eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
63 ویدیو
30 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب فقط با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️انا لله و انا الیه راجعون ◾️ 🔹 اسماعیلی، از شاگردان و ملازمان عارف دلسوخته مرحوم حاج به ملکوت اعلی پیوست. 📌 شادی روحش صلوات... 🆔 @taalighat
📌 چند خط به یاد ... 🆔 @taalighat
حاج آقا مسلم خیلی لطیف بود در نوع خودش بی نظیر ، به نظرم به شدت در برزخ اهل دستگیری باشه چون دستگیری ملکه اصلی وجود ایشون بود. شاید دستگیری بارزترین اسم و صفت و لقب ایشان باشه @fakhretehrani آخرین بار رفتم خدمتشون عرض کردم طلبه ای هست که بخاری در منزل ندارند، باهم رفتیم داخل منزل. بخاری خودشان را باز کردند و برای آن طلبه بردم. حاج اقامسلم می فرمودند: اگر مردم امام زمان علیه السلام رو بشناسن دیگه در خونه ما نمیان. حاج اقامسلم میفرمودند: هدف من از این که مشورت میدم به مردم اینه که با اهل بیت علیهم السلام و قرآن رفیق بشن. برا همین هی میگم فلان سوره رو بخون و فلان دعا رو بخون. خاطراتی از دوستان @aghamoslem کانال فخر پارسایان @FAKHRETEHRANI
.... 🔻 چه کنیم از این غم؟ 🔻 مادر و پسری سر در سطل زباله دارند تا روزگار بگذرانند و عده‌ای سرخوشِ مستی قدرت و ثروت... 🔻 باشد که کاری کند... 🆔 @taalighat
☘ سال 1378 با بچه‌های دبیرستان و محله هفتگی راه انداخته بودیم. شب‌های جمعه به صورت چرخشی هیئت منزل رفقا بود. زیارت عاشورا و روضه و سینه‌زنی. بچه‌هایی مخلص و جمعی مملو از برادری و صمیمیت گردهم آمده بودند. ☘ مدتی گذشت به فکر افتادیم اسمی برای هیئت انتخاب کنیم اما نمی‌دانستم چه اسمی بهتر است. همه بچه‌ها عاشق بودند، گفتند از ایشان بپرسیم. نامه‌ای نوشتیم و درخواست انتخاب اسم برای هیئت کردیم. ☘ مرقوم فرمودند: "بسم الله الرحمن الرحیم بی‌نام باشید یا متوسلین به اهل بیت علیهم السلام." از آن روز نام هیئت شد: هیئت متوسلین به اهل بیت علیهم السلام... 🆔 @taalighat
_ 1 ☘ برای من خیلی عزیز و محترم اند، خیلی ویژه و خاص و اند. خیلی برای دین‌شان و دین‌داری اهمیت قائل بودند. سال‌ها افرادی را دیدیم که یک پارچه نور بودند اما امروزه برخی این‌ حرف ها و آن نوع زندگی‌ها را می‌دانند یا حتی اهمیت بزرگی کار را درک نمی‌کنند و با طعن نگاه می‌کنند. ☘ اهل بودند. احتیاط خیلی بالاتر از مرز واجب و حرام است. نه اینکه مرتکب حرام نمی‌شدند، بلکه هر حلالی را هم مرتکب نمی‌شدند. ☘ در بازار طلافروش های همدان پیرمرد طلافروشی بود به نام حاج خلیل سپهر، نماینده مرحوم آیت‌الله در همدان بود. یک بازاری طلافروش... یعنی در شهر کسی دیگر نبود یا اینکه آیت‌الله بهجت جنس شناس و گوهرشناس بود؟ ☘ چه بودند؟ چرا این همه از می‌نویسم؟ چون یک سطح و یک لایه از امثال او واقعاً مثال‌زدنی است و صد اسف که برخی نه تنها این را درک نمی‌کنند که حتی تمسخر هم می‌کنند. 📌 انشاالله کمی از خواهم نوشت... 🆔 @taalighat
_ 2 🔻 دعوای دو کاسب قدیمی 🔻 📌 پدرم عزیزم تعریف می کردند در بازار همدان دوتا بودند، باهم معامله‌ای کردند. خریدار جنسی را به‌صورت پیش خرید و با قیمت توافقی از فروشنده خرید. 📌 چند هفته گذشت و موعد تحویل کالا شد. مشکلاتی در بازار پیش آمده بود که قیمت کالا به‌صورت ناگهانی و پیش‌بینی نشده افزایش چشمگیری پیدا کرده بود. یعنی هنگفتی نصیب خریدار می‌شد. 📌 خریدار که دید فروشنده در این شرایط دچار و ضرر می‌شود از تحویل کالا خودداری کرد و گفت: من از معامله منصرف شدم، جنس مال خودت. 🔹 فروشنده در جواب گفت: معامله کردیم و تمام شد، این جنس مال شماست، سود کردی نوش جانت. 📌 دعوای این دو کاسب حلال خور مدت‌ها، طول کشید. نه برای تصاحب سود بیشتر، برای جلوگیری از ضرر کردن طرف مقابل... منفعت طلب نبودند، خیرخواه همدیگر بودند. 📍امروز هم اینطور هستیم؟ 🆔 @taalighat
◾️السلام علیک یا بنت الحسین ◾️ «روضه‌ی گودال» این شب‌ها رقیه ارباً اربا دست و قلب و پا رقیه دور تا دورش فرشته گریه می‌کرد ذکر جبرائیل و فطرس «یا رقیه» هر که با هر آنچه دارد می نوازد ... سنگ و سیلی یک طرف، تنها رقیه گوش رفت و گوشواره رفت و مو رفت ... غارتت کردند چون بابا ... رقیه پیرهن ... چادر ... معجر ... پاره پاره دختران شام تحت امنیت اما رقیه سوخته مو، چشم کم سو، دست بر پهلو گرفته أشبه الناس است به زهرا ... رقیه عمه زینب پیر شد از ناله هایت گریه کم کن ناله کم کن «یا رقیه» می‌شود از خاک تا عرش خدا رفت با نماز شب نه، تنها با رقیه 🆔 @taalighat
تعلیقات
#قدیمی‌ها _ 2 🔻 دعوای دو کاسب قدیمی 🔻 📌 پدرم عزیزم تعریف می کردند در بازار همدان دوتا #کاسب بودند،
_ 3 🔻 صداقت در معامله 🔻 ❇️ مرد شریف و بزرگواری در گوشه‌ای از حجره پدربزرگ ما سال‌های سال کار می‌کرد. ساعت فروش بود. من هم مدتی تابستان‌ها شاگردش بودم. ❇️ اون وقت ها ساعت سیکو و سی تی زن خیلی رو بورس بود و روی همه شون هم نوشته بود . اما هر وقت مشتری می اومد و از ایشان می‌پرسید حاج آقا ببخشید این ساعت‌ها ضدآب هستند؟ می‌گفت: نه! مشتری با تعجب می‌گفت آخه روش نوشته ضد آب، می‌گفت: دروغ نوشته!!! 📍هیچ وقت ازجنسش تعریف زیادی نمی‌کرد. به قول امروزی‌ها اهل بازار گرمی نبود. کالا را با خصوصیات مثبت و منفی‌اش ارائه می‌کرد. اصل بود و نه کسب به هر قیمت. ❇️ حاضر نبودند در کسب ذره ای دروغ بگویند و به هر راهی مشتری جلب کنند. 🆔 @taalighat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا