شیخ السکوت ؛
من پس از مرگ تو را میبینم ، بغلم کن که گرفتم کفنم را بغلم ، مولا جان ... مثل آن پیرزنی که پسرش رفته
آهِ من رفت نجف تا که طواف تو کند ،
گردبادی شود از شوق تو آهی گاهی ؛
[ ولا زِلتُ شیعاً عَلی دینِ جدتی ] .
هعی میخوام لعن بگم ؛
هی میگم ولش کن ؛
ولی یه چیزی میگم عمق مطلب ادا بشه ..
-
هر کس که بجز علی امامش باشد ،
باطل همه صوم و صلاتش باشد !
هرکس نمک خورد و نمکدان بشکست ،
نان و نمک علی حرامش باشد .
هدایت شده از - ماھِحرم .
- من از اونا که پیشتن ، کمتر دوسِت نداشتم،
حسین جان :))
فاضل تونی میگوید :
که غروب آفتاب روز عاشورا بعد
از سوختن و غارت کردن ،
خیمهها و زنان و طفلان و متفرق شدند ..
آن زنان بی سر و سامان در آن بیابان ، زینب
خاتون هر یک را در گوشهای جمع نمود و هوا ،
تاریک شد و شب شد ، چون در صدد اطفال
برآمدند دیدند که یک طفل کوچک حسین
نیست ، در میان اسرا ..
هر چند در آن تاریکی صدا کردند و گریه کردند ،
دیدند صدایی نمیآید ، تا کسی از میان
لشکر صدا کرد که ، طفل کیست که در میان
کشتگان مینالد ؟
چون رفتند بر سر او رسیدند دیدند که
نعش پدرش را در بغل گرفته و یک دسته
خود را به زیر نعش فرش کرده ، و یکی بر
بالای او گذاشته بر او مینالد و گویا آن
طفل رقیه سه ساله بود ..
او را برداشتند به خیمهگاه آوردند ..
[ اسرار الابتلا ، کزازی ، ص٣٥٢ ] .
#فور .
برو بچه هایی که تلگرام دارید ..
https://t.me/toraab_110
خفن حمایت شون کنید ؛
ارزش دنبال کردن داره .. 🌿
می دانی چرا دخترکت غمگین است ؟
یا صورتم از چه زخمی و رنگین است ؟
گریه نکن ای پدر به تو می گویم ،
دستان عدوی بی حیا سنگین است ؛ 💔
شیخ السکوت ؛
یه چیزی سر بسته بگم بابا .. ؟ :)
خوش اومدی خرابه ، نور امیدم ،
چند روزه که سرت رو ، از نزدیک ندیدم .. 💔
بابا مثل خودت ، غریب گیر آوردنم ..
از پشت سر میزدنم . 💔
سیاه شده کل تنم .. 💔
[ مظلوم رقیه ] .
شیخ السکوت ؛
یه چیزی سر بسته بگم بابا .. ؟ :)
بابا حسین ..
یه حرف سر بسته میگم ، به دل نگیری ..
چه جور میخوای دختر تو ، بغل بگیری ؟ :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابا حسین ، میشه بگی
که من هنوز نازم .. ؟
#فور .