eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
164 عکس
58 ویدیو
96 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین سوزنچی
📌 دامنه شمول قرآن 📽 سرمقالهٔ سوره در شب هفدهم رمضان | پنج‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ⏰«سوره، فصل قرآن کر
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2⃣ «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلينَ» در نکات ادبی اشاره شد که در کلمه «مُرسَل» تاکیدی هست بر اینکه کسی او را فرستاده است؛ 🔖https://eitaa.com/yekaye/973 این آیه بعد از یک سوگند، با تاکیدات متعدد بیان می‌کند که حضرت محمد ص فرستاده‌ای از جانب خداست، نه اینکه صرفاً مکاشفاتی برایش رخ داده باشد و از طرف خود تصمیم گرفته باشد که آن مکاشفات را با مردم در میان بگذارد. 📝نکته تخصصی آنچه در تلقی جدید از بیان می‌شود تفاوت جدی‌ای با در ادبیات قرآنی دارد؛ و تطبیق این دو بر هم رهزن فهم صحیح مساله وحی است. 🔻در تلقی مسیحیت تحریف‌شده، وقتی درباره حضرت عیسی ع سخن گفته می‌شود پیامبری‌ای در کار نیست؛ بلکه او تجسم خداست ❗️ و بدین ترتیب، مفهوم «وحی» به تجربه دینی فروکاسته می‌شود؛ یعنی تجربه‌ای که افراد (بویژه حواریون) از مواجهه با خدا [= مسیح) دارند‼️ از این رو، هرکس «عهد جدید» (= کتاب مقدس مسیحیان) را ببیند بوضوح درمی‌یابد که اناجیل آن، نه کلمات خداوند، بلکه گزارش‌های حواریون است از کارها و گفته‌های حضرت عیسی ع❗️ در این تلقی، دیگر نه فرستاده‌ای در کار است و نه پیامی؛ - نعوذ بالله - خود خداست که مستقیم وارد زندگی اجتماعی مردم شده است‼️ 🔺در حالی که ما در اسلام – و بلکه در مسیحیت راستین و خود حضرت عیسی ع – با رسالت مواجهیم؛ یعنی یک انسان از جانب خداوند ماموریت یافته است که پیامی را از جانب خداوند برای انسانها بیاورد. 🔻در تلقی «تجربه دینی» از وحی، ابتکار عمل با خود شخص است، قرار نیست خداوند مطلب خاصی بگوید؛ بلکه خود شخص است که تجربه‌ای از مواجهه با خدا دارد و این تجربه‌اش را به زبان خویش برای دیگران بازگو می‌کند؛ 🔺اما در تلقی «وحی» و «رسالت»، ابتکار عمل با خداست؛ خداوند است که تصمیم گرفته که پیام خاصی را از طریق برخی از انسانها به گوش همگان برساند؛ و اگرچه در اینجا نیز بین پیامبر ص و خداوند مواجهه‌ای – مستقیم یا غیرمستقیم و با واسطه فرشته وحی – رخ می‌دهد؛ اما عین الفاظ و عبارات تنظیم شده از جانب خداوند است که در اختیار او قرار می گیرد و او موظف است آنها را بی‌کم و کاست به مردم برساند. 🚫تاکید بر «فرستاده شده بودن» پیامبر ص جلوی بسیاری از کج‌فهمی‌ها در خصوص نبوت؛ و ادعاهایی همانند «بسط تجربه نبوی» را می‌گیرد.⛔️ @yekaye
حسین سوزنچی
🔴کوتاه ترین خطبه نماز جمعه أقصر خطبة جمعة في التاريخ عن فلسطين 🎙الشيخ محمود الحسنات "إذا أكثر من ٣٠
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6⃣ «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ» این دو آیه روی هم دو برهان است بر ابطال مبنای مشرکانی که وجود خداوند برتر از هر چیزی را قبول دارند، با این حال غیر خدا را می‌پرستند. 📝 نکته اغلب مشرکان، خدای متعالی واحد را قبول دارند؛ اما دلیلی که برای پرستش موجودات دیگر (فرشتگان، جنیان، و ...)‌ می‌آورند این است که: 🔸اولا، خداوند سبحان برتر از آن است که هرگونه ادراکی به او ره یابد، پس نمی‌توان در عبادت متوجه او شد؛ 🔸ثانیا می‌دانیم که موجوداتی ماورایی هستند که مقربان درگاه اویند، پس آنان را می‌پرستیم تا آنان شفیعان و واسطه‌های ما نزد او باشند در همه امور و رفع نیازها؛ ♦️این دو آیه پاسخ آنهاست: 🔹اولا اگرچه تعالی خداوند امری درست است و انسان نمی‌تواند علم به مقام ذات خداوند پیدا کند، اما می‌توان با برخی از صفاتش او را شناخت، مانند اینکه اوست که ما را پدید آورده؛ پس راه توجه عقلی به او مسدود نیست؛ 🔹ثانیا این معبودها تنها در صورتی می‌توانند شفیع و واسطه انجام کاری شوند که خداوند بدانها اذن داده باشد چنانکه در جای دیگر فرموده «ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ: هیچ شفیعی نیست مگر پس از اذن او» (يونس/3) ولی جایی که خداوند بخواهد کاری را انجام دهد که بدانها اذنی نداده، آنها به هیچ عنوان نمی‌توانند جلوی خدا بایستند و ضرری را دفع کنند و کسی را نجات دهند؛ پس بر پرستش خود آنها هیچ ثمره‌ای بار نمی‌شود 📚(الميزان، ج17، ص77-78) . ⁉️شبهه (آیا اعتقاد به شفاعت، شرک است؟) با این توضیحات آیا باور شیعیان به شفاعت پیامبر ص و اهل بیت ع نوعی شرک نیست؟ 🔆پاسخ اگر در توضیح دقت شود معلوم می‌شود که: 🔹اولا برخلاف توهم برخی افراد، قرآن کریم شفاعت را به صورت مطلق نفی نمی‌کند؛ بلکه در جایی که خدا اذن داده باشد، شفاعت برقرار است (يونس/3)؛ و 🔹 ثانیا آنچه مدمت شده، پرستیدن شفیعان است در عرض خداوند؛ و شیعیان هیچگاه پیامبر ص و اهل بیت ع را نمی‌پرستند و آنان را در عرض خداوند قرار نمی‌دهند؛ بلکه پرستش را تنها سزاوار خداوند می‌دانند و اگر اعتقاد به شفاعت آنان دارند، ناشی از آن است که خداوند 🔺خودش ما را دعوت کرده که علاوه بر تقواپیشه کردن، وسیله‌هایی برای تسریع حرکت به سوی او برگیریم: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة: ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوای الهی در پیش گیرید و وسیله به سوی او بجویید» (مائده/35) و 🔺خودش هم عملا آنان را شفیع قرار داده؛ ▫️با تاکیدات مکرر بر اطاعت از دستورات آنان (آل‌عمران/32 و 132؛ نساء/59؛ مائده/92؛ انفال/1 و 20 و 46؛ نور/54 و 56؛ محمد/33؛ مجادله/13؛ تغابن/12) دستور داده ▫️و حتی اینکه نزد آنان برویم تا نزد خدا برایمان طلب مغفرت کنند: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً: و اگر هنگامی که آنان به خویش ستم می‌کردند نزد تو می‌آمدند و از خدا طلب مغفرت می‌کردند و رسول هم برایشان طلب مغفرت می کرد، حتما خداوند را بسیار توبه‌پذیر و رحیم می‌یافتند؛ نساء/64)، 🔺و البته به شفاعت هرکسی که خودش او را شفیع قرار دهد، رضایت داده است: «وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى: و شفاعت نمی‌کنند مگر برای کسی که [خداوند] رضایت داده است» (انبیاء/28) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 9⃣ «أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ» 💢تنها کسی کار خوب را – هنگامی که با ضرر مادی و دنیوی و اجتماعی و ... همراه باشد – انجام می‌دهد که مومن باشد و باور داشته باشد که عملش در عالَم هدر نمی‌رود و خداوند کار او را بی‌پاداش نمی‌گذارد.💢 📝نکته تخصصی و : تاملی در و بسیاری از انسان‌های بی‌دین و جوامع سکولار را می‌توان دید که در ظاهر اخلاقیات را رعایت می‌کنند❗️ و این امر باعث به غلط افتادن عده‌ای شده که گاه مدعی می‌شوند اخلاق سکولار بهتر از اخلاق دینی است‼️ اشتباه این ادعا آن است که توجه نکرده که: ⭕️معیار اصلی اخلاقی بودن آن است که شخص در شرایط بحرانی اخلاق را رعایت کند؛ نه در شرایط عادی❗️ 🤔در شرایط عادی، بسیاری از اوقات، رعایت اخلاق، موجب منافع مادی می‌شود: ماکس وبر، جامعه‌شناس معروف آلمانی، در کتاب معروف خویش (اخلاق پروتستانیسم و روح سرمایه‌داری) تحلیل می‌کند که نظام مبتنی بر متقابل است و چگونه در این نظامِ بشدت منفعت‌محور، سرمایه‌ی «اعتماد» مهمتر از هر سرمایه مادی دیگری است؛ و برای جلب اعتماد باید اوصافی مانند راستگویی را بسیار جدی گرفت. پس حتی راستگو بودن هم لزوما به معنای اخلاقی بودن نیست❗️ از این رو، در موقعیت‌های بحرانی است که اخلاقی بودن انسانها واقعا معلوم می‌شود. انسان ذاتا کمال‌جو و منفعت‌طلب است؛ یعنی هر انسانی در هر اقدام خویش طالب وضع بهتر است و تنها و تنها زمانی حاضر است از یک وضع مطلوب دست بردارد که هدف بالاتر و وضع مطلوبتری را سراغ داشته باشد. 🤔بدین جهت است که تنها یک ایمان دینی می‌تواند ضمانت اجرای کافی برای انسان باشد که انسان از منافع مادی و عادی خود – حتی در جایی که کسی متوجه نمی‌شود – صرف نظر کند. از این روست که شهادت و ایثار، تنها در منطق کسانی موجه است که «مومن» باشند؛ و باور داشته باشند که خداوند اجر مومنان را ضایع نمی‌کند؛ و اگر کسی مومن به خدا و آخرت نباشد و جانش را فدا کند (مانند کسانی که به خاطر باقی ماندن نامشان خود را فدا می‌کنند) تنها و تنها دچار توهم شده است‼️ ✅توضیح تکمیلی در تدبر بعد https://eitaa.com/yekaye/3282 @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ» انسان هر کاری کند آثارش به خودش برمی‌گردد؛ و چون انسان تعلق خاطر به نسل خود دارد، گاه آثار عمل انسان در نسل وی منعکس می‌گردد. 📝بحث تخصصی (گستره بازگشت عمل هرکس به خودش) مردم عموما می دانند که هرکس عمل نیک یا بدی انجام دهد، آثارش به خودش برمی گردد؛ و آیات فراوانی هم بدین مضمون دلالت دارد مانند «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها» (فصلت/46) یا «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال/7-8) و ... . 🤔تصور اولیه ما این است که این بازگشت مستقیما به خود فرد است؛ اما آیات دیگری، از جمله آیه حاضر، نشان می دهد که مطلب گسترده تر از این است و گاه اثر عمل انسان در دودمان وی نیز ظاهر می‌شود که نمونه مثبتش داستان آن بچه‌های یتیم در جریان حضرت موسی و خضر ع بود: «وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ» (كهف/82) 🤔تدبر در کلام خداوند - بویژه با توجه به آیاتی مانند «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» (بقره/186) ، «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرحمن/29) و «وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» (ابراهیم/34) ما را به این حقیقت رهنمون می‌شود که هرچه به انسان می‌رسد بر اثر درخواست خود او بوده و خودش زمینه آن را مهیا کرده است. 👈و از زمره درخواست‌های انسان، هرکاری است که با هر انسان دیگری انجام می‌دهد که به زبان حال، انجام آن کار با خودش به عنوان یک انسان را تقاضا کرده است؛ از این رو، اگر در حق کسی ظلم و بدی‌ای انجام دهد با زبان حال، از خداوند درخواست کرده که در حق وی نیز ظلم و بدی‌ای انجام شود؛ و اگر با فرزندان و بازماندگان دیگران هم کاری کند عین همین را برای بازماندگان خویش طلب کرده است. 💢پس هرچه انسان با دیگران و یا با بازماندگان دیگران کند، بناچار به خودش و بازماندگانش برگشت خواهد کرد، مگر آنکه خدا بخواهد، و این استثنا (مگر آنکه خدا بخواهد) را بدین جهت افزودیم که عوامل موثر در عالم بسیار فراوان است و ممکن است برخی عوامل دیگر نیز دخیل باشد که مانع این بازگشت شود چنانکه خود فرمود «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» (شورى/30) (المیزان، ج4، ص202-203) 📝بحث تخصصی : ❓این آیه بوضوح از اثر اعمال بد انسان بر نسل انسان سخن می‌گوید و از همان ابتدای اسلام، این سوال مطرح بوده است که اگر شخصی ظلم کرد، فرزندانش چه گناهی دارند که باید تقاص ظلم او را پس دهند؟ (حدیث 1) به نظر می‌رسد مساله این است که یک واقعه خارجی دو حیثیت مستقل دارد که سوال کننده به خاطر یک حیثیت، حیثیت دیگر را مورد غفلت قرار داده است و در نظام محاسباتی خداوند که همه حیثیات را ملاحظه می‌کند به کسی ظلم نمی‌شود. ⭕️چنانکه در توضیح بالا گذشت، مساله این آیه آن است که انسان هرکاری بکند به خودش برمی‌گردد؛ و چون نسبتی واقعی بین انسان و فرزندانش برقرار است و وی تعلق خاطری بدانها دارد، اثر کار بد وی در حق فرزندان دیگران، به فرزندان او هم برمی‌گردد؛ اما سویه دیگر این ماجرا خود آن فرزندان می‌باشد. این گونه نیست که اگر ثمره ظلم آباء و اجدادِ شخصی به او برگردد؛ او فقط مجازات شود و بس؛ بلکه هرکسی حساب ویژه خود را دارد: هرکسی در زندگی اش با سختی‌هایی مواجه می‌شود که اگر درست در مقابل آنها عمل کند همان سختی‌ها موجب رشد او می‌شود. در واقع، از این جهت که ظلم و سختی‌ای به فرزندان وی می‌رسد، مجازاتی برای والدین اوست (چون هیچ پدر و مادری دلش نمی‌خواهد فرزندش سختی ببیند)؛ اما از منظر خود فرزندان، آنان مانند هر انسان دیگری هستند که مورد ظلم و سختی قرار گرفته‌اند؛ اگر در این شرایط به وظیفه صحیح خود عمل کنند، همان امر موجب رشد و تعالیِ آنها خواهد شد؛ و اگر عمل نکنند مایه بدبختیِ آنان می‌شود. به تعبیر دیگر، 💢اقتضای عدالت خداوند این نیست که در دنیا کسی به دیگری ظلم نکند و هیچکس سختی‌ای نبیند، بلکه نظام دنیا نظام ابتلا و سختی دیدن است؛ آنگاه این آیه به یکی از عوامل وقوع ظلم و سختی در عالم اشاره می‌کند: 🔸 این ظلم در حق فرزندان ظالم، 🔻وقتی از سوی خود آن ظالم نگریسته شود، عقوبت آن ظالم است؛ و 🔺و قتی از سوی فرزندان آن ظالم نگریسته شود، امتحان و ابتلایی است برای آنان. @yekaye