خوراکی هاست به شکلی که انسان حتی میتواند در جلوی جماعتی غیب گردد . و ناموس سهر و انواع خواب ها و بی خوابی ها را بر هر جانداری عارض نمودن است . چنان که حتی شخص صاحب این علم قادر است تلقینات خود را بر شخص و یا اشخاصی توسط خواب هایی که خودش میخواهد شما و اشخاص ببیند وارد کند . یعنی بخواهد شما شخصی را خواب ببینی و بگوید پیامبر است و نورانی باشد و به شما دستور جنگ با فلانی یا حتی آشتی با فلان شخص یا دادن فلان قدر پول به کسی را بدهد . و ناموس اکحال نیز ساخت انواع و اقسام سرمه هایی است که هر کدام درب عوالمی مختلف است . و بدین سبب است که چون 👈پریان تنها موجوداتی هستند که می توانند با ساخت اکحال مختلفه به عوالم گوناگون سفر نمایند و عمری ما بین 1800 تا 5500 سال دارند علوم مختلفی از عوالم مختلف کسب نموده اند که 👈عالم ترین موجودات میان 👈نفوس مختلفه هستند . } نکته 1 : عزیران می توانند برای اطلاعات بیشتر در باب علم سیمیا می توانند به فصل اول کتاب اسرار قاسمی مراجعه نمایند . نکته 2 : توجه نمایید علت دانش زیاد پریان سفر به عوالم مختلفه است نه فقط سفر به یک عالم خاص . اگر شخصی با فنون کیمیاگری به یک عالم سفر نماید و ساکن آن عالم شود و دیگر باز نگردد . نمی تواند علوم مختلف را کسب نماید . زیرا هر عالم ویژگی ها و علوم و محدودیت های خاص خود را دارد . نکته 3: اگر فرایند کیمیاگری بدن به طور کامل صورت نگیرد . به بدن شخص ممکن است آسیب هایی در طی اسفار وارد شود . به طوریکه ممکن است بعضی از این آسیب ها جبران ناپذیر باشد ادامه دارد... @soltannasir 🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊
مقاله ای 👆👆👆 از استاد عبدالله شهبازی در باب کنت سن ژرمن و ژوزف بالسامو دو تن از جادوگران فراماسون اروپایی @soltannasir
@soltannasir {مثال در باب علم سیمیا } { سیمیا و آن عبارت است از علم به کیفیت تسخیرات ، و معرفت دعوات کواکب سبعه ، و شرایط آن تسخیر روحانیات انسان و عزایم چنان کیفیت بخورات و اقداح و منادل و خواتیم و ترتیب عظام و صنعت رمادات و مداوات ، تا به وسایل مذکوره فواعل علوی را با چیزی از قوابل سفلی ارتباطی و عنایتی پدید آید ، و به آن وسیله ، اظهار غرایب عجیبه ، و بل مطالب و مقاصد عظیمه ، میسر گردد . و از جمله اعمال سیمیا ترتیب عظیم تیهوی آبگردان ، طیر رباعی الاسم ، که نصف ثانی اسم او تکرار اوست (هدهد) و از اعداد که اوراد و آغاز گرفتن و عمل به بسم الله کنند ، و مدت بیست و چهار روز ، او را «حب السوس» خوراند ، و به جامی گلاب خوشبوی نوشاند ، و روز بیست و پنجم ، در وقتی که قمر متصل باشد به خداوند طالع ، عامل با خداوند طالع مسأله ، نظیر تثلیث یا تسدیس ، و صاحب قوی حال باشد ، و کارد تیز از مس سرخ بسازد ، و این صورت را به آن کارد نویسد : « 911/9061111ر11051011611151رر100111811 تمسک اعینونی » و طیر مذکور را ، در ساعت مزبور ، به کارد مشروح بر لوحی از آبگینه ذبح نماید ، به وجهی که یک قطره خون بر زمین نچکد که تمامی عمل به فساد آید ، پس سرش از تن جدا کند ،و دلش از میانه دو کتف بیرون آرد ، 31400 ، از فرقش قلع کنند و اطراف اجنحه او(بال هایش ) را فراگیرد ، و پری را که اطول(طولانی ترین) پرهای دست است با آن ضم نماید ( اضافه نماید ) ، و رأس و قحف(کاسه سر ) و اطراف بالها و آن پرهای دراز را در ظرفی پاک محفوظ سازد ، و در حفظ آن مبالغه نماید ، تا در وقت حاجت به کار آید . پس مذبوح را از فضلات و حشا پاک کرده در دیگ اندازد ، و به آتش معتدل پخته سازد ، و گوشت شوربای او را تمامی تناول کند ، و یک استخوان را شکسته و خائیده ضایع نکند ، یکی در وسط قرار گرفته ، و دیگر در ته آب رفته ، این سه نوع استخوان را بردارد ، و نشان کند که مدار عمل بر آنهاست ، و ثانی استخوان و پرها با بال ، و پر و سر و دل بکار داشته بود ، در ظرف آبگینه مطین به طین حکمت( نوعی گل ترکیب خاک زرد و سرگین اسب ) به آتس بسوزد تا جگر شود و آن را رماد(خاکستر ) گویند . و در کتب مبسوطه ، منافع آن رماد مشروح شده و در این مختصر اکتفا به خواص این استخوان می شود که در ته آب قرار گرفته . استخوان مذکور طبیعت خاک دارد ، و آن را روحانیتی است ، مسمی به «شمعون» عمل او در معدنیات و نباتات و آنچه تعلق به کوه و صحرا دارد ، و حار(گرم) است ، و آن را خاتمی است معروف به «خاتم اطاعت» ، و اسمی است که در وقت عمل تکلم بدان می باید نمود ، و آن به منزله عهد و قسم است در تسخیرات . پس آن خاتم را در باید نوشت با اسم روحانیت او بر استخوان مذکور ، به این وجه : « عنهک ططثینشاه » از مس یا از فلزی ، و عظم مذکور که خاتم و اسم روحانیت او بر آن مکتوب است بر بالای او نهد ، و از صاحب یوم یا لیله و صاحب ساعت ، استمداد نماید ، و به اسمی که قسم آن عظیم اسن ، متکلم شود ، و پنجاه از مکتوب « یا شمعون خذ علی العیون » آن طاس با وجود حضور از نظر حاضران غایب شود ، و آن را نبیند تا وقتی که استخوان برداشته شود و از تکلم به آن اسم خاموش شود . این عمل نمونه ای است که به جهت مثال ایراد شده . به این عزم در جمیع ارضات و گیاه های بی ساق تصرف می توان نمود و الله اعلم. مولف گوید : این ضعیف را تجربه این عمل اتفاق نیفتاده . اما به همین وجه که ذکر شد ، در کتب و آثار حکمای متقدمین ، به لغات و اقلام غریبه و ترجمه آن ، و سحر العیون ابی عبدالله مغربی ، که فی باب این علاج مشهور است .اما قیاس لغوی آن است که به جای «خذ علی العیون » در اخفای طاس ، « خذ علیه العیون » گوید ، و آن به تجربه معلوم می شود . و به افواه و السنه استماع شده که به تاریخ یک صد و سی سال قبل از این تقریبا ، خواجه غیاث الدین امینی کازرونی ، عمل اخفا نمود و درست در آمد ، در بازار شیراز خربزه می خورد ، و پوست آن به جمعی که از ایشان مخفی بود می زد وی را نمی دیدند . و در مجلس صدر یعقوب پادشاه ، با یکی از خطا کاران کازرون در تولیت اوقاف معینه مباحثه نمودند ، اسمی خواند ، و به او بر خصم دمید ، در همان مجلس هلاک شد ، و به این اعتبار به « خواجه فوتی » مشهور شد . } ( کتاب سلم السماوات اثر شیخ ابوالقاسم بن ابی حامد کازرونی قرن 10و11 تصحیح عبدالله نورانی نشر میراث مکتوب صفحات 112الی 114 ) @soltannasir
@soltannasir {سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 41} { شرح بعضی فقرات سخنان مولانا زین الدین 23} { چرخه چاکرا و زندگانی رسول الله (ص)} اساتید یوگا و آشنایان با دانش چاکرا سیستم ، اعتقاد بر این دارند که در هر دوره هفت ساله از زندگی انسان _به شکل طبیعی _ یکی از چاکراها فعال تر است . آنان نموداری نیز بر اساس این اعتقاد درست نموده اند که به چرخه چاکرا موسوم است . 1⃣در دوره هفت ساله اول یعنی ابتدای تولد تا سن هفت سالگی چاکرای غالب در انسان چاکرای «1 » یا مولادهارا( چاکرای ریشه ) می باشد . در این دوران که دوران نوزادی و خردسالی است. کودک حس مالکیت دارد و کاملا وابسته به والدین خویش و حتی مکان زندگی و خواب خویش است . 2⃣ از هشت الی چهارده سالگی در چاکرای دوم یا سوادهیستانا یا چاکرای جنسی است در این دوران رشد اندام های جنسی. آغاز می شود تقریبا در پایان این دوره هم دختران و هم پسرها بالغ می شوند . 3⃣ از پانزده الی بیست و یک سالگی دوره چاکرای سوم یا مانی پورا یا چاکرای خورشیدی است . این دوره دوره نوجوانی و ابتدای جوانی است که در این دوره نوجوانان بسیار پر جنب و جوش می باشند . 4⃣ از بیست و دو الی بیست و هشت سالگی مربوط به آناهاتا چاکرا یا چاکرای قلب می باشد . در این دوره نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن در وجود شخص ایجاد می شود . بهترین دوره برای ازدواج این دوره است . به شرط آنکه زوجین به بلوغ کامل عقلی و اجتماعی رسیده باشند . رسول خدا (ص) نیز در این دوره از زندگی خویش یعنی سن 25 سالگی با حضرت خدیجه (س) ازدواج نمودند 5⃣ از بیست و نه الی سی و پنج سالگی ویشودها چاکرا یا چاکرای گلو و گردن که در این دوره شخصیت اجتماعی فرد کامل شکل می گیرد . و رفته رفته شخص نیاز دارد که با سخن گفتن در اجتماع مطرح شود در این دوره رسول خدا شخصیت اجتماعی شناخته شده و مورد اعتمادی در مکه داشتند و البته خلوت نشینی های رسول خدا(ص) نیز بنا به بعضی روایات از همین دوران آغاز شد . 6⃣ از سی و شش الی چهل و دو سالگی چاکرای ششم یا آجنا یا چشم سوم است که با روشن بینی و بعضا مشاهدات عرفانی ارتباط دارد . ( البته این مسئله نیاز به توضیح دارد که در آینده نزدیک بیان خواهد شد ) در این دوران کم کم مشاهدات روحانی رسول الله(ص) بیشتر می شود . و در انتهای این دوره رسول الله (ص ) به رسالت برگزیده می شوند . و فرشته وحی جبرائیل(ع) بر ایشان نازل می شوند . 7⃣ از چهل و سه سالگی الی چهل و نه سالگی چاکرای هفتم یا ساهاسرا که با خودشناسی و خدا شناسی عمیق و اشراق مرتبط است . رسول الله (ص) در این دوران از زندگی خویش نخستین معراج خویش را تجربه نمودند. ( معراج بنا به نظر علما با توجه به احادیث و آیات قرآن حداقل دو بار یا بیشتر بوده است . که فقیر نیز قائل هستم که معراج بیش از دوبار اتفاق افتاده است . ) بنا به نظر قائلین به هفت چاکرا پس از تکمیل این دوره چهل و نه ساله شخص بار دیگر به چاکرای اول باز می گردد . اما بنا به نظریه 9 چاکرا اگر شخص بتواند به چاکرای هفتم برسد . و نیروی وی را به طور کامل فعال نماید . آنگاه نباید به چاکرای اول باز گردد بلکه باید به چاکرای هشتم ورود پیدا نماید . 8⃣دوره چاکرای هشتم از سن پنجاه سالگی الی پنجاه و شش سالگی می باشد . و شخصی که به این چاکرا ورود پیدا نماید . فرا آگاهی را تجربه می نماید . رسول الله (ص) نیز بر این اساس در این دوران قدم در این چاکرا گذاشتند و در این زمان نیز بار دیگر به معراج رفتند . حضرتش بخش ابتدایی این دوران را در مکه سپری نمودند و سپس به مدینه هجرت فرمودند . 9⃣ دوره چاکرای نهم از سن پنجاه و هفت سالگی الی شصت و سه سالگی . که در این دوره شخص به چاکرای نهم می تواند ورود نماید . و علاوه بر فرا آگاهی ، نوعی ابر آگاهی را تجربه می نماید . این دوران آخرین فصل زندگانی رسول الله (ص) می باشد . این دوران اوج شکوفایی در تمام جنبه های مادی و معنوی زندگی حضرتش بوده است . و تمامی تلاش های حضرتش در این دوران به ثمر نشست و موفقیت و پیروزی حاصل شد . نکته : الله تبارک تعالی در سوره مبارکه نجم هنگامی که به داستان معراج می پردازد در آیه 13 می فرماید : 👇👇 { وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى(13 سوره مبارکه نجم ) و قطعا بار ديگرى هم او را ديده است (۱۳) } و از این آیه می توان استنباط نمود که معراج بیش از یک بار اتفاق افتاده است . و شاید علت اینکه درروایات ، تواریخ مختلفی برای زمان معراج نقل شده است . همین مسئله باشد . همچنین احادیث کیفیت معراج نیز تفاوت هایی با یکدیگر دارد . در احادیث برای معراج این زمان ها ذکر شده است : 👇 { سال دوم،  سوم، پنجم و دهم بعثت، و  شانزده ماه پیش از هجرت } ادامه دارد ... (ص) @soltannasir 🌑🌑🌑🌑🌑
@soltannasir { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 42} { شرح بعضی فقرات سخنان مولانا زین الدین 24 } { چرخه چاکرا و زندگانی رسول الله(ص)2 } ادامه ...👇👇👇 اگر نظریه چرخه چاکرا را بپذیریم . باید گفت معراج نخست پس از گذشت رسول الله (ص) از چاکرای ششم و ورود حضرتش به چرخه چاکرای هفت می باشد . بنابراین شاید سال دوم هجری برای نخستین معراج درست نباشد . و معراجی که داستان آن در سوره مبارکه نجم آمده و در آن رسول الله (ص) به مقام قرب قاب قوسین اوء ادنی نایل آمده در دوره هشتم زندگانی حضرتش اتفاق افتاده است . و احتمالا تاریخ آن سال دهم بعثت و یا شانزده ما پیش از هجرت می باشد . نکته 2 : نمودار زندگانی رسول الله (ص) با چرخه 9 چاکرا هماهنگی نسبی دارد و شاید یکی از رازهایی که حضرتش 63 سال در این دنیا زندگانی نمود . همین مسئله باشد . عزیزان توجه نمایید . نگاهی به زندگانی رسول الله (ص) نشان می دهد که حضرتش تمام مراحل زندگانی را به شکلی طبیعی و در زمان خویش سپری نموده است . و این باعث ایجاد صفت اعتدال و کمال در حضرتش بوده است. و این صفت اعتدال در تمام شئون زندگی مادی و معنوی حضرتش هویدا است . صفتی که شاید در زندگی بعضی از بزرگان به مانند زندگی حضرتش بروز نداشته است . نکته 3 : الله تبارک تعالی در آیه 53 سوره مبارکه شوری در باره انواع وحی می فرماید : 👇👇👇 { « وَما کانَ لِـبَشَرٍ أَنْ یکلِّمَهُ اللّهُ إِلاّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِـجابٍ أَوْ یرْسِلَ رَسُولاً  فَیوحِی بِـإِذنِهِ ما یشاءُ إِنَّهُ عَلِی حَکـیمٌ } ( 53سوره شوری ) هیچ بشری را نرسد که خدا با او تکلم کند جز از طریق وحی، یا از پشت پرده، یا فرشته‌ای را می‌فرستد تا به فرمان او آنچه را بخواهد به او وحی کند. همانا که خدا بلندپایه و حکیم است } در این آیه وحی به سه نوع تقسیم شده است : 👇👇👇 1⃣ سخن گفتنِ خفی و بدون واسطه خداوند سبحان با پیامبر که در آیه مذکور با عبارت: « إِلاّ وَحْیاً » بدان اشاره شده‌است. 2⃣ تکلم خدا در نوع دوم به قید: « مِنْ وَراءِ حِـجابٍ » مقید شده است . که این نوع از نظر فقیر بر دو نوع است . که اکنون زمان توضیح آن نیست . 3⃣ در نوع سوم به قید: « أَوْ یرْسِلَ رَسُولاً » مقید شده است . و نوع دوم و سوم برخلاف نوع اول « إِلاّ وَحْیاً » است که قیدی ندارد . بنابراین این نوع وحی( وحی مستقیم ) بدون واسطه می باشد . وحی مستقیم و بی واسطه پس از رسیدن به مقام قرب قاب قوسین اوءادنی برای حضرتش شکل گرفت . با توجه به ساختار سه نوع از وحی شاید بتوان گفت که رسول الله (ص) ابتدا وحی را به واسطه جبرائیل دریافت می نموده است . علی الخصوص در دو سال اول بعثت که هنوز در چرخه چاکرای ششم بوده و پس از ورود به چرخه چاکرای هفتم و نخستین معراج حضرتش توان دریافت وحی را ار ورای حجاب داشته است . در این دوران وحی گاه به واسطه جبرائیل (ع) و گاه از وراء حجاب بوده است . پس از ورود به دوره چاکرای هشتم و رسیدن به مقام قرب قاب قوسین اوء ادنی ، رسول الله (ص) توان دریافت وحی را مستقیما داشته اند . در این دوران وحی بیشتر با خطاب مستقیم بوده است . نکته 4 : عزیزان توجه داشته باشید آنچه که در باب انطباق چرخه چاکرا با زندگانی رسول الله(ص) گفته شد . تنها یک نظر است . و جزء مسلمات محسوب نمی شود و نیاز به تحقیق وسیع تری دارد و باید مکی و مدنی بودن آیات و تواریخی که در کتب حدیثی فرقین ( شیعه و اهل سنت ) برای نزول هر آیه ذکر شده است را با نظریه چرخه چاکرا سیستم سنجید و نقاط ضعف و قوت این نظریه را بررسی نمود . که در این مختصر نمی گنجد . بنابراین شما به همین میزان در این باب بسنده نمایید . نکته 5 : عدد هفت چاکرا با کواکب سبعه و عدد 9 چاکرا با افلاک تسعه همخوانی دارد . اگر هر چاکرا منسوب به یکی از کواکب سبعه بر اساس نظام فلکیات قدیم باشد . چاکرای هشت را می توان به فلک هشتم (فلک ثوابت ) و چاکرای نهم را می توان به فلک نهم (فلک اطلس ) منسوب نمود . اما با این وجود در چاکرا سیستم چاکراهای یوگا بر اساس کواکب سبعه تقسیم نشده اند . و هر چاکرا به بیش از یک کوکب منسوب می باشد . نکته 6 : این دروس بر اساس بینش حکمای هند و نظریه چاکرا سیستم و جهان بینی آنان بود . در آینده بیشتر به چاکرا خواهیم پرداخت و نظر خویش را در این باب خواهیم گفت . (ص) @soltannasir 🌎🌍🌏🌕🌖🌗🌘🌑🌒🌓🌔🌚🌝🌞🌛🌜🌙💫⭐️🌟
@soltannasir { سوء استفاده دشمنان از قوانین معنوی 43 } { شرح بعضی فقرات سخنان مولانا زین الدین 25 } اما ادامه شرح سخنان مولانا زین الدین : { ..اینکه ایشان فرمودند پس از تولد آن فرزند منحوس در یهودیه اصفهان .. } نام آن فرزند منحوس داود است که کلیمیان در ادعیه خویش وی را با نام ماشیح داود خطاب می نمایند . و مسیحیان از وی با نام ضد مسیح و مسلمین از وی با نام دجال یاد می نمایند . در باب دجال و چگونگی تولد و زمان دقیق تولدش در آینده ( که نمی دانم نزدیک باشد یا دور ) دروسی تقدیم شما عزیزان می شود . و آن دسته از خوانندگان ما که با نجوم احکامی آشنایی دارند می توانند زایچه نجومی تولد وی را رسم نمایند . نکته : تولد دجال در تاریخ مربوطه برای فقیر جزء یقینیات است . اما فقیر از خوانندگان عزیز استدعا دارم که این مطلب را نه کاملا قبول نمایید و نه رد نمایید . بلکه آن را در بوته امکان بگذارید به عنوان یک نظر بدان توجه کنید که ممکن است درست و ممکن است نادرست باشد اما ادامه سخنان مولانا زین الدین :👇 { ..در معادلات عالم معنوی تغییر ایجاد شد و چشم سوم اکنون منفی است و به سمت سلطنت شیطن پیش می رود . هرگز در هنگام مراقبه به سمت چشم سوم و همچنین به صفحه ذهنیتان که در راستای چشم سوم است نگاه ننمایید . } در گذشته یوگی ها و حتی پیران صوفیه نسبت به چشم سوم توجه داشته اند . من باب مثال علاالدوله سمنانی در رساله فتح المبین لاهل الیقین می فرماید : 👇 { ودر وقت ذکر باید که اندرون چشم 👈در میان دو ابرو👉 می نگرد تا دریابد که لقمه آن روزینه از اثال معده به اثال کبد به اثال دل صنوبری شکل و از اثال دل به قبة الاصال دماغ ، و از قبة الاصال دماغ بعد نوربخشیدن هر دو 👈 چشم جسمانی به دل حقیقی چگونه می رسد . مکدر است یا ملون است یا منور است . ..} ( مصنفات فارسی علاالدوله سمنانی به اهتمام نجیب مایل هروی صفحه 258 ) همچنین در کتاب زندگی نامه یک یوگی آمده است :👇 {همسر لهیری ماهاسایا : سال ها قبل از آنکه مقام شوهرم را تشخیص بدهم یک شب در همین اتاق (اتاق خواب ) رویایی دیدم . فرشته های آسمانی بر فراز سر من پرواز می کردند آن صحنه چنان واقعی بود که بلافاصله از خواب بیدار شدم در کمال شگفتی دیدم که نوری درخشان در اتاق می درخشید شوهرم (لهیری ماهاسایا ) که در حالت نیلوفر نشسته بود , وسط اتاق در هوا نشسته بود و فرشته ها او را احاطه کرده بودند . آنها با دست های بر هم نهاده او را تکریم می کردند من که بی اندازه شگفت زده شده بودم متقاعد شدم که هنوز خواب می دیدم لهیری ماهاسایا گفت : زن تو خواب نمی بینی برای همیشه خواب را کنار بگذار . وقتی به آرامی به زمین برگشت در برابرش تعظیم کردم . « فریاد زدم : استاد من بارها و بارها در برابرتان تعظیم می کنم . آیا مرا به خاطر آنکه تمام مدت شما را شوهر خود پنداشته ام عفو می کنید ? می بینم در برابر کسی که به بیداری الهی رسیده است سال ها غافل مانده ام ، این شرم مرا می کشد . از امشب شما دیگر شوهر من نیستید ، بلکه استاد من هستید .آیا این وجود بی ارزش را به عنوان شاگرد می پذیرید ? « استاد دست بر شانه من گذاشت و گفت : روح مقدس , برخیز تو پذیرفته شده ای . به طرف فرشته ها اشاره کرد و گفت : اکنون به یکایک این موجودات آسمانی و مقدس کرنش کن . «بعد از اینکه تکریم را به جا آوردم , صداهایی آسمانی را در اطرافم شنیدم مثل آن بود که گروهی آوازه خوان , آیات قدیم متون مقدس (وداها ) را می خواندند . «شنیدم که می گفتند: همسر مردخدا ، تو هم متبرک شده ای . ما بر تو درود می فرستیم . آنها در برابرم کرنش کردند و صور درخشانشان ناپدید شد . اتاق در تاریکی فرو رفت . « استادم از من خواست که با کرییا یوگا آشنا شوم . «گفتم البته من متاسفم که زودتر با این نظام مقدس آشنا نشدم. « لهیری ماهاسایا لبخند زد و گفت : البته زمان آن نرسیده بود . من در سکوت کمک کردم که بسیاری از کارماهای تو مرتفع شود . اکنون مشتاق و آماده هستی . « اودست بر پیشانی من نهاد .انبوهی از نورهای مدور پدیدار شد ، و به تدریج به شکل یک 👈چشم معنوی آبی رنگ در آمد ،که حلقه ای زرین دور آن کشیده شده بود و در میان یک ستاره پنج ضلعی سفید قرار داشت . « استادم با صدایی نرم و موسیقی وار که گویی از فاصله دور شنیده می شد گفت : 👈 آگاهیت را از درون این 👈ستاره به سلطنت آن یگانه نامتناهی فرو کن. » « مشاهده پس از مشاهده مانند امواج اقیانوس بر ساحل روح من پدیدار شد . این قلمرو های تماشایی عاقبت در دریای سرور و طرب غرق شدند . من در تبرکی ابدی خود را گم کردم . چند ساعت بعد به آگاهی این دنیا بازگشتم و استاد تکنیک کریا یوگا را به من آموخت . } (کتاب زندگینامه یک یوگی فصل 31 صفحات 365و 366) ادامه دارد .... @soltannasir ❤️💛💚💙💜💖