نقدی بر یک نقد
اخیراً متنی از جناب حجتالاسلام دکتر احمدحسین شریفی در نقد وضعیت دروس خارج منتشرشده است که نکاتی درباره آن تقدیم میشود:
1. خلط معنای فقه فردی و اجتماعی
وی مینويسد: "معلوم میشود هنوز هم حجم عظیمی از دروس خارج فقه، به فقه فردی اختصاص دارد" سپس به ارائه آمار دروس خارج صوم و صلاة و حج و طهارت میپردازد.
نویسنده گویا مایز فردی و اجتماعی را موضوع میداند در حالیکه تفاوت و تمایز اصلی بین فقه فردی و اجتماعی علاوه بر موضوع، عنصر رویکرد و روش است. این خلط موجب شده است وی گمان کند کثرت دروسی با موضوعات صوم و صلاة بهمعنای غلبه رویکرد فردی است و اگر مثلا فردا 200 درس خارج با موضوعات اجتماعی داشته باشیم، به مرحله موفقیت در فقه اجتماعی رسیدهایم. در حالیکه حتی اگر روزی 400 درس خارج با موضوعات اجتماعی داشته باشيم، اما رویکرد تغییر نکرده باشد، ما همچنان گرفتار فقه فردی هستیم.
رهبر معظم انقلاب دراین باره میفرمایند:
"فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به ادارهی یک کشور، ادارهی یک جامعه و ادارهی یک نظام باشد. شما حتّی در باب طهارت هم که راجع به ماء مطلق یا فرضاً ماءالحمام فکر میکنید، باید توجه داشته باشید که این در یک جا از ادارهی زندگی این جامعه تأثیری خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احکام عامه و احوال شخصی و بقیهی ابوابی که وجود دارد. بایستی همهی اینها را به عنوان جزیی از مجموعهی ادارهی یک کشور استنباط بکنیم. این در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهی تغییرات ژرفی را به وجود خواهد آورد."
2. عدم تفکیک بین درس خارج آموزشی و درس خارج پژوهشی
بسیاری از دروس خارج ماهیت آموزشی آموزشی دارند. در درس خارج آموزشی طلبه با روش اجتهاد و تفقه آشنا میشود. اتفاقا بهترین ابواب برای آموختن و سیاه مشق اجتهاد، ابواب عباداتند که کثیرالروایه و کثیرالرساله هستند.
اما دروس خارج پژوهشی که با رویکرد تولید علم صورت میپذیرد حلقات محدودتری را شامل میشود و به افرادی اختصاص دارد که از مرحله آموزش عبور کرده و در آستانه اجتهاد قرار دارند. هماکنون دروس خارجی در این مستوی و با موضوعات جدید نیز برقرار است.
نقد بیمهابای دروس خارج متعددی که بستر تربیت مجتهدان آینده را فراهم میکند، و نشان پویایی حوزه است، حکایت "یکی بر سر شاخه بن میبرید" است. مگر میتوان بدون تکیه به عنصر اصیل #اجتهاد گام در مسیر حل موضوعات نوپدید گذاشت؟ اگر زیرساخت روششناختی سست باشد، محصولی جز قیاس یا التقاط یا استحسان نصیب جامعه اسلامی نخواهد شد.
از سوی دیگر امروز بیش از 20 مرکز تخصصی فقهی در قم دایر است که در دو سطح به تربیت طلبه میپردازند. سطح اول درس خارج عمومی است که روش اجتهاد را میآموزد و سطح دوم درس خارج تخصصی که اجتهاد عملی در موضوعات جدید را کار میکند.
3. عدم التفات به تدریجی بودن تحول
متأسفانه عزیزان توجه ندارند که تحول امری زمانمند و تدریجی است. اینکه طی یک دهه اخیر و تدابیر ریاست جدید حوزه آیتالله اعرافی چنين تغييری رقم خورده است، آن هم باتوجه به اقتضائات بوم سنتی حوزه، امری مهم، روبه جلو و قابل تقدیر است.
4. عدم اشراف کامل نسبت به میدان
اولا گویا ایشان نسبت به تنوع موضوعات دروس خارج نیز اشراف نداشته و مواردی را پیشنهاد میدهد که امروز درس خارج متناظر با آن موجود و دایر است. از جمله:
فقه شهرسازی
فقه پوشش
فقه محیط زیست
فقه روابط بین ادیان و مذاهب
ثانیاً ازسوی دیگر ایشان در طلیعه سخن بهنوعی دروس خارج جدید را توصیف میکند که گویی مربوط به چندسال اخیر بوده و با تعداد کمی برگزار میشود درحالیکه برخی از دروس خارج چون فقه الاداره، فقه پزشکی، فقه سیاسی، فقه اقتصادی و... دارای سابقه قریب به 20 سال و برخی بیشتر هستند.
ثالثاً برخی از این دروس امروز با تعداد شرکت کنندگان بسیار زیاد برگزار میشود. همچنين تنها برخی دروس بهصورت یک روز در هفته بوده و بسیاری بهعنوان درس اصلی و بهصورت روزانه برگزار میشود.
5. لزوم پاسخگویی نسبت به عملکرد شخصیت حقوقی
باتوجه به ریاست ایشان بر دانشگاه قم که بستر مناسبی برای ایجاد زمینه تحول در علوم انسانی است، اما عملکرد ایشان موجب شده برخی اعضای هیئت علمی دانشگاه نسبت به مدیریت وی نقدهای راهبردی داشته باشند. لذا خوب است گزارشی از عملکرد در دانشگاه ارائه شود تا اگر موفقیتی بوده، حوزه از تجارب ایشان استفاده کند.
6. مصب نقد
اما آیا روند موجود قابل نقد نیست؟ آیا #فقه_معاصر میتواند پاسخگوی نیاز حکومت دینی باشد؟ آیا صرف تحول در موضوعات دروس خارج مشکل را حل میکند؟ اینجا نکات و #نقد_راهبردی وجود دارد که انشاالله بعدا درباره آن خواهم نوشت. اما #نقد_ضعیف موجب میشود راه برای نقدهای اساسی مسدود شود.
#حوزه
🆔 @taalighat