eitaa logo
شهر شعر و داستان 📚
147 دنبال‌کننده
11 عکس
11 ویدیو
0 فایل
. ﷽ . اینجا شهر شعر و داستان 🌱 پر از شعرهای زیبا؛ 🌹 داستان‌های جذاب 🌸 و مطالب سرگرم کننده 🌺 . . . نظر، پیشنهاد، انتقاد ✉️ ارسال مطالب و... 📨 . @h_o_1386 @h_o_1386 .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📚 مشـــــاهیر خندان ✍ حمید عبداللهیان . 📜 ابـــــــــــــوعلی سینا 8⃣ پـــــــــــــــارت هشتم . 👤 حسین امـــیدزاده . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. داســـتـــان... 🌹 . . . 📚 داســــــتــــــان راســــــتـــــــان 📜 مرد شامی و امام حسین . شخصی از اهل شام به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد چشم‌ش افتاد به مردی که در کناری نشسته بود، توجه‌ش جلب شد. . پرسید: این مرد کیست؟ . گفته شد: حسین بن علی بن ابیطالب است. . سوابق تبلیغاتی عجیبی که در روحش رسوخ کردهبود، موجب شد که دیگ خشمش به جوش آید و قربه الی الله آنچه میتواند سب و دشنام نثار حسین بن علی بنماید همینکه هر چه خواست گفت و عقده دل خود را گشود امام حسین بدون آنکه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی کند نگاهی پر از مهر و عطوفت به او کرد. . و پس از آنکه چند آیه از قرآن - مبنی بر حسن خلق وعفو و اغماض - قرائت کرد به او فرمود: ما برای هر نوع خدمت و کمک به تو آماده ایم. آنگاه از او پرسید: آیا از اهل شامی؟ . جواب داد: آری . فرمود: من با این خلق و خوی سابقه دارم و سر چشمه آن را میدانم. . پس از آن فرمود: تو در شهر ما ،غریبی اگر احتیاجی داری حاضریم به تو کمک دهیم حاضریم در خانه خود از تو پذیرایی کنیم حاضریم تو را بپوشانیم حاضریم به تو پول بدهیم. . مرد شامی که منتظر بود با عکس العمل شدیدی برخورد کند و هرگز گمان نمیکرد با یک همچو گذشت و اغماضی روبرو شود چنان منقلب شد که گفت: . آرزو داشتم در آن وقت زمین شکافته میشد و من به زمین فرو می رفتم و این چنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمیکردم تا آن ساعت برای من در همه روی زمین کسی از حسین و پدرش مبغوض‌تر نبود و از آن ساعت بر عکس کسی نزد من از او و پدرش محبوب‌تر نیست. . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خاموشیَت مباد که فریادِ میهنی! . در ستایشِ حافظ . مستی و هوشیاری و راهی و رهزنی ابری و آفتابی و تاریکْ‌روشنی . هرکس درونِ شعر تو جویایِ خویش و تو آیینه‌دارِ خاطرِ هر مرد و هر زنی . در پایتختِ سلسلهٔ شب، که شهرِ ماست همواره روح را به سوی روز، روزنی . نشناخت کس تو را و شگفتا که قرن‌هاست حاضر میانِ انجمن و کوی و برزنی . این سان که در سرودِ تو خون و طراوت است صد بیشه‌ْ ارغوانی و صد باغْ سوسنی . ای هرگز و همیشه و نزدیک و دیر و دور! در هر کجا و هیچ کجا، در چه مأمنی؟ . در مسجدی و گوشهٔ میخانه‌ات پناه آلودهٔ شرابی و پاکیزه دامنی. . هر مصرعت عصارهٔ اعصار و ای شگفت! کاینده را به آینگی صبحِ روشنی . نَشگِفت اگر که سلسلهٔ عاشقانِ دهر امروز خامُش‌اند و تو گرمِ سرودنی . آفاق از چراغِ صدای تو روشن است خاموشیَت مباد که فریادِ میهنی! . محمدرضا شفیعی کدکنی . از دفترِ مرثیه‌های سرو کاشمر، سخن، تهران: ۱۳۸۹ . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد. . فردوسی بیش‌و‌کم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلال‌الدین مولوی هم. . ولی حافظِ ما در فرهنگ بشری بی‌مانند است؛ شاعری که شعرِ فارسیِ او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دوره‌ای شعر او را آینهٔ اندیشه‌های خود بدانند و از نظر «پیر خطا‌پوش» حافظ که بر قلمِ صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگیِ روزانه، مردمِ ما، دیوانش را در کنار قرآن مجید، سرِ سفرهٔ عقد و هفت‌سین سالِ نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند، چنین شاعری در جغرافیای کرهٔ زمین و در تاریخ بشریت منحصربه‌فرد است و همانند ندارد. . محمدرضا شفیعی کدکنی . این کیمیای هستی، جلد دوم، صص ۱۹–۱ ۲۰ مهرماه و بزرگداشت فریاد میهن؛ حافظ شیرازی . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی، در چارده روایت - (حافظ) - 🔰پوستر بزرگداشت حافظ، ۲٠ مهر🔰 🔗ساخته شده با هوش مصنوعی . . . . . . شهر شعر و داستان 📚 🆔 | @story_city .