📚 کتاب داستانی دام تکفیر
🔥 #دام_تکفیر_فصل_دوم «قسمت ١»
🎶 نغمه های رهایی
☎️ بعد از تماس مفصل و خصوصی که با زانیار داشتیم، به سنندج برگشتیم و مستقیم به جایی رفتیم که با زانیار قرار گذاشته بودیم. حدود نیم ساعتی منتظر بودیم که زانیار هم آمد و بعد از احوال پرسی گفت: «هم کار بزرگی برای اسلام انجام دادید و هم سهمی که از غنائم گرفتید، مبارکتان باشد.»
گفتم مبارک شما آقای ابوسعید، من برای پول نرفته بودم، این سهمی است که به من داده اند و این هم سهمی که برای بیت المال جدا کرده اند.
💶 زانیار نگاهی به اسماعیل انداخت تا ببیند او با سهمش چکار می کند.. اما آنطوری که اسماعیل طلاها را بغل کرده بود معلوم بود نمی خواهد از آنها دل بکند. اسماعيل: «من به پول احتیاج دارم» و بعد سرش را پایین انداخت و دیگر چیزی نگفت.
❌ زانیار رو به من کرد و گفت: «دیگر از این اسم برای صدا زدن من استفاده نکن، تو از خیلی چیزها خبر نداری، نمی خواهم اعضای گروه دلسرد بشوند، خدا این هدیه را هم از تو قبول کند برادر. سفارش دادم چند تا کمری «برتا» برای فرمانده هان گروه بیاورند یکی را هم به تو می دهم که همیشه همراهت باشد.
🔰 گفتم فکر نکنم که به اسلحه احتیاجی پیدا کنم.
زانیار حرفم را قطع کرد و با خوشحالی گفت: «انتظارش را داشتم مردی مثل تو بخواهد استشهادی (انتحاری) انجام دهد، اتفاقا برای ۲۲ بهمن چنین نقشه ای داشتیم، فقط مثل همیشه کارمان گیر افرادی مثل تو بود که خدا رساند.»
👈 (معمولا فرقه ها سعی در حفظ و مطیع نگاه داشتن افراد خود به هر شیوه ممکن را دارند اما افرادی که گوش به فرمان گروه نباشند دیگر عملا عضو گروه به شمار نمی آیند و چون از جانب آنها احساس خطر می شود، برای حذف کردن آنان به هر شیوه ای متوسل می شوند)
🗣 زانیار آنقدر گفت و گفت که چیزی نمانده بود دوباره خام حرفهای امثال او بشوم ولی خدا به دادم رسید و بعد از کمی این پا و آن پا کردن گفتم کی همچین حرفی زده؟! من چنین قصدی ندارم، به اسلحه احتیاج ندارم چون می خواهم از گروه جدا بشوم.
⁉️ زانیار کمی جا خورد و گفت: «یعنی می خواهی از جهاد فرار کنی؟»
گفتم از جهاد کردن فرار نمی کنم اگر قصد فرار داشتم در آن روزهای سخت فرار می کردم نه الان که با آمدن پول به زودی همه مشکلها برطرف می شود، من فرار نمی کنم فقط می خواهم مدتی از گروه جدا بشوم چون ذهنم پر شده از سؤال های بی جواب، و تا جوابی برایشان پیدا نکنم، دست به اسلحه نمی برم.
🔪 زانیار: «نمی توانی این کار را بکنی، ابوسعید دستور داده هر کس از گروه جدا شد باید کشته بشود». چون زانیار همیشه مسلح بود احساس کردم که جای مناسبی را برای گفتن حرف هایم انتخاب نکردم برای همين عمدا صدایم را بالا بردم و گفتم:
⛔️ دیگر کافی است زانیار! چرا این قدر ابوسعید ابوسعید می کنی، من که می دانم همه این دستورها از تو جیب تو بیرون می آید، کدام ابوسعید؟!
ادامه دادم: ایمانم از همه چیز برایم مهم تر است و به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادنش نیستم و چون می دانم نیت کفر، کفر محسوب می شود حتی فکر تسلیم شدن به کفار را هم نمی کنم، باز هم می گویم می خواهم بروم تحقیق کنم.
🚨 زانیار: «اگر از گروه جدا بشوی جایی نداری بروی، اگر گیر نیروهای امنیتی بیفتی با شکنجه و تجاوز از تو اعتراف می گیرند و کافرت می کنند، میدانی که ما هم چه رفتاری با فراری ها می کنیم، انتخاب با خودت است، شکستن بیعت را اینجوری نمی شود توجیه کرد.»
⁉️ گفتم کدام بیعت؟! من به یک شخص مجازی بیعت دادم که یک روز خالد بوده یک روز ابوبکر و حالا هم تو، من به کسی بیعت دادم که وجود خارجی ندارد، اصلا بیعتی صورت نگرفته تا برای شکستنش نیاز به دلیل باشد.
😡 زانیار نگاهی به اطراف انداخت و گفت: « بدان که این آخرش نیست یک روز در یک جای مناسب همدیگر را می بینیم، من اتمام حجت کردم و هر چیزی را که لازم بود گفتم، برو ولی یادت باشد که به حرف هایم اعتنایی نکردی.»
▪️ نمی توانستم تهدیدات زانیار را نادیده بگیرم و باعث شد تا ناخودآگاه لبخندی پر از کینه به لبم بنشیند و بگویم: مثل این که یادت رفته به پشتوانه امثال من دیگران را تهدید می کردید، الان داری من را با چیزی که میدانی از آن نمی ترسم تهدید می کنی؟ اگر مثل سابق می گفتی از خدا بترس و این کار را نکن شاید دوباره خام می شدم و بر می گشتم.
👌 زانیار که شاید از گفته هایش پشیمون شده بود گفت: حرفای من رو خوب متوجه نشدی، منظور من هم همین بود که به خاطر رضای خدا نرو! گفتم: اتفاقا خوب منظورت را فهمیدم، من هم منتظر روزی می شوم که دوباره همدیگر را ببینیم.
این حرف را زدم و آرام آرام از آنها فاصله گرفتم...
♻️ادامه دارد...
┅┅┅┅❀مشکات❀┅┅┅┅
ایتا: https://eitaa.com/sonnatenabavii
تلگرام: https://t.me/sonnatenabavii
روبیکا: https://rubika.ir/sonnatenabavii
💠 #مردانی_از_فارس
✍️ وقتی خداوند عزّ و جلّ آیه...
{وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ}(محمد/۳۸) «اگر روی بگردانید خداوند قوم دیگری را جایگزین شما می کند که مانند شما [از خداوند رویگردان] نخواهند بود»
✍️... را نازل کرد، صحابه ـ که در کنار پیامبر اکرم نشسته بودند ـ پرسیدند: یا رسول الله آنها چه کسانی هستند؟
🔰 پیامبر اکرم بر پای حضرت سلمان زد و فرمود: این شخص و قوم او هستند. اگر دین در ثریا هم باشد، مردانی از فارس به آن دست می یابند.
📚 شمس الدین ذهبی، تاریخ الإسلام ت بشار، ج۲، ص۲۶۸. «وَلَوْ كَانَ الدِّينُ عِنْدَ الثُّرَيَّا لَتَنَاوَلَهُ رِجَالٌ مِنَ الْفُرْسِ».
┄┅┅┅┅❀مشکات❀┅┅┅┅┄
❶ایتا: https://eitaa.com/sonnatenabavii
❷تلگرام: https://t.me/sonnatenabavii
❸روبیکا: https://rubika.ir/sonnatenabavii
💢 #کفریات_وهابیان «11»
❌ دفاع از مشرکین و دشمنان پیامبران و انکار آیات قرآن!
┄┅┅❀مشکات❀┅┅┄
❶ واتس اپ
❷ واتس اپ
❸ واتس اپ
❹ واتس اپ
❺ کانال ایتا
❻ گروه ایتا
➐ کانال تلگرام
❽ گروه تلگرام
❾ کانال روبیکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 #رد_وهابیت #تکفیر #خوارج
🎥 وقتی علمای مذاهب عامه، مفتیان تکفیری وهابی را به کنفرانس مذاهبشان دعوت نکردند!!!
┄┅┅┅┅❀مشکات❀┅┅┅┅┄
❶ایتا: https://eitaa.com/sonnatenabavii
❷تلگرام: https://t.me/sonnatenabavii
❸روبیکا: https://rubika.ir/sonnatenabavii
🔥#رد_وهابیت #سماع_موتی
✍ در روایتی معتبر از پیامبر اکرم صلّ الله علیه و آله آمده است:
کسی که نزد قبرم بر من سلام فرستد، آن را میشنوم و کسی که از دور بر من سلام بفرستد، مرا آگاه میکنند و به من رسانده میشود.
📚 ملا علی قاری حنفی، مرقاة المفاتیح، ج۳، ص۱۸. «من صلى علي عند قبري سمعته، ومن صلى علي من بعيد أعلمته، ومن صلى علي نائيا أبلغته».
✍ قاری درباره این حدیث می گوید: این حدیث را ابو الشیخ اصبهانی و ابن حبان در کتاب ثواب الأعمال به سند جید نقل کرده اند.
👈 ورواه أبو الشيخ وابن حبان في كتاب ثواب الأعمال بسند جيد.
┄┅┅┅┅❀مشکات❀┅┅┅┅┄
❶ایتا: https://eitaa.com/sonnatenabavii
❷تلگرام: https://t.me/sonnatenabavii
❸روبیکا: https://rubika.ir/sonnatenabavii
💢 #کفریات_وهابیان «12»
❌ چون پشه پایش را بالا می گیرد، خدا در آسمان است!!!
┄┅┅❀مشکات❀┅┅┄
❶ واتس اپ
❷ واتس اپ
❸ واتس اپ
❹ واتس اپ
❺ کانال ایتا
❻ گروه ایتا
➐ کانال تلگرام
❽ گروه تلگرام
❾ کانال روبیکا
🔥 #رد_وهابیت #بدعت
❌ اهل بدعت دانستن احناف توسط وهابیان ❗️
✍ محمد بن ابراهیم بن عبد اللطیف آل شیخ مفتی وهابیان در پاسخ به سوالی ذیل «طعن الأحناف على أبي مطيع والفقه الأَكبر»، می گوید:
عجیب و مصیبت است که متاخرین احناف درباره ابی مطیع طعنه می زنند و کتاب فقه اکبر را منکر هستند. این، کارِ همه متاخرینِ احناف می باشند که در بدعت غرق شده اند همچنانکه دیگران در آن غرق شده اند.
📚 فتاوى ورسائل سماحة الشيخ محمد بن إبراهيم بن عبد اللطيف آل الشيخ، ص۲۰۱، ط مکتبة الحكومة.
«العجيب والمصيبة أَن المتأَخرين من الأَحناف يطعنون في أَبي مطيع، وينكرون الْمُؤَلَّفَ، وهذا كله من متأَخري الأَحناف الذين غرقوا في البدع كما غرق غيرهم»
┅┅┅┅❀مشکات❀┅┅┅┅┄
🚩مشکات کانال و گروه تخصصی رد تفکرات تکفیری. نشر، صدقه جاریه🙏
ایتا: https://eitaa.com/sonnatenabavii
تلگرام: https://t.me/sonnatenabavii
روبیکا: https://rubika.ir/sonnatenabavii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 #رد_وهابیت #خوارج #تکفیر
🎥 تصریح به «حضور معنوی پیامبر اکرم در همه جا»، توسط مرحوم شیخ محمد ضیائی [از علمای اهل سنت جنوب].
⚠️ جالب است که اگر شیعیان همین حرف را بزنند و از حضور معنوی پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام سخن بگویند، داد تکفیری های داخلی و خارجی و خوارج بلند می شود!
┄┅┅┅❀مشکات❀┅┅┅┄
❶ایتا: https://eitaa.com/sonnatenabavii
❷تلگرام: https://t.me/sonnatenabavii
❸روبیکا: https://rubika.ir/sonnatenabavii
هدایت شده از اطلاع رسانی آموزش های آزاد، همایش ها، کوتاه مدت، موسسه دارالاعلام نمایندگی جنوب
#مسابقه_کتابخوانی📙
#هفته_کتابخوانی📖
به مناسبت هفته کتاب، موسسه دارالاعلام فارس با همکاری معاونت پژوهش مدیریت حوزه علمیه فارس مسابقه ای را برای علاقه مندان به کتاب در نظر گرفته است.
✅کتاب مورد نظر جهت مطالعه
👈 «فتنه وهابیت» نوشته دکتر علی اصغر رضوانی
🌐جهت دانلود کتاب به کانال اطلاع رسانی موسسه دارالاعلام فارس در «ایتا» مراجعه فرمایید.
https://eitaa.com/darolelam_fars
زمان برگزاری: ۲۵ الی ۲۷ آبان ماه
📚همراه با اهدا جوایز به نفرات برتر📚
📖کتاب داستانی دام تکفیر
#دام_تکفیر_فصل_دوم «قسمت ٢»
🦋نغمه های رهایی
🔷گفتم: اتفاقا خوب منظورت را فهمیدم، من هم منتظر روزی می شوم که دوباره همدیگر را ببینیم.
این حرف را زدم و آرام آرام از آنها فاصله گرفتم، نمی دانم به چه دلیلی، شاید به خاطر خدماتی که به آنها کرده بودم، یا طلاهایی که دستشان بود، و یا هر دلیلی که داشت زانیار و اسماعيل عکس العملی نشان ندادند و توانستم بی دردسر جدا بشوم. خیالم هم از هر بابت راحت بود چون از موقعی که تصمیم به جدایی از گروه را برای خودم قطعی کرده بودم در ارتباطهای اینترنتی که با خانواده ام داشتم پدرم را راضی کرده بودم که اگر یک خانه جدید بگیرند شاید بتوانم به خانه برگردم.
🔴یک هفته بیشتر طول نکشید که اثاثیه منزل همه سر جای خودشان قرار گرفتند و ما هم کم کم داشتیم به خانه جدید عادت می کردیم. هر چند شب یک بار یکی از اقوام به مناسبت ساکن شدن ما در منزل جدید به دیدن مان می آمد تا این که یک شب نوبت به دوست قدیمی ام ماموستا امين و خانواده اش رسید. دیدن ماموستا امین خاطرات خوبی را برایم زنده کرد و برای چند ساعتی یادم رفت که چه کسی هستم و چه کارهایی انجام دادم و غرق گذشته های خوب و نه چندان دور شده بودم.
👈ماموستا امین مرد کامل و پخته ای شده بود و گاهی اوقات به خاطر کتابی حرف زدن، با او
احساس غریبی می کردم.
آن شب بعد از خوردن شام، ماموستا امین پرسید: «هنوز هم اهل مطالعه هستی؟ گفتم راستش را بخواهی ماموستا حدود یک سالی می شود که به کتاب هایم دست هم نزدم.»
ماموستا امين: «پس لازم شد سری به کتاب ها 📚بزنیم امکان دارد کتاب هایت را ببینم.»
🔶با ماموستا به طرف اتاقم رفتیم و بعداز این که نگاهی به کتاب ها انداخت، گفت: «با نگاه کردن به کتابخانه های شخصی افراد می شود فهمید که صاحب آن چه عقیده ای دارد.»
🔻ماموستا جزوه های واجبات، تبیان، کشف الشبهات المجاهدين را بیرون آورد و ادامه داد: «می توانم چند تا از این جزوه ها را امانت بگیرم؟»
چند سالی می شد که از ماموستا امین بی خبر بودم، آن شب با دیدن جزوه هایی که ماموستا از بین کتاب ها انتخاب کرد، یاد حرف های ماموستا در اوایل آشنای ام با وهابیت افتادم که بر خلاف دوستانش به وهابیها توهینی نکرد و گفت که من تا عقیده ای را خوب نشناسم در موردش اظهار نظر نمی کنم، با کنار هم گذاشتن این افکار احساس کردم شاید ماموستا امین به عقیده وهابیت گرایش پیدا کرده، با این که بعد از ترک کردن سنندج برای امنیت خودم از ابراز عقیده خودداری می کردم اما نباید این موضوع بهانه ای می شد تا مثل کبکی که سرش را زیر برف مخفی کرده، از واقعیت ها فرار کنم، ناسلامتی از گروه جدا شده بودم که تحقیق کنم، برای همین با خودم گفتم شاید بشود از ماموستا راهنمایی بگیرم.
👈 احساس می کردم که آن شب، با شبهای دیگر فرق داشت شاید به خاطر این بود که چند ساعت پیش موقعی که با خدا خلوت کرده بودم خواسته بودم که راه را نشانم
بدهد. به خدا گفته بودم: خدایا من نمی دانم کارهایی که در گروه انجام دادم و جدا شدنم از گروه درست بوده یا نه خودت راه راست را به من نشان بده. با این پیش فرض که شاید ماموستا امین هم در مدتی که از هم بی خبر بودیم وهابی شده باشد، تصمیم گرفتم که سر صحبت را با ما موستا باز کنم تا شاید بتوانم از او کمک بگیرم.
✔️ماموستا: «من هم کتاب های خوبی دارم، نظرت چیست که به هم کتاب امانت بدهیم و بعد از مطالعه، در مورد کتاب ها بحث کنیم هر دو هم قول بدهیم که کتاب ها را بدون تعصب و با دقت مطالعه کنیم و همان طوری که خداوند می فرماید سخنان را بشنویم و از بهترین آن پیروی کنیم؟»
گفتم فکر خوبی است، حالا کدام یک از کتاب ها را بر می دارید؟ ماموستا: «خودت انتخاب کن.»
من هم کتاب «التوحيد» محمد بن عبدالوهاب را به ماموستا دادم و موقع برگشتن ماموستا من هم با او رفتم و کتابی که قرار بود به من بدهد را از او گرفتم.
ادامه دارد....
┅┅┅┅❀مشکات❀┅┅┅┅┄
🚩مشکات کانال و گروه تخصصی رد تفکرات تکفیری. نشر، صدقه جاریه🙏
ایتا: https://eitaa.com/sonnatenabavii
تلگرام: https://t.me/sonnatenabavii
روبیکا: https://rubika.ir/sonnatenabavii
🔥 #رد_وهابیت #استغاثه
💢 مشروعیتِ استغاثه از دیدگاه علمای اهل سنت!
✍ سُبکی شافعی:
استغاثه و توسل به پیامبر اکرم(صلّ الله علیه و آله) جایز و در سیره سلف صالح است.
📚 شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص۳۵۷.
✍ ابن الحاج مالکی:
توسل و استغاثه و طلب حاجت از پیامبر(صلّ الله علیه و آله) بی پاسخ نمی ماند و فوائد آن به اثبات رسیده است.
📚 المدخل، ج۱، ص۲۵۸.
✍ سمهودی شافعی:
استغاثه و طلب شفاعت از پیامبر(صلّ الله علیه و آله) در این دنیا و قیامت، از افعال انبیاء و سیره سلف صالح است.
📚وفاءالوفاء، ج۴، ص۱۳۷۱.
✅ چنانچه مشخص است در کلام برخی از اندیشمندان اهل سنت، استغاثه به اولیا الهی جایز و به عنوان سیره سلف معرفی شده است.
❌ در حالی که وهابیانِ تکفیری، استغاثه را شرک و سبب خروج از دین می دانند.
🚨 و عده ای نا آگاه و افراطی نیز دنباله رو تفکرات سلیقه ای و ضد توحیدی وهابیت شده و مسلمانانِ امّت محمّد صلّ الله علیه و آله را تکفیر می کنند.
┄┅┅┅❀مشکات❀┅┅┅┄
🚩 مشکات «رسانه ای برای رد افکار وهابیت تروریستی تکفیری»
❶ایتا: https://eitaa.com/sonnatenabavii
❷تلگرام: https://t.me/sonnatenabavii
❸روبیکا: https://rubika.ir/sonnatenabavii