eitaa logo
تعلیقات
1.6هزار دنبال‌کننده
496 عکس
81 ویدیو
31 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر لطفا با #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
تعلیقات
#خاطره 16 #حاج_قربی 🔻 تقید به بسم‌الله ☘ پدرم برای شروع هر کاری مقید بود (بسم‌الله الرحمن الرحیم
17 🔻 امیدوار به دعای بچه‌ها ☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم دوستی با بچه ها بود. اینقدر بچه های ما رو دوست داشت که تمام بچه ها عاشقش بودند. گاهی با بچه‌ها توپ بازی میکرد. ☘ هر وقت مشرف می‌شد، اول برای بچه‌ها می‌آورد. می‌گفت این‌ها خوشحال میشن اثر داره. چون بی‌گناه هستند میگن خدایا حاج بابا بازم بره برای ما سوغاتی بیاره، دعای بچه‌ها اجابت میشه. 📌 به‌نقل از سرکار خانم ارغوان 🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 17 #حاج_قربی 🔻 امیدوار به دعای بچه‌ها ☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم #حاج_قربی دوستی با
18 🔻 ارتباط قلبی با امام زمان عج ارتباط قلبی زیادی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشت. این ارادت و ارتباط قلبی قابل درک بود. ☘ هر وقت گرفتار می‌شد و مشکلی برایش پیش می‌آمد، می‌رفت داخل حیاط دست‌هایش رو بالا می‌برد. اینقدر حرف می‌زد و درد و دل می‌کرد انگار با عج ارتباط قلبی برقرار می‌کرد. بعد از چند دقیقه ساکت می‌شد، دوباره شروع می‌کرد به صحبت کردن. انگار داره به حرف مخاطبش گوش می‌کنه. این حالتی زیاد دیده بودیمش. ☘ بعد دستش رو به حالت خداحافظی تکان می‌داد و می‌آمد داخل خونه. غیر ممکن بود اون مشکل حل نشه. 📌 به‌نقل از سرکار خانم ارغوان 🆔@taalighat
🔻 چقدر جای خالی بود... ❇️ برخی اهل روضه‌خوانی عافیت طلبانه اند. روضه بخوانیم، گریه کنیم، اما در کنج عافیت... تقریباً نوعی خوشگذرانی سالم پشت اسم دین و مذهب. ❇️ روضه اگر تولید و نکند، به چه کار می‌آید؟ حاج قربی در عین اینکه یک هیئتی تمام عیار بود، یک مجاهد هم بود. اصلاً او از هیئت درس مجاهدت را فراگرفته بود. ❇️ از آن دسته هیئتی های عافیت طلب نبود که در وقت خطر دامن جمع کند، گوشه‌ای بخزد. قبل از هیئت را بستر مبارزه کرده بود و اعلاميه امام توزیع می‌کرد و بعد از انقلاب در همه بزنگاه‌ها حاضر بود. ❇️ الغرض سال 78 و 88 در هر دو حادثه این بود که با غیرت انقلابی وسط صحنه مثل کوه پای کار انقلاب ایستاد. اما امروز چه شده که در همدان عده‌ای جرأت کردند به آستان مقدس امام‌زاده عبدالله جسارت کنند؟ آقای هیئتی کجا بودی؟ آقای سینه‌زن کجا بودی؟ آقای مسئول کجا بودی؟ یعنی نمی‌دانستید چند نقطه کانونی در شهر بستر فتنه‌انگیزی خواهد شد؟ تدبیر و مدیریت کجا بود که عده‌ای با چوب و چماق در شهر رژه قدرت دادند؟ 📍چقدر جای خالی است.... 🔻 اگر زنده بود نمی‌گذاشت چنین شود و یا اگر جسارتی رخ می‌داد فردای آن همدان را روز می‌کرد. با آن نفوذ کلامش همه هیئات را جمع می‌کرد و دور امام‌زاده عبدالله رژه قدرت می‌رفت تا کسی جرأت نکند نگاه چپ کند به مقدسات ما. 🔻 و تو می‌دانی در این زمانه از بزرگترین مقدسات ماست چرا که انقلاب، طنین است... را کور کنید دوستان اگر چشم به راه عصر ظهورید... 🆔 @taalighat
19 🔻 زمزمه روزانه ☘ مرحوم حاج قربی برخی اشعار رو زیاد می‌خواند و زیر لب زمزمه می‌کرد. در طول روز دلش حسینیه‌ای بود برای خودش. یکی از اون اشعار که زیاد می‌خواند، این بود: 🔹 الهی ای فلک هرگز نگردی... 🔹 اگر دور سر نگردی 🔹 الهی ای نفس بی مهر زهرا... 🔹 اگر رفتی، به سینه برنگردی 🔻 همیشه این رو می‌خوند و می‌کرد. 🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 18 #حاج_قربی 🔻 ارتباط قلبی با امام زمان عج ☘ #حاج_قربی ارتباط قلبی زیادی با امام زمان عجل
20 ☘ هر بار که به مشرف می‌شدند مقدار زیادی پسته و زعفران همراه خود می‌بردند تا دم قبرستان این‌ها را به شرطه های (پلیس‌های امنیت) عربستان بدهند. دیگه شرطه ها حاج قربی رو می‌شناختند. ☘ همین باعث شده بود شرطه ها اجازه می‌دادند و برخی زائران به راحتی بر سر قبور ائمه اطهار مشرف شوند و راحت زیارت کنند. اینقدر خوشحال بود که با این کار راحت زیارت میکنه. ☘ یکبار از روی قبر ائمه یک سنگ با خودش آورده بود. هر وقت بچه‌ها مریض می‌شدند با همون سنگ اون‌ها رو متبرک می‌کردند به نیت شفا. مریض با همون سنگ می‌گرفت. 📌 به‌نقل از سرکار خانم ارغوان 🆔 @taalighat
هدایت شده از تعلیقات
1⃣ خودش از اون انسان های با مرام و داش مشتی بود. توی قاموس آدم های با مرام، جایگاه ویژه ای دارد. اصلا خودش یک معیار ارزش گذاری است‌. 2⃣ هرسال ظهر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها منزلش داشت. مجلس خاصی بود. از قبل نماز ظهر شروع می‌شد تا حوالی 4 عصر ادامه داشت. گاهی بیش از ده مداح روضه می خواندند. اصطلاحا روضه بزمی بود. 3⃣ گاهی حالش چنان دگرگون می‌شد که دیدنی بود. همه وجودش بود و روضه بی بی هم روضه غیرت. اصلا آدم های خیلی باغیرت، خیلی بیشتر از روضه بی بی اذیت می شوند. 4⃣ حالش بود. گفت: من می خوام بدانم تو اصلا مسلمان نبود، ولی یک هم نبود نذاره کسی دست روی یک بلند کنه.... 🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 17 #حاج_قربی 🔻 امیدوار به دعای بچه‌ها ☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم #حاج_قربی دوستی با
21 روزهای خالی از حکمت 🔻 پیرغلام سیدالشهدا علیه السلام بود، بدون تحصیلات رایج، اما بود. 🔻 مجلس منزل حاجی گاهی تا 4 ساعت طول می‌کشید. معمولاً ظهر شهادت، زودتر از 4 عصر ناهار نمی‌داد. خیلی ها اعتراض می‌کردند که حاجی چرا اینقدر جلسه را طول می‌دهد!!! 🔻 یک روز گفت: میدانی چرا روضه را طول میدم؟ میگم شاید از کار دو نفر بیشتر باز بشه. بالاخره وسط این و روضه‌ها دل یکی بشکنه و کارش درست بشه. ظاهرش جلسه روضه بود و باطنش از کار خلق با ایجاد زمینه اتصال بین مردم و امام. 🔻 از آن طرف اما اگر منزل دیگری بود، حتماً اصرار می‌کرد سر ساعت ناهار بیاورند. می‌گفتند چرا فرق میگذاری؟ می‌گفت اینجا مردم دعوت شدند، برنامه ریختند، سر ساعت باید بروند و برسند. منزل ما همه می‌دانند که مدل روضه، بزمی است و محدودیت زمان نداره. ☘ اینقدر دقیق و اینقدر حکیمانه... ➖➖➖➖➖➖ 🔻 پی‌نوشت: و چقدر این روزها نیازمند رفتارهای حکیمانه هستیم و چقدر برخی بزرگترها خالی از حکمت شدند! 🆔 @taalighat
🔹 اکسیر اشک و تربیت فرزند ☘ رفقا این روزها و شب‌ها که سر سفره مهمانینم از خاصیت اکسیر اشک غفلت نکنیم. پیرغلام سیدالشهدا جناب می‌فرمودند: در همه روضه‌ها و گریه‌ها را شریک کردم و آن‌ها را بیمه اهل‌بیت علیهم‌السّلام کردم. حتی برخی قدیمی‌ها اشک روضه را بر سر و صورت بچه‌ها می‌زدند... ☘ حالا که نگران بچه‌هایمان در این روزگار هستیم، چشم امید به این عامل خاص داشته باشیم. 🔹 بچه‌ها را بسپاریم به دستان اباعبدالله... 🆔 @taalighat
هدایت شده از تعلیقات
🔹 اکسیر اشک و تربیت فرزند ☘ رفقا این روزها و شب‌ها که سر سفره مهمانینم از خاصیت اکسیر اشک غفلت نکنیم. پیرغلام سیدالشهدا جناب می‌فرمودند: در همه روضه‌ها و گریه‌ها را شریک کردم و آن‌ها را بیمه اهل‌بیت علیهم‌السّلام کردم. حتی برخی قدیمی‌ها اشک روضه را بر سر و صورت بچه‌ها می‌زدند... ☘ حالا که نگران بچه‌هایمان در این روزگار هستیم، چشم امید به این عامل خاص داشته باشیم. 🔹 بچه‌ها را بسپاریم به دستان اباعبدالله... 🆔 @taalighat
تعلیقات
📝 نقدی بر مقوله "جلسه" در زیست ما 📌بخش دوم: "جلسه" و محرومیت از "برکت" 🔻 اساساً "جلسه" در متن #حیا
چند خاطره درباره التزام به نماز اول وقت ☘ پیرغلام سیدالشهدا جناب که خاطرات زیادی درباره‌اش نوشته‌ام https://eitaa.com/taalighat_list/19 وقتی مجلس روضه می‌گرفت، معمولاً مجالس پر شور و طولانی می‌شد. بااین حال اگر وسط روضه و شور و حال، وقت اذان می‌رسید، به مداح می‌گفت را قطع کند، اذان بگوید و نماز اول وقت جماعت برقرار شود. ☘ برخی از را دیده بودم وقتی زمان اذان و نماز اول وقت می‌شد بی‌اختیار مثل اسفند روی آتش می‌شدند. هر کاری بود قطع می‌کردند که اول وقت، فوت نشود. گاهی وسط جاده حتی، اگر وقت نماز می‌شد کنار جاده نماز را می‌خواندند و بعد راه را ادامه می‌دادند. حضرت پدر می‌فرمودند: به تجربه و بارها دیدیم وقتی به‌خاطر کاری که به‌نظر مهم می‌آمد از نماز اول وقت صرف نظر کردیم، آن کار هم به سامان نمی‌رسید. اما اگر نماز را مقدم می‌کردیم همان کار با انجام می‌شد. ☘ هم ایشان می‌فرمودند: اوائل در جلسه کمیته انقلاب _با تعدادی از افرادی که امروز از چهره‌های سرشناس سیاسی هستند_ بودیم، وقت نماز شد. تعدادی از افراد گفتند جلسه مهم است باید ادامه بدهیم، آقای ا.ح گفتند: کردیم برای نماز، نه اینکه برای کار نماز را عقب بیاندازیم، نماز اول وقت مقدم است بر جلسه. اینطور جدی و مقید بودند. 🆔@taalighat
هدایت شده از تعلیقات
19 🔻 زمزمه روزانه ☘ مرحوم حاج قربی برخی اشعار رو زیاد می‌خواند و زیر لب زمزمه می‌کرد. در طول روز دلش حسینیه‌ای بود برای خودش. یکی از اون اشعار که زیاد می‌خواند، این بود: 🔹 الهی ای فلک هرگز نگردی... 🔹 اگر دور سر نگردی 🔹 الهی ای نفس بی مهر زهرا... 🔹 اگر رفتی، به سینه برنگردی 🔻 همیشه این رو می‌خوند و می‌کرد. 🆔 @taalighat
هدایت شده از تعلیقات
💢 مگر ما صاحب نداریم؟؟ ☘ مدتی گرفتار مشکلی بودم و راه برون رفتی پیدا نمی کردم، یک مرتبه به ذهنم رسید به زنگ بزنم... ☘ تلفن زدم، گوشی را برداشت و مثل همیشه گفت: حسین جان... 🌱 گفتم حاج آقا کجایید؟ باید ببینمتان، مشکلی برام پیش اومده... 🌱 گفت الان میام سمت منزل شما، بیا بیرون. 🌱 خودم رو رسوندم سر خیابون، خیلی سریع رسید. از ماشین پیاده شد، اومدم پیشم و به عصا تکیه کرد و خیره به چشمام نگاه کرد با اون لحن و لهجه شیرین همدانی گفت: حسین جان شی شده؟ (چی شده) ☘ گفتم حاج آقا گرفتارم، فهمید نمیخوام موضوع رو بگم، دستم رو گرفت تو دستاش و محکم فشار داد با بغض فرمود: حسین، ؟ ☘ این جمله رو که گفت، تو چشماش حلقه بست و بغض منم شکست و منکسر شدم و احساس کردم همان لحظه همه چیز حل شد... باور کنید همون روز مشکلم حل شد. ☘ حاجی با گفتن همون جمله ساده انگار همه وجودش شد توسل به حضرت ولی عصر عج، حاجی همه وجودش بود و با همین ایمان واقعی می کرد. 🔻 اینطور عمیق به امام عصر اعتقاد داشتند و امام را حاضر و ناظر و ملجأ و پناه می‌دانستند... ➖➖➖➖ 📝 خاطرات از مرحوم حاج قربی https://eitaa.com/taalighat_list/19 🆔 @taalighat