eitaa logo
به سوی سماء
962 دنبال‌کننده
2هزار عکس
536 ویدیو
40 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می‌گردم مذاق عاشقی دارم پی دیدار می‌گردم خدایا رحم کن بر من پریشان‌وار می‌گردم خطاکارم گنه‌کارم، به حال زار می‌گردم شراب شوق می‌نوشم به گرد یار می‌گردم سخن مستانه می‌گویم، ولی هشیار می‌گردم @sooyesama
تا در طلب گوهر کانی کانی تا در هوس لقمهٔ نانی نانی این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیزی که در جستن آنی آنی ......... سخن آن بود که استاد گرانمایه بگفت: حَسنا درپی هر چیز روانی، آنی ........ بدی را رها کن و جز به نیکی میندیش؛ که هر کس گرفتار چیزی می‌شود که به آن می‌اندیشد. @sooyesama
پیلی را سر چشمه‌ای آورند که آب خورَد. خود را در آب می‌دید و می‌رمید. می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد. نمی‌دانست که از خود می‌رمد. همه اخلاق بد، از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر، چون در توست، نمی‌رنجی. چون آنرا در دیگری می‌بینی، می‌رمی و می‌رنجی! (فیه ما فیه) @sooyesama
مولانا یكی از اصحاب را غم‌ناک دید فرمود: همه دل‌تنگی از دل نهادگی بر این عالم است. هر دمی كه آزاد باشی از این جهان و خود را غریب دانی، و در هر رنگ كه بنگری و هر مزه‌‌ای كه بچشی دانی كه به آن نمانی و جای دیگر روی، هیچ دل‌تنگ نباشی. عبدالرحمن جامی (نفحات الانس) @sooyesama
متصل چون شد دلت با آن عدن هین بگو مهراس از خالی شدن امر "قل" زین آمدش کای راستین کم نخواهد شد بگو دریاست این (مثنوی معنوی، دفتر پنجم) @sooyesama
سال‏‌ها پرسيدم از خود كيستم آتشم، شوقم، شرارم، چيستم‏ ديدمش امروز و دانستم كنون او به جز من، من به جز او نیستم @sooyesama
مرغى كه از زمين بالا پرد، اگرچه به آسمان نرسد، امّا اين‌قدر باشد كه از دام دورتر باشد و برهد. همچنين اگر كسى درويش [سالک] شود و به كمال درويشى نرسد، اما اين‌قدر باشد كه از زمرۀ خلق و اهل بازار ممتاز باشد و از زحمت‌هاى دنيا برهد و سبك‌بار گردد كه: نَجا المخفّفون و هلك المثقلون. (به نقل از عبدالرحمن جامی، نفحات الانس، ص۵۳) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
اشعار زیبای مولوی در مدح امیرمؤمنان (ع) و بیان توحید ایشان: شیر حقم نیستم شیر هوا فعل من بر دین من باشد گوا... رخت خود را من ز ره بر داشتم غیر حق را من عدم انگاشتم... که نیم کوهم ز حلم و صبر و داد کوه را کی در رباید تند باد آنکه از بادی رود از جا خسیست زانکه باد ناموافق خود بسیست باد خشم و باد شهوت باد آز برد او را که نبود اهل نماز کوهم و هستی من بنیاد اوست ور شوم چون کاه بادم یاد اوست جز به باد او نجنبد میل من نیست جز عشق احد سرخیل من خشم بر شاهان شه و ما را غلام خشم را هم بسته‌ام زیر لگام تیغ حلمم گردن خشمم زدست خشم حق بر من چو رحمت آمدست غرق نورم گرچه سقفم شد خراب روضه گشتم گرچه هستم بوتراب... بخل من لِلَّه، عطا لله و بس جمله لله‌ام نیم من آن کس... بیش ازین با خلق گفتن روی نیست بحر را گنجایی اندر جوی نیست پست می‌گویم به اندازهٔ عقول عیب نبود این بود کار رسول... (مثنوی معنوی، دفتر یکم) @sooyesama
هله عاشقان بکوشید که چو جسم و جان نماند دلتان به چرخ پرّد چو بدن گران نماند... ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند @sooyesama
بیداران، در جهان مشترکی به‌سر خواهند برد. اما خفتگان، هریک به جهان خویش باز خواهند گشت. .................................... جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جان‌های مردان خداست                         @sooyesama