هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣ «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى؛ فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى؛ وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى»
ذیل آیه قبل، در تدبر ۲ بیان شد دنیا دار تزاحم است و ما انسانها نمیتوانیم برای تصدی امور و رسیدگی به کار همه انسانها وقت بگذاریم؛ پس برای پرداختن به امور دیگران چارهای نداریم جز یک اولویتبندی؛
و هر اولویتبندی هم خواه ناخواه مبتنی بر یک نظام ارزشگذاری است؛
یعنی علی القاعده ما برای کسی بیشتر وقت میگذاریم که اهمیت بیشتری در دیدگان ما داشته باشد؛ و این اهمیت دادن به نظام ارزشیای برمیگردد که در ذهن ما حاکم باشد؛ در حالی که این سه آیه دارد این نظام ارزشی ما را به چالش میکشد؛
و در همین زمینه هشدار یکی از متفکران را یادآوری کردیم که تذکر میداد که چرا اهتمام شما به آمریکاییان و اروپاییان بمراتب بیش از مردم آفریقا و آمریکای لاتین است؟
به همین ترتیب میتوان این تذکر ایشان را توسعه داد:
آیا اهتمام ما مبلغان دینی، به دعوت و تزکیه افراد بالاشهری بیش از افراد پایینشهری و روستایی نیست؟
آیا اهتمام ما به افراد تحصیلکرده بیش از تودهها نیست؟
آیا ...؟
و آیا واقعا ما وظیفه داریم که هم و غم اصلی خود را هدایت شدن این افراد، که اتفاقا چندان احساس نیاز نمیکنند، قرار دهیم؟!
آیا چنین اهتمامی که ظاهرش اهتمام به دیندار شدن دیگران است، واقعا برخاسته از یک انگیزه الهی است، یا بروز همان نگاه دنیامدارانه است که این گونه در امثال ما، که کار و برنامه اصلی زندگیمان، تبلیغ و دعوت به دین است، خود را نشان میدهد؟!
✅تبصره
توجه شود این سخن به معنای پرهیز از #تبلیغ_تخصصی نیست؛
به تعبیر دیگر، ممکن است شخصی به دلایل مختلف، در مواجه با قشر خاصی از جامعه زبدهتر باشد و آمادگی بیشتری برای حرکت دادن گروه خاصی به سمت تزکیه در خود سراغ داشته باشد و این تخصص را در برخورد با سایر اقشار جامعه نداشته باشد.
اگر کسی این گونه بود نمیتوان وی را با استناد به این آیه مواخذه کرد.
فقط باید مراقب باشیم که این از باب توجیه نباشد، یعنی واقعا در زمینه گروه خاصی، که دست بر قضا، به لحاظ اعتبار اجتماعی دنیوی از دیگران برترند، توانایی بیشتری داریم، یا چون اینها را به خاطر همین برتری ظاهری و دنیویشان مهمتر از دیگران میشماریم به اینها اهتمام ویژه میکنیم؟
💢در واقع، هشدار فوق، از جنس تذکری بود که هرکس باید به خود بدهد که مبادا با بهانهای سر خود کلاه بگذارد، چرا که خداوند میفرماید: «بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصيرَة؛ وَ لَوْ أَلْقى مَعاذيرَه: بلكه انسان بر نفس خويشتن بيناست؛ هر چند عذر و بهانهها در میان افکند» (قیامت/۱۴-۱۵)؛
نه اینکه بخواهیم درباره درون دیگران قضاوت کنیم و افراد را بر اساس حدس و گمان به دنیامداری متهم سازیم؛
که خود این امری بمراتب بدتر است که خداوند متعال فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ: ای کسانی که ایمان آوردهاند، بسیار از گمان اجتناب کنید، که همانا بعضی از آن گمانها گناه است» (حجرات/۱۲).
@yekaye
#عبس_7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اباعبدالله همه را دوست دارد
🔸شراب خوار را هم دوست دارد
بی حجاب را هم دوست دارد
اما...
تو مجلس اباعبدالله که
نباید گناه کنی
🔴اگر رواست بگوییم قربون لاک سیاهت،
پس بگو
قربون شرابی که میخوری
قربون دروغ هایی که میگی!
🔶آیا چون امام حسین ع دوستمان داره
و گاهی دروغ میگیم، پس قربون دروغ های ما؟!
این چه حرفی است که میزنید👌
✅ @asheghanmahdi_ir
هدایت شده از یک آیه در روز
جمع بندی 10 آیه اول سوره عبس
این آیات با حکایت چهره درهم کشیدن و رویگردان شدن شخصی از یک نابینا آغاز شد.
سیاق آیات نشان میدهد که کسی که چهره در هم کشیده و از آن نابینا رویگردان شده، اهتمام خویش را معطوف به کسی نموده است که وی مستغنی بوده است؛
و خداوند در مقام عتاب فرمود که چرا نسبت به آن کسی که استغنا میورزید چنین اهتمام ورزیدی، اما نسبت به کسی که با سعی و تلاش سراغت آمده بود و در دل خشیت خدا داشت این گونه بیاعتنایی کردی.
در واقع درست است که ابتدا بر روی نابینا بودن آن مراجعهکننده تاکید کرد، اما وقتی که در مقام عتاب برآمد، محور را نابینا بودن قرار نداد، بلکه محور را این قرار داد که در بین دو نفر که یکی احساس بینیازی میکند و معلوم نیست که بر اثر تذکرات تو راه تزکیه در پیش گیرد، و دیگری که خودش شتابان سراغت آمده و خشیت از خدا دارد، تو چرا سرگرم به اولی میشوی و دومی برایت مهم نیست؟!
اگرچه مفسران درباره اینکه این شخصی که چهره درهم کشید پیامبر ص بود یا شخصی دیگر، اختلاف کردهاند؛ اما نباید این اختلاف موضوع اصلی را دغدغه این آیات بوده تحت الشعاع قرار دهد:
مساله این است که علیالقاعده در مقام تبلیغ دین برای یک مبلغ چارهای نمیماند جز اینکه دست به انتخاب بزند؛ زیرا وقتی به کسی میپردازد عملا از دیگری غافل میشود؛ و این آیه میخواهد معیار اولویتگذاری ما را اصلاح کند.
حقیقت این است که بسیاری از ما (چه خودمان شخصا در مقام تبلیغ و معرفی دین برآمده باشیم؛ و چه دنبال این باشیم که درباره مبلغ دینی که در مقام تبلیغ است را به سوی فرد یا افراد خاصی سوق دهیم) برایمان برخی از معیارهای ظاهری مهمتر است، مانند اینکه شخص مخاطب را به لحاظ جایگاه دنیوی مهمتر بدانیم یا خیر؛ و
خداوند در این آیات میخواهد این معیارها را به هم بزند و معیار درست را مطرح نماید.
درست است که بحث را به یک معنا از تقابل ثروتمند و نابینا شروع کرد،
اما اشتباه است اگر گمان کنیم معیار ترجیح این است که لزوما طبقه مستضعف را بر طبقه مرفه ترجیح دهیم؛
که اگر چنین بود باید
اولا به جای تعبیر نابینا (که نابینا بودن لزوما دلالتی بر عضو طبقه مستضعف بودن ندارد) از تعبیر دیگری همانند فقیر و مسکین و ... (که چنین دلالتی داشته باشد) استفاده میکرد؛ و
ثانیا و مهمتر اینکه در مقام عتاب هم این دو ویژگی را در این دو طرف برجسته میکرد؛
اما نهتنها در گام اول چنان نکرد بلکه در گام دوم هم از سویی برای طرف منفی از تعبیر «مستغنی» (=کسی که احساس بینیازی میکند) استفاده کرد و نه از تعابیری همچون غنی (= ثروتمند) یا مترَف (= مرفه و رفاهزده) و ...؛ و برای طرف مثبت، حتی سراغ همان نابینا بودن (که به هر حال دلالت بر یک نحوه ضعف دارد و میتوانست نمادی از طبقه ضعیف باشد) هم نرفت؛ بلکه از این تعبیر که «او شتابان سراغت میآمد در حالی که خشیت داشت» استفاده نمود.
💢اینها نشان میدهد که ظاهرا ضابطه اصلی برای ترجیح دادن اینکه در مقام تبلیغ چه کسی را اولویت دهیم این باشد که:
کسی که خودش تمایل دارد و خواهان است و خشیتی به دل دارد مهمتر است از کسی که خودش احساس بینیازی میکند.
📝#تذکر_اخلاقی
آیا ضابطه ما در مقام اولویت دادن به مخاطب تبلیغ (چه به عنوان مبلغ، و چه به عنوان کسی که میخواهیم زمینه را برای تبلیغ دیگران مهیا کنیم) این است که محور فعالیت را کسانی قرار دهیم که خودشان مشتاقند یا خیر؟
⛔️آیا تبلیغ اسلام برای غربیها (اروپاییان و آمریکاییان) را مهمتر از تبلیغ اسلام برای آفریقاییها نمیدانیم؟ (جلسه ۱۰۹۱، تدبر۲ https://yekaye.ir/ababsa-80-06/)
⛔️آيا تبلیغ برای بالای شهریها و طبقات ثروتمند را، که اغلبشان علاقه چندانی به مباحث دینی ندارند، ولی در میانشان معدود افرادی هست که راحت میتوانند برای برگزاری جلسه هزینه کنند، بر تبلیغ در محلههای پایینشهر و طبقات محرومی که اتفاقا علاقمند بحثهای دینی هستند اما هزینه چندانی برای برگزاری جلسات و دعوت از مبلغ ندارند، ترجیح نمیدهیم؟
⛔️آیا ما چنین نیستیم که تبلیغ کردن اسلام برای صاحبان قدرت و ثروت را مهمتر بدانیم؛ و سخنرانی ویا حضور در مجلسی را که مخاطبش مسئولان رده بالای حکومتی است (که اتفاقا عمدهشان در فضای رودربایستیهای سیاسی در آن مجلس آمدهاند) ترجیح نمیدهیم بر مجلسی که مخاطبش افراد عادی جامعهاند ولی با اشتیاق و به خاطر علاقه به جلسه اهل بیت در آن مجلس آمدهاند؟
⛔️آیا تبلیغ کردن در جمعهای کثیر و عمومی (که لزوما معلوم نیست مخاطب احساس نیازی به شنیدن سخنان داشته باشد، و کاملا به صورت عبوری مخاطب قرار گرفته، مانند تبلیغ در تلویزیون و فضاهای مجازی با فالوور بالا و برخی از محلهای سخنرانی عمومی) را بر تبلیغ کردن در جایی که مخاطبانی که خودشان به اصرار تقاضا دارند ولی تعدادشان بسیار کمتر است، ترجیح نمیدهیم؟
⛔️و آیا ...؟
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه جمعبندی ۱۰ آیه اول سوره عبس
🤔و آیا کسی که ترجیحاتش چنین است حتی اگر خود سخنور قهاری باشد ویا از سخنور قهاری دعوت کرده باشد عملا و با رفتار خویش پیام خدا را به مخاطبشان منتقل میکند یا پیام نفسانیت خویش را؟
🤔و با این توصیفات، آيا یکی از علل اینکه امام زمان ع ظهور نکرده این نیست که «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ»*؟
✳️* پینوشت:
تعبیر «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ: چقدر ضجهزن زیاد است و چقدر حاجی کم است» تعبیری است که امام سجاد ع در پاسخ به کسی که کثرت حاجیان را در طواف دیده بود و گفته بود امسال چقدر حاجی زیاد است، فرمود (التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص606-607 ).
شبیه این گفتگو در مورد امام باقر ع (عيون المعجزات، ص76 ؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص184 ) و امام صادق ع (بصائر الدرجات، ج1، ص271 و ص358 ؛ لإختصاص، النص، ص303 ) نیز روایت شده است.
✅تکمله
از بحث فوق نباید نتیجه گرفت که اساسا تبلیغ کردن برای کسانی که خودشان احساس نیاز نمیکنند کار درستی نیست.
واضح است که پیامبر اکرم ص تبلیغ خود را در مکه آغاز کرد که اصلا به سخنش گوش نمیدادند.
خود قرآن به حضرت موسی ع دستور میدهد برای تبلیغ سراغ فرعون برود که اوج استکبار و طغیان و سرکشی را در برابر حق دارد: «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» (طه/۲۴؛ نازعات/۱۷).
🤔قطعا در بسیاری از اوقات یک مبلغ دینی وظیفه دارد در مجامعی حضور پیدا کند که خودشان احساس بینیازی میکنند؛ و باید با روشهای مختلف بکوشد این احساس نیاز را در آنان زنده کند.
بلکه بحث صرفا این است که در جایی که بین دو گروه مخیر شدیم که یکی احساس نیاز میکند ولی در مجموع در مرتبه پایینتری از اولویتهای دنیامدارانه (چه از حیث قدرت و ثروت، و چه از حیث جمعیت و کثرت، و چه از ابعاد دیگر) قرار دارد، و دیگری بر اساس اولویتهای دنیامدارانه بالاتر است اما عملا احساس نیاز به دین ندارد، دومی را بر اولی ترجیح ندهیم؛ و در پرداختن به اولی، اعراض و غفلت و سهلانگاری نکنیم.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ»
این آيه جمله معترضهای است که متضمن یک نحوه وعده و وعید است
📚البحر المحيط، ج10، ص408
یعنی وقتی کلمه «تذکرة» در آیه قبل مطرح شود، پیش از اینکه کلام در روال خودش ادامه یابد و توضیح دهد که این تذکرة در کجاست، هشداری داد که البته چون مایه تذکر است تنها به درد کسی میخورد که خودش بخواهد تذکر را پذیرا باشد و در دعوت الهی زور و اجبار اثربخش نخواهد بود؛ بلکه خود شخص باید بخواهد
📚مجمع البيان، ج10، ص665
📚الميزان، ج20، ص201
به تعبیر دیگر میخواهد بیان کند که اگر کسی پذیرای تذکر نباشد این سخنان اثری در او نخواهد گذاشت و گمان نکنید با صرف بیان ما همه عامل خواهند شد.
📝#تذکر_اخلاقی
قرار نیست هرکس اسم مسلمان روی خود گذاشت بیعیب و نقص باشد و همه سخنان اسلام را عمل کند.
به خودمان نگاه کنیم:
آیا همه دستورات اسلام را مو به مو انجام میدهیم؟!
پس چرا از دیگران انتظار داریم که چنین باشند و اگر این طور نبودند مسلمانی آنان را زیر سوال میبریم.
توجه شود:
غرض از این سخن صرفا یک تذکر است که انتظارمان را از دیگران اصلاح کنیم و با دیدن یک اشتباه یا گناه، سریع انگ بیدینی و ... بر افراد نگذاریم، نه اینکه بخواهیم بیاعتنایی افراد به تذکرات الهی را توجیه کنیم.
سخن این است که خداوند با کلام خودش و توسط پیامبر، مخاطبان مستقیم پیامبر را تذکر میدهد اما این تذکر در برخی از آنها، که حتی در زمره اصحاب ایشاناند، اثری نمیگذارد زیرا نخواستهاند که تذکر را بپذیرند؛ و این یک وضعیتی است که ما به طریق اولی باید در محاسباتمان در جامعه دینی جدی بگیریم.
@yekaye
#عبس_12
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ»
وقتی کلام خداوند که توسط پیامبر اکرم بیان میشود، تا وقتی خود شخص نخواهد در وی اثری نخواهد گذاشت، تکلیف تذکر دادنهای ما معلوم است.
📝#ثمره_اخلاقی
ضابطه تذکر مناسب، این نیست که حتما در مخاطب اثر کند. یکی از عوامل برای اثر کردن تذکر در افراد، خواست درونی خود آنان است؛ یعنی باید در آنها آمادگیای برای پذیرش حق و تذکر باشد تا تذکر دادن در آنها موثر واقع شود. پس این گونه نیست که اگر تذکر اثر نداد حتما تذکر دهنده از روش درستی استفاده نکرده است.
این سخن به معنای آن نیست که همواره تقصیر از مخاطب است و هر تذکر دهندهای به وظیفه خود درست عمل کرده؛ خیر؛ واضح است که گاهی وقتها تذکردهنده شرایط لازم برای اثرگذاری تذکر را رعایت نکرده است؛ اما سخن این است که صرف اثر نکردن تذکر، دلیل بر نارسایی و نامناسب بودن نحوه اقدام تذکردهنده نیست.
@yekaye
#عبس_12
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣ «إِنَّها تَذْكِرَةٌ ... فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ»
ظاهر این آیات سوره عبس آن است که آیات قرآن یک تذکری است که در صحف متعددی که نزد خداوند تکریم شده، نوشته شده است، و آیات بعد هم تاکید میکند که این صحیفهها هم رفعتیافتهاند و هم مطهر و پاکاند و به دستان فرشتگان کریم و نیکسیرت (مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ؛ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ؛ كِرامٍ بَرَرَةٍ) (الميزان، ج20، ص202 ).
📖 نکتهای درباره حقیقت اولیه #قرآن: #کتابت یا #لفظ
یک مطلب که درباره #قرآن_کریم جای تامل جدی دارد این است که حقیقت اولیه قرآن که بر پیامبر اکرم ص نازل شده از جنس چیست؟
از جنس لفظ مصوت است یا از جنس کتابت؟
برداشت اولیه بسیاری از افراد این است که چون از قرآن به عنوان «وحی» و کلام خداوند سخن گفته شده، اقتضای آن این است که سخنی باشد که شنیده شود،
اما تعابیر متعددی در خصوص قرآن کریم وجود دارد که نشان میدهد که وجود کتبی قرآن بر وجود لفظی آن مقدم است؛ از جمله همین تعبیر، که حقیقت قرآن را، موجود در صحفی میداند در دست فرشتگان، و یا در مرتبه وجودی قبل از آن، در آیات دیگر به وجود حقیقت قرآن در لوح محفوظ اشاره شده است: «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجيد؛ في لَوْحٍ مَحْفُوظ» (بروج/۲۱-۲۲)؛ و اساسا خود کلمه «قرآن» بنا به یک تحلیل از ماده «قرأ» است، نه از ماده «قول»، که تفاوت اصلی قرائت با قول (=سخن) در این است که قرائت در جایی به کار میرود که متنی در کار باشد و اولین آیه نازل شده بر پیامبر هم با «إقرأ» شروع میشود نه با «قل».
💢اگر به این حقیقت توجه شود بسیاری از شبهات روشنفکرمآبان درباره حقیقت قرآن (که گمان میکنند قرآن صرفا یک مکاشفه نبوی بوده که خود ایشان آن را به لفظ درآورده است، و بدین جهت در خطاناپذیری آن مناقشه میکنند) از بیخ و بن رفع میشود؛ زیرا این تاکیدات بر مکتوب بودن حقیقت نخستین قرآن، کاملا دلالت دارد بر اینکه این متن، حتی پیش از اینکه توسط پیامبر بیان شود، به عنوان متن موجود بوده است و پیامبر دریافت کننده یک متن است نه صرفا یک تجربهگر ولو به عنوان گفتگو کننده با یک فرشته.
@yekaye
#عبس_13
هدایت شده از کانال مجموعه فرهنگی انتظار
🏴 ویژه برنامه سه شب پایانی ماه صفر
🌹درخروشند باز بیرق ها🌹
📣 سخنران: حجت الاسلام والمسلمین سوزنچی
🎤مداحان:کربلایی علی افخمی و حاج امیر شهابی
🕣 زمان: از چهارشنبه ۲۳ شهریورماه به مدت سه شب از ساعت ۱۹:۳۰
⭕️ مکان: چهارراه بصیرت(گفتگوی تمدن ها)، خیابان مهرگان
🌹مسجد و حسینیه حضرت مسلم ابن عقیل🌹
@intezar_ir
حسین سوزنچی
🏴 ویژه برنامه سه شب پایانی ماه صفر 🌹درخروشند باز بیرق ها🌹 📣 سخنران: حجت الاسلام والمسلمین سوزنچی
1.mp3
19.06M
🎙ظهور چقدر نزدیک است؟!
#حسین_سوزنچی
#جلسه_اول: از پیامبر ص تا مهدویت (دوره امام حسن تا امام رضا ع و احتمال مهدی بودن هر امامی!)
⏱چهارشنبه، شب ۲۸ صفر ۱۴۴۵ (شهادت رسول اکرم ص)
🕌بندرعباس: مسجد حضرت مسلم بن عقیل؛ #هیات_انتظار
💢خلاصه بحث:
پیامبر ص آمد که دینش بر همه جهان مسلط شود و خدا به وی وعده داد، اما نگذاشتند؛ و قرار شد این کار توسط مهدی این امت انجام شود؛ اما در فضای عمومی، حتی برای بسیاری از شیعیان و اصحاب ائمه تا زمان امام رضا ع، معلوم نبود که آن مهدی قائم کیست؟ و تصریح به اسم حضرت هم ممنوع بود؛ و بسیاری از شیعیان انتظار داشتند امام زمان خود (بویژه امام صادق ع) همان قائم باشد؛ لذا بعد از امام حسین ع تا امام رضا ع فرقههای مختلفی از شیعه جدا شد به خاطر اشتباه در تطبیق مهدی؛ مانند: کیسانیه؛ زیدیه؛ ناووسیه؛ اسماعیلیه؛ واقفیه.
دریافت فایل متنی حاوی سند و متن احادیث ارائه شده از اینجا
@souzanchi
2.mp3
21.89M
🎙#ظهور چقدر نزدیک است؟!
#حسین_سوزنچی
#جلسه_دوم: از امام رضا ع به بعد: تثبیت شخص مهدی و ابهام در تعیین زمان (مساله علائم ظهور)
⏱پنجشنبه، شام ۲۸ صفر ۱۴۴۵ (شهادت امام حسن مجتبی ع)
🕌بندرعباس: مسجد حضرت مسلم بن عقیل؛ #هیات_انتظار
💢خلاصه بحث:
گفته شد پیامبر ص آمد که دینش بر همه جهان مسلط شود و قرار شد این کار توسط مهدی این امت انجام شود؛ اما در اوایل ائمه گویی یک نحوه اصرار داشتند که دقیقا معلوم نباشد که امام قائم کدام امام است و همه شیعیان در خصوص هر امامی منتظر بودند که اوست که قیام میکند.
از زمان امام رضا ع برای شیعه قطعی شد او کیست؛ اما در مورد زمانش اصرار بود که اولا کسی نمیتواند تعیین کند و ثانیا به صورت ناگهانی رخ میدهد و هر لحظه ممکن است واقع شود. در این میان، کارکرد علائم ظهور عمدتا این بود که مدعیان دروغین را بشناسیم و کلاه سرمان نرود؛ هرچند بسیاری کوشیدند با همین علائم سر شیعیان کلاه بگذارند.
توجه شود که
اولا علائم علت نیستند بلکه فقط علامتند (یعنی ما هیچ وظیفهای در قبال محقق کردن آن علائم یا پیوستن به آن علائم نداریم)
ثانیا فضای علائم صرفا برای امیدبخشی و تشخیص مدعیان دروغین است نه روشی برای شناخت جریان حق.
پس به طور خاص در مورد حکومت اسلامی کنونی، اگرچه ما دعا میکنیم به ظهور متصل شود اما به هیچ وجه ادعا نمیکنیم؛ و در دوره غیبت هرکه ادعا کرد کذاب است.
دریافت فایل متنی حاوی سند و متن احادیث ارائه شده از اینجا
@souzanchi
3.mp3
19.19M
🎙#ظهور چقدر نزدیک است؟!
#حسین_سوزنچی
#جلسه_سوم: #فرج_شخصی و #فرج_عمومی
⏱پنجشنبه، شب ۳۰ صفر ۱۴۴۵ (شهادت امام رضا ع)
🕌بندرعباس: مسجد حضرت مسلم بن عقیل؛ #هیات_انتظار
💢خلاصه بحث:
گفته شد پیامبر ص آمد که دینش بر همه جهان مسلط شود و قرار شد این کار توسط مهدی این امت انجام شود؛
و برای ظهور علائمی گفتند اولا برای امیدبخشی (تربّی بالأمانی) و ثانیا برای تشخیص مدعیان دروغین.
لذا فضای احادیث بشدت تاکید بر این است که تا قبل از علائم قطعی ظهور در خانه بنشینید و به هیچ پرچم و جریان مدعی ظهور و نیابت نپیوندید، نه اینکه نهی از منکر نکنید.
فرج شخصی قطعا بسیار به ما نزدیک است و هریک از ما میتوانیم آن را محقق کنیم؛ اما در خصوص فرج عمومی در عین اینکه باید منتظر باشیم و تا قبل از علائم قطعی به هیچ جریانی نپیوندیم، در عین حال باید تمام تلاش خود را برای تحقق ظهور انجام دهیم ولو شهادت باشد! که اگر کشته هم شویم برمیگردیم و میبینیم که کارها اصلاح شده است (#رجعت).
دریافت فایل متنی حاوی سند و متن احادیث ارائه شده از اینجا
@souzanchi
حسین سوزنچی
🏴 ویژه برنامه سه شب پایانی ماه صفر 🌹درخروشند باز بیرق ها🌹 📣 سخنران: حجت الاسلام والمسلمین سوزنچی
ظهور چقدر نزدیک است.docx
87.8K
فایل خلاصه بحثها به همراه سند و متن کامل احادیث مربوط به جلسات «ظهور چقدر نزدیک است) در فرمت Word
@souzanchi
ظهور چقدر نزدیک است.pdf
672.1K
فایل خلاصه بحثها به همراه سند و متن کامل احادیث مربوط به جلسات «ظهور چقدر نزدیک است) در فرمت PDF
@souzanchi
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🗓 یکشنبه ٢ مهر ماه ١۴٠٢
#منتخبی از اعمال و اذکار برگرفته از کتاب بهجتالدعاء
✅آیتالله بهجت قدسسره همواره خطرات دوره آخرالزمان را گوشزد میکردند و میفرمودند: «مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او میباشد. اینکه در زمان غیبت به خواندن دعای «أَللهُم عَرّفْنی نَفْسَک...» سفارش شده است، ظاهراً سری دارد».
🔹ایشان ساعتی از شب و ساعتی از روز را به مناجات با امام مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف اختصاص میدادند.
📚 بهجتالدعاء، ویراست دوم، ص٢۴۴
🔻مناسبتها:
🔹 شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام، ٢۶٠ق؛ آغاز امامت و ولایت حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف (تعطیل)
🔹 درگذشت عالم جلیل، شیخ حسینبنعبدالصمد عاملی، پدر شیخ بهایی؛ ٩٨۴ق.
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6️⃣ «مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ؛ مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ»
با اینکه سوال فقط درباره این بود که این انسان از چه آفریده شده است؛ در پاسخ علاوه بر اینکه از نطفه آفریده شده، به اینکه تقدیری در او رقم خورده است اشاره کرد.
این نشان میدهد برای شناخت حقیقت انسان همان طور که باید ابتدای آفرینش وی جدی گرفته شود، تقدیری که در او رقم خورده است نیز جدی گرفته شود؛ و بعید نیست که این تقدیر در متن خود همین نطفه باشد چنانکه در جای دیگر این نطفه را نطفه امشاج (نطفهای که آمیزهای از ظرفیتهای گوناگون است) نامید و فرمود: «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَليهِ فَجَعَلْناهُ سَميعاً بَصيراً: ما انسان را از نطفهاى اندر آميخته آفريديم تا او را بيازماييم و وى را شنوا و بينا گردانيديم» (انسان/2).
📝نکته #انسانشناسی: #تقدیر_انسان
اساسا نظام آفرینش الهی چنین است که هر چیزی را که آفریده تقدیری در او رقم زده است: «خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْديراً: همه چيز را آفريده و هر يك را به تناسب حال او اندازه گيرى كرده است» (فرقان/2)؛ و
این بدان معناست که اساسا هر چیزی با قدر و اندازه معینی آفریده شده است: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ: ماييم كه هر چيزى را به اندازهای آفريدهايم.» (قمر/49)؛ و در این آیه به اینکه انسان هم از این جهت شبیه سایر مخلوقات است اشاره شده است.
در تلقی عوامانه قبول #تقدیر به معنای #مجبور دانستن است؛ در حالی که در معارف قرآنی اصلا چنین تلازمی نیست؛ بلکه معنای تقدیر، اندازه معینی برای هر چیزی قرار دادن است، که آن چیز در آن حد و اندازه قدرت مانور دارد؛
و به همین مناسبت است که فلاسفه توضیح داده اند که اساسا اختیار داشتن در تقدیر انسان است؛ یعنی قدر و اندازه انسان چنین است که لازمه وجود او اختیار است؛ و اساسا اختیار نداشتن یعنی قدر و اندازه انسان را درست نفهمیدن.
💢به هر حال آنچه مهم است این است که هرمخلوقی باید قدر و اندازه خود را بشناسد تا بتواند حداکثر بهرهبرداری را از امکاناتی که خداوند به او داده است به عمل آورد؛
و نکته بسیار جالب در خصوص انسان این است که این تقدیر انسان یک تقدیر سیال است که در ادبیات دینی از این سیالیت تقدیر انسان با تعبیر #بداء یاد شده است؛ به تعبیر دقیقتر تقدیر نظام آفرینش انسان به گونهای است که در حالی که از ابتدا برای او قدر و اندازه خاصی رقم خورده (که اگر چیزی قدر و اندازهای معین نداشته باشد هیچ گونه تعینی نخواهد داشت)، در عین حال هر چیزی که برای انسان مقدر شده باشد ظرفیت این را دارد که عوض شود و تقدیر جدیدی برای او رقم بخورد (این حقیقت ویژه در وجود آدمی را میتوان #تعین_بالقوه نامید که مهمترین ممیزه انسان از سایر موجودات است و آن را به تفصیل در مقاله «فطرت به مثابه یک نظریه انسانشناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن» توضیح دادهام:
https://www.souzanchi.ir/fitrat-human-nature-as-a-competing-humanistic-theory-for-modern-humanities-and-social-sciences/).
🤔اینجاست که احادیثی همچون «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه» (حدیث۶) معنای عمیقتری از آنچه در نگاه بدوی دارند پیدا میکنند:
اینکه قدر و اندازه هر کس به قدر همت اوست، یعنی همت و عزم و افق نگاه هرکس میتواند تقدیر وی را دگرگون سازد و هر انسانی با همت خویش میتواند به برترین افقهای ممکن در عالم برسد.
🤔و از این منظر تعبیر «ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ» در آیه بعد میتواند دلالتهای سلوکی بسیار جالبی داشته باشد، که ان شاء الله در تدبرهای آن آیه اشاره خواهد شد.
@yekaye
#عبس_19
هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
📣 #اطلاعیه
#هیأت_هفتگی
💠 توسل به حضرت حجت علیهالسلام
👤 به کلام حجتالاسلام و المسلمین #سوزنچی
🗣 روایتگری حجتالاسلام و المسلمین #هاشم_پور
🎙 با نوای برادر #فرید_بذرافشان
📆 سهشنبه | ۴ مهرماه ۱۴۰۲
⏰ از ساعت ۲۰
📍 بزرگراه شهید چمران، پل مدیریت، مسجد دانشگاه امام صادق (ع)
▪️▪️▪️
🌐 Misaq.ir
🆔 @Misaq_ba_shohada
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ»
این تعبیر که راه را برای او آسان کرد، در فرض اینکه ناظر به راه سعادت و هدایت [یا نشان دادن دو راه خیر و شر] (یعنی گزینههای ب و ج از تدبر ۲) باشد، پاسخ و دفع دخل مقدری است از یک شبههای که ممکن بود در آیه قبل برای کسی پیش آید:
در آیه قبل از تقدیر انسان (قدّرناه) سخن گفت؛ و اشاره به بحث تقدیر، همواره ظرفیت سوءتفاهم و برداشت جبرگرایانه دارد؛ از این رو، در این آیه تاکید میکند که آفرینش و تقدیر منافاتی با اختیار داشتن انسان ندارد، بلکه خود اختیار یکی از مولفههای تقدیر الهی انسان است؛ و راه انسان (چه به سمت خوبی و چه به سمت بدی) برای او آماده و در معرض وی قرار داده شده است (الميزان، ج20، ص207 ). (احادیث ۲ به بعد را با این ملاحظه بخوانید).
اینجاست که - چنانکه در تدبر ۶ در آیه قبل بیان شد- احادیثی همچون «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه» این دلالت را پیدا میکند که همت و عزم و افق نگاه هرکس میتواند تقدیر وی را دگرگون سازد و هر انسانی با همت خویش میتواند به برترین افقهای ممکن در عالم برسد (همچنین حدیث۱۲).
از این منظر تعبیر «ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ» میتواند دلالتهای سلوکی بسیار جالبی داشته باشد، چرا که در این فضا این آیه، عبارت اخرای آیه «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» (عنکبوت/۶۹) و احادیثی است که میفرمایند کسی که بدانچه میداند عمل کند، خداوند وی را از آنچه نمیداند آگاه میسازد (حدیث۹)؛ و شاید بر اساس همین مکانیسم است که فرمودند: دوای تو در خودت است و همه چیز مورد نیازت را در خودت داری ولی نمیدانی (حدیث۱۲).
💢یعنی این آیه میفرماید ما تقدیری را در انسان رقم زدیم (که این تقدیر ظرفیت بینهایت را در او امکانپذیر کرده: حدیث۱۲) و سپس راه را برایش آسان کردیم؛ و آن راه آسان این است که او اگر بر اساس آنچه میداند تلاش خودش را انجام دهد ما وی را به آنچه نمیداند آگاه میکنیم تا پیمودن صحیح بقیه مسیر را برایش تسهیل شود.
#آیت_الله_بهجت، ظاهرا با تکیه بر همین احادیث، دو توصیه دارند که به هم بسیار نزدیک است و به نظر میرسد دقیقترین، منطقی و موجهترین، و بالاترین دستورالعمل سلکوی برای هر انسانی باشد؛ ایشان میفرمودند:
🎙آدم باید اختیاراً آنچه را که میداند [عمل] بکند، ... آن چیزی که نمیداند را به این و آن نگاه نکند، به دفتر [شرع] نگاه کند. [اگر] بازهم ندانست توقف و احتیاط باید بکند تا روشن بشود، گفتهاند به آن چیزهایی که میدانی اگر عمل بکنی، «أورثه الله علم ما لا یعلم»، «کفی مالم یعلم»، «لنهدینّهم سبلنا».
(دیدار جمعی از طلاب مشهد با معظمله؛ تابستان ١٣٧۶) https://bahjat.ir/fa/content/10589
🎙هیچکس نیست که بگوید هیچ چیز نمیدانم؛ [اگر بگوید] دروغ میگوید. هر کسی هست، غیرمعصوم، بعضی چیزها را میداند و بعضی چیزها را نمیداند؛ آن چیزهایی را که میداند، اگر عمل کند، آن چیزهایی را که نمیداند، میفهمد. آن چیزهایی را که میدانید، عمل کنید، و آن چیزهایی را که نمیدانید، از حالا توقف کنید و احتیاط کنید تا روشن شود؛ وقتی به آنها عمل کردی روشن میشود... آنچه میدانی بکن و آنچه نمیدانی، احتیاط کن، هرگز پشیمان نخواهی شد.
(بهسوی محبوب، ص135-۱۳۶) https://bahjat.ir/fa/content/915
@yekaye
#عبس_20
هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
haftegi 4 mehr 1402_sokhanranii.mp3
41.63M
🔊 #سخنرانی : با موضوع مسیر ظهور | جلسه اول
🗣 حجتالاسلام و المسلمین #سوزنچی
📆 ۴ مهر ۱۴۰۲
▪️▪️▪️
🌐 Misaq.ir
🆔 @Misaq_ba_shohada
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6️⃣ «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ ... ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ»
با آسان بودن راه شناخت حق و پيمودن آن، چرا گروهى بىراهه مىروند؟!
📚تفسير نور، ج10، ص387
📝نکته تخصصی #انسانشناسی: #راه_سعادت #آسان است یا #دشوار
در برخی از آیات (مانند همین آیه ۲۰ سوره عبس) از اینکه ما راه انسان را آئان کردیم سخن به میان آمده؛ و در برخی آيات از دشواری این مسیر، تا حدی که گفتهاند: «هرکه در این دار مقربتر است / جام بلا بیشترش میدهند».
در پاسخ به این سوال که بالاخره مسیری که خداوند برای انسان قرار داده سهل است یا دشوار، باید تفکیکی کرد بین حیثیات مختلف:
♦️الف. حیثیت تکوینی اولیه، که این آیه ظاهرا ناظر است به آنچه خداوند در متن تکوین برای پیمودن راه برای انسان قرار داده است؛ که از این منظر حتی وجود راه شقاوت هم یک نحوه باز کردن و تسهیل کار است، از این جهت که اگر راه شقاوت وجود نداشت، اساسا انسان دیگر نمیتوانست انتخابی داشته باشد و کار اختیاری انجام دهد.
🔶ب. حیثیت تشریعی اولیه، یعنی از حیث متن احکام خود شریعت، که از این جهت نیز خداوند بارها تاکید کرده که بنایش بر این نبوده است که انسانها به سختی و زحمت بیفتند؛ مثلا: «ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَج: خداوند برعهده شما حرج و سختى قرار نداده است» (مائده/۶)، «وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج: و در دين بر شما حرج و سختى قرار نداده است» (حج/۷۸)، بلکه بالعکس مایل است که تا حد امکان ساده بگیرد: «يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْر: خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد» (بقره/۱۸۵) و
در همین معناست که پیامبر فرمود که بنای شریعت من بر سمحه و سهله بودن (تسامح و تساهل!) است (حدیث۱۱).
🔷ج. از حیث میزان عمل انسانها به شریعت؛ که:
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر۶ (#راه_سعادت #آسان است یا #دشوار)
🔷ج. حیثیت میزان عمل به شریعت؛ که:
🔹ج.۱. اگر کسی درجبهه ایمان ایستاد وبه ابعاد تشریعی دین عمل کرد، آنگاه:
▪️ج.۱.۱. خداوند در نظام تکوین برای وی آسانی فراهم میکند: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى؛ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى؛ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى: امّا آنكه بخشش نمود و تقوا پیشه کرد، و آن نيكوتر را تصديق كرد، بزودى راهِ آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت» (لیل/۵-7) یا «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً: و هر كه تقوای الهی در پیش گیرد خدا براى او در كارهايش آسانى قرار مىدهد» (طلاق/۴).
▪️ج.۱.۲. بلکه همان وضعیت «عسر» برای وی، همراه و توأمان با «یسر» و سادگی میشود: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً؛ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً: پس [بدان كه] با دشوارى، آسانى است؛ آرى، با دشوارى، آسانى است» (انشراح/۵-۶)
▪️ج.۱.۳. و چهبسا از برخی آیات بتوان برداشت کرد که چنین کسی به لحاظ تشریعی هم برای وی گشایشهایی قرار داده میشود؛
چنانکه شاید آیه «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا: و كسانى كه در راه ما سخت كوشيدهاند، به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم» (عنکبوت/۶۹)، به نحوی بر این دلالت داشته باشد؛
ویا آیه «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً: كسى كه داراى وسعت (مالى) است از دارايى خود هزينه كند، و كسى كه روزى بر او تنگ است از آن مقدار كه خدا به وى داده هزينه كند هرگز خداوند كسى را جز به آنچه توانش را داده مكلف نمىكند، خدا به زودى پس از سختى آسانى قرار مىدهد» (طلاق/7) در صورتی که مقصود از «یسر» بعد از «عسر» تسهیلهایی باشد که شارع برای افراد قرار داده است، مانند أکل به معروف از مال یتیم برای فقیر: «وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوف: و آن كس [از اولياء يتيمان] كه بىنياز باشد [از تصرف در اموال وی] خوددارى كند، و آن كه فقير باشد به مقدار متعارف [و حق الزحمه عادلانه] بخورد » (نساء/۶)
▪️ج.۱.۴. و البته متناسب با هر مرحله ایمانی که وارد میشود و هر رشدی که میکند، امتحانهای سختتری [= فتنه] از او به عمل میآید (أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُون: آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟ عنکبوت/۲)؛
که هر امتحانی را با موفقیت طی کند بشارتی دریافت میکند و به رشد و وضعیت بالاتر و مطلوبتری میرسد و از غم و اندوه نجات مییابد (إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ: بىترديد كسانى كه (از ته دل) گفتند: پروردگار ما الله است، سپس پايدارى نمودند، فرشتگان بر آنها فرود آيند كه: هرگز مترسيد و غمگين نشويد و شما را مژده باد به بهشتى كه وعده داده مىشديد، فصلت/۳۰؛ إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون: محقّقاً كسانى كه گفتند: «پروردگار ما الله است» سپس ايستادگى كردند، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهى خواهند داشت، احقاف/۱۳)
این اگرچه بهجت و سروری برای وی در پی دارد، اما وی را آماده امتحان سخت بعدی میکند (وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقا، لِنَفْتِنَهُمْ فيه: و اگر در راه درست، استقامت ورزند، قطعاً آب گوارايى بديشان نوشانيم، تا در اين باره آنان را بيازماييم، جن/۱۶-۱۷)؛
این است که از منظر بیرونی این امتحانات بسیار سخت به نظر میرسد، هرچند برای خود او که مراتب قرب را طی کرده کاملا سهل و آسان است، چنانکه از امام حسین ع روایت شده که در اوج سختیها و مصیبتهای عاشورا فرمود: «هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ الله: آنچه بر من نازل میشود آسان است چرا که در مقابل دیدگان خداوند است.» (اللهوف على قتلى الطفوف، ص117).
🔹ج.۲. ولی اگر کسی در جبهه مخالف دین و فرار از عمل به شریعت قرار گرفت وضعیت تکوینیاش به سمت مواجهه روزافزون با سختی و گره در زندگی رقم خواهد خورد: «أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى؛ وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى؛ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى: و امّا آنكه بخل ورزيد و خود را بىنياز ديد، و آن نيكوتر را به دروغ گرفت، بزودى راهِ دشوارى پيش پاى او خواهيم گذاشت» (لیل/۸-10)، «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكا: و هر كه از ياد من روى گرداند حتما براى او زندگى تنگى خواهد بود» (طه/۱۲۴).
@yekaye
#عبس_20
1 (گذشته و توصیف تاریخی وضع حال).mp3
25.09M
بسم الله الرحمن الرحیم
روز شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ کارگاه یکروزهای داشتم برای اساتید دانشگاه آزاد استان تهران درباره حجاب؛ با عنوان
مساله حجاب: گذشته، حال و آینده (۱)
خلاصه بحث:
گذشته: آیا حجاب شرعی زنان به این صورتی که میشناسیم از زمان پیامبر ص مطرح بوده است؟ که با اشارهای به اهم شبهاتی که در این زمینه مطرح شده است توضیح دادیم که واقعا حجاب شرعی زنان به همین صورت در زمان پیامبر ص واجب شده، تا حدی که امروزه به عنوان یکی از ضروریات دین شناخته میشود و با اشاره به کجفهمیهای برخی از معاصران از کلام فقها، تبیین شد که در میان فقهای شیعه و سنی در پوشش همه اندامها اختلافی جز در خصوص وجه و کفین و قدمین وجود ندارد.
حال: چرا مساله حجاب امروزه این قدر مهم شده است؟ که با نگاهی تاریخی تبیین شد که اتفاقا مساله حجاب را ابتدا مخالفان اسلام جدی گرفتند؛ و با نگاه هویتی – تمدنی دیدیم که امروزه از چهار زاویه جایگاه خیلی خاصی پیدا کرده است: نماد تصویری؛ ناظر به زن بودن (فمینیسم)؛ انقلاب جنسی؛ اقتضاءات نظام سرمایهداری.
آینده: برای حل معضل بیحجابی و بدحجابی چه کنیم؟ که این از سه زاویه مطرح شد:
از زاویه فرهنگی (تقویت معنای درست حجاب و ارتقای آن از صیانت به کنشگری زن؛ با نیمنگاهی به بحث امر به معروف و نهی از منکر)
از زاویه ساختاری (جدی گرفتن آن به مثابه یک قانون مدنی با رعایت اقتضاءات آن)
از زاویه واقعیت عینی (بازخوانی و بازتعریف حجاب و عفاف به عنوان یک واقعیت انسانی در نسبت با خانواده)
این قسمت: فایل اول (گذشته و توصیف تاریخی وضع حال)
🎙حسین سوزنچی
@souzanchi
2 (تحلیل حال؛ آینده در افق معنا).mp3
24.38M
مساله حجاب: گذشته، حال و آینده (۲)
خلاصه بحث:
گذشته: آیا حجاب شرعی زنان به این صورتی که میشناسیم از زمان پیامبر ص مطرح بوده است؟ که با اشارهای به اهم شبهاتی که در این زمینه مطرح شده است توضیح دادیم که واقعا حجاب شرعی زنان به همین صورت در زمان پیامبر ص واجب شده، تا حدی که امروزه به عنوان یکی از ضروریات دین شناخته میشود و با اشاره به کجفهمیهای برخی از معاصران از کلام فقها، تبیین شد که در میان فقهای شیعه و سنی در پوشش همه اندامها اختلافی جز در خصوص وجه و کفین و قدمین وجود ندارد.
حال: چرا مساله حجاب امروزه این قدر مهم شده است؟ که با نگاهی تاریخی تبیین شد که اتفاقا مساله حجاب را ابتدا مخالفان اسلام جدی گرفتند؛ و با نگاه هویتی – تمدنی دیدیم که امروزه از چهار زاویه جایگاه خیلی خاصی پیدا کرده است: نماد تصویری؛ ناظر به زن بودن (فمینیسم)؛ انقلاب جنسی؛ اقتضاءات نظام سرمایهداری.
آینده: برای حل معضل بیحجابی و بدحجابی چه کنیم؟ که این از سه زاویه مطرح شد:
از زاویه فرهنگی (تقویت معنای درست حجاب و ارتقای آن از صیانت به کنشگری زن؛ با نیمنگاهی به بحث امر به معروف و نهی از منکر)
از زاویه ساختاری (جدی گرفتن آن به مثابه یک قانون مدنی با رعایت اقتضاءات آن)
از زاویه واقعیت عینی (بازخوانی و بازتعریف حجاب و عفاف به عنوان یک واقعیت انسانی در نسبت با خانواده)
این قسمت: فایل دوم (تحلیل حال؛ آینده از زاویه فرهنگی)
🎙حسین سوزنچی
@souzanchi
3 (آینده در افقهای قانون و خانواده.mp3
13.17M
مساله حجاب: گذشته، حال و آینده (۳)
خلاصه بحث:
گذشته: آیا حجاب شرعی زنان به این صورتی که میشناسیم از زمان پیامبر ص مطرح بوده است؟ که با اشارهای به اهم شبهاتی که در این زمینه مطرح شده است توضیح دادیم که واقعا حجاب شرعی زنان به همین صورت در زمان پیامبر ص واجب شده، تا حدی که امروزه به عنوان یکی از ضروریات دین شناخته میشود و با اشاره به کجفهمیهای برخی از معاصران از کلام فقها، تبیین شد که در میان فقهای شیعه و سنی در پوشش همه اندامها اختلافی جز در خصوص وجه و کفین و قدمین وجود ندارد.
حال: چرا مساله حجاب امروزه این قدر مهم شده است؟ که با نگاهی تاریخی تبیین شد که اتفاقا مساله حجاب را ابتدا مخالفان اسلام جدی گرفتند؛ و با نگاه هویتی – تمدنی دیدیم که امروزه از چهار زاویه جایگاه خیلی خاصی پیدا کرده است: نماد تصویری؛ ناظر به زن بودن (فمینیسم)؛ انقلاب جنسی؛ اقتضاءات نظام سرمایهداری.
آینده: برای حل معضل بیحجابی و بدحجابی چه کنیم؟ که این از سه زاویه مطرح شد:
از زاویه فرهنگی (تقویت معنای درست حجاب و ارتقای آن از صیانت به کنشگری زن؛ با نیمنگاهی به بحث امر به معروف و نهی از منکر)
از زاویه ساختاری (جدی گرفتن آن به مثابه یک قانون مدنی با رعایت اقتضاءات آن)
از زاویه واقعیت عینی (بازخوانی و بازتعریف حجاب و عفاف به عنوان یک واقعیت انسانی در نسبت با خانواده)
این قسمت: فایل سوم (آینده از زاویه ساختارها و خانواده)
🎙حسین سوزنچی
@souzanchi
مسأله حجاب گذشته، حال، آینده.pptx
408.9K
پاورپوینت جلسات بحث از:
مساله حجاب: گذشته، حال و آینده
🖌حسین سوزنچی
@souzanchi
📣 #اطلاعیه
#هیأت_هفتگی
💠 توسل به کریمه اهل بیت سلام الله علیها
👤 به کلام حجتالاسلام و المسلمین #سوزنچی
(ادامه بحث مسیر ظهور)
🗣 همراه با بیان آموزه های قرآنی و تحلیل سیاسی وقایع روز جناب آقای دکتر #محمدی_سیرت
🎙 با نوای برادر #فرید_بذرافشان
📆 سهشنبه | ۱۸ مهرماه ۱۴۰۲
⏰ از ساعت ۲۰
📍 بزرگراه شهید چمران، پل مدیریت، مسجد دانشگاه امام صادق (ع)
▪️▪️▪️
🌐 Misaq.ir
🆔 @Misaq_ba_shohada