eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
746 دنبال‌کننده
11 عکس
28 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. 📔وسائل الشیعه خادم: @stayashura99 ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
آن‌کس که اولِ ماه دست مرا گرفته سی شب برای من در، مِیخانه جا گرفته با یار وعده دارم هرشب همین حوالی شب‌های ساکتِ من بوی خدا گرفته هرکس بَدِ مرا گفت او خوبی مرا گفت پشت مرا همیشه بی ادعا گرفته صدبار گم شدم من در کوچه‌های دنیا من کور بودم و او بَهرم عصا گرفته ای دوستِ قدیمی من را که خاطرت هست من آن بَدم که قلبم بوی خطا گرفته تنگ است دستِ سائل خرجی ما زِ باباست از دستِ مرتضی بود هرچه گدا گرفته حق می‌دهی به چشمم غیر از علی نبیند چشم مرا شکوه ایوان طلا گرفته برکت به اَشکمان زد رحمت به حالمان زد زهرا برای عُشّاق دست دعا گرفته یکسال هم گذشت و ما کربلا نرفتیم خیلی دلم برای صحن و سرا گرفته بالاترین عبادت خون گریه بر حسین است عابد عبادتش را از کربلا گرفته افطار سینه زن‌ها با گریه می‌شود باز نوکر به یاد ارباب آب و غذا گرفته ای روزه دارِ تشنه، تشنه فقط حسین است جای فرات آن لب بر چکمه‌ها گرفته با قاتلش بگویید ذِبح غریب زشت است پیشِ نگاه زهرا خنجر چرا گرفته _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
خواندی و آمدیم یا الله در فضلت زدیم یا الله ما و سالی پر از گناه جدید تو و لطف قدیم یا الله دست خالی رسیده‌ایم، چه غم میهمان توایم یا الله زشت باشد اکر کسی ببرد توشه نزد کریم یا الله نیست ما را نه توشه از حسنات نه ز قلب سلیم یا الله ای خوشا دستهای خالی ما یا غنی یا رحیم یا الله _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
نیست دردی کشنده تر ز فراق استخوان آب می کند مرفاق غم دوری تو مصیبت شد شده ام با همه به جز تو عیاق عمری از دیدن تو محرومم گله از چه؟ ندارم استحقاق از گناه زیاد خسته شدم شده پرونده ام پر از اوراق اشک چشم مرا دو چندان کن چون که محتاج گریه اند عشاق اکفیانی غریب و تنهایم وانصرانی شدم به تو مشتاق دل به دل راه دارد آقا جان دل به هم بسته ایم بی اغراق نمک روضه مرا بفرست روزی ام دست توست یا رزاق سحری روبروی شش گوشه دست من را بگیر بین رواق ای ضریح حسین دلتنگم برسان ناله مرا به عراق _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
گردن کج را ببین روی سیاهش را نبین دست خالی آمده، بار گناهش را نبین طفل بازیگوش برگشته سر و رو خاکی‌ است باز هم آغوش وا کن اشتباهش را نبین گریه باعث می‌شود رنج خجالت کم شود اشک‌هایش را ببین شرم نگاهش را نبین مجرم بد سابقه خود را به تو تحویل داد اعترافش را ببین حال خرابش را نبین با علی آمد، ندیدی جرم‌هایش را بیا بی علی هم اشهد ان لا الهش را نبین داشته سوی تو از شهر نجف می‌آمده یک دو جایی هم اگر گم کرده راهش را نبین صاحبی دارد که رزق ماسوا را می‌دهد تشنگی کودکان خیمه‌گاهش را نبین کل عمرش خلق عالم بر درش رو می‌زند روز آخر رو زدن بر یک سپاهش را نبین حرمله این بچه از فرط عطش بی‌جان شده گردن کج را ببین آن روی ماهش را نبین _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
این نفس پر حجاب به دردم نمیخورد این روی صد نقاب به دردم نمیخورد دل بی حضور یار بگو قصری از طلا این خانه‌ی خراب به دردم نمیخورد پایی بزن که چشمه‌ی زمزم کنی مرا دشت پر از سراب به دردم نمیخورد من موج یاغی ام که به ساحل پناه برد من پوچم و حباب به دردم نمیخورد مویم سفید گشت و به دردت نخورده ام این دوره‌ی شباب به دردم نمیخورد من را ببر نجف که برای قیامتم جز مهر بوتراب به دردم نمیخورد با مرتضی علی دل شب روز روشن است بی حیدر آفتاب به دردم نمیخورد این گریه ها اگر نشود مرهم حسین اصلا بگو ثواب به دردم نمیخورد از روی اسب خورد زمین در غم پسر یعنی دگر رکاب به دردم نمیخورد گلبرگهای دسته گلم قطعه قطعه شد دیگر گل و گلاب به دردم نمیخورد حتی ورق ورق بشود اکبر من است کی گفته این کتاب به دردم نمیخورد؟ _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
همین که از لب ما آه آه می افتد طبیب زودتر از ما به راه می افتد دو روز رفتم و با پای خویش برگشتم همیشه کار گدایان به شاه می افتد کریم بودن و بخشیدنت به جای خودش بگو کی از سرِ ما این گناه می افتد به ما نگاه بینداز که چشم سلطان هم گهی به روی غلام سیاه می افتد هر آن کسی که بدون علی تو را صدات کند اگر ز چاله در آید به چاه می افتد در این بساط که دریا به قطره محتاج است نیاز کوهِ گناهی به کاه می افتد فدای شاه غریبی که لحظهٔ آخر به نیزه تکیه زد و بی سپاه می افتد فدای شاه غریبی که راس پر خونش به پای دخترکی بی پناه می افتد _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
بر نهالی که شکسته، ثمری نیست، نگرد بین بارم عملی که بخری نیست، نگرد سر به زیر آمده ام تا که بدانی از من بنده ی عاصی و شرمنده تری نیست، نگرد تو پیِ اشکی و من چشمه ی خشکیده شدم در بساطم خبر از چشم تری نیست، نگرد اهل بیتند خدایان کرم، طبع مرا جز سرودن ز کریمان هنری نیست، نگرد ای که بی حبّ علی، دور حرم می گردی طوفِ بی حبّ علی را اثری نیست، نگرد  اگر امروز پی ضامن فردا هستی جز به دربار خراسان خبری نیست، نگرد دوست دارم بشوم زائر مشهد، یا رب در دلم حاجت و میل دگری نیست، نگرد کار هربار رسیده است به کوچه، دیدیم آخر روضه به جز خون جگری نیست، نگرد ای اباصلت... ازین کوچه خیالت راحت خوب شد بین گذر، رهگذری نیست، نگرد دور این خانه اگرچه پُر خاک است ولی هیزمِ شعله ور و میخ دری نیست، نگرد محمدجواد شیرازی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
گذری نیست در این باغ که دیوار نشد کلبه ای نیست در این دشت که آوار نشد سینه تنگ من از دوده اندوه پر است غصه ای در دلم اینگونه تلنبار نشد آخر و عاقبت دوری یوسف کوری است بی جهت دیده یعقوب نبی تار نشد سعی کردم که دلم را بخری سود نداشت بخت با ظرف ترک خورده من بار نداشت گیر افتاده ام از دست گناهان خودم هیچ کس مثل من اینقدر گرفتار نشد شغل اجدادی من گریه بر اجداد شماست چشمم از داغ تو یک ثانیه بی کار نشد در سرم عطر شبستان نجف پیچیده هیچ صحنی حرم حیدر کرار نشد لب به انگور ضریحش نزنم میمیرم خواستم ترک شود عادتم انگار نشد قبل مردن برسانید مرا پیش حسین تا نگویند که او لایق دیدار نشد _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
چه خوش است معصیت را دهم آنچنان طلاقی که نسیم رحمتت با گذرم کند تلاقی پر از آه و شرمسارم که نداشت نامه ی من به قیاس با مطیعانِ سرایت انطباقی سر غفلت از معاد و سر خدعه های نفسم شده ام اسیر و حیران، به میان باتلاقی همه بوده از عطایت، شده ام مقیم این در نه که خود رسیده باشم، نه که بوده اتفاقی سر کوی تو می ارزد به بهای کل عالم چه ظریف گفته در شعرِ خود اینچنین عراقی: "همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت" به امید یک نگاهی، نه به شوق ارتزاقی دل خویش را سپردم ز ازل به نورِ اعظم همه زائلند جز او، علی است حی و باقی دو جهان، مرا کفایت کند اینچنین تفضل قدحی شرابِ انگورِ نجف ز دست ساقی به حسین و کربلایش برسان سلام ما را که برای وصل دلبر، به دل است اشتیاقی چه خوش است مرقدش را سحری طواف کردن چه خوش است شب نشینی به میانه ی رواقی سرِ ذبح او خبیثان، همگی وفاق کردند اثر حرام خوردن، شده اینچنین وفاقی به عصا و تیغ و خنجر، به عمود و سنگ و نیزه به تنش زدند ضربه، به ستم به هر سیاقی چه گذشت بر حسین و بدنش که جای سالم ... به کفاف بوسه ای هم به تنش نماند باقی محمد جواد شیرازی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
بازهم مرحمت یار نصیبم شده است لطف بی منت غفار نصیبم شده است بس که غافل شدم و دیر سویش آمده ام محضرش چهره ی غم بار نصیبم شده است شرمسارم که به دنبال رها کردنِ نفس... دل آلوده و بیمار نصیبم شده است یخِ عمرم، سرِ دنیاطلبی آب شد و ... حسرتش عاقبتِ کار نصیبم شده است گرچه از جانب من شر به سویش بالا رفت خیر از جانب دلدار نصیبم شده است با وجود دل آلوده و این روی سیاه باز آقاییِ ستار نصیبم شده است کاش الساعه ببینم سحری وقت اذان نجفِ حیدر کرار نصیبم شده است بوی انگور ضریح حرمش مستم کرد طوفِ آن میکده هربار نصیبم شده است شب به شب یاد حسین و جگر سوخته اش رزق اشکی سرِ افطار نصیبم شده است لطف زهراست نشسته به لبم ذکر حسین بهترین ذکر در اذکار نصیبم شده است صاحب رزق، رقیه است، مقدر کرده روزیِ گریه ی بسیار نصیبم شده است درِ گوشی به پدر گفت: شنیدی بابا شرم از طعنه ی اشرار نصیبم شده است حمدُلله که با چشم ورم کرده و تار آخرین فرصت دیدار نصیبم شده است در سه ساله شدنم پیر و زمینگیر شدم بس که رنج و غم و آزار نصیبم شده است محمد جواد شیرازی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ای نفسِ سرکش فارغ از شکل و ادا باش برگرد و در این آستان، بی ادعا باش دیدی ضرر کردی ازین خانه که رفتی حالا که برگشتی به این در مبتلا باش فرمود پیر ما که عالم محضر اوست در محضر حق، عاری از جرم و خطا باش مانند موسی بین نیلِ مشکلاتت تنهای تنها هم که بودی با خدا باش بیش و کم این چند روزه دائمی نیست هر قدر از دنیا نصیبت شد رضا باش هرگز به پیش دیگران گردن مکن کج دنیا و عقبی سائل آل عبا باش یا لَیتَنی کُنتُ تُرابا یعنی ای نفس تا می توانی خاک کوی مرتضی باش از فتنه های سخت، خواهانِ امانی در سایه سارِ رحمت ایوان طلا باش خواهی که در آتش نسوزی روز محشر تا عمر داری زائر کرب و بلا باش هر وقت ابر گریه در چشمت عیان شد گریانِ مظلومِ ذبیحاً بِالقَفا باش بالای مقتل خیره مانده چشم زهرا بر دست شمر و ضربه های بی محاباش شب های جمعه تا نوای مادر آمد دلخون بر آن جسم به زیر دست و پا باش حتی دم جان دادنت، ساعات آخر یاد حسین و یاد کهنه بوریا باش محمد جواد شیرازی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ای آنکه در فضای دعا میخری مرا تا اوج وصل حضرت خود میبری مرا مثل همیشه با نظر رحمتت ببخش حال دعا و زمزمه ی بهتری مرا حال قنوت و حال بکا حال بندگی کن مرحمت ز عاطفه کوثری مرا آئینه جمال خودت را نشان بده من اظهر الجمیل نما حیدری مرا لطف شماست خوانده مرا ورنه ای کریم شایسته نیست این سمت نوکری مرا هرگاه حال توبه مرا دست میدهد گویم که هست این گنه آخری مرا ای کاش پای لنگ مرا سنگ میزدی تا میزدود رنگ خطا یاوری مرا تنبیه میکنی بکن اما خودت بزن هرگز مده به کس دیگری مرا با یک اشاره قلب حسینی به من بده زهرا کند ز لطف مگر مادری مرا شش گوشه حسین دلم را ربوده است یعنی دوباره کرده علی اکبری مرا محمود ژولیده _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313