Mohsen Chavoshi - Bist Hezar Arezoo (320) (1).mp3
8.3M
.
🎵 بیستهـــــزار آرزو
🎙 محسن چاووشی
✍ مــــــــــــولـــــــــــــــوی
.
.
.
میلاد پیامبر اکرم (ص)
بر همه مسلمانان مبارک باد 🌹
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
.
بــــــه احترام ولادت پیامبر مهربانی
و امام جعفر صادق فعالیت کانال
کــوتاه شده؛ انشاءالله در روزهای
آینده ادامــــــه مطالب رو برای شما
عـــــــــزیزان در کانال قرار میدهیم. 😊
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
.
عرض ادب و احترام؛ با توجه به آغاز ســـــــال
تحصیلی و افزایش مشغلههای شما عزیزان
فعالیت کانال کمی کاهش پیدا میکند تـــــــا
مزاحمتی برای محصلین ایجاد نشه و همه
عزیزان بتوانند به بهترین شکل از مطالــــــب
استفاده کنند.
.
برای حذف برخی کتابها از شما عزیزان
درخواست داریم تا در نظرسنجی شرکت
کرده و در این امر ما را یاری دهید.
.
برای شرکت در نظرسنجی روی
این لینک کیلیک کنید 👇
.
https://EitaaBot.ir/poll/23gz7
.
.
با توجه به نظرسنجی انجام شده ۵ کتابی
کـــــــــه رای بیشتری داشتند انتخاب شدند. ☑️
.
۱. داســـــــــــتـــــــــــــان راســـــــــــــــتـــــــــــان 📙
۲. رابـــــیـــــــــــنـــــــســــــــون کـــــــــــــــروزو 📘
۳. آشنایی با قالبهای شعر فارسی 📗
۴. فــیــلــمــنــامــه سـیـنـمـایـی رنـــجـــر 📕
۵. مـشـاهـیـر خـنـدان (ابوعلی سینا) 📓
.
.
بـــا احترام بـــه نظر شما دوستان ایــن
کتابها در کانال قرار خواهند گرفت. 🌱
.
.
داســـتـــان... 🌹
.
.
.
📚 داستان راستان
📜 در رکاب خلیفه
.
على علیه السلام هنگامی که به سوی کوفه می آمد وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند.
.
کدخدایان و کشاورزان ایرانی خرسند بودند که خلیفه محبوبشان از شهر آنها عبور میکند به استقبالش شتافتند هنگامی که مرکب علی به راه افتاد آنها در جلو مرکب علی (علیه السلام) شروع کردند به دویدن
.
علی آنها را طلبید و پرسید:
«چرا می دوید، این چه کاری است که میکنید؟!»
.
_ این یک نوعی احترام است که ما نسبت به اُمَرا و افراد مورد احترام خود میکنیم. این سنت و یک نوع ادبی است که در میان ما معمول بوده است.
.
+ این کار شما را در دنیا به رنج می اندازد و در آخرت به شقاوت میکشاند. همیشه از این گونه کارها که شما را پست و خوار میکند خودداری کنید بعلاوه این کارها چه فایده ای به حال آن افراد دارد ؟
.
.
.
#داستان
#داستان_راستان
#شهید_مطهری
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
ورود به جزيره (پارت دوم).mp3
3.23M
.
📚 رابینسون کــروزو
✍ دانـــیـــل دفـــــــــــو
.
📜 ورود بــــــه جزیره
1⃣ پـــــــــــــــــــارت دوم
.
👤 حسین امیدزاده
🎙 حسین امیدزاده
.
.
.
#داستان
#رابینسون_کروزو
#دانیل_دفو
#کتاب_صوتی
#پادکست
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
.
آمـــــوزش... 🌹
.
.
.
📚 آشنایی با قالبهای شعر فارسی
📜 پــــــیــــــرامـــــــــون شــــــــــــعــــــــــــــر
.
🔸 تعریف شعر بـــــــر اساس
تأثرگرایی و صورت گرایی
.
در میان منتقدان و نظریه پردازان ادبی ،معاصر، نظریه ای دیگر هم وجود دارد که هم در میان شاعران کهن فارسی به شدت گفته و ناگفته و خودآگاه و ناخودآگاه وجود داشته و هم برخی ادیبان و منتقدان گذشته ادب فارسی با صراحت آن را بیان کرده اند و می شود گفت که جهت نمای تمامی شعر فارسی بوده است.
.
پیش از این در بررسی تک تک تعاریف شعر گفتیم که محاکات و تخیل و وزن و قافیه و.... همه و همه ابزارند و این ابزارها در خدمت پدیده ای هستند که اگر آن پدیده حاصل شود، به شعر رسیده ایم و اگر حاصل نشود، همه عناصر خیال و محاکات و وزن و قافیه و.... بی فایده اند.
.
این بار دقیقاً به سراغ این پدیده می رویم و با تکیه بر همین پدیده شعر فارسی، جزء معدود قله های شعر بشری شده و برخی ادیبان گذشته هم آن را آگاهانه و به صراحت بیان و شعر را بر اساس آن تعریف کرده اند.
.
نظامی عروضی در کتاب چهار مقاله (مجمع النوادر) در بخش صناعت شاعری تعریفی از شعر ارائه کرده که اگر به زبان امروزی بیان کنیم چنین میشود شعر اجرایی (صورتی) از یک مضمون (محتوا) است که نسبت به اجراهای دیگر همان مضمون، تأثیر گذارتر باشد.
.
در حقیقت آن پدیده ای که در شعر هدف است و سایر عناصر ابزارهایی برای رسیدن به آنند پدیده تأثیر گذاری است. اگر نوشته ای تأثیر گذار باشد بی وزن و قافیه هم شعر است و اگر تأثیر گذار نباشد با وزن و قافیه و محاکات و خیال و.... هم شعر نیست.
.
به تعبیر دیگر، تأثیر گذاری برای شعر جزء ذاتی است و اگر نباشد، شعر هم نخواهد بود؛ اما محاکات و تخیل و وزن و قافیه و.... برای شعر عناصر عرضی (عارضی) اند و وجود آنها برای تحقق شعر ضروری نیست.
.
.
.
#آموزش
#آشنایی_با_قالب_های_شعر_فارسی
#محمدرضا_عبدالملکیان
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
فیلمنامه سینمایی رنجر (پارت هفتم).mp3
3.86M
.
📚 فیلمنامه سینمایی «رنجر»
✍ بـــــــــهـــــــزاد بــــهــــــزادپـــــــور
.
📜 صــــــــــــحــــــــــنــــــــــــــه ششم
6⃣ پــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارت هفتم
.
👤 حـــســـیـــــن امـــیـــــــدزاده
🎙 حـــســـیـــــن امـــیـــــــدزاده
.
.
.
#داستان
#رنجر
#بهزاد_بهزادپور
#کتاب_صوتی
#پادکست
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📚 مشـــــاهیر خندان
✍ حمید عبداللهیان
.
📜 ابـــــــــــــوعلی سینا
6⃣ پـــــــــــــــارت ششم
.
👤 حسین امـــیدزاده
.
.
.
#داستان
#ابوعلی_سینا
#حمید_عبداللهیان
#کتاب_صوتی
#پادکست
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
.
داســـتـــان... 🌹
.
.
.
📚 داســــــتــــــان راســــــتـــــــان
📜 امام باقر و مرد مسیحی
.
امام باقر محمد بن على بن الحسين (ع) ، لقبش باقر است باقر یعنی شکافنده به آن
حضرت باقر العلوم میگفتند یعنی شکافنده دانشها.
.
مردی مسیحی به صورت سخریه و استهزاء کلمه باقر را تصحیف کرد به کلمه بقر - یعنی گاو - به آن حضرت گفت:
_ انت بقر یعنی تو گاوی
.
امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند با کمال سادگی گفت:
+ نه من بقر نیستم من باقرم
.
مسیحی:
_ تو پسر زنی هستی که آشپز بود.
.
امام:
+ شغلش این بود عار و ننگی محسوب نمی شود.
.
_ مادرت سیاه و بی شرم و بد زبان بود.
.
+ اگر این نسبتها که به مادرم میدهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی.
.
مشاهده این همه حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد کافی بود که انقلابی در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند.
.
مرد مسیحی بعدا مسلمان شد.
.
.
.
#داستان
#داستان_راستان
#شهید_مطهری
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
ورود به جزیره ۳.mp3
2.91M
.
📚 رابینسون کــروزو
✍ دانـــیـــل دفـــــــــــو
.
📜 ورود بــــــه جزیره
3⃣ پــــــــــــــــــارت سوم
.
👤 حسین امیدزاده
🎙 حسین امیدزاده
.
.
.
#داستان
#رابینسون_کروزو
#دانیل_دفو
#کتاب_صوتی
#پادکست
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
.
آمـــــوزش... 🌹
.
.
.
📚 آشنایی با قالبهای شعر فارسی
📜 پــــــیــــــرامـــــــــون شــــــــــــعــــــــــــــر
.
🔸 تعریف شعر بـــــــر اساس
تأثرگرایی و صورت گرایی
.
تعریفی که از شعر ارائه کردیم در اصطلاح اهل فلسفه، تعریفی مبتنی بر تأثّرگرایی است و در ادمه خواهیم گفت که مبتنی بر صورت گرایی نیز هست.
.
حالا نمونه ای برای آن می آوریم جمله: «او بلند قد است» مضمونی اولیه است که میتوان به صورتهای متفاوتی آن را اجرا کرد: «او مانند سرو است، او سر مید بر آسمان می ساید او با ستاره راز میگوید و...» همه این جمله ها اجراهایی دیگرگون از همان ماده اولیه اند این اجراها را تا بی نهایت میتوان ادامه داد و اجرایی که تأثیر گذارتر باشد، به شعر نزدیکتر است.
.
جمله : «او زیباست» مضمونی اولیه است که می توان آن را باز اجرایی کرد: «او مانند گل است، او مثل پنجه آفتاب است، او طعنه به ماه میزند و...» و یک اجرای مهیج از حافظ که چون به شدت تأثیر گذار است، پس از همه اجراهایی که از این مضمون، نمونه آوردیم به شعر نزدیکتر است:
.
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در پرده ای هنوز و صدت عندلیب هست
.
.
.
بر اساس این تعریف کل شعر بشری که شامل میلیونها اثر شعری میشود قابل تقلیل به چند مضمون اولیه است که شاعران برای تشدید تأثیر گذاری به باز اجرایی مکرر و مکرر آن چند مضمون اولیه پرداخته اند و درست به همین سبب است که صائب تبریزی می گوید:
.
یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
در بند آن مباش که مضمون نمانده است
.
یعنی این که شعر تلاشی برای باز اجرایی مجدد و مجدد همان چند مضمون اولیه است و با همان چند مضمون اولیه است که این همه قول و غزل پدید آمده است. حافظ نیز می گوید:
.
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است
.
.
.
#آموزش
#آشنایی_با_قالب_های_شعر_فارسی
#محمدرضا_عبدالملکیان
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
فیلمنامه سینمایی رنجر (پارت هشتم).mp3
3.62M
.
📚 فیلمنامه سینمایی «رنجر»
✍ بـــــــــهـــــــزاد بــــهــــــزادپـــــــور
.
📜 صــــــــــــحــــــــــنــــــــــــــه هفتم
6⃣ پـــــــــــــــــــــــــــــــــــــارت هشتم
.
👤 حـــســـیـــــن امـــیـــــــدزاده
🎙 حـــســـیـــــن امـــیـــــــدزاده
.
.
.
#داستان
#رنجر
#بهزاد_بهزادپور
#کتاب_صوتی
#پادکست
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📚 مشـــــاهیر خندان
✍ حمید عبداللهیان
.
📜 ابـــــــــــــوعلی سینا
7⃣ پـــــــــــــــارت هفتم
.
👤 حسین امـــیدزاده
.
.
.
#داستان
#ابوعلی_سینا
#حمید_عبداللهیان
#کتاب_صوتی
#پادکست
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.
.
داســـتـــان... 🌹
.
.
.
📚 داســــــتــــــان راســــــتـــــــان
📜 اعـــرابـــی و رســـول اکـــرم
.
عربی بیابانی و وحشی وارد مدینه شد و یکسره به مسجد آمد تا مگر از رسول خدا سیم و زری بگیرد.
.
هنگامی وارد شد که رسول اکرم در میان انبوه اصحاب و یاران خود بود. حاجت خویش را اظهار کرد و عطائی خواست رسول اکرم چیزی به او داد ولی او قانع نشد و آن را کم شمرد، بعلاوه سخن درشت و ناهمواری بر زبان آورد و نسبت به رسول خدا جسارت کرد.
.
اصحاب و یاران سخت در خشم شدند و چیزی نمانده بود که آزاری به او برسانند، ولی رسول خدا مانع شد.
.
رسول اکرم بعدا اعرابی را با خود به خانه برد و مقداری دیگر به او کمک کرد، ضمنا اعرابی از نزدیک مشاهده کرد که وضع رسول اکرم به وضع رؤسا و حکامی که تاکنون دیده شباهت ندارد و زر و خواستهای در آنجا جمع نشده اعرابی اظهار رضایت کرد و کلمه ای تشکر آمیز بر زبان راند.
.
در این وقت رسول اکرم به او فرمود: «تو دیروز سخن درشت و ناهمواری بر زبان راندی که موجب خشم اصحاب و یاران من شد. من میترسم از ناحیه آنها به تو گزندی برسد ولی اکنون در حضور من این جمله تشکر آمیز را گفتی آیا ممکن است همین جمله را در حضور جمعیت بگویی تا خشم و ناراحتی که آنان نسبت به تو دارند از بین برود؟»
.
اعرابی گفت: مانعی ندارد.
.
روز دیگر اعرابی به مسجد آمد در حالی که همه جمع بودند رسول اکرم رو به جمعیت کرد و فرمود: «این مرد اظهار میدارد که از ما راضی شده آیا چنین است؟»
.
اعرابی گفت: چنین است.
و همان جمله تشکر آمیز که در خلوت گفته بود تکرار کرد.
.
اصحاب و یاران رسول خدا خندیدند.
.
در این هنگام رسول خدا رو به جمعیت کرد و فرمود: «مَثَل من و این گونه افراد مثل همان مردی است که شترش رمیده بود و قرار میکرد مردم به خیال اینکه به صاحب شتر کمک بدهند فریاد کردند و به دنبال شتر دویدند.
.
آن شتر بیشتر رم کرد و فراری تر شد. صاحب شتر مردم را بانگ زد و گفت: خواهش میکنم کسی به شتر من کاری نداشته باشد. من خودم بهتر میدانم که از چه راه شتر خویش را رام کنم.
.
همینکه مردم را از تعقیب بازداشت رفت و یک مشت علف برداشت و آرام آرام از جلو شتر بیرون آمد بدون آنکه نعره ای بزند و فریادی بکشد و بدود تدریجا در حالی که علف را نشان میداد جلو آمد.
.
بعد با کمال سهولت مهار شتر خویش را در دست گرفت و روان شد... اگر دیروز من شما را آزاد گذاشته بودم حتما این اعرابی بدبخت به دست شما کشته شده بود و در چه حال بدی کشته شده بود. در حال کفر و بت پرستی - ولی مانع دخالت شما شدم و خودم با نرمی و ملایمت او را رام کردم.»
.
.
.
#داستان
#داستان_راستان
#شهید_مطهری
.
.
.
شهر شعر و داستان 📚
🆔 | @story_city
.