eitaa logo
تعلیقات
1.1هزار دنبال‌کننده
360 عکس
52 ویدیو
25 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (طلبه حوزه علمیه قم) 📝مسیر ارتباط: @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نگاهی به شیوه مدیریت حجت الاسلام قوامی 🔻🔻 🔸🔹 یکی از مهمترین مولفه های مدیریت آقای قوامی بود. نگاه به افق های بلند، پذیرفتن دشواری ها و ریسک حرکت به سمت قله ها، برنامه ریزی برای اهدافی که شاید کمتر به چشم دیگران مهم بیاید ولی در منطق او جایگاه خاص دارد. 🔹🔸 قرینه مسجد معصومیه، یک ساختمان بلااستفاده بود دقیقا مثل فضای ساختمان مسجد ولی خالی... آقای قوامی تصمیم گرفته بود آنجا یک بسازد. برای خیلی ها عجیب و غریب بود. مدرسه علمیه را چه به سالن همایش؟ مرکز مدیریت برای تامین بودجه روی خوش نشان نداده بود. اما قوامی آینده ای را می‌دید که از اکنون باید ابزار و تجهیزاتش را آماده کند. 🔸🔹 با اینکه تامین نشد، اما این ها چیزی نبود که او را از تصمیمش منصرف کند. بخشی از اموال خودش را فروخت تا برای ساخت سالن اقدام کند. اهل ایستادن، معطل شدن نبود. به این سادگی ها مأیوس نمی‌شد ... به سختی افتاد ولی دست از تصمیمش برنداشت. 🔸🔹 آن سال ها مقام معظم رهبری بحث و را مطرح کرده بودند و فضای حوزه و دانشگاه گرم این مسئله و دغدغه بود. یک روز در حیاط مدرسه از آقای قوامی پرسیدم شما برای این دغدغه آقا چه برنامه ای دارید؟ گفت: یک گام ساخت همین سالن همایش است. خیلی برایم جواب عجیبی بود ولی بعدها که این سالن به محور برگزاری نشست های تخصصی و میزگردهای علمی بدل شد فهمیدم به کجا فکر می کرد. 🔸🔹 آقای قوامی خودش داشت، درس خارج می گفت. اهمیت و ریزه کاری های نظریه پردازی را درک می کرد با این همه به برخی لوازم یک مدرسه در و بین المللی هم فکر می کرد. 🔸🔹 برخی مدیران حوزه که اول چپ چپ به این تصمیم نگاه می کردند حالا گویی نظر دیگری داشتند... 🔸🔹 حالا با گذشت بیش از 10 سال از ساخت این سالن، معصومیه شاهد دها و شاید صدها همایش و اجلاس و نشست تخصصی بوده... @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
🔻🔻 تصویری از مدرسه معصومیه 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 @yadhaa
💢 از یادداشت های دوران و شیوه مدیریت حجت الاسلام و المسلمین سید صمصام الدین قوامی 🔻🔻🔻🔻
💢نگاهی به دوران مدیریت حجت‌الاسلام قوامی 🔻🔻 🔰️ آقای قوامی به مدیریت اعتقادی نداشت. رویکردش در مدیریت، هدایت ساختارهای کلان مدرسه و عدم ورود به جزیئات بود. اما برای سیطره بر جزئیات هم برنامه داشت. همه اتفاق نظر داشتند مدیریت یک کار ساده ای نیست و هزار نفر را یک نفر مدیر نمی تواند مدیریت کند. نه می تواند تک تک آن ها را بشناسد، نه می تواند بر برنامه و مشکلات آن ها نظارت داشته باشد. یکی از مهمترین اقدامات آقای قوامی ایجاد چهار بخش در مدرسه بود. یعنی خروج مدیریت متمرکز به مدیریت توزیع شده.🔻🔻🔻 🔹 بخش مخصوص پایه 1تا3 🔸بخش ، مخصوص پایه 4تا6 🔹بخش مخصوص دانشجویانی که طلبه شده بودند، معروف به بخش دانشجویی 🔸 مختص فعالان مکالمه عربی و انگلیسی 🔰️ هر بخش یک مدیر، یک معاون آموزش، چند مشاور و چند نیروی دفتری و خدماتی داشت. حالا دیگر یک مدرسه بود با چهار بخش، هر بخش یک مدیر متولی امورات آن حوزه را داشت. یک مدیر به راحتی 250 طلبه را می شناخت بر آن ها اشراف داشت و روند علمی و اخلاقی آن ها را زیر نظر می گرفت. اینطور بود که مدرسه دقیق و پدرانه و با همبستگی اداره می شد. در عین حال چهار بخش باهم و با مدیر اصلی مرتبط و منسجم بودند. 🔰️ برای ایجاد هماهنگی و کارها در آن زمانی که کسی به این حرف ها فکر نمی کرد، بین این چند بخش را از طریق «» بهم متصل و شبکه کردند تا کارها و بورکراسی های ادارای بین بخشی کاهش یابد. 🔰️ از طرفی آقای یک شب در هفته را تعیین کرده بود و از یکسره در مدرسه حاضر بود. درب اتاقش آن شب تا صبح به روی طلبه ها باز بود. مسئولین مدرسه را تکلیف کرده بود که هر شب یکی موظف است تا صبح در مدرسه حاضر باشد. نه مثل خیلی از مدرسه ها که مدیر و کادر تنها در ساعت ادرای در مدرسه حاضرند و در باقی ساعات نمی دانند در مدرسه چه می گذرد. آن شب تا صبح بچه ها بدون وقت گرفتن های رسمی از مسئول دفتر، راحت کنار حاج آقا می نشستند و بی پرده صحبت می کردند. @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢 نگاهی به دوران مدیریت حجت‌الاسلام قوامی 🔻🔻 : 💠💠 🔰️ در دوران مدیریت جناب آقای قوامی، طرحی اجرا شد به نام «طرح »؛ طرحی که باعث شناسایی بسیاری از استعدادهای پنهان، رشد و شد. آن زمان یکی از اساتید معصومیه به نام استاد غروی بودند که به تعبیر جناب آقای قوامی «از هدایه تا کفایه» را حفظ بود. 🔰️ ایشان مدل ویژه ای از درس خواندن را پیشنهاد داد. طلبه ها درسی را که باید به طور طبیعی و بنابر روال مرسوم از استاد درس می گرفتند، به جای درس گرفتن، خودشان آن را مطالعه می کردند و در حضور استاد به صورت ارائه می کردند. استاد در این جلسات به ارزیابی صحت مطالب و میزان برداشت صحیح طلبه از متن و رفع اشکالات می پرداختند. این روش که مرحله ای فراتر از «پیش مطالعه» بود چنان سیطره و تسلط علمی ای به طلبه می داد که او را برای ورود به عرصه تدریس آماده می کرد. 🔰️ استاد غروی رابطه خوبی با طلبه ها داشت، صمیمی و رفیق بود. برای همه وقت می‌گذاشت. من از ایشان درخواست وقت کردم، گفت فقط وقت دارم. قبل از اذان درس باب رابع را به ایشان ارائه میکردم، اشکالات را می گرفت، کلاس که تمام می‌شد، اذان صبح شده بود... 🔰️ این طرح با آقای قوامی به طلاب گسترش یافت و قوانینی برای آن در نظر گرفته شد تا طلاب مستعد با شرایطی درس را انتخاب کرده، مقادیری آموزش طی نموده و ابتدا «استادیار» می شدند و با طی مدارج و مراحل بعد از مدتی وارد مدار تدریس رسمی می شدند. 🔰️ ویژگی این طرح این بود که اولا طلبه مدارج علمی و مراحل استادی را به صورت منطقی طی می کرد و تجربه می آموخت و ثانیا به لحاظ اجتماعی تدریجا در بین طلاب زمینه برای پذیرش وی به عنوان استاد فراهم می آمد. 🔰️ بسیاری داشتیم که در این طرح حضور داشتند و امروز از به شمار می آیند. حجج اسلام آقایان حاج محسن زارع پور، حسین صدیقی، رحیم پور، نجفی، منصور شریفی، حاج مهدی مطلبی، ابوالفضل حسنی و... در این طرح استادیاری کم کم از اساتید جوان و مقبول و مورد توجه معصومیه شدند. 🔻🔻 نکته مهم اینکه ترکیب اساتید مدرسه بصورت تدریجی و طبیعی تغییر می کرد، بزرگترها و اساتید قدیمی طرد نمی شدند بلکه جوان ها کم کم کنار آن ها رشد می کردند. ترکیبی منطقی از اساتید جوان و با سابقه کنار هم. @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
هدایت شده از باب جهاد
عکس برای تامل! اینجا خانه آیت الله یزدی رضوان الله علیه است. کسی که در تمام مدت انقلاب مسئولیت داشته است که یکی از این مسئولیتها ریاست قوه قضاییه بوده است. این خانه و وضع زندگی او که در عکس میبینید سند ایمان و تقوای او و البته سلامت جمهوری اسلامی است که البته عده که کم هم نیستند چوب حراج به آن زده اند. کجای عالم پیدا میکنیم این سطح از پاکی را؟ منصف باشیم. ان شاالله که خدا او را با رسول الله صل الله علیه و آله محشور فرماید و از سر تقصیرات بسیار ما درگذرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 کلاس درسی به نام کلاسِ «» 💢 ☘ زندگی طلبه ها در ، مملو از همدلی و و مساوات بود. طلبه ها زندگی جمعی برادرانه و مومنانه را با هم تمرین می کردند. همین کنار هم بودن ها، باهم درس خواند، باهم عبادت کردن، دیدن خوبی ها و مکارم اخلاقی یکدیگر، زمینه رشد را فراهم می کرد. در زندگی طلبگی و ، کلاس درس فقط صبح تا ظهر نیست بلکه همه روز، کلاس درس است. ☘ رفتار طلبه ها، خلق و خوی کریمانه، ، چیزهایی بود که شاید سر کلاس درس رسمی به دست نمی آمد. برخی آموزه های اخلاقی را باید در زندگی کردن کنار هم یاد گرفت. هر گلی بوی خودش را داشت. پس از هر کسی می توانستیم نکته ای بیاموزیم. بله، هیچ کسی کامل نبود همه نقص هایی داشتند که خیلی هم طبیعی است ولی در کنار نقصان ها، برجستگی هایی وجود داشت که آموزنده بود. ☘ طلبه ای داشتیم از ما دو سال بزرگتر بود، بسیار اهل و در عین حال بسیار خوش خلق و خو بود. رفتار و گفتارش واقعا برای ما کلاس درس بود. طلبه دیگری داشتیم ویژگی اش شدت مراقبه در گفتار بود، مراقب بود مبادا کلامی خلاف واقع یا دارای شبهه غیبت بر زبان جاری کند. طلبه ی دیگری که مقید به بود. طلبه ای که بسیار اهل کمک و دستگیری از دیگران بود. یک طلبه داشتیم هم کلاس ما بود. زمستان ها در حیاط مدرسه دنبال گربه های مریض می گشت و برای شان غذا تهیه می کرد و از گربه های بیمار مراقبت می کرد. طلبه ای که وقتی در جمع می نشست همه را می خنداند و همیشه باعث خوشحالی و رفع غم اندوه بچه ها بود. برخی هم بودند رفتار زیبایی نداشتند، دیدن این کنار دیگران خودش نوعی آموزندگی داشت. به هر حال هر کسی از زاویه ای برجسته بود. داشت. گاهی طلبه های تازه وارد آنقدر لطافت روحی داشتند که رفتارشان برای انسان تنبه آور بود. ☘ زندگی کنار طلبه ها با خلق و خوهای متفاوت به انسان پختگی می داد و مدرسه ای بزرگ بود تا در کنار انسان های مختلف خود را بسازیم و رشد دهیم. همه این ها در زندگی با محوریت نشینی رخ می داد. حال فرض کنید مدلی از مدیریت و برنامه ریزی حاکم شود که حجره نشینی را به حاشیه براند دیگر مدرسه از خالی می شود. @yadhaa 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢زندگی مؤمنانه؛ برادری و 💢 ☘ زندگی در اقتضائات خودش را داشت. بچه ها به هم کمک می کردند. با هم زندگی می کردند. همین تجربه «با هم بودن» که مبتنی بر و دوستی و گذشت بود، رشد دهنده به شمار می آمد. ☘ مدرسه فقط ناهار می داد. صبحانه و شام با خود طلبه ها بود. بچه ها با هم غذا درست می کردند. کیفیت غذای مدرسه هم که بماند. گاهی غذا را برای گربه های مدرسه می بردیم ولی شرمنده گربه ها می شدیم چرا که نمی توانستند از شدت بالای کیفیت، لب به غذا بزنند. ☘ بچه ها هر چند نفر با هم طرحی راه می انداختند. طرح صبحانه، طرح ناهار، . یعنی هر چند نفر با هم غذا درست می کردند. مثلا ده نفر، یا پانزده نفر یا بیشتر می شدیم، پول روی هم می گذاشتیم. هر دو نفر یا هر سه نفر مسئول پخت شام یا ناهار می شدند. یکی دو نفر مسئول خرید بودند. هر شب هم دو نفر مسئول پخت و پز، یعنی به شدت در وقت صرفه جویی می شد. هر کسی در هفته فقط یک شب باید برای غذا درست کردن، وقت می گذاشت. قبل از این طرح های غذایی خیلی شب ها قید شام خوردن را می زدیم. نه وقت داشتیم و نه... . یا یک کیک و شیر می خوردیم یا با چای و نان و پنیر سر می کردیم. ولی طرح غذایی باعث شده بود بچه ها حتما شام بخورند. ☘ یک داشتیم. هر روز صبح، یک نفر مسئول خرید نان سنگک برای صبحانه بود. نان باید قبل از طلوع آفتاب داخل سفره ای وسط راهرو طبقه، قرار می گرفت. معمولا قبل از نماز صبح یا بعد از نماز می رفتیم سنگکی و نان می گرفتیم. ☘ دور هم غذا خوردن ها، دور هم بودن ها، شوخی های ، گفت و شنود از مهمترین مسائل روز، مشکلات مدرسه، مسئله های سیاسی روز و... همه در این گعده ها رخ می داد. ظاهرش یک شام خوردن ساده بود ولی در حاشیه آن کلی اتفاق های مثبت می افتاد. این ها با محوریت بود که گاهی احساس می شود در حال به حاشیه رفتن است. @yadhaa