تعلیقات
#قدیمیها _ 8 ☘ همانطور که گفتم #دکتر_منصور از کسی که مستمند بود نه تنها #ویزیت دريافت نمیکرد که ه
#قدیمیها _ 9
🌿 سال 1357 بود. رفتم به #بازار_تهران سری به حجره عمویم زدم. ظهر بود و هوا گرم. پیرمرد #دستفروشی کنار بازار شربت خاکشیر خنک میفروخت.
🌿 رفتم و یک لیوان شربت خاکشیر از #پیرمرد خریدم. تکه یخی داخل لیوان انداخت و لیوان را پر کرد از شربت. جرعه جرعه میخوردم و خنک میشدم. لیوان نصفه شده بود، کمی نفس گرفتم که پیرمرد با ملاقه اش دوباره لیوان را پر کرد از شربت.
🌿 گفتم حاجی من یک لیوان بیشتر نخواستم که، چرا دوباره شربت ریختی؟
🌿 گفت: من یک لیوان شربت خاکشیر فروختم نه یک لیوان یخ و شربت. بار اول که شربت ریختم نیمی از لیوان را یخ پر کرده بود و الان باقی سهم شربت را ریختم که #مدیون نباشم.
📌 خاطره از دکتر محمدرضا عراقچیان
🆔 @taalighat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آیت_الله_تألهی
#علامه_حسنزاده_آملی
☘ دیدار علامه #حسنزاده آملی با عارف وارسته مرحوم آیتالله شیخ محمدهادی #تألهی همدانی
☘ آیتالله حسنزاده بعد از این دیدار فرموده بودند: هیهات که دیگر حوزه همچون #تألهی تحویل دهد...
☘ در این هیاهوی روزگار، دیدن مردان خدا و شنیدن کلام شان روح افزاست.
💠 #پیشنهاد_دانلود
🆔 @taalighat
تعلیقات
#قدیمیها _ 9 🌿 سال 1357 بود. رفتم به #بازار_تهران سری به حجره عمویم زدم. ظهر بود و هوا گرم. پیرمرد
#قدیمیها _ 10
☘ با گروهی از دانشجویان برای بازدید از امکنه تاریخی و بناهای سنتی #یزد عازم این شهر شدیم.
☘ در #بازار یزد انواع صنایع دستی خودنمایی میکرد. هر کسی در مغازهای مشغول خرید چیزی بود.
☘ من هم وارد مغازهای شدم تا چیزی خریداری کنم. اما با برخورد عجیب فروشنده روبرو شدم.
☘ فروشنده با کمال ادب گفت: ببخشید اگر ممکن است از مغازه کناری ما خرید کنید!
📍گفتم: چرا؟
📍گفت: راستش من از صبح تا حالا مشتری داشتم و شکر خدا دشت کردم ولی این بنده خدا از صبح هیچی مشتری نداشته! گفتم از اون خرید کنید کسب اونم رونق بگیره...
📌 خاطره از دکتر عراقچیان
🆔 @taalighat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_مجتبی
#غریب_مدینه
🔹 میروم مشهد خیابان ها شلوغ
🔹 میروم در قم شبستان ها شلوغ
🔹 کربلا هم کل ایوان ها شلوغ
🔹 در مسیرش هم بیابان ها شلوغ
🔻 هیچ کس مثل تو بی زوار نیست
🔻 با کریمان کارها دشوار نیست....
🆔 @taalighat
نشسته ام بنويسم گدا گدا آقا
چقدر محترم است اين گداي با آقا
نشسته ام بنويسم حسن ، كريم ، كرم
مدينه ، سفره ي آقا ، برو بيا ، آقا
نشسته ام بنويسم به جاي العفوم
الهي يا حسن يا كريم يا آقا
تو مهرباني ات از دستگيري ات پيداست
بگير دست مرا هم تو را خدا آقا
دخيل هاي نبسته شده زياد شدند
چرا ضريح نداري ؟ چرا چرا آقا
تويي كريم كرم زاده ، من گدا زاده
مرا خدا به تو داده تو را به من داده
🔻🔻🔻🔻
همه فقير تو هستند ما گدا ها هم
گداي لطف تو هستند خضر و موسي هم
سه بار زندگي ات را به اين و آن دادي
هر آنچه داشته بودي و گيوه ات را هم
قسم به ايل و تبارت - قسم به طايفه ات
غلام قاسم و عبدالله توآم با هم
عجيب نيست بگردد فرشته دور سرت
عجيب نيست بگردد علي و زهرا هم
من از بهشت به سمت شما سفر كردم
كه من بهشت بدون تو را نمي خواهم
بدون عشق مسلمان شدن نمي ارزد
بدون مهر تو انسان شدن نمي ارزد
🔻🔻🔻🔻
نشسته ام بنويسم كه قامتت طوباست
نگات مثل علي و صدات مثل خداست
نشسته ام بنويسم علي است بابايت
نشسته ام بنويسم كه مادرت زهراست
نشسته ام بنويسم هزار اي والله
هنوز هم كه هنوز است پرچمت بالاست
سكوت كردي اما حسين شهر شدي
سكوت كردن تو كربلاست - عاشوراست
اگر كه جلوه نكردي همه كم آوردند
نبود دست تو آري خدا چنين ميخواست
قرار بود كه در صلح - كربلا بشوي
سكوت پيش بگيري و لافتي بشوي
🔻🔻🔻🔻
نشسته ام بنويسم كه سفره داري تو
هميشه بيشتر از حد انتظاري تو
به دست با كرمت مي دهي كريمانه
به سائلان حسينت هر آنچه داري تو
تو نيمه ي رمضاني ولي شب قدري
مرا به دست خداوند مي سپاري تو
اگر بناست بسوزم به هيزم فردا
قسم به چادر زهرا نمي گذاري تو
نخواستم بنويسم ولي نفهميدم
چطور شد كه نوشتم حرم نداري تو
نوشتم از سر اين كوچه رد مشو اما
نگاه كردم و ديدم چگونه داري تو .....
.... تلاش ميكني از مادرت جدا نشوي
تلاش ميكني او را حرم بياري تو
ميان كوچه به دنبال توست مادر تو
ميان كوچه به دنبال گوشواره تو
مگر چه ديده اي از زندگيت سير شدي
چقدر زود شكسته شدي و پير شدي
📌 علي اكبر #لطيفيان
🆔 @taalighat
#بنی_صدر
📍برو عكس #مصدق را بياور تا ابوالحسن از زير آن ردّ شود!
🔹 گاهى تابستانها به همراه خانواده و پدرم- شهيد آية الله انصارى قمی- به همدان براى ديدار با نياى خود، مرحوم آية الله آقا نجفى همدانى- داماد ميرزاى نايينى و صاحب تفسير انوار درخشان- مىآمديم. چند روزى كه مرحوم پدرم در همدان توقف داشتند، جلوسى را در منزل مرحوم آية الله سيد نصر الله #بنى_صدر- معروف به صدر العلماء و پدر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور مخلوع- ترتيب داده و با تمام بزرگان و روحانيون آن هنگامِ همدان ديدار مىنمودند.
🔹 به ياد دارم كه آية الله آخوند ملا على همدانى، آية الله تألًهى، آية الله سيد موسى خوانسارى، آية الله عندليب همدانى، ودهها چهره برجسته ديگرِ آن روز همدان، در اين مجلس گرد آمده و جلوس مرحوم پدرم به ناهار ختم مىگرديد.
🔹 گفتنى است كه خانه مرحوم بنى صدر، محل مراجعه عموم مردم براى رفع مشكلات و گرفتارىهاى مالى و ادارى و شرعى و جز اينهاى همدان بود و ايشان ظهر ها در مسجد جامع همدان همراه با دو بزرگ ديگر ، در شبستانهاى متعدد آن، نماز برگزار مىنمودند.
🔹 به ياد دارم كه در تير ماه سال ١٣٤٨ شمسى، هنگامى كه به همدان رفته بوديم ، وپدرم در منزل مرحوم آية الله #بنى_صدر با جمعى از علماء نشسته بودند، جوانى بيست وچند ساله به درون مجلس آمد كه از مرحوم آية الله بنى صدر خدا حافظى كند! در اين هنگام متوجه شدم كه فرزند آية الله است وقصد رفتن به #اروپا را دارد. مشهدى حسن- خدمتگزار آقا- قرآنى بدست داشت كه فرزند آقا را از زير آن عبور دهد!
🔰️ در اين هنگام مرحوم آية الله #بنى_صدر با صداى بلند گفت:
مش حسن! ابوالحسن قرآن به دردش نمىخورد،
برو عكس #مصدق را بياور كه از زير آن ردّ شود!
و مجلس همه از اين كنايه آية الله به خنده آمده و مرام او را متوجه شدند!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
سیره فرزانگان، نشر سامان دانش، نقل خاطره از دکتر هادی انصاری، ۹۹/۱۰/۴.
🆔 @taalighat
#آیتالله_بهجت
📍پاسخ مرحوم آیتالله #بهجت به پرسش چند جوان درباره نامگذاری یک #هیئت
📍سال 1379 بود که از آیتالله بهجت خواستیم برای هیئت تازه تأسیس مان نامی پیشنهاد کنند. ایشان در جواب متن بالا را مرقوم فرمودند.
🆔 @taalighat
16.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤👈 آیت الله #حسنزاده_آملی رحمة الله علیه
✅👈 بیان احاطه معنوی آیت الله سیّد علی #قاضی رضوان الله تعالی علیه بعد از فوتشان.
📚👈 از دست ندهید.
📆 ششم ربیع الأوّل، سالروز رحلت آیة الحق، سیّد العارفین حضرت آیت الله حاج سیّد علی قاضی.
@tavasolitabrizi
➖➖➖➖➖➖
🆔 @taalighat