تاملات
🔽 یادداشتهایی در اندیشه فلسفی ـ اجتماعی شهید مطهری 🔖 آینده جوامع و نقش دین در ساخت جامعه
✔️ ادامه...
🔘 بخش 2 از 2
2️⃣ دوم اینکه دین اسلام با نفی عوامل فرعی تکوّن روح جمعی مانند #نژاد (قومیت) و #جغرافیا و مبتنی ساختن روح جمعی بر جهانبينى توحیدی در شناخت صحيح از نظام كلّى وجود و ساختن شخصيّت روحى و اخلاقى انسانها بر اساس همان جهانبينی، این امکان را در اختیار دارد که پایهگذاری فرهنگى و روح جمعیِ نوينی کند که در عین اینکه فرهنگی اسلامی است، فرهنگی بشری و فراملی باشد.
⬇️ایشان در رد نظریه #قومیتی_بودن_فرهنگ_اسلامی میگوید:
" آنچه در گذشته پيرامون نظريّه اسلام درباره يگانگى و چندگانگى ماهيّت جامعهها و درباره اينكه سير طبيعى و تكوينى جامعهها به سوى جامعه يگانه و فرهنگ يگانه است و برنامه اساسى اسلام استقرار نهايى چنين فرهنگ و چنين جامعهاى است بيان كرديم، كافى است كه نظريّه فوق (قومیتی بودن فرهنگ اسلام) را مردود سازد. #فلسفه_مهدويّت_در_اسلام، بر اساس چنين ديدى درباره آينده اسلام و انسان و جهان است." (همان، ص: 367)
⬇️نکته قابل توجه این است ایشان بر اساس نظریه اعتباریات و تابع شرایط زمانی و مکانی دانستن ادراکات عملی، امکان تنوع در جامعه واحد دینی را بر اساس شرایط متفاوت زمانی و مکانی میپذیرد، ولی معتقد است که این تنوع و تفاوت جوامع، مخلّ به وحدت جوامعی که دین اسلام بر اساس جهان بینی توحیدی به دنبال آن است، نیست.
"ما در اصول فلسفه درباره اطلاق و نسبيّت اصول انديشه بحث كردهايم و ثابت كردهايم آنچه نسبى است علوم و ادراكات اعتبارى و عملى است. اين ادراكات است كه در فرهنگهاى مختلف بر حسب شرايط مختلف زمانى و مكانى، مختلف است و اين ادراكات است كه واقعيّتى ماوراى خود كه از آنها حكايت كند و معيار حقّ و باطل و صحيح و غلط بودن آنها باشد، ندارند. امّا علوم و ادراكات و انديشههاى نظرى كه فلسفه و علوم نظرى انسان را مىسازند، همچون اصول جهانبينى مذهب و اصول اوّليه اخلاق، اصولى ثابت و مطلق و غير نسبى مىباشند. در اينجا متأسّفانه بيش از اين نمیتوانيم سخن را دنبال نماييم." (همان،ص: 366)
⚜️ @Taammolat74