✨گزیدهای از کتاب:
#من_ذهن_آگاه_هستم
نویسنده:
#کریستف_آندره
🔸باید در لحظه زندگی کنید
نکتهٔ مهمی که ذهنآگاهی به ما میآموزد، این است که چگونه چشمهایمان را بگشاییم. این عمل بسیار اهمیت دارد، زیرا همواره بهدلیل درگیری با جهان اطراف از آن غافل میشویم. به این ترتیب، ما میتوانیم با متوقف کردن چرخهٔ خودکار اعمال یا افکارمان به ذهنآگاهی دست یابیم.
برخی از موهبتهای جهان اطراف ما، راه دسترسی به لحظه حال را هموارتر میکنند. از سوی دیگر، شما نیز باید تصمیم بگیرید تا جایی که ممکن است بیشتر با زندگی در تعامل باشید و با هر لحظهٔ آن ارتباط برقرار کنید. در واقع، این عمل به نوعی آگاهی یافتن ارادی محسوب میشود. به عبارت دیگر، شما تصمیم میگیرید که درِ ذهنتان را به روی هر آنچه هست، باز کنید و دیگر خود را در مخفیگاههای درونی همچون افکار، تأملها، یقینها و آیندهنگریها پنهان نمیکنید.
این عمل برای ما نقش رهاسازی دارد؛ در حقیقت، ذهنآگاهی ما را بهسوی زمان حال سوق میدهد و به این ترتیب، به ما کمک میکند تا از افکاری که دربارهٔ آینده یا حتی گذشته داریم، رها شویم. از طرفی، با هدایت ما بهسوی زمان حال این امکان را نیز برایمان فراهم میکند تا از پیشداوریهای خود فاصله بگیریم. ذهن ما مملو از چیزهای بیشمار است! گاهی این مسائل بهنظر مهم و جالب هستند و گاهی هم کاملاً بیهوده و بیفایدهاند.
بنابراین میتوان گفت که در مسیر توجه و ارتباط با جهان اطراف، موانع بسیاری سر راه ما قرار دارند. درست است که ما به گذشته، آینده، خاطرات و برنامهریزی احتیاج داریم. اما به زمان حال هم نیاز داریم. گذشته و آینده، هر یک بهنوبهٔ خود مهم هستند و فلسفهٔ لحظه حال اصلاً به این معنا نیست که زمان حال به گذشته یا آینده برتری دارد. مسئله مهم فقط این است که لحظه حال بسیار شکننده است و در نتیجه، به توجه و حمایت بیشتری نیاز دارد، زیرا وقتی ما سرگرم مشغلههای متعدد و شتابزدگی میشویم، زمان حال را از یاد میبریم. بنابراین، باید فضای لازم را برای حضور آن فراهم کنیم.
🔸بهجای فکر کردن، بیشتر احساس کنید: آگاهی غوطهور
بهکارگیری ذهنآگاهی بهمعنای تحلیل لحظهٔ حال، یا دستکم آنطور که فکر میکنیم، نیست. در واقع، باید با تمام وجود و بدون هیچ سخنی آن را تجربه و احساس کنیم. البته نباید فراموش کرد که صرفنظر از سخن گفتن برای درک لحظهٔ حال، آن هم در مدتی طولانی، کاری چندان ساده و معمولی نیست. صحبت نکردن و فکر نکردن میتواند بسیار دشوار باشد! آنچه مهم است فقط احساس و شکلگیری ارتباط است. با وجود این، همهٔ ما پیش از این هم چنین تجربهای داشتهایم.
یکی از استادان بودایی میگوید: «ذهنآگاهی به آنچه میبیند، واکنش نشان نمیدهد. او فقط بهسادگی نظاره میکند و بدون هیچ حرفی متوجه آن میشود». در بعضی لحظات، کلمات میتوانند کمک بسیاری به ما کنند؛ مثلاً صحبت کردن از اندوه یا شادی میتواند به ما کمک کند تا آن را بهتر تحمل و درک کنیم یا بر آن چیره شویم. اما گاهی هم سخن گفتن، هیچ فایدهای برای ما ندارد؛ برای مثال وقتی میخواهیم احساسات یا مسائل پیچیدهای را توضیح بدهیم؛ ممکن است همین کلمات تجربهٔ ما را خدشهدار یا حتی تحریف کند.
بنابراین میتوان گفت که در بعضی مواقع بهتر است هیچ حرفی نزنیم. اکنون باید بپذیریم که واقعیت را به شکلی دیگر در نظر بگیریم؛ در واقع، نخست احساس و سپس تجربه کنیم. گاهی ذهن در وضعیتی بسیار خاص قرار میگیرد، لحظهای که فکر بهشدت مشغول است، اما هیچ اندیشهای بهطور ارادی حاصل نمیشود و لحظهای که در حال تجربه است، این وضعیت همان «آگاهی غوطهور» است.
#ذهن_آگاهی
#معرفی_کتاب
🔹با ما همراه باشید در:
💠کانال ویژه خلاقیت، مهارت های توسعه فردی و مدیریت
#خلاقیت_توسعه_فردی_مدیریت
https://eitaa.com/stideas