eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
770 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌐 یک بار ماه‌رمضان مامان برای خرید به بازار رفت. 🌐 آن‌روز من و مصطفی خانه‌شان بودیم. 🌐 خیلی نگذشت که مامان دست‌خالی به خانه برگشت. 🌐 مصطفی در را به روی مامان باز کرد و گفت: «به این زودی خریدتون تموم شد؟» 🌐 مامانم روی مبل نشست و با ناراحتی گفت: «اصلا خرید نکردم!»😔 🌐 چادرش را روی مبل گذاشت و ادامه داد: «وقتی دیدم خیلیا به راحتی در ملاعام روزه‌خوری می‌کنن، اون‌قدر ناراحت و عصبانی شدم که دیگه قدرت خرید نداشتم!»😡😔 🌐 مصطفی کنار مامان نشست و گفت: «کسی که روزه‌خوری می‌کنه در واقع داره با خدا علنی می‌جنگه، 😔 چون خدا به صراحت توی قرآن این کار رو حرام و براش حد تعیین کرده. حالا فکر کنید با این‌کار چقدر دل امام‌زمان به درد میاد!»😔 🌀 یک روز بی خبر آمد و یک جعبه داد دستم. با تعجب پرسیدم: «این چیه؟»❓❗️😳 🌀 خندید 😄 و روی مبل نشست و گفت: «آبجی به تلافی تمام عروسکایی که توی بچگی ازت خراب کردم این رو برات خریدم!» 😉💕 یک عروسک شبیه همان‌هایی که در آن سال‌ها داشتم برایم خریده بود.❣ ⭕️ یادم است یک‌بار دختردایی‌ام با همسرش به خانه‌ی مادرم آمده بود. ⭕️ مصطفی با همان پای مجروحش شروع کرد با بچه‌ها اتل‌متل بازی کردن.😁 ⭕️ بعد هم آن‌ها را بلند کرد و برایشان شعر عموزنجیرباف و حمومک مورچه داره را می‌خواند و آن‌ها می‌چرخیدند.😄 ⭕️ وقت‌هایی هم که اوضاعش روبه‌راه بود، خانه مادرم جمع می‌شدیم، بچه‌ها را روی کولش سوار می‌کرد و دور خانه می‌چرخاندشان.😉 ✳️ سارا دخترم همیشه می‌گفت: «وای وقتی دایی مصطفی هست، خونه‌ی مامان حکیمه عین شهربازی می‌شه!»😍💕 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔴 ادامه دارد... 📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح @syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
#خاطرات_رهبر_انقلاب #قسمت_چهلم ✨ پیروزي این نظام، فقط به آبروي روحانیتِ زمان ما انجام نگرفت. مـ
✨ برخورد شدیـد بـا قاضـی متخلف یـادم می‌آیـد که در اوایـل دوران ریـاست جمهوري، جمع آقایـان شوراي عـالی قضایی، پیش من تشـریف آوردند. در آن جلسه، صـحبت از قاضی‌‌ای شد که در شهري تخلفی کرده بود. من نظر خودم را درباره‌ي او مطرح کردم و گفتم سـلیقه‌ام این است، شـما آن را ارزیابی کنیـد و ببینید که آن را قبول دارید یا نه؟ گفتم: آن قاضـی را در همان شـهري که این تخلف را کرده، کنیـد. اگر شـلاق یا زندان و یا هر چیز دیگر است، در همان جا حکم را بر او اجرا کنید و بعد هم در همان شهر، او را دوباره بر مسـند قضاوت بگذارید. گفتند: این کار، تشـکیلات قضایی را تضعیف می‌کند. گفتم: به نظر من است؛ زیرا آن دادسـتان و یا حاکم شرعی که به خاطر تخلف، آن‌جا کتک را می‌خورد، بعد که پشت آن مسند قضا نشست، خواهد گفت ببینید، مسأله‌ي قوه‌ی قضاییه این است؛ من حتّی فاسد شدم، با من این کار را کردند. بنابراین، خودش دیگر اشتباه نخواهد کرد. این، انتقام و نقمت الهی است. او دیگر جرأت نمی‌کنـد علی‌الظاهر تخلف نمایـد؛ مگر آدم‌هاي واقعاً مریض که تخلف می‌کنند. با اعمال این قاطعیت، دیگران هم خواهنـد گفت که ببینیـد، قوه‌ی قضاییه این است و چنین متخلفانی را خودش مجازات می‌کند. البته، اگر براساس موازین قضا، مثلاً دست قاضـی‌ای قطع شـده باشـد، این دیگر مانع از قضاوت کردن است. من چنین مواردي را نمی‌گویم. آن‌جایی مورد نظرم است که ایرادي ندارد، مثلاً لازم بوده باشد قاضـیِ متخلف را تعزیر بکنند و بعداً بگوید من قاضیم؛ اما قاضی تعزیر شده. سـینه‌اش را هم سپر می‌گیرد وسـرش را هم بالا نگه می‌دارد و می‌گوید قضاوت اسلامی یعنی این؛ من خودم تعزیر شدم، شما دیگر چـه می‌گوییـد؟! ... نبایـد رحـم کرد. ترحّم در این‌جـا، واقعـاً به معنـاي جفا کـاري بر این امّت اسـلامی است. به نظر من، روي قُضات فاسـد باید بیش از اندازه‌ي مردم معمولی فشار آورد. جرم این افراد، به ملاك گناه در شب جمعه یا به ملاك گناه سادات یا به ملاك گناه شـیعیان است که فرمودنـد: هر کدام از شـما که گناه کنید، گناهتان دو برابر دیگران است؛ چون« شـَین» براي ماست. بایـد از این قاضـی گرفت. البته، انتقام الهی مورد نظر است، نه انتقام شخصـی. اگر چنین فردي تخلف کرد، اگر توصـیه قبول نمود، اگر کـاري که از معیارهـا خـارج است، انجام داد، در هر شـرایطی که هست، بایـد به مجازات برسـد. به نظر من، اگر این کار نشود، دستگاه قضایی درست نخواهد شد. 🔺بیانات در دیدار با رئیس و مسئولان قوّه‌ی قضاییه ۶۸/۶/۲۰ @syed213