eitaa logo
رمان های ایمانی
144 دنبال‌کننده
59 عکس
9 ویدیو
7 فایل
#رمان های سید طاها ایمانی کتاب #شاهرخ و.... نثار روح شهدا، صلوات @YYAAZZAAHHRRAAA
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴قسمت ششم داعش دختران و زنان زیادی را به بهانه های مختلف اسیر می کرد و آنها را در بازار بفروش میرساند ، ثروتمندان و سرمایه داران عربستانی ، اماراتی ، و حتی اروپایی می آمدند و دختران زیبا و کم سن و سال را جدا می کردند و می خریدند ، من این صحنه ها را در بازار حلب دیدم و چون خودم دختر داشتم بشدت ناراحت میشدم ، گریه های آن در هنگام در قفس و موقع خرید و فروش آزارم میداد !!!! مبلغین وهابی داعش روی ذهن پسرم خیلی کار کردند تا او را عضو داعش کنند . پسرم بشیر جوان ۲۰ ساله ای بیش نبود و کمی درباره داشت. شخصی بنام با او دوست شده بود و روی بشیر خیلی اثر گذاشته بود. یک روز بشیر کنارم آمد و از من اجازه خواست تا در یکی از عملیاتهای نظامی داعش شرکت کند . من بشدت مخالف بودم ؛ چون از طرز تفکر خوشم نمی آمد و آن را قبول نداشتم ، اما بشیر دیگر حرف مرا گوش نمیکرد ، تمام فکر و ذکرش ابوجهاد بود. او را عضو داعش کرده بود و ماهیانه هزار دلار به بشیر میدادند!! به بشیر گفتم چرا میخواهی برای داعش بجنگی؟! مگر آنها را میشناسی ؟! عقایدشان را میدانی!؟ حرفهای عجیبی میزد ، میگفت شیعه مشرک است و ما باید آنها را بکشیم !!!! بشیر می گفت وظیفه ی داعش، ابتدا کشتن مشرکین ( شیعیان) هست و سپس نبرد با کافرین !! می گفت با کشتن شیعیان، ما به بهشت میرویم !!! این چرندیات را ابوجهاد در مغزش کرده بود.