یوهانس اکهارت در سال ۱۲۶۰ میلادی در آلمان، زاده شد. در ۱۵ سالگی به صومعهای متعلق به فرقه دومینیکن پیوست و آموزشهای اساسی مسیحیت را فرا گرفت. سپس در شهرهای گوناگون به کسب دانش پرداخت.
پس از رسیدن به درجه استادی (مایستر) به تعلیم الهیات مسیحی در شهرهای مختلف آلمان پرداخت. اما کلیسا او را برای باورهای عارفانهاش به کفر محکوم کرد. اندکی بعد در سال ۱۳۲۸ درگذشت و مکان دفنش نامشخص است. کتابهایی چون "مکاشفات" و "مواعظ" از او بهجا مانده است. برخی سخنان وی چنین است:
خدا با افزودن چیزی در روح، یافت نمیشود. بلکه با روند کاستن است که یافته میشود.
اگر میخواهی لطف و رحمت خدا را دریافت کنی، نخست وابستگی خود به اشیا را بیرون بریز. آنچه قرار است پر شود، باید ابتدا خالی شده باشد.
نفس، باید خود را از همه پاک و برهنه کند، آنگاه میتواند خدا را چنانکه در خویشتنِ خویش برهنه است، بیابد.
شبی خواب دیدم که آبستنام. من آبستنِ نیستی بودم. و دیدم از این نیستی، هستی به دنیا آمد.
برای برخورد با تمایلات، راهی بهتر از آزار دادن خود [ریاضتهای افراطی] هست. آزار دادن خود، بهجای اینکه از نفسانیات ما بکاهد، آنها را فربهتر میکند. برای مهار تمایلات، عشق بهترین لگام است. آنکس که عشق را یافت، دیگر به چیزی نیاز ندارد.
آنها که تنها ریاضت میکشند در ظاهر قدیساند، اما در باطن مانند چارپایی هستند با بار کتاب؛ زیرا آنها درباره خدا بسیار میدانند اما او را اصلاً نمیشناسند.
#مایستر_اکهارت
#خدا
#عشق
#نیستی
#هستی
#عرفان_مسیحی
@sooyesama
وحدت، رازی است بس ژرفتر از تثلیث، که فراتر از تثلیث قرار دارد و کسی را به ژرفای آن راهی نیست.
#مایستر_اکهارت
(عارف مسیحی قرن ۱۳ میلادی)
#عرفان_مسیحی
#توحید
@sooyesama
هیچکس به چیزی جز او عشق نمیورزد؛ زیرا چیزی جز او وجود ندارد. این تنها اوست که به خود عشق میورزد. او تنها خود را میبیند و با وجود خویش، خود را میستاید.
#مارگریت_پورته
(Marguerite Porete)
#عرفان_مسیحی
#عشق_الهی
#وجود_یکتا
#معشوق_یکتا
مارگریت در سال ۱۲۵۰ میلادی در فرانسه زاده شد و پس از چندی به راهبههای فرقه بگین، پیوست.
در سال ۱۲۹۰ پس از نگارش کتاب "آینه روحهای ساده" که حاوی باورهای وحدتانگارانه بود، ازسوی کلیسای فرانسه به بدعت محکوم شد.
کتاب پورته به نفس سادهای [بیغل و غش] اشاره میکند که با خدا متحد است و ارادهای جز اراده الهی ندارد.
پرته پس از یک سال و نیم زندانی شدن، از انکار عقاید خود و پس گرفتن کتابش امتناع ورزید. سرانجام در سال ۱۳۱۰ میلادی پس از یک محاکمه طولانی، محکوم شد و بههمراه کتابش در آتش سوخت.
سخنان او را میتوان با رابعه عدویه، عارفه مسلمان قرن دوم هجری سنجید.
@sooyesama