eitaa logo
شهر شعر و داستان 📚
154 دنبال‌کننده
11 عکس
11 ویدیو
0 فایل
. ﷽ . اینجا شهر شعر و داستان 🌱 پر از شعرهای زیبا؛ 🌹 داستان‌های جذاب 🌸 و مطالب سرگرم کننده 🌺 . . . نظر، پیشنهاد، انتقاد ✉️ ارسال مطالب و... 📨 . @h_o_1386 @h_o_1386 .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. داســـتـــان... 🌹 . . . 📚 داســـتـــان راســـتان 📜 غذای دسته جمعی . همینکه رسول اکرم و اصحاب و یاران از مرکبها فرود آمدند و بارها را بر زمین نهادند تصمیم جمعیت بر این شد که برای غذا گوسفندی را ذبح و آماده کنند. . یکی از اصحاب گفت سر بریدن گوسفند با من دیگری کندن پوست آن با من سومی پختن گوشت آن با من چهارمی... . رسول اکرم جمع کردن هیزم از صحرا با من؛ جمعیت: یا رسول الله شما زحمت نکشید و راحت بنشینید، ما خودمان با کمال افتخار همه این کارها را می کنیم. . رسول اکرم: میدانم که شما میکنید ولی خداوند دوست نمیدارد بنده اش را در میان یارانش با وضعی متمایز ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد. . سپس به طرف صحرا رفت و مقدار لازم خار و خاشاک از صحرا جمع کرد و آورد . . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
. داســـتـــان... 🌹 . . . 📚 سه دقیقه در قیامت 📜 این متن را بخوانید... . ۵. تجربیات نزدیک به مرگ در بسیاری از افراد تأثیرات و تغییرات عمیقی داشته است. این تجربه ها اثرات عمیق روی شخصیت و جهان بینی افراد تجربه کننده میگذارد. . شخصی پس از چاپ اول این کتاب تماس گرفت و گفت من در شهر کوچک مان در یک فروشگاه خدمات نرم افزاری کار میکردم با اینکه به نماز و مسائل دینی توجه داشتم اما این اواخر بیشتر کارم فروش فیلم های مستهجن شده بود! . تا اینکه ماجرایی نزدیک به مرگ برایم پیش آمد، من مشاهده کردم که تمام افرادی که به آنها فیلم فروختم به چه مشکلات اخلاقی و ... دچار شدند.من دیدم که هر یک نفر که از من فیلم می خرید، بار سنگینی را بر دوش من می‌نهاد باری به سنگینی یک بلوک سیمانی کمرم طاقت نداشت. . داشتم از بار سنگینی که بر دوشم بود، از پا در می آمدم که یکباره اجازه بازگشت دادند من از روز بعد، به دنبال افرادی راه افتادم که به آنها فیلم فروخته بودم. به هر سختی بود آنها را راضی می کردم که دیگر سراغ این مسائل نروند. . تغییرات این افراد همیشه در جهت مثبت بوده، مانند احساس هدف دار بودن آفرینش احساس مسئولیت، تغییر شغل و نحوه ی زندگی و گاهی وقف کردن زندگی خود به امور خیریه، مهربان تر و صبورتر شدن ترک اعتیاد و.... حتی در غرب که همه چیز بر اساس مادیات تعریف میشود این تجربه کنندگان بسیار معنوی میشوند. . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
غرق شدن کشتی (پارت اول).mp3
2.9M
. 📚 رابینسون کــروزو ✍ دانـــیـــل دفـــــــــــو . 📜 غرق شدن کشتی 1⃣ پـــــــــــــــــــــارت اول . 👤 حسین امیدزاده 🎙 حسین امیدزاده . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. پـــنـــد... 🌹 . . . 🔶 هوش و استعداد خود را پرورش بده، اما نه از راه مطالعه صرف، بلکه بـــــــا تفکر توأم با عمل؛ هرکس زیـــــــــــــــاد مطالعه کند بــــــــه تدریج قدرت تفکر ‌‌ خـــــــود را از دســـــــت مـــــــی‌دهــــــــــد.❗️ . ✍ «آرتور شوپنهاور» . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
. آمـــــوزش... 🌹 . . . 📚 الفبای قـــصـــه‌نـــویــسی 📜 حکایت و مختصات آن . در این مطلب ما بی آنکه وارد بحث درستی یا نادرستی این تعریف‌ها شویم به تجزیه و تحلیل حکایت‌های نوع دوم (حکایت‌های‌واقعیت‌گرای انسانی) میپردازیم که در فرهنگ ما، بیشتر رواج داشته است. . زیرا بحث عمده ما در این نوشتار بر ساختار و مضمون دور می زند. با این همه پُر واضح است که از انواع نام برده شده حکایتهای مورد قبول دسته اول همه آنهایی که از آن دو ویژگی اساسی (واقعیت‌گرایی و انسان بودن قهرمانان) برخوردارند (مثل حکایتهای تاریخی تعلیمی ،عامیانه ،مذهبی تمثیلی پهلوانی طنز آمیز فکاهی عرفانی و...) در این تعریف می گنجند؛ و مختصات و ویژگیهای استخراج شده شامل آنها نیز می شود. . سایر انواع نام برده شده که در تعریف دوم نمی گنجند، زیر عنوانهایی نظیر افسانه ها (که اساطیر را نیز در بر میگیرد)، داستانهای رمزی که دسته ای ویژه از داستانهای حیوانات را نیز در خود دارد قابل جا گرفتن و تعریفند. . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
پرسپولیس هورا (پارت کامل).mp3
3.06M
. 📚 ترکش‌های ولگرد ✍ داوود امـــیــریـــان . 📜 پرسپولیس هورا 1⃣ پـــــــــــــــارت کامل . 👤 حسین اميدزاده 🎙 حسین اميدزاده . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شـــعـــر... 🌹 . . . کم نیست کمی زیاده گویـی بکنید 💭 در مورد ما بهانه جویـــــــــــــی بکنید 🗯 مــــــــــــا چشم و چراغ ملت ایرانیم 💡 در مصرف برق صرفه جویی بکنید ⚡️ . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
. آمـــــوزش... 🌹 . . . 📚 آشنایی با قالب‌های شعر فارسی 📜 پــــــیــــــرامـــــــــون شــــــــــــعــــــــــــــر . سبک وقوع هم همان طور که از نام آن برمی آید، عبارت است از بیان واقعات عشق و ارتباط بسیار ضعیف و دوری با خیال دارد. . به این بیت وقوعی توجه کنید که ضریب شعر بودن آن بسیار بالاست؛ اما هیچ از عنصر خیالی در آن وجود ندارد: . از تو نمانده تاب جدایی دگر مرا بهر خدا مرو به سفر یا ببر مرا . یا این بیت سعدی که فاقد هرگونه عنصر خیال، اما شعری بی نظیر است: . گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی . بر اساس آنچه گفته شد درباره رابطه شعر و خیال هم می توان چنین نتیجه ای گرفت: ۱. برخی پدیده‌ها شعرند و دارای تخیل اند. . ٢. برخی پدیده‌ها حاوی تخیل اند، اما شعر نیستند. . ٣. برخی پدید‌ها شعرند اما فاقد تخیل نیستند. . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فیلمنامه سینمایی رنجر (پارت پنجم).mp3
2.18M
. 📚 فیلمنامه سینمایی «رنجر» ✍ بـــــــــهـــــــزاد بــــهــــــزادپـــــــور . 📜 صــــــــــــحــــــــــنــــــــــــــه پنجم 5⃣ پــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارت پنجم . 👤 حـــســـیـــــن امـــیـــــــدزاده 🎙 حـــســـیـــــن امـــیـــــــدزاده . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 📚 مشـــــاهیر خندان ✍ حمید عبداللهیان . 📜 ابـــــــــــــوعلی سینا 4⃣ پـــــــــــــــارت چهارم . 👤 حسین امـــیدزاده . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. داســـتـــان... 🌹 . . . 📚 داســــــتــــــان راســـــــتـــــــــان 📜 قافله‌ای که به حج میرفت . قافله ای از مسلمانان که آهنگ مکه داشت همینکه به مدینه رسید چند روزی توقف و استراحت کرد و بعد از مدینه به مقصد مکه به راه افتاد. . در بین راه مکه و مدینه در یکی از منازل اهل قافله با مردی مصادف شدند که با آنها آشنا بود. آن مرد در ضمن صحبت با آنها متوجه شخصی در میان آنها شد که سیمای صالحین داشت و با چابکی و نشاط مشغول خدمت و رسیدگی به کارها و حوائج اهل قافله بود. . در لحظه اول او را شناخت با کمال تعجب از اهل قافله پرسید: این شخصی را که مشغول خدمت و انجام کارهای شماست میشناسید؟ . - نه او را نمیشناسیم، این مرد در مدینه به قافله ما ملحق شد. مردی صالح و متقی و پرهیزکار است. ما از او تقاضا نکرده ایم که برای ماکاری انجام دهد ولی او خودش مایل است که در کارهای دیگران شرکت کند و به آنها کمک بدهد. . + معلوم است که نمیشناسید، اگر میشناختید این طور گستاخ نبودید هرگز حاضر نمی شدید مانند یک خادم به کارهای شما رسیدگی کند. . - مگر این شخص کیست؟ . + این علی بن الحسین زین العابدین است. . جمعیت آشفته بپاخاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را ببوسند. آنگاه به عنوان گله گفتند: این چه کاری بود که شما با ما کردید؟! ممکن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بکنیم و مرتکب گناهی بزرگ بشویم . امام: «من عمداً شما را که مرا نمی شناختید برای همسفری انتخاب کردم زیرا گاهی با کسانی که مرا می شناسند مسافرت میکنم، آنها به خاطر رسول خدا زیاد به من عطوفت و مهربانی میکنند، نمیگذارند که من عهده دار کار و خدمتی بشوم از این رو مایلم همسفرانی انتخاب کنم که مرا نمیشناسند و از معرفی خودم هم خودداری میکنم تا بتوانم به سعادت خدمت رفقا نائل شوم.» . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
. داســـتـــان... 🌹 . . . 📚 سه دقیقه در قیامت 📜 این متن را بخوانید... . ۶. در این تجربیات نتیجه‌ی کارهای انسان چه خوب و چه بد مشاهده می‌شود. اینکه خداوند در قرآن به پاداش دادن به ذره‌ای کار خوب و ذره‌ای کار بد مثال زده است کاملاً مشخص می‌‌شود. . آقای محمد زمانی در قسمتی از خاطراتش می گوید در دوران کودکی راهی مشهد بودیم ماشین جوش آورد و در کنار روستایی متوقف شدیم. راننده ظرف آبی را به من داده و گفت که برو و از آن چشمه ای که در آن نزدیکی بود آب بیاور. . من ظرف را آب کردم ولی برای من که بچه بودم حمل آن سنگین بود. در راه تصمیم گرفتم کمی از آب ظرف را خالی کنم تا سبک تر شود. در آنجا چشمم به درختی افتاد که به تنهائی در زمینی خشک روئیده بود. من به جای اینکه آب ظرف را در همان جا خالی کنم راهم را دور کرده و آب را پای آن خالی کردم در مرور زندگیم چنان به خاطر این کارم مورد تشویق قرار گرفتم که باور کردنی نبود! گویی تمام ارواح به خاطر این عملم به من افتخار میکردند این کار کوچک یکی از بهترین کارهای زندگیم به نظر میرسید و برایم عجیب بود. . به من نشان دادند که این عمل من ارزش بسیاری داشته زیرا کاملاً خالصانه انجام شده و هیچ توقعی در آن برای خودم وجود نداشته است. . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
غرق شدن کشتی (پارت دوم).mp3
3.23M
. 📚 رابینسون کــروزو ✍ دانـــیـــل دفـــــــــــو . 📜 غرق شدن کشتی 2⃣ پــــــــــــــــــــارت دوم . 👤 حسین امیدزاده 🎙 حسین امیدزاده . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. پـــنـــد... 🌹 . . . 🔶 همه آرزوها از نیاز سرچشمه می گیرد، یعنی از کمبودها و رنج‌ها ✍ «آرتور شوپنهاور» . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .