فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای حضرت وجود ، تو مارا بخر .. :)
#فور .
شیخ السکوت ؛
ای حضرت وجود ، تو مارا بخر .. :) #فور .
من معنیام ، سگی ز سگانِ شه نجف ،
قلادهی طلا ، تو برایم بخر علی .. ؛
آنکه رو را می گرفت از پیر نابینای شهر ،
سیلی از نامحرمان خورده میان کوچه ها ..
[ مادرم ] .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدایت میزنم با بغض مثل کودکیهایم ..
#فور .
هدایت شده از شیخ السکوت ؛
چطور میشود ، روضهای خواند و
از قاتلین ، مسببین این جنایت نام نبرد ؟
این را فاش میگویم و جار میزنم ؛
دو خلیفه حرام زادهی سنی ،
عمر و ابوبکر ، قاتل ِ مادر ساداتاند ؛
با چه کسی آرامش یابم ای دختر محمد .. ؟
من به وسیله تو تسکین مییافتم ؛
بعد از تو با چه کسی آرامش یابم :)
حضرت زهرا فرمود :
امتی که عهد و پیمان خدا و پیامبرش را
در ولایت و رهبری علی شکستند !
و او را نادیده گرفتند ؛
حق ندارند بر پیکر من نماز بخوانند ..
[ نهجالحیاة ، ص۲۱۳ ] .
امیرالمومنین به او نگاه میکرد و با غم میگفت :
[ عافاك الله و ابقاك ] ..
زهرا ؛ خدا به تو عافیت دهد و تو را نگهدارد ؛
به علی مینگریست و میفرمود :
یاابا الحسن ؛
پدرم به من بشارت داده
و دیگر زمانی باقی نمانده است
به زودی به او ملحق خواهم شد ..
[ اول مظلوم عالم ] .
[ بیتالاحزان ، ص۲۴۹ ] .
میگفت :
همه غضب مولا رو دیدند ،
دلاوری اش رو دیدند ،
مردانگی و بخشندگی اش را دیدند ..
اما ، التماس ِ خیبرشکن را فقط
فاطمه دید ؛
زمانی که میگفت :
کلمینی ، أنا علی ..
میگه که :
لبریز شوق بود که در گوش محسنش ،
یک روز علی اقامه بخواند ولی نشد .. :)
یادتونه همیشه میگفتم ،
مفرح ذات ذکره یا علیه .. ؟
اما امشب میگم :
مضطر شده است آنکه خودش چارهساز بود ؛
تابوت به حال مرتضی میگرید .. :)
فقط میگید مادر سادات و زدن :)
بگید کدوم حروم لقمهها مادرمونو شهید کرد ..
بگید عُمَر و ابوبکر مادرمونو شهید کردن ..
بگید این دوتا حروم زاده دختر پیامبر و پشت
در مظلومانه گیر آوردن ..
بگید با غلاف شمشیر مادرمونو زدن ..
بگید تا همه بفهمن این دوتا خلیفهی
حروم زاده مادر مارو شهید کردن و باعث
غربت بابا علی شدن ؛
فریاد بزنید ..
#فور .
من شدم گوشهای زمین گیر و مادرم یک کنار افتاده ..
حرکتی در تنش نمیبینم ، به حالت احتضار افتاده ؛
روضه بیش از این نمیگویم ولی نجارشهر ،
کاش میکوبید یک مسمار کوچکتر به در .. :)
کمی از غسل زیر پیرهن ماند ،
کمی از خون خشکش بر بدن ماند ،
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد ،
همان طفلی که آخر بیکفن ماند :)
رفقا این چند روزه بیشتر سلام بدین
به بابا علی :) ..
بابام علی غریبه ؛
کسی دیگه قربون صدقهی بابامون نمیره ..
دیگه نوای علی جان ، علی جان تو خونه
نمیپیچه .. :)
به مزار فاطمهاش نگاه میکرد
و با خود میگفت :
تو چنان در دل علی جای گرفتهای
که هرگز فراموش نمیشوی ..
عشق تو در دل علی با شیر عجین شده ،
و با جان به در رود ؛
[ معشوقعلی ] .
[ معانیالاخبار ، ص۸۵ ] .