eitaa logo
سید سلمان علوی
313 دنبال‌کننده
389 عکس
255 ویدیو
11 فایل
ارتباط با من: @ss_alavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹تهمینه ایرانی! آقای گزارشگر تکواندو! نامتان را نمی‌دانم ولی صدایتان را تا مدت‌ها فراموش نمی‌کنم، چون هنگام گزارش مسابقۀ دختر عزیزمان هر بار که او را تهمینۀ ایرانی خطاب کردید، من دندان بر دندان فشردم و ضعف اعصاب گرفتم! اول این که تهمینه ایرانی نبود، دختر شاه سمنگان بود، شهری مرزی در توران‌زمین. دوم هم این که او هیچ کار مهمی انجام نداد، یک شب رفت بالای سر رستم و شد مادر سهراب! همین! والله همین! بالله همین! ✍️مجتبی حاجیلو 🆔 @ss_alavi_ir
🔷تهمینه در شاهنامه ــ از اهالی توران و دختر شاه سمنگان ــ همسر رستم و مادر سهراب است. داستان آشنایی رستم با تهمینه اینگونه است که: رستم در پی شکار به مرز سمنگان رسید، گوری را صید کرده، کباب کرد و خورد. سپس رخش را در بیشه‌زار رها کرد و به خواب رفت. سواران ترک در آن شکارگاه رخش را بی‌صاحب یافته آن را با خود به سمنگان بردند. رستم که از خواب برخاست به اطراف نظر افکند، رخش را ندید، به ناچار از جای بلند شد، زین را کول کرده پی اسب را گرفته به شهر سمنگان رسید: چو نزدیک شهر سمنگان رسید خبر زو به شاه و بزرگان رسید اهالی سمنگان ورود رستم دستان را به شاه سمنگان خبر می‌دهند، مرزبان سمنگان به محض آگهی با چند تن از بزرگان به استقبال رستم آمده او را با احترام به ارگ دعوت و به افتخار او بزم شایسته‌ای برپا کردند. رستم از گم شدن رخش اظهار نگرانی می‌کند، شاه سمنگان و اعیان آن جا به رستم اطمینان می‌دهند رخش پیدا خواهد شد. رستم شاد گردیده، تا پاسی از شب به می‌گساری پرداخت، سپس در بستری که برایش آماده شده بود به خواب رفت، ولی در امتداد شب مهمان ناخوانده بر او وارد می‌شود: یکی بنده شمعی معنبر به دست خرامان بیامد به بالین مست پس پرده اندر یکی ماهروی چو خورشید تابان پر از رنگ و بوی دو ابروکمان و دو گیسو کمند به بالا به کردار سرو بلند روانش خرد بود و تن جانِ پاک تو گفتی که بهره ندارد ز خاک رستم از خواب بیدار شد و خیره به تهمینه نگریست و نام و سبب مراجعه او را در آن موقع نا به هنگام پرسید. چنین داد پاسخ که تهمینه ام تو گویی که از غم به دو نیمه‌ام یکی دخت شاه سمنگان منم ز پشت هژبر و پلنگان منم و گفت: از تو افسانه‌ها شنیده‌ام که هیچ ترسی از شیر و نهنگ و پلنگ نداری! شب تیره تنها به مرز توران آمدی و از تفحص در آن مرز هیچ هراسی در دل نداری، گوری را به تنهایی بریان کرده می‌خوری، چون اینگونه آوازه تو را شنیدم به پیشت آمده‌ام. رستم نام یزدان را به زبان آورد و تهمینه آهسته پهلوی او نشست و از مستوری خود گفت: کس از پرده بیرون ندیده مرا نه هرگز کس آوا شنیدی مرا رستم که زیبایی و فرهیختگی تهمینه را دید، دل به او داد و گفت باید موبدی حاضر گشته تا از شاه بخواهد تو را به عقد من درآورد. تهمینه از پیشنهاد او بسیار شاد شد و گفت: چون وصف پهلوانی تو را شنیدم ندیده عاشق تو گشته‌ام و بدان که من عقلم را فدای عشق تو کرده‌ام و از خدای جهان آرزو دارم از تو فرزندی به من عطا فرماید که مانند تو باشد. از این گذشته من آمده‌ام که خبر یافتن رخش را نیز به تو بدهم. رستم همان شب او را به عقد خویش درآورد. نـُه ماه پس از آن شب وصل، سهراب یل چشم به جهان گشود. شاه سمنگان از این وصلت بسیار شادمان شد و بزرگان و اکابر سمنگان همه به رستم تبریک گفتند و جشن بزرگی به افتخار عروس و داماد برپا کردند. 🆔 @ss_alavi_ir
🗓۱۹ مرداد؛ سالروز درگذشت شاعر معاصر، هوشنگ ابتهاج متخلص به «سایه» است. 🔻متن تسلیتی که آن روز در خبرگزاری حوزه منتشر کردم: إنّا للّه و إنّا الیه راجعون ابتهاج رفت؛ رفت و فقط نه ما را داغ‌دار کرد، بل امروز تاریخ و زبان و شعر در سوگ مردی نشست که ادبیاتش کهن بود و کهنه نبود؛ آبشار تغزّل بود از قله‌های پرشکوه بالادست تا نهرهای جاری امروزی. در سال‌های تزاحم نفسگیر سنّت و مدرنیته، غزل را با کرامت از دستان حافظ گرفت و در قبایی نو به ما سپرد. مردی که در سرای عاشقانه‌هایش سایه‌ی هفتادسال تلخ و شیرین وطن بود، بی آنکه شعر را از پیرهن لطافت به درآرد و رخت سیاست بپوشاند. شاعرِ توشه‌دارِ هفتاد سال تاریخ تحولات اجتماعی و سیاسی ایران، هر آنچه که دید، نه از وطن قهر نکرد و نه از مردمش، و هرگز سر به ستیز با این دو برنداشت ـ نه به قلم، نه به قدم ـ که ایرانی بود و امیدوار بود و انسان بود. منتقدان سرگرم اینکه غزلش بهتر بود یا نیمایی‌اش، بی‌خبران درگیر آنکه شعرش عاشقانه بود یا عارفانه، حاشیه‌نگاران در پی اینکه توده‌ای بود یا مرثیه‌سرای حسین بن علی علیه السلام؛ آن‌سان که پس از حافظ و مولانا ـ به ویژه در دوران معاصر ـ کمتر مسلک و مذهب کسی چون سایه مجال جدل‌هاست. هر کس از سایه، سایه‌ای می‌دید، بسا که هنوز ـ همچون گذشته ـ ندانستند و نمی‌دانند، ابتهاج، لبخند لطیف دردمند و امیدواری بود بر هر آنچه که بر «انسان» گذشته است؛ از گالیا تا ارغوان، از کربلا تا لبنان، از هرچه نوشت، زخم بود و امید بود و انسان بود. راه ادبش پر رهرو باد! ✍️سید سلمان علوی ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ 🆔 @ss_alavi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ السَّلامُ عَلَیکِ یا صَغیرَةَ رُکنِ الهُدَی 📚 ۱۶ کتاب رایگان دربارۀ حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها ۱. الرقیة المُرتقی 👈 دانلود ۲. فاطمه سه ساله 👈 دانلود ۳. رقیه بنت الحسین 👈 دانلود ۴. غم‌نامه حضرت رقیه 👈 دانلود ۵. ستاره درخشان شام 👈 دانلود ۶. زیارتنامه حضرت رقیه 👈 دانلود ۷. السیدة رقیة بنت الإمام 👈 دانلود ۸. دانستنیهای حضرت رقیه 👈 دانلود ۹. مصیبت‌نامه حضرت رقیه👈 دانلود ۱۰. کتابشناسی حضرت رقیه 👈 دانلود ۱۱. بانک جامع حضرت رقیه 👈 دانلود ۱۲. اسیر عشق، سفیر دمشق 👈 دانلود ۱۳. السیدة رقیة بنت الحسین 👈 دانلود ۱۴. هویت تاریخی حضرت رقیه 👈 دانلود ۱۵. پژوهشی پیرامون حضرت رقیه 👈 دانلود ۱۶. پنجاه سند در اثبات حضرت رقیه 👈 دانلود ♻️ در ثواب نشر این فهرست سهیم باشیم ا•┈┈••••✾•▪️•✾•••┈┈•ا 🆔 @ss_alavi_ir
🔷۱۵ نماینده؛ ۱۲ مدال! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔸تبریک به مدال‌آوران و جامعۀ ورزشی ایران 🔸درود بر مدیران فدراسیون تکواندو و کشتی 🔸درود بر وزیر ورزش و انتصاب‌های شایسته‌سالارانه در دولت 🆔 @ss_alavi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷متن کامل صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه‌السلام 🔸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحَسَنِ ابْنِ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ، وَوَصِيِّ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ سَيِّدِ الوَصِيِّينَ، أَشْهَدُ أَنَّكَ يا ابْنَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ أَمِينُ اللَّهِ وَابْنُ أَمِينِهِ، عِشْتَ مَظْلُوماً، وَمَضَيْتَ شَهِيداً، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ الإمامُ الزَّكِيُّ الهادِي المَهْدِيُّ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ، وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّي في هذِهِ السّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلام‏. 🔹خدایا درود فرست بر حسن فرزند سیّدالنّبیین و وصیّ امیرالمؤمنین، سلام بر تو ای پسر رسول خدا! سلام بر تو ای پسر برترین وصیّ. شهادت می دهم که ای فرزند امیرالمومنین، امین خدا و فرزند امین او هستی، مظلومانه زندگی کردی و به شهادت رسیدی. و شهادت می دهم که تو امام پاک و هادی و مهدی هستی. خدایا درود فرست بر او، و بهترین تحیّت و سلام را در این ساعت از جانب من به روح و جسمش برسان. 🆔 @ss_alavi_ir
🏴زبان حال سبط اکبر، امام مجتبی با عقیله بنی هاشم زینب کبری علهماالسلام در بستر شهادت با اجازه از جناب حافظ تا راز سر به مهر به عالم سمر شود باید که اشک در غم ما پرده‌در شود خواهر، بهل که پاسخ هر مهربانی‌ام دشنام‌های مردم کوی و گذر شود بوزینگان به مسند و منبر نشسته‌اند «یارب مباد آنکه گدا معتبر شود» جغدی به قصد عرصه‌ی سیمرغ خاسته سیمرغ را مباد که بی بال و پر شود من محرم حریم خدا بودم و مرا نامحرمی‌ست کز ستمش جان به در شود نامحرمی که زهر شود سینه‌ی مرا نامحرمی که داغ مرا تازه‌تر شود «گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود، ولیک به خون جگر شود» خواهر صبور باش که خون جگر هنوز با قصّه‌ی اسارت تو بیشتر شود خواهر صبور باش که زوداست اشک تو در خیمه‌های خون خدا شعله‌ور شود خواهر صبور باش و ببین خون و طشت را زنهار تا نصیب تو طشتی دگر شود این قصّه مانده تا که تو اش ساربان شوی این قصّه قصّه‌ای‌ست که باید به «سر» شود چشم خداست با تو و خون گریه می‌کند هر صبح و شام روضه‌ی تو تازه‌تر شود هر صبح و شام، تا تپش صبح صادقی کز سمت قبله وقت اذان سحر شود تاریخ ـ بی‌مضایقه ـ زیر و زبر شود «وآن راز سر به مهر به عالم سمر شود» ✍️سید سلمان علوی 🆔 @ss_alavi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا