🔹 مؤلف، در این اثر کوشیده تا تاریخ آزادی سیاسی و شرایط ظهور و بسط دموکراسی در صورتهای لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی و نئولیبرالیسم را به بحث گذاشته و راهی به درک سیاست در جهان توسعه نیافته بیابد. بهزعم داوری، در جهان توسعهنیافته درباره آزادی هر نظری داشته باشیم نمیتوانیم از کنار آن بگذریم.
🔹 مؤلف معتقد است که آزادی سیاسی با نظم قانونی همراه است و با تصرف در جهان از طریق علم و تکنولوژی و احراز قدرت و پدید آمدن برخی بهبودها و سهولتها در زندگی بشر آشکار میشود؛ اما این تمام قضیه نیست. آزادی هرچه باشد در سیاست جهان متجددشان و مقام اصلی و تعیینکننده دارد.
🔹 به باور داوری، صحبت از آزادی از آن دست مقولاتی است که این روزها، کمتر محل تأمل اهالی فلسفه است و شاید کمتر فیلسوفی را میشناسیم که بعد از سارتر از آزادی سخن گفته باشد. از این رو، شاید مهمترین سخن فلسفه درباره آزادی همان باشد که کانت گفته است. او آزادی سیاسی را وجهی از تعین آن در زمان و ساختار جامعه جدید دانسته است.
🔹داوری معتقد است که مردم مناطق دیگر جهان حکایت آزادی را از غربیان شنیدهاند؛ آنها تجربه آزادی خودبنیاد ندارند بلکه همواره آزادی را چیزی بیرون از وجود خویش و جدا از آن شناخته و پنداشتهاند که باید از جایی بیاید و آنها از آن بهرهمند شوند. این در حالی است که آزادی از آن کسی نیست؛ مردمی که بیشتر از داشتن آزادی حرف میزنند نمیدانند که آزادی داشتنی نیست، بلکه بودنی و پدیدآمدنی است. ما وقتی آزادی داریم که شرایط آزادی در وجود و روابطمان فراهم شده باشد نه اینکه آزادی را از جایی بهدست آوریم و آزاد شویم.
🔹 به باور داوری، آزادی قرین تفکر و شرط مقدم همه داناییها و تواناییها است. از این رو، او در این اثر کوشیده از ظهور فکر آزادی سیاسی در اروپا آغاز کرده و نظری به سیر آن تا این عصر جدید بیندازد. از نظر داوری، مشکل این است که آزادی صرف «توانایی خواستن» نیست بلکه در اصل و آغاز «توانایی نخواستن» است و بسیار مشکل است که نظمی در زندگی آدمی در نظر آوریم که در آن نخواستن و توانایی نخواستن اصل باشد. این آزادی که بیشتر به خطرهای آزادی توانستن نظر دارد به آزادی بایدن نزدیک است و در اینباره بیشتر باید تأمل کرد. اهل سیاست باید شرایط آزادی را بشناسند و راه فراهم آوردن آنها را در کشور خود بدانند و نشان دهند.
#آزادی
#قانون
#تفکر
#رضا_داوری
#آزادی_سیاسی
#نظم_قانونی
⚜️ @Taammolat74